سه شنبه ۱۸ بهمن ۱۳۸۴
مقايسه اصحاب امام حسين(ع) و حواريون حضرت مسيح(ع)
خورشيدهاي آسمان و زمين
پدر جورج خوام البولسي
001164.jpg
001167.jpg
1- شباهت  ميان اصحاب امام حسين(ع)
و حواريون حضرت مسيح(ع)
امام حسين(ع) مانند حضرت مسيح(ع)، در پيرامون خويش، پاره اي از اصحاب و ملازمان گرد هم آورده بود. آنان، در سفر و حضر با وي بودند. در ظاهر و باطن و در دل و صورت، نسبت به امام(ع) اخلاص داشتند؛ چه،  او را به لحاظ داشتن خصلت هاي والا ،شهامت و ارجمندي كه مرگ را به سخره مي گرفت، الگو و نمونه مي دانستند. اجازه دهيد به زوايا و ابعاد و جزئيات اين ويژگي ها بپردازيم تا از پيكره كلي آن، جواهراتي بسازيم كه سينه الگو خواهان را زينت بخشد و موعظه اي نيكو براي موعظه خواهان گردد كه اين مسبب افتخار و سربلندي خانداني است كه به اين شهداي قهرمان و بزرگ انتساب دارد.
امام حسين بن علي( درود خدا بر آنان باد) بعد از اطلاع از كشته شدن مسلم بن عقيل و عبدالله بن يقطين (برادر رضاعي اش) و هاني بن عروه، از مردان خود خواست چنانچه مايل باشند، از ادامه همراهي اش منصرف شوند تا بدين سان، چيزي را كه خود عزم را بر آن جزم كرده بود بر آنان تحميل نكند و در عين حال، عواطف والا، بزرگ منشي و ارجمندي يك مؤمن را به نمايش بگذارد. پس، زهيربن اليقين در چكامه اي خطاب به وي چنين گفت: «اي فرزند رسول خدا(ص)، سخنانت را شنيديم. حتي اگر دنيا براي ما سراي جاودانه بود و ما در آن براي هميشه زندگي مي كرديم، شهادت همراه تو را بر ادامه زندگي ترجيح مي داديم.»
001161.jpg
اين مقاله ترجمه و تحرير سخنراني جورج خوام البولسي، رئيس دانشكده الهيات مسيحي در حريصا (لبنان) است. عنوان سخنراني «اصحاب امام حسين(ع) و حواريون مسيح(ع)؛ ياريگران حق و شهيدان زنده» است. اين سخنراني شامل مقدمه، چهار فصل و نتيجه گيري است. سخنران ، به همراه ارائه متن سخنراني به زبان عربي، اين چند كلمه را ضميمه كرده است: «پس ازايراد اين سخنراني در عاشوراي سال ،۲۰۰۴ متن مكتوب آن را به مسئولان روزنامه همشهري تقديم مي كنم تا پس از ترجمه آن به زبان فارسي، چاپ شود».
چنين جرأت و شهامتي، داراي دو ركن و پايه است: يكي عقيده و انديشه تابناك و ديگري اخلاص. و اين، نتيجه اي است كه توانستم از اين جمله فهم نمايم. عقيده يعني ايمان راسخ و مستحكم به اين كه دنيا و زيبايي هاي آن، زوال پذير است و اين نگرش، همچون عطر دل انگيزي سراسر سخنان زهير را فرا گرفته بود.
همين موضوع، نيز از جملات «پطر» ، پيامبر ملت ها، هنگامي كه اهالي روم را مخاطب قرار داد، تراوش كرد:
«چه كسي ما را از محبت مسيح(ع) جدا خواهد كرد؟ فشارها و محدوديت ها؟ سركوب ها؟ گرسنگي؟ برهنگي؟ خطرات و تهديد ها؟ يا شمشيرها؟»
به واقع، هيچ نوع زندگي، بدون حركت به سوي آفريدگار هستي، معني ندارد. چه نيكو است كه زندگي مصروف شناخت خدا شود، به جاي پنهان شدن در لفافه ادعاهاي بيهوده اي كه صورت حق به آن پوشانده شده است و آن كامجويي از زيبايي ها و خوشي هاي زوال پذير است. چنانچه نفس آدمي، ايمان و عقيده اي راستين و مستحكم نسبت به اين رهيافت پيدا كند، آن گاه به سراي جاودانه و آكنده از نعمات الهي دست خواهد يافت و از ميان ساير نفوس در زمين، كناره خواهد گرفت.
«موعظه ات گرانبها بود؛ زيرا پشتوانه اش بصيرت و دانايي بود اي رواج دهنده حقيقت، آنگاه كه گفتي برخي از آنان- آناني كه رياكارانه، جامه زهد را بر تن كرده اند- دنيا را از طريق سودا كردن آخرت مي خواهند و آخرت را از طريق عمل در دنيا جست وجو نمي كنند. »
و اما اخلاص، ركن دوم جرأت و شهامت، كه در سخنان زهير بن اليقين، نمايان است، عبارت از آمادگي داشتن براي مرگ در راه محبوب است. بلي، هنگامي كه آدمي طناب زندگي اش را به ايمان گره بزند ، اخلاص، بسان خورشيدي كه سپيده دمان طلوع مي كند، از ميان جوارح وي ظهور و بروز خواهد كرد.«پطر» و «پل» از رسولان و حواريون حضرت مسيح، به تهديد احبار يهود بي اعتنايي نشان مي دهند آنگاه كه به آنان مي گويند: مطلقاً حرف نزنيد و بنام مسيح، تعاليم وي را پراكنده نكنيد. آنان در پاسخ مي گويند: خود داوري كنيد، آيا منصفانه است كه در محضر خداوند، به حرف هاي شما گوش فرا دهيم و به تعاليم خدا، اهتمام نشان ندهيم؟ ما، نمي توانيم درباره چيزي كه آن را لمس كرده و شنيده ايم، حرفي نزنيم.
عزت و عظمت ياران حسين را بس است كه با جان هاي خويش از نواده هاي رسول اكرم (ص) و اهل بيت او حمايت كردند و براي آنان افتخاري جاودانه است كه، هر گاه كه ياد رسول و اهل بيت او شود، خاطره همراهان امام حسين(ع) نيز آورده مي شود. آنان، به هنگامي كه مردم از پيرامون امام حسين (ع) پراكنده شدند، به گرد او آمدند و هنگامي كه بسياري از مردم عراق بعد از اعلام مبايعت شان، از ياري اش دريغ ورزيدند، او را ترك نكردند، در حالي كه شمارشان اندك بود. نافع بن هلال به امام حسين(ع) گفت: با رشادت و سربلندي، ما را به هر سو كه خواستي، شرق و يا غرب، حركت ده و ما را با خود ببر...آنان خود را تمام عيار به وي سپردند. زيرا، پايبندي او را به عروه الوثقي لمس كرده و از اين رو، به راه هاي در پيش رو بي اعتنا بودند و فقط به كياست فرمانده شان و راه و رسم او، اتكا داشتند.
۲ _ ويژگي اصحاب و حواريون عيساي مسيح(ع)
ترديدي نيست كه ويژگي هاي قهرمانان، يكسان است و مروت و شهامت نزد جوانمردان هر قوم و طايفه، متشابه و همخوان است. با اين حال، در مورد حواريون حضرت مسيح (ع) نكاتي وجود دارد كه به طور خاص، قابل ذكر است كه موجب مي شود آنان، متناسب با راهي كه پيمودند، به عنوان قهرمان تجلي يابند. اجازه دهيد به برجسته ترين اين نكات اشاره كنيم:
الف: هيچ گاه حواريون حضرت مسيح (ع) به عنوان مردان جنگ و مبارزه، شناخته نشدند. هنگامي كه حضرت مسيح (ع) بر آنان، در مورد همراهي شان با وي نهيب زد، به آنان گوشزد كرد كه: «همانا من شما را همانند گوسفنداني كه ميان گرگ ها باشند، گسيل مي دارم. نه كيسه اي، نه توشه اي و نه كفشي با خود، همراه نبريد» . از طرفي، انجيل مقدس حكايت مي كند هنگامي كه عسسان به هنگام تاريكي به جبل الزيتون رفته تا مسيح را دستگير نمايند، حواريون وي، فرار را برقرار ترجيح دادند. اين مردان گويا با اين شيوه  خاص، از آيين حضرت مسيح(ع)، حمايت كردند و با جان هايشان، اخلاص خويش را تجلي دادند.
ب: همچنين، هيچ گاه از حواريون حضرت مسيح (ع) دانسته نيست كه آنان از وي، به خاطر حق غصب شده اش در خلافت و يا بر پايه انقلاب اجتماعي، به هواداري اش برخاسته باشند. هيچ گاه از دهان حضرت مسيح (ع) شنيده نشده است كه وي هواداران خود را براي درخواست آن، برانگيخته باشد.
ج: حواريون حضرت مسيح (ع) جان خود را در مبارزه و يا ميدان جنگ از دست ندادند بلكه آنان، به قتل رسيدند آنهم به دليل پايبندي و چنگ زدن شان به تعاليمي كه با شهامت تمام عيار به تبليغ آن همت گماشته بودند.
د: هيچ گاه حواريون حضرت مسيح، در مقابل لشكريان يكپارچه و صف آراسته دشمنان، صف آرايي نكردند.
هـ: آغاز حركت حواريون حضرت مسيح (ع)، يعني خروج آنان از خانه و كاشانه شان، بعد از مرگ و عروج مسيح رخ داد. بدين سان، آن پيروزي و شهامتي كه با امانت و وفاداري به دفاع از حمايت از مسيح پرداختند، بعد از عروج او، نزد آنان بسان وديعه اي ماند كه هر كجا كه رحل اقامت افكندند، در سينه هايشان باقي ماند.
و: آنچه گذشت، شمايي بود از لحاظ وضع صوري حواريون. اما به لحاظ وضع باطني، آنان در سفرها و جابجايي هاي خود، معجزه ها از خود نشان دادند و بر مخالفان كه قادر به انكار آن معجزه ها در قبال رعاياي خود نبودند، غلبه مي كردند.
۳ _ ويژگي هاي اصحاب
امام حسين(ع)
اصحاب امام حسين (ع) داراي ويژگي هايي بودند كه به ندرت در ميان ساير مردان ديده مي شود. به برخي از اين ويژگي ها اشاره مي كنيم، ويژگي هايي كه بسان عتيقه اي مي ماند كه درك زوايا و ابعاد آن، مستلزم گذراندن وقت و زمان نه چندان اندك است. اجازه دهيد، اندكي در خصوصيات اين مردان آزاده كه آقا و سالار خود را تا لحظه هاي آخر همراهي كردند تفحص كنيم.
الف _ نخستين ويژگي  ، پايداري اين صحابه در قبال شرايط ناگوار است: نه نصيحت كننده اي سبكسر آنان را از تعقيب هدف بازداشت و نه خاندان، فرزندان و خانه و دارايي، آنان را متوقف كرد. دل هايشان در مسيرياري امام حسين (ع) و جانفشاني در راه او و طرد منويات نفساني، قرار گرفت .چنين پايداري، قابل تفسير با زبان معمولي نيست و قابليت تحليل و تفسير ندارد، بلكه آدمي بايد با زبان دل و با ذهنيت باطني به تفسير آن بپردازد.
ب: وحدت دروني و همدلي آنان با امام (ع) با غيرتمندي جهت رويارويي با دشمنان آميخته بود. چقدر پيك و پيغام براي ترغيب آنان براي ترك حمايت از امام (ع) و چقدر وعده و وعيد قبل از وقوع فاجعه حزن انگيز كربلا فرستاده شد! هر بار از اين پيك ها و وعده ها مي رسيد، بر پايداري آنان براي جانفشاني افزوده مي شد.
ج- خروج ياران و اصحاب امام حسين(ع) از خانه و كاشانه شان و حركت آنان به سوي عراق، صرف نظر از دشواري سفر و مسير، بر پايه تصميمي قاطع و غيراجباري صورت گرفته و در عين حال، نسبت به از دست دادن شادي و شادكامي شان غمگين نبودند. به علاوه اينكه از نگاه خشم آلود زمامدار ستم پيشه و مستبد، برخود نلرزيدند، بلكه حركت خود را فداكاري و جانفشاني و همداستاني و اتحاد براي اعتلاي كلمه حق- مطابق آنچه كه در ذهن داشتند- به حساب آوردند. از اندك بودن شمارشان، واهمه اي به خود راه ندادند و از اينكه به سوي مرگ شتابان هستند، گام هايشان را آهسته برنداشتند.
د- انقلاب اجتماعي كه شراره هاي آن در سينه ياران امام(ع) وزيدن گرفت، در كتاب علماي شيعه، به طور برجسته، مورد توجه قرار گرفته است و اين از ويژگي هاي مبارزه قهرمانانه اي است كه كارزار هولناك كربلا شاهد آن بوده و به آن فاجعه دردناك منتهي گشت.
فداكاري در راه حق و نيل به سعادت اخروي
فداكاري، حق و سعادت اخروي، سه مفهوم تفكيك ناپذير و به هم پيوسته اند. با اين حال، هركدام از آنها مميزه هاي خود را دارند.
مميزه فداكاري و جانفشاني، بذل و بخشش است كه خود داراي وجوه مختلفي است و نخستين آن بذل و بخشش جان است و سپس بذل و بخشش دارايي. مميزه حق، عبارت از تطابق ميان فعل و ذات حق است و البته درجاتي دارد. درجه مهم آن، پاكيزه ساختن ذات آدميزاد و رهايي آن از فرومايگي ها و پستي هاي دنياست. مميزه سعادت اخروي، عبارت از جاودانگي تهي از كيف و خوشي است. اين سه مفهوم والا، دارندگان آنها را سربلند و والا مي سازند و آنان را بر همگنان برتر ساخته و به جاودانگي فناناپذير مي رسانند، به طوري كه در ميان اقوام خويش، به الگوي ماندگار مبدل مي شوند. به همين دليل، شهدا ، قهرمانند و رسولان و پيامبران به  دليل دنبال كردن راه حق، قديس و مطهر ناميده مي شوند و نيكوكاران، رستگارند؛ به دليل اقامت و اسكان شان در بهشت جاودانه خدا.
ياران مسيح (ع) و امام حسين(ع) به اين درجات، با راه و شيوه هاي خود، دست يافتند و هر كدام از آنان،راه مقتدا و پيشواي خويش را پيمودند. آنان و شيوه زندگي شان، با وجود تفاوت هاي محيطي براي ما، به منزله الگو محسوب مي شوند. آنان بر گردن ما حق دارند تا كردارشان را به ياد بياوريم و به حماسه اي كه آفريدند، مفتخر و مباهي شويم تا بدين سان، به منتي كه خداوند از طريق آنان بر ما نهاده است، اقرار كنيم.
نتيجه
حضرت مسيح(ع) از هر كس كه قصد داشت از او پيروي كند، خواست از خويش رها شود؛ زيرا حركت همسو با حضرت مسيح(ع)، الزامات خاص خود را دارد . رهايي و انكار خويشتن، چيزي فراتر از يك گام كه آدميزاد به سوي دلاوري برمي دارد، نيست. اين همان كلمه «لبيك» است كه انسان آن را در قبال رويدادهاي دهشتناك، فرياد مي زند تا از آن روزنه اي به سوي دنياي مردم بگشايد و او، با جسارت و رشادت بي پايان، از آن استقبال مي كند و ديري نمي گذرد كه او را عظمت و بزرگي مي بخشد.آنان نماد مكتب و تايخ و يادگاري زنده به شمار مي آيند. آنان به منزله فريادي بلند ند كه از نسلي به نسل ديگر طنين انداز است .

نگاه
مباني هويت ساز
سعيد ناصري
روزنامه «ايلاند بستن» چاپ دانمارك، با انتشار كاريكاتورهايي از پيامبر اسلام حضرت محمد(ص)، به موضوعي براي اعتراض مسلمانان در سراسر جهان تبديل شده است. قداست پيامبر اسلام(ص) بخش مهمي از هويت اسلامي را تشكيل مي دهد.
لاك به گفته خودش از آزادي دفاع مي كرد تا قدرتمندان به مردم زور نگويند. از اين منظر يكي از ميوه هاي آزادي كه ركن چهارم دموكراسي يعني رسانه و مطبوعات است، وظيفه اش نظارت بر دايره مسئوليت قدرتمداران بوده و نه تمسخر عقايد پيروان يك دين خاص. اين امر در مخالفت صريح با فلسفه سياسي كانت راجع به عدالت و آزادي است. تمسخر و هدم عقايد ديگران، بخشي از تبعيض و سركوب آزادي ديگران غيريت شده و نابودي عدالت است. از منظر فلسفه سياسي كانت، ارزش مفروض آزادي بيروني، براي اثبات ضرورت و مشروعيت حكومتي بهره مي گيرد و همين امر است كه مردم را به اداي وظايف كامل خويش در قبال ديگران اجبار مي كند.
تبعيض با ملاحظه عقايد كانت، ازجمله تمسخر عقايد ديگران است كه اگر در مناسبت سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي قرار گيرد، منجر به نقض عدالت و ستم به يك عقيده خاص مي شود.
رنگين پوستان، ازجمله سياه پوستان به دليل رنگ پوست، زماني مورد تمسخر چنين نگرشي بودند. همين امر باعث شده بود رنگين پوستان از اطاعت سربرتابند و مشروعيت را از حكومت بستانند .براي رفع اين تبعيض نيز كمك شاياني از مضامين حقوق بشري مي گيرد. اكنون چگونه است در جهاني كه به زعم اسكات توماس «بازگشت به انديشه هاي ديني و جنبش هاي اجتماعي» يكي از غيره منتظره ترين رويدادهايي است كه در پايان قرن بيستم به وقوع پيوسته و... اين پديده آنچنان كه پاركز، ابرين و پالمر تأكيد كرده اند آراء و انديشه هاي پذيرفته شده درمورد توسعه سياسي، نوسازي و سكولاريسم را با چالش جدي مواجه كرده است، دچار تمسخر مي شود؟
پاسخ به سئوال موردبحث از نگاه وبر درباره ميزان برخورداري و محروميت است كه هويت ساز بوده و بود و نبود آن با ابتناء برسه محور منزلت، قدرت و ثروت شكل مي گيرد.ثروت و قدرت در قالب علم، تشكيلات، نهادهاي مدني و ... است كه مي تواند منزلت و احترام را به ارمغان بياورد. به عبارت ديگر ميزان دارايي و سرمايه هاي مسلمانان از ثروت، قدرت و منزلت به شبكه ارتباطات جهاني، معني ديگري مي دهد و نظام جهاني را بيشتر از آنچه كه مي پنداريم وادار به احترام به عقايد ديگران مي كند. در اين صورت است كه وجود بندي از قانون مطبوعات در كشورهاي اروپايي كه در آن به وضوح بر انتشار مطالب باتوجه به احترام و احساسات مذهبي مردم تأكيد شده جنبه زينتي نداشته و به محض وقوع توهين، قانون مذكور جنبه اجرايي مي يابد.

انديشه
ادبيات
اجتماعي
سياست
فرهنگ
موسيقي
ورزش
|  ادبيات  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  موسيقي  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |