گروه حوادث-آزاده مختاري: با مرگ ۴ دختر نوجوان تهراني كه همگي در اثر مصرف قرص هاي روان گردان در مدرسه جان سپرده بودند، تحقيقات پليسي، قضايي اين چهار مرگ مشكوك وارد مرحله جديدي  شد.
به گزارش همشهري، ساعت ۱۱ و ۳۰ دقيقه روز گذشته مرد ميانسالي در حالي كه شناسنامه دختر ۱۷ ساله خود به نام غزاله را در دست داشت وارد شعبه هفتم دادسراي امور جنايي تهران شد و با چهره اي متأثر خبراز مرگ دردناك دخترش به بازپرس ولي الله حسيني داد. به گفته وي دختر جوان بعد از دو روز نبرد ميان مرگ و زندگي بر روي تخت بيمارستان لقمان جان سپرده بود. پزشكان علت اصلي مرگ وي را استفاده از قرص برنج كه از انواع قرص هاي روانگردان است عنوان كرده بودند.
پدر دختر جوان در خصوص چگونگي مرگ دخترش به بازپرس پرونده گفت: «دو روز پيش دخترم در جشن تولد يكي از دوستانش شركت كرد. شب وقتي از مهماني بازگشت، شرايط جسمي مناسبي نداشت به همين دليل او را به بيمارستان لقمان انتقال داديم. پزشكان بعد از معاينه وي اعلام كردند كه استفاده از قرص روانگردان موجب وخامت اوضاع جسمي وي شده است.
اين مرد كه اطلاعي از چگونگي تهيه و مصرف اين قرص ها از سوي دختر نوجوان خود نداشت، از قاضي جنايي خواست تحقيقات لازم را در باره مرگ دختر جوانش انجام دهد.
مرگ هاي زنجيره اي
روز گذشته ولي الله حسيني بازپرس ويژه قتل دادسراي جنايي با بيان اين كه پرونده مرگ غزاله، چهارمين پرونده قتل هاي مشابه با مصرف قرص برنج از سوي دانش آموزان است در توضيح ساير پرونده ها گفت: اواسط فروردين ماه نيز خبر مرگ دختر نوجواني كه دانش آموز يكي از مدارس در منطقه نازي آباد تهران بود به بازپرس كشيك ويژه قتل اطلاع داده شد. قرباني بر روي تخت بيمارستان لقمان جان سپرده بود و علت مرگ وي استفاده از قرص برنج اعلام شد. هنوز چند روزي از مرگ اين دختر نگذشته بود كه بار ديگر خبر مرگ مشكوك دختري ديگر كه او نيز هم مدرسه اي اولين قرباني بود به بازپرس كشيك اطلاع داده شد. اين دختر نيز قرباني مصرف قرصهاي برنج شده بود. تحقيقات بر روي مرگ اين دو دختر ادامه داشت تا اينكه روز گذشته مرگ دختري به نام زهرا كه او نيز به طرز مشكوكي بعد از انتقال به بيمارستان لقمان جان سپرده بود به پليس و مراجع قضايي اطلاع داده شد.
طبق تحقيقات صورت گرفته زهرا پس از آنكه حالش وخيم شده بود از مدرسه به بيمارستان انتقال داده شده است. در بررسي هاي اوليه پليس، مداركي به دست آمده است كه براساس آنها صبح چهارشنبه دو نفر از همكلاسي هاي زهرا به همراه دو فروشنده داروهاي گياهي در منطقه نازي آباد را به شعبه هفتم دادسراي امور جنايي تهران احضار كردند.
به گفته بازپرس حسيني يكي از همكلاسي هاي زهرا بعد از انتقال اين دختر جوان به بيمارستان به مسئولين مدرسه گفته بود، زهرا صبح كه به مدرسه آمد وضعيت مناسبي نداشت. مدتها بود كه از نظر روحي دچار مشكل شده بود. روز حادثه وقتي به مدرسه آمد، رنگ چهره اش پريده بود. چند دقيقه اي در كلاس تحمل كرد ولي در نهايت به بهانه خوردن قرص كلاس را ترك كرد. دختر جوان ادامه داد:« نيمكتي كه من بر روي آن مي نشينم كنار پنجره قرار دارد و بدين ترتيب مشرف به حركات زهرا بودم. او به كنار آبخوري رفت و من مشاهده كردم كه چيزي مثل يك قرص را خورد ولي در آن زمان زياد مشكوك نشدم زيرا زهرا هميشه معده درد داشت و قرص مصرف مي كرد ولي بعد از بازگشت به كلاس بار ديگر حالش به هم خورد و در حالي كه حالش هر لحظه بدتر مي شد از او خواستم كفشهايش را دربياورد تا او را روي نيمكت بخوابانيم ولي حاضر به اين كار نبود. در دقايق آخر قبل از حضور اورژانس در مدرسه، كفشهايش را از پايش درآورد آن موقع بود كه ۸ قرص ديگر كه داخل كفشهايش جاسازي شده بود را برداشت و به دست يكي از همكلاسي هايمان داد.
گفته هاي اين دختر باعث شد پدر زهرا كه از اين ماجرا مطلع شده بود از دو همكلاسي دخترش و دو فروشنده داروهاي گياهي همان محل كه زهرا گفته بود قرصها را از اين مغازه ها داروهاي گياهي خريداري كرده شكايت كند و تحقيقات از آنان آغاز شود.
بنابراين گزارش بازپرس پرونده بعد از انجام بازجويي از اين چهار نفر آنان را آزاد كرده  اما بررسي هاي بيشتر برروي اين پرونده در دادسراي امور جنايي تهران ادامه دارد.

گروه حوادث:سارقان كف زن كه با جعل عنوان پليس از توريست هاي خارجي كف زني مي كردند دستگير شدند.
سرهنگ عاشوري، رييس كلانتري ۱۰۳ «گاندي» در تشريح نحوه دستگيري متهمان گفت: روز جمعه ۱۵ ارديبهشت ماه، گزارشي به كلانتري ارسال شد كه حاكي از آن بود كه دو مرد ميانسال در حالي كه لباس ماموران پليس را به تن داشته اند، پس از درخواست مدارك شناسايي از چند توريست خارجي، دوربين عكاسي و ۳۷۵ دلار از آنها سرقت كرده اند.
بنا به اين گزارش سارقان به حدي ماهرانه اقدام به سرقت كرده بودند كه توريستهاي خارجي در لحظات اوليه متوجه به سرقت رفتن وسايلشان نشده بودند، اما پس از رفتن ماموران قلابي متوجه سرقت شده و موضوع را به پليس گزارش كرده بودند.
با گزارش موضوع، كارآگاهان پليس به چهره نگاري رايانه اي از سارقان دست زدند و تلاش هاي پليسي براي دستگيري سارقان كف زن آغاز شد.
در حالي كه تحقيقات در اين زمينه ادامه داشت، كارآگاهان متوجه شدند يك فقره كف زني ديگر با همين شيوه از مسافران خارجي به كلانتري ۱۰۹ «بهارستان» گزارش شده است.
با حضور كارآگاهان پليس و بازجويي از شاهدان، يكي از رهگذران كه در حال عبور از محل وقوع جرم شاهد ماجرا بود، با به خاطر سپردن شماره خودرو پيكان سارقان آن را در اختيار پليس قرار داد، به اين ترتيب كارآگاهان با شناسايي صاحب اصلي خودرو به نام «صلاءالدين» دريافتند وي هم اكنون در كرج زندگي مي كند و به اين ترتيب پليس با گرفتن دستور قضايي متهم را در منزل مسكوني اش در كرج دستگير كردند.
سوژه: توريست ها
در بازجويي هاي صورت گرفته از متهم وي اعتراف كرد كه سرقتها را با همدستي پسر عموي خود به نام «علي» مرتكب شده است كه وي نيز ساعاتي بعد از سوي ماموران پليس در تهران دستگير شد.
با دستگيري اين دو متهم، در بازجويي هاي اوليه آنها به ۴ فقره سرقت با شگرد كف زني از مسافران خارجي اعتراف كردند.
مرد سارق كه از يكي از استانهاي غربي به تهران آمده است در بازجويي ها افزود: از زماني كه از غرب كشور به تهران مهاجرت كردم به علت بيكاري اقدام به ارتكاب سرقت كردم.
وي افزود: سوژه هاي خود را تنها از ميان توريست ها و خارجي ها انتخاب مي كردم چون مي دانستم آنها به ندرت شكايت مي كنند و ديرتر گير مي افتم.
بررسي هاي بعدي در خصوص سوابق كيفري متهمان نشان داد: «صلاءالدين» دو سال قبل نيز به جرم كيف قاپي روانه زندان شده ولي از سال قبل مجددا آزاد شده است.
متهمان جهت تحقيقات بيشتر به پليس آگاهي تهران بزرگ منتقل شدند.

رويترز - كانادا: اعترافات وحشتناك دانشجوي چيني كه براي تأمين خرج تحصيلش ،دختر ۹ ساله كانادايي را ربوده و وي را به قتل رسانده بود ، به ۳ سال تلاش پليس بين الملل (اينترپل) براي يافتن اين دختر پايان داد.
روز گذشته «مين چن» دانشجوي ۲۳ ساله چيني در نخستين جلسه محاكمه خود كه به اتهام قتل «سسيليا ژانگ» دختر ۹ ساله برگزار شد با اعتراف به ربودن و قتل اين دختر خردسال در باره انگيزه خود از اين جنايت ادعا كرد كه براي اخاذي از خانواده دختر او را ربوده است، اما دختر جوان بعداً به طور اتفاقي جان باخته است.
بنا به اين گزارش ، ماجراي ربودن دختر خردسال در اكتبر ۲۰۰۳ اتفاق افتاد و به گفته خانواده اين دختر ، رباينده وي را از تختخواب در نصف شب ربوده بود.
ربودن دختر به حدي حرفه اي و ماهرانه صورت گرفته بود كه در همان روزهاي اول پليس كانادا اين فرضيه را مطرح كرد كه احتمالا آدم ربايي از سوي يك گروه تبهكار حرفه اي بايد صورت گرفته باشد و آنها به زودي تقاضاي چند صد هزار دلاري براي آزادي اين دختر مطرح خواهند كرد اما وقتي كه بقاياي جسد اين دختر ۶ ماه بعد و در حالي كه رباينده هيچ تقاضايي براي دريافت پول نكرده بود در يك منطقه جنگلي در نزديكي تورنتو پيدا شد پليس در برابر معماي پيچيده اي قرار گرفت.
پليس كانادا با اين احتمال كه بتواند سرنخي از ربايندگان پيدا كند جستجوي گسترده اي را در سراسر كانادا آغاز كرد و از كساني كه درباره اين جنايت اطلاعي داشتند درخواست كرد با پليس همكاري كنند، همزمان پليس اينترپل نيز با اين تصور كه ممكن است ربايندگان در كشورهاي ديگر باشند، تحقيقات خود را در اين باره در ساير كشورها و از جمله آمريكا آغاز كرد و حتي تصوير اين دختر بارها در برنامه مشهورترين تحت تعقيب هاي آمريكا پخش شد تا شايد اطلاعاتي درباره رباينده و قاتل دختر خردسال بدست بيايد.
اما در حاليكه تلاش هاي پليس براي حل اين معما ناكام مانده بود در جولاي ،۲۰۰۴ يك دانشجوي چيني كه هيچ سابقه اي هم نداشت با مراجعه به پليس تورنتو پرده از راز اين معما برداشت.
وي با اعتراف به جنايت گفت كه تنها به انگيزه مالي مرتكب اين جنايت شده است، اما از بدشانسي نتوانسته به هدف خود برسد.
روز گذشته اين جوان در دادگاه عالي تورنتو مورد محاكمه قرار گرفت و با اعتراف به جنايت در توضيح انگيزه خود از قتل دختر جوان گفت : از چند هفته قبل از جنايت دايما بدشانسي مي آوردم در حالي كه براي ادامه تحصيلاتم در كانادا شديدا به پول احتياج داشتم كارم را از دست دادم ، در چنين شرايطي نقشه ربودن دختر خردسال كه در آپارتمان نزديك مان زندگي مي كرد به ذهنم رسيد و به اين ترتيب شبانه او را دزديدم.
وي در مورد نحوه قتل دختر و انگيزه خود از اين كار گفت : ساعاتي بعد از ربودن دختر خردسال او شروع به گريه و سر و صدا كرد و من براي آنكه او را ساكت كنم مجبور شدم حوله اي به دور دهانش بپيچم اما هنگامي كه به سراغش رفتم ديدم او جان باخته است و در حالي كه هيچ چيزي از خانواده اش اخاذي نكرده بودم مجبور شدم جسد را در منطقه جنگلي رها كنم.
به گفته قضات دادگاه تورنتو ، با اين اعترافات جوان چيني احتمالا به ۱۰ تا ۲۵ سال حبس محكوم خواهد شد.
صدور گواهي فوت براي نوزاد زنده در هند
پزشك سهل انگار هندي براي نوزاد زنده گواهي فوت صادر كرد.
به گزارش روزنامه تايمز، در پي سهل انگاري يك پزشك هندي نزديك بود نوزادي كه چند ساعتي بيشتر از تولدش نگذشته بود طعم مرگ را بچشد.
والدين اين نوزاد كه به گفته پزشك حقيقت تلخ مرگ فرزندشان كنار آمده بودند در مراسم خاكسپاري او اولين فريادش را شنيدند.
خوشبختانه اين نوزاد كه قرار بود زنده به گور شود نجات يافت. اما والدينش از بيمارستان و پزشكي كه گواهي فوت صادر كرده بود شكايت كردند.
والدين اين نوزاد در كمال تاسف گفتند: خدا مي داند تاكنون براي چند نوزاد توسط اين پزشك به اشتباه گواهي فوت صادر شده است.
به اين ترتيب پزشك سهل انگار بازداشت شد و خانواده هندي فرزندشان را دوباره به دست آوردند.

فارس: اعضاي يك باند سرقت به عنف معروف به صد متري توسط ماموران پليس مشهد دستگير شدند.
محسن بيگي فرمانده انتظامي مشهد مقدس طي مصاحبه اي گفت: در پي دستگيري چهار نفر سارق به عنف و ارجاع پرونده و متهمين از سوي مقام قضايي به دايره مبارزه با سرقت آگاهي مشهد تحقيقات گسترده اي از سوي پليس در جهت شناسايي ساير اعضاي باند آغاز شد.
بيگي در ادامه گفت: در پي اطلاع رساني اوليه موضوع از طريق رسانه ها و اعلام شيوه مجرمان، تعداد شاكيان پرونده از سه به يازده نفر افزايش يافت كه با دعوت از شاكيان تعدادي از سارقان به عنف مورد شناسايي واقع شدند و از آنجايي كه تعدادي از شاكيان مدعي بودند كه بوسيله سرنشينان يك دستگاه خودرو پرايد مورد سرقت قرار گرفته اند، لذا با توجه به شباهت سرقت ها، كارآگاهان احتمال وجود باندي را دادند كه در اين رابطه چندين تيم عملياتي تشكيل شد.
رئيس پليس مشهد به خبرنگاران گفت: پس از جمع بندي اطلاعات بدست آمده با هماهنگي خوب مقام قضايي به ويژه داديار محترم شعبه ۵۳ مجتمع شهيد قدوسي مشهد در يك عمليات گسترده و سخت پليسي، خودرو پرايد و سه نفر ديگر از سارقان شناسايي و دستگير شدند، كه خانم هاي شاكي تعداد ديگري از آنان را شناسايي نمودند و در ادامه عمليات، چهار نفر ديگر از اعضاي باند سارقان به عنف كه يك نفر از آنان زن مي باشد شناسايي و دستگير شدند كه تاكنون تعداد متهمين دستگير شده به يازده نفر رسيده است. فرمانده انتظامي مشهد درمورد شيوه عمل مجرمين گفت: متهمين در اعترافات خود عنوان نموده اند كه با دو دستگاه سواري پيكان و پرايد در دو گروه ۳ نفره معمولاً در مسيرهاي صد متري - خواجه ربيع - طلاب - ميدان قائم و نقاط ديگر به خصوص در اوقات نامساعد جوي ( اوقات باراني) خانمها را به عنوان مسافر سوار مي كردند و پس از طي مسير كوتاه با تهديد آنان را درفضاي بين دو صندلي قرار داده و پس از بستن چشمهايشان آنان را به بيابانهاي اطراف و يا به انبار آهني در اطراف مشهد و يا باغات اطراف چناران منتقل و پس از اقدام به سرقت وجوه نقد، طلاجات و زيورآلات، آنان را رها مي كردند.
وي افزود: تعدادي از خانم ها كه بدين شيوه سوار خودروهاي مذكور شده اند مورد ضرب و جرح نيز قرار گرفته اند. رئيس پليس مشهد، از تمام خانواده ها و به خصوص خانمها خواست از سوار شدن به وسايط نقليه شخصي و مشكوك به ويژه در مسيرهاي خارج شهر و حاشيه، جداً پرهيز نموده و از وسايط نقليه عمومي استفاده كنند.

گروه حوادث: پسر جواني كه به خاطر بدهي ۱۵۰ هزار توماني اش، دوست خود را به قتل رسانده بود، صبح ديروز در حالي محاكمه شد كه از اولياي دم تقاضاي بخشش كرد.
به گزارش همشهري، در اين پرونده، وحيد متهم است كه در يكي از شب هاي زمستان ۸۴ دوست خود به نام سجاد را در پي يك درگيري خياباني با ضربه چاقو به قتل رسانده است.
وحيد صبح ديروز در شعبه ۷۴ دادگاه كيفري استان مقابل پنج قاضي ايستاد و به دفاع از خود پرداخت.
در ابتداي جلسه محاكمه اولياي دم درخواست قصاص نفس (اعدام) كردند و مادر مقتول كه تنها شاهد حادثه بود، در خصوص شب جنايت خطاب به قضات چنين گفت: حدود ساعت ۱۰ شب بود كه فرزندانم از سر كار آمده بودند. از سجاد خواستم تا ماشين را داخل پاركينگ بياورد. در همان لحظه كه مقابل در حياط ايستاده بودم، ناگهان در تاريكي شب وحيد را ديدم كه در حال عربده كشي بود و با يك چوب دستي به طرف خانه مان مي آمد.
اين زن ادامه داد: يك لحظه سجاد و وحيد با هم درگير شدند و ناگهان پسرم به زمين افتاد و غرق در خون شد.
مادر مقتول در خصوص انگيزه متهم به قتل گفت: فكر مي كنم وحيد به خاطر ندادن ۱۵۰ هزار تومان پولي كه پسر بزرگترم به وي امانت داده بود اين كار را كرد.
در ادامه جلسه محاكمه، (وحيد ۱۹ ساله) در جايگاه قرار گرفت. وي بعد از قبول اتهام قتل عمدي و ابراز پشيماني گفت: من و سجاد با هم رفيق بوديم. من هيچ كينه اي از او نداشتم. همه چيز در يك لحظه اتفاق افتاد. روز حادثه وقتي از شمال به تهران آمدم متوجه شدم برادر سجاد مرا خواسته است. او مدتي قبل به صاحب كارم تلفن كرده و اقدام به فحاشي كرده بود. همين باعث ناراحتي من شده بود.
چون مطمئن بودم برادر سجاد مي خواهد با من دعوا كند با چوب به در خانه اش رفتم. وقتي با سجاد درگير شدم او چاقو داشت. همين كه به زمين افتاد، چاقو به داخل شكمش فرو رفت و در دم جان باخت .
بر پايه اين گزارش،  پس از دفاع وكيل مدافع متهم، ختم جلسه دادگاه اعلام شد و قرار است حكم ظرف مدت قانوني صادر شود.

گروه حوادث: پرونده يك جنايت در خيابان ولي عصر كه در آن مرد ۶۲ ساله اي قرباني يك انتقامجويي شده بود، پس از صدور كيفرخواست براي رسيدگي به شعبه ۷۴ دادگاه كيفري استان ارجاع شد.
به گزارش همشهري، عصر روز ۲۵ فروردين سال ۸۴ زماني كه رهگذران و كسبه خيابان ولي عصر در حال انجام كار روزانه خود بودند ناگهان فريادهاي يك پسر جوان توجه همه را به خود جلب كرد. اين پسر جوان كه لباس هايش خونين بود و به پهناي صورتش اشك مي ريخت، مي  گفت: در كارگاه مردي زخمي افتاده است، او را نجات دهيد.
مردم به داخل كارگاه خياطي رفتند و با پيكر نيمه جان مرد ۶۲ ساله اي روبه رو شدند. پيكر پيرمرد توسط اهالي محل به بيمارستان فيروزگر انتقال يافت. با اطلاع موضوع به پليس ،۱۱۰ تيمي از كارآگاهان كلانتري پس از حضور در محل و بازداشت مرتضي (پسر جوان)، او را به كلانتري انتقال دادند.
مرتضي در نخستين بازجويي ها در خصوص نحوه درگيري اش با تورج كه صاحبكارش بود، گفت: مدت يك سال بود كه در كارگاه وي مشغول به كار بودم. او به بهانه هاي مختلف با من درگير مي شد تا اينكه روز حادثه از شدت عصبانيت به طرفش حمله ور شدم و با چاقو ضربات متعددي به وي وارد كردم.
هنوز مراحل اوليه بازجويي از مرتضي تمام نشده بود كه خبر مرگ پيرمرد در بيمارستان به مأموران انتظامي اطلاع داده شد. بنابراين مرتضي پس از تفهيم اتهام قتل عمدي، تحويل مراجع قضايي شد.
با صدور كيفرخواست صادره از سوي نماينده دادستان، پرونده اين جنايت خونين براي رسيدگي به شعبه ۷۴ دادگاه كيفري استان ارسال شد و قرار است متهم ۱۹ ساله در مقابل پنج قاضي به دفاع از خود بپردازد.

گروه حوادث: پليس جنايي تهران بعد از چهار سال تلاش موفق به دستگيري مردي كه همسر خود را به قتل رسانده و جسد او را در ديوار پنهان كرده بود شدند.
به گزارش همشهري، اواسط سال ۸۰ صغري كه مدتي بود از همسر اولش جدا شده بود با مردي كه ۱۵ سال از وي كوچكتر بود آشنا شده و سپس ازدواج كرد. پس از ازدواج آنان صغري دو دختر خود را به كشور انگلستان فرستاد و همراه همسر جديد خود در خانه مسكوني خودشان زندگي مي كرد. يكسال بعد از آنكه دو دختر صغري به خارج از كشور رفته بودند يكي از آنان به قصد ديدار مادر به ايران بازگشت ولي وقتي به خانه مادري اش مراجعه كرد كسي در آن خانه اقامت نداشت. دختر نگران شده و بعد از آنكه مطلع شد اقوام نيز از مادرش خبري ندارند و همسر دوم صغري نيز متواري شده است موضوع را به پليس اطلاع داد.
پليس در حين تحقيقات براي يافتن سرنخي از صغري و همسرش دريافت كه دختر وي منزل مادر خود را به فروش گذاشت. زوج جواني بعد از پسنديدن منزل آن را خريداري كرده و قبل از اسباب كشي اقدام به بازسازي آن كردند كه ناگهان كارگران در حين كار متوجه يك ديوار كاذب در يكي از اتاقها شده و بعد از فرو ريختن آن جسد صغري نمايان شد.
بدين ترتيب پرونده اين جنايت به اداره دهم آگاهي تهران بزرگ ارجاع داده شد.
پليس جنايي تهران بعد از انجام تحقيقات اوليه، مظنون اصلي ارتكاب به اين قتل را همسر متواري شده صغري شناسايي كرد و در نهايت بعد از چهار سال جستجو وي را سه شنبه شب در حاليكه در ميدان آزادي سوار خودرو پيكان خود در حال تردد بود بازداشت كردند.
اين مرد بعد از انتقال به آگاهي در جريان بازجويي ها به ارتكاب قتل اعتراف كرد و در خصوص انگيزه اين جنايت گفت: با صغري اختلاف خانوادگي داشتم.
يك روز با او درگير شده و در حين دعوا او را كشتم، سپس جسدش را در ديوار جاسازي كرده و متواري شدم
تحقيقات از اين مرد كه در تمام اين چهارسال سرويس دانش آموزان يك مدرسه را بر عهده داشت در اداره دهم آگاهي مركز ادامه خواهد يافت.

پسربچه پنج ساله اسكاتلندي مادرش را به ضرب گلوله از پا درآورد.
به گزارش سايت «اسكاتمن» ، يك پسربچه پنج ساله اسكاتلندي كه تفنگ واقعي را با تفنگ اسباب بازي اشتباه گرفته بود مادر ۳۴ ساله اش را هدف گلوله قرار داد.متاسفانه نشانه گيري كودك هم خوب بود و با شليك يك گلوله در قلب مادرش هنگام بازي او را كشت.تحقيقات نشان مي دهد، اين اسلحه متعلق به پدر اين پسر بچه بود كه آن را به طور غيرقانوني نزد خود نگه داشته بود.

گروه حوادث: مردان جواني كه با طرح نقشه قبلي دختري را طعمه اخاذي ميليوني خود قرار مي دادند، به دام پليس افتادند.
به گزارش همشهري، شب گذشته مأموران گشت كلانتري ۱۸ شاهين ويلا در شهرستان كرج در حال گشت زني در حوزه استحفاظي خود بودند كه به حركات مشكوك راننده جواني كه با ديدن مأموران دستپاچه شده بود، مشكوك شدند. با صدور دستور توقف خودروي پرايد، كارآگاهان به بازجويي  از دختر و پسري جوان پرداختند و هنگامي كه به حرف هاي ضد و نقيض آنها مشكوك شدند، با انتقال اين دو به كلانتري به بازجويي از آنها پرداختند. در نخستين بازجويي ها از اين دختر و پسر جوان، كارآگاهان متوجه تناقض گويي شديد از سوي آنها شدند تا اينكه بالاخره دختر جوان (به نام شهلا) لب به اعتراف گشود و از فعاليت يك شبكه اخاذي پرده برداشت. دختر جوان در اعترافات خود، با معرفي جواني به نام امير گفت: اين جوان خلافكار به همراه چند نفر از دوستانش با طعمه قراردادن من در مسيرهايي كه ماشين هاي مدل بالا از آنجا عبور مي كردند، از رانندگان اخاذي مي كنند. دختر جوان در ادامه اظهاراتش درباره شگرد اعضاي باند اخاذي به كارآگاهان گفت: پس از اينكه سوار خودروهاي مدل بالا مي شدم، امير و دوستانش خودرو را تحت تعقيب قرار مي دادند و در فرصتي مناسب با بيان اينكه من خواهر آنها هستم، راننده را مورد ضرب و جرح قرار داده و سپس به بهانه رضايت دادن، از او اخاذي مي كردند. بر پايه اين گزارش با اين اعترافات، كارآگاهان پليس پسر جوان را دستگير و تحت بازجويي قرار دادند كه وي در بازجويي هاي پليسي به چندين فقره اخاذي بدين روش اعتراف كرد. هم اكنون با تشكيل پرونده اي در اين زمينه، تيمي از كارآگاهان در حال شناسايي بقيه عاملان اين اخاذي و مالباختگان هستند.

گروه حوادث:بررسي هاي متخصصان پزشكي قانوني نشان داد اظهارات باديگارد متهم به قتل درباره مرگ مهندس صنايع بعد از مصرف اكستازي براي گمراه كردن پليس صورت گرفته و مقتول قرباني توطئه مرگبار باديگارد شده است.
به گزارش همشهري، پيگيري ماجراي توطئه مرگبار مهندس صنايع هنگامي در دستور كار پليس قرار گرفت كه بيست و دوم آبان ۸۴ همسر اين مهندس فارغ التحصيل آمريكا به نام نادر خمسه با طرح شكايتي مدعي شد همسرش از پيش از ظهر ناپديد شده ولي هنگامي كه وي با شماره همراه شوهرش تماس گرفته مردي با صداي دورگه به تلفن پاسخ داده و با بيان اينكه وي تنها يك واسطه است، ادعا كرده همسرش از سوي اعضاي يك باند مخوف آدم ربايي، ربوده شده و ربايندگان درقبال آزادي وي درخواست۵۰ ميليون تومان كرده اند.
با طرح اين شكايت، تحقيقات پليسي براي يافتن سرنخي از ربايندگان آغاز شد، اين در حالي بود كه كنترلهاي پليسي نشان مي داد ربايندگان با تلفن همراه مرد ربوده شده تماس مي گيرند و در تماسهاي بعدي مبلغ درخواستي خود را تا ۲۰ ميليون تومان كاهش داده اند .
اما در حالي كه خانواده مهندس صنايع در انتظار تماسهاي بعدي براي مشخص شدن شرايط تحويل پول درخواستي بودند ، به يكباره تماسها قطع شد و تا چند روز بعد كه جسد مهندس صنايع در سردخانه پزشكي قانوني از سوي خانواده اش شناسايي شد، ديگر خبري از اين مرد و ربايندگان نبود.
با پيدا شدن جسد اين مرد كه نتايج كالبد شكافي نشان مي داد ساعاتي بعد از زمان ناپديد شدنش، با تزريق دو آمپول مورفين و هوا به قتل رسيده است و قاتل جسد وي را در كنار بزرگراه رها كرده است ، پيگيري پرونده از اداره مبارزه با آدم ربايي به كارآگاهان ويژه قتل آگاهي تهران سپرده شد.
كارآگاهان پليس در نخستين مرحله به رديابي هاي علمي و فني پليسي دست زده و سرنخ هايي از  مرد جواني كه تلفن همراه مقتول در اختيار او بود به دست آوردند.با دستگيري اين متهم مشخص شد وي به همراه والدينش در همسايگي خانه مقتول زندگي مي كنند ، به اين ترتيب اين جوان كه مدتي به عنوان باديگارد يكي از مقامات فعاليت مي كرد دستگير و تحت بازجويي قرار گرفت.
اما در حالي كه اين جوان مدعي بود هيچ اطلاعي از مرگ مهندس صنايع ندارد ، پيدا شدن چكهاي امضا شده مهندس صنايع در خانه وي و ساير شواهد موجود نشان داد جوان همسايه احتمالا با طرح نقشه اي مرگبار مهندس صنايع را به قتل رسانده است.
در بازجويي هايي كه از اين جوان صورت گرفت وي مدعي شد روز جنايت، مقتول بعد از مصرف قرصهاي اكستازي حالش به شدت خراب شده و وي با تصور اينكه وي را نجات بدهد به او آمپول مورفين تزريق كرده اما بعد از آنكه متوجه شده كه وي جان باخته است جسد بي جان او را در كنار بزرگراه رها كرده است .
آخرين نتايج ، از اكستازي خبري نيست
با ادعاهاي متهم جوان مبني بر اينكه مهندس صنايع با مصرف اكستازي جان باخته است، بازپرس ويژه قتل دادسراي جنايي دستور تحقيق درباره ادعاهاي اين جوان را صادر كرد، اما بالاخره نتايج پزشكي قانوني نشان داد متهم براي گمراه كردن پليس اين ادعا را مطرح كرده است چرا كه هيچ نوع داروي روانگرداني در بدن مقتول يافت نشده است ، ضمن آنكه بررسي هاي جسد نشان مي دهد كه به مقتول آمپول هوا نيز تزريق شده است و به اين ترتيب پرونده با كيفرخواست قتل عمد به دادگاه كيفري استان تهران ارسال شد.
زنگها براي كه به صدا درآمد؟
روز گذشته با انتشار خبر صدور كيفرخواست پرونده از سوي نماينده دادستان ، همسر مقتول با حضور در دادسراي جنايي خواستار انجام تحقيقات ويژه درباره تماس هاي مرد ناشناسي با همسرش شد ، وي در اين باره گفت: مدتي قبل از ماجراي ناپديد شدن همسرم، كيف پول من در پاركينگ خانه مان به سرقت رفت، با گذشت مدتي از اين سرقت، فردي با همسرم تماس گرفته و با بيان اينكه كيف پيدا شده است از وي خواست براي شناسايي سارق به دادسرا برود، اما هر بار كه همسرم مراجعه كرد كسي در آنجا نبود، اين تماسها تا روز ناپديد شدن همسرم نيز ادامه يافت و طبق گفته همكاران شوهرم روز وقوع جنايت نيز فردي ۲ بار با وي تماس گرفته و از وي خواسته براي شناسايي سارق به دادسرا برود ، كه بعد از دومين تماس، همسرم ناپديد شده است.
وي از داديار پرونده خواست تا بررسي هاي بيشتري براي روشن شدن دليل اين تماس ها صورت گيرد.