يكشنبه ۱۳ آذر ۱۳۸۴
نگاهي به مشكلات رفتاري و شيوه هاي تربيتي كودكان سرآمد
بچه هاي آسمان
004401.jpg
«سرآمدن بودن» ويژگي است كه هر شخص در هر سني كه باشد طالب آن است، اما از منظر كودكي تيزهوش يا سرآمد اين ويژگي زمينه ساز جدايي او از جمع است.
كودكان تيزهوش بي اين كه كودكي كنند، بزرگ مي شوند، چرا كه والدين به آنها القاء مي كنند كه «كودكي كردن» نشانه بي خردي است. آنها بزرگ مي شوند، بي اين كه لحظه اي به شيطنت و بازي انديشيده باشند؛ چون ذهن آنها دايماً درگير فراگيري بيش از توان شان بوده است؛ و بدون آن كه بدانند كي و چگونه از جمع فاصله مي گيرند، از كودكي خود يا خاطره اي ندارند و يا هر چه دارند گنگ و نامفهوم و آميخته با هيجان و استرس آموزش و بازخواست است.
اما هستند كودكان تيزهوشي كه والدين آنها به جهت آگاهي شان، كودكي را از فرزندشان دريغ نمي كنند و اجازه مي دهند او كودكي شاد باشد تا بزرگسالي سرآمد، اما افسرده. آنها همواره از فرزندشان به قدر نياز خواسته اند. آنچه در پي مي خوانيد شناسايي كودكان تيزهوش، ويژگي ها و رفتارهاي آنها و راهكارهاي مناسب جهت آموزش و پرورش صحيح كودكان تيزهوش يا سرآمد است.

كودكان ويژه
از منظري مي توان همه كودكان را ويژه دانست، چرا كه هر يك به جهت ويژگي هاي ذاتي و رفتاري خويش متفاوت از ديگري هستند؛ اما علاوه بر خصوصيات ذاتي و رفتاري، كودكان از جهت ويژگي هاي ديگري چون نژاد، مليت، فرهنگ و آداب و رسوم و... و يا ويژگي هاي اختصاصي تري چون رنگ چهره، مو، چشم و... نيز متفاوتند.
اما در بحث روانشناسي، ويژگي، تعريفي جدا از تعاريف ياد شده دارد. از ديدگاه روانشناسان، كودكان ويژه تنها دو گروه، شامل: كودكان معلول يا ناتوان و «كودكان تيزهوش يا سرآمد» هستند.
در تعريف كودكان معلول يا ناتوان آمده است: كودك معلول يا ناتوان كودكي است كه به هر شكل دچار محدوديت بوده و از بروز احساسات، عواطف و خواسته هاي خود به جهت عقب ماندگي ذهني ناتوان است. اما نوع ديگري از معلوليت، معلوليتي است كه شخص، بدون آن كه عقب مانده ذهني باشد، در انجام يكي از امور چون خواندن، نوشتن، راه رفتن، شنيدن و تكلم به جهت نقص عضو ناتوان باشد.
اما در تعريف كودكان تيزهوش يا سرآمد، چنين مي خوانيم: كودك تيزهوش، كودكي است كه در يك يا چند مهارت چون ورزش، درس و تحصيل، موسيقي، نقاشي و... سرآمده بوده و اين امور را برتر از آن چه از سن او انتظار مي رود، انجام دهد. اين برتري بايد ابتدا بدون آموزش و تنها به جهت علاقه كودك و استعداد ذاتي او ديده شده و سپس تحت تعليم قرار بگيرد.
كودكان ويژه مانند ديگر كودكان، نيازمند برآورده شدن چهار نياز اصلي خود شامل نيازهاي فيزيكي، نيازهاي آموزشي، نيازهاي عاطفي- رواني و نيازهاي اجتماعي- تفريحي هستند.
۱- نيازهاي فيزيكي؛ به معني فراهم كردن زمينه مناسب براي رشد ذهني- جسمي، رشد ماهيچه ها، استخوان ها و بخش هاي مختلف بدن است.
۲- نيازهاي آموزشي؛ شامل فراهم كردن شرايط مناسب براي آموزش مهارت هاي درسي و غيردرسي چون امور هنري و... است.
۳- نيازهاي عاطفي- رواني؛ به معناي برآوردن نيازهاي عاطفي- رواني اين كودكان در حد معقول است؛ به طوري كه رفتار والدين و اولياء مدرسه (مدارس استثنايي و مدارس ويژه كودكان تيزهوش يا استعدادهاي درخشان) نبايد كم اهميتي يا بي اهميتي و يا توجه بيش از حد را در ذهن كودكان ايجاد كند.
۴- نيازهاي اجتماعي- تفريحي؛ به مفهوم برآوردن نيازهايي مانند نياز ارتباط با اجتماع و همسالان، بازي و سرگرمي، بازديد از مراكز آموزشي، تفريحي، علمي و... است.
در اين بحث، به طور اختصاصي به بررسي كودكان «تيزهوش يا سرآمد» مي پردازيم.
علائم تيزهوشي
به عقيده روانشناسان، ظرافت رفتار با كودكان تيزهوش، از آن جهت مهم است كه اين كودكان به جهت بهره هوشي بالا از سطح شعور و آگاهي بالاتري نسبت به همسالان خود بهره مند بوده و درك و فهم بالايي از مسايل اجتماعي داشته و زير و بم هاي رفتاري ديگران را به خوبي درك مي كنند.
تا مدت ها مي پنداشتند فقط كودكاني در زمره كودكان تيزهوش قرارمي گيرند كه از جهت درسي و آموزشي موفق بوده و در كلاس سرآمد ديگران باشند. اما اكنون معتقدند كودكاني كه در هر مهارتي سرآمد بوده و آن مهارت را برتر از همسالان خود انجام مي دهند، مي توانند در زمره كودكان تيزهوش قرار بگيرند. به عبارت ديگر، كودكي كه از جهت فعاليت هاي هنري يا ورزشي سرآمد است؛ تيزهوش محسوب مي شود.
روانشناسان چند ويژگي را، نشانه تيزهوشي مي دانند. در بعضي كودكان همگي ويژگي يا نشانه و در بعضي ديگر تعداد كمتري از اين ويژگي ها ديده مي شود، اما حداقل بايد ۳ نشانه در كودك ديده شود تا كودك در زمره كودكان تيزهوش قرار بگيرد. اين ويژگي ها عبارتنداز:
۱- شروع فعاليت هاي فيزيكي و بلوغ زودرس عقلي بسيار زودتر از همسالان خود؛ كودك تيزهوش بسيار زودتر از زمان مقرر راه رفتن، صحبت كردن، گوش كردن به راديو و تلويزيون و واكنش نشان دادن به كارتون ها يا برنامه هاي ويژه خردسالان و مطالعه كتاب و... را آغاز مي كند. توجه كنيد در شروع اين فعاليت ها نبايد اجباري به كار گرفته شده باشد.
۲- برانگيخته شدن سريع حس كنجكاوي و توجه ويژه به مسايل و اتفاقات اطراف؛ كودكان تيزهوش درك و فهم دقيقي از مسايل داشته و زودتر از همسالان خود به مسايل و موضوعات حساسيت نشان مي دهند. مثلاً تنها با تغيير لحن والدين ناراحت يا خوشحال مي شوند؛ اين ويژگي حتي در دوران نوزادي نيز ديده مي شود.
۳- علاقه شديد به مطالعه كتاب، به ويژه كتاب هاي مرجع چون دايره المعارف ها، اطلس ها، زندگينامه اشخاص (بيوگرافي) داشته و از فرهنگ لغت براي يافتن معني كلمه ها چه به زبان مادري و چه به زبان دوم به كرات استفاده مي كنند.
۴- علاقه شديد به نوشتن يا سراييدن شعر؛ اين كودكان مهارت ويژه اي در نوشتن متون ادبي يا سراييدن شعر دارند.
۵- فراگيري سريع؛ اين كودكان به سرعت هر چه را كه به آنها بياموزيد، فرا مي گيرند.
۶- مهارت در برقراري ارتباط با ديگران؛ كودكان تيزهوش اجتماعي بوده و اغلب بزرگ تر از سن خود رفتار كرده و صحبت مي كنند.
مشكلات و ناهنجاري هاي كودكان تيزهوش
تفاوت عمده كودكان تيزهوش با ساير كودكان، تفاوت در تفكر آنهاست. آنها با وجود كودكي، بزرگ مي انديشند و همين نكته، سرآغاز رفتار نامناسب والدين و اوليا مدرسه با آنهاست؛ چرا كه فراموش مي كنند اين كودكان در مقايسه با همسالان خود عاقل و منطقي اند، نه در مقايسه با والدين خود!
كودكان تيزهوش اغلب مي پندارند علاقه والدين و آموزگاران   و... به آنها تنها به دليل برتري آنهاست. بدون اين ويژگي كسي به آنها توجهي ندارد؛ بنابراين گاه سعي مي كنند با پنهان كردن استعداد خود- اگر موفق بشوند- رفتار واقعي ديگران با خود را محك بزنند.
روانشناسان مهم ترين مشكلات و نابهنجاري هاي كودكان تيزهوش را به اين شرح مي دانند:
۱- تمارض؛كودكان تيزهوش براي آن كه همچون همسالانشان با آنها رفتار شود، اغلب تمارض مي كنند. آنها سعي مي كنند تا عملاً دير فرا بگيرند، دير پاسخ بدهند، اشتباه بخوانند يا اشتباه بنويسند، اشتباه صحبت كنند از آموزگار يا والدين سرپيچي كنند تا والدين و آموزگار مانند كودكان معمولي با آنها رفتار كنند.
۲- عقب نشيني؛ شيوه اي براي مقابله با تنهايي و تمايز. اين كودكان به جهت توانايي در سخنوري، حل مسايل و مشكلات، پذيرش مسئوليت و انجام آن به نحو احسن و... در مدرسه و ميان همسالان خود و يا حتي در منزل شاخص مي شوند؛ اما بهاي سنگيني را براي اين تفاوت و تمايز مي پردازند، چرا كه دوستان و حتي خواهر و برادر آنها به تدريج از آنها كناره مي گيرند و اين براي كودكان تيزهوش خوشايند نيست.
گاه حتي همسالان دست به آزار و اذيت اين كودكان مي زنند و ناخواسته و گاه آگاهانه باعث كناره گيري آنها از جمع مي شوند.بنابراين كودكان تيزهوش با عقب نشيني و پنهان كردن استعدادهاي خود، سعي در برقراري ارتباط با ديگران دارند. اما متأسفانه گاه والدين و آموزگاران با شاخص كردن كودك، او را از جمع دور كرده و او را به كودكي گوشه گير و تنها تبديل مي كنند.
۳- به پا كردن جنجال و جر و بحث؛ والدين و آموزگار، كودك تيزهوش را از هر گونه رفتار كودكانه و ويژه سن كودكي نهي مي كنند و دايماً اين عبارت را تكرار مي كنند كه، «كسي كه هوش سرشاري دارد، نبايد شيطنت كند. بايد با ديگران با منطق رفتار كند.» اما آنها فراموش كرده اند كه او كودكي بيش نيست. از اين رو اغلب كودكان تيزهوش به همسالان و حتي با خواهر و برادر بزرگتر خود جر وبحث كرده و سعي در برپا كردن جنجال و سر و صدا دارند؛ آنها اين حركت را نوعي ابراز وجود مي دانند و دوست دارند به اين ترتيب كودكي خود را ثابت كنند.
۴- پويايي كه اغلب با شكست و سرخوردگي همراه است؛ كودك تيزهوش همواره در معرض سردرگمي، كلافگي، دلزدگي و... قرار دارد؛ چرا كه مباحث درسي و فعاليت هاي كلاسي اغلب پاسخگوي نيازهاي او نيست.
كودكان تيزهوش همواره در جستجوي گزينه  پنجم هستند! به اين معنا كه حتي در آزمون هاي درسي همواره ابعاد مختلفي از سؤال را بررسي مي كنند و متفاوت از ديگران به سؤال پاسخ مي دهند.
۵- ناآرامي و بي قراري، صفتي دائمي؛ هوش و استعداد بالا، عاملي جهت ناآرامي كودك- در اغلب موارد و نه هميشه- است؛ چرا كه اين ويژگي كودك را تشنه كشف، دانستن و تلاش مي كند. در واقع انرژي نهفته اين كودكان به جاي آن كه دائماً شيطنت شود، بايد در مسير صحيح قرار گيرد تا حس كنجكاوي آنها را سيراب كند.
تنوع سرگرمي يكي از نكاتي است كه بايد به خاطر سپرده شود. اغلب اين كودكان حداكثر تا ۴۵ دقيقه مي توانند از بازي يا سرگرمي خاصي لذت ببرند و پس از سپري شدن اين مدت، در جستجوي سرگرمي ديگري هستند.
۶- انتخاب و آزادي، دو حس ذاتي كودكان تيزهوش است.كودكان سرآمد نمي توانند مانند ديگران در قالب هاي رفتاري ويژه فرو رفته و از جمع و اجتماع اطاعت كنند. اگر انتخاب و آزادي عمل اين افراد سلب شود، به افرادي افسرده، كلافه، عصبي و ناآرام تبديل مي شوند و گاه رفتار آنها به لجبازي و سركشي تعبير مي شود.
۷- توقع بيش از اندازه از خويشتن؛كودكان سرآمد بيش از آنچه بايد، از خود انتظار دارند و دستيابي به يك يا دو موفقيت هر چند چشمگير آنها را سيراب نمي كند. آنها به سرعت از هر موفقيتي مي گذرند و دايماً در جستجوي موفقيتي ديگر هستند. آنها به سرعت دلزده مي شوند- از همه چيز و همه كس- و اگر نتوانند چيزي يا كسي را جايگزين كنند، دچار افسردگي مي شوند. اين حالت به وضوح در جوانان و نوجوانان با هوش حتي بيش از كودكان سرآمد ديده مي شود.
چه بايد كرد؟
در اولين قدم بايد فراموش نكنيم كه كودك باهوش، هنوز يك كودك است و مانند همسالان خود نيازمند محبت و تشويق به جاي والدين است. بايد به او بفهمانيم كه محبت ما به جهت استعداد ويژه او نيست، بلكه او را به خاطر آن كه فرزندمان است، دوست داريم. اين احساس كه او را به خاطر خودش دوست داريم به كودك اطمينان مي دهد كه اگر زماني با شكست يا عدم موفقيتي روبه رو شد، همه چيز را تمام شده نبيند.
از او به اندازه سن او و نه به اندازه استعداد ويژه او انتظار داشته باشيم. هر چند او درك و فهمي به مراتب بالاتر از همسالانش دارد اما او فرزند و كودك ماست.
او نيز مانند ساير كودكان نيازمند تشويق و دريافت هديه است. دوست دارد در مقابل نمرات درخشان و يا رفتارهاي نيكو تشويق شود. اغلب والدين به جهت توقع بالايي كه از اين كودكان دارند، موفقيت هاي آنها را عادي جلوه داده و آنها را تشويق نمي كنند و باعث سرخوردگي كودك مي شوند.
به تمارض هاي او پاسخ نداده و توجه نكنيد. اگر مي بينيد كه به عمد كاري را انجام نمي دهد، درسي را فرانمي گيرد و يا در خواندن و نوشتن و... عمداً اشتباه مي كند، به هيچ وجه با او دعوا نكنيد. مانند كودكان ديگر درس را مجدداً براي او توضيح بدهيد؛ به كم شدن نمره او درست مانند ديگر كودكان واكنش نشان دهيد و بگذاريد او خودش اشتباهش را جبران كند، اما دقت كنيد كه اين واكنش ها تمارض است يا او واقعاً نكته اي را متوجه نشده است: آموزگار وي، بهترين راهنماي شماست.
اگر مي بينيد دوست ندارد بين همسالان خود در مدرسه، در جمع فاميل و دوستان و... مطرح شود، از موفقيت هاي او تعريف نكنيد.احساس متمايز بودن از ديگران، برقراري ارتباط با آنها را مشكل مي كند و گاه براي فرار از آزار و اذيت همسالان، كودك شيوه  ديگري چون تنبلي و... را در پيش مي گيرد.اگر براي جلب توجه، جنجال و جر و بحث به راه مي اندازد، اصلاً توجه نكنيد. كودكان به خوبي مشكلاتشان را حل مي كنند. فقط از دور نظاره گر باشيد.
با والدين دوستان فرزندتان برنامه  هاي تفريحي- علمي ترتيب بدهيد. حضور در جمع دوستان براي اين كودكان بسيار عالي است. از سوي ديگر مي توانيد رفتار فرزندتان را در جمع دوستانش ارزيابي كنيد و به نقاط ضعف و قوت او پي ببريد.
با والدين دوست يا دوستان نزديك فرزندتان ارتباط حضوري يا تلفني داشته باشيد و از اوضاع مدرسه، رفتار اولياي مدرسه، رفتار كودكان با يكديگر و... صحبت كنيد.
با اولياي مدرسه، به ويژه آموزگاران فرزندتان ارتباطي فراتر از جلسات اوليا و مربيان داشته باشيد. رفتار كودكان سرآمد دايماً بايد به طور غيرمستقيم كنترل شود.
مقايسه را كنار بگذاريد و او را با هيچ يك از دوستان و يا خواهر و برادرش مقايسه نكنيد. اين حس، حس ناخوشايندي است، چون بين او و ديگران فاصله مي اندازد. بعضي از والدين عادت دارند كه دايماً او را با ديگران سنجيده و بگويند «تو باهوشي، نبايد چنين رفتاري داشته باشي.» فراموش نكنيد او بيش از هر چيز كودك است.
از والدين موفقي كه فرزند يا فرزندان تيزهوش دارند كمك بگيرند؛ ببينند رفتار آنها با فرزند تيزهوششان چگونه بوده كه اكنون فرزند آنها به جواني موفق تبديل شده است.
از كتاب هاي معتبر علمي كه در اين زمينه مطالبي دارند، استفاده كنيد.
- هر چند كودك شما باهوش و سرآمد است، اما براي انجام برنامه هاي مختلف به ويژه كلاس هاي فوق برنامه هم او گنجايشي دارد. اگر كودكان عادي پس از گذشت يك ساعت و يا رفتن به يك كلاس فوق برنامه خسته مي شوند، او پس از يك ساعت و نيم و رفتن به دو كلاس فوق برنامه خسته مي شود؛ پس از او نخواهيد كه بي وقفه تلاش كند. فراموش نكنيد او كودكي بااستعداد است، نه رباتي فرمانبر .
ترجمه: مهتاب صفرزاده خسروشاهي
منبع: مركز مطالعات اجتماعي و روانشناسي دانشگاه كلورادو (آمريكا)

سايه روشن
فقر كودكان در كشورهاي در حال توسعه
ترجمه : نرگس زحمتي
در سال ۲۰۰۳ اعضاي مركز پژوهش  بين المللي فقر، نمونه اي از گسترده ترين پيمايش را در مورد كودكان ۴۶ كشور در حال توسعه به پايان رساندند.
گزارش اين پيمايش كه توسط يونيسف تهيه شد و به وسيله انتشارات پاليسي(policy) منتشر شد، معرف نخستين سنجش علمي فقر كودكان در كشورهاي در حال توسعه است. اين گزارش نشان مي دهد كه بيش از يك ميليارد كودك به شدت از نيازهاي اساسي انساني محروم هستند و ۶۷۴ ميليون كودك در شرايط فقر مطلق زندگي مي كنند.
از لحاظ داشتن بالاترين ميزان كودكان بسيار محروم از سرپناه، آب، تعليم و تربيت و بهداشت تفاوت هاي معناداري ميان ساير نواحي با منطقه  صحراي آفريقا وجود دارد. از لحاظ جنسيت به ويژه در ارتباط با تعليم و تربيت نيز تفاوت معناداري در اين نتايج ملاحظه مي شود. در منطقه خاورميانه و آفريقاي شمالي احتمالاً كودكان، ۶۰ درصد بيشتر دچار محروميت تحصيلي هستند.
يافته هاي اساسي
بيش از يك ميليارد كودك(بيشتر از نيمي از كودكان كشورهاي در حال توسعه) از محروميت شديد از نياز اساسي انساني و بيش از يك سوم كودكان(۶۷۴ ميليون نفر) از فقر مطلق(دو يا چند محروميت شديد) رنج مي برند و در سكونتگاه هايي با بيش از ۵ نفر در هر اتاق يا سكونتگاه هايي كه كف گلي دارند زندگي مي كنند. همچنين بيش از نيم ميليارد كودك(۳۱ درصد) به توالت دسترسي ندارند و نزديك نيم ميليارد كودك(۲۵ درصد) به راديو، تلويزيون، تلفن يا روزنامه ها در منزل دسترسي ندارند. همچنين مشخص شده بيش از ۲۰ درصد از كودكان(نزديك به ۳۷۶ ميليون نفر) از منابع آب آشاميدني ناسالم(چاه) استفاده مي كنند و يا براي دسترسي به آب بايد بيشتر از ۱۵ دقيقه پياده روي كنند. بررسي ها حاكي از آن است كه بيش از ۱۵ درصد كودكان زير ۵ سال در جهان در حال توسعه به شدت دچار سوء تغذيه هستند كه بيشتر از نيمي از آنها (۹۱ ميليون كودك) در آسياي جنوبي قرار دارند. و جالب توجه اينكه ۲۶۵ ميليون كودك (۱۵ درصد) در برابر بيماري ها واكسينه نشده اند يا مبتلا به بيماري جديدي شده  اند كه باعث اسهال مي شود و به هيچ گونه وسايل پزشكي يا درماني دسترسي نداشته اند. از سوي ديگر ۱۳۴ ميليون كودك در سنين ۱۸-۷ سال(۱۳ درصد) به شدت از لحاظ تعليم و تربيت محروم هستند به طوري كه هرگز به مدرسه نرفته اند.
از لحاظ ميزان محروميت، هم در درون و هم بين مناطق تفاوت هايي وجود دارد. منطقه صحراي آفريقا بالاترين ميزان محروميت شديد را با توجه به ۴ شاخص(محروميت شديد از سرپناه، آب، تعليم و تربيت و بهداشت) از ۷ شاخص دارد. با اين حال در اين منطقه محروميت شديد از آب بين ۱۹ تا ۹۰ درصد متغير مي باشد. اما كودكان مناطق روستايي نسبت به كودكان شهري احتمال خيلي بيشتري دارد كه به شدت دچار محروميت شوند. اين موضوع به ويژه در مورد محروميت شديد از تسهيلات بهداشتي وجود دارد. همچنين تفاوت هاي بسيار مهمي از لحاظ جنسي در مورد دختران است؛ چرا كه احتمال بيشتري دارد از لحاظ تحصيلي به شدت محروم باشند. اين مسأله به ويژه در خاورميانه و آفريقاي شمالي ديده مي شود، جايي كه اين دختران در مقايسه با پسران سه برابر بيشتر احتمال دارد كه هرگز به مدرسه نرفته باشند.
در هر صورت راهبردهاي ضد فقر بايد به شرايط محلي عكس العمل نشان دهند؛ راه حل هاي عمومي براي محو فقر كودكان، موفقيت آميز نخواهد بود. بعيد است كه بسياري از اهداف توسعه هزاره سازمان ملل(UNMD) با توجه به تضعيف تعهدات بين المللي در خصوص كمك براي توسعه محقق شوند.
يافته هاي اين پژوهش نشان مي دهد كه بايد بر زيرساخت اساسي و خدمت اجتماعي براي خانواده  كودكان به ويژه در رابطه با سرپناه و تسهيلات بهداشتي در نواحي روستايي تأكيد قابل ملاحظه اي شود. يك صندوق سرمايه گذاري بين المللي براي پرداخت هزينه هاي مربوط به طرح هاي ملي در خصوص رفاه كودكان به صورت نقدي يا غيرنقدي به ايجاد انگيزه جهت احقاق سريع حقوق بسياري از كودكان در خصوص امنيت اجتماعي و استاندارد زندگي شايسته كمك خواهد كرد.

اجتماعي
ادبيات
اقتصاد
انديشه
سياست
فرهنگ
ورزش
|  ادبيات  |  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |