پنجشنبه ۸ دي ۱۳۸۴
گفتگو با دكتر بيژن ذوالفقار نسب
نو آور سخت گير
005499.jpg
عكس: عليرضا بني علي
تيم سايپا در پايان نيم فصل در رده دوم رده بندي پس از تيم استقلال قرار گرفت. اين افتخار، كمي براي آنهايي كه اهل فوتبال و ورزش اند تعجب برانگيز بود. همه به دنبال دلايل اين رشد مي گشتند. سايپا با تيمي جوان و كم تجربه چگونه مي تواند بهترين خط حمله نيم فصل را داشته باشد و تنها يك بازي را باخته باشد! يعني سايپا تهاجمي ترين و در ضمن دفاعي ترين و پرنشاط ترين تيم نيم فصل بود. تيمي با طراوت كه آسان فوتبال بازي مي كند و راحت توپ را به حركت درمي آورد و خوب مي دود و در تمام جدالهاي فردي هميشه پيروز است. اين فاكتورها چگونه به سايپا تزريق شده است. تمام بازيكنان اذعان دارند كه درس هاي تازه اي از فوتبال در تمرينات آموخته اند و يكصدا مي گويند دكتر فوتبال روز را براي ما تعريف مي كند و سپس آن را در تمرينات به شكل عملي پياده مي كند. ذوالفقارنسب از سنندج آمده است؛ چون كودكان سرزمين ما با عشق به ورزش و فوتبال و آرزوها و روياهايي كه خيلي زود جامه عمل پوشيد. بيژن با اندامي كشيده خيلي زود در بين مدافعان مياني فوتبال براي خود جا باز كرد و توانست پله هاي ترقي را يك به يك طي كند و تا مرزهاي بلند تيم ملي نيز برسد و پيراهن ايران را بر تن كند و نامش را در تاريخ فوتبال ايران به ثبت برساند. او براي تحصيل به بلژيك رفت و با درجه دكترا بازگشت تا عشق خدمت به وطن را فراموش نكند. دكتر ذوالفقارنسب هنوز نتوانسته است آنچه را فرا گرفته، آموخته و خوانده در فوتبال ما پياده كند. حالا با سايپا موقعيتي فراهم شده تا بتواند با خيال آسوده، دانش خود را در اين تيم پياده كند. با او در زمينه هاي مختلفي به گفت وگو نشسته ايم كه براي خوانندگان عزيز جالب خواهد بود.
* ورود شما به عرصه فوتبال چگونه شكل گرفت؟
- من هم مثل هر كودك ايراني نياز به جنب و جوش و بازي و فعاليت داشتم زيرا بازي نيازي است كه هر فرد در آن دوره به آن نياز دارد. در سن سيزده ، چهارده سالگي در محله ما تيمي تشكيل شد كه اعضاي آن را برادران كامكارها، ياراللهي و بسياري از دوستان ديگر بودند. بعداز اينكه از مقطع راهنمايي به دبيرستان رفتم اين امر را جدي تر پيگيري كردم و به تنها باشگاهي كه در سنندج بود به نام تاج (استقلال) سنندج كه متعلق به برادر بزرگترم بود پيوستم كه در همان زمان در تيم آموزشگاه هاي استان كردستان نيز عضويت داشتم.
در سال آخر كه بايد مقطع دبيرستان را به پايان مي بردم براي اينكه درس را جدي تر دنبال كنم به تهران آمدم. زيرا خانواده ام علاقه زيادي داشتند كه من در دانشگاه به تحصيل خود ادامه دهم. در تهران درس و فوتبالم برخلاف سنندج كه بيشتر گرايشم به فوتبال بود، منظم و با برنامه تر كارهاي خودم را دنبال كردم.خوشبختانه درست در پايان همان سال در دانشگاه قبول شدم كه مصادف شد با عضويتم در تيم افسر تهران به رهبري عباس كردنوري كه اين تيم، تيم دوم تاج (استقلال) بود.
بسيار خوشحالم كه تحت پوشش خوب خانوادگي و مديريت ورزشي خوب آقاي كردنوري هم توانستم درسم را ادامه دهم و هم زمينه ورزشي برايم مناسب تر و مساعدتر شد و در هر دو زمينه موفق باشم.
* آيا محيط خانوادگي شما ورزشي بود كه شما ترغيب شديد؟
- بله برادر بزرگترم معلم ورزش بود و همچنين خواهرهايم دبير آموزش و پرورش بودند كه همين امر كافي بود تا آنها مرا به خوبي هدايت كنند. در شهرستانهاي كوچك نقش خانواده ها در رشد جوانان بسيار حائز اهميت است. البته در تمام جوامع اين گونه است. ما در سنندج به خانواده فرهنگي ورزشي معروف هستيم و حتي يكي از خواهرهايم در بخش آموزشگاهها نيز در رشته ورزشي فعاليت خوبي داشت.
* بعد از تيم افسر به كجا رفتيد؟
- بعد از اينكه سه سال در تيم افسر بودم و بعد از اخذ ليسانس همزمان با خدمت سربازي به تيم پاس رفتم .دو سال زير نظر آقاي حبيبي از مربيان بسيار ارزشمند و خوب كشورمان فوتبال بازي كردم.
* چه زماني به تيم ملي دعوت شديد؟
- در اولين سال حضورم در پاس در سال ۱۳۵۱ به تيم ملي دعوت شدم و در پست دفاع مياني مشغول به بازي شدم و در ديدار دوستانه اي مقابل نيوزلند براي اولين بار با پيراهن تيم ملي به ميدان رفتم. در آن زمان تيم ملي اردويي را در قاره اقيانوسيه برپا كرده بود تا خود را براي ديدارهاي مقدماتي جام جهاني ۱۹۷۴ آلمان آماده كند.
* ... و بعد از پاس...
پرسپوليس گزينه بعدي ام بود تا بعد از دو سال بازي در پاس در سال ۱۳۵۳ به اين تيم ملحق شدم و تا پايان دوران بازيگري ام در اين تيم ماندم . در سال ۱۳۵۸ نيز در سن ۲۹ سالگي از فوتبال خداحافظي كردم، در فينال جام اسپندي مقابل پاس بود كه اين تصميم را گرفتم. بعد از اينكه سه ماه از اين دوره سپري شد براي ادامه تحصيل به بلژيك سفر كردم و در دانشكده بروكسل تحصيلات خودم را ادامه دادم.
* تمايل شما به مربيگري از چه زماني شروع شد؟
- بعد از اينكه در سال ۵۲-۵۱ فارغ التحصيل شدم مدرسه عالي ورزش تازه دو سال بود كه تأسيس شده بود و من به عنوان مدرس فوتبال استخدام شدم، تا سال ۵۸ هم كه به بلژيك رفتم عضو هيأت علمي دانشكده تربيت بدني بودم. در آن زمان نيز من كار تدريس فوتبال را انجام مي دادم .خوب اين ارتباط نزديكم را با امر آموزش فوتبال خيلي حساس تر و به روزتر مي كرد .ضمن اينكه فوتبال بازي مي كردم تدريس فوتبال هم در سطح دانشگاه انجام مي دادم. اين موضوع ارتباط كاري من را قوي تر، نزديك تر و مهيا كرد. در بلژيك نيز يك دوره فوتبال سه ساله وجود دارد كه تحت نظر فيفاست. كلاسي است كه مربيان بلژيك، هلند و لوكزامبورگ را تعليم مي دهد كه من در آن كلاس قبول شدم. به دليل اين كه هم ليسانس تربيت بدني داشتم و هم فوتباليست بودم سال اول را برايم منظور كردند و مستقيماً به سال دوم رفتم و در مجموع اين دوره را با مدارج خوب پشت سر گذاشتم. ضمن اين كه در آن مقطع هدفم بيشتر آشنايي با سيستم هاي آموزشي مدرن فوتبال در اروپا بود و نظام باشگاه داري و اصول ديگري كه در فوتبال حرفه اي حاكم است ، اما براي پشت سرگذاشتن آن دوره بايد يك تيم را نيز آموزش مي داديم كه براي سال اولم يك تيم از دانشگاه خود را برگزيدم. براي سال بعد تيم دانشگاه بروكسل را رهبري كردم كه تجربيات بسيارخوبي را به دست آوردم.
* آيا در بلژيك فوتبال هم بازي كرديد؟
- بله همزمان با گذراندن اين دوره ها ابتدا در يك تيم دسته دومي بلژيك بازي كردم و بعد به يك تيم منطقه اي رفتم كه در رده چهارم آن كشور به حساب مي آمد. در آن تيم مربيگري تيم جوانان آن باشگاه را به من دادند. اين زمينه مربيگري ام بود كه در حقيقت از خارج از كشور شروع شد.
* چه زماني به ايران بازگشتيد؟
- در سال ۱۳۶۷ به كشور بازگشتم و در همدان تيم اين استان را رهبري كردم كه در رقابت هاي دسته دوم ليگ قدس بود. آن تيم قهرمان ليگ دسته دوم شد و به رقابت هاي ليگ دسته اول قدس راه يافت. بعد از كسب اين عنوان در سال ۶۷ رهبري تيم گسترش تهران را برعهده گرفتم كه مديريت آن تيم برعهده  آقاي دادرس بود.
* در رده ملي شما مربيگري كرده ايد؟
- در مقاطع مختلف كار كرده ام كه اولين آن تيم ملي اميدي بود كه خود را براي بازي هاي مقدماتي المپيك بارسلونا آماده مي كرد. مرحله دوم زماني بود كه تيم ملي خود را براي حضور در رقابت هاي پلي اف جام جهاني ۹۸ فرانسه آماده مي كرد كه به همراه آقاي ويرا براي اين بازي ها در تيم ملي كار كردم. البته بعد از مسجل شدن حضور تيم ملي در جام جهاني ۹۸ فرانسه نيز من جزء كادر رهبري تيم ملي در فرانسه بودم.آخرين مقطعي كه با فدراسيون فوتبال همكاري كردم مسابقات كشورهاي اسلامي بود كه چندي پيش در عربستان خاتمه يافت.
005490.jpg
* علاقه مند هستيد فرزندان شما ورزشكار شوند؟
- خيلي دوست دارم ورزش در برنامه هاي آنها جايي داشته باشد زيرا به جهت سلامت عمومي و جسماني، سلامت روحي و شخصيتي ،تأثيرات بسيار زيادي دارد. خيلي خوشحال مي شوم آنها ورزش را با اين نيت دنبال كنند.
در ابعاد ورزش قهرماني ما شرايط بسيار بدي را در تهران داريم خيلي از خانواده ها تمايل دارند كه فرزندان آنها هم درس بخوانند هم به ورزش بپردازند، حتي ورزش را در بعد قهرماني دنبال كنند اما شرايط مناسب براي آنها فراهم نيست. خيلي از نوجوانان بااستعداد تهراني از لحاظ شرايط ويژه تهران نمي توانند ورزش را ادامه دهند زيرا اكثر مكانهاي ورزشي خارج از محدوده شهر تهران است و رفت و آمدها بسيار وقت گير است و مدارس هم تا بعدازظهر نيز داير است. به طور مثال زماني كه تيم ها تمرين مي كنند دانش آموزان در مدرسه هستند يا ديگر هوا تاريك شده حتي پسرهاي خودم در طول ماه يك بار هم نمي توانند به همراهم به سر تمرين سايپا بيايند يا ورزش كنند.اگر به صورت حرفه اي هم بخواهند ورزش را دنبال  كنند ديگر به تحصيلات خود نمي رسند. بنابراين ترجيح مي دهم آنها به تحصيلات خود ادامه دهند تا ورزش را به صورت حرفه اي دنبال كنند.
* ديدگاه شما نسبت به فوتبال حرفه اي در جامعه امروز ما چيست؟
- فكر مي كنم فوتبال ما با يك مرحله گذار و يك مرحله عبور از يك فاز آماتوريزم به يك فاز خيلي جدي و پرمشغله و پردردسر و بسيار حساس را به اسم فوتبال حرفه اي وارد مي شود.
عبور از اين گذرگاه به نظرم در كشور ما يك مقدار با سادگي و با بي توجهي همراه شده است. شايد در اين مورد بايد گفت برنامه ريزي خاصي براي تبديل اين به فاز را نداريم. خوب است براساس طرح زمان بندي اين مرحله گذار را پشت سر بگذاريم. به دليل اين كه ما وارد فوتبال به اصطلاح حرفه اي شده ايم اما هنوز فرهنگ لازم، ابزار لازم، امكانات مناسب و توجه مديريت كلان و خاص به اين مقوله وجود ندارد.
چنانچه با همين منوال پيش رود فكر مي كنم در آينده نزديك شاهد يك به اصطلاح موجود عجيب و غريب باشيم كه زياد هم خوش چهره و خوش سيما نباشيم. به دليل اين كه برخلاف استانداردهاي متداول جهاني در حال رشد و بلوغ است.
اميدوارم هرچه زودتر در اين زمينه سازمان تربيت بدني و رئيس فدراسيون فوتبال تدابير لازم را بينديشند. خوشبختانه در حال حاضر اتحاديه باشگاه ها نيز به وجود آمده است و اين مكان مي تواند يك كانال بسيار مطمئن و موفق و كارشناسانه اي باشد كه اين مرحله گذار را حداقل نظارت بكند و اگر برنامه اي دارد ارايه دهد تا اين مرحله را به سادگي طي نكنيم.
به طور خلاصه وضعيت فوتبال كشور را به لحاظ هزينه هايي كه در فوتبال مي شود و به لحاظ توجهات عمومي كه به آن مي شود بسيار خوب مي بينم اما برنامه دقيق و اصولي برآن حاكم نمي بينم.
* در مقايسه با استانداردهاي جهاني آيا مي توان فوتبال حرفه اي مان را ارزيابي كرد؟
- خوب به لحاظ امكانات سخت افزاري به هيچ وجه نمي توان مقايسه كرد. شما امكانات يك باشگاه را به عنوان يك واحد فوتبال حرفه اي با يك باشگاه دسته يك يا دو يا سوم انگلستان مقايسه كنيد يا كشورهاي ديگر. يك باشگاه ما را بين ۱۶ تيم ليگ برتر با دسته اول ژاپن، كره يا عربستان مقايسه كنيد، امكاناتي كه يك باشگاه عربي دارد اصلاً قابل مقايسه با باشگاه هايي مانند شموشك، سايپا، فجر سپاسي و غيره نيست. به همين دليل استانداردهاي جهاني، نسبت به ما بسيار جلوتر و پيشرفته تر هستند.
* به عقيده شما ژنتيك در فوتبال و پيشرفت آن تأثير دارد؟
- به طور قطع دخالت و تأثير دارد ولي ما به همان اندازه كه به مسأله ژنتيك يك بازيكن توجه مي كنيم بايد به مسايل آموزشي هم توجه كنيم. زيرا اين موضوع بسيار مهم است. در خيلي از كشورها كه بحث فوتبال پايه وجود دارد اگر آموزش صحيح وجود داشته باشد و سلسله مراتب آموزش را به خوبي بتوانيم اعمال كنيم اگر كمبودي در زمينه ژنتيك و پايه وجود داشته باشد مي تواند مسأله ژنتيك را جبران كند. به عنوان مثال ما در حال حاضر فوتبال خوبي را در كشورهاي بدون ژنتيك مثل عربستان  مي بينيم. اين كشور زيرساخت هاي خوب فوتبال را ندارد اما فوتبال اصولي را نزد تيم هايش مي بينيم .به طور مثال قطر، امارات، عمان در سال هاي اخير پيشرفت بسيار خوبي داشته اند. اين پيشرفت را من مرتبط با آموزش صحيح مي بينم .حالا در كشور ما كه سرشار از مسايل ژنتيكي است اگر آموزش صحيح و امكانات مناسب باشد ما خيلي پيشرفت سريع تري نسبت به كشورهاي همسايه خواهيم داشت.
* اين تئوري كه بازيكنان خوب تبديل به مربياني خوب مي شوند فرضيه درستي است؟
- تئوري صددرصد مورد تأييد نيست ولي مي تواند كمك كننده خيلي خوب براي يك مربي باشد. به عبارت ديگر اگر يك مربي دوران خوب ورزشي را سپري كرده باشد و داراي فاكتورهاي لازم براي مربيگري هم باشد مي تواند مربي بسيار موفقي هم باشد. اما بعضي مربيان موفق هم بازيكنان خوبي نبودند و حتي بازيكنان معمولي هم نبودند ولي توانمندي هاي ديگري داشتند.
به طور مثال در زماني كه در دانشگاه مشغول تدريس بودم مطالعات زيادي داشتم. دسترسي من به منابع ورزشي خيلي خوب بود شايد سرنوشت بيش از ۴۰ تا ۵۰ مربي برتر دنيا را در رشته هاي فوتبال، بسكتبال و كشتي مطالعه كرده ام و اين اطلاعات را هنوز در اختيار دارم. با كنجكاوي در اين زمينه ها بيشتر سعي ام در كسب تجربه بود.
* نظر شما در مورد بحث استفاده از مربيان خارجي در فوتبال ايران چيست؟
فكر مي كنم ورزش ما بطور كلي نيازمند اطلاعات، تجربيات و دانش مربيان خارجي است. ما اين را با تمام وجود در خيلي از رشته ها احساس مي كنيم بخصوص در فوتبال كه دامنه بسيار وسيعي پيدا كرده اما بحث اساسي بر سر انتخاب اين مربيان است كه ما چه نوع مربياني را به خدمت بگيريم كه براي ما مفيد واقع شوند. در اين رابطه ما درست عمل نمي كنيم. انتخاب ما خيلي سطحي است بدون اطلاعات كافي گزينش مي كنيم. معمولا در انتخاب چند فاكتور مهم است، يكي ميزان اطلاعات و سابقه مربي، ميزان انگيزه مربي براي كار كردن و كارنامه مربي بسيار مهم است، خوب دستمزد مربي هم مهم است كه امروزه يكي از فاكتورهاي اساسي در ورزش ما شده است. مربيان خوب با فاكتورهايي كه به آن اشاره شد با دستمزدهاي پايين به ايران نمي آيند و به همين دليل در انتخاب خود تعديل مي كنيم و بيشتر به مسايل مالي توجه مي كنيم و به فاكتورهاي مهمتر ديگر توجه نمي كنيم. در آن زمان مربياني نصيب ما مي شوند كه كارايي لازم را ندارند و در چند سال اخير تعداد زيادي مربي وارد فوتبال ما شده اند اما اثرات خوبي را از خودشان به جاي نگذاشته اند. به عبارت ديگر چيزي فراتر از مربيان داخلي نداشته اند، اميدوارم در اين زمينه فدراسيون فوتبال، كميته ملي المپيك و سازمان تربيت بدني يا هر واحدي كه امكانات دارد با قائل شدن سوبسيد براي باشگاهها هزينه مربيان را متقبل شوند و وادار كنند كه مربيان خوب و مؤثر را براي فوتبال به استخدام درآورند.
005484.jpg
* دلايل گرايش شما به سايپا چه بود؟
- بعد از اينكه بطور مستمر ۷ سال كار مربيگري كرده بودم، خيلي احساس خستگي مي كردم، در سال دومي كه در پيكان بوديم سال بسيار پرفشار، پراسترس و خسته كننده اي براي ما بود. بعد از اينكه در ۵ ماه پاياني تغيير و تحولات گسترده اي در اين باشگاه رخ داد و موج جديدي در تيم بوجود آمد و در نهايت پيكان با كسب عنوان هفتم بازي ها را به پايان برد و كار ما نيز در اين باشگاه خاتمه يافت. من عليرغم اينكه چند پيشنهاد از تيم هاي متفاوت از جمله ليگ برتر و چند تيم شهرستاني داشتم بدليل خستگي زائدالوصفم و دوم نيازي كه خانواده ام بويژه دو فرزند پسرم به همجواري با من داشتند تصميم داشتم به استراحت بپردازم. اما اواسط سال بازي هاي ليگ برتر در حاليكه هفته شانزدهم دنبال مي شد از سوي مديران باشگاه با من ارتباط برقرار شد تا به عنوان مشاور كارم را شروع كنم، سپس به عنوان مدير فني فعاليت را ادامه دادم.
* زماني كه به شما پيشنهاد كار در سايپا شد اين تيم در چه مكاني در جدول قرار داشت؟
- در آن زمان در انتهاي جدول بود و روي لبه خطر قرار داشت و فكر مي كنم بين دوازدهم تا چهاردهم بود. رهبري تيم نيز بر عهده تقوي بود.
* رهبري را از چه زماني در تيم آغاز كرديد؟
- بعد از اينكه تيم سايپا پنج بر صفر مقابل ملوان شكست خورد اين تيم در بخش فني با تقوي به بن بست رسيد و رهبري تيم مستقيما به من واگذار شد.
* دليل ناكامي سايپا پيش از آغاز رهبري شما چه بود؟
- عملكرد ضعيف تيم و كادر فني باعث بروز اين مشكل شده بود.
* در زماني كه شما به عنوان مدير فني در سايپا بوديد مشاوره اي به كادر فني نمي داديد؟
- مشاوره هايي انجام مي شد اما كادر فني استقلال كامل داشت و نظري تحميلي به آنها داده نمي شد.
* سايپا چگونه به آ رامش رسيد؟
- بازي هاي بسيار سختي را در پيش داشتيم از جمله بازي با تيم هاي پرسپوليس، استقلال، ابومسلم در مشهد و... البته يك وقفه ۱۴ روزه در ليگ كمك شاياني به ما كرد و ما با يك اردوي دو هفته اي تيم را به شرايط آرماني رسانديم. در درجه اول ما از نظر روحي رواني تيم را به فرم دلخواه رسانديم و يك اردوي يك هفته اي و بسيار مفيد را در كردان برگزار كرديم. بازي خوبي را با استقلال انجام داديم و فكر مي كنم با نتيجه چهار بر سه شكست خورديم، با پرسپوليس در دقيقه ۹۴ يك بر صفر مغلوب شديم و در خراسان نيز مقابل ابومسلم پيروز شديم كه كار به روز آخر كشيده شد كه اگر صباباتري مقابل پيكان به پيروزي مي رسيد سايپا در ليگ برتر باقي مي ماند و در غير اين صورت ما مجبور به سقوط بوديم كه بايد به حركت ورزشي و خوب باشگاه صباباتري كه نشان دادند هنوز روح جوانمردي و ورزش سالم در بعضي از باشگاه وجود دارد اشاره كنم. البته اگر صبا هم مي باخت كسي به آنها ايراد نمي گرفت يك بخش از ماندگاري تيم سايپا را مديون مديريت تيم صباباتري مي دانم.
* برنامه سايپا براي فصل جديد چيست؟
- در جلساتي كه با مديريت باشگاه برگزار كرديم آنها خيلي خوب و با يك بينش منطقي برنامه ها را پذيرفتند. به عقيده من در حمايت از تيم اول باشگاه و تيم هاي اميد جوانان و ساختارسازي برنامه خيلي خوبي را باشگاه دارد و كار در حال حاضر روال طبيعي خود را طي مي كند.
* دورنماي درازمدت شما در فوتبال چيست؟
- اميدوارم كه ليگ حرفه اي ما و ايراداتي كه به آن وجود دارد و بي برنامگي كه برآن حاكم است برطرف شود و كارشناسان واقعي در فوتبال ما امكان و فرصت رشد را بدست آورند.
اما هنوز در فوتبال عوامل غيرمتخصص تأثيرگذار هستند. چنانچه فوتبال ما روال طبيعي را پيدا كند و تحصيلكرده هاي امور ورزشي و علوم ورزشي ما فرصت كار، پيشرفت ارائه طريق و ارائه ذهنيت را پيدا كنند فوتبال ما خيلي متحول مي شود. در آن شرايط خيلي خوشحال مي شوم در جايگاهي ديگر و در شرايطي ديگر كار كنم. در حال حاضر در فوتبال ما خيلي جايگاه ها هم بدون تعريف مانده و هم سردرگم . بطور مثال من كه ۴۰ سال در بطن ورزش هستم و تمامي مراحل ورزش قهرماني را طي كرده ام هنوز جايگاه  مشخصي ندارم.
* به بحث تيم ملي مي رسيم، لطفاً ابتدا صراحتاً ضعف هاي تيم ملي را بيان كنيد و سپس در مورد ويژگي هاي اين تيم صحبت كنيد.
- تيم ملي ما بايد مورد ارزيابي قرار بگيرد، اول شرايط فني تيم بايد كالبد شكافي شود، در مسابقات مي توان به اين ارزيابي رسيد. معمولاً فرد مورد ارزيابي قرار نمي گيرد ، در مجموعه اين كار انجام مي شود. ش
تيم ملي ما آخرين بازي كه انجام داده با تيم توگو بود. عملكرد تيم ما در اين بازي زياد رضايت بخش نبود. تيم ملي قبل از توگو با مقدونيه بازي كرد كه در اين ديدار عملكرد ضعيفي داشت. پس ارزيابي ما از اين دو بازي مثبت نيست. قبل از اين دو بازي، بازي دوستانه اي را مقابل كره جنوبي انجام داد كه تيم ما دو بر صفر شكست خورد .در آن بازي هم تعدادي از بازيكنان اصلي ما نبودند و چنانچه بخواهيم ارزيابي دقيقي انجام دهيم تيم ما نمره قبولي نمي گيرد.
قبل از بازي كره جنوبي فكر كنم تيم ملي با ليبي بازي انجام داد كه در آن بازي نيز تيم ملي با كيفيت خوبي بازي نكرد. كمي عقب تر برويم. در آخرين بازي رسمي در مرحله مقدماتي جام جهاني ۲۰۰۶ كه صعود ما نيز قطعي شده بود با ژاپن بود كه در آن بازي اگر چه تعدادي از بازيكنان ما غايب بودند اما عملكرد تيم ملي كمي رضايت بخش بود. همين طور كه مرحله به مرحله عقب مي رويم، مي رسيم به ۶ ماه قبل. خوب ارزيابي حال حاضر ما ازتيم ملي برمي گردد به دو بازي آخر مقابل توگو و مقدونيه كه عملكرد تيم ملي زياد رضايت بخش نيست.
من به عنوان يكي از حاميان خيلي جدي تيم ملي دغدغه خاطر دارم كه اين موضوع برمي  گردد به عملكرد فني تيم ملي. عملكردي كه در جام جهاني بايد به نقطه اوجش برسد. بايد در تيم ملي تغييراتي در زمينه هاي گوناگون صورت بگيرد. شرح وظايف بازيكنان و انضباط تيمي در داخل ميدان بايد قوي تر شود.
انضباط فني ما در جريان مسابقه بايد خيلي بهتر و قوي تر و بابرنامه تر شود. در اين مواردي كه اشاره شد با صحبت، درست نمي شود. در جريان تمرين و با پروسه هاي تمريني است كه تغيير صورت مي گيرد. اين مواردي است كه ما را دچار دغدغه و نگراني كرده است و اين موضوع زماني نگران كننده تر مي شود كه تيم ملي با حداقل زمان بازي هاي دوستانه اش را انجام دهد و با حداقل زمان تمرين مي خواهد بازي هاي دوستانه را برگزار نمايد. همه اميدواري ما منتهي شده به يك ماه پاياني جام جهاني و يك يا دو بازي تداركاتي. رفتن به جام جهاني يك مقدار براي من كه به عنوان مربي مشغول به كار هستم ايجاد شبهه مي كند كه تيم ملي در جام جهاني چه عملكردي خواهد داشت و چه نتايجي به دست مي آورد. چنانچه ما نتوانيم بازي تداركاتي خوبي برگزار كنيم ارزيابي خوبي هم نمي توانيم از تيم ملي داشته باشيم.
* و ويژگي هاي اين تيم؟
- به عقيده من، ما در تيم ملي هيچ زمان اين تعداد بازيكن با بلوغ فكري و توانمندي فني با تجربيات بين المللي بالا نداشته ايم. در حال حاضر علي كريمي در بهترين سطح فوتبال جهان مشغول به بازي است، مهدوي كيا در هامبورگ بازي مي كند كه اكنون يكي از بخت هاي قهرماني است، رحمان رضايي در مسينا، فريدون زندي در كايزرسلاترن و بازيكناني كه بايد حقانيتشان را در بازي هاي تداركاتي نسبت به بازيكنان اصلي ثابت كنند و به همه  نشان دهند. به عنوان مثال ميرزاپور نيز به عنوان دروازه بان تيم ملي اگر چه چند ايراد دارد اما مي تواند در جام جهاني چهره خوبي از خود به نمايش بگذارد. به لحاظ اين كه از شرايط فيزيكي خوبي برخوردار است، به لحاظ جسارت و عملكرد سريع مي تواند موفق باشد. تكنيك هاي فردي خوبي دارد البته ايرادات جزئي هم دارد .حتي يك بار هم گفته ام كه از نظر درك تاكتيكي و شعور فني اگر بتواند ايرادات خود را برطرف كند قطعاً موفق خواهد بود.
البته من نسبت به تيم ملي نااميد نيستم ولي دغدغه كه ما داريم يك مقدار برمي گردد به اتخاذ روش هاي مدرن و روش هاي بازي خوب، تاكتيك هاي مناسب، تغيير شكل بازي در جريان بازي كه همه آنها بايد در تيم ما بوجود آيد، كه لازمه اين كار استمرار در تمرينات، اجراي تاكتيك ها در تمرينات است. اميدوارم در اين زمينه ها مربيان خوب كار كنند.
* نوبت به ارزيابي برانكو رسيد.
- آقاي برانكو را به لحاظ شخصيتي و رفتاري يك مربي باثبات و قوي مي دانم، عملكرد و نتايج او هم رضايت بخش بوده است. از تجارب خوبي هم برخوردار است. او روي نيمكت تيم كرواسي نشسته بود كه مقام سوم جهان را در سال ۹۸ كسب كرد. بايد بپذيريم كه در ايران هم نتايج خوبي بدست آورده است و از شرايط سني بسيار خوبي براي مربيگري در اين سطح فوتبال برخوردار است و كاراكتر خوبي دارد. ارتباط خوبي با بازيكنان برقرار مي كند. البته در بعضي از زمينه ها مثل هر انسان ديگري داراي اشتباهاتي است، هر انساني كامل نيست. برانكو اعتقاداتي نسبت به يكسري بازيكن پيدا كرده است كه اين اعتقادات را بايد يك مقدار متعادل تر كند و مشاورين قوي تري هم بايد در اختيار بگيرد كه بتواند از اطلاعات جامع تري برخوردار شود.
همه مربيان در همه عرصه ها نياز به مشاوران صالح، قوي و باهوش دارند. من فكر مي كنم آقاي برانكو بايد در اين موارد تجديد نظر كند. او بايد مسائل حاشيه اي را هم از تيم دور كند و نگذارد اين مسائل بر او مستولي شود.
* در رده بندي جهاني برانكو در كدام دسته قرار مي گيرد؟
- فكر مي كنم تيم ملي ايران اعتبار خوبي را به آقاي برانكو بخشيد. اين طبقه بندي را بعد از جام جهاني، فيفا انجام مي دهد. عملكرد آقاي برانكو از اين تاريخ براي آقاي برانكو و كشورمان بسيار تعيين كننده است.
آقاي برانكو به دليل حساسيت اين بازي ها بايد باهوش تر عمل كند و از دانشي كه دارد به خوبي استفاده كند تا اين موقعيت خوب را از دست ندهد.
005487.jpg
* بهترين سيستم براي تيم ملي در جام جهاني چيست؟
- ما در جام جهاني با ۳ كشور بازي داريم كه هر كدام با سه نوع فوتبال متفاوت مقابل ما قرار خواهند گرفت. فوتبال مكزيك با نوع بازي منحصر به فرد آمريكاي مركزي كه مبتني بر فوتبال مالكيت، حفظ توپ پرس خيلي زياد، سرعت، بازي مستقيم، تكنيك هاي فردي بسيار خوب، كه ما بايد تاكتيك مناسب اين تيم را داشته باشيم تا هم بتوانيم تيم حريف را كنترل و ويژگي هاي آنها را خنثي كنيم و هم توانمندي هاي خودمان را ارائه دهيم. اين يك هنر مي خواهد.
بازي دوم ما مقابل پرتغال كه نوع بازي اش به شكلي ۶۰ تا ۷۰ درصد با بازي قبلي ما متفاوت است. يك نوع فوتبال تكنيكي بازيكنان كارآمد در سطح بين المللي مثل فيگو، كريستيانو رونالدو، دكو و روي كاستا و چند بازيكن خوب ديگر كه در مجموع كار آنها را در قالب تيمي به درجه فوق العاده مي رساند. خوب آنها داراي يك مربي باهوش بين المللي به نام اسكولاري هستند. پرتغال در مجموع فوتبالي با برنامه و حسابگرانه را در مقابل حريفان ارائه مي دهد كه اين بازي نيز تاكتيك خاص خود را مي طلبد.
بازي سوم ما نيز با تيم آنگولاست كه داراي فوتبال كاملاً فيزيكي و پربرخورد است كه از نظر تاكتيكي براي ما ناشناخته است. در اين بازي ما بايد ۹۰ درصد به تاكتيك خاص خودمان متكي باشيم. به عقيده من يك تاكتيك و يك شيوه كار تنها نمي تواند براي ما موثر باشد. بايد خيلي تلاش كنيم به تاكتيك هاي متفاوتي مسلح شويم تا بتوانيم در هر مقطعي به آن دسترسي داشته باشيم تا بتوانيم به نتيجه مورد دلخواه خود دست پيدا كنيم. اسم بردن از يك روش خاص در اين مرحله يك مقدار ساده نگري است.
* آيا بازيكني در سطح ملي اكنون در ليگ وجود دارد كه انتخاب نشده باشد؟
- ليگ ما در سال جاري به لحاظ فني كيفيت بهتري دارد. امسال شاهد بازي هاي بهتري نسبت به چند دوره قبل هستيم. معناي اين حرف اين است كه ما بازيكنان بهتري را داريم زيرا اين بازيكنان هستند كه كيفيت را به وجود مي آورند در نتيجه نگاه من در حال حاضر به ليگ برتر است كه يك سري بازيكن است كه تاكنون يا فرصت پيدا نكرده اند كه به اردوهاي تيم ملي بروند يا اگر هم فرصت به آنها داده شده باشد فوق العاده كم بوده است.چنانچه در اردوهاي تيم ملي و بازي هاي تداركاتي اعتماد به نفس پيدا كنند در تيم ما مي توانند مؤثر باشند. در خط دفاع ما چند بازيكن خوب را مي توان اسم برد؛ در خط مياني همين طور، در خط حمله نيز هرچند تيم ملي مهاجمان خوبي دارد در اين چند مرحله انتخابات، اكثر فورواردهاي خوب ليگ دعوت شده اند، اما ممكن است كمتر به آنها فرصت بازي داده شده باشد. اين بازيكنان مي توانند سطح رقابت را در تيم ملي بالا ببرند كه اين مي تواند كيفيت تيم ملي را ارتقا دهد.
* سايپا مي تواند در اين فصل در بين چهار تيم بالاي جدول باقي بماند؟
- از زمان همكاري ام با سايپا يك برنامه درازمدت را با باشگاه برقرار كردم. البته در هر سطحي باشد چه به صورت مشاور يا كميته فني يا به عنوان سرمربي. اين هدف گذاري بود كه باشگاه سايپا داشت.
براي سال جاري بر اساس آن هدف گذاري كه مديريت باشگاه داشت قرار بود كه تيم سايپا با يك بودجه مشخص بدون ادعاي قهرماني در ليگ پنجم در يك جايگاه با ثبات به كار خود پايان دهد. در ليگ ششم برنامه سايپا براي حضور در بين چهار تيم است. براي ليگ هفتم سايپا براي قهرماني در ايران و قهرماني در آسيا برنامه ريزي كرده است. ما براي حضورمان در ليگ امسال و با توجه به بازيكنان و بودجه اي كه در اختيار داشتيم برنامه ريزي انجام داديم. اردوهاي مناسبي را در داخل و خارج كشور برگزار كرديم كه نتايج مثبتي هم داشت. نتايج خوب ما يك بخش عمده اش مرهون برنامه ريزي ما بوده است و بسيار خوشحاليم بازيكناني را هم كه به خدمت گرفتيم براي ما خوب كار كرده اند.
از همه چيز مهم تر، در برنامه عمومي باشگاه انضباط تيمي بود كه فوق العاده براي ما حائز اهميت بود كه به جرأت مي توانم بگويم راز موفقيت ما مرهون همين انضباط عمومي تيم است. هيچ موفقيتي ما را از خود بي خود نكرده است كه غرور كاذب بازيكنان ما را بگيرد. با هر نتيجه اي برخورد منطقي داشته ايم و سعي كرده ايم به صورت علمي، منطقي و اصولي كار را پيش ببريم. تنها دغدغه ما مصدوميت چند بازيكن است. مؤمن زاده، يزداني و سعيد رجبي همگي عمل جراحي انجام داده اند و حداقل تا ۵ ماه ديگر به بازي نمي رسند. به عبارت ديگر تا پايان فصل از همراهي با ما محروم هستند. بر اساس آيين نامه سازمان ليگ بازيكني كه از سوي فدراسيون پزشكي تأييد مي شود كه نمي تواند تيم را همراهي كند تا پايان ليگ بايد از ليست خارج شود و بازيكن ديگري جايگزين شود. در اين زمينه سازمان ليگ نسبت به تيم ما كم لطفي كرده اند و اجازه جايگزيني را به ما نمي دهند.البته خيلي دوست داريم اين كار به صورت منطقي و اصولي با سازمان ليگ مطرح شود تا ما بتوانيم بازيكنان جديدي را در تيم جايگزين كنيم.
* پيش بيني شما در مورد جايگاه سايپا در پايان ليگ چيست؟
-بازي هاي ليگ همواره در دور برگشت بسيار سخت و دشوار است، دور رفت را ما خيلي خوب پشت سر گذاشتيم و در جايگاه دوم باقي مانديم و نتايج خوبي هم به دست آورديم. آرزو دارم بالاترين مقام را به دست آوريم. اگر قهرمان شويم خيلي خوشحال مي شويم و تمام تلاشمان را مي كنيم تا به اين هدف دست پيدا كنيم. به دليل اين كه تمامي بازيكنان و مسئولان بلندپايه تيم ما خواهان اين مقام هستند.اما بايد واقع بين تر باشيم. اصولي به قضيه نگاه كنيم. چنانچه در بين چهار تيم هم باشيم چيزي را از دست نداديم. دور از برنامه هايمان نيست و خارج از هدف گذاري كه كرده ايم نيست. اعتقاد دارم كه تيم سايپا مي تواند بهتر از اين باشد. اميدوارم با بازي هاي خوب رضايت جامعه فوتبال را به دست آوريم. همين كه كارشناسان فوتبال از عملكرد تيم ما رضايت دارند يك موفقيت بسيار بزرگي است. ان شاءالله كه بتوانيم اين موفقيت ها را تداوم ببخشيم.
* علاقه شما به فوتبال كدام منطقه از جهان است؟
- خوشبختانه در حال حاضر ما هر شب بازي هاي زيادي را از طريق تلويزيون مشاهده مي كنيم و ارزيابي را براي ما آسان مي كند. فوتبال انگليس در سالهاي اخير بسيار متحول شده است و نسبت به سالهاي گذشته تغييرات عمده اي داشته است.
* به نظر شما كدام تيم شانس قهرماني در جهان را دارد؟
- فكر مي كنم ۳ تيم شانس بيشتري دارند. برزيل، انگليس، آلمان هرچند كه خيلي  ها نسبت به آلمان اظهارنظرهاي مثبتي ندارند اما من اهميت زيادي براي فاكتور ميزباني اين تيم قائل هستم ايتاليا و فرانسه نيز شخصيت قهرماني دارند.
* به نظر شما تيم ملي ايران چه نتيجه اي را به دست مي آورد؟
- اميدوارم ايران عملكرد خوبي داشته باشد، به خصوص بازي اول ايران كه بسيار مهم است. بازي اول را خوب برگزار كند با يك پشتوانه روحي خوبي براي دو بازي ديگر خواهد رفت. تنها چيزي كه كمي من را به لحاظ فكري نگران كرده فاصله زماني بازي دوم تا سوم است. اين فاصله بسيار كم است اميدوارم در بازي اول و دوم ما محروم و مصدوم جدي نداشته باشيم و همه بازيكنان را براي بازي سوم در اختيار داشته باشيم. چنانچه در بازي اول و دوم امتيازي كسب كرده باشيم بازي سوم براي ما بسيار مهم مي شود. در نتيجه صراحتاً نمي توانم پيش بيني كنم تيم ما به مرحله بعدي صعود مي كند يا خير ولي آرزو مي كنم تيم ملي بازي خوبي ارائه دهد.
* رايج ترين سيستمي كه در فوتبال امروز وجود دارد را شرح دهيد.
- در حال حاضر اگر بپذيريم بهترين فوتبال دنيا در اروپا خصوصاً در ۴ كشور انگليس، ايتاليا، اسپانيا و آلمان اجرا مي شود حرف بي ربطي نزده ايم. وقتي كه به بازي هاي باشگاهي در اين كشورها دقيق نگاه مي كنيم در طول يك بازي سيستم واحدي را نمي بينيم. در حال حاضر محدود كردن ذهن به اين كه يك تيم ۲- ۴- ۴ بازي مي كند يا ۱-۲-۳-۴ يا ۳-۳-۴ بازي مي كند گذشته است. امروز فوتبال به سويي رفته كه بازيكنان در تمامي عرصه زمين چه در عرض، چه در عمق وظايف متعددي را به عهده مي گيرند و مربي از آنها نهايت استفاده را مي كند.
* ارزيابي شما از تيم هاي آسيايي در جام جهاني چيست؟
- به عقيده من ژاپن در نوع خودش در سخت ترين گروه قرار گرفته است. برزيل، استراليا و كروواسي سه نوع فوتبال قابل اعتبار در سطح دنيا. البته خود ژاپن نيز داراي سبك و كلاس بين المللي شده است كه در دنيا براي آنها اعتبار ويژه اي قائل هستند. عربستان نمي تواند نتايجي مثل كره و ژاپن به دست بياورد. اين تيم شانس بالايي ندارد.
در مجموع تيم هاي كره و ژاپن جدا شده از ايران و عربستان هستند. سطح فوتبال، ارائه فوتبال و نوع كارشان از اين دو كشور بالاتر است.

نگاه امروز
اهميت آموزش در فوتبال
فوتبال امروز ما تشنه علوم تازه است و استعدادها حيف است كه در لابلاي فرهنگ عام به هرز بروند. ما همه براي يك منظور تلاش مي كنيم. رشد فوتبال و رفتن به سوي قله آگاهي ها. ما تا ميانه اين قله پيش رفته ايم. حركتي خوب و انديشه اي روشن را آغاز كرده ايم كه در اين راه مربيان و كساني كه امر آموزش را به عهده گرفته اند نقشي بسزا در شكل گيري اين مقوله مهم دارند.
در فوتبال امروز ايران و تحولات جاري آن مربياني كه مجهز به علوم و فنون روز اين رشته هستند بسيار انگشت شمار مي باشند. اما در اين ميان مربياني نيز وجود دارند كه بخوبي توانسته اند نظم و قائده زيبايي به فوتبال ببخشند.
از آنجايي كه مقوله هماهنگي علم با ورزش را هرگز نمي توان منكر شد و ارزشگذاري آن را فراموش كرد، بايستي به اين باور برسيم كه فوتبال كشورمان بالاجبار به تحولات نويني دست يابد. اگر در گذشته مربيان ما در زمينه درك مفاهيم تكنيكي و تاكتيكي فوتبال ضعف هاي مشهودي داشتند، ديگر نمي توان چنين مواردي را پذيرفت و الزاماً بايد به سمت و سويي رفت كه در آن واقعيت هاي علمي ملموس تر است. بنابراين ما در فوتبال امروز ايران براي آنكه به درك صحيحي از انواع ظرائف علمي دست پيدا كنيم تنها راه حل براي اين موضوع مي تواند حضور مربيان آگاه و هوشمندي باشد كه ظرفيت اين كار را داشته و دارند. يكي از مهم ترين اصول رسيدن به موفقيت هاي بيشتر ايجاد زمينه هايي است كه مربيان ما بتوانند به چنين باوري برسند كه حضورشان در كلاسهاي مختلف جهاني و بين المللي اولين حركت در راستاي رسيدن به آگاهي هاي بيشتر و عملي تركردن فوتبال است.
از آنجايي كه فوتبال ورزش شماره يك دنيا شناخته شده، بطور قطع و يقين در مسير آموزشي آن نمي توان هيچ محدوديتي قائل شد. در حال حاضر در كشورهاي پيشرفته جهان و حتي در قاره آسيا كميته هاي آموزشي فوتبال در فدراسيون هاي فوتبال اين قاره در سطح بسيار وسيعي در حال تقويت و آموزش هستند كه در اين مسير هدف اصلي شان رسيدن به مدارج بالاتر و ترقي بيشتر در امر مربيگري است.
در كشورهاي كره و ژاپن در هر فصل فوتبال تعداد بي شماري از مربيان جوان اين كشورها براي دست يافتن به علوم و فنون روز فوتبال دنيا با هزينه  فدراسيون هاي كشورهايشان در كلاسهاي مختلف فيفا شركت مي كنند و دانش و آموخته هاي خود را به شاگردان خود انتقال مي دهند.
انجام چنين كاري متاسفانه در فدراسيون فوتبال ما كمتر اتفاق مي افتد و بيشترين تمركز و فعاليت هاي كميته آموزش فدراسيون فوتبال ايران معمولا منوط به تشكيل كلاسهاي داخلي و جزوات وارداتي به داخل كشور است.
حال اگر بخواهيم به اين باور برسيم كه فوتبال ايران از چنين ظرفيتي برخوردار است كه مي تواند در مقايسه با كشورهايي نظير كره و ژاپن كه در فوتبال آسيا انگشت نما هستند، به توسعه و تعالي بيشتر برسد، بايد به اين حقيقت روشن برسيم كه با سرمايه گذاري هاي بيشتر در امر آموزش مربي گام اول را برداشته و سپس در صدد آن باشيم كه از اين طريق گام هاي علمي روشن تري براي توفيق بيشتر در فوتبال خود به يادگار باقي بگذاريم.
فدراسيون فوتبال ما بايد با الگوبرداري از كشورهاي پيشرفته فوتبال در قاره آسيا مبادرت به اعزام مربيان به كلاس  هاي معتبر فيفا در امر مربيگري اقدام نمايد تا كشور ما در اين زمينه به خودكفايي برسد.

ورزش
ادبيات
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
علم
فرهنگ
|  ادبيات  |  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  علم  |  فرهنگ   |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |