شنبه ۳ دي ۱۳۸۴
مهمتر از آنچه كه فكرش را مي كنيد!
بازي را جدي بگيريد!
عكس: شهيدمحمد كربلايي احمد
005172.jpg
سالهاي اوليه زندگي كودكان، زمان بسيار مناسبي است براي اينكه آنها چگونه آموختن را فرا گيرند و هيجان دروني خود را براي ادامه اين آموختن ها در زندگي آينده، پايه ريزي كنند.
تجربه هايي كه در هنگام بازي كردن، كسب مي شود، در سنين زير ۶ سال، نقش مهمي در چگونگي يادگيري و شناخت تمامي مواردي كه به زندگي روزمره مربوط است، ايفا مي كند.
كودكان اغلب، روشي براي بازي كردن با هر چيزي كه در اطرافشان قرار دارد، پيدا مي كنند.
چرا بازي كودكان، اهميت فوق العاده اي دارد؟ چگونه بازي با پازل ها و اشياء رنگي، براي يادگيري كودكان در تمام زندگيشان مفيد خواهد بود؟
يادگيري فعال، هم در كودكان و هم در بزرگسالان بسيار آسان تر و مؤثرتر است. در بزرگسالان، براي درك ايده ها و يادگيري بسياري از كارهاي جديد،  استفاده همزمان از فعاليت علمي و به كارگيري فكر، بسيار كمك كننده خواهد بود. به عنوان مثال، كسي كه همزمان با شركت در كلاسهاي رانندگي، عملاً رانندگي مي كند، از كسي كه فقط در كلاس آموزشي شركت مي كند و يا راهنماي عملي مطالعه مي كند، بسيار سريع تر در يادگيري فعاليت رانندگي موفق مي شود. روش يادگيري در كودكان نيز بسيار به اين مورد شبيه است. با اين تفاوت كه آنها آنقدر كوچكند كه نمي توانند راهنماي عملي مختلف را بخوانند، بنابراين فعاليت عملي براي آنها بسيار مهمتر از بزرگترهاست. بسياري از والدين هنگامي كه نام «بازي» را مي شنوند، كودكشان را در حال خط خطي كردن با مداد شمعي، دويدن در فضاي آزاد و يا هوا كردن بادبادك در آسمان، به ياد مي آورند. به هر حال، بازي مهمتر از آن چيزي است كه به نظر مي رسد. بهتر است به جاي به كار بردن واژه بازي، از عبارت «يادگيري عملي» استفاده كنيم. عبارتي كه نشان مي دهد، بازي چقدر مي تواند در دوران كودكي تأثيرگذار باشد.
در حين بازي، كودك اشياء را لمس مي كند، آنها را جابه جا مي كند و از اين طريق كشف مي كند كه كدام كارها را مي تواند انجام دهد و كدام را نه؟ اگر مجموعه اي از لگوهاي مختلف در كف اتاق ريخته شده باشد، يك نوزاد مي تواند آنها را بلند كرده و در دستانش نگه دارد، يك كودك نوپا مي تواند لگوها را روي يكديگر بچيند و يك كودك پيش دبستاني قادر خواهد بود رنگ هاي هر كدام از لگوها را نام برده و آنها را بشمارد. هر سه گروه سني، اين فعاليت ها را از طريق بازي، فرا گرفته اند. با جابجايي لگوها و توجه به اينكه بزرگترها و كودكان ديگر، چگونه با آنها بازي مي كنند، كودكان سريع تر ياد مي گيرند.
بازي زمان خاصي ندارد. كودكان هر گاه بازي كنند، توانايي يادگيري نيز دارند. از آنجايي كه هيچ گونه فشاري براي موفق شدن و يا عدم شكست در بازي وجود ندارد، آنها مي توانند چيزهاي زيادي ياد بگيرند. نبود استرس و فشار به اين علت است كه هيچ راهنماي عملي و يا قانوني وجود ندارد كه بگويد آيا كودكان دارند با روشي درست بازي مي كنند يا خير؟ هرگاه كودكي احساس كند قادر به انجام كاري است كه قبلاً نمي توانسته آن را انجام دهد، آموختن را تجربه كرده و از آن پس مي خواهد كارهاي مشكل  تر را نيز فرا گيرد.
باور داشته باشيد يا نه! بازي مي تواند، بيشترين فعاليت آموزشي باشد كه كودك شما تا به حال در آن شركت كرده است. از طريق بازي، فعاليت هاي اجتماعي و استعدادهاي فكري كودكان، گسترش مي يابد. آنها ياد مي گيرند، چگونه از پس احساسات مختلف خود برآيند، توانايي هاي فيزيكي آنها بهبود خواهد يافت و خودشان را بيشتر مي شناساند.
وقتي كودك شما در حال بازي است، هيچ نگراني خاصي براي آن چيزهايي كه قرار است ياد بگيرد، ندارد! براي او، بازي بدون يادگيري، واقعاً غيرممكن است. وقتي كودكان از روش بازي خود خسته شدند، سبك بازي را تغيير داده و روند يادگيري را ادامه مي دهند.
در اينجا رهنمودهايي ارائه مي شود تا شما بتوانيد محيطي مناسب و شاد جهت بازي كودكان خود فراهم نمائيد:
- كودك خود را بشناسيد. توجه كنيد كه او دوست دارد چه كارهايي را انجام دهد. معمولاً در مورد چه موضوعاتي سؤال مي كند. شما احساس مي كنيد در چه زمينه هايي نياز به كسب تجارب بيشتري دارد. ايده هايي براي بازي پيدا كنيد كه بر روي زمينه هاي مورد نظر، تأثير داشته باشد. براي مثال اگر او از تراكتور خوشش مي آيد، پازل هايي در مورد آن برايش تهيه كنيد.
- زمان كافي براي بازي كردن، در اختيار كودكتان قرار دهيد. سعي كنيد از بازي به عنوان جايزه اي براي خوردن سبزيجات، مرتب كردن اتاق و... استفاده نكنيد. زماني كه براي بازي در نظر گرفته مي شود بايد بيشترين وقت از زندگي روزمره را شامل شود. بازي ها، بسيار شبيه كارهاي روزمره هستند. انجام روزانه بازي به اندازه حضور كودك در جمع همسالانش، اهميت دارد.
- توجه كنيد، كودكتان چگونه راه حلي براي مشكلاتي كه در بازي پيش مي آِيد، پيدا مي كند. نوزادان خيلي زود از بازي خسته مي شوند، بهتر است در بازي همراهيشان كنيد و يا راه هاي جديد بازي كردن را نشان دهيد.
- روش هاي متعدد بازي را در اختيار كودك قرار دهيد. زمينه هاي متعددي جهت سرگرم كردن كودكان وجود دارد مانند: داستانها، تماشاي تصاوير كتابها و هنرهاي دستي، سرود خواني، ماسه بازي، خمير بازي، آب بازي، بازي هاي خيالي، بازي هاي آموزشي، بازي در هواي آزاد. هر قدر تنوع بازي هاي كودكان بيشتر باشد،  يادگيري آنها آسان تر خواهد بود.
- موادي سالم براي بازي كردن در اختيار كودك قرار دهيد. اين مواد مي تواند از وسايل موجود در خانه تهيه شود.
- با والدين ديگر صحبت كنيد و ببينيد آنها چطور با كودكشان بازي مي كنند.
- قوانيني كه كودك در عين بازي بايد رعايت كند، تا آنجا كه امكان دارد، محدود نمائيد. هر قدر اين قوانين بيشتر باشد، كودك كمتر احساس مي كند كه در حال بازي است و بيشتر فكر مي كند در حال انجام كارهايي است كه ديگران به او مي گويند، آنها را انجام دهد.
- اگر كودكتان نمي خواهد بازي كند، او را مجبور به اين كار نكنيد. در اين صورت بازي ديگر خوشايند نبوده و مانند كارهاي روزمره از روي عادت انجام مي شود.
- فكر نكنيد، شما بايد در بازي كردن با كودك خود، استاد باشيد. كودكان تنها برايشان كافي است كه در حين بازي با شما بسيار ذوق زده شده و احساس هيجان كنند، در اين صورت مهم نيست، چقدر كارهاي شما غيرمنطقي و احمقانه به نظر برسد.
سلن سيونكي
ترجمه: سميه صيادي فر

راه زندگي
ترس كودكان
005226.jpg
همه كودكان در چند مقطع سني در زندگيشان دچار ترس و وحشت مي شوند و اين معمولاً يك بخش طبيعي از رشد آنها محسوب مي گردد. اين ترس ها در صورتي غيرطبيعي هستند كه به صورت دائمي و به مدت طولاني در كودك باقي مانده و يا ذهن كودك را به طور كامل اشغال كنند، كه اين ترس در تمام فعاليت هاي عادي آنها مداخله داشته و تأثير مي گذارد و اگر كودك نتواند از آن رهايي يابد مبتلا به بيماري تشويش كه همان ترس بي مورد و بي اساس است مي گردد. آيا ترس بي اساس به سن و سطح رشدي كودك بستگي دارد؟!
براي مثال در يك كودك ۲ ساله ترس از نشستن روي قصري (لگن بچه) طبيعي است ولي در يك كودك ۸ ساله همان ترس كاملاً غيرعادي و بي اساس مي باشد.
كودكان نوپا معمولاً از چيزهايي مانند تنهايي (جدا شدن از پدر يا مادر) اصوات آزاردهنده، زمين خوردن، حيوانات و حشرات، استفاده از قصري، حمام كردن و تاريكي هنگام خواب مي ترسند.
ترس در ميان كودكان پيش دبستاني شامل ترس از حيوانات و حشرات، غول ها و ارواح، گم شدن، طلاق، از دست دادن پدر يا مادر و تاريكي هنگام خواب مي باشد.
كودكاني كه تازه به مدرسه مي روند از چيزهايي مي ترسند مانند تنهايي، بعضي صداها، زمين خوردن، ورود به مكان جديد (به خصوص ورود به مدرسه) و تاريكي هنگام خواب در كودكان كوچك تر و وازدگي هاي اجتماعي، جنگ، فضاهاي جديد و ترس از دزد در كودكان بزرگ تر. نوجوانان (كه به سن بلوغ رسيده اند) معمولاً از دزد، موقعيت هاي جديد (مثل رفتن به دانشگاه و...) جنگ، طلاق و روابط غيرمعمول واهمه دارند و مي ترسند.
اين قبيل ترس ها در كودكان در تمام گروه هاي سني در بعضي دوران از زندگيشان ممكن است افزايش يابد: حضور يك فرزند جديد در خانواده، نقل مكان از خانه اي به خانه ديگر، طلاق و غيره. حتي بعضي اوقات بعد از وقوع يك اتفاق تحريك كننده، ترس در كودكان تقويت مي گردد مثلاً افتادن در آب، سوختن بر اثر تماس با يك شيء داغ يا فرار كردن از يك سگ، بعضي كودكان نسبت به كودكان ديگر بيشتر مي ترسند و اين بستگي به روحيات و خلق و خوي آنها دارد. والديني كه هميشه نگران و در تشويش به سر مي برند و يا زود در مقابل هرچيز عكس العمل نشان مي دهند، فرزندانشان اغلب داراي همان روحيات هستند و هميشه در ترس و واهمه قرار دارند.
چگونگي برخورد با ترس در كودكان
- هرگز احساسات و ترس در كودك را بي ارزش نشماريد و هيچ موقع به خاطر ترسيدنش او را تحقير نكنيد و بدانيد كه بي توجهي به چيزهايي كه او را مي ترساند كمكي به حل مشكل نمي كند.
- از او بخواهيد علت ترسش را بگويد و در باره آن با او صحبت كنيد، اين راه در صورتي كه ترس كودك ناشي از وقوع يك اتفاق تحريك كننده باشد، بسيار مفيد است.
- بيش از حد لزوم از او مواظبت نكنيد و اجازه بدهيد او خودش از چيزهايي كه مي ترسد دوري كند و كودك را هيچ وقت به انجام دادن كارهايي كه از آن واهمه دارد وادار نكنيد.
- بيش از حد عكس العمل نشان ندهيد زيرا توجه زياد شما باعث تقويت ترس در كودك مي شود.
- به كودك دلداري دهيد تا ياد بگيرد بر ترسش مسلط گردد. براي مثال اگر او از رفتن به يك مدرسه جديد مي ترسد، بايد با او همدردي كنيد و برايش توضيح دهيد، به عنوان مثال بگوييد «من مي دانم كه از رفتن به اين مدرسه هراس داري و شايد از اين كه دوستان جديدي پيدا مي كني نگران هستي ولي من فكر مي كنم در آن لحظه احساس خيلي بهتري خواهي داشت.»
با او در مورد چيزهايي كه او را مي ترساند گفت وگو كنيد. به او يادآوري كنيد كه قبلاً هم دوستان جديد زيادي پيدا كرده بود و او را تشويق كنيد كه به مدرسه برود. راه حل مفيد ديگر اين است كه شما برايش نقش بازي كنيد كه چه طور با مردم روبه رو شود و خودش را معرفي كند.
- يادش بياوريد كه قبلاً هم در يك زماني از چيزي مي ترسيده و بعد از مدتي ترسش ريخته و ديگر از آن نمي ترسد.
- به او قوت قلب بدهيد و به او كمك كنيد تا با ترس روبه رو شود. در ضمن در يك دوره طولاني، صلاح نيست دائم به او ياد بدهيد كه از هر چيزي كه مي ترسد دوري كند.
سرانجام اگر ترس تبديل به يك بيماري شود و به هيچ طريقي نتوان ترس را از بين برد مخصوصاً اگر در رشد و فعاليت هاي روزمره كودك تأثير بگذارد، مي بايست به يك روانپزشك كودك جهت درمان مراجعه كنيد.
ترجمه: مريم محمدي ورنوسفادراني
منبع: www.keepkidshealthy.com

اجتماعي
اقتصاد
انديشه
سياست
علم
ورزش
هنر
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  علم  |  ورزش  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |