ايران
امور تربيتي و چالش هاي پيش رو
شش نكته قابل تأمل درباره راه اندازي دوباره امور تربيتي
امور تربيتي از زمان تأسيس آن به همت شهيدان رجايي و باهنر، با فراز و نشيب هاي فراواني روبه رو بوده است، ولي هيچ گاه مدرسه خالي از فعاليتهاي پرورشي نبوده و نمي توان تصور كرد كه مدرسه بدون فعاليتهاي پرورشي به اهداف تعليم و تربيت خود دست خواهد يافت.
اهداف تربيتي از قبيل تعميق باورها و رفتارهاي ديني، رشد فضائل اخلاقي، تقويت مهارتهاي زندگي، تقويت روحيه علاقه مندي به مشاركت در كارها و نيز تقويت روحيه علاقه مندي به جلوه هاي هستي، طبيعت و محيط زيست، تنها با خواندن چند كتاب و حفظ آن براي نمره گرفتن و موفقيت در امتحان، ممكن نيست و نمي توان انتظار داشت كه اين اين گونه آموزش در باور و رفتار دانش آموزان تأثير داشته است؛ بلكه تنها در آزمايشگاه ها و كارگاه هاي مخصوص به خود مي توان اميدوار براي تحقق اهداف تربيتي شد. چنان كه براي فهم و درك درست از آموخته هاي دروسي مانند فيزيك، شيمي، زيست، حرفه و فن و ... نياز به آزمايشگاه و كارگاه است، مسائل مربوط به تربيت نيز كارگاه و آزمايشگاه خود را طلب مي نمايد.
دانش آموزان مسئوليت پذيري، مشاركت جويي، داشتن روح همكاري و سازگاري را تنها در ميدان عمل مي توانند آموزش ببينند. رفتن به اردوهاي هدفمند و شركت در جلسات و تشكل هاي دانش آموزي از قبيل انجمن هاي علمي ادبي فرهنگي هنري ورزشي به آنها اين امكان را مي دهد تا در عمل چگونگي همكاري و مشاركت در ميان ديگران را بياموزد.
تشويق به انجام اعمال ديني و اعتقادي، بدون حضور در نمازخانه و مراسم مذهبي چگونه ممكن است؟ و نيز آيا مي توان انتظار داشت دانش آموزان بدون داشتن كتابخانه مجهز و بدون شركت در مسابقات علمي، فرهنگي، هنري به خلاقيت و پژوهش پرداخته و استعدادهاي خود را شكوفا كنند؟
متوليان امر تعليم و تربيت تنها با اعتقاد راسخ به اين امور مي توانند به اهداف تربيتي دست يابند و همچنين رسيدن به اهداف تربيتي در گرو انجام فعاليتهاي پرورشي هدفمندي است كه در آن انتظارات با امكانات آموزش و پرورش مطابق باشد. اگر مسئوليت انجام تمام فعاليتهاي فوق برنامه و پرورشي بر عهده يك نفر قرار گيرد، عملاً به سمتي رفته ايم كه ساليان سال است مربيان با آن دست به گريبان هستند و مورد انتقاد درست و غلط ديگران نيز قرار مي گيرند. در حال حاضر ابزارهاي لازم و مناسب براي فرهنگ سازي وجود ندارد و يا مشخص و معلوم نيست. ابزار و امكانات فعلي و ساختار تشكيلاتي كنوني ما را به منزل مقصود نمي رساند. همچنين براي حضور فعال و پررنگ مواردي مانند مشخص نمودن متوليان فعاليتهاي پرورشي با توجه به گستردگي آن در مدارس و تعريف مشخص و كامل از امور تربيتي و فعاليتهاي آن و نيز تعيين تعداد مربيان در مدارس با توجه به انتظارات ضروري به نظر مي رسد و بدون در نظر گرفتن مواردي از اين قبيل، شروع مجدد فعاليتهاي معاونت پرورشي با چالش هاي جدي روبه رو خواهد شد.
براي رسيدن به اهداف تربيتي، تجارب ساليان گذشته آموزش و پرورش پس از پيروزي انقلاب اسلامي را چراغ راه آينده قرار داده و سعي كنيم با در نظر گرفتن موارد زير، دچار معضلات و مشكلات نشويم:
اعتدال: افراط و تفريط دو واژه اي هستند كه انسانها هميشه در گرداب آن افتاده و به گمراهي كشيده مي شوند. در بسياري از فعاليتهاي پرورشي سابق اين افراط و تفريط مشاهده مي شد.
آموزش: بيش از اجراي هر برنامه اي در مدارس، ضروري است مربيان پرورشي و مجريان برنامه، آموزش لازم را ديده و توجيه كامل شده باشند. به طور مثال يكي از علل عدم موفقيت كلاس هاي پرورشي در دوره راهنمايي تحصيلي، عدم توجيه و آموزش نديدن مربيان پرورشي بوده است، به طوري كه مربيان تاكيد داشتند كه كلاس هاي پرورشي مانند ساير دروس تحصيلي، نمره مخصوص به خود داشته باشد، در صورتي كه ماهيت كلاس پرورشي بر آن بود كه دانش آموزان بدون هيچ گونه دغدغه اي براي نمره، در كلاس فعالانه شركت كنند.
كيفيت، نه كميت: فعاليتهاي پرورشي اگر به خوبي انجام نگيرد، فاجعه است، چرا كه ضرر آن بيشتر از انجام ندادن آن است. در تربيت هدايت تك تك افراد مدنظر است و اگر مثلاً اجراي مسابقه اي به خاطر كمبود مكان يا نبود داور متخصص آن رشته و يا عوامل ديگري باعث گردد تا دانش آموزي به حق خود نرسد، نه تنها خلاقيت و استعداد او را از بين برده ايم، بلكه حس تنفر و ... را در او ايجاد مي كنيم.
اختصاص بودجه: اگر اهداف تربيتي را باور داريم، مي بايست پيش از انجام هر فعاليتي بودجه آن در نظر گرفته شود، بدون بودجه، فعاليت هاي پرورشي بي محتوا و كم رنگ خواهد شد.
جدي گرفتن طرح ها: يكي از طرح هايي كه در آموزش و پرورش شهر تهران در سالهاي گذشته مطرح گرديده، ولي نيمه تمام رها شده است، طرح كتابخانه كلاسي در مدارس ابتدايي است. اين طرح اگر به خوبي اجرا گردد، مسلماً به يكي از اهداف آموزش و پرورش يعني علاقه مند نمودن دانش آموزان به مطالعه كتاب دست خواهيم يافت. در صورت تحقق اين طرح، هر دانش آموز حداقل ۳۰ كتاب غيردرسي را در طي هر سال تحصيلي مطالعه مي كند.
استفاده بهينه از امكانات مراكز فرهنگي و تربيتي (كانونها): كانونهاي فرهنگي- تربيتي با داشتن امكانات بالفعل و بالقوه اي كه در خود دارند، مي توانند تجربيات جديدي را در امر آموزش و تربيت ايجاد نمايند. در اين كانونها، دانش آموزان فرصت مي يابند تا با عملي ساختن تئوريها، فرضيه ها و يافته ها، ميزان درك و فهم خود را افزايش دهند كه هرگز در مدارس اين امكان براي آنان فراهم نمي شود. در حال حاضر كانونهاي كشوري با داشتن امكاناتي از قبيل سالنهاي ورزشي، كتابخانه، مراكز سمعي و بصري و سيستم هاي رايانه و سالن هاي نمايش و نيز امكانات بالقوه اي جهت راه اندازي آزمايشگاه ها و كارگاه ها، از معدود مراكز يادگيري غيررسمي به شمار مي روند كه افراد علاقه مند و محدودي را آموزش مي دهند. با جدي گرفتن تعامل ميان مدارس و كانونها مي توان از حداكثر امكانات آنها در امر آموزش و تربيت بهره برد.
محمد محمدي
|