چهارشنبه ۱۳ مهر ۱۳۸۴
سي امين سالگرد مبارزه تاريخي كلي و فريزر
پايان ۳۰ سال كينه توزي
001992.jpg
كلي و فريزر امروز در كنار هم
001995.jpg
كلي و فريزر سي سال پيش در مقابل هم
امير بهادري نژاد
۳۰ سال پيش در روز نهم مهرماه بدون شك جذاب و پرهيجان ترين مبارزه بوكس جهان به وقوع پيوست. در آن شب فراموش نشدني دو بوكسور سنگين وزن به نامهاي محمد علي كلي و جو فريزر در زير سقف يك سالن دم كرده و فرسوده در شهر مانيل فيليپين به مصاف يكديگر رفتند تا چهره قهرمان سنگين وزن بوكس جهان مشخص شود. اما نكته جالب اين كه مبارزه اين دو بوكسور تنها جنبه ورزشي نداشت بلكه تبعات آن تا سالها زندگي كلي و فريزر را تحت تاثير قرار داد.
در ورزش بوكس هيجان انگيز بودن يك مبارزه با توجه به ميزان جراحاتي كه به بوكسورها وارد مي شود تعيين مي گردد و با توجه به اين فاكتور، بدون شك بايد مبارزه محمد علي و فريزر را هيجان انگيزترين مبارزه تاريخ بوكس حرفه اي دانست. البته اين دو بوكسور پيش از اين مبارزه دو بار ديگر نيز به مصاف هم رفته بودند، اما آخرين مبارزه آنان حال و هواي ديگري داشت و به قول كارشناسان اين رشته ورزشي، نوك هرم بوكس سنگين وزن جهان بود. اين مسابقه به حدي هيجان انگيز بود كه محمد علي كلي پس از پايان، آن را اين گونه توصيف كرد: در اين مبارزه مرگ را به چشم هاي خود ديدم و آن را در يك قدمي خود احساس كردم.
امروزه كه فيلم اين مبارزه را مرور مي كنيم متوجه مي شويم كه نتيجه اين مبارزه، مسير زندگي هر دو بوكسور را تغيير داد. اما اين مسابقه يك نتيجه مشترك براي هر دو بوكسور در بر داشت كه آن افسردگي و دل زده شدن از اين دنياي مادي مي باشد. اگر اين روزها به محمدعلي كلي نگاه كنيد هرگز نمي توانيد اين واقعيت را بپذيريد كه او روزي قهرمان بوكس سنگين وزن جهان بوده است. محمدعلي كلي چند سالي است كه به دليل ابتلا به بيماري پاركينسون كه بر اثر ضربات وارد شده از سوي حريفانش در مبارزات بوكس نمايان شده است، يك زندگي آرام و بي روح را در گوشه اي از ميشيگان سپري مي كند. اين بيماري به حدي كلي را ناتوان كرده كه حتي نمي تواند به راحتي صحبت كند و در حقيقت تمركز ندارد و تنها بايد به مزرعه قديمي خود خيره شود.
از سوي ديگر فريزر نيز سرانجام پس از سه دهه احساس گناه مي كند چون پزشكان بارها اعلام كرده اند كه عامل اصلي ابتلاي محمدعلي به بيماري پاركينسون ضرباتي بود كه فريزر در مبارزه مانيل به سر او وارد كرد.
البته فريزر قبلاً چنين احساسي را نداشت،چون ۱۴ سال قبل در يكي از زندگينامه هاي محمدعلي كلي نوشت: هم اكنون به محمد علي نگاه كنيد، فكر مي كنيد كه در حال حاضر وضعيت او اسفبار است يا حال و روز من. براي من اهميتي ندارد كه مردم جهان با چه ديدي به وي مي نگرند، چون من بهتر از هر شخص ديگري او را مي شناسم. ديگر براي من مبارزه مانيل ارزشي ندارد. كلي ديگر تمام شده اما من هنوز اينجا هستم.
البته زخم هايي كه روي بدن فريزر نقش بست به دليل ضربات سنگين مشت كلي نبود بلكه زخم زبانهاي كلي باعث به وجود آمدن زخم هاي كهنه روي قلب فريزر شد. پيش از مبارزه مانيل، كلي تلاش كرد تا با به راه انداختن جنگ لفظي، فريزر را تخريب كند به همين دليل با واژه هايي چون «مرد عقب افتاده» ، «مرد زشت» و «عمو تام» او را خطاب قرار داد. او حتي چند دقيقه پيش از آغاز مبارزه گفت: من پس از اين كه گوريل را در رينگ مانيل شكست بدهم به يك شكارچي ماهر تبديل خواهم شد. همچنين در جريان كنفرانس مطبوعاتي پيش از مبارزه، فريزر قصد داشت پاسخ زخم زبانهاي محمد علي را بدهد اما چون از قدرت بيان خوبي برخوردار نبود قادر به انجام اين كار نشد و كلي با اين جمله او را بيش از پيش تحقير كرد: «فريزر به حدي زشت است كه بايد صورت خود را به انجمن حمايت از حيات وحش هديه كند.»
به هر حال محمد علي با به كار بردن اين واژه ها قلب فريزر را شكست و همين موضوع باعث شد تا به حساسيت اين مبارزه افزوده شود. چندي پيش فريزر در يك مصاحبه شركت كرد و در مورد بيماري محمد علي گفت: من عامل به وجود آمدن بيماري او نبودم بلكه با صبر و تحمل باعث شدم تا او به فراموشي سپرده شود و مردم مرا به عنوان قهرمان سنگين وزن جهان به ياد داشته باشند.
پس از اين مصاحبه پيش بيني مي شد كه فريزر كينه خود از كلي را به گور ببرد اما هفته گذشته فريزر همگان را شگفت زده كرد و اعلام كرد كه كلي را در قلب خود بخشيده است و ديگر كينه اي از وي به دل ندارد. به اين ترتيب فريزر به اين كينه ۳۰ ساله پايان بخشيد.
اين روزها فريزر ۶۱ ساله لنگان لنگان راه مي رود كه اين موضوع اثرات تصادف با موتورسيكلت مي باشد. او هم اكنون صاحب يك سالن بدنسازي در فيلادلفيا است كه در گذشته از اين سالن براي آماده سازي خود استفاده مي كرد. در اين سالن در حدود ۳۰ بوكسور آماتور به تمرين مي پردازند كه وي در مورد آنها مي گويد: بوكسورهاي من همگي قهرمان هستند البته پيش از به صدا درآمدن زنگ آغاز مسابقه اما به محض به صدا درآمدن زنگ، آنها كم مي آورند و متوجه مي شوند كه ورزش بوكس شوخي نيست. آنها به حدي با فشارهاي روحي و جسماني مواجه مي شوند كه در همان راند اول سؤال مي كنند كه در راند چندم هستند.
هنگامي كه از فريزر درخواست مي شود تا دشمنانش را معرفي كند وي به گونه اي صحبت مي كند كه كاملاً مي توان درك كرد او يك مرد زجر كشيده است كه ديگر از متنفر بودن خسته شده است. وي مي گويد: من و محمد علي كلي زندگي پر فراز ونشيبي را پشت سر گذاشته ايم و خاطرات تلخي نيز از يكديگر داريم اما باور كنيد كه او را بخشيده ام. البته چاره اي جز اين نداشتم. هم اكنون ۳۰سال از آن مبارزه مي گذرد و نمي توانستم تا ابد اين كينه را در قلب خود ذخيره كنم. اميدوارم كه او بتواند مانند گذشته راه برود، صحبت كند و از بازي با نوه هاي خود لذت ببرد. من در حال حاضر ۲۸نوه و ۳نتيجه دارم و از وجود آنها لذت مي برم. اميدوارم محمدعلي نيز بتواند مانند من از زندگي در كنار نوه هايش لذت ببرد.
البته خبرنگاري كه با فريزر مصاحبه مي كرد شيطنت به خرج داد و تلاش كرد تا متوجه شود آيا واقعاً فريزر، محمد علي را بخشيده است يا خير؛ به همين دليل به گذشته بازگشت و به يادآوري خاطرات تلخ آن زمان پرداخت. در اين ميان فريزر نيز نفس عميقي كشيد و گفت: محمد علي به دليل كلماتي كه به كار برد قلب مرا زخم كرد به همين دليل همواره آرزو داشتم تا در جريان يك مبارزه او را حسابي كتك بزنم و تنبيه اش كنم.
اين دو بوكسور براي اولين بار در سال ۱۹۷۱ در برابر يكديگر قرار گرفتند. كلي در شرايطي وارد اين مبارزه شد كه به دليل خودداري از حضور در جنگ ويتنام به مدت ۵/۳ سال از رقابتهاي بوكس دور مانده بود. به هر حال فريزر در اين مبارزه پيروز شد. اما سه سال بعد محمد علي با شكست دادن فريزر از او انتقام گرفت، البته پيش از اين مبارزه فريزر مغلوب جرج فورمن شده و عنوان قهرماني جهان را از دست داده بود. پس از اين مسابقه محمد علي در يك مبارزه نفس گير فورمن را شكست داد تا مقدمات يك مبارزه رويايي با فريزر مهيا شود.
در آن زمان يك نويسنده در مورد رقابت كلي و فريزر نوشت: اين دو بر سر مقام قهرماني بوكس سنگين وزن جهان با يكديگر مبارزه نمي كردند بلكه هدف آنها چيز ديگري بود و تنها مي خواستند يكديگر را شكست بدهند.
به هر حال پس از گذشت ۱۴ راند، از دهان فريزر خون مي چكيد و ديگر توان ايستادن روي پاهايش را نداشت. با آن كه فريزر مي خواست وارد راند آخر شود اما مربي وي كه در سال ۲۰۰۱ از دنيا رفت اجازه ادامه مبارزه به فريزر را نداد و مبارزه را خاتمه يافته اعلام كرد.
با آن كه فريزر در داخل رينگ با تصميم مربي خود مخالفت كرد اما امروزه مي گويد:«تصميم ادي كاملاً صحيح بود،چون يك مربي بهتر از يك بوكسور شرايط شاگرد خود را مي داند. در آن زمان مشت هاي كلي را نمي ديدم البته اين موضوع تازه اي نبود چون پس از المپيك ۱۹۶۴ با مشكل بينايي مواجه شده بودم. به هر حال ادي تصميم درستي را اتخاذ كرد. او مرد بسيار خوبي بود و اگر چند انسان ديگر مانند او در جهان وجود مي داشت، جهان ما بهتر از اين مي شد.»
در اينجا بايد گفت كه اگر بوكس جهان چند بوكسور ديگر با ويژگي هاي فريزر را مي داشت، دنياي بوكس به دنياي بهتري تبديل مي شد. البته بايد اعتراف كرد كه فريزر با ۳۰ سال تأخير به يك قهرمان واقعي تبديل شد زماني كه توانست بر نفس خود غلبه كند و محمد علي را ببخشد. آلساندر پوپ جمله معروفي دارد كه در اين جمله لذت بخش ترين لذت را براي انسان، بخشش مي داند كه فريزر پس از ۳۰ سال كينه ورزي سرانجام اين لذت را درك كرد.
راند با راند با مبارزه تاريخي مانيل
راند يك: كلي مبارزه را بسيار سريع آغاز مي كند اما فريزر با خنده جواب او را مي دهد. در اين راند علي با يك هوك چپ فريزر را به لرزه درمي آورد اما همزمان راند به پايان مي رسد.
راند دوم: فريزر براي اين كه به كلي ضربه وارد كند بسيار به او نزديك  مي شود اما محمد علي از راه دور به فريزر ضربه مي زند و مبارزه را كنترل مي كند.
راند سه: علي از راه دور يك مشت روانه فريزر مي كند و سپس به طناب هاي دور رينگ تكيه مي دهد و از فريزر مي خواهد تا به او حمله كند. فريزر نيز وارد عمل مي شود و چند ضربه كاري به كلي وارد مي كند اما اين پايان ماجرا نيست چون علي چند مشت كشنده آن هم با سرعت سرسام آور به سر فريزر وارد مي نمايد.
راند چهار: با آن كه فريزر ضربات بيشتري به علي وارد مي كند اما بيشتر ضربات امتياز آور متعلق به علي مي باشد.
راند پنج: سرعت مبارزه باز هم افزايش مي يابد و فريزر با دو هوك سريع علي را مجبور به تكيه دادن به طناب هاي كنار رينگ مي كند. در پايان اين راند كاملاً مشخص است كه ضربات فريزر باعث تزلزل علي شده است و او با سري پايين به سوي مربي خود در كنار رينگ مي رود.
راند شش: فريزر اين راند را عالي آغاز مي كند و با چند هوك علي را سرگردان مي كند.
راند هفت: علي با ضربات چپ از راه دور باعث عقب نشيني فريزر مي شود اما در نهايت پيروز اين راند فريزر است.
راند هشت: هر دو بوكسور سعي مي كنند با رقص پا به مقابله با هم بپردازند و تماشاگران به حدي هيجان زده شده اند كه به صورت ايستاده به تماشاي مبارزه مي پردازند.
راند نه: علي بار ديگر از راه دور و با ضربات فاصله دار به كنترل مسابقه مي پردازد اما بار ديگر فريزر با وارد كردن چند ضربه از فاصله نزديك در پايان راند امتياز كسب مي كند.
راند ده: در اين راند به نظر مي رسد كه هر دو بوكسور تمام انرژي ذخيره شده خود را خرج كرده باشند و به همين دليل ضربات متوالي ميان آنها رد و بدل مي شود.
راند يازده: فريزر چند ضربه بسيار محكم به سر علي وارد مي كند اما علي نيز اين ضربات را پاسخ مي دهد. تماشاگران بار ديگر از صندلي هاي خود بلند مي شوند و به صورت ايستاده اين مبارزه را تماشا مي كنند.
راند دوازده: علي راند را بسيار خوب آغاز مي كند و امتيازهاي خوبي مي گيرد. در اين راند خونريزي دهان فريزر آغاز مي شود و هر دو بوكسور در پايان راند خسته و كوفته روي صندلي هاي كنار راند مي افتند.
راند سيزده: بر خلاف تمام پيش بيني ها، علي، جان تازه اي براي مبارزه كردن پيدا مي كند. به همين دليل چندين مشت روانه صورت فريزر مي كند و همين ضربات باعث مي شود تا اين كه گارد دندانهاي فريزر از دهانش به بيرون پرتاب شود و دور چشم هايش متورم شود.
راند چهارده: علي با توپ پر وارد ميدان مي شود و با ضربات متوالي فريزر را گيج مي كند. در اين ميان فريزر نيز كه مشخص است ديگر بينايي خود را از دست داده به پرتاب مشت هاي بي هدف مي پردازد. پس از اين كه راند به پايان مي رسد مربي فريزر اجازه نمي دهد كه وي براي آخرين راند روي رينگ بيايد. البته فريزر نسبت به اين تصميم اعتراض مي كند و اين گونه جذاب ترين مسابقه تاريخ بوكس جهان به پايان مي رسد.

نگاه
تبعات آن مشت هاي مهلك
تمام نشانه هاي شجاعت، هيجان و روحيه شكست ناپذيري در مبارزه كلي و فريزر كه ۳۰ سال پيش در هواي شرجي فيليپين برگزار شد وجود داشت. پس از چهارده راند و زماني كه هر دو مبارز در آستانه بي هوش شدن قرار داشتند مربي فريزر به شاگرد خود اجازه ادامه مبارزه را نداد. در آن زمان چشم چپ فريزر به طور كامل بسته شده بود و او نمي توانست مقابل خود را ببيند و اگر در راند پانزدهم هم به ميدان مي رفت تفاوتي در نتيجه نهايي حاصل نمي شد.
پس از اين مبارزه محمد علي كلي در حالي كه عرق از سر و رويش جاري بود در گوشه اي از رينگ نشست. با آن كه محمد علي با پيروزي در اين مبارزه نفس گير به عنوان سلطان بوكس جهان شناخته شد و پول خوبي عايدش شد اما به گفته پزشكان همين مبارزه نفس گير لطمات جبران ناپذيري به سلامت جسماني وي وارد كرد. يكي از اين پزشكان كه در آن زمان با علي كار مي كرد مي گويد: ظاهر علي اين روزها زيبا به نظر مي رسد اما از درون نابود شده است و در حقيقت به دليل سه مبارزه اي كه با فريزر انجام داد خود را نابود كرد و سلامتي اش را از دست داد.
امروزه مشت هايي كه محمد علي طي دوران بازيكني خود از حريفان دريافت كرده باعث شده تا اين كه به بيماري پاركينسون مبتلا شود. بر اثر همين بيماري با آن كه مغز علي هنوز هم فعال است اما اعضاي بدنش يك فاز عقب تر از مغز فعاليت مي كنند و ديرتر فرمان مي برند.
هنوز هم تماشاگران مشت هايي را كه فورمن به سر و بدن كلي وارد كرد به ياد دارند. البته با آن كه كلي در اين مبارزه از فورمن ضربات كشنده اي را دريافت كرد اما در نهايت او را شكست داد و قهرمان جهان شد. پس از اين مسابقه با توجه به اين كه علي ۳۳ ساله شده بود همگان پيش بيني مي كردند كه از بوكس كناره گيري كند اما به دليل مشكلات مالي و همچنين قدرت بدني بالا تصميم گرفت كه براي سومين بار با فريزر مصاف كند. به هر حال پيش از اين مبارزه محمد علي با كلمات زشت فريزر را خطاب قرار داد كه حتي اين حركت كلي مورد انتقاد طرفدارانش قرار گرفت. سرانجام در اين مبارزه كه بهترين مبارزه تاريخ بوكس جهان لقب گرفت محمد علي كلي در شرايطي كه حتي خوش بين ترين افراد هم تصور نمي كردند، در برابر فريزر به پيروزي رسيد.
كلي پس از اين پيروزي گفت: من در تمام دوران بازيكني خود با بوكسورهاي متعددي مواجه شدم كه از ميان آنها، سوني ليستون ترسو ترين، جورج فورمن قويترين، فلويد پترسون باتكنيك ترين و جو فريزر سرسخت ترين حريفاني بودند كه با آنها مبارزه كردم. در حقيقت اين فريزر بود كه باعث شد تا من حداكثر توانايي هاي خود را بروز بدهم و به نظرم بهترين مبارزه اي كه در آن شركت كردم همان مبارزه مانيل بود.

ورزش
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
سينما
فرهنگ
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  سينما  |  فرهنگ   |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |