پنجشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۸۵
حق عائله مندي را دوباره بشماريد
يك خانه فانتزي در جدول حقوق
000060.jpg
به راستي اگر حق عائله مندي به ميزان و مقداري كه اكنون در فيش حقوقي كارمندان دولت درج و پرداخت مي شود، حذف گردد، تأثير چنداني در نوسانات هزينه خانوار ايجاد نخواهد كرد، چرا كه اين رقم آن قدر ناچيز است كه گاهي فكر مي كنم، به خاطر برخي رودربايستي ها، هنوز در جدول فيش هاي حقوقي مانده و با يك عنوان پرطمطراق خودش را به رخ مي كشد!
حق عائله مندي به معناي واقعي كلمه، اگر قرار باشد كه پرداخت شود با توجه به هزينه سرانه يك خانواده مثلاً  چهار نفري،  آنقدر چشمگير است كه بايد به حقوق يك كارمند پهلو بزند. اما اين طور نيست و ظاهراً  حق عائله مندي، در جدول و فيش حقوقي، همچنان حضوري نمادين و يا در واقع بگويم فانتزي دارد.
اما، حق عائله مندي، از آن سو، نماينده حق و حقوقي است كه در وهله نخست به قشري از زحمتكش ترين و پركارترين و فداكارترين زنان اين مملكت با عنوان «زن خانه دار» تعلق مي گيرد. اما مثلاً  يك رقم ۴۸۰۰ توماني كه در فيش حقوق كارمندان به عنوان حق عائله مندي در نظر گرفته شده، شايسته و پاسخگوي زحمات و تلاش هاي شبانه روزي يك زن خانه دار است؟ يعني به عبارتي، حقوق يك زن خانه دار روزي ۱۲۶ تومان حساب شده است!
به همين دليل به پيشنهادم در آغاز اين نامه برمي گردم كه اگر اين رقم بسيار ناچيز هم از فيش حقوقي كارمندان دولت حذف شود، حداقل زنان خانه دار دلشان را به اين خوش مي كنند كه دولت و مجموعه برنامه ريزان آن در بخش مربوط به حقوق كارمندان هنوز نتوانسته اند، حق عائله مندي واقعي يك كارمند و يا در واقع حقوق يك زن خانه دار را محاسبه كنند. متأسفانه ارزش زن خانه دار، در جامعه ما به درستي شناخته نشده است. زناني كه در دستگاههاي مختلف شاغل مي  باشند، حقوق و دستمزد معيني دارند و بر همين مبنا ارزش مادي كه به آنها تعلق مي گيرد به مراتب بالاتر از مادراني است كه تمام هم خود را صرف ساختن مردان و زنان آينده اين مملكت مي كنند.
زنان خانه دار با تمام وجود و توان از صبح تا شب بدون تعطيلي، بدون برخورداري از مرخصي، بدون حق اضافه كاري و عيدي و حتي حق استعلاجي و بيمه و ... خالصانه كار مي كنند، اما متأسفانه، به اين زحمات و تلاش ها بهاي لازم داده نمي شود.
من تحصيلكرده ام و بنا به رشته تحصيلي و مهارت هايم مي توانستم عهده دار شغلي باشم، اما به اصرار همسرم و آينده فرزندانم خانه داري را برگزيدم. به راستي تنها با واژه هاي ستاينده و تعارفاتي كه نثار زنان خانه دار مي شود مي توان حقوق مادي آنها را تأمين كرد. آيا پاسداشت معنوي اين قشر زحمتكش، خود متكي به تأمين حقوق مادي آنها نبايد باشد؟
ليلا فروزنده

تجربه هاي آزاد
همزيستي مسالمت آميز
000048.jpg
عكاس: مهدي زماني
در چرخه زندگي رازهاي حيرت انگيزي وجود دارد كه هنوز يا موفق به كشف آنها نشده ايم و يا در اين رازهاي شگفت انگيز دقت نكرده ايم. بيشتر مرغان دريايي بنا به قوانين زندگي از آبزيان و از جمله ماهيان تغذيه مي كنند، طبيعي است كه ماهي ها هم براي حفظ زندگي خودشان به اين مرغان و در حريم آمد و شد آنها در آبها نزديك نشوند اما آنچه كه در اين عكس زيبا مي بينيم، همزيستي مسالمت آميز گونه اي از ماهيان با قو مي باشد. انبوهي از ماهي ها در مسير شنا و حركت قو و همراه با آن در حركت اند. اين كه كدام عامل و انگيزه اين همزيستي مسالمت آميز را رقم زده است، برعهده، كارشناسان و كاوشگران حيات وحش است. به هر حال چرخه زيست در جهان هستي از اين رازها بسيار دارد و بر ماست كه با حفظ گونه هاي زيستي، به تداوم حيات در زيباترين شكل و جلوه هاي آن در پهنه گيتي كمك كنيم.

بازار خودروهاي بي كيفيت هميشگي نيست
راز موفقيت در جهان صنعتي امروز توليد كالاهاي باكيفيت است. در صنايع خودروسازي كشور ما، اين اصل چندان مورد توجه قرار نمي گيرد و بي دليل نيست كه تاكنون در صادرات خودرو به خارج نتوانسته ايم موفقيتي به دست آوريم. اين توفيق زماني بدست مي آيد كه در جلب نظر و رضايت مشتري و جزئي ترين مسائل اين صنعت دقت و نظارت كافي وجود داشته باشد. اما به ظاهر و به اين دليل كه مشتري به هر دليلي در انتظار دريافت خودرو ايستاده است به كيفيت توليد بهاي لازم داده نمي شود.
عدم توجه به مشتري و رضايت او به مصداق: «خشت اول گر نهد معمار كج تا ثريا مي رود ديوار كج» ، باعث شده كه صنعت خودروسازي ايران از رقابت با صنايع خودروسازي جهان عاجز بماند. دلخوش داشتن به بازار داخلي و با بازارهاي قسطي مثل ليزينگ چندان معتبر نيست، چرا كه با ورود خودروهاي خارجي، اين بازار به آساني از دست خودروسازان داخلي خارج مي شود در حالي كه در ممالك صنعتي كه خود توليدكننده خودرو بوده و در عين حال واردكننده خودروهاي خارجي هم مي باشند، چنين نگراني هايي وجود ندارد، چون به كيفيت محصولات و فراورده هاي خود اطمينان دارند. خلاصه آن كه اگر توليدكنندگان خودرو خود را به رعايت استانداردهاي پذيرفته شده جهاني ملزم نسازند صنعت خودروسازي ما تنها در شرايط انحصاري قادر به حفظ بازار و مشتري خواهد بود و هرگز توان رقابت با صنايع خودروسازي خارجي را نخواهد داشت. در هر صنعتي آينده نگري براي بقا و رشد آن صنعت لازم است، در غير اينصورت از چرخه فعاليت و توليد خارج خواهد شد.

پيشنهاد در مورد يك بوستان
از زماني كه پارك سيدخندان يا بوستان نشاط در محله سيدخندان ايجاد شد، خيل علاقه مندان و ورزشكاران و اهالي محل براي انبساط خاطر از اين بوستان استفاده مي كنند، اما چند روز است كه تابلويي در ابتداي اين پارك نصب كردند مبني بر اينكه در آينده نزديك فقط خواهران مي توانند از اين بوستان استفاده كنند، در حالي كه بخشي از بوستان به پيست دوچرخه سواري خانم ها اختصاص دارد. اما چه دليلي دارد كه فقط خانم ها بايد از كل پارك استفاده كنند، ضمن آنكه در طول روز بسياري از آقايان به همراه همسران و دختران خود به پارك مي آيند، ولي با اين طرح نه خانم ها مي توانند از پارك استفاده كنند و نه آقايان. ظاهرا قرار بود كه شهرداري پارك هاي جديد براي رفاه خانم ها ايجاد كنند نه آنكه پارك هايي را كه سال هاست آقايان هم از آن استفاده مي كنند فقط به خانم ها اختصاص بدهد. اگر اين طرح اجرا شود بسياري از آقايان، چه اهالي محل و چه كارمنداني كه صبح ها قبل از شروع به كار به اين پارك مي آيند از مواهب آن بي نصيب مي مانند .
جمعي از اهالي محل و استفاده كنندگان بوستان نشاط

جشن هايي كه نبايد از ياد برد
پنجه پيتُك، آييني بومي و زيبا در طالقان
انسان خسته از جهان صنعتي و گرفتار در هزارتوي ماشين و ماشين زدگي، بيش از هر عصري نيازمند روي آوري به آيين ها و جشن هايي است كه ريشه در سرشت آدمي و ارتباط ديرين او با طبيعت پيرامونش دارد. اين آيين ها در نزد هر قوم و نژادي و با هر زبان و رفتاري، در عين حال، سپاسگزاري از پروردگار تواناست.
بسياري از جشن ها و آيين هاي ايراني عموماً ريشه در خاك اين مرز و بوم داشته و بعد از اسلام نيز به حيات خود ادامه داده است؛ مثل عيد نوروز كه حتي احاديث معتبري براي آن وارد شده است.
اين جشن ها فضاي محبت و آشتي را در ميان جامعه توسعه مي دهد و از خشونت ها مي كاهد و باعث تقويت بنيان هاي همبستگي ملي مي شود.
ميراث و بقاياي يكي از اين جشن ها كه ريشه در آيين هاي كهن ايراني دارد، هنوز در طالقان با نام پنجه پيتك (Panjeh pitok) باقي است و كم وبيش برگزار مي شود. اين آيين تا چند دهه پيش به طور گسترده برگزار مي شد، اما با هجوم فرهنگ شهرنشيني، اين آيين نيز به دست فراموشي سپرده شده و مي رود كه از يادها برود:
بكوشيد تا رنج ها كم كنيد
دل غمگنان شاد و خرم كنيد
چو روزي به شادي همي بگذرد
خردمند مردم چرا غم خورد؟
حكيم ابوالقاسم فردوسي
امسال پس از گذشت سال ها كه جشن بسيار زيبا و جذاب پنجه پيتك به فراموشي سپرده شده بود، اين آيين زيبا در روستاي «سوهان» از قراي پايين طالقان و در شمال سد جديد طالقان با حضور پرشور عده زيادي از مردم برگزار شد. اين آيين، با تاب بستن با استفاده از طنابي كه با موي بز بافته شده، آغاز مي شود. افراد هنگام تاب خوردن با فرياد كشيدن، شادي خود را ابراز مي دارند. زنان و دختران با چيدن سبزي هاي صحرايي و پختن غذاهايي بسيار لذيذ با همين سبزي ها در جشن مشاركت دارند. بخش ديگري از اين آيين، بازي تب كشني (Tab kashani) شبيه به بازي بيس بال است كه يك بازي بسيار جذاب و پرتحرك مي باشد.
در طالقان و در ايام پنجه كه ۲۵ فروردين ماه هر سال است و در واقع دربرگيرنده ۵روز آخر ماه مي باشد، آيين پنجه پيتك برگزار مي شد. به همين مناسبت نان هاي لذيذي با نام هاي كلوچه پيتك، شيريني خانگي اگردك (Agordak) و پيتك پلو هم پخته و عرضه مي شد. هر چند شرح كامل و جزئيات اين آيين زيبا، در اين مجال نمي گنجد.
اما با نقل يك شعر زيباي طالقاني كه مربوط به همين آيين است، آن را پايان مي برم:
بهار گل بهار من نميرم
تابستون وقت كار من نميرم
زمستون جمع كنم يه مشت قوتي
پنجه پيتك حصار من نميرم
محمدعلي صالحي طالقاني

رانندگان متفرعن و ديوار كوتاه قانون
000057.jpg
هفته گذشته حوالي ساعت ۱۱ شب، در بازگشت به منزل در بزرگراه شهيد همت، بعد از چهارراه جهان كودك با صحنه تصادف شديد و پرخسارتي مواجه شدم. پرخاشگري راننده يكي از خودروها، به راننده مقابل، توجه خودروهاي عبوري را جلب كرده و بر شدت سنگيني ترافيك افزوده بود. چون در جهتي بودم كه امكان حركت براي اتومبيل من هم وجود نداشت، پياده شدم و به محل حادثه رفتم. رفتار و واكنش راننده جوان خودروي ... نسبت به راننده ديگر كه مردي ميانسال بود، نه تنها تأسف آور بلكه دور از انصاف و مروت بود. راننده ميانسال از قرار مسافركشي مي كرد و ضمن اعتراض به راننده و دو سرنشين ديگر خودرو مقابل، مي گفت كه آنها با سرعتي مرگبار و خلاف قاعده رانندگي به ماشين او كوبيده اند. صحنه تصادف نيز صحت گفته هاي اين راننده را نشان مي داد. اما راننده جوان به جاي پذيرفتن خطا و قصور و عذرخواهي، مدام مي گفت: پول داده ام كه سريع برانم و... ! يا اگر مي مردي، پول خونت را مي دادم ... ! اين رفتار تفرعن آميز و به قول قديمي ها از روي شكم سيري چند تني را كه در راهبندان گرفتار مانده و شاهد صحنه بودند عصباني كرده بود. خوشبختانه، پليس راهنمايي سررسيد و پس از بازبيني صحنه تصادف، اعلام كرد كه راننده هتاك، مقصر بوده است و راه را نيز مأموران با سرعت باز كردند و ما از مخمصه خلاص شديم. اما در بين راه من، همسر و دخترم كه دانشجوست، سه نفري به اين نتيجه رسيديم كه اگر قوانين راهنمايي و رانندگي نافذ و در مقابل رانندگاني از اين قبيل بازدارنده نباشد، تكليف مردم چه مي شود. كسي كه به راحتي مي گويد« اگر مي مردي، پول خونت را مي دادم... ! » از پرداخت ديه هراسي ندارد و هنگامي كه آن را پرداخت، دوباره در جاده و خيابان به تاخت و تاز مي پردازد. بنابراين قانون بايد درمورد رانندگاني كه خطاي مسلم آنها ثابت شده و في المثل مرتكب قتل يا جرح سنگين شده اند شدت عمل بيشتري به خرج بدهد و حتما راننده خاطي را به محروميت از رانندگي و توقيف گواهينامه محكوم نمايد. به نظر مي رسد در برابر كساني كه به اعتبار تمكن مالي، مي پندارند، همه چيز را با پول مي توانند بخرند، قانون بايد قاطعانه تر برخورد نمايد.
مقررات جديد راهنمايي و رانندگي در واگذاري گواهينامه، به نظر من براي مهار كساني كه به خلاف و سرعت ديوانه وار مي پردازند، يك عامل بازدارنده است، به شرط آن كه، ضابطان و مجريان قانون، به موقع حق رانندگي را از فردي كه به اعتبار آن حق مرتكب خلاف عمدي و تجاوز به حقوق ديگران مي شود، سلب كنند. كه قطعا به تناسب جرم، طول زمان محروميت نيز متفاوت خواهد بود. به هر حال براي كاهش حوادث خونين رانندگي جاده اي و شهري، بايد اهرم قانون به كار بيفتد و متخلفان بدانند كه ممكن است مجوز رانندگي از آنها سلب گردد. اين ترس، اثرات مثبت هم خواهد داشت.
ص - خاني

پاسخگو
خانم دالايي - تهران
نام شما به عنوان خواننده ثابت قدم همشهري، براي بسياري از مخاطبان و خوانندگان روزنامه آشناست. با تشكر از حسن توجه هميشگي نسبت به همشهري، عين جمله اي را كه از متفكر سرشناس شرق «كنفوسيوس» براي همشهري ارسال كرده ايد، درج مي كنيم:
«اگر برنامه يكساله داريد برنج بكاريد، اگر برنامه ده ساله داريد درخت بكاريد و اگر برنامه صدساله داريد، آدم تربيت كنيد» .

خانم فائقه نوري _ تهران
۱ _ بسياري از شهروندان چون شما براين باورند كه حمايت از حيوانات، به ويژه پرندگاني كه هنوز در شهرها و از جمله كلا نشهر تهران با تحمل همه دشواري ها به زندگي خود ادامه مي دهند، يك وظيفه انساني است. اميدواريم اين پيام دلنشين و انساني به گوش همه برسد.
۲ _ اختصاص صفحه اي در روزنامه براي حمايت از حيوانات مقدور نيست، اما مطالبي را كه در اين زمينه به همشهري برسد، در صفحات مربوط چاپ خواهيم كرد.

خانم پران قاجار _ تهران
اشعار تازه اي كه براي همشهري، به ويژه صفحه سخنگاه ارسال كرده ايد، دريافت كرديم و اميدواريم در فرصت مناسب بتوانيم از آنها استفاده كنيم. به قول معروف دست به نقد، بخش هايي از يكي از شعرهاي شما را كه با الهام از شعر معروف و زيباي شاعر بزرگ «سعدي» نوشته شده، درج مي كنيم:
«مي توان هر ويرانه اي را با هم از نو ساخت/ مي توان بر دور گيتي، با هزاران كاغذ رنگي اين شعر زيبا را نوشت و بر نفاق و تيرگي ها تاخت: بني آدم اعضاي يكديگرند/ كه در آفرينش ز يك گوهرند/ چو عضوي به درد آورد روزگار/ دگر عضوها را نماند قرار» .

آقاي عبدالرضا جابري
با تشكر از حسن توجه شما به اطلاع مي رسانيم كه براي انجام مكاتبه با دستگاه هاي دولتي كه نام برده ايد، مي توانيد به روابط عمومي و واحد ارتباطات مردمي اين سازمان ها مراجعه كنيد.

آقاي سيدعباسعلي قدس مفيدي
۱ _ مشكلاتي كه برشمرده ايد، در آينده نزديك
با توجه به ويژه نامه هاي استاني همشهري برطرف خواهد شد.
۲ _ كاستي هاي مورد نظر شما را به واحد توزيع روزنامه همشهري منعكس كرديم كه اميدواريم برطرف شود.

آقاي سيد مرتضي موسوي
شرح مفصلي را كه درباره «طارم» زنجان معروف به هندوستان ايران فرستاده بوديد دريافت كرديم. به شهر جيرفت نيز به دليل تنوع اقليمي براي پرورش محصولات گوناگون، چنين لقبي داده اند.
اميدواريم اين قطب مهم كشاورزي در استان زنجان كه از حاصلخيزي و تنوع محصولات برخوردار است، بيشتر مورد توجه مسئولان و دستگاه هاي ذي ربط قرار گيرد و از استعدادهاي آن به نحو مطلوب استفاده شود.

از ميان نامه ها
000054.jpg
اماكن پذيرايي، گام اول براي جذب گردشگران
از مهم ترين ابزارهاي توسعه توريسم در هر كشوري، ايجاد امكانات مجهز پذيرايي و گردشگري است. براي كشور ما كه داراي تنوع شگفت انگيز جغرافيايي و آب و هوايي است، امكانات جذب گردشگران خارجي بسيار وجود دارد، اما اگر وضعيت اماكن پذيرايي مثل هتل ها، مهمانخانه ها، رستوران هاي شهري و به ويژه رستوران هاي بين راهي مجهز نبوده و يا از حداقل استانداردهاي لازم برخوردار نباشد، توفيق جذب گردشگر و تبديل شدن صنعت توريسم به يك صنعت پردرآمد، دست نخواهد داد. لذا پيشنهاد مي شود كه دستگاه هاي ذي ربط ازجمله سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري، ضمن انجام سرمايه گذاري هاي لازم در اين زمينه با همكاري بخش خصوصي، ترتيبي اتخاذ كنند كه وضعيت اماكن پذيرايي بين راهي در ايران بهبود يابد. با نگاهي گذرا به وضع نامطلوب دستشويي و مستراح پمپ بنزين هاي جاده اي مي توان دريافت كه تجهيز و بهينه سازي اين اماكن احتياج به توجه و سرمايه گذاري بيشتري دارد.
فاضل حيدرزاده
000051.jpg
آن سوي ميز، اين سوي ميز
براي دريافت حقوق بازنشستگي ام به يكي از بانك ها رفته بودم. معمولا در روزهاي اول هر ماه، بانك هايي كه حقوق بازنشستگان و مستمري بگيران را پرداخت مي كنند با ازدحام عجيبي روبه رو مي شوند. حال چگونه و از چه راهي بايد اين معضل برطرف شود، بحث جداگانه اي را مي طلبد. در آن روز يكي از مشتريان بانك كه علي رغم شلوغي بيش از حد و در صف بودن مردم، بسيار عجله داشت و متوقع بود كه كارش خيلي تندتر از سايرين انجام شود، با لحني پرخاشجويانه به مسئول باجه دريافت چك، اعتراض كرد. اين رفتار زننده، اسباب شرمساري بنده و ديگران را فراهم نمود. ما اغلب يادمان مي رود كه زحمتكشان آنطرف باجه ها يا ميزها در بانك ها و يا ادارات هم محتاج تكريم هستند و جاي تاسف است كه بعضي از ما آنقدر خودخواه يا عصبي هستيم كه بدون تأمل و تدبير كارمند يك بانك را مورد اعتراض قرار مي دهيم.
درحالي كه در شرايط ازدحام و شلوغي به هر دليل كه پيش بيايد، بهترين كار رعايت نوبت و حفظ خونسردي است تا هم كارمند مربوطه با فراغت به كارش برسد و هم محيط دچار التهاب و تشنج نشود.
عبدالله شرافتي
وعده قرعه كشي و ديگر هيچ...!
در كشورهاي اروپايي كه به مراتب زودتر از ما چيزي به نام اهداي جايزه از طريق قرعه كشي را باب كرده اند، جايزه و نحوه اعطاي آن به برندگان به گونه اي تعريف شده است كه برگزاركنندگان به هيچ عنوان نمي توانند مشتريان را بفريبند و يا از دادن جايزه امتناع كنند.
علاوه بر اين موسسات برگزاركننده قرعه كشي و اهداي جايزه شانش، موقعيت و حيثيت خود را نيز درنظر مي گيرند تا اعتبارشان نزد مشتري مخدوش نشود. يكي از شركت هاي توليدكننده مواد غذايي كه در شهر مشهد فعاليت دارد و در يكي دو سال اخير هزينه هاي سنگيني را بابت تبليغات بازرگاني اختصاص داده است، پس از آنكه يكي از بستگان اينجانب طبق شرايط اعلام شده برنده جايزه شناخته شد، از دادن جايزه خودداري ورزيد و در روزهايي كه بايد به برندگان پاسخگو باشد از زير بار چنين مسئوليتي شانه خالي نمود. اگر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي با همكاري ديگر وزارتخانه هاي ذي ربط، ضوابطي را براي انجام قرعه كشي ها و اهداي جوايز به مردم برقرار نمايند بعضي از شركت ها و موسسات مختلف به آساني قادر نخواهند بود به رياكاري و فريب روي بياورند و در مردم بي اعتمادي ايجاد كنند.
منور _ ز _ تهران

اجتماعي
اقتصاد
سياست
فرهنگ
كتاب
شهرآرا
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  سياست  |  فرهنگ   |  كتاب  |  شهرآرا  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |