چهارشنبه ۲۷ مهر ۱۳۸۴ - - ۳۸۲۹
بررسي وضعيت خانواده زندانيان
آدم هاي پشت ميله
003981.jpg
سما بابايي
در اتاقش را بست و براي مخفي كردن صداي گريه هايش، سر خود را زير متكا پنهان كرد و تا مي توانست، گريست. حتي هق هق شديد، هم نمي توانست درد عظيمي را كه در دلش داشت، تسكين دهد. كودك خردسالش كه بي هوا در را باز كرد و مادر را در آن وضعيت ديد، هراسناك به گريه افتاد. زن دست دختر را گرفت و كنار خود نشاند. تمام قدرتش را جمع كرد تا توانست لبخندي بزند و براي كودك براي هزارمين بار قصه بزبز قندي را بخواند. مگر مي توانست به اين كودك شش ساله از دردي كه بر دوش مي كشد، بگويد؛ از درد پدر زنداني اش، جمع طلبكارانش و مشكل تامين معيشت شان؟
از زماني كه در جوامع مختلف قانون به عنوان ايجادكننده نظم به كار گرفته شد، مجازات هايي نيز براي متخلفان در نظر گرفته شد كه يكي از رايج ترين آنان، مجازات زندان بود. اگرچه سالهاست كه بسياري از جامعه شناسان بر اين عقيده هستند كه زندان، آموزشگاه جرم و جنايت است و بنابراين افرادي كه زندان را ترك مي كنند، بيش از گذشته امكان بازگشت به آن را دارند و بر همين اساس دستگاه قضائي ما نيز در نظر دارد كه از مجازات هاي جايگزين زندان يا تبديل زندان استفاده كند و در همين راستا برنامه هاي جامعي نيز در دست تاليف دارد.
در اين ميان، بسياري از كارشناسان اجتماعي، منشا آسيب هاي اجتماعي را نبود امكانات مناسب اجتماعي، رفاهي و آموزشي براي خانواده هاي زندانيان مي دانند، به طوري كه بسياري از آسيب شناسان بر اين عقيده هستند كه زندان نه تنها سبب تنبيه زنداني مي شود، بلكه هويت و آزادي خانواده او را نيز تحت تاثير قرار مي دهد. در اين ميان زناني كه داراي شوهران زنداني هستند، با مشكلات عديده اي در تامين معاش و مايحتاج اوليه زندگي روبه رو مي شوند، در حالي كه با اين شرايط به نظر مي رسد كه در كنار اعمال سياست هاي حمايتي از طرف دولت، انجمن ها و NGOهاي دولتي نيز بايد به حمايت و ياري اين افراد برخاسته تا از سقوط آنان در ورطه تباهي جلوگيري كنند.
دكتر محمدكاظم سليماني جامعه شناس
در اين باره مي گويد: قانون و دولت همانگونه كه قوانيني چون مجازات زندان را براي حفظ نظم و عدم ارتكاب جرم در جامعه در نظر مي گيرند، بايد قوانيني جهت حمايت از خانواده هاي زندانيان نيز وضع كنند، زيرا افراد اين خانواده ها خود به خود دچار مشكلات عديده اي هستند كه عدم تامين اقتصادي مي تواند خطرات بيشتري را به آنان تحميل كند .
وي اضافه مي كند: يكي از مهمترين مشكلاتي كه خانواده هاي زندانيان با آن مواجه هستند، وجود طلبكاران است. همسر و فرزندان زندانيان بدون آنكه خود محل درآمدي داشته باشند، زير فشار طلبكاران قرار مي گيرند و حتي گاه مجبورند كه اين طلب ها را پرداخت هم كنند .
اما فاطمه صدرنشين مددكار اجتماعي از وجه ديگري به اين موضوع مي پردازد. او مي گويد: يكي از مسائل مهمي كه در حمايت از خانواده زندانيان فراموش مي شود، توجه به مشكلات روحي رواني اين افراد است، زيرا افراد خانواده زندانيان و بخصوص فرزندان آنان در معرض انواع آسيب هاي رواني چون استرس و اضطراب، افسردگي و ... قرار دارند .
وي اضافه مي كند: متاسفانه در اين ميان مطبوعات هم حق مطلب را ادا نكرده اند. هر روزه در نشريات گوناگون مطالب متنوعي به چشم مي خورد و در اين ميان توجه به مشكلات خانواده زندانيان فراموش شده است و اگر گاهي هم به اين مسائل پرداخته مي شود، تنها بررسي مشكلات خانواده هاي زندانياني ست كه به هر علت در معرض توبه قرار گرفته اند، در صورتي كه عدم توجه به اين مشكلات، مي تواند سبب به وجود آمدن قشر ديگري از افراد مشكل دار در جامعه شود. در اين ميان، وظيفه نشريات، رسانه هاي عمومي و حتي دولتمردان است تا اين نكته را به جامعه تفهيم كنند كه وجود يك بزهكار در خانواده نمي تواند به كل اعضاي خانواده تعميم
پيدا كند، ضمن آنكه حتي ممكن است بروز بزه در فردي كه مرتكب خلاف شده نيز به عوامل متعددي برگردد كه درصد كمي از آن به تمايل خود فرد منتهي شود .
اين روان شناس ادامه مي دهد: وظيفه ماست تا به خانواده زندانيان با هر جرمي، حتي بالاترين درجه مجرميت، كمك كنيم تا آنان حس اعتماد به نفس خود را پيدا كرده و خود را از جامعه دور ندانند .
فاطمه صدرنشين مي افزايد: وجود مشكلات روحي در خانواده زندانيان بويژه به فرزندانشان فشار مي آورد. آنها كه به مدرسه مي روند از طرف همسالان خود مورد كنايه و حتي آزار و اذيت قرار گيرند كه همين مسئله منجر به گريز آنان از مدرسه و عدم احساس همانندي با ديگران شود .
آمارحكايت از كمك 97 ميليارد ريالي كميته امداد امام خميني(ره) به اين خانواده ها دارد، ضمن آنكه بخش مشاوره اين كميته نيز در كمك خانواده زندانيان فعالانه عمل مي كند.
***
در حال حاضر بيش از 132 هزار زنداني در كشور وجود دارند كه قسمت اعظم اين آمار مربوط به مجرماني ست كه در رابطه با مواد مخدر در زندان به سر مي برند. در اين ميان زندانيان ديگر به خاطر جرم هايي چون قتل، اعتياد يا سرقت در زندان به سر مي برند.
آمار همچنين حكايت از آن دارد كه بيش از
70 درصد زندانيان را متاهلاني تشكيل مي دهند كه داراي تراكم جمعيت خانواري پنج نفره هستند كه قسمت اعظمي از آنان حتي قبل از بازداشت زير خط فقر زندگي مي كرده اند.
در اين ميان سازمان زندان ها اقداماتي را جهت حمايت مالي از اين افراد و خانواده هاي آنان با اشتغالزايي در زندان ها انجام داده است.گاهي اوقات در برخي از جرائم محدود و با وجود شرايط خاص، فرد متخلف مي تواند به جاي حضور در زندان ها، به كار رايگان و عام المنفعه روي آورد كه همين اقدام مي تواند صدمات روحي رواني حضور در زندان ها را نيز كاهش دهد.علاوه بر آن، در فصل سوم آئين نامه اجرايي سازمان زندان ها و اقدامات تاميني و تربيتي كشور، برنامه نسبتا جامعي براي حرفه آموزي و آموزش مهارت هاي شغلي به زندانيان تدارك ديده شده است و علاوه بر آن به نظر مي رسد رويكرد سازمان زندان ها بر اشتغال و درآمدزايي زندانيان استوار شده كه از آن جمله مي توان به انجام كارهايي چون قاليبافي، كفاشي، خياطي، منبت كاري، نجاري و ... اشاره كرد كه البته زندانيان در اين زمينه آموزش هاي لازم را نيز دريافت و گواهينامه بدون مهر زندان در زمينه مهارت هاي فني و حرفه اي دريافت مي كنند.
***
به هر روي بايد اين واقعيت را پذيرفت كه اگرچه مي توان انجام جرم و جنايت را تحت كنترل درآورد، اما ريشه كني آن بيشتر به يك رويا شبيه است، بنابراين نبايد فراموش كرد كه هيچ فردي بتنهايي در ارتكاب يك جرم مقصر نيست و بايد عوامل ايجادكننده جرم را شناسايي كرده و از بين برد و از آن مهمتر نبايد براي ارتكاب يك جرم، جز فرد متخلف مجازات ببيند كه در اين ميان حمايت از خانواده آنان نبايد به هيچ بهانه اي فراموش شود.

مثبت يا منفي
پرداخت ديه اگرچه بسيار مثبت و قابل تقدير است، اما نياز به كمك ساير دستگاه ها براي حمايت هايي چون اشتغالزايي و بخصوص تهيه مسكن آنان دارد، زيرا اين خانواده ها ممكن است علاوه بر مشكلات مالي به خاطر ديد نامناسب جامعه، مكاني براي زندگي پيدا نكرده يا به خاطر فرار از نگاه انتقادآميز ديگران، مجبور به ترك محل سكونت خود شوند.

والدين مقصرند يا تلويزيون ؟
003897.jpg
هر از چندگاهي كه سريالي در تلويزيون مخاطبان بسياري پيدا مي كند، الفاظ و تكيه كلام هايي از آنها ميان مردم و به طور خاص ميان مخاطبان باب مي شود. همين رويه به شكل تقليد رفتاري ميان مخاطبان خردسال، شكل ديگري به خود گرفته و تبعات ناخوشايندي از نظر تربيتي به همراه دارد.
اين موضوع همواره سبب شده تا واكنش هايي به پخش سريال هايي از اين دست بروز كند، غافل از آنكه اصل مشكل در خود خانواده ها و روش تربيتي آنها نهفته است.
بسياري از والدين معتقدند كه بگذاريم بچه سرگرم باشد، به ما كاري نداشته باشد، هر چه شد، شد. در واقع اين عده با توجه به ساختار اخلاقي مذهبي حاكم بر صدا و سيما به محصولات آن اعتماد كرده و از زير بار مسئوليت خود شانه خالي مي كنند.
عده ديگر به سبب تكرار داشتن برنامه ها اظهار ناتواني مي كنند كه نمي توانند بر بچه هايشان كنترلي داشته باشند و اگر بچه ها شب اين برنامه ها را نبينند فردا كه ما سر كار هستيم اين برنامه ديده مي شود.
حال آنكه موضوع به عقيده روان شناسان ابعاد و وجوه ديگري نيز دارد. به عبارت ديگر آنها معتقدند والدين بايد بتوانند از بچگي به فرزندان خود بياموزند كه چه فيلمي ببيند و چه اطلاعاتي را تجربه كنند و چه اطلاعاتي را تجربه نكنند.
***
اين روزها با پخش يك سريال از شبكه 3 سيما واكنش هاي مختلفي بروز يافته است. عده اي مي گويند سريال ضدفرهنگي ست، عده اي آن را موجب بروز نابهنجاري در كودكان مي دانند و...
ايسنا در خبري آورده است: تقليد از يك برنامه طنز تلويزيوني، دانش آموز 13 ساله اي را راهي اورژانس كرد.
بر اساس اين گزارش، 13 دانش آموز پسر يك مدرسه راهنمايي در شهرستان پاكدشت پس از تعطيلي مدرسه خود، با به زمين انداختن يكي از همكلاسي هايشان، به اتفاق خود را روي وي پرت كردند. بدين ترتيب در اثر شدت فشار وزن 13 دانش آموز، دست راست اين نوجوان دچار شكستگي شد. چند شب قبل نيز اخبار ساعت 10 شب شبكه 3 سيما خبري مشابه را پخش كرد.
اين در حالي ست كه سال گذشته نيز از يك سريال تلويزيوني برداشت هايي شد. سريال تب سرد موجب شد عده اي با ادعاي برداشت از سريال تب سرد دست به آدم ربايي بزنند. حال پرسش اين است كه بالاخره با اين همه توليدات تلويزيوني و ساعات بسياري كه مردم دسترسي به اين رسانه جادويي دارند چه بايد كرد ؟
***
هر كدام از ما در يك شبانه روز 24 ساعت وقت داريم، حال آنكه در همين يك شبانه روز، 6 شبكه تلويزيوني داخلي كشور، يكهزار و 8 ساعت برنامه پخش مي كنند. شايد آنها كه به سني رسيده اند كه مي توانند خوب و بد را از هم تشخيص دهند، بتوانند از ميان اين يكهزار و 8 ساعت، آن ساعت هايي كه برنامه مناسب برايشان پخش مي شود را انتخاب كنند، اما كودكان با آن همه جذابيت جعبه جادو، جز آنكه مسحورش شوند، توان هيچ گزينشي را ندارند. دكتر مسعود غفاري، عضو هيات علمي دانشگاه و روان شناس در اين باره مي گويد: فيلم ها و برنامه هاي تلويزيوني به سبب داشتن نور، رنگ، داستان و خصوصيات جذاب ديگر به عنوان يك ابزار آموزش غير رسمي بسيار موثر شناخته مي شود كه هر گونه اطلاعات و نوع ارزش را درست يا غلط انتقال مي دهد. حال آنكه اگر قرار باشد هر كس بدون توجه به اين پيام ها بنشيند و هر پيامي را از اين فرستنده بگيرد، آنوقت ديگر نبايد انتظار داشت كه از همه كس رفتار بهنجار ديده شود، بويژه آنكه كودكان و نوجوانان در دوره اي به سر مي برند كه به دنبال يك الگوي رفتاري هستند و با استفاده از قوه تخيل خود سعي در بازآفريني آنچه ديده اند، كرده و بعد...!
دكتر مسعود غفاري در اين باره با اشاره به موضوع سريالي همچنين تاكيد كرده است: چندي قبل سريالي تحت عنوان خط قرمز از شبكه 3 سيما پخش مي شد. گرچه پايان اين سريال سرانجامي ناخوشايند و ناميمون را براي افراد نمايش داده شده در پي داشت، اما به ياد داشته باشيد كه لزوما همه كس تا پايان سريال را نگاه نكردند و نمي كنند. حال در چنين شرايطي وقتي تصاوير جذابي از جوان هاي خوش تيپ، خودروهاي اسپورت جذاب و مناظر زيبايي از شمال پخش مي شود، افرادي كه زمينه داشته باشند تحريك شده و اگر گرايش به چنين رفتاري داشته و حتي اندكي زمينه ماجراجويي و گرايش هاي آرتيستيك داشته باشند، دست به تجربه آن مي زنند.
اين روان شناس اجتماعي درباره حل اين معضل تصريح كرده: به دليل ساختار نه چندان درست حاكم بر خانواده ها، اينك كنترل خانواده ها به دست بچه ها افتاده است. علت اصلي اين موضوع هم اين است كه پدر و مادرها دستشان در دست هم نيست و رو در روي هم و رقيب هم شده اند.
خانواده محتوايش تغيير كرده، پدر از مهمترين جاي هرم مديريتي خانواده تنزل پيدا كرده و به همين دليل پدر خانواده كنترل هايش را از دست داده و تنها مسئوليت هايش باقي مانده است.
بنابراين ما اول از همه بايد سعي كنيم خانواده ها درون خود با هم آشتي كنند. مديريت خانواده مشخص شود، بعد كه اين خانواده از يك ساختار مناسب برخوردار شد، آنگاه در مقابل رفتارهاي ناسالم بچه متحدا بايستند.
دكتر غفاري درباره ياددهي چگونگي انتخاب برنامه نيز تاكيد دارد: به نظر من بايد تنها فرصتي را به بچه ها براي فيلم ديدن بدهند كه امكان رشد و تعالي و سازگاري آن بچه را فراهم كنند. آن برنامه هايي را هم ببيند كه دانش افزايي براي آنها داشته باشد. خانواده ها بايد توجه داشته باشند كه بچه ها تا زير 10 سال فقط كارتون و برنامه ويژه كودكان را ببينند. پيشنهاد من بر اين است كه پس از اين سن، رفته رفته بچه ها را با فيلم هايي كه مربوط به حيات وحش و راز بقا و محيط زيست يا طبيعت است، آشنا كنند. بعد از اين و وقتي بچه ها خوب با اين موضوعات آشنا شدند، سريال ها و فيلم هايي كه جنبه تفريحي و سرگرمي دارند را ببينند.

نگاه
برگ جديدي در سياست گذاري
003906.jpg
ساناز الله بداشتي - ماه رمضان، نه تنها برنامه هاي زندگي را تغيير مي دهد، بلكه برگ جديدي را در سياست گذاري هاي كشور و بخصوص، سياست هاي فرهنگي كشور بازي مي كند، آنچنان كه از 6 سال پيش، بزرگترين رسانه  كشور، ويژه برنامه هاي ماه رمضان را در سياست هاي خود گنجاند؛ سياستي كه با تصويب فيلمنامه هايي با موضوع رمضان و با هدف ترويج فرهنگ رمضان، شهروندان را بعد از افطار خانه نشين و ترافيك خيابان ها را كم كرد! كارگردان هاي سريال هاي 30 دقيقه اي شبكه هاي تلويزيوني كه گوي سبقت را از ديگر ويژه برنامه هاي اين ماه ربوده اند، اگر تصويري از سفره سحر و افطار در سكانس هاي اين سريال ها نگنجانند، هيچ ويژگي  خاصي را براي اين ماه به چشم تماشاگر نمي آورند.
سرقت، گروگانگيري و كلاهبرداري كه موضوع اصلي همه سريال هاي ويژه ماه رمضان است، هر سال تكرار مي شود. موضوعي كه امسال مورد توجه اكبر منصور فلاح كارگردان سريال براي آخرين بار نيز قرار گرفته است؛ كارخانه دار مسني بر اثر يك تصادف، توسط كارمند اخراجي ربوده مي شود تا بالاخره در ازاي 20 ميليون پول نقد آزاد شود، غافل از اينكه فرزندان اين كارخانه دار پير سالهاست منتظر شرايطي هستند كه پدر را سر به  نيست كنند!
موضوع ساده فيلم كه فقط با سفره هاي سحر و افطار بازيگران گره خورده و از اخلاق و فضايل اين ماه بي بهره مانده است، فرزندان خانواده را آنچنان درگير كرده كه از ياد برده اند، در اين ديار پليس و نيروي امنيتي وجود دارد كه قرار است، از وقوع جرم در شهر جلوگيري و مجرمان را تعقيب كند و به مراجع قضائي تحويل دهد.
رابطه دوستانه گروگانگيرها و مرد كارخانه  دار كه با رابطه عاشقانه يكي از گروگانگيرها با فرزند كوچك مرد كارخانه دار كه بيشتر از ديگر فرزندان پيگير آزادي ست، تلفيق شده است، دست غيبي براي كمك به دختر جوان است.
در اين سريال دختر جوان تنها بر سر قرار حاضر مي شود و 20 ميليون پول نقد را در دست مي گيرد، تا پدر را آزاد كند، در اين شرايط هيچ يك از اعضاي خانواده هم به فكر نمي افتند كه بايد مراقب اوضاع باشند يا پليس را در جريان امور قرار دهند كه شايد چاره اي انديشيده شود. تماس با پليس و مطلع كردن نيروهاي امنيتي از حادثه رخ داده به عنوان تهديدي براي گروگانگيرها استفاده مي شود كه هر بار هم از سوي مرد كارخانه دار (گروگان) به تمسخر كشيده مي شود.
استفاده از موضوع هاي جنايي و حوادثي در موضوع سريال ها، غير از جذابيت داستان شرايط ديگري را نيز بايد در خود بگنجاند؛ نحوه استفاده از نيروهاي پليس در سريال ها كه چند سالي ست با همراهي مشاور نيروي انتظامي در فيلمنامه نويسي همراه شده است به دقتي بيش از اين نياز دارد. چرا كه الگوسازي براي جامعه، نحوه پوشش و كلام بازيگران نيست. نحوه برخورد با حوادث و مقابله با آن و ايجاد شرايط ايمن براي فرار از موقعيت هاي خطرناك، اولين گام هايي ست كه سكان دار فرهنگسازي كشور بايد در نظر داشته باشد.
سيماي جمهوري اسلامي ايران، نخستين تاثير گذار بر رفتار اجتماعي شهروندان است؛ رفتاري اجتماعي كه بر اساس آن شكل گيري هنجارها و ناهنجاري ها سرعت بيشتري به خود مي گيردگذشته از بي توجهي مسئولان صدا و سيما در به تصوير كشيدن گروگانگيري و خشونت خانگي و خانوادگي دقت نكردن به نقش نيروهاي پليس و امنيتي براي حفظ آرامش در جامعه، ردپايي غم انگيزدر فرهنگ كشور باقي مي گذارد.
طلاق به فرزندان سرايت مي كند
طلاق مي  تواند يك دور معيوب را در نسل ها به بار بنشاند. به عبارت ديگر وقتي طلاقي در ميان زن و شوهري روي مي دهد، اين واقعه مثل بيماري به فرزندان آن زن و شوهر سرايت مي كند و بعد تبديل به رويه در افراد بعدي خانواده مي شود. اين ادعا صرفا يك نظر نيست.
تحقيقات دانشگاهي نشان مي دهد، اغلب بچه هاي طلاق، اشتباه والدينشان را در آينده تكرار مي كنند.
پايگاه اطلاع رساني پليس چندي قبل خبرداد: نيكو كلاس اچ ولفنيگر ، يكي از محققان دانشگاه ايالت يوتاي آمريكا اعلام كرده است كه بزرگترين اشتباهي كه فرزندان طلاق در زندگي خود مرتكب مي شوند، ازدواج ناموفق است، به عبارت ديگر مي توان گفت طلاق موروثي ست و از والدين به فرزندان منتقل مي شود.ولفنيگر در اين باره گفته است: فرزندان طلاق به ازدواج در سنين نوجواني تمايل زيادي دارند و اغلب با افرادي ازدواج مي كنند كه آنها هم نتيجه زندگي ناموفقي هستند.آمارها نشان مي دهد، تنها يك سوم اين افراد بعد از 20 سالگي به فكر ازدواج مي افتند و اغلب در سنين كم تشكيل خانواده مي دهند و همين امر موجب مي شود براي سازماندهي يك زندگي موفق تجربه كافي نداشته باشند و درنتيجه اغلب دچار شكست مي شوند.
خطر وقوع طلاق در خانواده هايي كه يكي از زوجين، فرزند طلاق است دو برابر و در خانواده هايي كه هر دو زوج فرزند طلاق هستند سه برابر، بيشتر از خانواده هاي سالم است.
گفتني ست، چندي پيش كتابي بر مبناي اطلاعات به دست آمده از اين تحقيقات منتشر شده كه موضوع آن در مورد مشكلات خانواده هايي ست كه زوجين از فرزندان طلاق هستند. اين كتاب با مطرح كردن مشكلات و
راه حل هاي آنها سعي دارد از تكرار اشتباه طلاق ممانعت كند.

آرمانشهر
ايرانشهر
تهرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
در شهر
علمي
شهر آرا
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  علمي  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |