دوشنبه ۲ آبان ۱۳۸۴
الگوهاي ارتباط درزندگي
002766.jpg
وجيهه زحمتكش
بايد بدانيد كه هر زمان صحبت مي كنيد، تمام وجود شما صحبت مي كند. خواه متوجه باشيم و يا نباشيم. بدن ها هم خود را با احساسي كه از ارزش خود داريم،  سازگار مي كنند. در هر خانواده اي كه ارتباط به سطح حقيقي يا مستقيم معناي كلام به كار رفته متمايل نباشد، اين امكان هست كه در جهت خلاف اعتماد و عشق هدايت شوند. در ارتباطات خانواده هاي آشفته، معمولاً پيام هاي دو سطحي منتقل مي شوند. در نتيجه شنونده با دو پيام مغاير مواجه مي شود كه حاصل آن ابهام، سردرگمي و آسيب زدن به روابط شفاف و اطمينان بخش است:
مثلاً پنجاه درصد مردم هرچه فكر كنند يا احساس كنند «بلي» مي گويند (سازشگر). سي درصد، بي توجه به آنچه فكر يا احساس مي كنند «نه» مي گويند (سرزنشگر). پانزده درصد نه «بلي» مي گويند و نه «نه» و هيچ احساسي از خود نشان نمي دهند (حسابگر). نيم درصد، چنان رفتار مي كنند كه انگار اصلاً «بلي» يا «نه» يا احساسي وجود ندارد (گيج). از چهار و نيم درصد باقي مانده فقط يك درصد مردم پاسخشان واقعي است. بنابراين چنين به نظر مي رسد كه ما انسانها مردمي حيله گريم كه خود واقعي را پنهان مي كنيم و به بازي هاي خطرناك با يكديگر مي پردازيم.اجازه دهيد از نزديك نگاهي اجمالي به اين الگوهاي كلي پاسخگويي بيفكنيم كه غالباً افراد براي رفع تهديد به كار مي گيرند. در تمام حالات هر فرد، خطر را احساس مي كند و در مورد آن واكنش نشان مي دهد اما چون مايل نيست كه ضعف خود را آشكار كند، مي كوشد آن را به يكي از صورت هايي كه درمقاله زيرآمده است مخفي سازد.

فرد سازشگر همواره سخنانش در جهت جلب توجه ديگران و خود شيريني است و سعي دارد از هر موضوعي كه موجب ناخوشايندي ديگران شود، معذرت خواهي كند و هرگز مخالفتي نشان ندهد. خود را بي ارزش مي شمارد و خود را مسئول تمام اشتباهاتي مي داند كه اتفاق افتاده اند. با هر انتقادي كه از او مي شود، موافق است. در فكر اين نيست كه چيزي براي خود بخواهد. همواره به هر تقاضايي جواب «بلي» مي دهد.
واژه هايي كه به كار مي برد: موافق: «آنچه شما بخواهيد درست است. من اينجا هستم تا شما را خوشحال كنم» .
بدن حالت رقت آميز به خود مي گيرد: «من بيچاره ام.»
درون: «من احساس هيچ بودن مي كنم، اگر او نباشد در حكم مرده هستم. من بي ارزشم» .
سرزنش كردن:
سرزنشگر، ايرادگير و خودكامه و ارباب است و ديگران را خوار و پست مي كند. سرزنشگر بيشتر علاقه مند است كه سلطه خود را بر ديگران تحميل كند و نه اينكه واقعاً در صدد كشف حقيقت باشد. در صورتي احساس ارزش مي كند كه ديگران از وي اطاعت كنند.
واژه هاي كاربردي: مخالف «هيچ وقت كاري را درست انجام نمي دهي» .
بدن وضع ملامت كننده دارد: «در اينجا من ارباب هستم.»
درون: «من تنها و ناموفق هستم.»
حساب كردن:
حسابگر، بسيار مرتب و منطقي است. فردي است آرام، خونسرد و آسوده خاطر. اين افراد داراي يك هدف و كمال مطلوب هستند: «از كلمات صحيح استفاده كن، احساسي از خود نشان مده و واكنش نداشته باش» .
واژه هاي كاربردي: بيش از حد منطقي: «اگر كسي با دقت به ديگري نگاه كند، متوجه معايبش مي شود.»
بدن: حساب مي كند: «من آرام، خونسرد و آسوده خاطرم» .
درون: «احساس مي كنم آسيب پذيرم» .
گيج كردن:
فكر آدم گيج در هيچ جا متمركز نيست. هرگز جوابي بجا نمي دهد. هر عملي كه از او سر مي زند، بي ربط است. سؤالات ديگران را نشنيده مي گيرد و به مطالب خود مي پردازد.
واژه هاي كاربردي: كلمات نامربوط و بي معني
بدن: كج و معوج
درون: «هيچ كس توجهي به من ندارد. هيچ جا، جاي من نيست.»
استفاده از هر يك از اين چهار روش پاسخگويي، احساس كم ارزشي توليد مي كند و واكنش هاي معمول اجتماعي نيز اين راه هاي ارتباطي را تقويت مي كند. البته بسياري از اينها در ابتداي كودكي و در دامان مادر آموخته مي شود:
«سوءاستفاده نكن، خودخواهي است كه انسان چيزي را براي خودش بخواهد» (سازشگري را تقويت مي كند)
«هرگز اجازه نده ديگران بر تو غالب شوند» (به سرزنشگر شدن كمك مي كند).
«اين قدر جدي نباش، زندگي را سخت نگير» (باعث تقويت گيجي مي شود).
در حالي كه در يك آدم همطراز، نوعي كمال، رواني گفتار، سرحالي و گشادگي چهره وجود دارد.
به مثال زير توجه كنيد: فرض كنيد، بازوي شما به بازوي شخص ديگري برخورد كند، آن وقت....
سازشگر: «ببخشيد، من واقعاً آدم دست و پاچلفتي هستم.»
سرزنشگر: «اي بي احتياط، بازويت را جمع كن كه دفعه ديگر تنه نزنم» .
حسابگر: «سهواً دستم به شما خورد اگر آسيبي رسيده، حاضرم جبران خسارت كنم» .
گيج (با نگاه به شخص ديگر): «هي اين آدم، ديوانه است» .
همتراز (مستقيماً به شخص نگاه مي كند): «به شما تنه زدم؟ خيلي متأسفم، دردتان آمد؟»
ترس هايي كه مانع همتراز شدن فرد مي شود، عبارت هاي زير است:
- ممكن است اشتباهي از من سر بزند.
- ممكن است طرف مقابل اين اشتباه را دوست نداشته باشد.
- شخصي از من انتقاد خواهد كرد.
- ممكن است من نظر خود را تحميل كنم.
- او فكر مي كند كه من خوب نيستم.
- ممكن است تصور شود كه من فرد ناكاملي هستم.
- ممكن است مرا ترك كند.
عده بسياري از مردم، نگران اين گونه تهديد ها هستند. همه ما چنين چيزهايي را براي تهديد كردن خود به كار مي گيريم.
اگر فكر كنيد لازم است هميشه انسان كاملي باشيد، احتمال زياد مي رود كه هميشه بتوانيد به نقصي در خود پي ببريد. اما اگر بتوانيد به تمام اين تهديدها جواب آري بدهيد مي توانيد پيشرفت كنيد، مي توانيد همطراز باشيد و آزادانه از شعور خود استفاده كنيد و با وجود خود تماس واقعي داشته باشيد. همطراز بودن امكان رشد، شايستگي، خلاقيت، صداقت و تعهد برايتان فراهم مي كند و مي توانيد با مشكلات، چنان كه سزاوار است روبه رو شويد. در اين صورت فاصله بين مردم كمتر خواهد شد. نمي توان به همطراز بودن تظاهر كرد. آنچه كه باعث نجات مردم مي شود، هدايت آنان در جهت دستيابي به دل هاي خودشان، احساساتشان، جسمشان و مغزشان است. آنگاه مي توانند آنچه را كه در ضمير دارند بيان كنند و به روابط بالنده و نتايج رضايتبخش برسند. مطمئن باشيد كه هر كس كه به مخفي كردن احساسات خود بپردازد- بخصوص اگر نيرومند و جدي باشد- بدن يا صورتش قصد او را فاش مي كند، در نتيجه پنهان كننده به صورت دروغگو يا رياكار جلوه گر مي شود. اگر سعي كنيد تمايلات خود را مخفي سازيد يا جلوي آن را بگيريد خيلي در اين امر، موفق نخواهيد بود. اين تمايلات صبر مي كنند و در اولين فرصتي كه كنترل شما از ميان رفت، خود را نمايان مي سازند. هر يك از چهار نوع پاسخ ذكر شده صورت هايي براي سرپوش گذاشتن بر خبرهايي از شماست. در پاسخ سازشگرانه نيازهاي خود را براي خودتان مخفي مي كنيد. در پاسخ سرزنشگرانه هم نيازهاي خود و هم ديگران را پنهان مي كنيد.
حسابگر نيازهاي خود را هم براي خود و هم ديگران مخفي مي كند. همين نيازها در روش گيج كننده نيز ناديده گرفته مي شود. اينها سپرهايي هستند كه مردم احساساتشان را در پشت آنها پنهان مي كنند، تا صدمه نبينند. مشكل، متقاعد ساختن آنان به اين است كه با بيان احساسات به آنها صدمه نمي رسد.
نود درصد كارروان درمانگر همين است كه روشن كند بزرگترين وظيفه فرد اين است كه خود را بشناسد و بداند كه بيان احساسات درست خطري در برندارد. كساني كه نمي توانند يا نمي خواهند خود را نشان دهند افراد خيلي تنهايي هستند. پنهان كردن احساسات راهي است براي مصون ماندن از صدمه ديدن.
احساس ما بستگي دارد به نوع ارتباطي كه برقرار مي كنيم. با احساس منفي و پايين شروع مي كنيد. ارتباطي ضعيف با يك نفر برقرار مي كنيد وضعتان بدتر مي شود و رفتارتان آن را منعكس مي كند و به همين نحو ادامه مي يابد. آگاهي، اولين قدم براي تغيير است. براي تغيير اين وضع و بهبود شرايط لازم است كه خود، خواستار تغيير باشيد و نياز به آن را دريابيد. شما در نحوه پاسخگويي، حق انتخاب داريد و مي توانيد نقش دلخواه خود را گزينش كنيد،: «من مي توانم سازشگر باشم، مي توانم سرزنشگر، حسابگر، گيج يا همطراز باشم، مي توانم انتخاب كنم، براي خودم ترجيح مي دهم كه پاسخ دهنده از نوع همطراز باشم. اين نوع پاسخ بهترين نتيجه را دارد. براي من توان و امكان معذرت خواهي بدون سازشگري، مخالف بودن بدون سرزنش كردن، منطقي بودن بدون كسل كردن ديگران، عوض كردن موضوع بدون گيج كردن، رضايت خاطر بيشتر، رنج دروني كمتر و مجال و فرصت زيادتر براي رشد و ارتباط رضايتبخش با ديگران به همراه دارد. به علاوه اين برخورد موجب شايستگي و صلاحيت بيشتر مي شود. ضمناً مي توانم مسئوليت و زحمتي را كه از آن ناشي مي شود را هم بپذيرم.»
از سوي ديگر با خود خلوت داشتن، نيز از مسائل مهم در ارتباط است. پنهان داشتن راز ممكن است ديگران را برنجاند.
واقعيت اين است كه شما در چنين موقعي مايل نيستيد درباره احساسات خود صحبت كنيد، در اين مورد هم صادق باشيد وهم همطراز. بگوييد: «من تصميم گرفته ام در حال حاضر مطلبي درباره آنچه فكر يا احساس مي كنم به زبان نياورم.»
اگر انتظار داشته باشيد كه هميشه حرف دلتان را به زبان بياوريد، اين عامل مي تواند باعث ناراحتي شما شود. كليد كار اين است كه بتوانيد زمان مناسب را انتخاب كنيد. داشتن خلوت و تنهايي جزئي از حفظ و نگهداري اعتماد به نفس است.
گسترش ملاطفت به معني تيشه زدن به ريشه، سفت و سخت بودن نيست. شما به سفت و سخت بودن نيز احتياج داريد و مي توانيد هر دو خصلت را داشته باشيد و دليلي براي ترجيح يكي بر ديگري وجود ندارد. اما بايد جا و مكان هر يك را بشناسيد و از هر كدام در وقت مناسب استفاده كنيد. آرزومند آدم هايي هستيم كه براي خود، ارزش قائلند و خود را خلاق، صاحب صلاحيت، مهربان، درستكار و دوست داشتني احساس مي كنند.
تمرين
نقش آدم هاي سازشگر، سرزنشگر، حسابگر، گيج و همطراز را ايفا كنيد و مقايسه كنيد.

اجتماعي
اقتصاد
انديشه
سياست
فرهنگ
ورزش
هنر
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |