شنبه ۲۵ شهريور ۱۳۸۵
نگاهي به چند نمايش يازدهمين جشنواره تئاتر عروسكي تهران- مبارك
ماليخولياي گذر زمان
علي شيدفر
عكس: شكوفه هاشميان
صحنه اي از قصه آفريقايي
004095.jpg
004098.jpg
پديده عجيب جشنواره عروسكي امسال نمايش سه دقيقه اي «ماليخولياي گذر زمان» نوشته و كار «خوزه لوييس ناوارو» از كشور اسپانياست كه در هر اجرا يك تماشاگر را به تنهايي به تماشا فرا مي خواند.
اين نمايش روش جديدي در درك نمايش عروسكي ارائه مي دهد و با عروسك هايي بسيار كوچك در سه قاب با فاصله هايي كوتاه، دنيايي بزرگ، دور و سرشار از هيجان در برابر مخاطب مي گشايد.
در باز مي شود. تماشاگر پس از مدت ها انتظار با هراسي پرابهام به فضايي ناشناخته وارد مي شود. همه جا تاريك است. هاله كم رمقي از نور بر زمين مي افتد و تازه وارد را از درون سياهي به روي مبل دسته چوبيني مي نشاند. اندكي بعد هدفوني روي گوش هايش قرار مي گيرد. براي چند ثانيه فقط سكوت و تاريكي است. سپس صداها شنيده مي شود و آنگاه نورها صحنه را قابل رويت مي كند. تنديس فرشته اي تيره و تاريك كنار ساعت به چشم مي خورد. ناگهان تنديس تاريك شروع به حركت مي كند. به دنبال چيزي يا كسي مي گردد. در حال نگاه كردن به ساعت مي ايستد. در زير ساعت عروسك مينياتوري پيرمردي شروع به حركت مي كند. او كه گويي در جايي اسير است كمك مي خواهد. اول از تماشاگر و بعد از خدا. در بالاي ساعت «مرگ سرخ» نمايان مي شود او شطرنج بازي مي كند اما فقط فيل را حركت مي دهد. نور مي رود و هنگامي كه دوباره صحنه روشن مي شود عروسك پيرمرد را مي بينيم كه آخرين نفس ها را مي كشد. فرشته صحنه را مي بندد. و با اين بيان به تماشاگر مي گويد زماني براي از دست دادن نيست.
نمايش ماليخولياي گذر زمان شگفت ترين نمايش يازدهمين جشنواره بين المللي نمايش عروسكي تهران - مبارك بود كه با شگرد خاص اجرايي، استفاده بهينه از زمان و به ويژه فضاي تاثيرگذار و غناي محتوايش فصلي تازه در تئاتر عروسكي خواهد گشود.
طوطي پر
نمايش طوطي پر به نويسندگي و كارگرداني «زهرا صبري» داستان معروف «طوطي و بازرگان» مولانا را از نگاه ماهي تنگ بلور براي مخاطبان بزرگسال يازدهمين جشنواره تئاتر عروسكي روايت مي كند. ماهي درون تنگ آب هنگامي كه قصه طوطي و بازرگان را مي شنود به اين فكر مي افتد كه براي رهايي از اين تنگ خود را به مردن بزند. او نيز متأثر از اين مصرع «مرده  شو چون من كه تا يابي خلاص» به تقليد از طوطي عمل مي كند و مي كوشد با تظاهر به مرگ موجبات رهايي اش از تنگ و شناور شدن در دريا را فراهم آورد.
زهرا صبري در طوطي پر نيز همچون آثار پيشين خود از شيوه تلفيقي عروسك گرداني و تكنيك هاي مختلف استفاده مي كند و نمايش را با عروسك هاي ميله اي و دستكش به اجرا مي گذارد. اجرايي زيبا و تفكر برانگيز، با عروسك هايي كه فاقد چهره اي مشخص اند و مفاهيمي ژرف كه بدون كلام و ديالوگ در پيوندي نمادين با زبان تصوير و موسيقي بر صحنه متبلور مي شود.
مسخ
لهستان امسال با سه نمايش در جشنواره بين المللي تئاتر عروسكي تهران مبارك حضور داشت. «مسخ» اثر كرزيستف رائو، مزرعه حيوانات از «پاول ژكوتاك» و قصه آفريقايي كه كاري است مشترك با كنيا. مسخ كه قرار بود در روزهاي نخست جشنواره به اجرا درآيد به دليل تاخير ورود گروه به ايران در دو روز آخر جشنواره همزمان با مزرعه حيوانات به صحنه آمد و البته اين بار بدون حضور كارگردان كه به علت بيماري و كهولت سن علي  رغم اشتياق در آخرين لحظات از سفر منع شد. نمايش عروسكي «مسخ» اگرچه ظاهراً جز نام ربطي به نوشته پرآوازه «كافكا» ندارد و اساساً فاقد متن و داستان است و بيش از هر چيز بر اجرا، خلاقيت و مهارت بازيگران تاكيد دارد اما به هر حال در پس جاذبه هاي اجرا با تغيير شكل معجزه آساي پرنده ها به حيوان، انسان و اشيا مي توان رگه هايي از انديشه فلسفي مسخ را به نظاره نشست.
در آغاز چهار چهره با لباس هاي مشكي روي صحنه ظاهر مي شوند و به عنوان بازيگردان يا عروسك ساز تكه پارچه هاي سفيد روي صحنه را برمي دارند و با چند پيچش ساده پارچه ها تبديل به پرنده مي شوند و به پرواز درمي آيند. اين تغيير و تبديل و بازي شگفت پارچه ها به همراه نور و موسيقي با ريتمي زيبا و در نهايت سادگي ۴۵ دقيقه ادامه مي يابد و با خلق هر صحنه يا نقش در لحظاتي از غم و شادي تماشاگر را به تأمل وامي دارد.
نمايش «مسخ» صرف نظر از پاره اي صحنه هاي كش دار يكي از آثار به يادماندني يازدهمين جشنواره بين المللي نمايش عروسكي تهران- مبارك بود.
قصه آفريقايي
نمايش عروسكي «قصه آفريقايي» كار مشترك كنيا و لهستان در نخستين روزهاي جشنواره در سالن اصلي تئاتر شهر و تالار هنر به صحنه آمد.
نمايش درباره حرص و آز و پيمان شكني است و علي رغم عنوانش قصه اي جهاني است كه به جغرافياي خاصي محدود نمي ماند. ماجراي نمايش در مورد شكارچي فقير، گرسنه و تنهايي است كه زندگي اش با پيدا كردن زني مرموز كه در داخل طبلي پنهان شده است تغيير مي كند. اين زن از سرزمين رقص و موسيقي مي آيد و سه آرزو براي شكارچي دارد. اما طمع و قدرت مي تواند انسان را دگرگون كند.
قصه آفريقايي برخلاف اغلب نمايش هاي خارجي جشنواره كه با حذف قصه و گفتار و جايگزيني موسيقي و خلاقيت سعي در ارتباط با مخاطب دارند بر قصه گويي و كلام استوار است و با همه سادگي زبان، سادگي اجرا و باورپذيري نقش ها در جذب تماشاگر ناتوان مي ماند. شايد اگر اين نمايش در مدتي كوتاه تر و در فضايي جمع و جور و كوچك تر از سالن اصلي تئاتر شهر به صحنه مي آمد در ارائه پيام اخلاقي اش موفق تر مي نمود.
لطفاً پنهان نشويد
زن و مرد دوشادوش يكديگر كار مي كنند. دانه ها را در زمين مي كارند و آبياري مي كنند. شادي روييدن دانه ها با مراسم ازدواج آن دو در هم مي آميزد و...
در جشنواره عروسكي امسال ۷ گروه نمايش خياباني از آغاز تا پايان جشنواره نمايش  هاي خود را در فضاي باز تئاتر شهر و فرهنگسراها به صحنه بردند، «لطفاً پنهان نشويد» عنوان يكي از اين نمايش هاست كه در نخستين روز جشنواره در تئاتر شهر به اجرا درآمد. اين نمايش كاري است نمادين كه آداب و رسوم گوناگون زندگي مردم مازندران را به تصوير مي كشد و پيش از اين نيز در شهرهاي مختلف مازندران به اجرا درآمده است.
نمايش «لطفاً پنهان نشويد» نوشته و كار رجبعلي فلاح كه از قائم شهر به جشنواره آمده است با استفاده از عناصر خيمه شب بازي اجرا مي شود. بازيگران در مقابل تماشاگران از صندوق بيرون مي آيند و در كنار بازيگران عروسك هاي غول پيكري هم حضور دارند كه با نخ هايي حركت داده مي شوند. كارگردان مي كوشد براي جذب مخاطب رهگذري عناصر گوناگون زيبا شناسي را در اجراي خود رعايت كند و در اين زمينه نيز به توفيقي چشمگير مي رسد.

در صحنه
پس از ۱۲ سال غيبت
004092.jpg
بعد از اجراي نمايش «دختر ابرو آدمك» در جشنواره ششم تئاتر عروسكي كه سال۷۳ برگزار شد، ديگر در جشنواره حضور نداشت و با وجود اينكه در سال هاي بعد هم دوبار ديگر متن داد و هر دو كار هم به تصويب رسيدند، اما از حضور در جشنواره انصراف داد تا امسال كه با نمايش «ساز شب» بار ديگر تجربيات سال هاي دور را به داوري تماشاگران گذاشت.
سوسن مقصودلو، درباره تجربه جديد خود مي گويد: «نمايش، داستان زن نويسنده اي است كه در عين حال بازيگر هم هست و يك شب اتفاقي با حلزوني در يك پارك آشنا مي شود و مي فهمد كه حلزون هم در سرزمين خودش يك نوازنده و هنرمند است؛ مثل او.»
مقصودلو كه «ساز شب» را براي مخاطب عام آماده كرده علاوه بر تكنيك دستكشي، سياه، سايه و تن پوش از بدن بازيگر هم در كار استفاده مي كند و تلفيقي از چند روش متنوع را در كار دارد و با اين وجود معتقد است كه اگر جشنواره عروسكي نبود، بهترين شيوه اجرايي آن بهره گيري همه جانبه از بدن بازيگر است كه در اجراي اين كار تمام آنها را در قالب عروسك پياده كرده است.
او مي گويد: «در حال حاضر در موقعيت ايستا و آماده باش هستيم و بودجه اي كه در اختيارمان قرار گرفته است، همه نيات گروه را براي يك نمايش كاملاً حرفه اي برآورده نمي كند، در حالي كه مسئولان و مخاطبان جشنواره با توجه به سابقه كاري ما توقع بيشتري دارند و هيچ كس به اين مسئله توجه ندارد كه براي يك كار حرفه اي نياز به گروه حرفه اي است و گروه متخصص توقع امكانات حرفه اي دارد و اگر قرار باشد كه وضعيت امثال من هم يكسان با دانشجويان اين رشته باشد، درست نيست.»
او معتقد است: «نمايشي كه قرار است به يك جشنواره بين المللي راه پيدا كند، نياز به چندين ماه تمرين مداوم و پيوسته دارد. در حالي كه اغلب نمايش هايي كه در جشنواره هاي تئاتري ما اجرا مي شوند، تنها يك يا دو ماه تمرين داشته اند، به همين دليل واقعاً نمي توان درباره چيزي كه وجود ندارد، خيلي حرف زد و نظر داد و همين مسائل باعث شد كه من به عنوان يك بازيگر و كارگردان تئاتر عروسكي بعد از سال ۷۳ ديگر كار نكنم، چون شرايط حاكم راضي كننده نبود و امروز هم با توجه به حضور دوباره ام در جشنواره عروسكي قصد داشتم تا بيشترين تمركزم را روي كارم بگذارم و آن را به مرحله مناسب عملي برسانم.»

سايه روشن هنر
علي كوچيكه در جشنواره
جلسه نقد و بررسي نمايش عروسكي«گلي گلي جون» به كارگرداني عادل بزدوده، با حضور نصرالله قادري، مريم سعادت و حميد كاكاسلطاني، اعضاي كانون ملي منتقدان تئاتر و انجمن نمايشگران عروسكي در تالار چهارسوي مجموعه تئاترشهر برگزار شد.
در اين جلسه كه پس از پايان دومين اجراي اين نمايش و با حضور تماشاگران علاقه مند و خبرنگاران برگزار شد، ابتدا عادل بزدوده نويسنده و كارگردان، ضمن ابراز خوشحالي از برگزاري جلسات نقد و بررسي براي آثار نمايش عروسكي يازدهمين جشنواره بين المللي تئاتر عروسكي تهران- مبارك، گفت: «باعث خوشحالي است كه وجود بخش نقد و بررسي آثار عروسكي نه فقط در مورد نمايش من بلكه به طور كلي براي تمام نمايش ها ثمره خوبي به همراه داشته است.با وجود جلسات نقد و بررسي آثار نمايشي، به طور قطع گروه هاي نمايشي به نقاط قوت و ضعف اثرشان پي مي برند؛ چرا كه تا زماني كه آثار نمايشي مورد نقد قرار نگيرد، نمي توان به نقاط ضعف و قوت آن پي برد و براي قدرتمندكردن نقاط قوت و از بين بردن نقاط ضعف آن اقدامي كرد.»
در ادامه اين جلسه نصرالله قادري، گفت: «براي بسياري از آدم ها كثرت بسيار مهم است؛ خصوصاً براي مسئولان. من معمولاً به عنوان كارگردان و نويسنده حضور دارم و دوباره پس از مدتي به عنوان منتقد در اين جلسه حاضر شدم.من تقريباً تمام كارهاي روي صحنه بزدوده را ديدم و در دو نمايش او هم به عنوان مدير توليد حضور داشته ام. در اينجا بد نيست اشاره كنم كه تئاتر عروسكي تئاتر تخيلي نيست؛ بلكه تئاتر فانتزي است. بنابراين اگر بخواهيم دنبال رابطه علت و معلول باشيم باورپذير نيست. بايد با دنياي عروسكي، كار عروسكي  ببينيم. جزء جزء دنياي فانتزي در عالم واقع وجود دارد. دنياي فانتزي دنياي تخيلي نيست، بلكه دنياي فراتخيلي است. در اين نمايش منهاي نورپردازي و امكانات نوري، آنچه كه باورپذير است، ارتباط با مخاطب است كه نقطه قوت نمايش محسوب مي شود. همچنين دو بخش زنده و عروسكي نمايش به خوبي با هم پيوند خورده بود، اما راوي قسمت اول ضعيف عمل كرده و احتمالاً قصه گفتن  مادربزرگ ها را نشنيده است.»
مريم سعادت نيز با اشاره به اينكه موفق به تماشاي ۱۰دقيقه ابتداي نمايش نشده، گفت: «در اين نمايش، آنچه كه آزاردهنده بود، بخش نور نمايش بود و احساس مي كنم چنانچه امكان اجرا و تجربه اين نمايش براي بزدوده وجود داشت، نمايش بهتري ارائه مي شد. ولي بايد به نكته اي اشاره كنم و آن هم اينكه وقتي جمعيت تماشاگران را ديدم، با خودم فكر كردم كه آيا چند روز پس از جشنواره نيز شاهد اين تماشاگران در سالن هاي نمايش عروسكي هستيم يا خير؟»
در ادامه اين جلسه عادل بزدوده در پاسخ به جواد ذوالفقاري مبني بر اينكه چرا اين موضوع را براي نمايش انتخاب كرده است، گفت: «علي كوچيكه همواره دغدغه من بوده و سال ۴۹ اولين بار آن را تست زدم. خروجي خوبي هم داشت تا زماني كه يكي از دوستان  در دانشكده آن را كار كرد. اين دغدغه سال ۴۹ مرا وادار كرد كه نگاهي ديگر  و برداشتي مجدد از آن داشته باشم، اما آن را اصل ماجرا قرار ندادم. به اعتقاد من همه ما يك حوض كوچك تنهايي داريم و كسي را در آن راه نمي دهيم. سختي كار ما از اينجا به بعد آغاز مي شود كه با نگاه به ادبيات، كار را آغاز كرديم؛ چرا كه نثر  در ادبيات، براي نسل هاي متفاوت، تغيير پيدا مي كند.»

سينما
اقتصاد
اجتماعي
سياست
شهرآرا
ورزش
هنر
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  سياست  |  سينما  |  شهرآرا  |  ورزش  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |