گروه حوادث: تناقضات اعترافات متهم به قتل و مجروح حادثه قتل در خيابان مرزداران بازپرس اصغرزاده را با شواهد جديدي روبرو كرد.
به گزارش خبرنگار ما، پسر جوان با دستان بسته با زنجير وارد شعبه دوم بازپرسي دادسراي امور جنايي تهران شد. رسول ۲۵ سال سن دارد و به تازگي از دانشگاه تهران در رشته زبان روسي فارغ التحصيل شده است.اين پسر جوان كه متهم به قتل مريم ۲۵ ساله و مضروب كردن علي است در پاسخ به سئوالات بازپرس اصغرزاده درخصوص انگيزه و چگونگي وقوع اين حادثه مدعي شد: من و مريم در يك دانشگاه درس مي خوانديم. در دوران دانشجويي دورادور با مريم آشنا بودم . اسفندماه سال ۸۳ من با مريم آشنايي نزديكتري پيدا كردم و بعد از يك ماه خانواده ام از شهرستان اردبيل به تهران آمده و به خواستگاري مريم رفتيم.از آن پس رفت وآمدهاي من به خانه پدري مريم شروع شد.
پس از نامزدي مريم دختر ديگري شد، رفتارش كاملاً متفاوت شده بود و من اميدوار بودم با گذشت زمان مريم به دختري آرام و شايسته مبدل شود. دوستش داشتم و براي بهبود شخصيت او بسيار تلاش كردم، او نيز سعي مي كرد هر روز بهتر از قبل شود. ماهها مي گذشت و ما در حال تدارك مراسم ازدواجمان بوديم كه مزاحمتهاي علي آغاز شد. مريم چند بار از او خواست تا ديگر با تلفن همراهش تماس نگيرد، ولي فايده اي نداشت. ۴۸ ساعت قبل از وقوع اين حادثه علي با منزل پدري مريم تماس گرفت و شماره تلفن همراه خود را به برادر مريم داد، تا وقتي مريم به خانه آمد با او تماس بگيرد. وقتي من و مريم از آن ماجرا بااطلاع شديم هر دو به شدت عصباني شده و تصميم گرفته علي را ادب كنيم. روز حادثه مريم با علي تماس گرفت و قرار ملاقاتي با او سرخيابان هفدهم گيشا گذاشت. نزديك افطار بود كه ما سوار بر خودروي مريم به محل ملاقات رسيديم. چنددقيقه اي طول كشيد تا علي آمد. من از خودرو پياده شدم و به سوي علي رفتم بعد از احوالپرسي به سوي خودرو آمديم، مريم از من خواست تا در صندلي عقب خودرو بنشينم و علي در صندلي كنار مريم جاي گرفت. بعد از طي مسيري از مريم خواستم شيشه هاي خودرو را بالا بكشد. علي شروع به كشيدن حشيش كرد و ما نيز با او همراه شديم. دشنه اي را كه از قبل آمده كرده بودم تا با آن علي را ادب كنم از لباسم خارج كردم و در يك فرصت مناسب به سوي علي حمله ور شدم.
دوضربه به بدن او زدم و اين سرآغاز درگيري ما بود. علي به قصد تصاحب دشنه از صندلي جلو به عقب خودرو آمد و دشنه را از دستم گرفت و دو ضربه به بدن مريم وارد كرد. مريم خون آلود و بي جان بر روي فرمان افتاد به هر زحمتي بود دشنه را از دست علي گرفتم و ضربات بعدي را بر بدن علي وارد كردم.
مريم در حال جان دادن بود. نمي خواستم او را از دست بدهم. در اين چند ماه به او دل بسته بودم. مريم را به درمانگاه انتقال دادم ولي پزشكان نتوانستند او را از مرگ نجات دهند.
بازپرس اصغرزاده گفت: «شب حادثه علي دچار وضعيت جسمي بسيار نامناسبي بود. در بيمارستان حاضر شدم و تحقيقات لازم از اين پسر مجروح شده كه دانشجوي موسيقي دانشگاه تهران است را انجام دادم. بر طبق اظهارات علي، ادعاهاي رسول كذب است و قتل مريم توسط رسول صورت گرفته و علي در ارتكاب اين جنايت نقشي نداشته است» .
اصغرزاده در ادامه افزود: وضعيت علي به صورتي است كه ادعاي رسول مبني بر خودزني وي را رد مي كند. بر روي دستان علي برشهاي عميقي وجود دارد ولي بر روي بدن رسول هيچ اثري از جراحت نيست. ضربات وارده بر ناحيه چشم و گردن علي بسيار عميق است و كسي كه به اين صورت مجروح شود قادر به صدمه وارد كردن به شخص ديگر و در نهايت ارتكاب جنايت نيست.
رسول در ادامه توضيحات خود به بازپرس اصغرزاده گفت: «مريم قبل از نامزدي با من، با پسر ديگري نامزد بود و اين پسر بعد از اينكه ضربه روحي بدي به مريم وارد كرد او را رها كرده و از زندگي اين دختر خارج شد، بعد از آن مريم دچار به هم ريختگي شخصيتي شد» .
رسول در مورد طلب پانزده ميليون توماني مريم از علي نيز به بازپرس پرونده اين گونه توضيح داد كه علي براي راه اندازي شركت خود كه وابسته به شركت گلدكوئيست بود در چند مرحله مبلغ پانزده  ميليون تومان از مريم قرض گرفته بود كه حاضر به پس دادن آن مبلغ نبود.
بازپرس اصغرزاده در توضيح اين ادعاي رسول گفت: «مريم از خانواده اي با وضعيت مالي متوسط بود و در منطقه شهرري زندگي مي كرد. امكان پرداخت چنين مبلغي از سوي اين دختر به علي وجود نداشت» .
بررسي هاي بيشتر در اين خصوص در اداره دهم آگاهي مركز زير نظر بازپرس اصغر زاده ادامه خواهد يافت.

قاضي ۳۶ ساله دادگستري شهرستان رودسر در برابر پنج قاضي دادگاه كيفري استان ايستاد تا ادعاي خود براي قتل به خاطر دفاع مشروع را ثابت كند.
در كيفرخواستي كه توسط خاكي نماينده دادستان در اختيار خبرنگاران قرار گرفت، عنوان شد كه حادثه ۱۴ فروردين ماه سال ۸۴ در تنكابن اتفاق افتاده و پسر ۲۵ ساله اي با اصابت گلوله توسط قاضي از پاي درآمده است.
قاضي جوان در محل حادثه در حالي كه اسلحه در دست داشته خود را به پليس تسليم كرده و بلافاصله ارتكاب قتل عمد را پذيرفته است.
بررسي ها نشان داده كه قاضي جوان مجوز حمل سلاح را در اختيار داشته است.
بهمن كشاورز وكيل پايه يك دادگستري در اين مورد مي گويد:  فكر مي كنم شرايط قضات محترم براي حمل سلاح مانند ساير اشخاص است. افرادي كه به دليلي تصور مي كنند كه بايد مسلح باشند، تقاضاي خود را براي داشتن مجوز حمل سلاح به مقامات مسئول تسليم مي كنند.
پس از اين كه سازمان مورد نظر احراز نمود كه فرد نياز به حمل اسلحه دارد، وي مجوز لازم را كسب مي كند. بنابراين بايد قضات در هر مورد از طريق وزارت دادگستري و قوه قضاييه تقاضاي مجوز حمل اسلحه را مطرح كنند و همان مرجع نيز اسلحه را به ايشان تحويل دهد. مشخص است كه مسئوليت نگهداري و استفاده از سلاح بر عهده نگهدارنده آن خواهد بود.
وي با اشاره به ضوابط موجود در مورد حمل سلاح در هر دو مورد تاكيد مي كند: ضوابط كلي مربوط به دفاع مشروع در قانون مجازات اسلامي و ضابطه نحوه بكارگيري سلاح از طريق مامورين كه مورد دوم ناظر به مامورين نيروي انتظامي و نيروهاي مسلح است كه در مقام انجام وظيفه سلاح حمل مي كنند. اما از باب قرينه بودن مي توان دريافت نحوه استفاده از سلاح در موارد مقتضي چه بايد باشد.
متهم پرونده در دفاعيات خود گفته است: مي خواستم جوان خشمگين را آرام كنم، اما او با چاقو به من حمله كرد. سه تير هوايي شليك كردم. قرباني توجهي به شليك اخطار نكرد. حتي چهارمين گلوله را به جلوي پاهايش شليك كردم. اين بار پسر جوان به سمتم حمله كرد و در جريان درگيري گلوله ديگري شليك كردم و ديدم جوان مهاجم روي زمين افتاد.
كشاورز در تبيين ضوابط دفاع مشروع مي گويد: از جمله ضوابط مربوط به دفاع مشروع مي توان به موارد زير اشاره كرد: دسترسي به قواي انتظامي نباشد، خطر قريب الوقوع باشد، حمله با دفاع تناسب داشته باشد و از نظر نوع سلاح به كار رفته نيز تناسب وجود داشته باشد.وي مي افزايد: اما در عمل وقتي فردي مورد هجمه قرار مي گيرد كه حمله كننده چاقو يا قمه در دست دارد و اين فرد مسلح به سلاح كمري است، طبيعي است كه بايد رعايت مراتب را بكند اما به شرايطي كه حادث مي شود نيز كاملا توجه كند.
اين وكيل دادگستري در خصوص آنچه در كيفرخواست آمده است مي گويد: اگر اين مراتب طي شده باشد، طبيعتا بررسي و تصميم گيري در مورد انطباق اين شرايط با دفاع مشروع، بايد با توجه به جزئيات پرونده، شهادت شهود و بررسي صحنه وقوع جرم صورت گيرد. وي در تطبيق اعترافات متهم با ضوابط دفاع مشروع مي افزايد: در وهله اول به نظر مي رسد شايد بين دفاع و حمله تناسبي وجود نداشته باشد. مدافع از سلاح گرم استفاده كرده و مهاجم از سلاح سرد و محل اصابت گلوله هم ظاهرا جمجمه بوده كه نوعا كشنده است. در حالي كه مي توانست شليك گلوله به سوي قسمت هاي كمتر حساس بدن متوجه شود.
كشاورز تاكيد مي كند: به اين گونه قضايا بايد از دو ديدگاه نگاه كرد. اول: ديدگاه كلي و ضوابط حاكم و دوم: مسائلي كه در صحنه خاص اتفاق افتاده است.
اما به نظر مي رسد واقعيت تنها در اعترافات متهم مطرح نشده است. خانواده مقتول از سوي ديگر ادعا مي كنند كه حادثه به شيوه ديگري اتفاق افتاده است و فرزند آنها براي رساندن دوست خود به بيمارستان از متهم خواسته تا اتومبيل خود را جابجا كند.
كشاورز در مورد ادعاهاي خانواده مقتول مي گويد: وقتي فردي مجهز به گاز فلفل و سلاح كمري است و در برابر هجوم فرد يا افرادي قرار مي گيرد كه هيچ سلاحي ندارد، مطمئنا استفاده از سلاح كمري به نحوي كه منجر به كشته شدن يكي از مهاجمان يا مهاجم شود، مصداق دفاع مشروع نيست.
در عين حال كشاورز تصريح مي كند: به حكم عقل پذيرفته نيست كه سه جوان، در اوج غرور جواني، بعد از آن كه با اسپري فلفل مورد حمله قرار گرفتند، رفتار ايشان تا اندازه اي كه ادعا شده، مسالمت آميز باشد.
كشاورز با طرح دو فرضيه به بررسي حكم صادره در خصوص پرونده مي پردازد: اگر بحث دفاع مشروع به طور مطلق پذيرفته شود، نه قصاص مطرح مي شود و نه پرداخت ديه. اگر بحثي غير از دفاع مشروع طرح شود، دوران امر بين احراز قتل عمد با مجازات قصاص خواهد بود. با احراز قتل شبه عمد و پرداخت ديه. البته اگراثبات شود كه استفاده از سلاح خارج از ضوابط قانون صورت گرفته است، ممكن است بابت بي احتياطي و بي مبالاتي و غيره مجازات ديگري غير از ديه نيز اضافه شود.

گروه حوادث: پرونده اتهام قتل عمد قاضي جواني كه پسر ۲۵ ساله اي را هدف گلوله قرار داده و از پاي درآورده بود، صبح ديروز به صورت فوق العاده باحضور پنج قاضي به رياست قاضي عزيزمحمدي برگزارشد.
به گزارش خبرنگار ما، روز ۱۴ فروردين ماه سال جاري در تنكابن پسر ۲۵ ساله اي با اصابت گلوله قاضي ۳۶ ساله دادگستري شهرستان رودسر از پاي درآمد.پس از اطلاع موضوع به پليس، ماموران تحقيقات محلي خود را آغاز كردند و پس از حضور در محل با مرد جواني روبرو شدند كه اسلحه اي در دست داشت و خود را قاضي دادگستري رودسر معرفي كرد. وي در بررسي هاي اوليه با قبول قتل پسر جوان مدعي شد در دفاع از خود و خانواده اش مرتكب اين جنايت شده است.
در متن كيفرخواست كه توسط خاكي نماينده دادستان تنظيم شده بود ، به نقل از متهم آمده است: روز حادثه همراه خانواده ام درحال بازگشت به قائمشهر بودم . در تنكابن وارد پمپ بنزيني شدم. وقتي مي خواستم آنجا را ترك كنم سه پسر جوان كه سرنشين خودرويي بودند درحال متلك گويي و مزاحمت به دختري سد راه من در خروجي پمپ بنزين شدند. چند بار با بوق زدن از آنها خواستم تا راه حركت را باز كنند اما آنان بدون اعتنا به بوق زدن هاي من به كار خود ادامه دادند.وقتي اعتراضاتم بيشتر شد پسر جواني با عصبانيت از خودرو پياده و نزديك من شد.
وي در ادامه افزود: او حالتي تهاجمي داشت و توجهي به حضور زن و بچه ام نكرد. گاز اشك آور به صورتش پاشيدم. جوان مهاجم با سوزش چشمهايش به گوشه اي رفت و من با سرعت پمپ بنزين را ترك كردم.
دقايقي بعد درحالي كه پشت چراغ قرمزي توقف كرده بودم مقتول همراه دو دوستش خودشان را به من رساندند، آنان خشمگين بودند. همان پسري كه اسپري گاز اشك آور به صورتش پاشيده بودم، چاقويي دردست داشت و به سمت خودروي من مي آمد. شيشه ها را بالا دادم و درها را قفل كردم. او با چاقو به جان بدنه خودروي من افتاد، خانواده ام خيلي ترسيده بودند خودم نيز وحشتزده بودم، آن جوان من را به درگيري دعوت مي كرد.او وقتي ديد نمي خواهم خودرو را ترك كنم دستگيره هاي در را كشيد .چون درها قفل بود ضرباتي به شيشه خودرو زد و آن را شكست.
زن و بچه ام به گريه افتاده بودند اسلحه اي كه همراهم بود و مجوز آن را هم داشتم به دست گرفتم آن را پشت خودم پنهان كردم و از پرايد پياده شدم. مي خواستم جوان خشمگين را آرام كنم اما او با چاقو به سمت من حمله كرد. سه تير هوايي شليك كردم. قرباني توجهي به شليك اخطار نكرد حتي چهارمين گلوله را به جلوي پاهايش شليك كردم اين بار پسر جوان به سمتم حمله كرد و در جريان درگيري گلوله ديگري شليك كردم و ديدم جوان مهاجم روي زمين افتاد.
پليس در ادامه به تحقيقات گسترده اي دست زد و با استفاده از شاهدان عيني دريافت كه قاضي جوان تا آخرين لحظه حادثه سعي داشته فضاي درگيري را آرام كند و قرباني به خاطر عصبانيت بسيار كنترل خود را از دست داده بود.
جسد مقتول كه به خاطر اصابت گلوله به سرش فوت كرده بود پس از طي مراحل قانوني به خانواده اش تحويل داده شد وبدين ترتيب، پرونده اين حادثه مرگبار براي رسيدگي قضايي به دادسراي كاركنان دولت در تهران ارجاع شد و بازپرس پس از بررسي چگونگي ماجرا اقدام قاضي جوان دادگستري رودسر را دفاع مشروع تشخيص داد.
با اعتراض اولياي دم با اين استدلال كه دادسرا حق ورود به دفاع مشروع را ندارد قرار صادره در دادگاه نقض شد . در ادامه پرونده در امتثال نظر دادگاه در اجراي قانون با صدور كيفرخواست در خصوص قتل عمد به دادگاه كيفري استان تهران ارسال شد.
با ارجاع پرونده به شعبه ۷۱ دادگاه كيفري پرونده قاضي جوان صبح ديروز به صورت فوق العاده از سوي پنج قاضي به رياست قاضي عزيزمحمدي تحت رسيدگي قرار گرفت. هرچند ابتداي جلسه با اعلام اين نكته كه دادگاه غير علني است اجازه ورود خبرنگاران به دادگاه داده نشد ، اما قاضي عزيز محمدي اعلام كرد دادگاه علني بوده است. بدين ترتيب با تقاضاي قصاص اولياي دم قرار است حكم ظرف مدت قانوني صادر شود.

سايت جنايي: دادگاه تركيه روز گذشته دو برادر را به اتهام قتل خواهر خود به زندان محكوم كرد. اين دو برادر كه طبق اظهارات خود به دلايل ناموسي خواهر خود را كشته اند به مجازات هاي حبس ابد و ۱۱ سال زندان محكوم شده اند.
گولدونيا تورن سال گذشته در حالي در تخت بيمارستان با شليك گلوله توسط برادرانش به قتل رسيد كه در حال گذران دوران نقاهت خود، پس از صدمات جدي ناشي از ضرب و شتم برادرانش بود. برادران تورن خواهر خود را به دليل باردارشدن بدون ازدواج و رابطه نامشروع به قتل رسانده اند.
گولدونيا تورن هم اكنون تبديل به نمادي از تلاش تركيه براي خاتمه دادن به قتل هاي ناموسي شده است . گروه هاي حقوق بشر و انجمن هاي حامي زنان هم زمان با تلاش دولت تركيه براي همواركردن راه خود جهت عضويت در اتحاديه اروپا تلاشي پيگيرانه را براي خاتمه دادن به اين نوع مجازات ها آغاز كرده اند.
دولت تركيه براي برخورد با مواردي كه افراد خانواده ، عضوي را كه به گمان آنان باعث بدنامي خانواده شده است به قتل رسانده و يا به شدت مجازات مي كنند ، قوانين خاصي را تعيين كرده است. نكته جالب در اين ميان به كارگرفتن نوجوانان براي قتل است. خانواده هاي ترك با توجه به تخفيف مجازات براي نوجوانان اين افراد را براي قتل فرد مورد نظر به كار مي گيرند. در گذشته همچنين اين امكان وجود داشت كه اين نوجوانان با بهانه هايي چون مورد تحريك قرار گرفتن توسط سايرين و يا تاثيرپذيرفتن يا فريب خوردن از مجازات هاي سنگين گريخته و تنها مدت كوتاهي را در دارالتاديب سپري كنند.
دادگاه تركيه روز گذشته عرفان تورن را به حبس ابد محكوم كرده و برادر كوچك تر وي را كه به دليل صغر سن در زمان ارتكاب جرم نامش افشا نشده است، به تحمل ۱۱ سال و ۸ ماه زندان محكوم كرد. سومين برادر حاضر در صحنه قتل همچنان در انتظار صدور حكم بسر مي برد.
تورن تنها يك روز پس از شليك گلوله به مغزش درگذشت . وي پيش از آن توسط يكي ديگر از برادرانش از ناحيه سينه در خيابان مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود و براي درمان در بيمارستان بستري شده بود.
تورن كه پيشتر در تفليس زندگي مي كرد پيش از ظاهرشدن علائم بارداري به استانبول فرار كرده بود . وي در آنجا در خانه امام جماعت يك مسجد مشغول زندگي بود و پسر خود را نيز در منزل وي به دنيا آورد. پس از به دنيا آمدن فرزند تورن، يكي از برادرانش پس از مدت ها جستجو آدرس وي را يافته و با مراجعه به محل سكونتش وي را متقاعد مي كند كه به خانه خاله اش در شهر استانبول برود تا مورد مراقبت قرار بگيرد. تورن پس از آن كه فريب برادر خود را مي خورد پس از خروج از خانه ، در خيابان با برادر ديگرش روبرو مي شود كه تفنگي را به سمت وي نشانه گرفته و به سويش شليك مي كند. وي پس از مجروح شدن توسط همسايگان به بيمارستان منتقل مي شود. برادران تورن كه تصور مي كردند وي به قتل رسيده است ، پس از اين كه مطلع مي شوند وي در بخش مراقبت هاي ويژه بيمارستان بستري شده و احتمال بهبود وي وجود دارد ، تحت عنوان ملاقات كننده به ديدارش رفته و باشليك گلوله به مغز خواهر خود وي را به قتل مي رسانند.

آسوشيتدپرس: مردي كه پس از شليك به همسرش با عبور از صف نيروهاي امداد و پليس خود را به آمبولانس حامل وي رسانده و در درون آمبولانس به خود شليك كرده بود، پيش از رسيدن به بيمارستان درگذشت.اين زوج پس از وقوع حادثه با استفاده از امداد هوايي به بيمارستان جكسون مموريال فلوريدا منتقل شدند . در طي اين انتقال مرد ضارب درگذشت اما همسر وي هم اكنون تحت مداواي پزشكي قرار دارد. پليس فلوريدا مي گويد هويت هيچ يك از اين دوتن هنوز مشخص نيست. يك افسرپليس حاضر در صحنه مي گويد : مضروب كه زني ۳۵ ساله بود پس از اينكه با شليك اولين گلوله مجروح شد به سمت ماشين خود گريخته و قصد فرار داشت اما در اثر شدت جراحات وارده كنترل خودروي خود را از دست داده و با وسيله نقليه ديگري تصادف كرد.اين افسر پليس در ادامه مي گويد : ضارب مدتي بعد ، هنگامي كه زن به درون آمبولانس منتقل شده بود ، ناگهان ظاهر شده و با عبو از صف پليس و ماموران امداد وارد آمبولانس شد. وي سپس امدادگران حاضر در آمبولانس را با تهديد اسلحه از آن خارج كرد.چند ثانيه پس از خروج ماموران صداي شليك گلوله شنيده شد. ماموران پليس پس از شتافتن به محل حادثه با بدن غرق خون ضارب مواجه شدند. پليس ايالتي هنوز در مورد انگيزه قتل هيچ اطلاعاتي بدست نياورده است. تعيين هويت ضارب و مضروب نيز به باور كارشناسان پلس تا زمان بهبود حال اين زن ۳۵ ساله كه هم اكنون قادر به تكلم نيست ، امكانپذير نخواهد بود.

ايسنا: فرمانده پليس تهران بزرگ گفت: با اجراي طرح افزايش امنيت اجتماعي، احساس امنيت در شهروندان افزايش و جرايم سرقت به عنف و قتل كاهش يافته است.
سردار طلايي در مراسم صبحگاه يگان ويژه نيروي انتظامي تهران بزرگ با بيان اين كه يكي از زواياي اجراي طرح افزايش امنيت اجتماعي، خلاء هاي موجود در حسن اجراي ماموريتها توسط واحدهاي انتظامي است، گفت: تهران بزرگ، با داشتن ۳۰۰ واحد گشت انتظامي كه هر كدام، يگان عملياتي هستند، نبايد ضعفي در حوزه برقراري امنيت داشته باشد و اين خلأها زماني است كه واحدهاي گشت انتظامي مقتدر و كوشا عمل نكنند.
وي با تاكيد بر اين كه مرزهاي انجام ماموريت هاي يگان و حدود اقتدار و قدرت صلابت نيروها در انجام كار تعريف شده و روشن است بر ضرورت حفظ كرامت مردم در گفتار و رفتار يگان ويژه تاكيد و تصريح كرد: بر مبناي شرع مقدس اسلام و اخلاق انساني، نيروها در هيچ يك از ماموريت ها و حتي سخت ترين آنها كه حوزه كنترل تجمعات است، نبايد از ادبيات دور از شأن مردم استفاده كنند؛ چرا كه رمز موفقيت در حسن انجام ماموريت حفظ شأن افراد است.
وي در ادامه تصريح كرد: اگر به حوزه شخصيت و كرامت متهمان و يا هنجارها، آسيبي وارد شود، ديگر افراد چيزي براي دفاع از شخصيت پايمال شده خود ندارند و به اين واسطه راحت تر مرتكب خلاف مي شوند، از اين رو حفظ مرزها در عمل و گفتار و رفتار ماموران يگان ويژه از چنان اهميتي برخوردار است كه اگر مردم شنونده كلمه اي غيراخلاقي باشند همه فعاليت پليس تحت تاثير مخرب آن قرار مي گيرد.
وي با قدرداني از تلاشهاي نيروهاي يگان ويژه در نمايشگاه نيروي انتظامي اظهار كرد: محصول كار اين نمايشگاه پيش از آن كه در انعكاس فعاليت ها و توانمندي و پيشرفت پليس مؤثر باشد، در ايفاي نقش ارتقاي فرهنگ ارتباط بين پليس و مردم و بالعكس بويژه در مورد يگان ويژه مؤثر بود. سردار طلايي با تاكيد بر اين كه لباس پلنگي يگان ويژه نشانه برخورد با مردم نيست، افزود: اين لباس نشان خدمت به مردم و حضور نيروهايي با آمادگي و فداكاري بيشتر بوده و مانورهاي برگزار شده در نمايشگاه ناجا نيز حاكي از حضور نيروهايي از خود گذشته براي انجام ماموريت هاي بزرگ و حفظ و حراست از انقلاب است.

گروه حوادث: زن جواني كه مبتلا به بيماري رواني بود و به اتهام قتل عمدي همسرش در بازداشت بسر مي برد، صبح ديروز براي آخرين دفاع نزد قاضي شعبه ۸۰ دادگاه كيفري استان ايستاد و به دفاع از خود پرداخت.
به گزارش خبرنگار ما، نرگس ۲۵ ساله متهم است كه در سال ۸۲ در پي اختلاف با همسرش به نام يدالله وي را با ضربات چاقو از پاي درآورده است. اين زن كه بعد از وقوع جنايت به بسيج محله شان واقع در رباط كريم رفته بود پس از اطلاع موضوع به بازپرس ويژه قتل، از سوي ماموران انتظامي بازداشت شد. او كه به ظاهر مبتلا به بيماري رواني بود، در تمام مراحل بازجويي و محاكمه منكر قتل همسرش شده و مدعي بود: روز حادثه وقتي از خانه يكي از بستگانم به خانه ام رفتم ديدم شوهرم به همراه پسر عمويش در حال كشيدن ترياك هستند. از اين موضوع عصباني شدم و شروع به داد و فرياد كردم. خيلي عصباني بودم به طوري كه كنترل خود را از دست دادم و هرچه به دستم مي آمد پرتاب مي كردم تا اينكه از خانه ام بيرون آمدم و براي معرفي شوهرم به بسيج محله رفتم.
وقتي به همراه ماموران به خانه ام برگشتم ديدم شوهرم در حالي كه با ضربات چاقو به قتل رسيده است داخل جوي آب در كوچه افتاده است. من همسرم را به قتل نرسانده ام.
بر پايه اين گزارش، اين زن صبح ديروز براي آخرين دفاع در حالي مقابل پنج قاضي دادگاه ايستاد كه پزشكي قانوني با توجه به درخواست وكيل متهم مبني بر رواني بودن نرگس، نظريه خود را در مورد وي صادر كرده بود. در اين نظريه، پزشكي قانوني بيماري رواني نرگس را مورد تاييد قرار داده بود.
نرگس صبح ديروز نيز در مقابل قاضي شعبه ۸۰ دادگاه كيفري استان منكر قتل شد و تنها به درگيري با همسرش اعتراف كرد.
بر پايه اين گزارش، اولياي دم صبح ديروز از دادگاه درخواست ديه كردند. با اعلام ختم جلسه دادگاه قرار است حكم پرونده به زودي صادر شود.

گروه حوادث: شليك يك گلوله صبح روز گذشته در منطقه شيراز جنوبي تهران منجر به مجروحيت شديد يك فروشنده لوازم خودرو شد.
به گزارش خبرنگار ما، ساعت ۱۰ و ۳۰ دقيقه روز گذشته چهار مرد سوار بر يك خودرو به خيابان شيراز جنوبي شهر تهران مراجعه كرده و بعد از توقف مقابل يك مغازه فروش لوازم خودرو با مالك مغازه به نام عليرضا درگير شده و بعد از چند دقيقه با شليك گلوله به ناحيه سر اين جوان را مجروح كرده و هر چهار نفر از محل حادثه گريختند.
ماموران كلانتري ۱۲۵ بعد از اطلاع از موضوع به محل مراجعه كردند. عليرضا به بيمارستان انتقال يافت و تلاش پزشكان براي نجات جان وي ادامه دارد.
پدر عليرضا بعد از اطلاع از اين حادثه چهار نفر را كه علي رضا با آنها اختلاف حساب بر سر يك معامله داشت را معرفي كرد كه عمليات دستگيري اين چهار مظنون توسط پليس آغاز شده است.
بررسي ها بر روي اين پرونده در دادسراي امور جنايي تهران ادامه خواهديافت.

گروه حوادث: حكم قصاص مردي كه متهم به قتل همسرش بود، از سوي ديوان عالي كشور تاييد شد.
به گزارش خبرنگار ما، در اين پرونده حسين متهم است كه همسرش به نام مينا را در پي اختلافات خانوادگي در مرودشت به قتل رسانده است. وي كه پس از وقوع جنايت بلافاصله توسط ماموران دستگير شده در ابتدا منكر هرگونه جنايتي شد اما در ادامه تحقيقات پسر ۴ساله اش راز اين جنايت را فاش كرد.
حسين پس از تكميل تحقيقات در شعبه ۷۴ دادگاه كيفري استان محاكمه شد.
وي در دفاعيات خود مدعي شد: روز حادثه وقتي به خانه آمدم همسرم در حال كاركردن بود. دقايقي پس از حضورم بر سر مسائل خانوادگي درگير شدم و سپس براي خريد ميوه به همراه پسرم از خانه خارج شديم اما زماني كه به خانه برگشتيم با جسد همسرم روبرو شدم.
برپايه اين گزارش قضات دادگستري كيفري با توجه به درخواست اولياي دم و محتويات پرونده، اقدام به صدور حكم قصاص براي حسين كردند. صبح ديروز اين حكم از سوي قضات ديوان عالي كشور مورد تاييد قرار گرفت.