چهارشنبه ۲۷ مهر ۱۳۸۴ - - ۳۸۲۹
نگاهي به گسترش استفاده از SMS در ميان مشتركان تلفن همراه
چند كلمه، چند خط
003924.jpg
سارا هاشمي نيك
عمرش هنوز به 4 سال نرسيده كه اين همه محبوب شده است؛ خيلي ها به آن عادت كرده اند، طوري كه انگار از اول بوده است. حالا ديگر انجام خيلي از كارها بدون استفاده از آن مشكل است، گويي نمي شود راهي سريع تر و كارآمدتر از آن را پيدا كرد. براي گفت و گو سرگرمي، ارسال اخبار و انتقال پيام ها در كوتاه ترين زمان ممكن، SMS يا سرويس پيام كوتاه آسان ترين راه است. ارسال پيام كوتاه برخلاف مكالمه با آنتن دهي ضعيف هم مقدور است،  از سوي ديگر يك مشترك مي تواند همزمان يك پيام كوتاه براي صدها نفر ارسال كند. در حالي كه اگر بخواهد اين كار را از طريق مكالمه انجام دهد، علاوه بر هزينه گزاف، ساعت ها وقت و انرژي هدر مي شود. همين مزايا سبب شده كه بسياري از مشتركان، از سرويس  پيام كوتاه بيشتر از مكالمه استفاده كنند.
تلفن همراه در سال 1373 وارد ايران شد، اما سرويس پيام هاي كوتاه حدود 7 سال بعد يعني در سال 1380 فعال شد. در ابتدا مشتركان با نحوه استفاده از اين سرويس آشنايي چنداني نداشتند، اما به دليل طريقه آسان استفاده، خيلي زود كاربردش را ياد گرفتند و SMS توانست به زندگي روزمره مردم راه پيدا كند. پيام كوتاه در سالهاي اوليه بيشتر براي ارسال جوك ها و مطالب خنده دار سرگرم كننده استفاده مي شد؛ كاربردي كه هنوز هم بسيار رايج است، اما با گذشت چهار سال از فعال شدن SMS در ايران، امروزه شاهد كاربردهاي جديد و جالب توجهي از اين سيستم هستيم. نخستين استفاده تبليغي از پيام كوتاه را سازمان هاي دولتي انجام دادند؛ پيام هايي براي تشويق مردم به پرداخت ماليات يا براي بيمه كردن خود و خانواده شان، اولين پيام هاي تبليغي در اين راستا بودند، اما كاربري تبليغي در آستانه انتخابات نهم رياست جمهوري،  رنگ و بوي جدي تر به خود گرفت. طرفداران كانديدا هاي مختلف، پيام هاي تبليغاتي شان را به شماره موبايل هاي غريبه و آشنا مي فرستادند تا براي كانديداي مورد نظر خود راي جمع كنند. در همان اثنا، تبريك و تسليت به مناسبت هاي مختلف به يكي از كاربري هاي رايج پيام كوتاه تبديل شده بود، اما پس از انتخابات، SMS كاربردهاي جدي تري پيدا كرد،  به طوري كه برخي اخبار كوتاه از آن طريق ميان مردم انتشار يافت. از جمله اين اخبار راي اعتماد به وزيران، پروژه ساخت سد سيوند، تصويب قطعنامه شوراي حكام عليه ايران و ... بود. با پيدايش چنين كاركردي به نظر مي رسد SMS يا سرويس  پيام هاي كوتاه وارد مرحله جديدي از كاربري شده است؛ حوزه اخبار كوتاه.
تلفن همراه رسانه است
هنگامي كه SMS ابزار تبليغ و اطلاع رساني مي شود، بحث رسانه بودن آن مطرح مي شود،  آيا مي توان SMS را يك رسانه به حساب آورد؟
دكتر داوود زارعيان، مدير كل روابط عمومي شركت مخابرات ايران در پاسخ به اين سئوال، به تعريف كولي از وسايل ارتباط جمعي استناد مي كند. طبق اين تعريف كه در سال 1907 ارائه شد، پست،  راه آهن، تلگراف و تلفن در رديف وسايل ارتباط جمعي مثل راديو و مطبوعات قراردارند، البته تلويزيون در تعريف كولي جايي ندارد، چون در آن زمان هنوز اختراع نشده بود. زارعيان مي گويد: در نتيجه اينكه تلفن مي تواند يك رسانه باشد، يك واقعيت پذيرفته شده است، اما اين رسانه در مراحل مختلف، پيشرفت هايي داشته است. پس از اختراع تلگراف ، تا سالها اخبار مهم به صورت كوتاه و خلاصه از طريق تلگراف رد و بدل مي شد، ولي با اختراع تلفن، اين وسيله جديد جايگزين تلگراف شد، البته تلگراف تا مدت ها كاركرد خودش را از دست نداد، چون بعضي ها گمان مي كردند، تلگراف به دليل مكتوب بودن مستندتر از تلفن است. بعد از مدتي با اختراع فكس و نمابر به عنوان پيوند يك دستگاه مكانيكي با مخابرات، اين كاركرد به دستگاه فكس منتقل شد و بعدها با اختراع تلفن همراه، باب نويني در عرصه ارتباطات گسترده شد .
به اعتقاد زارعيان، كاركرد رسانه اي تلفن همراه جنبه هاي مختلفي دارد كه فقط يكي از آنها SMS يا سرويس پيام هاي كوتاه است. او مي گويد: SMS به عنوان يكي از قابليت ها و امكانات تلفن همراه يك رسانه است كه در حوزه تبليغات و اخبار كوتاه كاربرد بيشتري دارد. البته در مراحل اوليه كاركردهاي ديگر هم داشت كه طبيعي محسوب مي شود، چون معمولا وقتي فن آوري نويني وارد مي شود، مردم تا مدت ها اشتياق و علاقه كاذبي به استفاده از آن دارند و چون هنوز با كاركردهاي مثبت آن درست آشنا نيستند، هر كاري كه از دستشان برآيد به وسيله آن انجام مي دهند، ولي خب، اكنون وضعيت كمي فرق كرده و به نظر مي رسد SMS جايگاه واقعي خودش را پيدا مي كند .
او درخصوص كاركردهاي تازه SMS مي گويد: به غير از ارسال اخبار، برخي مشتركان ما خدمات خاصي را از طريق پيام كوتاه ارائه مي دهند. به عنوان مثال يكي از مشتركان قيمت طلا و سكه و ارز را هر روز با SMS به مشتريانش اعلام مي كند، اين خدمات در ازاي قراردادي بين طرفين ارائه مي شود يا مثلا عده اي بنا به دلايلي مثل شغلشان، نياز به اطلاعات روزانه و مرتب درباره وضعيت آب و هوا دارند. يك نفر اين مسئوليت را به عهده مي گيرد، مثلا با 300نفر قرارداد مي بندد و هزينه اش را مي گيرد و بعد هر روز صبح به وسيله تلفن همراهش و از طريق SMS وضعيت آب و هوا را براي مشتريانش ارسال مي كند. گاهي فرد از مخابرات درخواست ارسال انبوه مي كند كه پيامي خاص مثلا كالايي يا خدماتي را همزمان براي گروهي خاص ارسال كند، مثلا شركت پست تصميم مي گيرد روز جهاني پست را به هموطنان تبريك بگويد و شركت مخابرات نيز اين پيام تبريك را براي تمامي مشتركان كشور ارسال مي كند .
كاركرد خبري
از پيام كوتاه مي توان براي ارسال سريع اخبار كوتاه استفاده كرد. مديركل روابط عمومي شركت مخابرات ايران مي گويد: برخي از رسانه ها چنين كاري را انجام داده اند، به اين ترتيب كه اخبار كوتاه را براي تعدادي از مشتريان شناخته شده خود مي فرستند. مثلا صداوسيما برخي اخبار را از طريق SMS براي تعدادي از مديران ارشد حوزه هاي مختلف خويش ارسال مي كند و به اين ترتيب SMS يك كاركرد جدي و واقعي پيدا مي كند .
اما پيام كوتاه امكان ارتباط دوسويه ميان رسانه ها و مردم را فراهم مي كند. زارعيان مي گويد: در حوزه رسانه اي مبحثي داغ تحت عنوان رسانه هاي تعاملي وجود دارد، اين رسانه ها براي مخاطبان خود امكان بازخورد را فراهم مي كنند. SMS مي تواند جنبه تعاملي رسانه ها را تقويت كند؛ كاري كه الان مدتي ست در كشور ما نيز انجام مي شود، مثل نظرسنجي هايي كه صدا و سيما از طريق SMS انجام مي دهد يا پيش بيني نتايج مسابقات ورزشي. البته در كشورهاي ديگر اين حالت تعاملي بسيار بيشتر است به طوري كه در همان لحظه اي كه برنامه اي در حال پخش شدن است، نظرات مخالف و موافق از طريق SMS ارسال و پخش مي شود. ما نيز مي توانيم با گسترش اين كاركرد از طريق اعلام شماره هايي براي دريافت پيام هاي كوتاه، بستر تعاملي مناسب را در عرصه رسانه اي كشور به وجود بياوريم .
بحث ديگري كه در اينجا مطرح مي شود،  نقش SMS در خبرنگار شدن مردم عادي يا تحقق مفهوم جديد شهروند خبرنگار است. در اين كه آيا مي توان از SMS به عنوان وسيله اي براي درگير كردن شهروندان با اخبار و رويدادهاي شهري استفاده كرد يا نه، هنوز شك و ترديد وجود دارد.
دكتر زارعيان، مدرس ارتباطات مي گويد: اينكه شهروندان مي توانند بعضي خبرها را براي رسانه ها ارسال كنند، هنوز جاي بحث دارد، چرا كه ابعاد حقوقي و قانوني آن هنوز روشن نيست. ما در زمينه مقررات در اين باره كمبود داريم و بايستي راهكارهاي حقوقي و قانوني اين قضيه مشخص شود، اينكه اگر شهروندي خبري را براي ما فرستاد و رسانه اي خبر پخش كرد و آن خبر غلط بود، تكليف چيست و چه كسي مقصر است؟ البته اگر شرايط حقوقي اش فراهم شود، اين كار هم ميسر است و جزء كاركردي با اهميت SMS محسوب خواهد شد .
با اين وجود، دكتر زارعيان هنوز اعتقاد دارد كه SMS تنها يكي از كاركردهاي رسانه اي تلفن همراه است، او معتقد است كه در آينده، امكان توسعه تلفن همراه در سطوح وسيع تري وجود خواهد داشت، قابليت اتصال به اينترنت و قابليت اتصال به تلويزيون هاي كابلي يا ويدئوهاي درخواستي، از امكانات مهم تلفن هاي همراه است كه در صورت فعال شدن، تحولي بزرگ را در عرصه ارتباطات كشور به وجود مي آورد.

نوجوان اسكاتلندي به SMS معتاد شد
يك نوجوان اسكاتلندي به علت اعتياد به فرستادن پيغام هاي متني از طريق تلفن همراه، تحت درمان روانپزشكان قرار گرفت.
به نقل از بي.بي.سي، استيون 19 ساله طي يك سال گذشته 4 هزار و 500 پوند هزينه فرستادن پيغام هاي متني كوتاه (SMS) از طريق تلفن همراه كرده است.
بر اساس اين گزارش، وي هر هفته 700 SMS براي دوستانش مي فرستاد و پس از اينكه رئيس شركت محل كار وي فهميد كه او طي يك ماه نيز بيش از 8 هزار ايميل فرستاده است، او را از كار اخراج كرد.
استيون اظهار داشته است كه از فرستادن پيغام هاي كوتاه احساس آرامش مي كند و هرگاه كه يك پيغام جديد دريافت مي كند، حس كنجكاوي وي براي خواندن آن بسيار افزايش مي يابد.
وي فرستان و دريافت SMS را همانند بازي پينگ پنگ خوانده است. استيون در يك روز بيش از 300 SMS براي دوستان خود فرستاده و به طور متوسط در هر هفته 20 تا 30 دلار صرف پيغام هاي متني مي كند.
روانپزشكان معالج استيون، اعتياد وي را يك مورد بي سابقه طي 25 سال اخير خوانده اند. به گفته آنان، فن آوري هاي جديد خطرات جديدي نيز مي آفرينند كه اعتياد به SMS جديدترين آنهاست.

عناصر فرهنگي جديد
003891.jpg
فرزانه تاري وردي- خانواده، بنيانگذار پايه هاي شخصيت كودك است. اين خانواده است كه به كودك، انتظاراتي در مورد آينده اش مي بخشد، به او ملاك هاي موفقيت را مي آموزد و آگاهي هاي خاصي در مورد ارزش هاي مسلط بر مدرسه مي دهد. به اين ترتيب، كودك به مفاهيمي دست مي يابد كه از طريق آنها مي تواند پيام فرهنگ مسلط را بفهمد. براي كساني كه چنين سرمايه فرهنگي را از طريق خانواده شان به دست نمي آورند، مدرسه تنها وسيله اي ست كه مي تواند فرهنگ مسلط را به آنها بشناساند. به همين دليل، خانواده در ارتباط با فرهنگ، به عنوان منبعي قابل تامل است كه مي تواند نابرابري هاي فرهنگي را دامن بزند.
مشكلات فرزندان در محيط مدرسه، ناشي از آن است كه آنها در اين محيط با عناصر فرهنگي جديد روبه رو مي شوند كه محيط خانوادگي نتوانسته است آنها را در معرض تجربه فرزندان قرار دهد.
نگرش ها، ارزش ها و تجربه هاي خانواده از جمله عوامل موثر بر احتمال موفقيت كودك در مدرسه است و به همين دليل از نظر او، مدرسه موثرترين ابزار دائمي ساختن الگوي اجتماعي ست.
در حقيقت، نقش خانواده در پرورش اجتماعي و ايجاد فرهنگ مناسب براي زندگي در جامعه مدني و پرورش روحيه شهروندي كودك، به طوري كه به اصول و مباني جامعه انساني معتقد باشد، بسيار حياتي ست. تحقيقات نشان مي دهد كه رشد اجتماعي كودكان و نوجوانان كه معمولا از سنين 12 سالگي شكل مي  گيرد، صرفا محدود به چرخه خانواده- كودك است. بنابراين براي رسيدن به پرورش شهروندي قابل قبول بايد به نهاد خانواده به عنوان ريشه و پايه اصلي جامعه توجه خاص مبذول شود. در خانواده، كودك مي آموزد كه به برابري و تساوي انسان ها، احترام به راي و عقيده ديگران و مشاركت در امورجمعي پايبند بوده و در يك جامعه اسلامي، اين ارزش ها را با ارزش هاي اسلامي و ديني درهم آميخته و تجربه زيبايي را براي خود رقم بزند.
بها دادن به نقش حياتي خانواده، به منزله ارتقاي آموزش و آگاهي اوليا و سهيم كردن آنان در فرهنگسازي در عرصه خانواده و گسترش و توسعه فرهنگي، در چارچوب ارزش هاي انساني و حفظ مباني بومي و ملي ست. در محيط خانواده است كه ما مي توانيم زمينه هاي تحقق يك اجتماع مدني تر را آرام آرام نهادينه كنيم. از بين بردن روحيه استبدادي، به فراموشي سپردن روحيه تملق و چاپلوسي، ترويج مدارا و سعه صدر، از بين بردن نقض قوانين، عدم استفاده از روابط شخصي و جايگزيني ضوابط قانوني به مثابه روزنه هايي ست كه مي توان از آن به نوعي تمرين عملي براي پرورش شهروند ياد كرد. امروزه نوسازي خانواده متناسب با نيازهاي جامعه، يك وظيفه مهم است.
روش هاي نويني كه در مسير رشد و تعالي انسان ها به وجود آمده، بايد در عصر اطلاعات مورد توجه قرار گيرد. مجموعه اين تحولات، موجب شده است كه نسبت هاي فعلي، دستخوش تغييرات قرار گرفته و به همين خاطر، شرايط تازه اي را به وجود آورد كه بايد با قالب هاي بهنگام و روزآمد به آن نگريست و اين امر مسئوليتي ست كه بيش از پيش ما را به آن ترغيب مي كند.
بدون شك، انجام بحث هاي خردمندانه و ارائه رهيافت هاي كارشناسانه، مي تواند حيات اجتماعي را در يك طرز تلقي نوين به سوي كمال مطلوب راهنمايي كند.
يكي از فرصت هاي مناسبي كه راهكارهاي نظري و ساز و كارهاي كاربردي انديشمندان و بزرگان تعليم و تربيت با چشم اندازي تازه براي حل مشكلات فعلي و پيشگيري از مشكلات آتي روي شهروندان باز مي كند و راهبردهايي كه در آن، غناي عاطفي كانون خانواده، تعليم و تربيتي قائم به ارزش هاي انساني و تمدن مبتني بر اخلاق به عنوان ستون هاي اصلي آن تجلي خواهد يافت، گسترش فرهنگ درميان خانواده هاست.

كارشناس
پديده بي خانماني از ديدگاه روان شناسي و روانپزشكي
دكتر فربد فدايي- واژه بي خانمان بيش از آنكه واژه اي نمايانگر يك موقعيت باشد، در زبان فارسي صفتي با بار ارزشي منفي ست؛ به معني كسي كه به جايي تعلق ندارد؛ كسي كه تنها مانده است. ليكن در بحث ما به كسي اطلاق مي شود كه از داشتن سرپناه محروم است؛ فردي كه زندگي خويش را در خيابان، پارك ها، قهوه خانه  ها، پايانه هاي راه آهن و اتوبوس، ساختمان هاي مخروبه و ... مي گذارند و از داشتن خانه ثابت بي بهره است.
بزرگترين گروه افراد بي خانمان را مبتلايان به اسيكيزوفرنيا تشكيل مي دهند كه عبارتند از طيفي كه در يك سر آن مبتلايان به اختلال شخصيت اسكيزوتايپال (گسيخته گون) قرار دارند و در انتهاي آن مبتلايان به اسكيزوفرنياي مقاوم به درمان جاي دارند. اين بيماران نگونبخت به علت آنكه از درمان بي نصيب مانده اند و نشانه هاي چشمگير بيماري شان موجبات ناخشنودي و ترس خانواده را فراهم كرده، در كوچه و خيابان رها شده اند و با گدايي يا دزدي هاي كوچك، زندگي خود را مي گذرانند و درواقع تاوان بي توجهي مسئولاني را مي دهند كه به عوض برنامه هاي پيشگيري و درمان فوري آنان، هر چند گاه يك بار صحبت دربندكردن آنان را به عنوان بيمار رواني مزمن مطرح مي كنند و پس از صرف بودجه و امكانات فراوان، اين دردمندان را به حال خود رها مي سازند. بسياري از افراد ولگرد و خيابان خواب  يا كارتن خواب و روسپيان و گدايان را همين مبتلايان به اختلالات طيف اسكيزوفرنيا تشكيل مي دهند كه اگر بودجه هاي كلاني كه تحت عنوان ساماندهي بيماران رواني مزمن صرف مي شود، به مصرف پيشگيري يا درمان سريع و پيگير آنان مي رسيد، به اين وضع نابهنجار دچار نمي شدند.
گروه ديگر از افراد بي خانمان را معتادان به مواد مخدر تشكيل مي دهند كه بر سر اعتياد، همه چيز خود را باخته اند و خانواده ها هم پس از كوشش هاي مكرر براي ترك و اصلاح آنان نااميد شده و اين معتادان را كه براي لذت جويي و فرار از مسئوليت و واقعيت، به مواد مخدر روي برده اند، طرد كرده اند.
سومين گروه از افراد بي خانمان را كودكان و نوجوانان خياباني تشكيل مي دهند كه عموما به علت شرايط بد خانوادگي و مالي يا از دست دادن سرپرست، يا بدرفتاري ناپدري و نامادري، از خانه گريخته  يا اصولا ماوايي ندارند كه به آن پناه ببرند.
برخي از اين كودكان و نوجوانان هم ماجراجويان كم سن و  سالي هستند كه شخصيت هاي ضد اجتماعي و بزهكاران آينده را تشكيل مي دهند و با سرمشق گرفتن از آنچه شنيده اند يا در مجموعه هاي بدآموز تلويزيوني ديده اند به سوداي زندگي راحت و لذتبخش و پرماجرا، از روستا يا شهرهاي كوچك به شهرهاي بزرگ، بويژه تهران آمده  يا گريخته اند كه بسرعت به دام بزهكاران حرفه اي مي افتند و پس از چندي جزو آنان مي  شوند.
اما چهارمين گروه افراد بي خانمان كه ديدن آنان بيش از موارد پيش، قلب را به درد و اشك را به چشم مي آورد، خانواده هاي مستاصلي هستند كه به علت فقر از مسكن هاي محقر اجاره اي هم به بيرون انداخته شده  و با اثاثه محقر خود در گوشه پياده رو يا در كنج ويرانه اي رها شده اند. برخي با مقوا و نايلون سرپناهي براي فرزندان بي پناه خويش ساخته اند و با كشيدن زيلو و پتو و كارتن كوشيده اند حريمي در دنياي بيرحم براي خود ايجاد كنند، برخي در اتومبيل هاي اسقاط و رها شده مي خوابند و زندگي مي كنند و بتدريج به نگاه هاي كنجكاو رهگذران عادت مي كنند. مي توان اين گروه را به تنبلي و بي برنامگي و بي مسئوليتي متهم كرد تا احساس گناه جامعه تخفيف يابد، اما در اينكه اين اتهام تا چه حد در مورد كودكان چنين خانواده هايي صدق كند، جاي ترديد است. كودكان اينگونه خانواده ها علاوه بر محروميت جسمي و تحمل شدايد فراوان، از نظر رواني و عاطفي بشدت تحقير مي شوند. آنان خود را حقير و بي ارزش مي يابند و بتدريج نسبت به جامعه اي كه با آنان چنين رفتاري دارد،  كينه پيدا مي كنند. نمي توان از انساني كه محبت و احترام نديده، انتظار محبت و احترام داشت. كودكاني كه چنين تحقير مي شوند، در جواني و بزرگي از جامعه كوركورانه انتقام خواهند گرفت. كوتاه سخن اينكه اين بي خانمان ها از قبيله ديگري نيستند كه به ناگهان به شهر ما آمده باشند يا سرنشينان بشقاب پرنده اي از سياره هاي دور دست نيستند كه شهر را به اشغال درآورده باشند. آنان از ما هستند، با وجود ظاهر ژنده و كثيف و رفتارهاي عنيف كه برخي از آنان دارند، هم ميهن ما و برادر و خواهر ديني ما هستند. موضوع فقط اين نيست كه آنان شهر را ناامن يا كثيف يا بد منظره كرده اند؛ آنان رنج مي برند و اگر به فكر رفع آلام آنان نباشيم، در آينده همه را به جبران بي محبتي ها و بي برنامگي ها رنج خواهند داد.

نگاه
رويكرد تازه
محمد مطلق- امروزه ديگر توليد فرهنگ موضوعي انحصاري نيست، چرا كه در جهان كنوني بيش از آنكه فرهنگ با مقولات مفهومي و انتزاعي پيوند داشته باشد با اقتصاد و توليد انبوه معنا پيدا مي كند كه در نتيجه با پديده هاي اجتماعي نيز ارتباط عميقي مي يابد. اجازه دهيد از اينجا شروع كنيم كه در جوامع توسعه يافته امروزي به تبع رشد تكنولوژي، امكان تكثير، نياز روزمره به اطلاعات و نقش پول در توليد و توزيع و مصرف هر نوع كالايي از جمله كالا هاي فرهنگي، فرهنگ نيز رويكرد تازه اي به خود مي گيرد كه درمجموع به آن اقتصاد فرهنگ مي گوييم. اما ويژگي هاي اقتصاد فرهنگ يا فرهنگ اقتصادي از اين قرار است: در اقتصاد فرهنگ بايد مثل هر مقوله اقتصادي ديگر دو اصل ساده عرضه و تقاضا را رعايت كرد؛ بايد باور داشته باشيم كه سليقه و ذائقه مخاطب يا خريدار حرف اول را مي زند، بنابراين اگر بخواهيم كالاي خود را اعم از فيلم، برنامه تلويزيوني، كتاب و بخوبي بفروشيم، بايد ببينيم سيستم توزيع بازار و پسند مصرف كننده چيست. از سوي ديگر به همين نسبت عرضه نيز روي پسند مخاطب تاثير خواهد گذاشت.
پرسشي كه همين جا در مورد بازار توليدات فرهنگي ايران شكل مي گيرد، اين است كه توليد كنندگان بزرگ تا چه اندازه مخاطب و مشتري را مي شناسند؟ آيا سطح نازل بسياري از كالاها در درازمدت تبديل به يك نياز نشده و پسند مشتري را تنزل نخواهد داد؟ در نهايت اينكه اگر بازار بزرگ دولتي عرضه فرهنگ نتوانست مشتري را راضي كند، غير مستقيم او را مجبور نكرده تا نياز خود را به شكل ديگري برآورده كند؟
در چنين چرخه ساده اي موضوع ديگري كه از آن نمي توان فرار كرد، اطلاع توليدكنندگان است كه معمولا از طريق نظرسنجي هاي مختلف به دست مي آيد. كارشناسان براي واقعي شدن حاصل اين آمار ها پيشنهاد مي دهند تا بنگاه هاي خصوصي فروش آمار و اطلاعات به وجود آيند، زيرا تنها در چنين شرايطي ست كه مي توان بدرستي كسب اطلاع كرد. در هر شهري چند صندلي سينما لازم داريم؟ كدام شبكه تلويزيوني و در چه ساعاتي بيشترين مخاطب را دارد؟ مشتري چه كتاب هايي را مي پسندد و؟
در برنامه چهارم توسعه بوضوح بر اقتصادي شدن فرهنگ تاكيد شده، اما تا چه اندازه مي توان به اهداف تعيين شده رسيد و تا چه اندازه مي توان اميدوار بود كه تمامي قواعد ساده اما نتيجه بخش، اقتصاد فرهنگ را عينيت دهد. اين موضوعي ست كه ذهن بسياري از اصحاب فرهنگ را به خود مشغول كرده است. ناگفته پيداست كه فرهنگ همانند جان در جامعه مي تواندسرنوشت هر ملتي را رقم بزند و باز ناگفته پيداست كه منظور از فرهنگ صرفا توليد، تحقيق و پژوهش در كنج كتابخانه ها نيست، بلكه شكل بروز عاميانه آن از مهمترين نمود هاي فرهنگي ست؛ پس اگر بخواهيم در جهت تعالي و رشد فرهنگ عامه گام هاي موثري برداريم اولين قدم، پذيرش قواعد اقتصادي آن خواهد بود.
003942.jpg
چكش برقي خواب شهر را آشفته مي كند
شهر كه به خواب مي رود صداي چكش برقي بلند مي شود تا خيابان را هموار كند و مردمي كه اكنون آرام خوابيده اند فردا هم در آسايش، مسير خيابان هاي اطراف را طي كنند. ساعت 12 شب است و كندن رويه آسفالت خيابان همچنان ادامه دارد. صدا در مغز ساكنان اطراف كه تازه به خواب رفته اند و چند ساعت بعد بايد براي سحر بيدار شود فرو مي رود و بيدارشان مي كند. حتما كارگراني كه خيابان را آسفالت مي كنند هم روزه هستند و به اين دليل شب را براي اين كار پرسروصدا انتخاب كرده اند. بزرگراه شهيد گمنام روزها ترافيك سنگيني را تحمل مي كند ولي تنها زمان مناسب براي تعويض روكش خيابان هم نيمه شب نيست. مي توان به جاي نيمه شب ، يك روز تعطيل را براي آسفالت خيابان انتخاب و خودروها را نيز به مسيرهاي موازي اين بزرگراه هدايت كرد. اگر چند سال پيش انجام چنين اقداماتي از سوي مسئولان شهري قابل پذيرش بود، اكنون اينگونه نيست چرا كه دستورات شهرداري مبني بر توقف عمليات هاي عمراني شهري از اواسط اسفندماه تا پايان نوروز نشان مي دهد مسئولان شهري به درك لزوم رعايت آسايش مردم رسيد ه اند.

امروز
شناسايي تيرانداز
اين روزها جنگ هاي مختلف سالانه مردم زيادي از شهرها را از بين مي برد و به گورستان ها مي فرستد.
شركت IRobot با مشاركت مركز فتونيك دانشگاه بوستون در آمريكا پروژه جديدي را براي ساخت روبات ويژه اي آغاز كردند كه مي تواند در ميدان هاي جنگ به ياري سربازان بشتابد.
به گزارش خبرگزاري آسوشيتدپرس، اين روبات ويژه قادر خواهد بود منبع و محل تيراندازان پنهان دشمن را به سرعت مورد شناسايي دقيق قرار دهد و پرده از محل پنهان شدن اين تيراندازان برگيرد.
بر اساس اين گزارش، شناسايي محل اختفاي تك تيراندازها، كمك فراواني به سربازان آمريكايي مي كند تا بتوانند جان خود را از خطر محفوظ دارند. اين روبات با بهره گيري از پرتوهاي ليزر و نور مادن قرمز، جهت و فاصله تك تيراندازها را با دقت فراوان، رديابي و شناسايي مي كند.

در شهر
آرمانشهر
ايرانشهر
تهرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
علمي
شهر آرا
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  علمي  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |