جوي هاي روباز؛يك اشتباه تاريخي
التيام زخم صد ساله
جوي هاي روباز تهران سال هاي سال براي شهروندان و شهرداري دردسرساز بوده اند اخيرا پوشاندن روي جوي ها توسط شهرداري آغاز شده است
|
|
عكس:گلناز بهشتي
كاظم متولي
آغاز بستن روي جوي ها
چند سال پيش معاون سابق فني- عمراني شهرداري تهران از هزينه هاي ميلياردي تعويض و ترميم جداول خيابان ها گفته بود و پس از آن، معاون خدمات شهري از هزينه سرسام آور تخليه زباله از جوي ها. گفته مي شد كه از مسير جوي هاي يك اتوبان، به تنهايي يك كاميون زباله جمع آوري شده؛ زباله هايي كه در صورت بسته بودن روي جوي ها، راهي به آنها پيدا نمي كردند.
شهرداري در سال جديد مرمت و بستن روي جوي هاي خيابان هاي تهران را آغاز كرده و نمونه آن را در خيابان هاي آفريقا و ميرداماد مي توان ديد.
دارالخلافه تهران از مظاهر شهر و شهرنشيني به سبك و سياق ممالك راقيه خيلي چيزها كم داشت؛ از جمله خيابان هاي عريض و طويل با حواشي و متعلقات چشمنواز آن. زيرا خيابان بستر حمل و نقل و تردد است و در طرفين آن صداي اقتصاد، بوروكراسي و حيات اجتماعي را از ورزشگاه ها، بنگاه ها و سازمانهاي مستقر آن مي توان شنيد.
شاهان قاجار در مسافرت هاي خود به كشورهاي اروپايي، با عبور از خيابان هاي بزرگ و مفرح، به كاركردهاي راهگشاي آنها پي برده و مواهب آنها را به چشم مي ديدند. لذا خيابان و خيابان كشي را براي پايتخت خود امري ضروري دانسته و هر يك به تدريج به احداث آن اهتمام نمودند، اما چگونه؟
در بدو امر به نظر مي آمد كه خيابان كشي، چندان هم دشوار و پيچيده نيست، به عبارت ديگر خيابان به منزله كوچه اي كه عريض شده و مستقيم باشد تلقي شد و در اين راستا چند سالي قبل از تشكيل رسمي بلديه و در اواسط سلطنت ناصرالدين شاه با تخريب اطراف چند كوچه و عريض تر كردن آنها ظاهراً چند خيابان مانند سپه، ارگ، باب همايون به وجود آمد. با تشكيل بلديه در سال ۱۲۸۹ و انتصاب دكتر خليل خان اعظم الدوله ثقفي به عنوان اولين رئيس بلديه، احداث خيابان در سطح وسيع تر و تعداد بيشتر در دستور كار قرار گرفت و اين پديده در تهران به اصطلاح سكه رايج روز شده بود و در هر گوشه شهر اغلب گرد وخاك تخريب چند خانه و بخش هايي از محله ها و دروازه ها براي احداث خيابان به هوا پراكنده مي شد و به چشم مي خورد، اما نكته مهم در آغاز اين ماجرا، غفلت از محاسبه و دقت و شناخت صحيح معيارهاي يك خيابان بود، با اين توضيح كه خشت اول بناي خيابان از همان ابتدا با احداث جوي ناقص، كج گذاشته شد و اين كج بيني و كج روي متأسفانه تا امروز ادامه پيدا كرد و به غفلتي تاريخي منجر شد.
پيشينه جوي رو باز
دست اندركاران حكومتي و بلديه تهران در احداث خيابان هاي اوليه به چند عنصر خيابان توجه كردند، مانند پياده رو، درخت و جوي. براي احداث پياده رو مشكلي پيش نيامد، به هر حال در طرفين خيابان مستحدثه مقداري از سطح و فضا را براي پياده روي و تردد عابران در نظر گرفتند، همچنين در دو طرف هر خيابان هم در فواصل معيني نهال هايي كه نوعاً چنار يا كاج بود در حد فاصل پياده رو و خيابان كاشتند، به نحوي كه آبياري آنها نيز به وسيله ابزارهاي دستي يا رها كردن آب در باريكه اي كه بستر درخت ها محسوب مي شد امكان پذير بود.
تا اينجاي كار مطابق با ظواهر خيابان هاي فرنگ پيش مي رفت، اما نوبت به عنصر سوم يعني جوي كه رسيد يك اشتباه و غفلت تاريخي رخ داد و مشكلي را به وجود آورد كه به صورت عادت در آمد و با تداوم آن كه قريب به يك صد سال به طول انجاميد، خسارات بي شماري را به شهرنشينان ايراني تحميل كرد.
بلديه چي ها و بناها و معمارهايي كه خيابان مي ساختند ناخودآگاه كوچه ها و معابر و جوي ها و انهار روستاها را به خاطر آوردند، جوي هايي كه مشخصات آنها بستري بود و ديوارك هايي و آبي كه احياناً در آنها جاري مي شد همين و همين. احداث كنندگان خيابان همچنين به فكر افتادند كه در طرفين خياباني كه مي سازند لابد بايد جوي هايي باشد تا آب باران، برف و گاه جريان نهرهاي بالا دستي كه به خيابان مي رسد را در خود جاي داده و به دور دست ها منتقل كنند، فكر بدي هم نبود لذا براي اولين خيابان هاي جديدالاحداث جوي در نظر گرفتند؛ اما جوي هايي كه مانند همزادشان در روستاها لخت و بدون پوشش بود. از همانجا اين بدعت جوي روباز ساختن در طرفين خيابان شكل گرفت و تداوم يافت و شگفتا كه سالها مي گذشت و مهندسان و معماران شهرسازي كه فنون جديد نظري، كاربردي مربوطه را آموخته بودند به جمع پرسنل شهرداري ها مي پيوستند و آنها نيز هرگز به اين نقيصه اي كه به صورت عادت درآمده بود توجه نكردند و باز هم جوي روي باز ساختند و ساختند تا به امروز. اينك كار به جايي رسيده است كه هم اكنون اگر در تهران يا ديگر شهرهاي ايران سراغ يك طرح خيابان سازي را بگيريد، يعني خيابان جديدي كه در حال احداث است، مشاهده خواهيد كرد كه مهندسين و ناظرين فني كمافي السابق و عينا،ً مشغول ساختن جوي هاي رو باز هستند و هيچ كس هم پيدا نمي شود كه از آنها بپرسد چرا؟
آفات جوي هاي روباز
۱- جوي هاي روباز خيابان ها به مكاني براي ريختن كاغذ باطله، ته سيگار، خاك و خاشاك و تفاله و زباله و آشغال تبديل شده است و بوي تند و زننده ميوه ها و غذاي پوسيده و تجمع مگس، پشه، سوسك و موش در آنها امري طبيعي و عادي تلقي مي شود. تخريب محيط زيست و بيماري زايي اين جوي ها موضوعي است كه هيچ كس منكر آن نيست. تهاجم موش هاي فربه كه مصونيت آنها در مقابل سم ها و مرگ موش ها در سالهاي اخير زبانزد خاص و عام است، از همين جوي ها آغاز مي شود.
۲- چون شهرداري به هر حال نمي تواند ناظر بي تفاوتي بر ضايعات و لطمات جوي ها باشد، لذا براي پاكسازي و نظافت آنها هر ساله در بودجه سالانه خود رديف ها و ارقام هنگفت و سرسام آوري را منظور مي كند و محاسبه هزينه هاي رفت و روب و نظافت جوي هاي روباز از يك قرن گذشته تاكنون يقيناً ارقامي وحشتناك و باور نكردني ارائه مي دهد و اين در حالي است كه شرايط اجتماعي و زيست شهري اساساً اقدامات پاكسازي جوي ها را خنثي مي سازد به اين معني كه رفتگرها معمولاً چند بار جارويي به كف جوي ها مي كشند و احياناً آشغال هايي را هم جمع آوري مي كنند اما بلافاصله و مجدداً عابرين، خانواده ها و مغازه داران و دستفروشان زباله ها را در جوي ها مي ريزند.
۳- لغزيدن و به اصطلاح سرخوردن عابرين در جوي ها و در پي آنها پا شكستن ها، تركيدن مهره هاي كمر و ضربه هاي مغزي و ساير جراحات گوناگون كه بعضاً منتهي به فوت هم مي شود، كم نيستند.
همچنين تصوير اتومبيلي كه يكي از چرخ هاي جلو يا عقب آن در جوي افتاده و راننده بينوا هراسان از عابرين طلب كمك مي كند تا زور بزنند و طرف كج شده اتومبيل را بالا بكشند براي همگان آشنا است. گمان نمي كنم فردي پيدا شود كه اگر اتومبيل خودش به اين سرنوشت دچار نشده، در خاطرات ذهني خود لااقل حتي اگر يكبار هم كه شده شاهد و تماشاگر چنين وضعيتي در مورد اتومبيل ديگران نبوده باشد.
۴ - تنها فايده متصور جوي ها ظاهراً جريان يافتن آب باران و برف در آنهاست و عمدتاً در زمستان و بهار كه بارندگي ها بيشتر است انتظار مي رود كه آبهاي جمع شده در سطح خيابان ها به جوي ها كشيده شده و به بيرون از خيابان و محله و نهايتاً به خارج از شهر روان و جاري شود و اساساً تنها دليل وجودي اين جوي ها از ابتدا همين نكته بوده است. اما اين تنها اثر و فايده و كاركرد مورد انتظار در عمل و اجرا به نقيض خود تبديل شده و قضيه برعكس مي شود. به اين معني كه چون همواره آشغال ها و اجسام كوچك و بزرگي كه در جوي ها رها شده اند به زير پل ها و دهنه هاي جوي ها منتقل شده و انباشته مي شوند راه عبور آب را سد مي كنند و لذا هر موقع كه بارندگي شديد است آب هايي كه بالا دست خيابان در مسير جوي ها راه پيدا مي كنند در مقاطع پل ها و دهنه هاي مسدود شده بالا آمده و به سطح پياده روها و خيابان ها منتقل مي شوند.
از مناظر زشت آبگرفتگي خيابان ها، اين بود كه سال ها پيش در خيابان ناصرخسرو تهران در ايام بارندگي و طغيان جوي هاي روباز آن، سطح اين خيابان به رودخانه اي تبديل مي شد و در اين مواقع عده اي كنار پياده رو مي ايستادند و از عابريني كه قصد رفتن به طرف ديگر خيابان داشتند دعوت مي كردند تا با پرداخت مبلغي حدوداً ده ريال به پشت آنها سوار شوند تا عرض خيابان را با پوتين هاي بلندي كه پوشيده بودند طي كنند و طرف ديگر خيابان مسافران پشتي خود را برزمين بگذارند.
۵ - پيداست كه هر چه عرض خيابان كمتر باشد، خيابان باريكتر و مشكلات ترافيكي آن نيز بيشتر است و برعكس خيابان عريض و وسيع به كشش و رواني تردد خودروها كمك مي كند. در شرايط امروز كشور ما كه افزايش جمعيت همراه با ازدياد خودروها عرصه را براي عبور و مرور طبيعي و آسان بر همگان تنگ كرده است و حتي اضافه شدن يك سانتيمتر به مساحت خيابان ها مي تواند راهگشا باشد، در هر سوي هر خيابان لااقل نيم متر به جوي هاي روباز اختصاص داده شده و آن را از حيطه استفاده عمومي براي عبور و مرور خارج ساخته است. اين در حالي است كه مشكلات عديده ترافيكي ناشي از تنگي جا همه را عاصي و خسته كرده است.
۶ - جوي هاي روباز مزاحم، بخشي از منابع مالي شهرداري را نيز در قالب تعمير و ترميم و نوسازي مي بلعند. جوي ها بر اثر مرور زمان و كاركردهاي نامتناسب ترك مي خورند و فرسوده و تخريب مي شوند و شهرداري هرازگاه و به ناچار به وسيله پيمانكارهاي خود با صرف هزينه هاي هنگفت آنها را تعمير مي كند، گاه ديواره ها را تعويض كرده و كف جوي ها را نيز ترميم يا نوسازي مي كنند.
نكته
اما آيا به غير از كشور ما در ساير كشورها نيز جوي هاي روباز در طرفين خيابان ها خودنمايي مي كنند و آسيب هاي آنها متوجه ديگر جوامع جهاني نيز شده است يا خير؟ اطلاعات حاكي از آن بود كه اين سازه هاي ناقص و مزاحم يعني جوي هاي روباز در هيچ كشوري وجود ندارد.
پيشنهاد
با بررسي و كاويدن پيشينه و علل به وجود آمدن جوي هاي روباز و عوارض آن معلوم مي شود كه اساساً جوي روباز آن هم در خيابان ابداً مفهوم و معنايي اصولي و منطقي ندارد و داراي هيچ وجه و بار مثبتي نيست و آثار آن منفي و آزاردهنده است.
همانطور كه در جاي جاي شهرهاي كشورهاي مختلف مشاهده مي شود كه اگر در حواشي خيابان ها جويي وجود دارد حتماً پوشيده است، شايسته و ضروري است تا جوي هاي روباز خيابان هاي ما نيز مسقف و پوشيده شود. راهكار پوشش جوي ها هم اصلاً دشوار و پيچيده نيست.
البته لازم است كه در فواصل معيني، از پنجره هاي فلزي استفاده شود تا ماموران مربوطه بتوانند در مواقع ضروري با بالا بردن آنها، به درون جوي دسترسي پيدا كنند. در اينجا ممكن است اشكالي به ذهن خطور كند آن هم اين كه پوشش جوي ها به درختان و آبياري آنها صدمه و زياني وارد كند و بديهي است به هيچ وجه درخت و جوي با هم ارتباط ندارند، درختان در باريكه و بستر ويژه خود در پشت ديواره جوي قرار دارند و برحسب برنامه و ترتيبات خاصي آبياري مي شوند، البته در اين باره استثنايي هم وجود دارد و آن خيابان وليعصر است كه درختان قديمي چنار در ميان جوي ها قرار دارند، لذا اين خيابان يا احياناً ديگر خيابان هايي با اين مشخصه از موضوع اين بحث هستند.
البته بايد توضيح داد كه نمونه اي از پوشش جوي ها در بخش هايي از خيابان اسكندري شمالي و حافظ مشاهده شده است كه نشان مي دهد شكلي از پوشش جوي ها در گذشته، لااقل در مقياس اندك در قسمت هايي از چند خيابان تهران وجود داشته است.
|