دوشنبه ۸ خرداد ۱۳۸۵
نگاهي به مجموعه نقاشي «پنجه در خاك»، آثار محسن وزيري مقدم
انتقال مفهوم تغيير
005436.jpg
پريس تنظيفي
چندي پيش محسن  وزيري مقدم، نقاش و مجسمه ساز دهه ۳۰ به بعد، نقاشي هاي خود را با عنوان «پنجه در خاك» به نمايش گذاشت. انديشه «پنجه در خاك» در سال هاي دور، در زماني كه هنرمند براي ادامه تحصيل راهي ايتاليا شده بود، شكل گرفته است.
هنرمند دور از وطن، در آن سال ها كه زمان زايش يكباره انديشه مدرنيستي در كشور بود، به هنگام خلق آثار خود درگير دوگانگي ويژهِ اي بود كه نتيجه اش پنجه در خاك شد.
«پنجه در خاك» عنوان مجموعه اي از نقاشي هاست كه با استفاده از «شن» خلق شده اند. انديشه نخستين اين نقاشي ها به هنگام بازي ناخودآگاه هنرمند در ساحل شني ايتاليا در آن  سال هاي دور، به ذهنش رسيد.
هنرمند بي اختيار پنجه خود را در ماسه هاي ساحل فرو مي كند و از حركت دستش ردي بر زمين مي گذارد.
تكرار اين كار به يك تركيب بندي از خطوط كنار هم منتهي مي شود كه در ادامه سرنوشت هنري خالقش را رقم خواهم زد.
ايجاد اين تركيب بندي ها بر ساحل دريا به خودي خود مي توانست يك اثر هنري در حيطه هنرهاي مفهومي قلمداد شود و نوعي هنر زمين نشين (land art) را به وجود آورد.
هنرهاي مفهومي پس از جنگ جهاني دوم، هر چند داعيه تضاد با بورژوازي حاكم بر محيط داد و ستد آثار هنري و نخبه پروري مدرنيستي را داشت، اما خود موجي پيشرو بود كه دوست داشت تا همه هنرمندان را به خود جلب كند.
به نظر مي رسيد كه در چنين شرايطي وزيري مقدم نيز بايد به سوي هنرهاي مفهومي جلب مي شد و در آثار خود به گسترش نظريه هنر زمين نشين مي پرداخت، اما تفاوت شرايط زيست يك هنرمند از كشوري جهان سومي و هنرمند بومي اروپاي غربي در آن سال ها اجازه اين گونه انديشيدن را از او دريغ مي كرد.
آنچه از اكتشاف هنرمند در شن هاي ساحل دريا به دست آمد، روي بوم انتقال يافت و نتيجه، ايجاد بافت هايي بر سطح بوم نقاشي با استفاده از شن و چسب و پنجه دستان شد.
مسلم است كه با تغيير محل نقاشي از پهنه طبيعت به روي بوم، نوع و كيفيت تحريكات ديداري آثار دستخوش تغيير شد اما در نهايت اين اقدام منجر به خلق آثاري با دوام شد و از اين نظر انتظار ناخودآگاه هنرمند را برآورده كرد.
اين نقاشي هاي شني و فرم هاي به دست آمده از آنها در ادامه استمرار فعاليت هنري وزيري مقدم گسترش يافته و بعدها با حذف شن همچنان به عنوان بستري براي آغاز راه خلاقانه هنرمند نقش خود را ايفا كرد. دوره هاي كاري وزيري مقدم هر چند كه مشخص و منفكند، اما همگي از يك پيوند دروني برخوردارند.
در تمام اين دوره ها يك پيوند دروني دوره قبلي را به دوره بعدي پيوند مي زند. آنچه درونمايه اين پيوند را به وجود مي آورد، ريتم مواج (دندانه اي) تكراري همه اين آثار است، از همان آثار ۱۳۳۲ تا آثار كوچك سالهاي ۱۳۸۲ همگي از همين قاعده پيروي مي كنند.
وزيري در نقاشي هاي خود از هنگام نقش نخستين پنجه در خاك تا هنگامي كه حجم  هاي بزرگ چوبي خود را خلق مي كند و در ادامه فعاليت  هنري اش، به بيان يك معنا با شيوه هاي متفاوت پرداخته است.
يك اثر پنجه در خاك ماسه اي همان معنايي را در دل خود نهفته دارد كه يك مجسمه مفصلي بزرگ سعي در بيان آن دارد. در اين ميان مجسمه هاي مفصلي به دليل خاصيت ويژه اي كه دارند يك نقطه جهش محسوب مي شوند. مجسمه هاي مفصلي آثاري هستند كه از چند قطعه چوب با فرم هايي دندانه اي برش خورده درست شده اند. اين چوب ها در ناحيه انتهاي خود به يكديگر متصل شده اند.
متصل شدن قطعات اين مجسمه ها به بيننده آنها اجازه مي دهد كه به دلخواه خود بتواند اين قطعات را حول محور مفصل بچرخاند و به اين ترتيب فرم مجسمه را تغيير دهد. اين مجسمه هاي مفصلي در حالت بسته خود فرم هايي زيبا اما غيرقابل نفوذ هستند. اما اين حالت بسته و غيرقابل نفوذ همانند جمع شدن حلزون در صدف خود است. در واقع بيننده اين آثار مي تواند با سليقه خود بي شمار حالت دلخواه براي اين آثار ايجاد كند.
هر كس مي تواند به دنبال سليقه و شرايط روحي خود بر اين مجسمه ها تاثير گذارد. در واقع آنچه وزيري مقدم خلق كرده است، به شكل يك سيستم كنش پذير همچون پازل هاي خانه سازي كودكان براي بيننده اثر عمل مي كند.
چنين دعوتي براي گفت وگوي بيننده و اثر در شكل متعالي آن محدود به همين مجسمه هاست، اما آغاز اين راه در نقاشي هاي پلاستيكي هنرمند ريشه دارد.
نقاشي هاي پلاستيكي هنرمند در واقع همان شكل هاي برگرفته از آثار ماسه اي هستند كه به دليل ويژگي ماده نقاشي، اندكي از بيان اكسپرسيو خود را از دست داده و در مقابل به نوعي خود را تسليم ساختارگرايي و مكانيك محض مي كند.
مشخص است كه پنجه در خاك، مهم ترين دوره  كاري هنرمند است، زيرا مسير هنري اش در سال هاي بعد در اين دوره هنري رقم خورد و مجموعه  آثارش از بسط و گسترش اين آثار حاصل شده است.
پنجه در خاك، آغازي براي استمرار و اصرار هنرمند بر يك موضوع و يافتن جلوه هاي بصري متفاوت به دست آمده از آن الگو است. اما نتيجه اي پربار از آن به دست آمده است كه قابل چشم پوشي نيست.
اين آثار زمينه اي براي دگرديسي فكري هنرمند از نوعي ساده انگاري نخستين به سختگيري و تحليل صحيح درونمايه آثار است.
هنگامي كه هنرمند با پنجه اش در ماسه هاي دريا نقش مي زند اين ماسه ها با وزش باد دستخوش تغيير مي شوند. بنابراين انتقال مفهوم تغيير يكي از عوامل مهمي است كه اگر در اثر هنري مستقر باشد مي تواند احساس كاملتري از آنچه درونمايه آن آثار را فراهم مي كند، به وجود آورد. به اين ترتيب هنرمند با به وجود آوردن بستر تغيير در نقاشي هاي چوب و پلاستيك و همچنين در مجسمه هاي مفصلي به نوعي درونمايه نخستين تلاش براي خلق پنجه در خاك را به تصوير كشيده است.
اين چيزي است كه هنگام استفاده از شن براي خلق آثار نقاشي، هنرمند قادر به بيان آن نبود.
تغيير در نفس شن نهفته است و تابلوي نقاشي به شيوه كلاسيك از سكون سربرآورده است. وزيري مقدم در ادامه مسير هنري اش به دنبال زمينه بيان تغيير در آثار نقاشي بوده و در اين مسير به نتيجه اي جز خلق آثاري كه حاصل تمام زندگي هنري اش است، نرسيد و نمي توانست برسد.

نگاه
به بهانه انتشار كتاب «ايران گل محبوب من» مجموعه اشعار و عكسهاي مريم زندي
پنجره اي رو به زندگي
005433.jpg
عليرضا يزداني
مثل برگ هايي كه در فصل پاييز با وزش بادي فرو مي ريزند، ما هم از قطاري كه مسافران آن هستيم بالاخره بايد پياده شويم.
اين قطار ما را با خود مي برد و ما هر كدام از پنجره اي، بيرون را نگاه مي كنيم، اما هر كدام چيزهايي را مي بينيم كه با هم فرق دارند. اين پنجره، پنجره خيال ماست؛ پنجره اي كه خودمان آن را ساخته ايم. بعضي از پنجره هايشان گل هاي زيبا و منظره هاي دل انگيز مي بينند؛ بعضي پنجره  هايشان رو به صحنه هايي پوچ باز مي شود و بعضي  هم پرده ها را كشيده اند و هيچ نوري و نسيمي نمي بينند و حس نمي كنند.
بعضي  چيزهايي را مي بينند كه ديگران هم مي بينند، اما آنها طور ديگري مي بينند، طور ديگري احساس مي كنند و طور ديگري مي فهمند و طور ديگري لذت مي برند. بعضي زاويه ديد خود را عوض مي كنند تا بهتر و زيبا تر ببينند. بعضي زاويه  ديدشان را عوض مي كنند تا تيره تر و زشت تر ببينند. بعضي آنچه را كه مي بينند به ديگران هم نشان مي دهند و ديگران را در آنچه كه احساس مي كنند سهيم مي كنند؛ در شكل هاي خوب، در رنگ هاي خوب و در صداهاي خوب. كنار بعضي از پنجره ها شلوغ است. يكي معركه گرفته است. كنار بعضي پنجره ها خلوت است. اين پنجره ارتفاع بلندي دارد و براي ديدن آن بايد از نردبان بالا رفت.
اين قطار ما را با خود مي برد. چه بخواهيم و چه نخواهيم و سرانجام در ايستگاهي ما را پياده مي كند و به راه خود ادامه مي دهد. اما آنچه از ما مي ماند پنجره هايي است كه گشوده ايم و مسافران ديگر از پشت آن جهان را تماشا مي كنند.
«ايران گل محبوب من» پنجره اي است كه مريم زندي در برابر ما گشوده است. پنجره اي است كه به روي گل ها و شعرها باز مي شود. آكنده از رنگ و نور، سرشار از خاطرات كودكي.
گرچه به نظر مي رسد «ايران گل محبوب من» ، از سالهاي «سياه و سفيد» دهه پنجاه مريم زندي بسيار دور شده است، اما در يك نگاه كلي به آثاري كه تاكنون از اين هنرمند ديد ه ايم مي توان دريافت كه مريم زندي همان مريم زندي هميشگي است؛ هنرمندي كه از پنجره اش هميشه هواي تازه مي آيد.
چه هنگامي كه احمد آرام را تكيه بر عصايش نشانمان مي داد و چه اكنون كه از جنگل در باران و از نور در جنگل مي گويد. چه آن هنگام كه محمود دولت آبادي را با چهره اي پوشانده شده با مشت هايش نمايش مي داد و چه اكنون كه از سايه روشن سفال ها برايمان مي گويد.
همه دوران هنري مريم زندي و بلكه همه دوران زندگي او از كودكي تاكنون را يك چيز به هم پيوند مي زند و آن انگشت اشاره او به لايه هايي از زندگي است كه در برابر چشمان ما به تندي رنگ مي بازند و عادي مي شوند.
دغدغه مريم زندي كنجكاو، در اعماق يافتن و نشان دادن چيزهاي پنهان نامعلوم نيست، دغدغه او عميق تر از آن است كه بخواهد ما را در هزار توي گيج  كننده اي از دست نايافتني ها سرگردان كند، گم كند و رها كند.
او هر آنچه كه در زندگي روزمره ما جريان دارد و لحظه لحظه هاي عمر ما را مي سازد، به ما مي نماياند: هنرمندان و انديشمندان، مردم عادي كوچه و بازار، كودكان و رنج، زنان كارگر، ... و اكنون در تازه ترين كتابش، از شب هاي تاريك، زنبق سر ديوار، پله هاي چوبي، راه هاي باريك جنگل، زن هايي كه برگ ها را به نخ مي كشند و آواز مي خوانند،... از كودكي خود مي گويد كه مي تواند كودكي بسياري از ما باشد، گلدسته هاي پر از گل و ... .مريم زندي ما را در لذت بردن از همه اينها شريك كرده است، تا در قطاري كه ما را با خود مي برد پنجره اي گشوده داشته باشيم، پنجره اي رو به گل ها و شعرها؛ پنجره اي رو به زندگي.

هنر
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
شهرآرا
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  شهرآرا  |  ورزش  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |