پنجشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۸۴ - - ۳۹۴۷
انرژي درماني در گفت و گو با دكتر دوستداري
درمان با انرژي هاي نهفته
003189.jpg
انرژي درماني در سال هاي اخير يكي از مباحث  بسيار پيچيده در حوزه درمان بوده و نظريات متفاوتي در مورد آن مطرح شده است. يكي از افرادي كه فعاليت هاي عمده اي در اين حوزه داشته، دكتر دوستداري است.
او سال 1375 از دانشكده پزشكي دانشگاه علوم پزشكي شهيدبهشتي فارغ التحصيل شد و تاكنون به درمان بيماران خسته اي پرداخته كه ديگر از زندگي كردن نااميد شده اند و هر لحظه در انتظار مرگ هستند.
حرف هاي او را در زمينه انرژي درماني با هم مي خوانيم.
*اولين سؤالي كه در ذهن خواننده نقش مي بندد اين است كه انرژي چيست و در كجا نهفته است؟
- در ساختمان سلول و مولكول بخشي مهم و اساسي قرار دارد به نام انرژي كه حافظ شكل ساختماني و عملكرد سلول و مولكول است، طوري كه تا هاله اي از اطراف جسم را در برگرفته و جزء لاينفك هر موجود مي باشد. در بين موجودات زنده، انسان داراي پيچده ترين و ظريفترين نوع انرژي است و خود از سه بخش انرژي دروني، مياني و بيروني تشكيل شده كه انشاءالله در جاي خود توضيح خواهم داد.
از طرفي موضوع انرژي در بسياري از دانشگاه ها و مراكز علمي در حال بررسي است ولي آنچه كه همه به آن اذعان داشتند و به عنوان يك دانش كلي پذيرفتند وجود انرژي در بدن است كه تعادل آن با سلامتي ارتباط داشته و هر نوع عدم تعادل موجب بروز بيماري مي شود. در واقع در بدن ما علاوه بر جسم و روح، بعد ديگري از وجود شكل گرفته و هديه گذاشته شده به نام انرژي كه هم بر جسم تأثير مي گذارد و هم بر روح. اين انرژي با انرژي تمامي موجودات عالم در تعادل و تعامل قرار دارد ولي اگر به هر دليلي مثل دود و گرد و غبار- سر وصدا- بلاياي طبيعي- جنگ ها- موادشيميايي- سوخت كارخانجات- رفتارهاي ناپسند و... اين تعادل به هم بخورد و اعوجاجي در آن ايجاد شود، مي تواند موجب شروع و بروز يا ايجاد بيماري شود.
*آقاي دكتر انرژي را از چه زماني به دست آورده ايد و از چه زماني متوجه شديد كه صاحب چنين گوهري هستيد؟ و آيا اين انرژي شما ارثي است؟
-قدرت درك و تشخيص و جذب و ساخت سيستم انرژي ارثي است. بدين  صورت كه جده مادري من صاحب توان خاص بوده. اين استعداد از طريق مادرم به من رسيده و به دو فرزندم نيز منتقل شده، البته در وجود بنده و فرزندانم موضوع فوق، پايه اي شده براي دستيابي به دانش پيچيده و بزرگي كه به اين ظرافت  و تخصصي شكل گرفته و مي رود تا به برترين شكل وجود خود بروز نمايد.
*مطلع شديم از طرف سرپرست دادسراي ويژه جرائم پزشكي و دارويي، شما به عنوان كارشناس خبره انرژي درماني انتخاب و معرفي شديد؛ آيا اين موضوع صحت دارد؟
-در پي قوت گرفتن موضوع انرژي درماني و لزوم استفاده درست، به موقع و كافي از آن در درمان بيماران و همچنين جهت استانداردسازي و كلاسيك كردن آن، از طرفي نيازمند وجود افرادي صاحب انرژي و توان مؤثر در بيماري ها بوده و از طرف ديگر وجود اين توان بايد توسط مراجعي تأييد مي شد. از آنجا كه كيفيت و شدت دارا بودن انرژي از يك ادعاي واهي و خيالي گرفته تا يك اثر اتفاقي و بالاتر از آن، مؤثر بودن در بيماري هاي روحي و روحي جسمي و در نهايت اثر بسيار بالا بر بسياري از بيماري ها، حتي ژنتيك گسترده بوده و تشخيص سره از ناسره و حق از باطل نياز به بررسي كارشناسانه و موشكافانه دارد، وجود استفاده از كارشناسي در اين امر را واجب كرده و از آنجا كه در ارتباط با درمان- موضوع به دادسراي ويژه جرائم پزشكي مربوط مي شود- در تحقيقات گسترده اي كه آزمايشات و نظريه پردازي و اثرات درماني اينجانب به عمل آوردند. ابتدا چند مرحله از بنده جهت سخنراني و ارائه نظرات و پرسش و پاسخ و بررسي دعوت به عمل آوردند و در پي آن براي اين امر برگزيده شدم.
* شما قبلاً هم در پرونده محمدعلي اكبري از سوي قاضي شعبه 1008 به عنوان كارشناس خبره و سرپرست هيأت كارشناسي انتخاب شديد، روند انتخاب شما براي اين كارشناسي چگونه بود؟
-در پرونده آقاي محمدعلي اكبري، قاضي پرونده جهت بررسي دقيق و تحليل موضوع مطرح شده نياز به نظريه كارشناسانه براي قضاوت عادلانه داشتند. از آنجا كه ايشان از مدتها قبل آثار درماني انرژي بنده را ديده بودند و از طرفي طي تحقيقات وسيعي كه از مجموعه نظريات و مطالعه دو كتابم داشتند بنده را مدنظر قرار دادند و اما به همين كفايت نكردند تا اينكه حدود سه ماه قبل از جلسه دادگاه اعلام كردند كه مي خواهند ابعاد متفاوت انرژي بنده را از نزديك ببينند و مذاكراتي داشته باشند كه از طرف من پذيرفته شد. لذا در ابتدا چندين بيمار معرفي كردند كه بعد از چند جلسه انرژي تراپي تخصصي الحمدالله تمامي آنان رو به بهبود گذاشتند و سپس شيوه هاي متفاوت درماني مثل راه دور، تلفني، تله پاتي و صوتي را امتحان كردند كه با ديدن موفقيت در تمامي آنها و ديدن نتايج موفق آثار انرژيم در آزمايشات كلاسيك و غيركلاسيك و در چندين آزمايش و موضوع ديگر، در مجموع باعث گرديد كه ايشان از بنده خواستند كه كارشناسي پرونده انرژي درماني آقاي محمدعلي اكبري را بپذيرم كه در ابتدا به علت حساسيت موضوع و حجم بالاي كار، از پذيرش آن امتناع ورزيدم. ولي با درخواست مجدد قاضي محترم پذيرفتم و كار روي موضوع به اتفاق هيأتي متشكل از چند پزشك و افراد تحصيلكرده كه همگي داراي قدرت انرژي بودند با ابلاغ حكم كارشناسي از طرف ايشان آغاز شد. كه طي بيش از دو ماه كار سخت و بررسي كارشناسانه، نظريه كاملي از اثر شيوه هاي مختلف انرژي ايشان تقديم قاضي محترم گرديد.
*شما در كارشناسي پرونده مذكور مدعي شده بوديد كه انرژي از طريق صدا و تصوير تلويزيوني هم منتقل مي شود، آيا مي توانيد در اين باره توضيح دهيد؟
- اين موضوع قدري پيچيده است، افرادي قدرت دارند كه صدايشان را حامل انرژي كنند، همچنين مي توانند از طريق تلويزيون و تصوير انرژي را به بيمار برسانند- اما اين موضوع نبايد مورد سوء استفاده قرار گيرد، از آنجا كه نيروي اشخاص مدعي در حال تغيير است- در بعضي موارد با از دست دادن نيرو اثرات انرژي تصويري و صوتي شان خيلي كم و غير قابل ارائه مي شود. لذا مدعيان بايد هرچند وقت تست مجدد شوند و نيرويشان تائيد شود. در واقع بايد نيروي شخص به گونه اي باشد كه در درصدي كه منطقي باشد از بيماران بهبودي حاصل كند، والا اگر قرار باشد از بين هزار نفر فقط چند نفر با بيماري سردرد و آرتروز خوب شده يا تأثير بگيرند نبايد شخص به اين كار مبادرت بورزد بلكه بايد با تكنيك فردي و خصوصي كه داراي توان مؤثرتريست اقدام به انرژي دادن كند. در هر صورت اگر در شرايطي قرار داشت كه امكان ديدن فردي نبود، انرژي صوتي يا تصويري مي تواند احتمال تأثير داشته باشد.
*در نيرو درماني تجمعي بعضي از مواقع درمانگر مي گويد تمركز بگيريد، خدا شفا مي دهد، اگر گيرنده انرژي باشيد اثر مي كند، اگر منفي باشيد اثر نمي كند و... چگونه مي توان اين پديده را توضيح داد؟
-اين موضوع پيچيده است، اگر نيروي درمانگر و انرژي موجود در بدن بيمار يكسان باشند و توان درمانگر به گونه اي باشد كه نيرويي معادل انرژي بدن بيمار داشته باشد، اگر بدن بيمار مقاومت كند يا منفي باشد، انرژي توان ورود به بدن آنها را نخواهد داشت. ولي اگر نيروي درمانگر ضريبي از مقاومت انرژي بيمار باشد چه بخواهد، چه نخواهد، با اراده درمانگر نيرو وارد عمل مي شود و به داخل سلول هاي بدن مي رود. البته درست است كه شفا را خدا مي دهد ولي هر عدم درمان و ناتواني در درمان را نبايد براساس آن تحليل كرد. بلكه اگر نيرو و انرژي نتواند بر بيماري فائق آيد خدا هم شفا را قسمت نمي كند. بايد هوشمندانه به نيروهاي برتر و مؤثرتر دست يافت تا قدرت درمان بالاتر باشد.
* سيستم انرژي درماني شما چگونه است؟
- سيستم درماني انرژي درماني ام تخصصي است. يعني بعد از ورود انرژي، بخشي از انرژي من كه حدود ده درصد از آن را تشكيل مي دهد، به صورت عمومي وارد شده و مي تواند تمامي هاله و چاكرا و انرژي بيروني و درصدي از انرژي مياني را متعادل كرده و تا حدودي در اعضاء اثر تخصصي مي گذارد. قسمتي از انرژي به مغز بيمار داده مي شود و از طريق مغز به اعضاء آسيب ديده مي رسد كه مي تواند اثر تخصصي داشته باشد. بخش اعظم انرژي به طور مستقيم به عضو آسيب ديده بيمار وارد مي شود و در عضو اثرات تخصصي مي گذارد. بخش خاصي از انرژي من نيز از طريق تأثير بر كروموزم ها و عوام ژنتيك بر بيماري ها اثر مي گذارند.
* انرژي درماني روي چه بيماري هايي تأثيرگذار است؟
- اين موضوع بحث سنگين و مربوط به خودش را داشته و بايد در مورد هر بيماري جداگانه آثار آن بررسي و اعلام نظر شود. ولي آنچه مهم است اين است كه در تمام سلول ها و عضوها انرژي جزء موارد لاينفك و اساسي آنهاست. يعني بدون وجود انرژي مربوطه، هيچ سلول و عضوي فعاليت درست ندارد، لذا اگر به هر دليلي انرژي عضو به هم بخورد شخص بيمار مي شود. يا برعكس بيماري موجب به هم خوردن انرژي متعادل عضو مي شود. پس عاقلانه است كه اعلام كنيم اگر بتوانيم انرژي عضو يا سلول را متعادل كنيم مي توانيم در درمان بيماري ها مؤثر باشيم. از طرفي هرچه تخريب و اعوجاج دروني تر و عميق تر باشد شدت بيماري بيشتر و ايجاد تعادل مشكل تر خواهد بود. در نتيجه استنباط مي شود كه انرژي درماني مي تواند در غالب بيماري ها مؤثر باشد و انرژي درماني تخصصي كه در انرژي دروني مؤثر است نيز مي تواند علاوه بر اين كه تأثير مشابه تمامي سيستم هاي متعارف انرژي درماني، نيرو درماني و لمس درماني متعارف دنيا را داشته باشد بر بسياري از بيماري هاي صعب العلاج و لاعلاج و ژنتيك هم مؤثر باشد.
* آيا اعتقاد به انرژي فرد مي تواند در درمان تأثيرگذار باشد؟
- قبول داشتن و خواهان انرژي فرد بودن براي كسب انرژي از انرژي درمانگرهاي آموزشي و نيروي درمانگرهايي كه در ساخت و توليد نيرو و انرژي خود دخالت ندارند و آن را خدادادي مي دانند در بسياري از افراد جزء يكي از موارد مهم در بروز اثرات درماني است. يعني ديواره انرژي بيمار و وجود خاصيت چسبندگي و پيوستگي انرژي بر بدن و همچنين سيستم حفاظتي از انرژي بدن فرد بيمار در صورتي اجازه ورود انرژي ديگر را مي دهد كه از نظر اعتقادي شخص نيروي درمانگر را قبول كرده و خواهان ورود انرژي آن براي تنظيم و تعادل باشد. در واقع اعتقاد و باور به انرژي فرد انرژي درمان در سيستم انرژي درماني متعارف و نيرو درماني مطرح شده يكي از شروط مهم اثرگذاري است. ولي در سيستم انرژي درماني تخصصي ما، قدرت انرژي چندين برابر دفاع بدن و چسبندگي انرژي و سيستم حفاظتي از انرژي افراد بيمار است و شروط قبولي و اعتقاد به انرژي ما جزء موارد اصلي نيست بلكه اگر شخص با اعتقاد و اطمينان به درمان بپردازد هم از نظر روابط، شرايط بهتري فراهم مي شود و هم از نظر حضور در جلسات درمان، والا درصد بالايي از افرادي كه هيچ اعتقادي نداشته و حتي مخالف بودند با گرفتن انرژي ما و حصول بهبودي جزء دوستداران و معتقدين ما شدند.
* آقاي دكتر ادعاي بعضي از پزشكان و افراد تحصيلكرده تا مدتي پيش اين بوده كه انرژي وجود ندارد و اين شيوه اي از طب نيست بلكه يك تلقين است كه با استفاده از روحيه و خواست بيمار در اثر اراده و تلقين اتفاق مي افتد و به عنوان يك شيوه علمي نمي توان آن را پذيرفت و بايد عاملان ابراز و ايجاد آن را سركوب كرد، البته اخيراً مقبوليت انرژي درماني به عنوان يك رشته بسيار بالا رفته ولي در گوشه و كنار هنوز زمزمه هايي از مخالفت شنيده مي شود نظرتان را در اين زمينه بيان كنيد.
- هميشه در طول تاريخ اين گونه بوده كه هر وقت بروز يا ايجاد يك موضوع علمي يا اكتشافي با منافع مالي و جايگاه و مقام علمي و اجتماعي گروهي در تعارض يا تضاد بود، قبل از هر تحقيق و بررسي و قضاوتي، ساز مخالف زده مي شد و عاملان آن يا مورد بغض مقامات اجرايي و سركوبگر قرار مي گرفتند يا اين كه در اثر فشار سياسي و اجتماعي از حرفشان مي گذشتند كه گاليله ها نمونه هاي روشني از آن بودند. [حتي در طب نيز اين گونه بود كه شاخصه  تخصصي جراحي سينه در ابتدا با مخالفت صريح و سنگين رشته تخصصي روبه رو شد ولي در نهايت پيروز شد.] ولي متأسفانه در زمان كنوني نيز كه امكان مطالعه و اثبات وجود دارد در بعضي موارد اين گونه عمل مي شود كه برخورد با بنده طي ده سال گذشته نمونه بارزي از آن بود و خدا خواست به علت شدت بروز و حقانيت از تمامي مراحل آزمايشات و محاكمات پيروز بيرون آمدم و ثابت كردم كه انرژي درماني وجود دارد و بنده نيز عامل سازنده و انتقال دهنده آن هستم و اما برگرديم به موضوع واقعيت يا عدم واقعيت و تلقيني بودن انرژي درماني و اين كه آيا اين همه اثرات درماني صرف يك تلقين و ايجاد خودباوري در بيمار به وجود مي آيد يا خير. من سؤال مي كنم كه اين همه روانپزشكان و متخصصين روانشناس با شيوه هاي متفاوت روانشناختي و خودباوري و تلقين به درمان بيماران مي پردازند ولي شواهد كافي وجود ندارد كه ديسك پاره شده يا ناشنوايي يا بهجت يا بيماري هاي نارسايي قلبي يا فلجي و امثالهم به صورت مؤثري درمان شده باشند. در حالي كه در بين بيماران درمان شده ما، از هر نمونه از اين بيماري ها تعدادي بيمار براي مطالعه وجود دارد. پس بنازيم به تلقين خودمان كه بيمار چند دقيقه روي تخت دراز مي كشد و ما به او انرژي مخصوص مي دهيم و شما مي گوييد تلقين است، بيماران زيادي درمان مي شوند. حتي در بيماري هاي روحي و رواني نيز در آنجايي كه روانپزشكي و روانشناسي روز ما قدرت بالايي در تأثيرگذاري ندارد مثل عقب افتادگي ذهني- اوتيسم- اسكيزوفروني- و... درمان ما به صورت چشم گيري مؤثر است پس واقعاً بنازيم به انرژي مان كه حتي اگر به گفته بعضي ها تلقين هم كه باشد باز هم بالاتر از شيوه هاي طب روز مؤثريم. البته اين موضوع مغايرت با درمان دارويي و روانشناختي روز ندارد بلكه در تكميل آن است.
و اما اصل موضوع و توضيح اينكه آيا شيوه انرژي درماني ما تلقين است يا اينكه انرژي و درمان با انرژي نه تنها واقعاً وجود داشته بلكه جزء اصلي و پايه اي درمان است يا نه، براي اثبات موضوع چندين روش تاكنون مورد بررسي قرار گرفته كه يكي از آنها عكسبرداري توسط شيوه هاي متفاوت،  از انرژي و هاله اطراف بدن انسان و موجودات حتي بيجان است كه يكي از آن روشها، روش كلريان بوده كه دهها سال است كه اثبات كرده علاوه بر جسم، تشعشعات نوري و گرمايي و... در بدن وجود دارد كه با تعادل آن انسان سلامت مي ماند. اخيراً دستگاههاي مدرنتري ساخته شده كه از انرژي بدن فتوگرافي به عمل مي آورند و اعضاء بيمار را مشخص مي كنند و اما مهمتر از آن آزمايشاتي است كه خودمان در دانشگاه تهران و چند دانشگاه مركز ديگر انجام داديم. يكي آزمايش روي تشنج در موش بود كه در بخش سم شناسي دانشگاه تهران از انرژي ما به عمل آمد. اينگونه كه در شرايط كاملاً استاندارد به پانزده موش سم PTZ تزريق شد كه ابتدا تشنج زا است و با دوز تزريقي آزمايش ما،  در موشها بعد از چند تشنج، ايجاد كزاز كامل و مرگ مي كند. اين آزمايش دو بار تكرار شد و در هر دو بار هم در ميزان مرگ و مير و هم در زمان شروع تشنج، قدرت انرژي ما اثر معناداري را به نمايش گذاشت. موضوع فوق براي يكي از مجلات علمي گزارش شد. بدين صورت كه از 15 موش انرژي گرفته، 4 موش اصلاً تشنج نكردند و در مجموع زمان شروع تشنج از ثانيه 72 به ثانيه 800 تغيير پيدا كرد و كزاز كامل و مرگ فقط در يكي از موشها رخ داد. اين اثر شگفت آور و خاص را چگونه مي توان تفسير كرد؟ آيا موشها تلقين شدند!
آزمايش ديگري را در مركز آزمايشگاهي دامپزشكي پاستور روي اثر انرژي در از بين بردن باكتري انجام داديم. در شرايط كاملاً كلاسيك و آزمايشگاهي، طي دو مرحله، اثر كشندگي انرژي تخصصي ما روي باكتري استافيلوكك اورئوس مقاوم به درمان، آزمايش شد. در بار اول با انرژي سطح پايين تر كه طي هفت مرحله انرژي تراپي، حدود 82درصد و براي بار دوم با انرژي سطح بالاتر طي سه مرحله انرژي گذاري حدود 87درصد باكتري ها از بين رفتند. اين در حالي بود كه آزمايش مشابه اثر ليزر كم توان بر باكتري فوق 2/19 درصد گزارش شد. مي بينيم اين اثرگذاري انرژي ما چندين برابر شيوه هاي متفاوت طب روز مؤثر واقع شد. آيا باز مي توان گفت كه تلقين است!
در آزمايش ديگري در يكي از مراكز دانشگاهي نيز اثر انرژي دخترم را در پتانسيل سلول سنجيدند. ابتدا سلول كم فعال و ميرا از مغز حلزون انتخاب شد، توسط دستگاه ميلي ولت سنج گرافي گرفته شد و معلوم شد كه سلول در حال ميرايي است. با دادن انرژي تخصصي در عرض چند دقيقه سلول پرفعال گرديد و موضوع ثبت شد و گرافي گرفته شد. سپس براي بار دوم سلول پرفعال و صرعي را انتخاب كردند. انرژي كاهنده فعاليت داده شد كه بعد از چند دقيقه، فعاليت سلول كاهش يافته و سپس خاموش شد. اين دو اثر بسيار فوق العاده و ارزشمند گوياي تأثير انرژي ما در تمامي سلول ها و غالب بيماري ها ست. زيرا بيماري ها يا با افزايش فعاليت يا كاهش فعاليت پتانسيل سلول ارتباط دارند كه اين انرژي توانست كه در هر دو تأثيرگذار باشد. به راستي سلول حلزون تلقين مي پذيرد!؟ باكتري و موش چه طور؟! آيا مي شود نيروي مؤثر و كيميايي را با نظرات بي منطق و سطحي وتو كرد؟ آيا كسي حق دارد اينچنين انرژي ها و عاملان آن را از روي عدم اطلاعات يا خداي نكرده بغض و حسادت نابود كرده و نه تنها به دردمندان و بيماران خيانت كند، بلكه به يك دانش و علم خيانت و ظلم نمايد؟! به راستي محققان و دانشمندان و دلسوزان و عالمان جامعه بايد به آن بهاي كافي داده و از عاملان به حق آن حمايت همه جانبه به عمل آورند.
از نظر تأثير درماني هم من سؤال مي كنم مگر فردي كه در كما است تلقين مي پذيرد. يا كودكي كه عقب افتاده است. همين طور بچه شير خوار؟ پس چگونه اين همه اثرات بالا با گذاشتن انرژي ما به وجود مي آيد. زمان آن رسيده است كه كمي منصفانه با اين قضيه برخورد كنيم تا خداي نكرده مديون حرف ها و عملكردمان نباشيم و به بيماران و جامعه علمي و علم طب و علم انرژي ظلم نكرده باشيم كه جبران آن خيلي مشكل است.
* چنانچه خانواده اي نتواند فرزندشان را از دوران كودكي تحت انرژي قرار دهد چه سنيني براي اثربخشي بيشتر انرژي در افزايش درك و شكوفايي خلاقيت و استعداد مناسب مي دانيد؟
- شروع گرفتن انرژي در سنين راهنمايي و ادامه آن در دبيرستان اثرات ماندگارتري بر جاي مي گذارد، ولي چنانچه امكان استفاده از انرژي در اين دوره نبود، اخذ انرژي در آغاز دوره دبيرستان مي تواند به طور متوسط اثربخشي مطلوبي را در اين زمينه ها داشته باشد.
* آيا انرژي در افزايش حافظه و فهم بيشتر دروس رياضي مثلاً هندسه مؤثر است؟
- بله، انرژيهاي پرتوان و خاص به سلول هاي مغزي مربوطه توان بالاتري براي درك رياضيات و ماندگاري محفوظات مي دهند، لذا شخص مي تواند با استفاده از انرژي هاي خاص و به كارگيري مغز طي تمرينات ويژه از اين نعمت براي افزايش و عمق بخشيدن به درك دروس خصوصاً هندسه استفاده كند و از حافظه برتري هم برخوردار شود.
* در مورد زيبايي پوست و چهره چطور؟
- انرژي تخصصي در چينش سلول هاي پوست و بافت كلاژن تأثير مي  گذارد و شخص را زيبايي واقعي مي بخشد به طوري كه چند سال جوانتر جلوه مي كند. اين اثرگذاري خاص انرژي هاي تأثيرگذار درون سلولي است و اما در هر سني مي شود از اين انرژي استفاده كرد حتي سنين پيري، ولي بيشترين احتمال بهره برداري از سنين هجده تا چهل سالگي است.
* آيا انرژي درماني تخصصي شما بر ورزشكار تأثير دارد؟
- بله، خيلي زياد؛ البته انرژي درماني به سبك هاي آموزشي رايج و تنظيم هاله و چاكرا نيز تا حدودي در ايجاد تعادل و افزايش توان مؤثر است، ولي در انرژي درماني تخصصي ما هم انرژي دروني تأثير مي گيرد و هم انرژي بيروني؛ لذا مي تواند بسيار مفيد باشد.
* شنيده مي شود آب فلان چشمه، سنگ كليه را ذوب مي كند، يا آب گرم فلان شهر در بيماري روماتيسم، دردهاي استخواني و غضروفي يا دردهاي ميگرني مؤثر است، يا فلان گياه كوهي كه در دامنه قله فلان كوه مي رويد مي تواند در پيسي يا زرد زخم يا زخم معده و يا عوارض روحي مؤثر باشد. آيا شما تحليلي از صحت و سقم اين موارد داريد و آنها را تأييد مي كنيد؟
- در آب جاري يا آب چشمه، بسته به املاح آن، بارهايي از انرژي كه در بعضي از مواقع انرژي خاصي را هم شامل مي گردد وجود دارد. علاوه بر آن، آب وهمچنين همه موجودات داراي روحي منحصر به فرد و مربوط به خودشان هستند كه فعلاً دراين باره صحبتي نمي كنيم. در حركت
آبشاري يا رودخانه اي يا غلغل ناشي از چشمه، تطابق بين جسم و انرژي درون مولكول ها و اتم هاي آب در منطقه ريزش آبشار يا در حركت ناشي از غلغل چشمه يا در محل سدسازي سنگ ها و سنگريزه ها، در راه عبور رودخانه به هم خورده و انرژي از جسم جدا شده و در ادامه حركت آب، انرژي نيز به دنبال مولكول و جسم جدا شده خود مي گردد و اين تأخير حركت، باعث گردش منظومه اي يا خطي يا دوراني انرژي مولكول ها و اتم هاي آب به دور جسم خود مي شود و در ادامه اين مسير ذرات انرژي جدا شده سرعت گرفته و در مسير حركت خود، انرژي هاي ديگر محيط را نيز به حركت درآورده و گاهي با خود همراه مي سازند. از طرفي آنها با انرژي هاي جدا شده مربوط به مولكول ها و اتم هاي ديگر آب نيز تركيب شده و هالوگرامي از انرژي پر پتانسيل ايجاد مي كنند و تا زماني كه اين چشمه مي جوشد يا آبشار ريزش داشته، اين هالوگرام شارژ و داراي پتانسيل بوده و به وضعيت فعالي مي رسد ولي به علت محدود بودن انرژي هاي اطراف چشمه يا آبشار و رودخانه، سطح فعاليت در حد محدودي قرار گرفته و به حالت تعادل با كل آبشار يا چشمه درمي آيد. اين هالوگرام كه شامل انرژي هاي تحريك شده و جلوه اي از روح آب است، بسته به املاح داخل آن كه آيا بعضي از مواد معدني مثل سولفور يا تركيبات ديگر را شامل مي شود يا نه، مي تواند انرژي هاي خاص اثرگذار تحريك شده را ايجاد نمايد. در اينجا اگر انرژي بيمار در موقع استفاده از اين چشمه توسط انرژي فعال شده آبشار يا قواره  ترميم شود و انرژي چشمه بتواند وارد انرژي بيروني و دروني عضو بيمار شود، در بيماري تأثيرات خوبي مي گذارد. البته بيشتر اين تأثيرات موقتي است و بعد از مدتي به علت عدم حل معضل بيماري به طور ريشه اي عامل بيماري در بدن مجدداً فعال شده و بيماري بروز مي نمايد؛ اگرچه همين بهبودي موقت در بسياري از بيماري ها نيز بسيار ارزشمند است.همين طور در مورد بعضي از گياهان كه در كوهستان ها و فضاهاي خاص به علت تكان ها و حركت برگ ها يا شاخه ها بر اثر باد و باران يا پرندگان، بين انرژي و عوامل ماوراءالطبيعه ديگر با جسم گياه اختلاف فاز در حركت يا سكون پيش مي آيد، مثلاً در تكان اول جسم حركت كرده و انرژي عقب مي افتد و در تكان هاي بعدي تأخير حركت انرژي بيشتر مي شود. اين در حالي است كه آن گياه به خاطر املاح يا مواد خاصي كه دارد، داراي نوعي از انرژي خاص خاموش است كه با حركت شاخه و برگ بر اثر باد، اين انرژي به حركت درآمده و به خاطر خاصيت جذب و كششي كه به جسم خود دارد فعال مي شود و به دنبال جسم حركت مي كند و در اكثر موارد حركت خطي يا دوراني يا منظومه اي به طرف جسم خود پيدا مي كند. در اين حركت بعضاً انرژي هاي محيط را نيز فعال كرده و با خود همراه مي سازد و باعث ايجاد انرژي خاص كه وابسته به برگ و شاخه خود است، مي شود. اين انرژي بعضاً مي تواند در برخي از بيماري ها كه قدرت شكستن سد دفاعي انرژي غيرمتعادل بيمار يا قدرت تنظيم انرژي به هم خورده بدن بيمار را دارد، موثر باشد. اين اثر جدا از اثرات اثبات شده آزمايشگاهي كه در ارتباط با مواد و املاح آن گياه است، مي باشد. حال اگر اين گياه را در فضاي ديگر و يا در محيط آزمايشگاهي پرورش دهيم كه شرايط كوه را نداشته باشد، امكان فعال سازي انرژي آن كم شده و اثرات ماورايي آن كم يا خاموش مي شود و فقط اثرات املاح و مواد آن را مي توانيم ببينيم. البته در مسير فعال شدن طبيعي آب يا گياه يا... عوامل ماوراءالطبيعه ديگر هم به حركت درمي آيند يا فعال مي شوند كه بحث مربوط به خود را دارد و فعلاً وارد آن نمي شوم ولي آنچه كه جالب است بدانيد همين موضوع تأخير حركت انرژي نسبت به جسم و فعال شدن انرژي و تأثير آن در بيماري هاي انساني و حيواني است كه بسته به املاح و مواد و يا مولكول و سلول جسم فوق مي تواند از يك انرژي سبك و عمومي گرفته تا انرژي اختصاصي و تأثيرگذار، گسترش داشته باشد. به نظر من خداوند طبيعت را طوري آفريده كه اگر خوب مطالعه و كشف شود قادر است كه در بيماري ها مؤثر باشد، در واقع خداوند درمان همه دردها را داده است.
* به عنوان سؤال آخر، آيا توصيه و يا نقطه نظري درباره استفاده از انرژي داريد؟
- به تمام كساني كه دوست دارند از طريق انرژي تحت درمان قرار بگيرند توصيه مي كنم اولاً تحت نظر متخصصان خودشان هم باشند، ثانياً به درمان گراني مراجعه كنند كه انرژي اثبات شده اي دارند، يعني شواهد كافي از درمان بيماران و بيماران درمان شده داشته باشند و حداقل در يك يا چند آزمايش كلاسيك اثرگذاري انرژي شركت كرده و ثابت كرده باشند كه داراي نيروي واقعي اثرگذار هستند و داراي نظريات خاص در مورد موضوع انرژي باشند و درك نظري و عملي خوبي داشته باشند(يعني صرف ترجمه كتاب هاي انرژي درماني يا استفاده از مفاهيم ديگران با مختصري تغيير، دليل بر مسلط بودن بر انرژي و صاحب قدرت درمان بودن نمي باشد).
بايد تمام كساني كه ادعا دارند، مورد آزمايش قرار گيرند تا اولاً صحت و سقم موضوع اثبات شود، ثانياً درجه قدرت و تأثير انرژي آنها تعيين گردد، زيرا در وضعيت كنوني كه با ارائه نظريات و مطالب مربوط به انرژي و انرژي درماني از طرف اينجانب و اثبات  آزمايشگاهي و تحقيقاتي آن و همچنين وجود هزاران بيمار درمان شده، فضايي براي اعلام وجود آماده شده و افراد فرصت طلب و احتمالاً فريبكاري در نقش انرژي درمان مشاهده شده است، لذا بايد تمهيداتي انديشيد كه حتماً تمامي كساني كه ادعا دارند مورد آزمايش هاي كلينيكي و پاراكلينيكي قرار گيرند تا حق از باطل و درست از نادرست جدا شده و افراد صاحب قدرت به حق مادي و معنوي خود برسند و كساني كه ناحق هستند به مردم معرفي شوند.

آيا بحث انرژي درماني فقط مربوط به درمان است؟
خير، انرژي در تمامي موجودات وجود داشته و جزء لاينفك آنهاست. مثلاً انرژي موجود در چوب حافظ شكل ساختماني آن است، همين طور انرژي موجود در گياه حافظ حيات گياه و انرژي موجود در آب حافظ نظم مولكولي و... بنابر اين اگر در اين انرژي اختلال ايجاد شده يا تغييري به وجود آيد اگر موجود بي جان باشد دچار تغيير در قوام و بقا شده و اگر در گياه باشد، باعث تغيير مقاومت و طول عمر و شكل گياه مي شود؛ بنابراين، انرژي و قدرت تأثير با انرژي در دامپروري، كشاورزي، صنعت و معدن و بسياري از شاخه هاي علوم هم كاربرد دارد.

در حاشيه مصاحبه
فهرستي از اثرات مثبت انرژي در افراد سالم
هر فرد سالم اگر از انرژي درست استفاده كند مي تواند اميدوار باشد كه حداقل در موارد ذيل بهره برده است.
۱ - مقاومت و دفاع بدن در مقابل بروز بيماري افزايش مي يابد و در نتيجه كمتر دچار بيماري هاي خاص و حتي ژنتيك شده و عوامل بيماريزا نيز كمتر مي توانند آسيب برساند.
۲ - ترشحات غدد درون ريز و برون ريز متعادل تر و همچنين سوخت و ساز سلول هاي بدن نيز منظم تر شده و شخص از توان بهتر و انرژي بيشتري برخوردار مي شود.
۳ - بالا بردن اعتماد به نفسY شخص از روحيه بالاتر و اميد به زندگي بيشتر برخوردار شده و با ايجاد تعادل و آرامش روحي، شخص از زندگي بهره بيشتري مي برد و در محيط كار و زندگي موفق تر خواهد بود.
۴ - مقاومت روحي در مقابل مسائل و مشكلات را بالا برده و در نتيجه فرد در مقابل مسائل و مشكلات شغلي، خانوادگي، اجتماعي و بسياري از مسائل و فشارهاي روحي- رواني، تحمل بيشتر و درايت بالاتري داشته و كمتر دچار بيماري هاي عصبي - روحي و روحي- جسمي مي گردد.
۵ - با تأثير بر چينش سلول هاي پوست و بافت كلاژن، شخص از زيبايي بيشتر و چهره شادتري برخوردار مي شود.
۶ - با ايجاد تابش خورشيدي براي پوست و بدن، شخص احساس جواني و نشاط بيشتر مي كند.
۷ - با تنظيم و شارژ انرژي سلول هاي مغز فرد به درجات بالاتري از بروز استعداد و هنر رسيده و از نظر حافظه و درك نيز بهتر مي شود.
۸ - با پاكسازي عوامل غير قابل رؤيت و درك از قبيل انرژي هاي منفي، چشم زخم، نفرين و... شخص در فضاي تعادلي انرژي يا حفظ انرژي قرار گرفته و در نتيجه آثار سوء عوامل مخرب فوق كم شده يا از بين مي رود.
۹ - با خاموش كردن يا كم كردن انرژي مربوط به ژن مسئول بيماري، احتمال بروز بيماري هاي ژنتيك را نيز كاهش مي دهد.
۱۰ - اثر مطلوبي در برخوردهاي اجتماعي روي افراد ديگر داشته و شخص را در توجهات و احساسات بالاتر و بهتري از نظر ديگران قرار مي دهد.
۱۱ - در مجموع به علت موارد فوق الذكر و همچنين به علل ديگري كه فعلاً جاي بحث نيست، شخص مي تواند از طول عمر بيشتر و جواني و نشاط طولاني تري بهره برده و پيري و عوارض آن ديرتر ظاهر شود.
چند پيشنهاد براي حفظ سلامت خانواده ها
از نظر من همين طور كه رعايت بهداشت فردي و اجتماعي اعم از بهداشت جسم و روان لازم است، رعايت بهداشت انرژي نيز لازم است. يكي از راه هاي تنظيم بهداشت انرژي، تعادل بخشي به آن جهت پيشگيري از بيماري هاست. بسياري از بيماري ها خصوصاً ژنتيكي مي توانند با عدم تعادل ناشي از خستگي، اختلالات عصبي، تشعشعات و عوامل ناشناخته بروز كرده و مشكلات خاص خود را به وجود آورند. اين انرژي مي تواند با ايجاد تعادل از بروز بسياري از بيماري ها جلوگيري كند و در صورت بروز نيز شدت آن كمتر باشد. به شرطي كه فرد به طور منظم تحت انرژي تراپي قرار گرفته و بهداشت جسم و روح را نيز همزمان رعايت كند و اما در درمان بيماري ها در شروع بسياري از بيماري ها خصوصاً بيماري هاي خود ايمني مثل آلرژي، MS، بهجت، لوپوس و... بهتر مي توان با آن مقابله كرد و اثربخش تر بود. متأسفانه اغلب بيماران چندين سال بعد از بروز بيماري و بعد از ايجاد عوارض كم و بيش شديد و احياناً مقاوم به درمان روز و با عوارض داروها مراجعه مي كنند كه در اين مرحله احتمال اثربخشي انرژي نيز كمتر مي شود و به زمان بيشتر و انرژي قوي تر و جلسات زيادتري براي اثربخشي نياز است. البته امكانات ما طوري است كه فعلاً نمي  توانيم به همه متقاضيان پذيرش بدهيم و فرصتي براي اينكه به پيشگيري نيز بپردازيم نيست، ولي عرض بنده شكل اصولي و واقعي كار است كه بهتر است افراد سالم هم خصوصاً اگر در خانواده درجه يك و دو آنها بيماري ژنتيك ديده شد، تحت انرژي تراپي جهت پيشگيري قرار گيرند و اگر بيماري بروز كرد همزمان با درمان كلاسيك، درمان انرژي را دنبال كنند تا اميد به سلامت بالاتر باشد.
جلوگيري از سوء استفاده در انرژي درماني
متأسفانه جاده اي در حال هموار شدن است. در اين جاده  گاري و كالسكه هم بار مي برد. خودروهاي مدرن هم حركت مي كنند. همه مي گويند ما قادريم حركت كنيم و انسان ها را به مقصد برسانيم ولي هيچ مرجعي براي تشخيص درجه كيفي و كمي موضوع وجود ندارد. لذا تا زماني كه قوانين درست حمايتي از انرژي درماني و همچنين رتبه بندي صحيح مدعيان وجود نداشته باشد، امكان سوءاستفاده وجود دارد، زيرا جامعه محتاج انرژي و انرژي درماني است. زيرا درك كرده كه انرژي پايه حياتي زندگي است همچنان كه آب مايه زندگي است. اگر آب لوله كشي و تصفيه شده نداريم، نمي توانيم آب رودخانه و يا آب هاي گل آلود را از بين ببريم، در نبود آب زلال لوله كشي شده حتماً مردم سراغ آب هاي كثيف و ناپاك مي روند، زيرا بي آبي زجرآور است. همين طور در انرژي، اگر انرژي هاي ناب و زلال و واقعي به صورت درست به مردم معرفي نشود نيازمندان و محتاجان به درمان سراغ افراد اغواگر و واهي و رماله ها و خيالپردازي ها مي روند، زيرا نبود درمان قابل تحمل نيست.
و اما داشتن چند شرط براي اعتماد لازم است. اولاً بايد شواهد كافي با مدارك معتبر داشته باشند، ثانياً در طي آزمايش هايي اثر انرژي خود را اثبات كرده، ثالثاً مفاهيم عميق انرژي را درك كرده باشند، البته براي اندازه گيري شدت و ميزان اثرات نيرويشان بايد آزمايش هاي دقيق و كامل انجام دهند. در وضعيت كنوني متأسفانه بعضي افراد اغواگر و فرصت طلب و خيالاتي با ادعاي داشتن نيرو و انرژي خاص با شيوه هاي ظاهر فريب افراد بيمار و محتاج را سركيسه مي كنند. لذا سفارش مي كنم: اولاً در بيماري هاي خاص به هيچ وجه به افرادي كه ادعا داشته ولي سابقه اي درخشان ندارند مراجعه نكنند. ثانياً تحت نظر متخصصان و پزشكان خودشان هم باشند و اگر خواستند از انرژي استفاده كنند به عنوان كمك باشد، ثالثاً حتماً شواهد درماني يا خود بيماران درمان شده را ببينند و صرفاً به گفته هاي يك يا دو نفر كه من سردرد داشتم و خوب شدم يا كمر درد داشتم و خوب شدم اكتفا نكنند. اميدوارم روزي برسد كه مراكز معتبر تمامي افراد را مورد آزمايش هاي كامل قرار داده و به افراد صاحب قدرت و واقعي امتيازات در خور بدهند و افراد اغواگر و خيالاتي و فرصت طلب را به سزاي اعمالشان برسانند.

درمانگاه
شهر تماشا
گزارش
جهانشهر
دخل و خرج
نمايشگاه
سلامت
شهر آرا
يك شهروند
|  شهر تماشا  |  گزارش  |  جهانشهر  |  دخل و خرج  |  درمانگاه  |  نمايشگاه  |  سلامت  |  شهر آرا  |  
|  يك شهروند  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |