شنبه ۲۶ فروردين ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۳۹۶۰ - Apr 15, 2006
مرد چاقوفروش قرباني چاقوهايش شد
گروه حوادث - مهديه مصطفايي: پرونده صاحب يك مغازه چاقوفروشي كه در پي درگيري مشتريانش به قتل رسيده بود براي رسيدگي به شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان انتقال يافت.
به گزارش خبرنگار همشهري، رسيدگي به اين پرونده زماني در دستور كار پليس آگاهي قرار گرفت كه عصر شش اسفندماه سال ۸۲ وقوع يك جنايت هولناك به ماموران انتظامي سلطان آباد از توابع رباط كريم اطلاع داده شد، با حضور ماموران در صحنه حادثه آنها با جسد غرق در خون يك مرد به نام سهراب روبه رو شدند كه در اثر ضربات متعدد چاقو در مقابل خانه اش به قتل رسيده بود . ماموران در حال بازرسي از محل بودند كه به آنها اطلاع داده شد در مغازه قرباني كه چند كوچه پايين تر از خانه سهراب بود نيز افرادي مجروح شده اند، بدين ترتيب ماموران سريعا موضوع را به بازرس ويژه قتل اطلاع دادند، با حضور وي جسد بي جان و خونين سهراب به پزشكي قانوني انتقال يافت و عامل اين جنايت به نام فرهاد تحت تعقيب پليس قرار گرفت. يعقوب شاگرد مغازه كه از مجروحان حادثه بود در بازجويي به ماموران گفت: «من به همراه صاحب كارم (مقتول) در مغازه در حال انجام كار بوديم كه دو مشتري قديمي به نامهاي فرهاد و حسن وارد مغازه شدند، در بين گفتگو آن دو متوجه شدم فرهاد شوهر خواهر حسن است، و روز گذشته حسن پس از خريدن يك چاقوي تزئيني آن را به فرهاد هديه كرده است. اما فرهاد از آن چاقو خوشش نيامد و هر دو براي خريد يك چاقوي تزئيني ديگر به مغازه ما آمده بودند. وي ادامه داد:« آنها دائما از صاحب كارم چاقوهاي مختلف طلب مي كردند تا اينكه بين فرهاد و حسن به خاطر اختلاف سليقه درگيري لفظي پيش آمد، سهراب براي كنترل اوضاع چاقوهاي زينتي را كه بر روي ميز چيده بود برداشت، اما ناگهان فرهاد از اين حركت عصباني شد و با شكستن يكي از ويترين ها با چاقو به جان صاحب كارم افتاد، من براي جدا كردن آنها وارد معركه شدم. اما فايده اي نداشت، فرهاد هر كس را كه وارد دعوا مي شد با چاقو زخمي مي كرد. سهراب كه از اين كار فرهاد ترسيده بود پا به فرار گذاشت، اما فرهاد كه با چند ضربه او را مجروح كرده بود به دنبالش دويد تا اينكه نهايتا او را مقابل خانه اش به قتل رساند.»
ماموران انتظامي با توجه به اظهارات چند تن از شاهدان توانستند در يك عمليات ضربتي فرهاد را دستگير كنند، وي پس از دستگيري درحاليكه از عمل خود پشيمان و متأثر بود تنها گفت:« نمي دانم در آن لحظه چه اتفاقي افتاد، تنها مثل ديوانه ها عربده مي كشيدم و هر كس كه جلو چشمانم مي ديدم با چاقو مي زدم ».
بر پايه اين گزارش، بازپرس پرونده از آنجايي كه احتمال وقوع جنون آني را مي داد فرهاد را به پزشكي قانوني فرستاد. كارشناسان پزشكي قانوني پس از معاينه دقيق فرهاد اعلام كردند كه وي فاقد جنون و اختلال حواس بوده است و تنها از نوعي افسردگي رنج مي برد، بنابراين نظريه قرار مجرميت براي فرهاد صادر و كيفرخواست به شعبه ۷۱ دادگاه كيفري ارجاع شد و قرار است در وقت تعيين شده عامل اين جنايت خونين از خود دفاع كند.

آن سوي حادثه
ارسال نامه هاي تهديدآميز از سوي فردي ناشناس
آزاده مختاري
روز گذشته خواهر و همسر مرتضي پروازي مقدم دبير سرويس ورزشي روزنامه رسالت كه به طور مشكوكي اوايل هفته گذشته از بالاي ساختمان تجاري پلاسكو به پايين سقوط كرد و جان سپرد، در گفت و گويي با خبرنگار ما از زندگي و علايق و چگونگي احتمالي وقوع اين حادثه سخن گفتند.اين در حالي است كه آخرين اخبار از روند رسيدگي به اين پرونده مراجع قضايي وانتظامي را به سر نخ هايي رسانده است كه تحقيقات را به سوي حوز ه هاي كاري متوفي در عرصه ورزشي كشور سوق مي دهد.
* از زندگي مرتضي پروازي مقدم بگوئيد؟
مرتضي پروازي مقدم متولد آبان ماه سال ۱۳۳۸ بود. تحصيلات وي ديپلم دبيرستان دارالفنون بوده ولي دوره هاي آموزشي مراكز فرهنگي و آموزشي ضمن خدمت را در حد كارشناس گذراند تا قادر باشد در عرصه خبرنگاري كه به آن اشتغال داشت به طور علمي فعاليت كند. پروازي مقدم در سال ۱۳۶۰ ازدواج كرد و حاصل اين ازدواج دو دختر به نامهاي الهام و زهرا بود.
پروازي مقدم از شاگردان شهيد رجايي بوده و در طول زندگيش هميشه سخنان ايشان را سرلوحه زندگيش قرار مي داد. در زمان انقلاب نيز فعاليت بسياري براي پيروزي انقلاب كرد كه نمونه آن در روز ۱۷ شهريورماه سال ۵۷ موفق به تسخير كلانتري نيروي هوايي با همراهي گروهي شدند. حدود دو سال پس از پايان خدمت سربازي به طور داوطلبانه در جبهه هاي جنگ با مهاجمان به وطن مبارزه كرد و پس از اتمام سربازي عضو حزب جمهوري اسلامي شد و پس از انحلال حزب در كميته امداد امام خميني(ره) فعاليت داشت. ايشان پس از تأسيس روزنامه رسالت به عنوان دبير سرويس ورزشي در اين روزنامه شروع به كار كرده و تا زمان فوت به كار خود ادامه داد.
*ديدگاه مرتضي پروازي مقدم در خصوص روزنامه نگاري چگونه بود؟
دوستان ايشان معتقد بودند،  وي قصد جا انداختن شيوه جديدي در بحث خبر ورزشي داشت و اعتقاد وي بر اين بود كه با فرهنگ سازي ورزشي درست مي توانيم روحيه سالم قهرمان پروري با ديدگاه اسلامي را ايجاد كنيم و براي اجراي اين تفكر خود تلاشي بسياري نيز انجام داد. پروازي مقدم به شدت پايبند ولايت بوده و جملات امام و رهبري در مورد ورزش محوريت سخنان و عملكرد وي بود.
* آيا خود ايشان در عرصه خاصي از ورزش فعاليت داشتند؟
خير ، به طور حرفه اي هيچ ورزشي را انجام نمي داد اما چون پدر ايشان از افراد سابقه دار در عرصه ورزش باستاني كشور بود به احترام پدر بعضي وقتها به اين ورزش مي پرداخت.
* آيا ايشان وابستگي خاصي به حزب يا گروه سياسي داشتند؟
خير، وابستگي محض ايشان به ولايت بود.
* مسئوليت ويژه اي در فدراسيونهاي ورزشي كشور داشتند؟
ما اطلاع دقيقي نداريم. ولي عضو انجمن روزنامه نگاران مسلمان بودند. پروازي مقدم مرد كم حرفي بود هميشه مي گفت: «كمتر حرف بزنيد و بيشتر گوش دهيد.»
* درخصوص شب حادثه بگوئيد آيا شرايط خاصي بر روحيه ايشان حكمفرما نبود؟ آيا تلفن خاصي به ايشان نشد كه موجبات ناراحتي ايشان را فراهم آورد؟
از سه ماه قبل پيامهاي كوتاهي به تلفن همراه ايشان ارسال مي شد كه فرستنده از الفاظ زشت و تهديدآميزي استفاده مي كرد ولي ايشان هيچ وقت اين مسئله را جدي نگرفت و حتي شماره فردي كه براي وي پيام مي فرستاد جايي ثبت نشده است. شب حادثه حدود ساعت ۱ بامداد زنگ تلفن همراه وي به صدا درآمد. تلفن را به او دادم، نمي دانم فردي كه با وي تماس گرفته بود چه كسي بود ولي همسرم به وي گفت: «خرج سفر به جام جهاني به من مربوط نيست بايد با آقاي دكتر دادكان صحبت كنيد» وي بعد از قطع تماس رو به من گفت: «اين مرد نمي داند بنده هيچ ارتباطي با هماهنگي هاي سفر به جام جهاني ندارم.»
همان شب خانواده خواهر ايشان منزل ما بودند. مرتضي پروازي مقدم بدون اينكه هيچ نگراني با مهمانان به گفتگو پرداخت و بعد از خروج مهمانان از خانه براي خواب به سوي اتاق استراحت رفت. آن شب پروازي مقدم در مورد برنامه هاي آينده خود و سفر به جام جهاني كه در دستور كار آينده اش بود با خواهرش صحبت كرد.
پروازي مقدم هيچ چيز پنهاني در زندگي نداشت، از تمام برنامه هاي زندگيش خبر داشتم ولي اگر مسئله اي موجب دلواپسيم مي شد مطلبي در موردش نمي گفت. ولي در روزهاي آخر زندگيشان من هيچ چيزي ناشي از پنهان كاري مصلحتي و يا دلواپسي ذهني در ايشان مشاهده نكردم.
* تحقيقاتي كه تاكنون روي پرونده اين مرگ مشكوك انجام شده است به نظر شما مفيد و كامل بوده است؟
تاكنون پليس هيچ تحقيق از خانواده انجام نداده است. حتي مي توانم بگويم در ساعتهاي اوليه بعد از وقوع اين حادثه سعي در پايان دادن تحقيقات تحت عنوان وقوع يك خودكشي وجود داشت كه با تلاشي كه صورت گرفت اكنون مراجع قضايي و پليس بررسي دقيق تري در مورد اين پرونده را در دستور كار خود قرار داده اند.
در جريان تحقيقات يك كاغذ شعر از البسه پروازي  مقدم در صحنه مرگ كشف شد كه مي توانم در اين خصوص اينگونه توضيح بدهم يكي از دوستان پروازي مقدم كه در مراسم ختم ايشان شركت كرده بود وقتي از موضوع اين شعر كه به گفته مسئولين قضايي، پليسي با دست خط متوفي نوشته شده بود خبردار شد گفت:« اين شعر را بنده به دليل علاقه اي كه پروازي مقدم به ائمه اطهار داشت برايشان نوشتم و دست خط اين شعر متعلق به بنده است.»
پروازي مقدم زياد به شعر علاقه نداشت تا شعر بگويد و مطالب قابل توجه براي ايشان مطالب علمي و در خصوص كارشان بود.
* در مورد چهار ميليون تومان وجه نقدي كه گفته شده است روز حادثه همراه متوفي بود چه توضيحي داريد؟
شديدا اين مطلب را تكذيب مي كنم. چند تراول چك كه مبلغ زيادي نيز نداشت آن روز همراه پروازي مقدم بود كه متعلق به انجمن روزنامه نگاران مسلمان بود. ايشان هيچ وقت وجه نقد زياد را همراه خود حمل نمي كرد و حتي در روز حادثه مبلغ ۲۵۰۰ تومان وجه نقدي همراه ايشان بود كه از البسه وي بعد از مرگ كشف شده است.
* آيا ايشان در سايت خبري _ ورزشي مثال سايت ايپنا كار مي كرد؟
اطلاع دقيقي ندارم.
* روز حادثه قبل از خروج از دفتر روزنامه با شما تماس تلفني گرفت؟
خير. صبح زماني كه قصد خروج از منزل را داشتند از ايشان خواستم تا همراه يكديگر براي خريد اجناس مورد نياز خانه به خريد برويم ولي ايشان عنوان كردند كه امروز صبح بايد به جايي بروند و توضيح بيشتري ندادند.
* شما چه دليلي براي حضور مرتضي پروازي مقدم در ساختمان تجاري پلاسكو و سقوط مرگبار ايشان داريد؟
ايشان اصلا از اينگونه مراكز خريد خوشش نمي آمد و از مكانهاي خاصي خريد مي كرد. باور اينكه ايشان براي خريد به آن مكان رفته باشد خيلي غريب است. من هيچگاه باور نمي كنم مرتضي پروازي مقدم با آن روحيه قوي و تديني كه داشت فكر خودكشي به ذهنش رسوخ كند چه برسد به اينكه مرتكب چنين عملي بشود. اصلا هيچ دليلي وجود نداشت كه ايشان بخواهد به زندگي خود خاتمه دهد. به حتم مرگ ايشان خودكشي نبوده است و معتقد هستيم جنايتي رخ داده است.
*
نرگس رودباري كه ساعتي قبل از برگزاري مراسم هفتمين روز درگذشت همسرش با همشهري گفت وگو مي كرد در پايان، بخشي از نامه اي را كه قرار بود در مراسم قرائت شود در اختيار همشهري گذاشت. در بخشي از اين نامه آمده است:«چه سخت است از مرتضائي سخن بگوئيم كه رفت ولي نشناختيمش و چه سخت است از عزيزي توصيف كنيم كه شايد اثرات كار و فعاليت ايشان براي خانواده پس از عروج ملكوتي اش روشن شد اگر چه ويژگيهاي شاخص وي براي خانواده هميشه الگوي برتر بود و در همه مراحل زندگي اش، اخلاص، گذشت، ايثار، ساده زيستي،  عشق ولايت و رهبري خادم  الحسين بودنش درسي براي همگان بود».
در ادامه اين نامه با اشاره به سخنان شخصيتهاي سياسي و فرهنگي در باره مرتضي پروازي مقدم آمده است:
«نسبت به كساني كه خانواده مرا مورد بي مهري و كم لطفي قرار داده و تعجيل در اظهارنظر را به تعقل و تعمق ترجيح دادند، هيچ گلايه اي نداريم و براي آنها آرزوي انصاف و طلب بخشش داريم.»

مصدوميت ۵۰ دانشجوي دختر در آتش سوزي خوابگاه
011634.jpg
011637.jpg
گروه حوادث: در اثر آتش سوزي در خوابگاه دانشجويي دختران اصفهان بيش از ۵۰ نفر مصدوم شدند.
به گزارش خبرنگار همشهري، شامگاه ۲۴ فروردين سروصداي دانشجويان دختر خوابگاه وحشت مرگباري را در محوطه كوي دانشگاه اصفهان حكمفرما كرد، دانشجويان پسر كه در ساختمان مقابل دانشجويان دختر مستقر بودند، زماني كه در پي سر و صدا به محوطه آمدند، متوجه آتش و دود فراواني شدند كه از ساختمان سه طبقه بيرون مي آمد. آنها براي كمك به در ورودي خوابگاه رفتند، اما در اثر ازدحام زياد دانشجويان دختر كه به طرف در آمده بودند در خوابگاه قفل شده بود و دانشجويان در ساختمان محبوس شده بودند، به اين ترتيب دانشجويان پسر با شكستن پنجره ها، اقدام به خارج كردن دانشجويان از ساختمان كردند، در پي اين حادثه هولناك اولين تماس تلفني به اورژانس ساعت ۲۲ و ۳۰ دقيقه اعلام شد كه سريعا ۸ دستگاه آمبولانس به محل اعزام شدند. بيشتر دانشجويان كه در اثر استنشاق دود فراوان دچار مسموميت شده بودند، توسط تيمهاي عملياتي امداد و اورژانس تحت مداواي سرپايي قرار گرفتند. از طرفي بيش از ۵۰ دانشجوي دختر كه دچار جراحات و سوختگي بودند به بيمارستان الزهرا انتقال يافتند.
با حضور نيروهاي انتظامي و كنترل اوضاع، ساعتي پس از وقوع حادثه، امنيت و آرامش نسبي به خوابگاه بازگشت. اين گزارش حاكي است تعداد دانشجويان مستقر در ساختمان ۳ طبقه خوابگاه هزار نفر بوده كه خوشبختانه اين حادثه تلفات جاني نداشته است.
طباطبايي دادستان اصفهان پس از وقوع اين حادثه دستور ويژه اي داد تا ماموران با بررسي جوانب موضوع، عمدي يا غير عمدي بودن حادثه را مشخص كنند. وي ضمن بازديد از محل حادثه گفت: «در صورتي كه امنيت جاني براي دانشجويان وجود نداشته باشد، تحت هيچ شرايطي رشد و پويايي اتفاق نخواهد افتاد و بدين سبب دستگاه قضايي از هيچ سهل انگاري نخواهد گذشت. آخرين اخبار از اين حادثه بيانگر آن است كه كارشناسان آتش نشاني پس از بررسي محل علت وقوع حادثه را اتصالي كابل هاي تأسيسات خوابگاه عنوان كرده و احتمال عمدي بودن حادثه را منتفي اعلام كرده اند؛ ضمن اينكه علت گسترش آتش را مواد اشتعال زايي موجود در محل عنوان كرده اند.

قاتل راننده ۷۱ ساله به قصاص محكوم شد
گروه حوادث: مرد جواني  كه  مسافركش  ۷۱ ساله اي  را با ضربه هاي  چاقو به  قتل  رسانده  بود، از سوي قضات شعبه ۷۴ دادگاه كيفري استان تهران به قصاص محكوم شد.
به گزارش خبرنگار همشهري، اين مرد متهم بود در اسفند سال ۱۳۸۳ راننده ۷۱ ساله اي را با ضربات چاقو به قتل رسانده، در جلسه دادگاه مدعي شد كه از روحي به نام هموئيل دستور مي گرفته و براي دفاع از خودش با چاقو به مقتول ضربه زده است.
وي درجلسه دادگاه پاسخ به قاضي دادگاه كه چرا مقتول را با ضربات چاقو مجروح كرده و به قتل رسانده است، گفت: در روز حادثه خود نيز از نواحي پا و دست شديدا مجروح شده و مقادير زيادي خون از دست داده بودم.
چاقويي را كه در صحنه حادثه وجود داشته هم متعلق به من نبوده و مرحوم با آن قصد حمله به من را داشت و من براي دفاع از خود دست مقتول را گرفته و مچ او را پيچاندم و پس از آن چند ضربه چاقو به او وارد كردم.
متهم به قتل در اين پرونده در پاسخ به سوال ديگر قاضي كوه كمره اي مبني بر اين كه چرا از خانواده مقتول درخواست پول كرده اي؟ اظهارداشت: پس از اين كه خودرو را به سرقت برده و مرحوم را در منزل با چاقو مجروح كردم بدن او را در صندوق عقب خودرو قرار داده و از آن جا كه حدود بيست سال است از روحي به نام هموئيل دستور مي گرفتم ابتدا از خانواده  وي هشتصد هزار تومان و در مرحله  ديگري حدود يك ميليون و ۲۰۰ هزار تومان وجه نقد درخواست كردم.
وي با بيان اين كه تمام تيمارستان هاي تهران را ديده است و به عناوين مختلف در انواع تيمارستان ها بستري شده، گفت: چهار سال پيش ايست قلبي داشتم و پزشكان اعلام كردند كه به دليل قرص هاي متعددي است كه براي بيماري هاي رواني مصرف كرده ام در حالي كه من مشكل رواني ندارم.
با پايان يافتن جلسه محاكمه رئيس دادگاه و چهار قاضي مستشار وارد شور شده و با اكثريت آرا مهدي را به قصاص محكوم كردند.

محاكمه مرد مست در دادگاه كيفري استان
گروه حوادث: پرونده مرد مست كه در درگيري خياباني جواني را به قتل رسانده بود به دادگاه كيفري ارجاع شد.
به گزارش خبرنگار همشهري، شامگاه ۲۴ تيرماه سال ۸۴ ساكنان منطقه اي مسكوني در ريحان آباد به مأموران پليس وقوع درگيري منجر به قتل را اطلاع دادند. پس از حضور ماموران در محل، متوجه شدند جسد خونين متعلق به پسرجواني به نام محسن است كه در درگيري با چند مرد مست توسط فردي به نام مصطفي با ضربه چاقو به قتل رسيده است.پس از انتقال جسد خونين به پزشكي قانوني، شاهدان در تشريح وقوع حادثه به ماموران گفتند: محسن به همراه يكي از دوستانش سوار موتورسيكلت بود. چند مرد مست جلوي موتور آنها را گرفتند و با هم درگير شدند. در آن لحظه مصطفي ۲۴ ساله كه مست بود به داخل خانه اش رفت و با آوردن يك چاقو به طرف محسن حمله ور شد و او را به قتل رساند. با دستگيري مصطفي و اعتراف به قتل كيفرخواست از سوي دادسراي ناحيه ورامين صادر شد و پرونده براي انتقال به شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان ارجاع شد.

مرد افغاني از اتهام قتل تبرئه شد
011640.jpg
گروه حوادث: مرد افغاني كه متهم به قتل هموطن خود بود پس از اخذ آخرين دفاع از سوي قضات شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان تبرئه شد.
به گزارش همشهري در اين پرونده صادق متهم است در پي درگيري يكي از دوستانش به نام محسن را با ضربات چاقو به قتل رسانده است.در پي اين حادثه كه اواخر سال ۸۳ به وقوع پيوست، صادق به دنبال شهادت دو مرد افغاني كه ظاهرا با وي خصومت داشتند به اتهام قتل بازداشت شد. اما در تمام مراحل تحقيق و بازجويي به قتل اعتراف نكرد.
با صدور كيفرخواست از سوي دادسراي كرج و ارجاع پرونده به شعبه ۷۱ قاضي عزيز محمدي پس از مطالعه پرونده با ايراد نواقصي پرونده را به دادسرا كرج ارجاع داد.
اما پرونده مجددا بدون رفع نقص به شعبه ۷۱ انتقال يافت به اين ترتيب با تعيين وقت رسيدگي صبح روز سه شنبه گذشته صادق به اتهام قتل عمدي هموطن خود محاكمه شد و منكر هرگونه جنايتي گرديد. پس از ختم جلسه دادگاه قاضي عزيز محمدي و چهار قاضي ديگر با توجه به محتويات پرونده ودفاعيات صادق در جلسه محاكمه دريافتند كه وي نمي تواند قاتل باشد و اظهارات دو شاهد پرونده تنها به خاطر خصومت آنها با صادق بوده است.
بنابراين صادق را از اتهام قتل عمدي تبرئه كردند.

دستگيري دو جوان سارق حين سرقت
گروه حوادث: دو سارق جوان در حين سرقت توسط ماموران گشت معاونت آگاهي اصفهان دستگير شدند.
به گزارش خبرنگار همشهري، چند روز قبل زماني كه گشت موتورسوار معاونت آگاهي اصفهان در محدوده ميدان امام حسين در حال گشت زني بودند به يك دستگاه موتورسيكلت با دو سرنشين مظنون شدند. ماموران مشاهده كردند، دو جوان در حال باز كردن در خودرويي كه كنار خيابان پارك شده بود بودند، و قصد سرقت از داخل خودرو را داشتند. بنابراين آنها را تحت مراقبت قرار دادند تا اينكه يكي از سارقان متوجه حضور ماموران شد و قصد فرار از محل را داشتند، ماموران با ديدن اين صحنه آنها را تحت تعقيب قرار دادند كه نهايتا سارقان در پي يك عمليات تعقيب و گريز به دام افتادند.
بر پايه اين گزارش، سارقان كه جواد ۲۴ ساله و قادر ۲۷ ساله نام دارند پس از انتقال به معاونت اداره آگاهي اصفهان و بازجويي مقدماتي به چندين فقره سرقت مشابه اعتراف كردند.
همچنين در ادامه بررسي ها مشخص شد كه موتورسيكلت سارقان نيز سرقتي بوده است. تحقيق از دو سارق جوان ادامه دارد.

مرگ دلخراش پرستار در تونل آسانسور
فارس: پرستار يك بيمارستان در تهران عصر ديروز بر اثر سقوط به داخل تونل آسانسور جان سپرد.
ساعت ۱۷ و ۵۰ دقيقه ديروز يك مورد فوت مشكوك در بيمارستان سيد الشهدا در خيابان ۱۵ خرداد به ماموران اطلاع داده شد.
پس از اطلاع، گروهي از ماموران كلانتري ۱۱۳ بازار با حضور در بيمارستان متوجه شدند زمان حادثه آسانسور بيمارستان در حال تعمير بوده است كه يكي از پرستاران به نام زينب ابوالحسني بدون اطلاع از ماجرا در آسانسور را باز كرده و در حالي كه اتاقك آسانسور وجود نداشته داخل تونل آسانسور شده بود.اين زن سپس به داخل تونل آسانسور سقوط كرد و به علت شدت جراحات جان سپرد.پس از تحقيقات مقدماتي جسد پرستار با تلاش ماموران آتش نشاني از داخل تونل خارج و به پزشكي قانوني منتقل شد.هم اكنون با دستور بازپرس جنايي تهران بررسي سهل انگاري احتمالي در رعايت نكات ايمني هنگام تعمير آسانسور و وقوع اين حادثه آغاز شده است.

جعل نام اشخاص حقوقي توسط يك اخاذ حرفه اي!
گروه حوادث: يك سارق و اخاذ حرفه اي كه با جعل عناوين حقوقي از متهمان و بستگانشان اخاذي مي كرد دستگير و با قرار مجرميت روانه زندان شد.
براساس تحقيقات ماموران اطلاعات پليس شهرستان شفت، اين متهم كه اسماعيل نام دارد و ۵۰ ساله است، با استفاده از ترفندهاي واهي از مردم اخاذي مي كرد.
اين گزارش حاكي است، اين متهم در چند ماه گذشته با سوءاستفاده از حضور مسئولان و كاركنان قضايي جهت استفاده خدمات خودرويي در محل كار وي، اقدام به شناسايي و حضور در محيط كار آنان مي نمود و با شناسايي متهمان پرونده هاي مختلف در محيط قضايي با فريب آنان يا بستگانشان از آنها اخاذي مي كرد.
پليس پس از تحقيقات كامل و اطمينان از صحت موضوع، بلافاصله با هماهنگي دادستان شهرستان شفت، از محل كار و خودروي متهم بازرسي انجام داد و در اين بازرسي ماموران اطلاعاتي موفق شدند تعداد زيادي احكام صادره قضايي و اخطاريه، شماره پرونده و تعداد ۵ فقره چك، به مبلغ ۲۷ ميليون و ۷۰۰ هزار ريال متعلق به افراد مختلف و همچنين مقدار يك گرم ترياك كشف و ضبط كنند.بنابراين گزارش، متهم كه مديريت يكي از نمايندگي هاي مجاز ايران خودرو در استان گيلان را به عهده داشته،  دستگير و در حال حاضر با قرار مجرميت در بازداشت به سر مي برد كه تحقيقات جهت شناسايي صاحبان چك ادامه دارد.
تاكنون يكي از آنان نيز شناسايي و در تحقيقات اوليه اظهار داشته كه متهم با ادعاي فريبنده مبني بر حل مشكل قضايي اش در دادگاه، يك فقره چك به مبلغ ۵ ميليون ريال از وي دريافت كرده است.

كشف جسد يك مرد در حاشيه بزرگراه آزادگان
گروه حوادث: جسد مرد مجهول الهويه اي صبح روز پنج شنبه  در حاشيه اتوبان آزادگان كشف شد.
به گزارش همشهري، جسد اين مرد كه حدود ۳۷ سال سن داشت، ساعت ۹ صبح پنج شنبه در حاشيه اتوبان آزادگان از سوي ماموران كلانتري ۱۵۸ كيانشهر كشف شد.
اين مرد مجهول الهويه زمان مرگ يك كاپشن سفيد و يك پيراهن چهارخانه به تن داشت و هيچ آثاري از درگيري و ضرب و جرح بر روي بدن او مشاهده نشد.
جسد اين مرد براي تشخيص هويت و علت اصلي مرگ به پزشكي قانوني منتقل شد.

پرونده جوان ترين متهم آمريكا در دستان قاضي
سايت جنايي: دادستان واشينگتن روز گذشته پرونده پسر ۱۵ ساله اي را كه متهم به قتل نوجواني معلول بود مجددا به جريان انداخت . دادستان پرونده پس از ارائه درخواست بررسي مجدد ادعا كرد كه متهم پس ازبه قتل رساندن مقتول عكسهايي را كه از كشتن وي گرفته بود چاپ كرده است . قرار است دادستان پرونده عكس هاي فوق را در دادگاه نشان دهد .
دادگاه رسيدگي به اتهامات متهم درست سه سال پس از جنجالي كه پرونده فوق در رسانه هاي اين كشور به راه انداخته بود تشكيل مي شود .
به گزارش پزشكي قانوني متهم مقتول را كه كريگ نام داشته و در زمان قتل تنها ۱۳ سال سن داشته است با وارد آوردن ضربات ممتد چاقو و مشت و لگد به قتل رسانده است . علاوه بر اين ضربه نهايي كه منجر به قتل مقتول شده بود ناشي از چاقويي است كه با فشار فراوان وارد جمجمه وي شده است .
ايوان كه در زمان ارتكاب قتل ۱۲ سال سن داشته است جوان ترين متهمي است كه با اتهام قتل عمد روبه رو شده است . دادستان پرونده به دليل ابعاد وسيع اين جنايت از قاضي پرونده درخواست كرده بود كه با متهم مانند متهمان بزرگسال برخورد شده و حكمي متناسب با آن براي وي صادر شود .
علاوه بر ايوان يكي از دوستان وي نيز كه در تمامي لحظات شكنجه مقتول شاهد اين ماجرا بوده است نيز از سوي دادستان تحت تعقيب قانوني قرار گرفته و به دليل سكوت در برابر ارتكاب اين جرم به تحمل ۱۴ سال حبس محكوم شد .
در حالي كه دادستان پرونده در جلسه اوليه عكس هايي را كه از شكنجه مقتوله گرفته شده بود به دادگاه نشان داد وكيل مدافع متهم ضمن رد اين اتهام اعلام كرد كه ايوان و همدستش زمان كافي براي شكنجه و به قتل رساندن مقتول را در اختيار نداشته اند. البته اين ادعا در حالي صورت گرفت كه متهم پيش از اين به گناه خود اعتراف كرده بود.

اتهام قتل براي والدين قاچاقچي
سايت جنايي: دادگاه عالي پنسيلوانيا روز گذشته والدين كودكي را كه بر اثر مصرف بالاي مواد مخدر جان خود را از دست داده بود با اتهام قتل وي روبه رو كرد.
ساموئل و اريكا روز گذشته به اتهام قتل عمد ينديل ۱۰ ماهه بازداشت شدند .
پزشكي قانوني پس از معاينه جسد اعلام كرده است كه به وي مقدار بسيار زيادي مواد مخدر تزريق شده كه باعث مرگ وي شده است .
به گزارش بازپرس تحقيق پرونده ، والدين اين كودك در قاچاق مواد مخدر نقش داشته و در منزل آنها نيز مقادير زيادي هروئين كشف شده است .
دادستان پرونده كه از بيان سن متهمان خودداري كرده است اعلام كرد كه پدر اين كودك نيز در حال حاضر با اتهامات ديگري مانند قاچاق مواد مخدر و به خطر انداختن جان فرزندانش روبه رو است .
در حالي دادستان پرونده والدين اين كودك را با اتهام قتل روبه رو كرده است وكيل وي مدعي است كه متوفي خود مواد مخدر را در منزل پيدا كرده و ناغافل آنها را در دهان خود گذاشته است.

هشت ازدواج، هشت كلاهبرداري در آمريكا
رويترز: هشت ازدواج قلابي در آمريكا كلاهبرداري ۳۵ هزار دلاري را رقم زد.
هشت ملوان آمريكايي، ازدواج قلابيشان با هشت زن رومانيايي و لهستاني موفق شدند مقرري اتباع خارجه را به جيب بزنند.
اينگونه به نظر مي آيد براساس قوانين آمريكا ملوانان آمريكايي در صورت ازدواج با زنان غيرآمريكايي مشمول دريافت مقرري خارجي مي شوند.
اين هشت ملوان نيز از اين موضوع سوءاستفاده كرده با ترتيب دادن ازدواج هاي قلابي مقرري مذكور را دريافت مي كردند به طوري كه در اين مدت ۳۵ هزار دلار به جيب زدند.
اين در حالي است كه اين افراد هرگز زير يك سقف با يكديگر زندگي نكردند بلكه تنها سند ازدواجشان را به مسئولان دولتي اين كشور تحويل دادند تا مشمول مقرري شوند.
بالاخره دست آنها رو شد و پليس آمريكا آنان را به اتهام كلاهبرداري بازداشت كرد.
گفتني است، احتمال مي رود هر يك از اين افراد به حداقل پنج سال حبس محكوم شوند.

دختر ژاپني خواهرش را به قتل رساند
ميني چي: دختر ۱۹ ساله ژاپني به اتهام قتل خواهر بزرگترش دستگير شد.
قاتل پس از دستگيري در بازجويي ها اعتراف كرد پس از اينكه از مدرسه به خانه بازگشتم در حالي كه خواهر ۲۲ ساله ام خواب بود با چاقو به جانش افتادم.
او در ادامه افزود: دو ضربه كاري به گردن و پشتش وارد كردم كه همين موجب مرگش شد.
به گفته كارشناسان پزشكي قانوني از آنجايي كه اين دختر بر اثر از دست دادن خون زياد جان باخته در صورت امدادرساني سريع امكان داشت زنده بماند.
گفتني است، اين دختر در حال حاضر در بازداشت است و در بازجويي هاي با پليس همكاري لازم را انجام نمي دهد به اين ترتيب رسيدگي به پرونده به كندي صورت مي گيرد.

۹۴دانشجوي دانشكده پليس ژاپن
دچار مسموميت غذايي شدند
ميني چي : ۹۴ نفر از دانشجويان دانشكده پليس توكيو دچار مسموميت غذايي شده و تحت درمان هستند.
به دنبال مسموميت غذايي ۹۴ نفراز دانشجويان دانشكده پليس توكيو، دولت فعاليت هاي رستوران و كافه تريايي كه تهيه غذاي نزديك به هزار دانشجو را برعهده دارد تا اطلاع بعدي به تعليق در آورد.
بنابراين گزارش، در مجموع ۷۸۲ دانشجو در دانشكده پليس توكيو از نهار مسموم خورده بودند كه تعداد ۹۴ نفر از آنها به حالت وخيم اسهال و شكم درد افتاده و تحت درمان قرار گرفتند.
پليس در حال پيگيري ماجرا و بررسي موضوع است.

كودك در خواب، پليس در جستجوي او
روزنامه ميرور: ليزا مادر ۲۵ ساله آمريكايي پس از اينكه احساس كرد كودكش در رختخواب نيست موضوع را به پليس گزارش داد.
براساس اين گزارش، گروه بزرگي از ماموران پليس بسيج شدند و به جستجوي اين كودك در اطراف آنها پرداختند.
آنها حتي براي يافتن كودك از امداد هوايي هم كمك گرفتند اما در نهايت كودك در رختخوابش پيدا شد.
در واقع اصل ماجرا اينگونه بود كه كودك در تمام اين مدت كه پليس او را جستجو مي كرد در رختخوابش خوابيده بود اما از آنجايي كه لحاف او پر و پرحجم بود مادرش گمان برده او در رختخوابش نيست و موضوع را به پليس اطلاع داده است.
گفتني است، پليس به خاطر بي دقتي اين زن و اتلاف كردن وقت پليس او را زير سوال برد اما جريمه يا اتهامي شامل حال او نشد.

حوادث
اجتماعي
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
خارجي
قرآن
سياسي
داخلي
شهرستان ها
شهري
راهنما
ورزش
يادداشت
صفحه آخر
همشهري ضميمه
همشهري ايرانشهر
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   خارجي   |   قرآن   |  
|  سياسي   |   داخلي   |   شهرستان ها   |   شهري   |   راهنما   |   ورزش   |   يادداشت   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |