نگاهي به چند نمايش يازدهمين جشنواره تئاتر عروسكي تهران- مبارك
ماليخولياي گذر زمان
علي شيدفر
عكس: شكوفه هاشميان
صحنه اي از قصه آفريقايي
|
|
|
|
پديده عجيب جشنواره عروسكي امسال نمايش سه دقيقه اي «ماليخولياي گذر زمان» نوشته و كار «خوزه لوييس ناوارو» از كشور اسپانياست كه در هر اجرا يك تماشاگر را به تنهايي به تماشا فرا مي خواند.
اين نمايش روش جديدي در درك نمايش عروسكي ارائه مي دهد و با عروسك هايي بسيار كوچك در سه قاب با فاصله هايي كوتاه، دنيايي بزرگ، دور و سرشار از هيجان در برابر مخاطب مي گشايد.
در باز مي شود. تماشاگر پس از مدت ها انتظار با هراسي پرابهام به فضايي ناشناخته وارد مي شود. همه جا تاريك است. هاله كم رمقي از نور بر زمين مي افتد و تازه وارد را از درون سياهي به روي مبل دسته چوبيني مي نشاند. اندكي بعد هدفوني روي گوش هايش قرار مي گيرد. براي چند ثانيه فقط سكوت و تاريكي است. سپس صداها شنيده مي شود و آنگاه نورها صحنه را قابل رويت مي كند. تنديس فرشته اي تيره و تاريك كنار ساعت به چشم مي خورد. ناگهان تنديس تاريك شروع به حركت مي كند. به دنبال چيزي يا كسي مي گردد. در حال نگاه كردن به ساعت مي ايستد. در زير ساعت عروسك مينياتوري پيرمردي شروع به حركت مي كند. او كه گويي در جايي اسير است كمك مي خواهد. اول از تماشاگر و بعد از خدا. در بالاي ساعت «مرگ سرخ» نمايان مي شود او شطرنج بازي مي كند اما فقط فيل را حركت مي دهد. نور مي رود و هنگامي كه دوباره صحنه روشن مي شود عروسك پيرمرد را مي بينيم كه آخرين نفس ها را مي كشد. فرشته صحنه را مي بندد. و با اين بيان به تماشاگر مي گويد زماني براي از دست دادن نيست.
نمايش ماليخولياي گذر زمان شگفت ترين نمايش يازدهمين جشنواره بين المللي نمايش عروسكي تهران - مبارك بود كه با شگرد خاص اجرايي، استفاده بهينه از زمان و به ويژه فضاي تاثيرگذار و غناي محتوايش فصلي تازه در تئاتر عروسكي خواهد گشود.
طوطي پر
نمايش طوطي پر به نويسندگي و كارگرداني «زهرا صبري» داستان معروف «طوطي و بازرگان» مولانا را از نگاه ماهي تنگ بلور براي مخاطبان بزرگسال يازدهمين جشنواره تئاتر عروسكي روايت مي كند. ماهي درون تنگ آب هنگامي كه قصه طوطي و بازرگان را مي شنود به اين فكر مي افتد كه براي رهايي از اين تنگ خود را به مردن بزند. او نيز متأثر از اين مصرع «مرده شو چون من كه تا يابي خلاص» به تقليد از طوطي عمل مي كند و مي كوشد با تظاهر به مرگ موجبات رهايي اش از تنگ و شناور شدن در دريا را فراهم آورد.
زهرا صبري در طوطي پر نيز همچون آثار پيشين خود از شيوه تلفيقي عروسك گرداني و تكنيك هاي مختلف استفاده مي كند و نمايش را با عروسك هاي ميله اي و دستكش به اجرا مي گذارد. اجرايي زيبا و تفكر برانگيز، با عروسك هايي كه فاقد چهره اي مشخص اند و مفاهيمي ژرف كه بدون كلام و ديالوگ در پيوندي نمادين با زبان تصوير و موسيقي بر صحنه متبلور مي شود.
مسخ
لهستان امسال با سه نمايش در جشنواره بين المللي تئاتر عروسكي تهران مبارك حضور داشت. «مسخ» اثر كرزيستف رائو، مزرعه حيوانات از «پاول ژكوتاك» و قصه آفريقايي كه كاري است مشترك با كنيا. مسخ كه قرار بود در روزهاي نخست جشنواره به اجرا درآيد به دليل تاخير ورود گروه به ايران در دو روز آخر جشنواره همزمان با مزرعه حيوانات به صحنه آمد و البته اين بار بدون حضور كارگردان كه به علت بيماري و كهولت سن علي رغم اشتياق در آخرين لحظات از سفر منع شد. نمايش عروسكي «مسخ» اگرچه ظاهراً جز نام ربطي به نوشته پرآوازه «كافكا» ندارد و اساساً فاقد متن و داستان است و بيش از هر چيز بر اجرا، خلاقيت و مهارت بازيگران تاكيد دارد اما به هر حال در پس جاذبه هاي اجرا با تغيير شكل معجزه آساي پرنده ها به حيوان، انسان و اشيا مي توان رگه هايي از انديشه فلسفي مسخ را به نظاره نشست.
در آغاز چهار چهره با لباس هاي مشكي روي صحنه ظاهر مي شوند و به عنوان بازيگردان يا عروسك ساز تكه پارچه هاي سفيد روي صحنه را برمي دارند و با چند پيچش ساده پارچه ها تبديل به پرنده مي شوند و به پرواز درمي آيند. اين تغيير و تبديل و بازي شگفت پارچه ها به همراه نور و موسيقي با ريتمي زيبا و در نهايت سادگي ۴۵ دقيقه ادامه مي يابد و با خلق هر صحنه يا نقش در لحظاتي از غم و شادي تماشاگر را به تأمل وامي دارد.
نمايش «مسخ» صرف نظر از پاره اي صحنه هاي كش دار يكي از آثار به يادماندني يازدهمين جشنواره بين المللي نمايش عروسكي تهران- مبارك بود.
قصه آفريقايي
نمايش عروسكي «قصه آفريقايي» كار مشترك كنيا و لهستان در نخستين روزهاي جشنواره در سالن اصلي تئاتر شهر و تالار هنر به صحنه آمد.
نمايش درباره حرص و آز و پيمان شكني است و علي رغم عنوانش قصه اي جهاني است كه به جغرافياي خاصي محدود نمي ماند. ماجراي نمايش در مورد شكارچي فقير، گرسنه و تنهايي است كه زندگي اش با پيدا كردن زني مرموز كه در داخل طبلي پنهان شده است تغيير مي كند. اين زن از سرزمين رقص و موسيقي مي آيد و سه آرزو براي شكارچي دارد. اما طمع و قدرت مي تواند انسان را دگرگون كند.
قصه آفريقايي برخلاف اغلب نمايش هاي خارجي جشنواره كه با حذف قصه و گفتار و جايگزيني موسيقي و خلاقيت سعي در ارتباط با مخاطب دارند بر قصه گويي و كلام استوار است و با همه سادگي زبان، سادگي اجرا و باورپذيري نقش ها در جذب تماشاگر ناتوان مي ماند. شايد اگر اين نمايش در مدتي كوتاه تر و در فضايي جمع و جور و كوچك تر از سالن اصلي تئاتر شهر به صحنه مي آمد در ارائه پيام اخلاقي اش موفق تر مي نمود.
لطفاً پنهان نشويد
زن و مرد دوشادوش يكديگر كار مي كنند. دانه ها را در زمين مي كارند و آبياري مي كنند. شادي روييدن دانه ها با مراسم ازدواج آن دو در هم مي آميزد و...
در جشنواره عروسكي امسال ۷ گروه نمايش خياباني از آغاز تا پايان جشنواره نمايش هاي خود را در فضاي باز تئاتر شهر و فرهنگسراها به صحنه بردند، «لطفاً پنهان نشويد» عنوان يكي از اين نمايش هاست كه در نخستين روز جشنواره در تئاتر شهر به اجرا درآمد. اين نمايش كاري است نمادين كه آداب و رسوم گوناگون زندگي مردم مازندران را به تصوير مي كشد و پيش از اين نيز در شهرهاي مختلف مازندران به اجرا درآمده است.
نمايش «لطفاً پنهان نشويد» نوشته و كار رجبعلي فلاح كه از قائم شهر به جشنواره آمده است با استفاده از عناصر خيمه شب بازي اجرا مي شود. بازيگران در مقابل تماشاگران از صندوق بيرون مي آيند و در كنار بازيگران عروسك هاي غول پيكري هم حضور دارند كه با نخ هايي حركت داده مي شوند. كارگردان مي كوشد براي جذب مخاطب رهگذري عناصر گوناگون زيبا شناسي را در اجراي خود رعايت كند و در اين زمينه نيز به توفيقي چشمگير مي رسد.
|