چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۴۰۵۵ - Aug 9, 2006
نگاهي بر شاخص هاي فرهنگي كرج و اجراي پروژه سپنتا در اين شهر
كلانشهري با امكانات محدود فرهنگي
آرش نصيري
010422.jpg
010419.jpg
لابد وقتي رئيس سابق اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي شهرستان كرج مي گفت: «از سال آينده بخشي از فيلم هاي جشنواره فيلم فجر در سينماها و فرهنگسراهاي كرج اكران مي شود.» در نظر گرفته بود كه قرار شده است تا سال ۸۶ يك مجتمع بزرگ فرهنگي- هنري در كرج افتتاح شود. او افزوده بود: «اداره ارشاد كرج به منظور تحقق اين امر و اخذ امتياز ياد شده براي شهرستان كرج، اقدام به تأسيس چند فرهنگسرا و مجتمع فرهنگي- سينمايي در شهر كرج كرده است.» بعد قول هاي ديگري داده بود كه اكثراً حول همان طرح هاي در دست اقدام مي گشت و از دو سينماي «هجرت» و «ساويز» كه در درياي عظيم جغرافيايي و جمعيتي كرج گم شده اند، سخني به ميان نياورده بود. آن مسئول وقت ارشاد در پايان به صورتي كاملاً خوشبينانه عنوان كرده بود: «كرج به زودي قادر خواهد بود بخش اعظم جشنواره هاي فيلم و تئاتر كشور را پوشش دهد، به زودي.»
***
كرج هميشه زير سايه تهران بوده است. اين مجموعه عظيم اگر كمي دورتر بود از اين ابرشهر، اهميتي پيدا مي كرد در حد پنج شهر مهم كشور، هر چند هم اكنون هم شايد كمتر از اين اهميت را نداشته باشد. جمعيتي نزديك به چهار ميليون در جغرافيايي پهناور ساكن هستند. شهرك هاي متعددي دارد با پراكندگي برخلاف تهران، امروزي تر و بنابراين وسعت زيادي هم دارد. شهري صنعتي كه فقط صنايع قرار گرفته شده در جاده هاي مواصلاتي بين اين شهر و تهران، قطب بزرگي از صنعت كشور را در خود گرفته است. هر چند در نزديكي تهران قرار دارد و طبيعتاً بخش زيادي از بار فرهنگي و توريستي آن را تهران به دوش مي كشد و شايد برعكس، اما براي اين چهار ميليون نفر سه سينما وجود دارد. اين توضيحات اصلاً لازم نيست وقتي بند «ز» ماده يك آيين نامه اجرايي تبصره (۳۰) قانون بودجه سال ۷۸ كل كشور را مرور كنيم: «سرانه قابل قبول سينمايي: وجود يك صندلي سينمايي به ازاي هريك صد نفر جمعيت شهري است.» با اين توضيح كرج به چهل هزار صندلي سينمايي احتياج دارد. اگر هر سينما چهارصد صندلي داشته باشد (كه معمولاً ندارد) اين تعداد صندلي مي شود صد سينما. صد سينما را قرار بدهيد در برابر سه سينما كه البته يكي از آنها سه سالن دارد. بايد موقعيت سينماها را در جغرافياي شهر در نظر گرفت، سيستم هاي حمل و نقل، پاركينگ تفريحي و چيزهايي از اين دست را هم در نظر گرفت تا به اين مسئله اصولي تر رسيدگي كرد.كلانشهر كرج با ۲۴۵۲ كيلومتر مربع وسعت و حدود چهار ميليون نفر جمعيت در سي و پنج كيلومتري تهران بزرگ بايد آنقدر توان داشته باشد كه رئيس ارشادش به راحتي بپذيرد كل جشنواره فيلم فجر را در آن برگزار كند، نه آن كه بگويد و...
***
پروژه «سپنتا» گامي بود در اين راستا كه فرمانداري، ارشاد و نهادهاي ديگر شهري كرج را مصمم كرد تا به كمك بخش خصوصي باعث رونقي هر چند اندك در فضاي فرهنگي شهرستان كرج شوند. نام سپنتا را سازندگان به خاطر بزرگداشت «سپنتا» اولين كارگردان ايراني براي اين مجتمع برگزيدند.
ورود بخش خصوصي به اين امر خير در قانون نيز پيش بيني شده و مشوق هايي نيز براي آن در نظر گرفته شده بود. در ماده ۲ آيين نامه اجرايي تبصره ۳۰ مصوبه هيات وزيران در سال هفتاد و هشت آمده است: «تسهيلات تبصره ۳۰ قانون بودجه سال ۱۳۷۸ كل كشور به منظور تشويق و ترغيب سرمايه گذاري در امر ساخت و بازسازي سينماها، گسترش امكانات و فضاهاي سينمايي و فرهنگي و جبران عقب ماندگي كمي و كيفي در اين زمينه كمك به بارور نمودن اوقات فراغت شهروندان به ويژه نسل جوان، مقابله مؤثر با تهاجم فرهنگي از طريق اشاعه محصولات فرهنگي و سينمايي ايران و كلاً با هدف نيل به سرانه قابل قبول سينمايي در سطح كشور مصرف مي شود.» اين تبصره در بند بعد حتي راه هاي تأمين زمين مناسب براي اين امر مهم را شرح داده و تسهيلاتي كه دولت بايد در نظر بگيرد را لحاظ كرده و در ماده چهار آورده بود: «به منظور تسهيل و حمايت از احداث و بازسازي سينماها و در صورت هماهنگي طرح با طرح هاي جامع شهري، شهرداري هاي مشمول تبصره۳۰ قانون بودجه سال ۱۳۷۸ كل كشور موظفند حداكثر معادل زيربناي سالن هاي نمايش فيلم، مجوز ساخت تجاري و خدماتي صادر نمايند و براي اين مجوزها و صدور پروانه ساخت و پايان كار هيچ نوع هزينه و عوارضي دريافت نكنند. در مقابل سازندگان سينما مي بايست متعهد شوند به مدت هاي زير از سينما بهره برداري فعال سينمايي نمايند...» و شرح داده بود هر آنچه را كه بايد.بعد در ماده يازده گفته بود كه متقاضياني كه شرايط مندرج در آيين نامه را دارا هستند، مي توانند مطابق با ضوابط مقرر در آيين نامه اجرايي تبصره ۳ قانون بودجه سال۱۳۷۸ كل كشور از تسهيلات پيش بيني شده در رديف متمركز براي طرح هاي ساخت مراكز فرهنگي و سينمايي و از اعتبار بخش خدمات سهم هر استان استفاده كنند و بعد در ماده بعد آورده بود اين تسهيلات به متقاضياني تعلق مي گيرد كه علاوه برداشتن ساير شرايط حداقل ۲۵درصد هزينه طرح مورد نظر را تامين نمايند.
همه شرايط تأمين شده بود. هدف علاوه بر هر چيز هدفي انساني و ملي بود و مقرر شد مجتمع سينمايي سپنتا در حد فاصل بين چهارراه طالقاني و ميدان هفت تير ساخته شود. اين منطقه از مركزيت و اهميت قابل توجهي برخوردار است. در طراحي اين مجتمع چهار سالن سينما، فروشگاه هاي عرضه محصولات فرهنگي و سالن هاي ورزشي و تفريحي در نظر گرفته شده بود و براي اينكه كل مجموعه به عنوان يك كمپلكس جذاب مورد توجه جوانان و خانواده ها قرار گيرد، واحدهايي تجاري در زير زمين اول و طبقه همكف اول آن نيز در نظر گرفته شده بود. سالن هاي سينما طوري در نظر گرفته شده بودند كه روزانه پذيراي حداقل ۳۰۰۰ تماشاچي باشند. هزينه ساخت اين مجموعه حدود ۳۰ميليارد ريال تخمين زده شده بود. ضرورت اجراي طرح از ديدگاه فرهنگي و اجتماعي كاملاً توجيه شده بود: «هميشه يكي از اولويت هاي دولت هاي مختلف جمهوري اسلامي در كلانشهرها، توسعه مراكز فرهنگي، ورزشي و... و به طور كلي امور مربوط به جوانان است و با عنايت به احتياج جمعيت چند ميليوني كلانشهر كرج به ساخت اينگونه مراكز فرهنگي، احداث مجموعه اي مدرن كه با توجه به استانداردهاي بين المللي ساخته خواهد شد و ضمن ايجاد اشتغال و خدمت به سينماي ايران براي پركردن اوقات فراغت خانواده ها و جوانان كلانشهر كرج، مفيد خواهد بود.»
اين طور بود كه زمين خريده شده، موافقت اصولي از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي دريافت شد، نقشه تهيه شد و مورد تاييد شهرداري كرج و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي قرار گرفت و در آذر ماه سال ۸۲ با حضور معاونت سينمايي وقت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، فرماندار و شهردار كرج و جمعي از معاونان اين دو نهاد، امام جمعه كرج و تعدادي از فرهنگ دوستان، بازيگران و كارگردانان مطرح سينما و ارباب جرايد و رسانه ها، كلنگ آغاز كار ساخت اين مجتمع فرهنگي و هنري به زمين زده شد.
قرار بود پروژه طبق زمان بندي مشخص تا اواسط سال هشتاد و شش افتتاح شود، اما هميشه اما و اگرها دامن پروژه هاي عمراني را مي گيرد، مگر آنكه مسئولي كه دغدغه هاي فرهنگي دارد پيش قدم شود و جلوي افت روند اجرايي پروژه را بگيرد. يك بار اين اتفاق افتاد، وقتي كه بانك كشاورزي پيشقدم شد و با تصويب وامي كمك شايان توجهي به روشن شدن افق روبه روي اين پروژه كرد. روند اجراي پروژه را ارشاد، شوراي شهر و فرمانداري كرج پيگيري مي نمايند، چرا كه نفع آن براي هر دوي اين نهادهاي فرهنگي و اجتماعي است و بنابر قانون نيز قاعدتاً بايد اين اتفاق بيفتد. ماده ۱۴ تصويب نامه هيات  وزيران مي گويد: مسئوليت تاييد طرح هاي احداث و بازسازي از نظر استانداردها، تطابق با جمعيت شهرها، تعداد بهينه سينما در هر شهر و ظرفيت بهينه هر سينما و همچنين تشخيص تطابق هر طرح با آيين نامه شماره ۵۵۲۶ مصوب ۶/۷/۱۳۶۵ به عهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي است. ادارات كل فرهنگ و ارشاد اسلامي موظفند صرفاً طرح هايي را از اين نظر مورد بررسي قرار دهند كه كليات آن قبلاً به تصويب رسيده باشد. همچنين ماده ۱۵ اذعان مي دارد: «مسئوليت هدايت و نظارت بر اجراي اين آيين نامه به عهده كميته گسترش سينما كه در هر استان به رياست استانداري يا معاون وي و عضويت مديركل فرهنگ و ارشاد اسلامي و رئيس سازمان مسكن و شهرسازي تشكيل مي شود، مي باشد...» همه اين نهاد دخيل در نظارت بر شروع و ادامه كار اين پروژه بودند و اين گونه كه بعداً تصويب شد به علت برخي ملاحظات مربوط به ايمني بيشتر تخمين هزينه اتمام كار پروژه به ۵۵ ميليارد ريال رسيد. علت اصلي هزينه هاي سرسام آور مربوط به سالن هاي سينما بود كه از ۴ سالن به ۵ سالن افزايش يافته و با پيش فرض حضور انبوه تماشاگران در سالن ها طراحي بهينه شد. به عبارت ديگر لازم بود ساختمان ياد شده استحكام كافي جهت تحمل بار سنگين و مقاومت لازم در برابر زلزله با درجه ريشتر بالا را داشته باشد. ديوارهاي جانبي به قطر هفتاد سانتي متر از كف فونداسيون تا طبقه اول و قطر چهل و پنج سانتي متر از طبقه دوم تا همسطح خيابان و تعداد شصت و يك ستون فلزي و ساير آهن هاي به كار رفته در اسكلت به وزن حداقل يكهزار و دويست تن آهن از جمله هزينه هايي بود كه در ساختمان هاي مشابه نادر بود. به اين ترتيب وام تخصيص داده شده براي اين مجتمع بسيار ناچيز بود و پاسخگوي نيازهاي آن نبود. بانك كشاورزي تصويب كرد چهارده ميليارد و چهارصد و پنجاه ميليون ريال وام به اين پروژه تخصيص يابد و در ادامه مبلغ شش ميليارد و چهارصد ميليون ريال آن به فراخور گزارش ها و فاكتورهاي ارائه شده پرداخت شد و اكنون مدت حدوداً شش ماه است كه اعطاي بقيه وام تخصيصي بانك كشاورزي محقق نشده است و اين آغاز ماجراي توقف مجدد پروژه است.
***
كرج با همه بزرگي و پيشرفت،در زمينه دارا بودن امكانات رفاهي و فرهنگي هنري شهر فقيري است.
اين مجتمع سينمايي مي تواند مرهمي باشد بر اين زخم. اين مجتمع سينمايي همسو و همگام با سياست هاي فرهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و با مساعدت، هدايت و همراهي ديگر نهادهاي مرتبط با هدف اشتغال زايي و ايجاد فضاي فرهنگي- هنري سالم براي اوقات فراغت خانواده ها و جوانان در كلانشهر كرج تا اين مرحله پيش آمده است و اميد است كه با سرعت به پيش برود.
***
كل زمان بندي اتمام پروژه به فرض تحقق وام هاي تخصيصي تا دهه فجر سال ۸۶ است و حتماً تا آن زمان هم كرج، با اين روند روبه رشد سرسام آور به جاي صد سينماي استاندارد مصوب هيات وزيران به تعداد بيشتري سينما و مجتمع فرهنگي نيازمند است، اما امكان پيشرفت عظيم ترين پروژه فرهنگي اين شهر با امكان استفاده از پنج سينما در يك مجتمع با ركود مواجه شده است.
آيا اين امكان وجود دارد كه تا دهه فجر سال ۸۶ آرزوي مسئول ارشاد كرج محقق شود و بخشي از جشنواره فجر در كرج برگزار شود و مهمتر از آن، مردم محروم كرج شاهد چشم انداز زيباي يك مجتمع فرهنگي عظيم در قلب كلانشهر خود باشند.

مرور
گربه در جوراب زنانه
010425.jpg
چاپ اول كتاب «گربه در جوراب زنانه» از مجموعه قصه هاي غرب وحشي نوشته «شهرام شفيعي» با تصويرگري «رضا مكتبي» توسط انتشارات سوره مهر منتشر شد.
اين كتاب مشتمل بر ۹ بخش است كه عبارتند از : مرگ در چند قدمي، مغز و اعصاب، چارپايه رو بذار سرجاش!، قرعه كشي، خانم دامن سفيد، يك جفت دستكش ليمويي، منو كي زاييده؟، صابون نخر و عاشقانه ترين حركات دُم.
شفيعي از آن دست نويسنده هايي است كه با نثري روان و طنزآميز و با بهره گيري از مضامين فانتزي، فضاهايي متنوع و متفاوت را براي مخاطب نوجوان به تصوير مي كشد.از وي تاكنون بالغ بر بيست جلد كتاب در حوزه ادبيات كودك و نوجوان به چاپ رسيده است. اين كتاب سومين جلد از مجموعه پنج جلدي قصه هاي غرب وحشي است كه با زباني شيرين و جذاب مخاطب نوجوان را با خود به فضاي وسترن مي برد.
وي درباره مجموعه «غرب وحشي» مي گويد: «در درجه اول، اين يك انتخاب است؛ انتخاب يك فضاي نسبتاً تازه براي انجام يك كار تازه و گفتن قصه. حالا چرا فضا به اين نحو است، به علاقه من به اين فضا برمي گردد. همان طور كه مي دانيد ژانر وسترن محدود به زادگاه خود يعني آمريكا نشد و به ايتاليا و كشورهاي ديگر نيز كشيده شد. حتي هنرمندان و سينماگران بزرگي تحت تأثير اين، آثاري را ساخته اند. نفس اين اتفاق تازه نبود، اما من فكر كردم با آوردن شخصيت هايي كه گربه هستند، هم براي بچه ها ايجاد جاذبه كنم و هم ابعاد تحليلي و انتقادي خودم را ارائه دهم. هر چند شخصيت ها مي توانستند هر چيز ديگري باشند. اما از نظر من مجموعه اين عوامل مهم است كه بايد از طرف مخاطب مورد پذيرش واقع شود. هر چند شايد همين تضادي كه بين آناتومي بدن گربه و انسان فضاي وسترن وجود دارد، خود براي مخاطب ايجاد طنز كند.»
از آثار ديگر اين نويسنده در طنز داستاني مي توان به آثار ذيل اشاره كرد: «در نوجواني»، «چرا كچلها عاقبت به خير مي شوند؟»، «ماجراهاي ساطان و آقا كوچول»، «عشق خامه اي»، «داستانهاي پاشنه طلا»، «هزار پا هزار كفش»، «دستمال توالتهاي بيمارستان مركزي» و «مجموعه پنج جلدي قصه هاي غرب وحشي» و... .
اين كتاب در ۷۱ صفحه و با قيمت ۸۰۰ تومان منتشر شده است.

فرهنگ و آموزش
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
حوادث
بين الملل
سياسي
شهر تماشا
سلامت
شهري
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   بين الملل   |  
|  فرهنگ و آموزش   |   سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   شهري   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |