چهارشنبه ۲۳ شهريور ۱۳۸۴
نگاهي به مقوله رسانه و مخاطبان
حقوق مخاطب
001131.jpg
بيتا بابايي راد
گسترش رسانه براي به كارگيري تكنولوژيهاي ارتباطي با خود نوع جديدي از مباحث حقوقي پديد آورده است. يكي از اين مباحث حقوقي كه در رابطه با رسانه ها و اطلاعات مطرح است و از اهميت زيادي نيز برخوردار است بحث حقوق مخاطبان رسانه ها ست .اين حقوق از ابتداي تدوين قوانين اساسي تا زمان حاضر با برداشت ها و بينش هاي گوناگوني روبرو بوده است و براين اساس دگرگونيهاي حقوقي زيادي در اين رابطه صورت پذيرفته است.
هدف از نگارش اين مقاله ارائه يك طرح كلي از حقوق مخاطب و در نهايت رابطه اش با رسانه ها ست زيرا رسانه ها زمينه اي مهم و آشكار براي تحقيقات و مطالعات حقوقي و آزاديهاي فردي مخاطبان به حساب مي آيد كه اگر وجود رسانه ها نبود بحث حقوق مخاطب در سطح هاي ملي و بين المللي مطرح نمي شد.مقاله حاضر در زمينه حقوق مخاطب در رابطه با رسانه ها تهيه شده كه مي خوانيد.

حقوق مخاطب يكي از مفاهيم شگرفي است كه همراه با موج سوم، يعني انقلاب اطلاعات (انقلاب صنعتي دوم) در دنياي ارتباطات ظاهر و به عنوان نوع جديدي از حقوق عمومي شهروندي شكوفا شد. اين پديده در آغاز به صورت كاملا ساده، با شكل گيري رسانه هاي مختلف و با انتقال متن پيام ها بين افراد (البته در ابتداي راه فقط در ميان نخبگان) آغاز شد. اما گسترش تكنولوژيهاي نوين ارتباطي همراه با متنوع تر و بهينه تر شدن رسانه ها و همچنين استفاده طيف وسيع از افراد جامعه يا بهتر بگوييم همه افراد از رسانه ها شكل پيچيده تري به خود گرفته است حتي در جوامعي كه به مرتبه عالي تحقق «دولت مبتني بر حقوق» رسيده اند، هميشه بيم آن وجود دارد كه آزاديها مورد بي توجهي يا تجاوز واقع شود.
حقوق مخاطب در رابطه با دريافت و كسب اخبار و اطلاعات از طريق رسانه هاي گروهي جزو يكي از حقوق بنيادين بشر يعني حقوق فردي و آزاديهاي عمومي به حساب مي آيد كه همواره در اعلاميه هاي حقوقي و قوانين اساسي اغلب كشورهاي جهان گنجانده شده و مورد پذيرش قرار گرفته است و اين واقعيت اجتماعي و حقوقي به صورت اجماع در ميان حقوقدانان، صاحب نظران و سياستمداران جوامع مختلف درآمده است كه وجود حقوق فردي و آزاديهاي عمومي جزو شروط پايه اي حكومتهاي مردم سالار جديد است. به زبان ديگر زماني همه مردم مي توانند در شكل گيري حكومتها و رژيم ها مداخله داشته باشند كه از اين حقوق حداقل برخوردار گردند.
حق دريافت و كسب اطلاعات به قلمرو ذهن و انديشه بشري مربوط مي شود و يكي از جلوه هاي تابناك حقوقي انساني است. هواداران حقوق فردي معتقدند اگر زنجير از دست و پاي انديشه انسانها برداشته شود فرد مي تواند در كنار دسترسي به دقيق ترين و صادقانه ترين اطلاعات، اخبار و آگاهيها خواهد توانست كرامت و شخصيت خود را پرورش دهد و انديشه خود را شكوفا سازد و در فضايي آزاد به كشف و شناسايي واقعيات بپردازد. توسعه و تعالي انسانها و جوامع منوط به وجود چنين انسانها و چنين فضاهايي است.
تحقق حقوق مخاطبان رسانه ها نيز اصول و شرايط مختلفي را مي طلبد كه اساسي ترين آنها عبارتند از:
الف) آزادي كسب و دريافت اخبار و اطلاعات كه از مهمترين حقوق مخاطبان رسانه هاي گروهي است.
كسب اين آزاديها يعني اولا يكايك شهروندان حق دارند به درست ترين و صادقانه ترين اخبار و اطلاعات داخلي و خارجي دسترسي داشته باشند، ثانيا آزادي مطبوعات، آزادي چاپ و نشر و آزادي انتشار اخبار از رسانه هاي مختلف داخلي و آزادي ايجاد مؤسسات انتشاراتي در كنار آزادي انتشار و پخش افكار و عقايد متفاوت جزء لاينفك اينگونه آزاديهاست، ثالثا به وسيله قوانين و مقررات سنجيده اي اجازه داده نشود تا رسانه هاي مختلف به قدرتهاي مالي و دولتي و.... وابسته باشد، رابعا بايد مقررات دقيق و همه جانبه اي درباره نيرومندترين وسايل ارتباط جمعي يعني راديو و تلويزيون البته در چارچوب حقوق و آزاديها تدوين گردد.
تدارك يك نظام حقوقي خاص در كنار موارد فوق مي تواند به حقوق مخاطبان براي كسب اطلاعات بيشتر كمك كند زيرا شهروند امروزي حق دارد از آنچه كه در كشورش يا ساير نقاط جهان مي گذرد براستي آگاهي يابد پس بايد بتواند از راه روزنامه ها، نشريات ادواري و راديو تلويزيون از انواع تفسيرها، تحليل ها و ابعاد مختلف قضاياي سياسي، اجتماعي، اقتصادي و... اطلاع يابند و آنها را با هم مقايسه كنند و طبق برداشت خود به كنه واقعيات پي ببرند.
ب) كثرت گرايي وسايل ارتباط جمعي يكي ديگر از شرايط تحقق حقوق مخاطبان وسايل ارتباط جمعي است. اگر تمامي وسايل شفاهي، نوشتاري و تصويري را كه با گروه كثيري از مردم ارتباط برقرار كردند و از طريق آنها اخبار و اطلاعات و نظرات را منعكس يا منتشر مي كنند. رسانه ها يا وسايل ارتباط جمعي بناميم، به تعريفي كلي دست يافته ايم كه مي تواند تقريبا همه رسانه هاي گروهي را دربرگيرد حال تعدد اين وسايل ارتباطي كه خود از اصل حقوقي آزادي و انتشار و پخش ناشي مي شود از يك طرف مي تواند سليقه ها و نيازهاي مختلف مخاطبان را برآورده كند. زيرا مخاطبان با توجه به تخصص، ميزان سواد، طبقه اجتماعي، سن، نوع كار و... علايق و سليقه هاي متفاوتي دارند پس تعدد و تنوع رسانه ها بسيار مفيد و ضروري است علاوه بر اينكه محتواي اين رسانه ها براساس منافع و نيازهاي اقشار گوناگون استوار است كه يكي از خصلتهاي كثرت و تنوع رسانه ها است. از طرف  ديگر، تعدد و تنوع وسايل ارتباط جمعي مي تواند باعث نفي قدرت آمرانه و انحصار حقيقت جويي و تحميل ديدگاه واحد از طرف يك رسانه خاص مي شود. ضرورت تعدد وسايل ارتباط جمعي، در قالب نوعي خوش بيني ترديدآميز نسبت به فعاليت آنها استوار است. همچنين اهميت كثرت گرايي وسايل ارتباط جمعي در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران به طور صريح مورد تأكيد قرار گرفته است.
ج) استقلال و بي طرفي رسانه هاي جمعي يكي ديگر از اصول تحقق حقوق مخاطبان وسايل ارتباط جمعي هستند.
در مورد استقلال رسانه ها، بر عدم وابستگي سياسي و اقتصادي وسايل ارتباط جمعي به دولتها و انحصارهاي اقتصادي و سياسي خصوصي تكيه مي شوند زيرا آزاديهاي عمومي و حقوق فردي افراد جامعه و از آن جمله حقوق مخاطبان براي كسب اطلاعات از رسانه ها از يك سو با حاكميت دولت ملازمه دارد و هر دولتي سعي در حفظ و استقرار موقعيت و تحكيم پايه هاي خود دارد، از سوي ديگر حقوق و آزادي هاي فردي عمومي، حقوق اساسي شهروندان و جامعه را نيز دربرمي گيرد كه دولت موظف به تأمين و صيانت از آنهاست اما دولت ها مي توانند براي تأمين و صيانت حقوق شهروندان، آزادي بعضي از وسايل ارتباط جمعي را محدود كنند. به طور مثال، در دنياي حاضر مطبوعات را ركن چهارم آزادي و دموكراسي مي دانند، زيرا واكنش هاي مردم هنگام انتخابات و همه پرسي و تصميم گيري هاي مهم منوط به آزادي مطبوعات و دسترسي مردم به واقعيتهاي اخباري است. اما از آنجا كه ممكن است از اينگونه آزاديها به ويژه از سوي اين رسانه سوءاستفاده شود و آزادي، بهانه اي براي انتظار مطالب خلاف واقع عليه دولت نه اشخاص و مسئولان قرار گيرد و خلاصه آزادي و حقوق ديگران را ملعبه قرار دهد، در اكثر كشورها و همچنين كشور خودمان ايران حدود و مرزهاي مطبوعات را مشخص كرده و مسئوليت هر يك از مقامات دارنده امتيازهاي روزنامه و... را به گونه اي تدوين نموده اند كه در صورت شكايت بتوان با آن برخوردي قانوني و عادلانه نمود.
001122.jpg
در ايران در فصل چهارم قانون مطبوعات تحت عنوان حدود مطبوعات، رعايت حقوق عمومي مخاطبان اين رسانه و عدم اخلال به آنها را خواستار شده است.
وارد نكردن افترا به مقامات، نهادها، ارگانها و هر يك از افراد كشور و توهين نكردن به اشخاص حقيقي و حقوقي كه حرمت شرعي دارند اگر چه از طريق انتشار عكس يا كاريكاتور باشد، عدم اشاعه فحشا و منكرات و عدم انتشار عكس ها و تصاوير خلاف عفت عمومي، عدم ايجاد اختلاف مابين اقشار جامعه بويژه از طريق طرح مسائل قومي و نژادي و... تعدادي از موارد حدود مطبوعات است. اما بايد گفت براي اينكه رسانه هاي گروهي مختلف تقريبا به طور يكسان بتوانند رسالت خود را در جهت برآورده كردن نيازهاي خبري مخاطبان انجام دهند، پيشنهاد مي شود كه نهادهاي صنفي هر يك از رسانه هاي گروهي مورد بحث، با جلب حمايت حقوقدانان و قانون گذاران كشور، براي تهيه و تنظيم و به تصويب رساندن قانوني جامع و كامل تلاش كنند تا اولا وظايف و تكاليف و حقوق يكساني جهت همه رسانه هاي گروهي به طور شفاف تعيين و مشخص گردد و دست اندركاران اين رسانه ها تكاليف قانوني خود را بدانند، ثانيا آزادي هاي مشروع آنها و حدود و ثغور آزاديها ترسيم شود و ثالثا مانند مطبوعات از حقوق و امتيازات خاصي برخوردار باشد. در مورد بي طرفي و عيني گرايي رسانه ها در جهت تأمين حقوق مخاطبان بايد گفت اين مسئله جنبه حرفه اي داشته و بر چارچوب اصول اخلاقي و شرافت حرفه اي روزنامه نگار ترويج شده است.
تمام مسئولان رسانه هاي گروهي بايد براساس قانون اساسي و روح كلي قوانين و مقررات كشور اولا وظايف و تكاليفي را در مسير اهداف و مقاصد قانون اساسي و در راستاي حفظ امنيت ملي، نظم عمومي، باورها و ارزشهاي ديني و اخلاقي مردم انجام دهند و ثانيا ضمن برخورداري از آزادي بيان و ابراز عقيده، محدوده ها و خط قرمزهاي قانوني ذكر شده نظير عدم اخلال به حقوق عمومي و مباني اسلامي را رعايت كنند.
بنابراين مسئولان رسانه هاي مختلف بايد علاوه بر محترم شمردن شرف و حريم خصوص افراد به ارزشهاي موجود جامعه و معيارهاي حرفه خويش سخت پايبند باشند و مسئوليت اجتماعي رسانه هاي خود را با آزادي آنها درهم آميزند و بدون جانبداري و يكسويه نگري اخبار و اطلاعات را در اختيار مخاطبان خود قرار دهند؛ زيرا افراد جامعه در صورت عدم كسب اخبار بي طرفانه و دقيق از رسانه هاي مختلف داخلي به دنبال رسانه هاي بيگانه رفته و خلأ اطلاعاتي خود را پر مي كنند. در چنين فضايي است كه امپرياليسم رشد مي كند. پس دولتها به جاي محدود كردن رسانه ها و انتشار و پخش اخبار متناقض بايد فرهنگ گفتگو و نقد را در رسانه ها ايجاد كنند و به طور همه جانبه مسائل را مورد بررسي قرار دهند.
در پايان اين مبحث راجع به اصول كلي تحقق حقوق مخاطبان رسانه هاي گروهي بايد خاطر نشان كرد كه آزادي مخاطبان در كسب و دريافت اطلاعات و رعايت حقوقشان در جامعه اي كه حيات مدني و قيد و بندهاي مدني ضعيف باشد و تمركز اقتصادي وسايل ارتباط جمعي وجود داشته باشد نمي توانند تحقق پيدا كنند.
پس مي بينيم كه آزادي به عنوان يك حق طبيعي بسيار شكننده است و بايد با قواعد حقوقي آن را مورد حمايت قرار داد، بنابراين براي تحقق حقوق و آزاديهاي مخاطبان وسايل ارتباط جمعي، تدارك يك نظام حقوقي خاص بسيار ضروري است.
همچنين مالكيت رسانه ها هم خصوصي باشد هم دولتي و مسئولان رسانه ها فعاليت حرفه اي خود را زير پوشش اطلاع رساني و آگاهي بخشي دقيق به مخاطبان انجام دهند. به عبارتي نگرش مخاطب مداري بر رسانه  حاكم كند. يعني اعتقادشان بر اين باشد كه مردم و جامعه، رسانه را به خدمت مي گيرند نه اينكه آنها در خدمت رسانه باشند. پاي را از چارچوبهاي حرفه اي خود فرا نگذارند و اخلاق حرفه اي را نقض نكنند، در چارچوب قانون و مقررات فعاليت كنند، حق مخاطب را بشناسند و از عواقب متجاوز به حقوق مخاطبان آگاه باشند، با مخاطبان در ارتباط مستقيم و متقابل باشند، علاوه بر توجه به منافع شخصي و گروهي به منافع عمومي و ملي نيز بينديشند و براي توسعه اقتصادي، اجتماعي و سياسي و... تلاش كنند.
در اين صورت علاوه بر رعايت اخلاق حرفه اي، حقوق مخاطبان را نيز رعايت كرده اند.
* منابع مقاله در دفتر روزنامه موجود است.

نگاهي به مجموعه تلويزيوني «ارث بابام»
دايره بسته طنز
001125.jpg
ايسنا: تهيه برنامه هاي طنز در طول سال هاي اخير يكي از نقاط قوت شبكه هاي تلويزيوني ايراني بوده است، تجربه توليد برنامه هاي طنز ساعت خوش، سال خوش، زير آسمان شهر، بدون شرح، پاورچين و نقطه چين، حرف تو حرف و جنگ هاي كوتاه تلويزيوني در شبكه هاي دوم، سوم و پنجم نشان داد كه درصورت مهيابودن شرايط مي توان مخاطبان را نسبت به جعبه جادو اميدوار ساخت.
اما اخيرا توليد برنامه هاي تلويزيوني «شبكه سه و نيم» و «ارث بابام» با ساختار داستاني ضعيف، شتابزدگي در توليد و كارگرداني نامطلوب باعث شده كه عقب گردي در حوزه طنز تلويزيوني مشاهده شود.
انتظار مي رفت كه با انتقاد از برنامه طنز راديويي «شبكه سه و نيم» ، دست اندركاران و مديران تلويزيوني شبكه سوم بتوانند حساب شده و با تدبير برنامه مناسبي را به مخاطبان مشكل پسند آن عرضه كنند اما ظاهرا تپش آنتن شبكه سوم و نگاه مديران تلويزيوني باعث شده كه همه اين عوامل دست به دست هم بدهند تا برنامه ضعيف تري با خمير مايه طنز دوباره از شبكه سوم سيما سردرآورد.
«مسعود فروتن» به عنوان يكي از كارگردانان مطرح تلويزيوني، معمولا در كارنامه هنري خود آثار زنده و توليدي ارزنده و مطرحي را دارد اما معلوم نيست كه به چه دليلي برنامه شبه طنز كلامي «ارث بابام» را با ساختاري ضعيف و ديالوگ هاي ساده به روي آنتن مي فرستد!
«سيد جواد رضويان» نيز به عنوان كارگردان هنري اين مجموعه ، در عرصه بازيگري طنز، آثار مطرحي را از خود به نمايش گذارده است بنابراين توليد چنين مجموعه تلويزيوني نه تنها وجهه هنري او را به زير سئوال مي برد بلكه ناخواسته آثار مطرح «مهرداد غفوريان» بازيگر اصلي مجموعه را نيز مخدوش مي سازد.
ارزيابي ديالوگ ها، ساختار قصه، بازي بازيگران و حتي ريتم برنامه موجود نشان مي دهد كه تهيه كننده صرفا درصدد پركردن آنتن تلويزيوني از آيتم طنز بوده است. چندي قبل « محمد صدري» تهيه كننده برنامه «شبكه سه و نيم» پس از انتقادات كارشناسان برنامه هاي تلويزيوني، فشردگي توليد و عجله در ساخت برنامه را عامل سطحي نگري و راديويي بودن كار قلمداد كرد، حال باتوجه به اثر ضعيف تر «ارث بابام» مي توان گفت تا زماني كه كيفي نگري در عرصه آثار طنز تلويزيوني به عنوان يك شاخص مطرح نباشد تلويزيون همچنان از توليد چنين برنامه هاي سطحي و شتابزده رنج خواهد برد. در چنين وضعيتي نمي توان ادعا كرد كه با توليد چنين برنامه هاي سفارشي و شتابزده به مقابله با شبكه هاي تلويزيوني منتقد و يا حتي معاند آن سوي مرزها رفت. انتظار مي رود مديران شبكه سوم قبل از آنكه به فكر پركردن اوقات آنتن شبكه خود باشنددر تكاپوي پرباركردن وقت مخاطبان تلويزيوني باشند. طبيعي است، وقتي پاشنه در شبكه هاي تلويزيوني به يك طرف بچرخد و دافعه آنها نسبت به گروه هاي توليدي و سازنده جوان بيش از جاذبه آنها باشد توليد چنين آثاري خارج از ذهن نخواهد بود. اميدواريم دست اندركاران، مديران و برنامه ريزان شبكه هاي تلويزيوني به جاي تكيه كردن به چند تهيه كننده، كارگردان، نويسنده و قس عليهذا از نيروهاي خلاق، مبتكر و هنرمند خارج از دايره بسته شبكه هاي تلويزيوني نيز بهره بگيرند.

طنزهاي ابتدايي
يك منتقد گفت: مجموعه  تلويزيوني «ارث بابام» در حد مجموعه هاي ابتدايي طنزهاي روتين شبانه هم نيست.
به گفته گلاره محمدي به ايسنا، مجموعه ارث بابام حرف جديدي براي گفتن ندارد. داستان هاي مجموعه هاي نود قسمتي از جايي شروع مي شود، اما وقتي با مخاطب ارتباط برقرار نمي كند به سمت ديگري حركت مي كند و در قالبي عرضه مي شود كه قبلاً جواب داده است و نهايتاً تمام مجموعه هاي نود قسمتي شبيه يكديگر هستند.
وي با تاكيد بر اين كه ادبيات به كار گرفته شده در اين مجموعه در شأن مخاطبي كه هر شب به تماشاي تلويزيون مي نشيند نيست، افزود: در شخصيت پردازي شخصيت هاي مختلف اين مجموعه خلاقيتي وجود ندارد. از بازيگرهاي اين سريال در قالب همان بازي ها و تيپ هايي كه قبلا در سريال هاي ديگر ارائه داده و جواب گرفته اند استفاده شده است.
اين منتقد با بيان اين مطلب كه كارگرداني خاصي در اين مجموعه وجود ندارد، تصريح كرد: آدم هاي حرفه اي اين مجموعه در زمينه طنز ۹۰ شبي سابقه دارند و با مشخصات آن آشنا هستند و كاري كه انجام مي دهند بدون حضور كارگردان هم صورت مي پذيرد. محمدي استفاده از سوژه هاي تكراري و كار كردن عجله اي را از اصلي ترين معضلات مجموعه هاي ۹۰ شبي دانست و افزود: تلويزيون مي تواند از فيلمنامه نويسان صاحب قلم در عرصه طنز استفاده كند و براي مخاطبان خود بيش از اين ارزش قائل باشند.

سايه روشن رسانه
001128.jpg
طنز و تنش جامعه
براي طنز بايد اهميت قائل باشند و آن را فقط يك وسيله براي جذب بيننده ندانند، بلكه زيباشناسي كمدي را در نظر بگيرند.
«فرهاد آييش» كارگردان مجموعه طنز «باجناق ها» در گفت وگو با «مهر» درباره نياز مخاطبان به طنزهاي تلويزيوني گفت: وقتي كه مسائل سريال هاي تلويزيوني در كوچه و خيابان ها يا خانواده ها مطرح مي شود، متوجه نياز مردم به مجموعه هاي طنز مي شويم.در جامعه اي كه نسبتاً پرتنش است طنز مي تواند راه حلي براي از بين بردن يا كم كردن اين تنش باشد. شخصاً به طنز خيلي علاقه دارم و خواه ناخواه نياز آن را در جامعه بيشتر احساس مي كنم، چرا كه لااقل دوست دارم اين گونه فكر كنم.
وي افزود: جواب اين سؤال را نمي دانم كه چه تحقيقات و بررسي هايي در اين مورد انجام شده است و وظيفه مديران است كه روي اين مسئله تخصص دارند.
آييش در ادامه درباره فاكتورهاي طنز فاخر گفت: براي طنز بايد اهميت و تقدس قائل باشند و آن را فقط يك وسيله براي جذب بيننده ندانند، بلكه زيباشناسي كمدي را در نظر بگيرند. ما همان طور كه در نقاشي و موسيقي يا در مجسمه سازي يا در ادبيات، بعد از ادبيات نمايشي در حيطه تراژدي نوعي زيباشناسي را در نظر مي گيريم، در طنز هم مي توانيم اين روش را داشته باشيم. اگر يك نگاه گذرا بيندازيم به تفاوت هاي طنز امثال «چارلي چاپلين» يا بعضي از طنزهاي هر شب تلويزيون خودمان، آيا اين مقايسه به ما درسي نمي دهد؟ همان گونه كه در حيطه هاي مختلف نوآوري اهميت زيادي دارد، همان طور در طنز هم نوآوري ارزش بسياري دارد. با نگاهي به تاريخ طنز تلويزيون ايران متوجه مي شويم، برنامه هايي موفق و قابل تأمل بودند كه در آنها به نوعي نوآوري اتفاق افتاده بود.
ايران در گذر زمان
سردبير برنامه  راديويي «ايران در گذر زمان» گفت: برنامه هاي تاريخي در راديو علاقه مندان را به تحقيق كردن تشويق مي كند.
زهرا فقيه ميرزايي در گفت وگو با ايسنا، با اشاره به نقش رسانه در انتقال تجارب گذشتگان، اظهار كرد: خواندن تاريخي مثل گذراندن دوره  آموزشي است و كسي كه تاريخ بداند حداقل اشتباهات ديگران را تكرار نمي كند. وي با تاكيد بر نقش تاثيرگذار اين برنامه در انتقال ارزش ها خبر داد: تا مهرماه برنامه چه به لحاظ محتوايي و چه زمان پخش تغيير خاصي ندارد. گفتني است كه برنامه  ايران در گذر زمان در قالب گفتار نمايش و راوي پخش مي شود و به مرور وقايع تاريخي دوره هاي مختلف مي پردازد. موضوع برنامه روز پنج شنبه ۱۰ شهريورماه ادامه  برنامه  ابومسلم خراساني و زمينه هاي قيام آن عليه امويان پرداخته مي شود. ايران در گذر زمان كاري از گروه فرهنگ شبكه  جوان است كه پنج شنبه ساعت ۱۱ و ۳۵ دقيقه پخش مي شود.
«جزيره X »
با پايان پيش توليد فيلم سينمايي - ويدئويي «جزيره X » به نويسندگي و كارگرداني جواد مزدآبادي و تهيه كنندگي محمدرضا شفيعي اين اثر با حضور مسوولان و هنرمندان كليد مي خورد.
به گزارش ايسنا، مزد آبادي چندي قبل مجموعه تلويزيوني «سرود خاك» و فيلم سينمايي «روزي مثل هيچ روز» را براي شبكه پنجم سيما ساخته بود و فيلم جزيره X به استفاده نادرست كاربران اينترنتي و روش هاي گرايش جوانان به اعتياد و ميهماني هاي شبانه مي پردازد. شايان ذكر است، جزيره X با حمايت معاونت امر به معروف و نهي از منكر نيروي مقاومت بسيج و توسط موسسه فرهنگي هنري وصف صبا ساخته مي شود.
آموزش و آنتن تلويزيون
در آخرين روز همايش سراسري مديران آموزش سازمان صدا و سيما،  مديركل آموزش و معاون آموزشي اين سازمان گزارشي را از عملكرد يك ساله  خود در اين حوزه ارائه دادند.
به گفته جلال زاده-  مديركل آموزش سازمان صدا و سيما- برگزاري همايش نخست در استان فارس ما را تشويق كرد تا دومين دوره اين همايش را هم برگزار كنيم.
اين همايش با برگزاري سه كارگاه آموزشي و با حضور اساتيد فن كار خود را آغاز كرد. در اين كارگاه ها اساتيد جديدترين روش هاي آموزشي را به مديران آموزش سازمان صدا و سيما ارائه دادند؛ ضمن اين كه كميته هايي در سه گروه بررسي مشكلات واحد آموزشي معاونت ها و مراكز، چگونگي افزايش كيفيت در آموزش و اعمال استانداردها و بررسي چگونگي افزايش وحدت رويه كاركنان سازمان صدا و سيما مراكز آموزش و معاونتها تشكيل شد و مديران آموزش با تقسيم شدن در اين كميته ها به تبادل نظر پرداختند. وي با اشاره به نتايجي كه در كميته بررسي چگونگي افزايش وحدت رويه كاركنان آموزش مطرح شد، گفت:  استاندارد حرف اول را در كيفي سازي مي زند، چرا كه براي آموزش منابع مختلفي وجود دارد و اساتيد مختلف ممكن است منابع و طرح هاي متعددي را به كار گيرند. جلال زاده تصريح كرد:  با اين كه معاونت آموزشي در زمره  هشت معاونت مصوب سازمان صدا و سيما قرار دارد، اما در سال گذشته به اين معاونت و مقوله آموزش توجه كافي نشده است. وقتي به مجموعه آموزش نگاه مي كنيم متوجه مي شويم كه ضعف و مشكلات فراواني در اين بخش وجود دارد. هرچند در سال هاي اخير شاهد بهتر شدن امور و اقتدار آموزش در سطح سازمان صدا و سيما هستيم.
افت طنز تلويزيوني
يك فيلمنامه  نويس، بازيگران و نويسنده هاي برنامه هاي ۹۰ شبي را محدود دانست و گفت: استعداد اين افراد طي اين چند سال چلانده شده و پيدا كردن موقعيت تازه و جذاب سخت است. به گفته خشايار الوند نوشته هاي برنامه هاي ۹۰ قسمتي دقيقاً نشان دهنده  استعداد نويسنده نيست و در اين مجموعه ها به خاطر فرصت محدود، ضبط هر آن چه نوشته مي شود به تصوير درنمي آيد. الوند در ادامه در نقد مجموعه  «ارث بابام» ، با اشاره به كارنامه كاري عوامل اين سريال و اين مطلب كه آن ها امتحانشان را پس داده اند، اظهار كرد: اگر اين عوامل در حد خودشان نيستند اين به شرايط توليد كار برمي گردد. اين نويسنده، متن مجموعه هاي برنامه هاي روتين را در موفق بودن آن ها موثر خواند و افزود: برنامه هاي ۹۰ شبي براي رسيدن و پختگي به ۲۰ تا ۳۰ برنامه نياز دارند و از طرف ديگر از چند قسمت به بعد بازخورد مردم درباره برنامه راهگشاست و آنها هستند كه سريال را مي سازند. مجموعه عوامل «ارث بابام» به فرصت و زمان جهت پيدا كردن نقاط ضعف و قوت يكديگر نياز دارند. وي با انتقاد از توليد اين كار توسط گروه اجتماعي افزود: مطمئناً اگر توليد اين كار براي گروه فيلم و سريال بود سطح كار بالاتر از اين بود.
خبرهايي از جشنواره
مدير سيزدهمين جشنواره مراكز استان ها تعداد آثار راه يافته به جشنواره را در ۵ حوزه  سيما، صدا، موسيقي و تحقيقاتي و گزارش خبري اعلام كرد.
به گفته حسين موسوي  از ۴۱۸ اثر سيما ۲۶۴ اثر و از ۲۸۴ اثر راديويي ۷۲ اثر به مرحله  داوري راه پيدا كرده اند. در بخش موسيقي ۳۲ اثر از ۲۱۹ اثر و ۵۲ اثر تحقيقاتي از ۱۴۲ اثر و ۱۴۹ گزارش خبري از ۶۴۱ گزارش به مرحله داوري راه پيدا كردند. موسوي افزود: در حاشيه  اين جشنواره ۱۰ نمايشگاه جنبي و كارگاه هاي آموزشي برگزار مي شود.
بايد و نبايدهاي طنز تلويزيوني
به گفته مهدي مظلومي به ايسنا برخي برنامه هاي طنز، فاقد كيفيت محتوايي و بصري هستند كه مي توانند مخاطب را جذب كنند، ولي كاركرد منفي نيز دارند. در صورتي كه تلويزيون علاوه بر پر كردن اوقات فراغت بينندگان بايد فرهنگساز نيز باشد. وي افزود: عمل به اين وظيفه  سنگين، به ويژه در آثار طنز، دشوار است؛ چرا كه اين مقوله، همچون لبه  تيغي است كه اگر روي آن درست حركت نشود، به ابتذال كشيده مي شود. كارگردان مجموعه  «اكسيژن» درباره  به كارگيري تكيه كلام هاي غير عرف در مجموعه هاي طنز، اظهار كرد: مخالف استفاده از تكيه كلام هاي فاقد هويت هستم؛ چرا كه ممكن است از گروه هاي خاص جامعه نشأت گرفته باشد و با اداي آن از سوي بازيگر تلويزيون، در سطح جامعه، به كار رود؛ به ويژه اين كه بر كودكان تاثير منفي مي گذارد. وي با نفي نكردن استفاده از تكيه كلام در برنامه هاي طنز تلويزيوني تصريح كرد:  به شرط برخورداري تكيه كلام از بار مثبت و نبود جنبه  تخريبي در آن پيدا كردن و استفاده از آن ايرادي ندارد.
كارگردان مجموعه تلويزيوني «كمربندها را ببنديد» با بيان اين كه در كارهاي طنز روتين فرمول هايي به كار مي رود كه شايد با هيچ استاندارد تعريف شده اي سازگاري نداشته باشد، گفت: به علت پخش متوالي اين سريال ها، مخاطب نمي تواند تمام قسمت هاي آن را تماشا كند. بنابراين نمي توان به قصه متكي بود به ناچار بيشتر زمان اين كارها با طنز كلامي پر مي شود كه ارتباط زيادي با قسمت هاي قبلي و بعدي سريال ندارد. هرچند كه استفاده از موقعيت هاي طنز مي تواند بهتر و موثرتر باشد.

نگاه امروز
محرمان و نامحرمان
هوشنگ صدفي
در حوزه رسانه اي اغلب نظريه پردازان و نه صاحبان رسانه براين باور هستند كه مخاطبان بايد در رابطه با دريافت و كسب اخبار و اطلاعات از طريق رسانه هاي شنيداري- ديداري بدون هيچ ملاحظه اي به تمامي داده هاي اطلاعاتي دسترسي داشته باشند. نظريه پردازان معمولاً با استناد به حقوق بشر و حقوق فردي و آزادي هاي قوانين اساسي كشورها اين نگاه را مطرح مي كنند اما در مقابل صاحبان رسانه كه به نوعي در صدد ايجاد فضاي رسانه اي هستند معتقدند كه قبل از پردازش و ارسال اطلاعات به مخاطبان اين داده ها بايد مورد دروازه باني خبر قرار گيرد و آنچه كه با پندار و واقعيت هاي ذهني صاحبان رسانه و مخاطبان همخواني ندارد پالايش شوند.
اين پديده در جهان امروز تنها مختص كشورهاي توسعه يافته و جهان سومي نيست به تعبير ديگر اين پديده سانسور يا محدوديت مخاطبان از دست يابي به اطلاعات و اخبار پردازش شده فرق مي كند و شايد هم عقايد و پندارهاي صاحبان رسانه ها مي تواند اين مرز محدوديت ها را مشخص كند، اما عليرغم وجود حقوق مخاطبان و صاحبان رسانه، نبايد اين نكته را فراموش كرد كه ما به عنوان يك انسان حتي در برآوردن ساده ترين نيازهاي فيزيولوژيكي همزمان دست به خوردن و آشاميدن غذا و نوشيدني ها متناقض نمي زنيم،اما ماجرا به اينجا ختم نمي شود اغلب مسئولان رسانه اي در دوره هاي خاص براساس شرايط، سواد رسانه اي و مقتضيات سياسي و اجتماعي جامعه ميزان خروجي اطلاعات به مخاطبان را تنظيم مي كنند.
عليرغم وجود چنين پديده اي در حوزه رسانه هاي ملي و فراملي، هيچ گاه رسانه ها نتوانسته اند مدعي اين موضوع باشند كه حقوق مخاطبان را نقض كرده اند، چرا كه همه آنهايي كه در جوامع آزاد ادعاي آزادي بيان و ترويج انديشه هاي مخالف را دارند بارها به دلايل نامشخص از پخش اخبار و تصاوير واقعيت هاي عيني طفره رفته اند. اگر بازخوردهاي رسانه هاي طرفدار نومحافظه كاران آمريكا را در مواجهه با جنگ عراق، فاجعه ابوغريب، توفان كاترينا و همچنين نهضت مادران ضدجنگ آمريكا ببينيد آن گاه متوجه خواهيد شد كه حقوق مخاطبان با توجه به جامعه، نوع نگاه هاي سياسي، دشمن شناسي آن جامعه و غيره متغير است.اما شايد طبيعي ترين حقوق مخاطبان رسانه ها اين باشد كه با توجه به گروه بندي سني و فكري مخاطبان در جامعه بايد اطلاعات و اخبار موردنياز در دسترس آنها قرار گيرد. بديهي است كه عكس العمل فيزيكي افراد در مقابل دريافت برخي از غذاها، بروز نوعي واكنش هاي فيزيولوژيكي است از اين رو پديده آزادسازي اطلاعات و اخبار نيز مي تواند همين نتيجه را در ميان گروه هاي محرم و نامحرم رسانه اي در پي داشته باشد.

سينما
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
فرهنگ
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  سينما  |  فرهنگ   |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |