چهارشنبه ۳۰ شهريور ۱۳۸۴
رسانه جايگزين
001410.jpg
بهاره نصيري
شايد بارها از خود پرسيده باشيم راديو چيست؟ امروزه چه جايگاه و كاربردي دارد و داراي چه ويژگي هاي خاصي است؟ و آيا مي تواند به نقش و نقش آفريني خود ادامه دهد؟ مطلبي در اين زمينه تهيه شده كه مي خوانيد:
درام نويس معروف آلماني «برتولت برشت» هنگام فرار از نازي ها در باره «راديو» چنين گفته است: «اي جعبه كوچكي كه به هنگام فرار، تو را به سينه ام مي فشارم، تا مبادا وجودت كمترين آسيبي ببيند، من تو را همراه خود از خانه به كشتي و از كشتي به قطار مي برم، تا دشمنانم بتوانند از طريق تو در هر موقعيتي مرا بيشتر بيزارند، در كنار تختخوابم، در اوقات دردمندي هايم و تا آخرين لحظات شب و از اولين لحظه بيداري صبح، مدام برايم از پيروزي هايشان بگويند و بدبختي هايم را به رخم بكشند، اما به من قول بده كه ناگهان خاموش نشوي» (۱)

راديو ويژگي هايي دارد كه باعث مي شود اين رسانه در آينده به طور كامل از بين نرود و اين ويژگي هاي خاص موجب استمرار و بقاي نقش و كاركرد آن در آينده خواهد بود.
عمده ترين ويژگي راديو، اين است كه تنها با كانال ارتباطي اين رسانه در برقراري ارتباط با مخاطب، گوش و صداست؛ اين يعني آزاد گذاشتن حواس ديگر مخاطب، تا او قادر باشد همزمان، چندين كار را انجام دهد. بنابر اين گوش دادن به راديو يك فعاليت به حساب مي آيد، البته نه فعاليت اصلي چرا كه زماني كه مخاطبان به تلويزيون نگاه كرده و يا با اينترنت كار مي كنند، به لحاظ نيازمندي به ساير حواس، هيچ فعاليت ديگري نمي توانند انجام دهند. بنابر اين هر كار مهم تر و يا بي اهميت تري كه روي دهد، آنها بايد واقعه اصلي را كه تماشاي تلويزيون است كنار گذاشته و حواسشان را صرفاً به آن فعاليت معطوف كنند. به هر حال قطع جريان مشاهده از يك سو باعث قطع رابطه مخاطب با رسانه شده و از سوي ديگر، موجب ايجاد تنش رواني در آنها مي شود. در واقع، مهم ترين ويژگي راديو اين است كه خود، فعاليتي جنبي است؛ يعني گوش دادن به راديو، فعاليت اصلي را تحت الشعاع قرار نمي دهد. در شرايط كنوني از يك طرف ورود فناوري هاي نوين ارتباطي مشغول شدن مخاطبان بالقوه به رسانه هاي ديگر، تغيير در شيوه زندگي مردم و... تغييراتي به وجود آمده كه نهايتاً منجر به تغيير جايگاه    راديو شده است و از طرف ديگر، مخاطبان بالقوه راديو، اينك شرايط متفاوتي نسبت به۲۰ سال گذشته پيدا كرده اند. افراد سعي مي كنند با به كارگيري فناوري هاي نوين ارتباطي، از اوقات محدود خود، حداكثر بهره برداري را داشته باشند و بدين لحاظ ،حداكثر بهره وري با توجه به دسترس بودن رسانه هاي جديد و علايق مردم به آنها، افزايش پيدا كرده است. اينك مخاطبان، علاوه بر «شنيدن»، «ديدن» را نيز جزء ضروري مصرف رسانه اي تلقي مي كنند. بنابر اين تمايلاتشان بيشتر به سمت فرهنگ شنيداري- ديداري معطوف شده است. در اين شرايط، در كشورهاي پيشرفته، راديو با تكيه بر توانايي ها و قابليت هاي ويژه اش، به سمت پر كردن فضاهاي خالي يعني پاسخگويي به نيازهاي جديد، حركت كرده است و از اين طريق، به حفظ جايگاه خود در بين ساير رسانه ها مبادرت مي ورزند. ويژگي جالب تر راديو آن است كه تاكنون هيچيك از رسانه ها به لحاظ سرعت با راديو برابري نكرده است، راديو مي تواند در مدت زمان بسيار كوتاه، اخبار مختلف را در سطوح ملي و بين المللي به مخاطبان خود برساند. حال آن كه ساير رسانه ها مثل تلويزيون و ماهواره براي توليد يك برنامه و يا پخش اخبار، نيازمند فراهم آوردن مقدماتي هستند كه مستلزم صرف زمان بيشتري است. سرعت زياد به عنوان يك ويژگي منحصر به فرد اين امكان را به راديو مي دهد كه با امكاناتي بسيار محدود، در حداقل زمان بهترين كارايي را داشته باشد و اين يكي از مهم ترين عوامل بقاي راديوست.
ويژگي ديگر راديو، بهره گيري از قوه تخيل مخاطب در بازسازي واقعيت هاست، زيرا اثرات شنيدن بسيار بيشتر است و اين گوش دادن به راديو باعث به كارگيري مشاركت مخاطبان و استفاده از قدرت تخيل آنها مي شود، همچنين تأثيرات صدا به رشد ذهني بسيار كمك مي كند اما ديدن يا نديدن چندان به رشد ذهني كمك نمي كند و اين امتياز بزرگي براي راديو محسوب مي شود. فرايند تخيل سازي در راديو آنقدر مهم و اساسي است كه برخي آن را «رسانه تخيل ساز» مي دانند و كار واقعي آن را بارور كردن تخيلات و رؤياها ذكر مي كنند. به دليل آن كه راديو در يك فضاي باز، پيام خود را مي فرستد و آن پيام، ممكن است كامل نباشد، اين نقص پيام به مشاركت مخاطب در برنامه هاي راديويي كمك مي كند؛ يعني شنونده منفعل نيست و براي درك پيام مشاركت مي كند. علاوه بر اين، زماني كه مخاطب به يك برنامه راديويي گوش مي دهد، مختار است خود را در هر زمان و مكاني كه براي او مطلوب تر است، در نظر بگيرد. در واقع عالم تخيل اين امكان را در اختيار او مي گذارد؛ اما در تلويزيون چارچوب هاي زماني و مكاني كاملاً مشخص است و اينها نوعي تقليد را براي مخاطب ايجاد مي كنند. اين مقايسه را مي توان درباره شنيدن يك نمايشنامه از راديو و يا تماشاي يك فيلم از تلويزيون نيز مطرح كرد. شما مي توانيد تمام صحنه هاي نمايشنامه را در تخيل خود مجسم كنيد اما ناچاريد يك فيلم را از زاويه ديد كارگران و با توجه به عناصر زيبايي شناختي مورد توجه وي، تماشا كنيد در حالي كه ممكن است به بسياري از ابعاد مسأله، توجه نشده باشد. شايد بتوان گفت تخيل زمينه ساز بسياري از خلاقيت ها و نوآوري هاست و پيام هاي راديويي مي توانند زمينه ساز نوآوري ها و اطلاعات بسياري باشند. مثالي ديگر آن كه قدرت نفوذ و اقناع گويندگان راديو و برتري آنها بر گويندگان تلويزيون برخاسته از همين ويژگي راديوست. آنها شخصيت خود را سوار بر امواج و كلمات كرده و بر ذهن شنوندگان وارد مي شوند. هر شنونده با تخيل خود برحسب نوع صدا و چگونگي اجرا و ديگر عناصر برنامه، تصويري از گوينده يا مجري راديو مي سازد كه هميشه همراه اوست و بنابر اين مسأله به تعداد شنوندگان، تصاويري از گوينده يك برنامه به وجود مي آيد، درست برخلاف تلويزيون كه همه بينندگان فقط يك تصوير و عموماً يك تصور از گوينده برنامه در چشم و ذهن دارند كه اگر شخصيت اين تصوير با پيام برنامه همراه و همساز نباشد، از تأثير پيام خواهد كاست؛ يعني در تلويزيون تصوير منعكس شده بر صفحه، شخصيت سازي مي كند و تا حدي خود را بر مخاطب يا بيننده تحميل مي كند، حال آن كه امواج صدا موجب تحريك مغز و ايجاد تخيل مي شود و مخاطب فعالانه تصويري ايده آل در ذهن خويش مي سازد و حتي گاهي با صداي گوينده غرق در رؤياها مي شود. پس مي توان اذعان كرد كه حضور گويندگان راديو بر صفحه تلويزيون يك اشتباه حرفه اي و كاري ناشيانه است و هر دو رسانه از اين اشتباه متضرر مي شوند. راديو قهرمان خود را از دست مي دهد و تلويزيون قهرمان شكست خورده اي را به صحنه مي آورد. شكست اين قهرمانان، زماني است كه تصوير او در صفحه تلويزيون با تصور و تخيل ما از او سازگار نباشد كه اغلب اوقات چنين است.(۲)
يكي ديگر از ويژگي هاي راديو قابليت تحرك آن است و به نوعي ساختار معماري داخل منزل را به هم نمي زند ولي تلويزيون اين گونه نيست. يا افراد براي رفتن به سينما زمان محدود خود براي خريد بليت و... هزينه مي كنند اما گوش دادن به راديو اين هزينه زماني را ندارد.
ويژگي ديگر راديو، كم هزينه بودن توليد برنامه هاي راديويي است. كلام، موسيقي، افكت و گاهي سكوت، عناصر اصلي ساخت يك برنامه راديويي هستند. بنابر اين براي توليد يك برنامه راديويي نيازي به مقدمات وسيع و ابزار و وسايل فراوان نيست، در حالي كه حتي براي توليد يك برنامه ساده تلويزيوني امكانات بسيار زيادي لازم است كه اين امر مستلزم تخصص هاي مختلف و هزينه هاي بالايي است. يكي ديگر از تفاوت هاي راديو و تلويزيون، مسأله تحريف است. تحريف عمدي، زماني است كه فرستنده پيام، با توجه به اهداف خاصي كه مد نظر دارد، محتواي پيام را در جهت آن اهداف خاص هدايت كند و تحريف غيرعمدي و ناخودآگاه، زماني رخ مي دهد كه مخاطب، مسأله را از زاويه ديد كارگردان ببيند. به هر حال، در هر دو صورت، ميزان تحريف راديو كمتر است و به غيبت نزديك تر است؛زيرا راديو به دليل سرعتي كه در ارسال خبر و انتقال اطلاعات دارد فرصت تفسير و تحليل ندارد، لذا مخاطبان خود به تفسير و تحليل مي پردازند كه از عوامل تحريف و دگرگون شدن واقعيت است پس تحريف در راديو عمدتاً از سوي مخاطب آن است.يكي ديگر از ويژگي هاي راديو، توانايي برقراري ارتباطي صميمانه است؛ زماني كه ابزار ارتباطي، حايل ميان ۲ نفر مي شوند، ارتباط حالتي رسمي و قالبي پيدا مي كند؛ ولي راديو از طريق امواج نامريي و غيرمحسوس، در زماني كوتاه مي تواند ارتباطي راحت و صميمانه با مخاطبش برقرار كند، در واقع، برقراري ارتباط صميمانه در راديو، در بين وسايل ارتباطي جمعي استثنايي است.
با توجه به تمام ويژگي هايي كه براي راديو برشمرديم امكان ندارد راديو از بين برود و تأثيرات خود را از دست بدهد. فقط ممكن است كه درجه و ميزان استفاده اش در بين مخاطبان به دليل افزايش رسانه ها، كمتر مي شود كه آن هم مطلق نيست؛ يعني راديو مي تواند تدابيري اتخاذ كند كه كماكان خود را بيشتر در صحنه نگه دارد و برخي از اين تدابير مي توانند كاملاً فني باشند. مثلاً در حال حاضر راديوهاي اينترنتي از جمله اين مواردند. حال همان طور كه سازمان راديو و تلويزيون يكي است، دستگاهشان هم مي تواند يكي باشد يعني اگر ما تلويزيوني داشته باشيم كه راديو هم باشد و اگر آن راديو براي رسيدن به ايستگاه هاي مختلف احتياج به پيچاندن يك پيچ نداشته باشد، خود باعث جذب مخاطب است، زيرا پيچ راديو براي رسيدن به ايستگاه هاي راديويي، خود يكي از پارازيت هاي مهمي است كه باعث مي شود مخاطب اصلاً سراغ راديو نرود. برخلاف آن در تلويزيون، مخاطب مي تواند با فشار دادن يك دكمه، به راحتي از برنامه هاي شبكه ها استفاده كند. زماني كه برنامه هاي تلويزيون قابل استفاده نيست، اگر راديو همان جا و با يك كنترل در دسترس باشد و علاقه ما هم به تصوير باعث شود كه كماكان آنجا بنشينيم، مي توانيم صداي تلويزيون را كم كرده و تصوير را ديده و به راديو گوش دهيم. يعني يكسري امور فني وجود دارد كه باعث مي شود راديو به زندگي مخاطبان وارد شود و مثل گذشته در زندگي آنها باقي بماند. در گذشته راديو مي توانست نيازهاي حياتي مخاطبان را برآورده كند؛ ولي در حال حاضر تلويزيون آمده و اين نيازها را به خود اختصاص داده در حالي كه واقعاً اين رسانه  هم به آن اندازه نمي تواند تمام نيازهاي افراد را برآورد كند. بنابراين مسايل فني يكي از كليدهاي زندگي رسانه ها محسوب مي شود؛ يعني اگر رسانه ها نتوانند در رقابت با يكديگر و مطابق با تحولات و فناوري ها، خود را حفظ كنند، اهميت شان كمتر مي شود.
اما نكته اي كه قابل تأمل و توجه است آن است كه ما بايد اين واقعيت تلخ را قبول كنيم كه يكي ازكم مطالعه ترين كشورهاي دنيا هستيم و حد متوسط مطالعه براي هر ايراني يك ورق است با توجه به اين كه در كشور ما فرهنگ شفاهي نسبت به ساير فرهنگ ها برتري دارد، راديو در اين زمينه مي تواند كاركردهايي ويژه داشته باشد و با احساس مسئوليت بيشتر سعي كند كه خلأ ناشي از كمبود مطالعه در جامعه را پر كنند و اطلاعات و آگاهي هاي عميق تر و جامع تري را به مردم انتقال دهند و با بالا بردن كيفيت برنامه سازي جايگاه خود را در ميان ساير وسايل ارتباط جمعي ارتقا دهد. راديو بايد بتواند ويژگي هاي مخاطب خود را آنچنان در ساختار پيام خود لحاظ كند كه پيام با مخاطب سازگار باشد و در آنها تغييراتي را به سوي وضع مطلوب ايجاد كند و اينها محقق نخواهند شد مگر آن كه مطالعاتي دقيق و علمي انجام دهيم. بايد از سر هم بندي كردن، فرمايشي، كليشه اي و سليقه اي عمل كردن پرهيز كنيم و سعي كنيم اعمالمان به دنبال يك تحقيق صورت گيرد و بايد تحقيقات علمي مقدم بر هر عملي باشد تا بتوانيم رسانه مان را حفظ كنيم.
در نهايت آنكه راديو نه آنچنان كه برخي فكر كرده اند، رسانه اي بي تأثير و كم پوشش است و نه آنچنان كه برخي ديگر به غلط پنداشته اند تنها و مهمترين رسانه جمعي است، بلكه مي توان گفت يك وسيله ارتباط جمعي است كه در مجموعه سپهر رسانه اي هر كشوري، نقش و جايگاه خاص خود را ايفا مي كند. نقشي كه ساير رسانه ها به سختي قادر به ايفاي آن هستند و يا در انجام آن ناتوانند. راديو زماني به خوبي نقش آفرين است كه دست اندركاران آن، از خصوصيات و ويژگي هاي شناخت كامل داشته باشند و نحوه ارسال پيام از راديو را به خوبي بشناسند و به ويژگي هاي كمي و كيفي مخاطبان توجه كنند. در غير اين صورت، ارتباط با مردم كه از طريق اين رسانه به سهولت و سادگي صورت مي گيرد، كاري بس سخت و دشوار خواهد بود و زحمات و تلاش ها به نتيجه مطلوب نخواهد رسيد.
منابع و مأخذها:
۱- مك  لوهان، هربرت مارشال. براي درك رسانه ها. ترجمه سعيد آذري، تهران: انتشارات مركز تحقيقات و مطالعات و سنجش برنامه اي صدا و سيما، ۱۳۷۷
۲- خجسته، حسن. درآمدي بر جامعه شناسي راديو،تهران: تحقيق و توسعه صدا ، ۱۳۸۰

سايه روشن رسانه
افزايش شنوندگان شبكه سراسري
به گفته مدير گروه ادب و هنر شبكه سراسري نظرسنجي ها نشان داده است كه راديو سراسري طي سال هاي اخير توانسته ۴۰۰ درصد بر ميزان شنوندگان بيفزايد.
معلم در گفت وگو ايسنا با اشاره به ملقب بودن راديو به رسانه  فردا اظهار كرد:  راديو رسانه اي است كه به ساده ترين روش و به سهولت در دورترين نقاط كشور در دسترس است و مخاطبان در هر كجا جزء سرمايه هاي آن هستند.
وي با بيان اين مطلب كه اين شبكه در سال هاي اخير قدم هاي جديدي در حوزه  نگارش راديويي برداشته است، در خصوص پخش موسيقي متذكر شد: شبكه ، طبق برنامه ريزي كلان از چند سال پيش باكس هاي مجزايي براي توازن در پخش موسيقي در جدول پخش ايجاد كرده است. وي افزود: اين امر صورت گرفته تا مخاطبان از هر جنس، قشر و سني بتوانند محصول خود را در شبكه پيدا كنند.
وي در خصوص اولويت پخش موسيقي از شبكه سراسري صدا، خاطرنشان كرد:  در برنامه هاي خاص موسيقي در راديو سراسري صبح ها بيشتر موسيقي بي كلام غربي و ايراني، ظهرها موسيقي سنتي،  بعد از ظهرها موسيقي پاپ و عصرها برنامه هاي زنده و موسيقي هاي متنوع و شب موسيقي كلاسيك مقامي و بي كلامي صاحب شناسنامه از ملل مختلف و ايران پخش مي شود.
نگاهي ديگر به «سرود خاك»
«نگاهي ديگر» با حضور جواد مزدآبادي- كارگردان هنري، محمدرضا شفيعي- تهيه كننده و عليرضا اسحاقي- نويسنده، و محمدتقي فهيم به نقد مجموعه «سرود خاك» پرداخت.
در اين جلسه تلويزيوني، كارگردان سرود خاك گفت: پايه كار بر مبناي تداومي ساده، صحيح و منطقي در اجزاي مختلف از قبيل كارگرداني و انتخاب بازيگر گذاشته شد تا به فضاي جنگ شبيه باشد.
به گزارش ايسنا، مزدآبادي در ادامه گفت: هنگام انتخاب بازيگرها براي شخصيت هاي نوجوان سريال، با برگزيدن بازيگران كم تجربه ريسك كرديم و جواب هم گرفتيم.
در ادامه  برنامه، فهيم با اشاره به وجود فضاهاي ساده در مجموعه تلويزيوني اظهار كرد: در چند سال اخير اغلب سريال هاي تلويزيوني مبلغ مصرف گرايي هستند. ولي بر سرود و خاك اين فضا حاكم نبود و شخصيت هاي سريال به مردم عادي نزديك نبودند.
در ادامه  برنامه، محمدرضا شفيعي، تهيه كننده راجع به فضاهاي اين سريال اظهار كرد: در بخش مالي، هم شبكه  تهران، هم معاونت فرهنگي سپاه همكاري كردند، ولي اواسط كار متوجه شديم كه به ما امكاناتي داده نمي شود؛ بنابراين  مجبور شديم بيشتر صحنه هاي داخلي مناطق جنگ را در تهران تصويربرداري كنيم.
در ادامه  برنامه، فهيم با اشاره به ضعف كار تصويري «سرود و خاك» خاطرنشان كرد: اين ضعف يا مربوط به ضعف فيلمبرداري است و يا نورپردازي؛ چرا كه در فضاهاي شهري، تفاوت نور و كم بودن شفافيت تصوير مشهود بود.

هنر
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
فرهنگ
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |