چهارشنبه ۱۳ مهر ۱۳۸۴
به انگيزه فرا رسيدن بهار قرآن
معجزه جاويد
002001.jpg
دكتر صالح حسن زاده
قرآن بزرگترين معجزه پيامبر اسلام است كه همواره در طول زمان باقي مانده است. ملحدان و معاندان جهان نتوانسته و نمي توانند آن را انكار نمايند، زيرا هميشه در ميان مردم موجود و از حوادث روزگاران مصون و محفوظ بوده است و براي هيچ كسي ممكن نشده و نيست كه مثل و مانند آن را بياورد. معجزه اي كه رسول اكرم با آن تحدي كرده قرآن كريم است و تمام شرايط اعجاز از قبيل خارق العاده بودن، استناد پيامبر براي تأييد صدق ادعاي نبوت به آن و ناتواني بشر از معارضه با آن در قرآن جمع است.
به مناسبت فرا رسيدن رمضان المبارك، بهار قرآن  در اين مقاله، اعجاز قرآن به اختصار درچند بخش مورد بررسي و مطالعه قرار گرفته است كه از نظرتان مي گذرد.

بخش اول: مفهوم اعجاز در لغت و اصطلاح
الف) در لغت عرب براي اعجاز چند معنا ذكر شده است، از جمله:
۱- فوت: «عجزالشيء» يعني چيزي از او فوت شد.(۲)
۲- ايجاد عجز: «اعجز اخاه اذا اثبت عجزه او جعله عاجزا» برادرش را ناتوان ساخت.(۳)
۳- يافتن عجز: «اعجزت فلانا اي وحدته عاجزا» او را عاجز يافت.(۴)
ب) براي اصطلاح اعجاز تعريف هاي متعدد اما با تفاوت هاي اندك ارايه شده است.
علامه طباطبايي (ره): «معجزه عبارت از امري است خارج از عادت كه دلالت بر تصرف ماوراء طبيعي در طبيعت و امور مادي مي كند، بدون اين كه معجزه امر عقلي و ضروري را باطل كند.» (۵)
خواجه نصيرالدين طوسي(ره): «راه شناخت صدق مدعي نبوت، اظهار معجزه است و آن اثبات اموري است كه معتاد نباشد و يا نفي اموري است كه معتاد است، به شرط اين كه خارق العاده باشد و با ادعا نيز مطابقت داشته باشد.» (۶)
آيت الله العظمي خويي(ره): «معجزه امري است كه مدعي منصب  الهي آن را براي صدق مدعاي خويش بياورد كه بر خلاف معتاد باشد و ديگران از انجام آن ناتوان باشند و بر خلاف حكم عقل يا دليل نقلي ثابت شده از پيامبر(ص) و امام معصوم نباشد.» (۷)
زرقاني: «امر يعجز البشر متفرقين و مجتمعين عن الاتيان بمثله» (۸)
سيوطي: «معجزه امر خارق عادت، مقرون به تحدي و سالم از معارضه است و آن دو قسم است: حسي و عقلي؛ اكثر معجزات بني اسرائيل به دليل كمي بصيرتشان، حسي بوده است و اكثر معجزات امت مسلمان به دليل ذكاوت، كمال، فهم و هوش، عقلي است و ميان عقلي بودن معجزه و جاودانگي آن تلازم وجود دارد.» (۹)
ج) عناصر اساسي اعجاز:
۱- خارق العاده بودن
۲- براي اثبات ادعاي منصب الهي باشد.
۳- ناتواني بشر از آوردن مثل و مانند معجزه
۴- از محالات عقلي نباشد.
۵- مستند به امور طبيعي قابل تعميم نباشد.
در تعاريف بالا به نحوي به اين امور كه اركان و شرايط اعجازند، اشاره شده است.
عناصر و لوازم معجزه از نظر مرحوم علامه طباطبايي(ره):
۱- قرآن قانون عليت عامه را تاييد مي كند و معجزه منافاتي با اين قانون ندارد. به تعبير ديگر معجزه معلول بي علت نيست.
۲- قرآن وجود امور خارق العاده را اثبات مي كند. اين امور در ظاهر با جريان عادي و مشهود نظام علت و معلول هماهنگ نيست. اما در عين حال از محالات ذاتي، عقلي و موارد اجتماع نقيضين هم نيست.
۳- معلول هاي مستند به عقل مادي در نهايت به اراده و مشيت خداوند مستند است. يعني اسباب وجودي، در اثرگذاري و فاعليت استقلال ندارند. مؤثر حقيقي به تمام معنا، تنها خداوند متعال است؛ «الاله الخلق و الامر» (۱۰)
۴- قرآن نفوس انبياء را در پيدايش امور خارق العاده مؤثر مي داند. پيامبر با اذن خدا و استمداد از عالم غيب در امور طبيعي و جهان ماده تصرف مي كند. «و ما كان لرسول ان يأتي بآيه الا باذن الله فاذا جاء امر الله قضي بالحق و خسر هنالك المبطلون» (۱۱)
۵- قرآن معجزه را به اسباب و عمل غيرمغلوب نسبت مي دهد. به بيان ديگر معجزه همانند امور عادي علت دارد و پديده بي علت نيست با اين تفاوت كه اسباب معجزات و امور غيرعادي هرگز مقهور و مغلوب نيست بر خلاف امور عادي و طبيعي.
۶- قرآن معجزه را دليل و شاهد بر صدق رسالت مي داند نه براي اثبات معارف مبدأ و معاد و تعاليم ديني. اين معارف بايد با دلايل عقلي و علمي اثبات شود.(۱۲)
بخش دوم: نياز به اعجاز (ضرورت معجزه)
ميان احتياج پيامبر به معجزه جهت اثبات نبوت و رسالت و احتياج مردم به معجزه براي پذيرش وحي و ايمان به پيامبر تلازم آشكار وجود دارد.
الف) احتياج پيامبر به معجزه
نياز بشر به هدايت الهي يك ضرورت حياتي، فطري و از لوازم طبيعت انسان است. فراخواني عقل به خير و كمال كافي نيست و انسان بدون هدايت الهي به سعادت همه جانبه و كمالات نهايي نمي رسد؛ بنابراين هدايت خاص انسان و تكميل و تتميم دعوت عقل به خير با فرستادن وحي به دلايل زير بر خداوند واجب و لازم است.
۱- خداوند بر نيازمندي انسان به هدايت الهي علم دارد. خداي جهان از جهل منزه و مبرا است.
۲- لطف و رحمت خداوند نيز هدايت انسان در كشمكش عقل، عواطف و احساسات را ايجاب مي كند. خداوند لطيف و رحمان كه بر اساس فيض بي پايان قصد هدايت انسان به درست كاري و سعادت را دارد و ناتوانايي هاي عقل را مي نگرد؛ با ارسال رسولان بر روشنايي چراغ عقل مي افزايد. ناديده گرفتن اين هدايت با احتياج مبرم انسان، بخل و منقصت است كه بر خداوند محال و ممتنع است.
۳- قدرت خداوند نيز مستلزم هدايت انسان است، زيرا عجز، نقص محال بر خداوند است. بنابراين هدايت انسان بر اساس اين قواعد عقلي بر خدا واجب است و اين هدايت عملي نمي شود مگر با فرستادن مبلغ كه هدايت خدا را به بشر برساند و اين همان پيامبر است. عقل سالم براي هر امر و ادعا، دليل و حجت مي خواهد و اين درخواست در مورد ادعاي نبوت كه يك منصب الهي است و ارزش هاي فراوان دارد مؤكدتر و لازم تر است. زيرا انگيزه براي ادعاي آن و تقلب در آن قوي است و تاريخ نيز گواه است كه عده اي جاه طلب براي تأمين خواسته هاي نامشروع خود به دروغ دعوي پيامبري كردند و براي اغفال و فريب مردم ساده لوح و رسيدن به مقاصد پليد خود، مقدس ترين موضوعات يعني رسالت از ناحيه خداوند را ملعبه قرار دادند.
از اين رو معجزه ضرورت پيدا مي كند تا معلوم گردد به راستي اين مدعي پيامبري مبعوث از طرف خداست و از روي هوي سخن نمي گويد و منظور او سوءاستفاده از جعل اين عنوان نيست و ياوه و بي اساس بودن ادعاي مدعيان بر همگان آشكار گردد.
002010.jpg
خداوند لطيف و رحمان كه بر اساس فيض بي پايان قصد هدايت انسان به درست كاري و سعادت را دارد و ناتوانايي هاي عقل را مي نگرد؛ با ارسال رسولان بر روشنايي چراغ عقل مي افزايد. ناديده گرفتن اين هدايت با احتياج مبرم انسان، بخل و منقصت است كه بر خداوند محال و ممتنع است
ب) نياز مردم به معجزه
از لوازم نبوت تكليف بشر به آيين و دين جديد است. انبياء از انسان مي خواهند عقايد، افكار و علايق خود را كه توجيه عقلي ندارد رها كرده و بر اساس آيين آموزه هاي جديد زندگي نمايد.
بدون ترديد ترك فرهنگ مأنوس و عقايد موروثي با قهر و غلبه اكراه حاصل نمي گردد. ايمان قلبي به دين جديد و پذيرفتن تعاليم پيامبر تنها با مشاهده امر خارق العاده به دست مي آيد و لذا در تاريخ مي خوانيم پيروان اديان آسماني بعد از مشاهده معجزات پيامبران تسليم دعوت به  حق آنان گشتند و از گذشته موهوم و خرافي خداحافظي كرده اند. اين دليل مورد حمايت و تأييد قرآن است: «الر كتاب انزلناه اليك لتخرج الناس من الظلمات الي النور باذن ربهم الي صراط العزيز الحميد» (۱۳) مطابق اين آيه مقصد و هدف قرآن هدايت مردم است و پيامبر هنگامي موفق به هدايت مردم مي گردد كه حجت خدا را بر آنان تمام كند و راه هرگونه ترديد را مسدود نمايد و اين چنين اتمام حجت تنها با ظهور معجزه در دست پيامبر تمام است.(۱۴)
بخش سوم: قرآن معجزه زنده و جاويد
از مباحث گذشته معلوم شد كه راه تصديق نبوت و ايمان به آن منحصر به معجزه اي است كه مدعي نبوت آن را به عنوان گواه و شاهد صدق مي آورد. معجزات انبياء پيشين مانند رسالت و نبوتشان از جهت زمان و مخاطب محدود و پايان پذير بود. زيرا رسالت محدود، دليل و شاهد محدود مي خواهد و با پايان يافتن نبوت معجزه آن نيز پايان مي يابد. اما شريعت آيين جهاني و هميشگي ، نياز به معجزه هميشگي و جاويد دارد؛ نبوت دايمي به معجزه دايمي نياز دارد. از اين رو خداوند قرآن را به عنوان معجزه جاويد فرو فرستاد تا دليل و برهان باشد بر صدق رسالت جاويدان و دايمي.
برتري و تفوق قرآن بر همه معجزات انبياء قبل و معجزات ديگر پيامبر اسلام(ص):
۱- اعجاز قرآن دايمي است و استمرار دارد و بر آيندگان همانند گذشتگان حجت و دليل است.
۲- شرايع قبلي، منقطع و پايان پذير است. چون زمان معجزات آنها به سر آمده است.
۳ _ قرآن كتاب هدايت است و بشر را پيوسته به سوي غايت كمال سوق مي دهد.
يك نمونه از آثار و بركات قرآن:
در سرزمين منحط و سوخته حجاز به بركت قرآن و به يمن ظهور پيامبر، آورنده قرآن قلبهايي كه در قساوت و تيرگي مانند نداشت، منشأ تحولات شگفت انگيز معنوي و اخلاقي و اجتماعي شد و زنان و مرداني سر برآوردند كه نه فقط خود را يافتند، بلكه با راهنمايي ديگران به راه هدايت، زمينه لازم را براي پيدايش تمدن بزرگ اسلامي فراهم كردند.
ابعاد شمول و فراگيري اعجاز قرآن:
قرآن از نظر دارا بودن بر عناصر بقا و جاودانگي نيز بي دليل و منحصر به فرد است. برخي از ابعاد شمول به قرار زير است:
الف) بعد شخصي: انسان «بما هو انسان» مخاطب قرآن است نه طبقه، گروه و قوم خاص. «قل يا ايها الناس اني رسول الله اليكم جميعا» (۱۶)
ب) بعد زماني: خداوند متعال شكل كامل و تمام دين را با نزول قرآن كه زبان اسلام است در اختيار بشر قرار داده است و ديگر نيازي به دين و كتاب جديد نيست: «اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتي» (۱۷) و «و اوحي الي هذا القرآن لانذركم به و من بلغ» (۱۸)
ج) بعد مكاني: قرآن كتاب بشر در زمين، آسمان، دريا و.. است: «و ما ارسلناك الا كافه للناس ...» (۱۹)
د) بعد موضوعي: تمام شئون اجتماعي، سياسي، حقوقي، اخلاقي، مادي، معنوي، دنيوي و اخروي انسان مورد هدايت و برنامه ريزي قرآن قرار گرفته است: «و نزلنا الكتاب تبيانا لكل شيء...» (۲۰) و «ما فرطتا في الكتاب من شيء...» (۲۱)
اين فراگيري و شمول حجت و دليل ترديدناپذير است بر رسالت جهاني و دائمي بودن اسلام. دعوت جهاني اسلام توسط شخص پيامبر اسلام (ص) بعد از صلح حديبيه به طور جدي مطرح شده است. از ميان ۱۸۵ نامه و ميثاق نامه كه براي دعوت به اسلام يا صلح و پيمان نوشته شده، ۶۸ نامه براي پادشاهان، بزرگان قبايل و راهبان است. (۲۲)
با توجه به دلايل قرآني و تاريخي كه در بالا اشاره شد، اين نظر كه حضرت محمد (ص) از هنگام بعثت تا زمان وفاتش، تنها عربها را به اسلام دعوت كرده و دعوت جهاني اسلام بعدها به وجود آمده، كاملا مغرضانه است و با موازين علمي سازگاري دارد.
بخش چهارم: تحدي در قرآن
قرآن در آيات متعدد به تمام افراد بشر براي هميشه و به طور مطلق اعلام اعجاز و تحدي كرده و مخالفان را به معارضه خواسته است؛ گاه با آوردن كتابي همانند قرآن؛ گاه به آوردن ده سوره مانند قرآن و گاه به آوردن يك سوره كامل. اين از دلايل قطعي معجزه بودن قرآن است و اين كه از منبع غيب صادر شده و محصول فكر بشري نيست.
از دقت و تأمل در تحدي كه قرآن اعلام كرده روشن مي گردد، آن دو صورت دارد:
الف) موضوع تحدي:
موضوع تحدي گاهي آوردن كتابي مثل و مانند قرآن است: «فليأتو بحديث مثله ان كانوا صادقين»(۲۳)
بار ديگر آوردن ده سوره مورد تحدي قرار گرفته است:« قل فأتوا بعشر سور مثله مفتريات »(۲۴)
سرانجام خداوند با يك سوره تحدي مي كند و اين اظهار اوج ناتوني و عجز بشر از آوردن مثل قرآن است:« ام يقولون افتراه قل فأتوا بسوره مثله... »(۲۵)
سپس خداوند قادر با قضيه عام و امر حتمي و قاطع از همه انس و جن نفي قدرت كرده و مي فرمايد:« فإن لم تفعلوا و لن تفعلوا... »(۲۶)
خداوند با اين بيان به مخاطب قرآن كه همه افراد بشر است، اطمينان مي دهد كه قرآن از ناحيه وي صادر شده و ساخته و پرداخته فكر بشري نيست و انسان بايد بي هيچ دغدغه و ترديد آن را چراغ راه زندگي قرار دهد.
قرآن قانون عليت عامه را تأييد مي كند و معجزه منافاتي با اين قانون ندارد. به تعبير ديگر معجزه معلول بي علت نيست
ب) جهت تحدي:
قرآن كريم تحدي را متوجه همه انس و جن كرده و از آنها مي خواهد اگر مي توانند از همه نيرو و توان استفاده كنند و مثل قرآن بياورند. تاريخ به خوبي نشان مي دهد كه اعراب اصيل و خالص زمان پيامبر از نظر فصاحت و بلاغت و ريزه كاريهاي ادبي و محسنات كلام به آخرين درجه كمال رسيده بودند.
قرآن در اين يگانه صفت كه عرب جاهلي به آن مي نازيد با آنها به معارضه برخاست و غرور آنها را تحريك كرد، تا آن حد كه در هم ريختن اساس عقايد ديني آنها را منوط به آن كرد كه آنان هرگز قدرت آوردن مثل قرآن را ندارند و اين نهايت اعجاز و تعجيز بشر از معارضه و شبيه سازي قرآني است كه ادبا، خطبا و فرمانروايان سخن قديم و جديد را در دهشت و اعجاب فرو برده است. (۲۷)جبهه كفر زمان نزول قرآن و سپاه كفر و جهل معاصر در برابر دعوت قرآن به تحدي و معارضه كه مي فرمايد:« و ان كنتم في ريب مما نزلنا علي عبدنا فأتوا بسوره من مثله و ادعوا شهدائكم من دون الله ان كنتم صادقين»(۲۸) پاسخي جز عجز و ناتواني نداشته و ندارد و لذا هميشه ميدان را خالي كرده، پا به فرار گذارده اند. اينجاست كه قرآن براي هميشه ندا در مي دهد:« قل لئن اجتمعت الانس و الجن علي أن يأتوا بمثل القرآن لايأتون بمثله و لوكان بعضهم لبعض ظهيرا »(۲۸)
بنا به مفهوم اين آيه تحدي قرآن كه مبتني بر برهان و دليل هم هست براي هميشه باقي است. دشمنان قرآن براي تضعيف آن با خرج اموال فراوان به طور نهان و آشكار با قرآن مبارزه مي كنند ولي هيچگاه هيأتي از سخنوران و ادبيان جهان را تشكيل نداده اند تا به تحدي قرآن پاسخ گويند زيرا آنان دريافته اند كه چنين چيزي هرگز ممكن نيست و نخواهد بود.

نگاه امروز
ضريحي از جنس معصوميت
نيايش زفرقندي
دهانت را كه باز مي كني عطر خداست كه در رگهايت مي دود و جانت را تازه مي كند.بهاري مي شوي وقتي ملكوت را با «ربناي» نزديك افطار بر سر سفره خويش مي بري و پلك به هم نمي زني تا ببيني فرشته هايي كه به ميهماني ات آمده اند چقدر خوشحالند.
شادي ات بيشتر از هر چيزي مي شود وقتي تمام زنگ هاي دنيا به صدا در مي آيند و مي خواهند تو را وصل كنند به آن سوتر از آن سوها ،وقتي به قول سهراب وضويت را با تپش پنجره ها مي گيري،پنجره هايي رو به سوي ابديت و سحر امروز تمام پنجره هاي دنيا براي سال ۸۴ به رويمان باز شد .بركت غريبي است ،شايد بگويي اين واژه غريب هم موصوف پركاربردي براي من است و من بايد بگويم كه؛ پيامبر(ص) در حديثي مي گفت:مانند كودكان ساده باشيد كه كينه اي به دل نمي گيرند و زود آشتي مي كنند و از طرفي با بي ارزش ترين چيز دنيا يعني خاك  بازي مي كنند و دل نمي بندند و زود هم ساخته خود را ويران مي كنند (نقل به مضمون) و البته كودكي يعني تحير و تحير يعني هميشه انگشت پرسش به دندان گزيدن در مقابل هرچه شگفتي است كه حجاب بزرگسالي آن را از چشم ما دور ساخته .
رمضان المبارك واقعاً عجيب بركتي است. وقتي در آستانه بلوغت ايستاده اي و از پس حسرت ضعف قبل از بلوغ حالا روزه گرفتن بر تو واجب است و اين اولين سحر توست كه به ميهماني خدا در بهارقرآن آمده اي. تمام پنجره ها رو به سوي تو باز شده و دلت كبوتري كه مي خواهد رها شود. اگر دراين اولين روز طاقت شنيدن يك راز را داشته باشي فرشته ها در گوش ات آرام خواهند گفت كه دلت كبوتري است كه مي خواهد رها شود اما تو خودت يكپارچه ضريحي هستي از جنس معصوميتي فراخوانده شده به بارگاه پادشاهي بزرگ كه دوستت دارد كه دوستش داري.

انديشه
اقتصاد
اجتماعي
سياست
سينما
فرهنگ
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  سينما  |  فرهنگ   |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |