گفت و گو
بررسي آثار و تبعات اجراي طرح تردد نوبتي در گفت وگو با يك حقوقدان
ديوان عدالت اداري مي تواند طرح را باطل كند
|
|
بيش از ۴۰ روز از اجراي طرح تردد نوبتي خودروها در پايتخت گذشته و اين در حالي است كه حقوقدانان معتقدند مي توان با شكايت به ديوان عدالت اداري توقف اجراي اين طرح و ابطال اجراي مستمر آن را خواستار شد.
تردد نوبتي، يكي از راهكارهايي است كه بنابر آيين نامه اجرايي قانون نحوه جلوگيري از آلودگي هوا، براي برون رفت از وضعيت بحران به طور موقت و بنا به تشخيص وزير كشور به اجرا در مي آيد.اجراي مستمر چنين راهكار هاي موقتي كه منجر به اعمال محدوديت براي شهروندان شده، مباحث مختلفي را از نظر حقوقي در اين زمينه قابل طرح كرده است. دكتر علي نجفي توانا - حقوقدان و جرم شناس - معتقد است كه چنين اعمال محدوديتي در رفتار شهروندان، با درخواست مردم از ديوان عدالت اداري قابل نقض و ابطال است.اما اين نظر نجفي توانا نيست كه موجب شده تا گفت وگويي با او درباره اجراي تردد نوبتي در تهران كه بيش از ۳ ميليون خودرو در آن حركت مي كنند، انجام دهيم بلكه تخصص او در جرم شناسي است كه مي تواند دورنماي آثار اجراي چنين طرح محدودكننده اي را نمايان كند.
ترافيك تهران خود به تنهايي آستانه تحمل مردم را پايين آورده و گاه و بي گاه مي شنويم كه در پي يك تصادف رانندگي، دو طرف تصادف به نزاع با يكديگر پراخته اند كه نتيجه آن يك قتل شده است. حال اگر همين مردم در خيابان هاي شلوغ، گرفتار خيابان هاي بسته و جريمه سنگين ۱۳ هزار توماني بشوند، فقط خدا عالم است چه اتفاقي در راه است.
دكتر نجفي توانا در اين باره مي گويد: «بايد برنامه ريزي هاي دراز مدت را جايگزين مسكن هاي مقطعي كرد وگرنه اعمال اين محدوديت ها قطعاً بر روابط افراد و كنش و واكنش هاي آنان اثر منفي خواهد گذاشت ».
گفت وگويي كه در ادامه آمده است، موضوع اثرات اجراي اين طرح در رفتارهاي نابهنجار ترافيكي را دنبال كرده است.
* طرح تردد نوبتي، يك راهكار از ميان راهكارهاي برون رفت از آلودگي هوا بوده كه به طور موقت بايد به اجرا درمي آمده، ولي يك سال پيش به عنوان طرح كاهش ترافيك مدنظر قرار گرفت و اينك به عنوان طرحي مستمر براي كاهش آلودگي هوا. با توجه به اينكه منابع آلوده كننده هوا در قانون نيز محدود به خودروها نيست و اين طرح نيز راهكاري موقتي بود كه اينك به طور مستمر به اجرا در مي آيد، آيا با شكايت به ديوان عدالت اداري مي توان ابطال آن را تقاضا كرد؟
- با توجه به اينكه اجراي طرح تردد نوبتي از مفاد آيين نامه اجرايي قانون نحوه جلوگيري از آلودگي هواست و با توجه به اينكه آيين نامه مذكور پيامي موسع تر از مفاد قانون اصلي دارد، به نظر مي رسد كه بتوان نقض آن را از ديوان عدالت اداري درخواست كرد.
توضيح، اينكه اعمال محدوديت و اصولاً تدوين اموري كه جنبه سلبي و ايجابي دارد، مستلزم تصريح قانون است و آيين نامه نمي تواند در اين خصوص تعيين تكليف كند. صراحت قانوني نيز نيازمند طي مراحل قانونگذاري در مجلس و تأييد به وسيله شوراي نگهبان است.
* موضوعي كه در ماجراي اجراي طرح تردد نوبتي اصلاً به آن توجه نشد، بحث آثار جرم زاي اين اعمال محدوديت است؛ شهروندي كه امكان استفاده از وسيله نقليه شخصي خود را نداشته باشد و از طرفي براي تردد در شهر با محدوديت در ظرفيت ناوگان حمل و نقل عمومي مواجه مي شود تا اندازه اي فشارها و استرس ها را متحمل مي شود. بعد از آن يا قانون را نقض مي كند يا پرخاشگري مي كند. نظر شما درباره آثار اجراي چنين طرحي به ويژه در وقوع نابهنجاري ها و جرائم چيست؟
- اعمال اين نوع محدوديت قطعاً بر روابط و امور جاري افراد جامعه و حتي رفتارها و كنش و واكنش هاي آنها اثر خواهد گذاشت و در صورتي كه زمينه جبران اين محدوديت فراهم نشود، به طور قطع خسارت جبران ناپذيري از نظر مادي و معنوي براي افراد ذي ربط و ذي نفع در پي دارد. فراموش نكنيم كه اعمال هر تدبير اجتماعي كه بدون برنامه ريزي، طراحي و تهيه ملزومات آن انجام گيرد، نه تنها ما را به هدف منظور نمي رساند بلكه نتيجه عكس به دنبال خواهد داشت. براي مثال ترافيك حاصل از اجراي اين طرح و اعمال نظارت بر تردد نوبتي خودروها در برخي بزرگراه ها و خيابان ها، خود موجب ترافيك زياد و آلودگي مضاعف در برخي محورهاي ترددي شده است.
ما بايد بياموزيم كه با توجه به نيازهاي دائم و تزايد در زندگي فردي و اجتماعي كشور، برنامه ريزي هاي درازمدت را جايگزين مسكن هاي مقطعي كنيم؛ كاري كه ظاهراً هنوز در جامعه ما فرهنگ نشده است.
* اين تأثير، متوجه مردم است اما از اين مهم تر تأثيري است كه متوجه افراد پليس خواهد بود؛ مأموران راهنمايي و رانندگي در حالت عادي، ساعت ها در ميان آلودگي هوا، سرما و گرما، آلودگي صوتي و پرخاشگري مردمي كه از ترافيك كلافه شده اند بايد به برقراري نظم بپردازند كه اينك يك بار اضافي بر دوش آنها گذارده شده. آيا اين افزايش وظيفه منجر به درگيري بيشتري از لحاظ ذهني، خستگي مضاعف و به تبع آن درگيري با شهروندان نمي شود؟ بويژه اينكه پليس، سال گذشته مخالف اجراي طرح تردد نوبتي به دليل كمبود پرسنل بود.
- اعمال اين تدبير به وسيله پليس، گذشته از اثرات وضعي و جانبي، يك نتيجه منفي ديگر به لحاظ شرايط و سازوكارهاي معمول فعلي در نيروي انتظامي دارد و آن نوعي فشار، استرس و اضطراب است كه متوجه عوامل اجرايي اين طرح از جمله نيروهاي وظيفه در پليس است؛ اين كار بعضاً به علت جوان بودن و فقدان تجربه در پرسنل و همچنين نبود آموزش كافي، منجر به انجام وظيفه در فضاي عاطفي و احساسي مي شود كه هر چند نكوهيده يا خوب ولي در برخورد با رانندگان با آن وصفي كه شما از آنها در ترافيك تهران داديد، چالش برانگيز و در نهايت موجب اعمال فشار مضاعف بر طرفين خواهد بود. بنابراين چون فشارها عمدتاً در اوايل روز انجام مي شود، تا ساعات پاياني كار، رفتار نيروهاي زحمتكش پليس و همچنين رانندگان، تحت تأثير قرار مي گيرد كه اين مطلب نيز به عنوان هزينه روحي، رواني و اجتماعي بايد مدنظر باشد.
* اجراي اين طرح، موضوعاتي را برجسته كرده كه بحث درباره آن مفيد به نظر مي رسد؛ بحث اولويت مصلحت جامعه بر مصلحت فرد يا نقض حقوق شهروندي به وسيله محدوديت در تردد و نظاير آن. به نظر شما اين كار نوعي نقض حقوق شهروندي محسوب نمي شود؟ چرا كه شهروند با هزار و يك دردسر وام مي گيرد تا خودرو تهيه كند كه چه بسا از طريق آن كسب درآمد داشته باشد و بعد ما براي آنكه نتوانسته ايم شهر را به درستي مديريت كنيم، او را محدود مي كنيم. آيا اين درست است؟
- مجموعه اي متشكل از صراحت مفاد قانون اساسي، قانون مدني، ضوابطي كه در اعلاميه هاي بين المللي تصريح شده و اعلاميه جهاني حقوق بشر، مجموعه حقوقي را براي يك شهروند ضروري كرده اند ولي با اين حال در مواقعي ممكن است شرايطي ايجاب كند كه حقوق افراد براي يك منفعت اولي تر كه نفع آن به جامعه و تمامي افراد خواهد رسيد، محدود يا مقيد شود. در رابطه با مصلحت و منفعت اجتماعي - كه البته بايد در معيارهاي حقوق بشر و حقوق شهروندي تعبير و تفسير شود - مي توان مثال هاي متعددي را مطرح كرد؛ مثلاً مسكن مصون از تعرض است. املاك خصوصي با توجه به قاعده تسليط و حتي مالكيت محترمند اما گاهي براي گسترش فضاي سبز و يا ايجاد جاده هاي دسترسي و بزرگراه ها، جامعه مجبور مي شود كه با جلب رضايت مالك يا پرداخت حقوق او براساس ضوابط قانوني، به نفع اجتماع اين ملك را تمليك كند كه قانون نحوه تملك اراضي، مصوب سال ۱۳۵۸ در مورد اراضي مورد نياز دولت كاملاً روشن و واضح است. اما در مورد جلوگيري از تردد اتومبيل و نوبتي بودن حركت آنها به نظر مي رسد با لحاظ قاعده«لاضرار و لاضرر في الاسلام » بتوان تمهيداتي انديشيد كه استفاده از خودرو تحت انضباط ترددي قرار گيرد، هر چند اين اقدام در تعارض با حقوق اشخاص در استفاده از خودرو است ولي به نظر مي رسد كه براي حفظ يك منفعت اولي تر يعني سلامت عمومي، اين محدوديت قابل اعمال باشد.
اما اعمال محدوديت قطعاً به حقوق و امتيازات شرعي و قانوني اشخاص ضرر وارد مي كند، بنابراين بايد اين ضرر به گونه اي جبران و تأمين شود. فراموش نكنيم كه در بسياري كشورها در موارد مشابه وقتي چنين تدبيري اتخاذ مي شود، روش هايي براي جايگزيني تا حد قابل قبول و رفع نيازهاي افراد به كار گرفته مي شود. متأسفانه در كشور ما محدوديت اعمال شده در بسياري موارد در بخش تردد اتومبيل ها جايگزين ندارد؛ يعني از يك طرف شخص نمي تواند از وسايل شخصي خود استفاده كند و از سوي ديگر وسايل عمومي ديگر كه بتواند جانشين وسيله نقليه شخصي باشد، به حد نياز تأمين نمي شود. اين در حالي است كه آلودگي هوا و صدا به عنوان دو پديده مترتب بر مدرنيسم در كشور ما زاييده استفاده از اتومبيل شخصي نيست بلكه بسياري از وسايل حمل و نقل عمومي نظير موتورسيكلت ها يا كارخانه ها و برخي كارگاه هاي آلوده كننده كه بعضاً متعلق به نهادهاي عمومي است عوامل بسيار مهمي در افزايش آلودگي هوا بوده است. بنابراين به نظر مي رسد كه با وصف محدود شدن حقوق شهروندي، در صورتي كه مصلحت عمومي ايجاب كند و به شرط اعمال تدابير جايگزين، اعمال اين محدوديت به ناچار براي سلامت عموم بايد به انجام برسد.
|