يكشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۴۰۵۳ - Aug 6, 2006
بررسي عملكرد رسانه ملي در انعكاس وقايع لبنان
غيبت تصوير، اطاله كلام
الهام اناري
010065.jpg
يكي از مهمترين وجوه رسانه پرمخاطب تلويزيون، وجه اطلاع رساني آن است. اين درست كه وجه سرگرم كننده تلويزيون بسيار پراهميت است و خيلي ها به قصد پر كردن اوقات فراغت پاي گيرنده هايشان مي نشينند ولي كاركرد اطلاع رساني اين رسانه اهميتي حتي فراتر از برنامه هاي سرگرم كننده اش دارد. در واقع، تلويزيون سرگرم  مي كند تا بتواند اطلاع رساني كند. اطلاع رساني از آنچه خود مي خواهد و مشي گردانندگانش است.اين جنبه خبررساني تلويزيون، زماني كه اتفاقات مهمي همچون جنگ رخ مي دهد وجه مهمتري مي يابد. آنهايي كه تلويزيون را براي خبرگيري انتخاب مي كنند رأس ساعت هاي مقرر به انتظار تماشاي تازه ترين اخبار مي نشينند. گفتيم تماشا، نه فقط شنيدن ، در مقابل، عده زيادي نيز تلويزيون را به عنوان منبع خبري نمي پسندند آنها ترجيح مي دهند اتفاقات مهم نظير جنگ را از طريق ساير رسانه ها همچون مطبوعات دنبال كنند و عده اي نيز شبكه هاي خبررساني خارجي را به رسانه ملي خود ترجيح مي دهند.هر يك از دسته هاي بالا مطمئناً توجيهاتي براي كار خود دارند و با توجه به سلائق شخصي و انتظاري كه از نحوه خبر رساني دارند به سراغ رسانه هاي مختلف مي روند.اما آيا نحوه اطلاع رساني تلويزيون ايران آن طور كه بايد و شايد مفيد بوده است؟اين روزها،بسياري از مردم اخبار جنگ لبنان و رژيم صهيونيستي را بيشتر از طريق تلويزيون دنبال مي كنند، اما آيا تصويري كه از طريق تلويزيون در مورد اين جنگ در ذهن مخاطب نقش بسته، تصويري كامل و واقعي است و در آخر اين كه آيا رسانه ملي ما در قبال پوشش اخبار جنگ كاركرد مثبتي داشته يا خير؟
ضعف رسانه ملي
جواد شمقدري، كارگردان سينما معتقد است شبكه هاي تلويزيون ايران در قياس با شبكه هاي مشابه در منطقه، ضعيف عمل كرده است. او در ادامه مي گويد: مردم ما بيشتر به شبكه خبر دسترسي دارند. درست است كه اين شبكه ها خبرها را منتقل كرده و همچنين سعي دارند اخبار را روشن و شفاف منتقل كند اما جاذبه اي كه در برخي شبكه هاي منطقه وجود دارد و تجزيه و تحليل و شرح و تفسيري كه به خصوص توسط خبرنگاران اعزام شده به محل جنگ دارند و همچنين تصوير سازي و انتقال و غنا و جاذبه تصويري كه دارند قابل قياس با شبكه هاي داخلي نيست و از اين نظر حداقل 30 درصد ضعيف تر هستيم. از آنجايي كه حزب الله لبنان و سرنوشت آنها اهميت ويژه اي دارد جا داشت اخبار جذاب تر، پوياتر و شفاف تر منعكس مي شد.شمقدري معتقد است تلويزيون ايران نسبت به نمايش خشونت هاي جنگ محتاطانه عمل مي كند و در توضيح آن مي گويد: مردم ما خوشبختانه از درك و شعور و آگاهي بالايي برخوردارند و نبايد با حذف صحنه هاي جنگ و خشونت، آنها را نسبت به صحت اخبار جنگ دچار ترديد كنيم.البته جدا از اينها، تحليل اخبار و حضور برخي كارشناسان تا به حال بد نبوده اما قدرت لازم در تجزيه و تحليل منطقي در همين برنامه ها به چشم نمي خورد. صدا و سيماي جمهوري اسلامي بايد هميشه آمادگي مواجهه با حوادثي از اين دست را داشته باشد و با استراتژي مشخصي، حوزه كاري خود را از جهت حجم كار و جاذبه هاي رسانه اي افزايش دهد تا در اين زمينه موفق تر عمل كند.
امكانات محدود شبكه هاي داخلي
حسن عابديني، مدير كل اخبار شبكه العالم نيز درباره كاركرد سيماي جمهوري اسلامي در قبال جنگ لبنان و اسرائيل مي گويد: مي توانم بگويم شبكه العالم متفاوت از شبكه هاي داخلي است، به اين دليل كه ما در بيروت يك دفتر منطقه اي داريم و از بدو وقوع جنگ در بيروت خبرنگاران متعددي داشتيم. علاوه بر بيروت در نبطيه، صور، صيدا و... تيم خبري داريم. شبكه العالم از اين جهت همپاي شبكه هاي عرب زبان پيش رفت و حتي خط مقدم جبهه را پوشش داد. در حيفا، سرزمين هاي اشغالي، غزه و رام الله خبرنگاران در هر لحظه به دنبال اخبار جديدي هستند. حتي در حاشيه جنگ در سوريه، اردن و مصر نيز تحولات و رايزني هاي سياسي را پوشش مي دهيم و از آنجايي كه در خط مقدم جبهه و پشت جبهه خبرنگار داريم مي توانيم تصاوير زنده و گويايي از جنگ ارائه دهيم.
عابديني معتقد است شبكه هاي داخلي ما به هيچ وجه امكانات شان قابل قياس با شبكه هاي بين المللي نيست و در قضاوت بايد به اين موارد هم توجه داشته باشيم تا منصفانه عمل كنيم.
رسانه هاي غربي مردود شدند
ناصر شفق، تهيه كننده، تلاش صدا و سيما را در انعكاس اخبار جنگ قابل تقدير دانسته و مي گويد: صدا و سيما تلاش زيادي در انعكاس اخبار لبنان انجام مي دهد. از آنجايي كه ايراني ها با همه آزادگان دنيا، قرابت فكري دارند، همه كشورها و ملت هاي آزاديخواه، ايران را حامي و پشتيبان خود مي دانند و انتظار دارند با توجه به اين شرايط ايران از آنها با پوشش درست اخبار حمايت كند.شفق معتقد است رسانه هاي غربي مثل هميشه مردود امتحان بشريت هستند و در انعكاس اخبار، درست عمل نمي كنند. او در توضيح اين مسأله مي گويد: رسانه هاي غربي به درستي اخبار جنگ را بازگو نمي كنند چون خوي وحشيگري و حمايت شان از جنايتكاراني نظير اسرائيل و كشتار انسان هاي مظلوم باعث مي شود آنها اخبار را از زاويه ديد خود و همان طور كه مي خواهند منعكس كنند. انعكاس نادرست اخبار حتي مي تواند به مثابه هيزمي براي جنگ افروزي بيشتر و كمك به كشور جعلي اسرائيل باشد. ترويج آتش فتنه توسط هر دسته و گروهي نادرست و ناجوانمردانه است.
ضعف گرافيكي خبر در سيما
دكتر داود صفايي، استاد علوم ارتباطات نيز در اين مورد مي گويد: اخبار جنگ را بيشتر از طريق مطبوعات دنبال مي كنم تا تلويزيون. مطبوعات را ترجيح مي دهم به اين علت كه تحليلي برخورد مي كنند و اطلاعات جانبي بيشتري در اختيار مخاطب خود قرار مي دهند.درست است كه نسبت به تلويزيون كمي تأخير دارند ولي اين مسأله چندان مهم نيست.اخبار مطبوعات متنوع تر و شامل جزييات بيشتري است و در نتيجه درك بهتري راجع به رويداد به مخاطبش مي دهد.صفايي در مورد ضعف هاي تلويزيون در انعكاس اخبار جنگ مي گويد: مشكل عمده تلويزيون ايران در انعكاس اخبار فلسطين، بحث گرافيك خبري بود. به اين معني كه مخاطب هيچ تصوري در ذهن نداشت، از اين كه اين ماجرا كجا اتفاق مي افتد؟ نوار غزه كجاست؟ غزه به لحاظ جغرافيايي چه ارتباطي با ساير مناطق دارد؟در مورد جنگ لبنان، بحث جغرافيايي كمتر مطرح است اما صرفاً نشان دادن خرابي هاي جنگ كافي نيست. مخاطب وقتي تلويزيون را به عنوان رسانه منتخب براي كسب اطلاعات برمي گزيند بايد جزيياتي نظير اين كه بيروت و لبنان به لحاظ جغرافيايي كجا واقع شده اند؟ زندگي مردم اين مناطق چگونه است؟ و... را به دست بياورد.دكتر صفايي معتقد است گزارش خبري و تصويري مخاطب را بيش از پيش با اوضاع و احوال اين منطقه جنگي آشنا مي كند. او در ادامه مي گويد: حتي لازم است با رؤساي احزاب و سازمان هايي كه در لبنان فعاليت مي كنند، مصاحبه و گفتگو هايي انجام و معنكس شود. قطعاً آنها اوضاع و احوال را بهتر تحليل مي كنند. اكتفا به اخبار خشك و تكراري هيچ جذابيتي ندارد. متأسفانه تا به امروز شاهد گزارش هاي خوب خبري از تلويزيون ايران نبوديم. ظرفيت رسانه تلويزيون كه متكي بر كلام و تصوير است، بيش از آن چيزي است كه من و شما اين روزها شاهدش هستيم.گزارش هاي داخلي ما آنقدر كمبود تصوير دارند كه مدام تكرار مي شود، يعني مخاطب تصاوير متنوعي از جنگ نمي بيند. به نظر مي آيد گروه هاي خبري ايراني در منطقه كم هستند و خبرنگاران توانايي پوشش خبري مناسب را ندارند. لازم بود حجم قابل توجهي گزارش تصويري از اين جنگ ارائه مي شد و خبرنگاران در كنار گزارش هاي خبري و يا بعد از آن، تصاوير دقيق و عيني تري از اتفاقات و زندگي سخت  مردم لبنان كه در جريان جنگ اوضاع و احوال زندگي عادي شان مختل شده، ارائه مي دادند. نظير اين كه چطور گرما را تحمل مي كنند؟ وضعيت آب شرب آنها چگونه است؟ چه بيماريهايي در منطقه رايج شده است؟ آنهايي كه در جريان جنگ اعضاي خانواده شان را گم كرده اند چه وضعي دارند؟ و... مسلماً آگاهي از جريان هاي جنبي جنگ و اتفاقات و سختي هايي كه بر مردم درگير جنگ رفته براي مخاطب جالب است و صرفاً تعداد كشته ها مهم نيست. بايد بحراني كه باعث مختل شدن زندگي چند ميليون نفر شده، به خوبي تصوير شود.متأسفانه در دوره جنگ عراق و آمريكا نيز تلويزيون ايران همين مشكل را داشت، به طوري كه تجهيزات منطقه اعزام شده بود اما گزارشگر تلويزيون، چون نتوانسته بود رواديد بگيرد باز هم خبررساني ناقص بود. متأسفانه بوروكراسي اداري در بخش خبر سنگين است، هشت سال پيش در نكا، سيلي آمد و شبكه الجزيره گزارش تصويري خوبي از آن ارائه داد. آنها 300 كيلومتر با محل حادثه فاصله داشتند اما سريعتر از واحد مركزي خبر كه 15 كيلومتر با حادثه فاصله داشت، واكنش نشان دادند.
* * *
همين نكته كه اكثريت قريب به اتفاق مردم ما، رويدادهاي جنگ را از طريق رسانه ملي دنبال مي كنند مي تواند انگيزه خوبي براي انعكاس بهتر اخبار باشد.
گزارش لحظه به لحظه اخبار جنگ با به كارگيري حداكثر توان و تجهيزات موجود قطعاً مي تواند مردم را بيش از پيش به اين رسانه علاقه مند كند.به طور حتم رسانه ملي با امكانات موجود به راحتي مي تواند مطبوعات و ساير رسانه ها را به حاشيه براند و در امر خبررساني يكه تازي كند، اما اين اتفاق بدون شك به برنامه ريزي هاي تازه و طولاني  مدت نياز دارد، اما باز هم فراموش نكنيم رسانه ملي با همه كم و كاستي هايي كه دارد پرمخاطب ترين است پس تلاش براي ارتقاي سطح كيفي برنامه هاي آن امري بديهي به نظر مي رسد.

پرسوناژ
امرالله احمدجو و تدارك دربار ناصرالدين شاه
امرالله احمدجو كارگردان مجموعه هاي تلويزيوني روزي، روزگاري و تفنگ سر پر قصد دارد مجموعه تاريخي تازه اي را جلوي دوربين ببرد.
او اين روزها مشغول نگارش مجموعه اي با عنوان دربار ناصرالدين شاه است و در مورد آن مي گويد: در حال حاضر فيلمنامه مجموعه در مرحله نگارش است. پس از مدتي تحقيق و پژوهش در زمينه شرايط حكومت و دربار ناصرالدين شاه و بررسي شرايط آن دوره از زواياي مختلف از دو ماه قبل نگارش اين مجموعه را آغاز كردم و اين بار هم لحن طنز را كه در دو مجموعه روزي، روزگاري و تفنگ سر پر داشتم، پي مي گيرم.
احمدجو در مجموعه سازي، زبان طنز را برگزيده و معتقد است بسياري از مجموعه هايي كه عنوان طنز به خود مي گيرند، لودگي را به جاي طنز نمايش مي دهند و صرفاً متكي بر طنز كلامي هستند و يا حتي در دسته هجو و هزل قرار مي گيرند.او اين بار به سراغ طنزي شيرين كه سمت و سويي نزديك به كمدي دارد، رفته است. سريال تلويزيوني تفنگ سر پر مجموعه اي عظيم، شامل تعداد زيادي بازيگر و سياهي لشكر و تداركات گسترده بود كه مجموعه اين عوامل سبب پرهزينه شدن ساخت آن مجموعه شد، اما ظاهراً اين بار دربار ناصرالدين شاه از اين نظر متفاوت با مجموعه هاي قبلي احمدجو است.او در اين باره مي گويد: از نظر تعداد بازيگر و نوع تداركات، گستردگي دو مجموعه قبلي را نداريم. اين بار تعداد بازيگر ثابت و كم است و متكي به سياهي لشكر زياد و دكور و صحنه شلوغ نيستيم.احمدجو ترجيح مي دهد اين سريال بعد از آماده شدن به صورت شبانه  روي آنتن برود و در مورد دلايل اين تصميم مي گويد: هنوز راجع به اجراي آن تصميم نهايي نگرفتيم، ولي من معتقدم مجموعه اي كه هر شب روي آنتن مي رود، حتي اگر به شدت سست و ضعيف باشد به خوبي با مخاطب ارتباط برقرار مي كند، چون تماشاگر به لحن و فضاي كار عادت مي كند و اطلاعات آن به خوبي در ذهن تماشاگر باقي مي ماند. نمونه آن برخي طنزهاي 90 شبي است كه به رغم ضعف هاي آشكاري كه دارند، تماشاگران زيادي را پاي تلويزيون مي نشانند. احمدجو پس از اتمام نوشتن همه قسمت هاي مجموعه كارگرداني را آغاز مي كند.
او مي گويد: اجراي همزمان نوشتن را نمي پسندم، چون كار تازه اي قالب سريالي ندارد و مجموعه است. هنوز به طور دقيق مشخص نيست كه اين مجموعه چند قسمتي خواهد شد، اما به احتمال زياد كار نوشتن آن تا آخر سال به پايان مي رسد و مقدمات ساخت را از نيمه دوم سال شروع مي كنيم. با تعدادي بازيگر نيز صحبت كرده ام، ولي چون هنوز قطعي نيست اعلام اسامي آنها را به بعد موكول مي كنم. تصويربرداري مجموعه به طور قطع در اوايل سال 86 آغاز مي شود، چون فصل هاي گرم سال را به پاييز و زمستان ترجيح مي دهم.

شهر تماشا
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
حوادث
بين الملل
فرهنگ و آموزش
سياسي
سلامت
شهري
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   بين الملل   |  
|  فرهنگ و آموزش   |   سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   شهري   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |