چهارشنبه ۲۳ شهريور ۱۳۸۴
مهره سياسي اقتصادي غزه
001134.jpg
ترجمه و تنظيم: نيلوفر قديري
اشاره :با گذشت بيش از دو هفته از خروج اسرائيلي ها از غزه، اين موضوع همچنان محور تحليل هاي مختلف است. چرا اسرائيل از غزه خارج شد؟ آينده غزه چگونه خواهد بود؟ اين خروج بر آينده فلسطين چه تأثيري خواهد داشت؟در گزارش پيش رو ضمن ارائه اطلاعاتي درباره غزه و شهرك هاي يهودي  نشين آن كه اكنون تخليه شده اند، تحليلي درباره آينده غزه و شرايط سياسي اقتصادي آن ارائه شده است. اين گزارش نشان مي دهد چگونه اسرائيل تلاش مي كند بيشترين سود اقتصادي را با مهره چيني خاص خود،  به دست آورد.
نوار غزه، باريكه اي است در طول سواحل مديترانه ميان اسرائيل و مصر كه ۴۰ كيلومتر طول و ۱۰ كيلومتر عرض دارد. در اين منطقه ۴/۱ ميليون نفر فلسطيني زندگي مي كنند و تا پيش از طرح عقب نشيني ۸ هزار شهرك نشيني اسرائيل هم در آن ساكن بودند. اكثر فلسطينيان غزه از آوارگان و نسل بعدي آنها هستند كه در جنگ ۱۹۴۸ اعراب و اسرائيل از سرزمين هاي اشغال شده به غزه گريختند. بعداز اشغال غزه توسط اسرائيلي ها در سال ۱۹۶۷ شهرك نشينان يهودي وارد اين منطقه شده و ساكن شدند. در سال ۱۹۹۳ پيرو توافقنامه ميان فلسطيني ها و اسرائيل، درباره تشكيل دولت خودگردان، دو سوم غزه تحت كنترل فلسطين درآمد. مذاكرات مستقيم براي تعيين وضعيت دائمي غزه و كرانه باختري در سپتامبر سال ۱۹۹۹ آغاز شد و نتيجه آن فعلاً طرح نقشه راه است. مرز زميني غزه ۶۲ كيلومتر است كه ۱۱ كيلومتر آن با مصر و ۵۱ كيلومتر آن با سرزمين هاي تحت اشغال اسرائيل است. از منابع طبيعي آن گاز طبيعي است.
شهر غزه با ۴۰۰ هزار نفر جمعيت بزرگترين شهر منطقه غزه است. فقر و بيكاري گسترده، زندگي را در اين شهر دشوار كرده است. اين شهر مركز بازرگاني و اداري غزه و محل استقرار دفاتر پليس، نيروهاي امنيتي و اداره دولت خودگردان است، به همين دليل هدف حملات هواپيماهاي الف-۱۶ و هلي كوپترهاي اسرائيلي قرار مي گيرد. چندين تن از رهبران سرشناس مبارز فلسطيني در اين شهر هدف حمله قرار گرفته و ترور شده اند. سواحل غزه هم اهميت زيادي دارد. طول اين سواحل زيباي مديترانه اي ۴۰ كيلومتر است كه تاكنون بخش عمده آن به دليل واقع شدن در منطقه شهرك هاي يهودي نشين براي فلسطيني ها قابل دسترسي نبوده است. در مواقع اعمال محدوديت هاي نظامي اسرائيل، منطقه اي ۲ كيلومتري از اين سواحل، تنها راه ارتباطي شمال و جنوب غزه براي فلسطيني هاست.
بيت حانون در چند كيلومتري حصاري است كه غزه را از سرزمين هاي اشغالي تحت كنترل اسرائيل جدا مي كند. مبارزان فلسطيني از اين منطقه براي حملات خود استفاده مي كردند. ورود و تهاجم نظاميان اسرائيلي به اين شهر اتفاقي معمول است. نظاميان اسرائيلي با تانك ها و بولدوزرهاي خود مزارع و كشتزارهاي اين شهر را ويران كرده اند. حملات به شهرك هاي اسرائيلي از اين ناحيه بهاي هميشگي نظاميان اسرائيلي براي تهاجم بوده است.
گذرگاه «عرض» معبر اصلي ميان غزه و سرزمين هاي اشغالي است. از سال ۲۰۰۰ فلسطيني ها اجازه ندارند از طريق هواپيما يا قايق غزه را ترك كنند. بنابراين اين گذرگاه به همراه گذرگاه رفح كه به مصر مي رود، تنها راههاي ورود و خروج براي فلسطيني ها به غزه هستند.
اسرائيلي ها هر چند وقت يك بار به بهانه حملات مبارزان فلسطيني، اين گذرگاه را براي مدت طولاني مسدود مي كنند و فقط به ديپلمات ها، خبرنگاران و موارد ضروري اجازه عبور مي دهند.
پيش از شروع انتفاضه در سال ،۲۰۰۰ ده ها هزار فلسطيني روزانه از اين گذرگاه عبور مي كردند و براي كار به سرزمين هاي اشغالي مي رفتند. اما اين رفت و آمدها اكنون كاملاً محدود شده است.
مسير ارتباطي نتساريم كه يك ايست بازرسي هم در آن واقع است راه هاي اصلي شمال- جنوب و شرق- غرب را غزه در كنترل خود دارد. از سال ۲۰۰۰ اين مسير براي مدت طولاني مسدود بود. نتساريم در نزديكي يك شهرك يهودي نشين و چند اردوگاه آوارگان فلسطيني واقع شده و همواره از نقاط حساسيت زا بوده است. صحنه شهادت محمدالدوره نوجوان ۱۲ ساله فلسطيني كه در كنار پدرش به ضرب گلوله اسرائيلي ها كشته شد، در همين منطقه واقع است .
گذرگاه رفح از ديگر مناطق مهم غزه است كه در مرز مصر واقع شده و يك شهر و يك اردوگاه آوارگان را در خود جا داده است. تا سال ۱۹۶۷ اين منطقه به شهر رفح در مصر متصل بود اما بعداز اشغال اسرائيل اين دو تكه از هم جدا شدند. اردوگاه شلوغ رفح محل زندگي بسياري از ۹۰۰ هزار آوراه فلسطيني غزه است كه از نيازهاي اوليه شان هم محروم هستند . حماس و جهاد اسلامي طرفداران زيادي در ميان ساكنان رفح دارند.
در سا ل هاي اخير بيش از ۱۷۰۰ خانه در رفح توسط بولدوزرهاي اسرائيلي ويران شده و مردم آن مورد تهاجم قرار گرفتند.
از ديگر نقاط مهم غزه شهرك يهودي نشين گوش كاتيف است كه در جنوب غرب نوار غزه واقع شده. گوش كاتيف بزرگترين شهرك يهودي نشين در غزه بود كه نيمي از ۸ هزار شهرك نشين غزه در آن زندگي مي كردند. در غزه ۲۱ شهرك يهودي نشين وجود دارد كه بيش از ۸ هزار نفر در آن سكونت داشتند.
اين ۲۱ شهرك نزديك به ۱۵ درصداز سرزمين غزه را اشغال كرده اند. اطراف اين شهرك ها مراكز ايست وبازرسي نظامي و استحكامات دفاعي سنگيني مستقر است. درچارچوب طرح عقب نشيني و تخليه شهرك ها، هر خانواده شهرك نشين ۵۰ هزار شيكل (پول اسرائيل) معادل ۱۱ هزار دلار از دولت بابت خروج از غزه و ترك شهرك ها پيش غرامت گرفته است. علاوه بر اين رقمي معادل ۲۰۰ تا ۴۰۰ هزار دلار و اجاره دوساله خانه در سرزمين هاي اشغالي به هر خانواده داده مي شود. طبق اين طرح، هر خانواده شهرك نشين بابت هر متر مربع ازجايي كه در غزه در آن ساكن بودند، هزار دلار دريافت مي كنند.
همه نگاهها به غزه دوخته شده. آنچه «يسرائيل قاليلي» وزير كار گذشته اسرائيل در سال ۱۹۷۱ آن را تجربه اي بزرگ در «سوسياليسم صهيونيستي» خوانده بود با تخليه و خروج هشت هزار شهرك نشين اسرائيلي از نوار غزه رو به پايان است. شبكه هاي خبري به ويژه شبكه هاي عربي مشغول و سرگرم انعكاس جدال عميق ميان بنيادگرايان جناح راست اسرائيل و طرح عملگرايانه آريل شارون هستند. شبكه هاي ديگر هم مي گويند، جدال واقعي بعدها بروز مي كند وقتي معلوم شود دولت خودگردان واقعا مي تواند كنترل مناطق آزاد شده در غزه را حفظ كند يا نه. واقعيت اما اين است كه نتيجه هر چه باشد شارون پيروز شده است.
وقتي شارون اوائل سال ۲۰۰۴ برنامه خروج از غزه را اعلام كرد، نه تنها جامعه اسرائيل بلكه جامعه جهاني حيرت زده شدند. «پدر شهرك نشينان» كه در چهار سال نخست انتفاضه آنقدر از مذاكرات صلح فاصله مي گرفت، حالا به فكر يك حركت جسورانه يكجانبه افتاده بود. معادل كلمه خروج در زبان عبري Hitnatkut است كه معناي بريدن هم دارد. در حقيقت شارون با برچيدن شهرك ها مي خواهد فلسطيني ها را از روند صلح ببرد. شيوه كار شارون بر مديريت و كنترل درگيري با فلسطيني ها به جاي حل اين درگيري استوار است. از نظر داخلي هم شارون با بريدن پاي ۳/۱ ميليون فلسطيني از بقيه خاك اسرائيل مشكل تركيب جمعيتي اسرائيل را حداقل كنترل كرده است و دل چپ ها را هم به دست آورده است. چپ ها اغلب دليل فقر رو به رشد اسرائيل را شهرك هاي يهودي نشين مي دانند. در عرصه بين المللي هم شارون به خاطر برداشتن «يك گام مهم به سوي صلح» مورد تحسين قرار گرفته و همانطور كه نماينده اسرائيل در سازمان ملل گفته است، «انتقادهاي اين سازمان از اسرائيل ديگر كم مي شود.» ديگر غزه در حوزه مسئوليت اسرائيل نيست.
درست است كه شارون در سخنراني به مناسبت تخليه شهرك ها در غزه در ۱۷ اوت به شرايط وحشتناك فلسطيني ها اشاره كرد و اين از زبان مردي كه شخصا در سال هاي ۱۹۵۵ و ۱۹۵۶ نظارت مستقيم بر تخريب اين منطقه داشته كمي عجيب است. اما بايد به خاطر بياوريم كه شارون با اين سياست يكجانبه اي كه در ذهن دارد از همان لحظه كه اين طرح را مطرح كرد منحصر به فرد شناخته شد. شارون به عنوان وزير دفاع مناخيم بگين در سال ۱۹۸۲ به طور سيستماتيك درباره اهداف تهاجم اسرائيل به لبنان به رئيس خود و اعضاي كابينه دروغ گفت. كابينه بگين به طور مكرر خود را به طور ناخواسته در موضع تاييد اقدامات انجام شده شارون ديد. از جمله اين اقدامات نفوذ به بيروت بود. درباره عقب نشيني اسرائيل از غزه دو سناريوي ساده درباره آينده كوتاه مدت غزه وجود دارد، يكي هرج و مرج و آشوب است و ديگري توسعه در فضايي قانونمند. اما حتي در صورت توسعه و قانونمندي هم شارون چيز زيادي از دست نمي دهد چون بسياري از فلسطيني ها طرح عقب نشيني را اقدامي در جهت توسعه و تحكيم شهرك نشين ها در كرانه باختري مي دانند. شهرك نشينان در حالي از غزه خارج مي شوند كه محله هاي جديد يهودي نشين در بيت المقدس شرقي در حال ايجاد شدن است و بخش عمده كرانه باختري در انحصار ديوار امنيتي است. همانطور كه يكي از سردبيران مطبوعات غزه مي گويد، فلسطيني ها نگران روند ماجرا هستند و شارون به ساخت ديوار اطراف بيت المقدس ادامه مي دهد. سازمان آزاديبخش فلسطين (ساف) كه پايه و چهارچوب دولت خودگردان را تشكيل مي دهد در گذار از يك جنبش انقلابي به سوي يك جامعه مدني با دشواري زيادي روبرو است. ساف به فساد در دوران عرفات متهم مي شود و به همين دليل حماس و جهاد اسلامي از محبوبيت بالايي برخوردارند. جنبش فتح شعارهايي اطراف كرانه باختري نوشته كه مضمون آن نبرد ۴۰ ساله اين جنبش است، اما احزاب اسلامي (جهاد و حماس) در انتخابات پارلماني ژانويه آينده از موقعيت بسيار بهتري برخوردارند. در غزه اين محبوبيت به طور ويژه اي رو به افزايش است چرا كه فقر و بيكاري در پنج سال گذشته در غزه بسيار شايع بوده است.
اسرائيل در حالي از غزه خارج مي شود كه آمريكا همه اميد خود را به توسعه اقتصادي براي حل گرفتاري هاي سياسي غزه گره زده است. جيمز وولفنشون رئيس سابق بانك جهاني مسئول اين برنامه شده است. اسرائيل نيروهايش را از غزه خارج كرده است اما همچنان كنترل كلي منطقه را در اختيار دارد. اسرائيل همچنان كنترل آينده اقتصادي غزه را در دست دارد.
سياست يكجانبه شارون درباره غزه همچنان مبهم است. معلوم نيست دولت خودگردان در غزه چه ميزان قدرت و اختيارات و خودمختاري دارد. اسرائيل تنها با فشار گروه چهار و بانك جهاني اعلام كرد كه در چه حوزه هايي مي خواهد كنترل خود را كم كند. مهمترين نكته درباره وضعيت اقتصادي غزه دسترسي خارجي به كالا، سازماندهي دوباره مرزهاي زميني، بازگشايي فرودگاه غزه و آينده وضعيت اسرائيل و فلسطين است.
وضعيت اقتصادي غزه اكنون وخيم است. حتي پيش از انتفاضه اخير و تهاجم اسرائيل و تخريب منطقه، دورنماي اقتصادي غزه روشن و مثبت نبود. خودمختاري محدودي كه در چارچوب پيمان اسلو به غزه داده شد اقتصاد اين منطقه را تماما به اسرائيل وابسته كرد. غزه علاوه بر خريداري همه منابع لازم از اسرائيل، از شرايط مناسبي هم در اين خريد برخوردار نبود. در حقيقت اسرائيل رابطه اقتصادي استعماري با مناطق فلسطيني برقرار كرده كه تاكنون ادامه يافته است.
آسيب پذيري اقتصادي غزه در چهار سال و نيمي كه از انتفاضه اخير مي گذرد بيشتر شده و فقر و بيكاري افزايش يافته است .همزمان ارتش اسرائيل با كشتن صدها نفر و دستگيري هزاران تن ديگر، غزه را از نيروي انساني لازم محروم كرده است. در شرايطي كه نيمي از جمعيت منطقه آواره هستند، ۲۵ هزار خانه يا كاملا و يا به طور نسبي در عمليات اسرائيل تخريب شد. محاصره هاي مكرر اسرائيل همچنين اقتصاد غزه را بيشتر تخريب كرد و ميزان فقر را به بالاي ۶۵ درصد و بيكاري را به بالاي ۳۵ درصد رساند. بالاخره اينكه بانك جهاني اعلام كرده اگر چه آتش بس براي بهبود اقتصاد غزه مفيد است اما شرايط ۱۶ درصد فلسطيني كه زير خط فقر زندگي مي كنند تغييري نخواهد كرد.
فلسطين براي آنكه اقتصادش را بازسازي كند بايد سرمايه گذاري مستقيم خارجي جذب نمايد. اعلام اين خبر كه اسرائيل قصد دارد تا سال ۲۰۰۸ به سياست ورود كارگران فلسطيني براي كار به اسرائيل پايان دهد، شرايط را وخيم تر كرده است. اعتمادي به استراتژي هاي سرمايه گذاري بلندمدت وجود ندارد و طرح شارون براي احياي اين اعتماد و اميد به غزه كافي نيست. دولت خودگردان تخمين زده است كه از زمان آغاز انتفاضه سرمايه گذاري بخش خصوصي به بيش از دوسوم كاهش يافته است. اما هنوز گام هاي اساسي وجود دارد كه اسرائيل مي تواند براي جلب سرمايه گذاري خصوصي بردارد. سياست هاي مرزي اسرائيل در اين ميان اهميت زيادي دارد و نه تنها اعتماد سرمايه گذاران را جذب مي كند بلكه براي سرزمين هاي فلسطيني هم اهميت دارد. اخيرا اسرائيل با احياي دوباره گذرگاههاي ارض و كارني به اسرائيل موافقت كرده و وعده داده است كه بازرسي هاي امنيتي پيشرفته جديدي در اين گذرگاهها مستقر شود تا بر عبور كالا نظارت كند. اين گام نخست است اما براي جلب كامل اعتماد سرمايه گذاران كافي نيست. بانك جهاني از اسرائيل خواسته است تا شمار اين تجهيزات را دو برابر كند كه اگر يك اتفاق امنيتي كار يكي از آنها را مختل كرد كالا به سرعت از مبادي ديگر عبور كند. اسرائيل تاكنون با اين درخواست موافقت نكرده است.
از سوي ديگر سيستم حمل و نقلي كه اسرائيل فلسطيني ها را مجبور به اجراي آن كرده فقط باعث اتلاف زمان و هزينه است. با خروج از غزه ديگر نيازي به انتقال كالا بين وسايل نقليه در ايست هاي بازرسي نيست اما اين سيستم هنوز در مرزها باقي مي ماند و وسايل نقليه غزه نمي توانند وارد اسرائيل يا كرانه باختري شوند.
بدون گشايش بيشتر در مرز هاي غزه سرمايه گذاران تمايلي به انجام كار تجاري در اين منطقه ندارند. يك كارگر فلسطيني كه سه ساعت در يك ايست بازرسي معطل مي شود نمي تواند با يك كارگر تايلندي در حوزه اي مشابه رقابت كند. علاوه بر كاهش كنترل در مرز هاي غزه، اسرائيل بايد به بازگشايي فرودگاه غزه هم اقدام كند. بازگشايي فرودگاه كه در درگيري هاي اخير به شدت آسيب ديده فعلا در دستور كار نيست و اسرائيل گفته است فقط به هلي كوپترها اجازه مي دهد در آينده نزديك از اين فرودگاه استفاده كنند. نكته آخر كه اهميت زيادي دارد و شبه توافق نامه گمركي ميان اسرائيل و فلسطين در غزه است كه اسرائيل اعلام كرده قصد لغو آن را دارد. دولت خودگردان با اين كار به شدت مخالفت كرده و گفته است كه اين كار نه تنها به دورنماهاي اقتصادي در آينده نزديك لطمه مي زند بلكه غزه را از كرانه باختري و بيت المقدس شرقي دورتر مي كند.
ساز و كار فعلي كالاهاي فلسطيني در بازار اسرائيل از امتياز خاصي برخوردار است و درآمد مالياتي براي دولت خودگردان به همراه دارد. بانك جهاني هشدار داد كه توافقنامه گمركي فعلي نبايد ديگر برقرار باشد اما لغو اين توافق در شرايط كنوني كه احياي اقتصاد كشاورزي و صنعتي غزه حياتي است، براي بازرگاني غزه و كرانه باختري هزينه هاي سرسام آوري خواهد داشت.
يك استاد علوم اقتصادي در دانشگاه تل آويو مي گويد: لغو اين توافق فلسطين را به كشوري دو شاخه تبديل مي كند. ايجاد دو موجوديت با دو سازوكار اقتصادي جداگانه وحدت فلسطين و ملي گرايي آن را تهديد مي كند و غزه را به حيطه اقتصادي مصر سوق مي دهد. در اين ميان كرانه باختري هم به سوي اردن متمايل مي شود. اكنون ايجاد يك راه ارتباط مستقيم ميان غزه و كرانه باختري ضروري است. گزينه هاي بالقوه اي كه به نگراني ها و ملاحظات امنيتي اسرائيل مربوط مي شود، ايجاد يك بزرگراه يا راه آهن مستقيم است كه اين منطقه را به هم وصل كند. چنين كاري از نظر اقتصادي دو منطقه را به هم مرتبط مي كند و بازارهاي داخلي را تقويت مي نمايد. بالاخره اينكه اين راه ارتباطي براي ايجاد يك هويت واحد فلسطيني مهم و ضروري است. در اجلاس شرم الشيخ بين رهبران اسرائيل و فلسطين شارون اعلام كرد : «ما با هم مي توانيم زندگي آزاد، باثبات، موفق و صلح آميز مان را تضمين كنيم.» سخنان او در لفظ درست است اما متأسفانه اقدامات و گام هاي كنوني اسرائيل به سوي صلح دستورالعمل هاي يكجانبه اي است كه كوچكترين نشانه هاي همكاري با فلسطيني ها در آن ديده نمي شود.
طرح «استقرار مجدد» شارون اقدامي است براي تحكيم كنترل اسرائيل بر كرانه باختري، حفظ اشغال غزه و جلوگيري از ايجاد يك كشور متحد و آزاد فلسطيني. شارون فعلا اين دور از بازي را برده است.
سايت PINR

سياست
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سينما
فرهنگ
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  سينما  |  فرهنگ   |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |