گروه حوادث- جواد عزيزي: متهم تحت تعقيب كه پس از فرار از آمريكا يكي از بزرگترين لابراتوار هاي توليد ماده مخدر شيشه را در تهران راه اندازي كرده بود، در عمليات اطلاعاتي ماموران پايگاه چهارم پليس امنيت تهران دستگير شد.
به گزارش همشهري، دو هفته قبل گزارش محرمانه اي در اختيار ماموران گرفت كه از فعاليت يك متهم تحت تعقيب پليس بين الملل در تهران حكايت داشت. در اين گزارش آمده بود جواني 24 ساله به نام كاوه كه از 4 سالگي در آمريكا سكونت داشته مدتي پيش زماني كه از سوي پليس آمريكا به اتهام قاچاق مواد مخدر بازداشت شده و در انتظار جلسه محاكمه اش بوده به ايران گريخته و در تهران اقدام به راه اندازي يك لابراتوار بزرگ شيشه كرده است.
با اين گزارش تيمي از ماموران ماموريت يافتند محل اين لابراتوار مجهز را شناسايي كنند.
لابراتواري ميليوني
براي ساخت شيشه
كارآگاهان پس از انجام بررسي هاي گسترده موفق شدند سرنخ هايي از اين لابراتوار كه در داخل يك خانه ويلايي در خيابان هاشمي تهران قرار داشت به دست آورند. اين خانه ويلايي از مدتي پيش با ورود وسايل مخصوص و لوازم آزمايشگاهي به لابراتواري مجهز براي ساخت شيشه تبديل شده و كاوه و ديگر همدستانش در آنجا دست به توليد ماده مخدر مي زدند. ماموران كه در قالب تيم هاي ويژه عملياتي اين خانه را به محاصره خود درآورده و آنجا را به صورت نامحسوس زير نظر داشتند بعدازظهر روز سه شنبه با دريافت دستور قضايي پا به داخل خانه گذاشتند و در يك عمليات غافلگيرانه موفق شدند كاوه و سه تن از همدستانش را به نام هاي عباس 45 ساله، محمد حسين 36 ساله و حميدرضا 23 ساله دستگير كنند.
آنان در بازرسي از خانه ويلايي با آزمايشگاهي مجهز روبه رو شدند كه احتمال رفت تاكنون مقدار زيادي ماده مخدر شيشه در آن توليد و در اختيار مصرف كنندگان قرار گرفته باشد.
پيشنهاد يك ميليارد توماني
پس از دستگيري متهمان و انتقال آنها به مقر پايگاه چهارم پليس امنيت بازجويي از آنان آغاز و در اين ميان كاوه با اعتراف به توليد شيشه در خانه ويلايي به ماموران گفت: 4 ماه پيش وقتي در آمريكا به اتهام قاچاق مواد مخدر دستگير شدم و قرار شد در دادگاه محاكمه شوم تصميم به فرار از اين كشور گرفتم و به اين ترتيب به ايران گريختم.
وي ادامه داد: پس از آن كه به تهران آمدم با همدستي تعدادي از افرادي كه مي شناختم خانه اي ويلايي در خيابان هاشمي را كه متعلق به يكي از اعضاي باند بود به عنوان لابراتوار توليد شيشه تجهيز كرديم و با انتقال لوازم آزمايشگاهي مورد نياز كار ساخت شيشه را آغاز كرديم.
كاوه كه خود نيز به مواد مخدر اعتياد دارد، در ادامه اعترافاتش گفت: نسخه و دستورالعمل ساخت شيشه را زماني كه در آمريكا بودم آموختم و وقتي به تهران آمدم از سوي افرادي كه در قاچاق آن دست داشتند براي آموزش تهيه شيشه، پيشنهاد يك ميليارد توماني به من شد كه آن را نپذيرفتم، چرا كه مي خواستم خودم آن را تهيه كنم.
وي همچنين مدعي شد: تاكنون تنها نيم كيلوگرم شيشه تهيه و توزيع كرده است، اما بررسي هاي پليسي نشان مي دهد مقدار بيشتري از اين مواد روانگردان در خانه ويلايي توليد شده است چرا كه مأموران در بازرسي از اين خانه قرص هاي بسيار زيادي كشف كردند كه براي ساخت شيشه از آنها استفاده مي شد.
سرهنگ اصغري رييس پايگاه چهارم پليس امنيت تهران با بيان اين خبر گفت: مواد مخدر شيشه، نه تنها آثار منفي بسياري بر روان افراد مي گذارد بلكه از نظر جسمي نيز مصرف كننده را تحت تأثير قرار مي دهد.
وي با هشدار به استفاده كنندگان اين ماده مخدر خاطرنشان كرد: تحقيقات پليسي جهت شناسايي و دستگيري همدستان ديگر اين باند از سوي عوامل اين پايگاه همچنان ادامه دارد.

گروه حوادث - تحقيقات پليسي براي يافتن رد پايي از مرد جواني كه به بهانه خريد لوازم منزل ، با بستن دست و پاي صاحبخانه به سرقت 50 ميليون توماني دست زده است آغاز شد.
روز گذشته پس از آنكه زني در تماس با مركز فوريتهاي 110، اعلام كرد منزلش در شرق تهران از سوي يك سارق مورد دستبرد قرار گرفته است،  ماموران كلانتري 126 وارد عمل شده و به محل حادثه عازم شدند.
با حضور ماموران در محل مشخص شد: زن مالباخته پس از چاپ آگهي  فروش لوازم منزل در يكي از روزنامه هاي كثيرالانتشار از سوي سارق مورد شناسايي قرارگرفته است.
در بازجويي ها اين زن گفت: پس از چاپ آگهي فروش لوازم منزلم در يك روزنامه، ساعت 10 صبح پنج شنبه گذشته، مردي با بيان اينكه قصد خريد لوازم منزلم را دارد با من تماس گرفت و گفت :قصد دارد با همسرش جهت بازديد به منزل مراجعه كند، از آنجايي كه اين مرد قرار بود با همسرش به خانه ما بيايد آدرس منزلمان را در اختيار او قرار دادم .
شاكي در ادامه اظهاراتش به پليس گفت: ساعتي بعد، با به صدا درآمدن زنگ منزل و شنيدن صداي مرد خريدار، قصدباز كردن در را داشتم كه ناگهان متوجه شدم كه همسر اين مرد همراه او نيست اما او كه متوجه نگراني من شده بود به سرعت گفت كه همسرش باردار است و امكان اينكه او را به همراه خودش بياورد وجود نداشته است .
چرب زباني هاي خريدار قلابي باعث شد تا رضايت دهم وارد منزل شده و اجناس را بازديد كند ، اما وي پس از ورود به منزل ، در فرصتي مناسب دست و پايم را با طناب بسته و پس از بستن دهانم ، طلاجات موجود در خانه را كه بيش از 50 ميليون تومان قيمت داشت سرقت كرده و به سرعت متواري شد كه با فرار سارق، با تلاش فراوان دست و پايم را باز كرده و پليس را در جريان موضوع قرار دادم.

گروه حوادث- با انجام دو عمليات پليسي ، كارآگاهان پليس پايتخت 5 قاچاقچي عتيقه را كه در دو باند جداگانه اقدام به حمل مقداري زيادي عتيقه به تهران كرده بودند دستگير كردند.
كارآگاهان پليس تهران بزرگ درآخرين روزهاي هفته گذشته از فعاليت مرد ميانسالي به نام حسن در امر قاچاق عتيقه جات در پايتخت مطلع شدند. تيم پليسي بعد از انجام تحقيقات لازم با اخذ دستور قضايي عمليات دستگيري اين مرد 50ساله را در دستور كار خود قرار دادند.ساعت 22 روز پنجشنبه پليس منزل حسين را در خيابان خيام تحت محاصره قرار داد ودر نهايت دريك فرصت مناسب عمليات دستگيري وي آغاز شده واين قاچاقچي با سابقه عتيقه با حضور غافلگيرانه پليس دستگير شد.
محمد تورنگ رئيس مركز اطلاع رساني پليس تهران بزرگ ضمن اعلام اين خبر به همشهري گفت:" در بازرسي از منزل حسين چندين قطعه عتيقه جات شامل قطعه سنگي به مساحت 1 مترمربع بارونوشت عربي،گلدان قديمي و جام فلزي،كشف شد.ماموران از منزل اين قاچاقچي عتيقه 16گلوله فشنگ نيز كشف كردند."
كشف خودرويي پر ازعتيقه
ساعت 11 صبح روز پنجشنبه ماموران گشت پليس كلانتري ابوسعيد به چهار سرنشين يك خودرو پيكان مظنون شده ودستور توقف خودرو را صادر كردند ولي چهار سرنشين خودرو ،بدون توجه به فرمان پليس با سرعت قصد فرار داشتند كه اين واكنش آنان آغازگر يك تعقيب وگريز 10دقيقه اي پليس و قاچاقچيان عتيقيه بود كه سرانجام با موفقيت پليس به پايان رسيد.
در جريان اين عمليات دوقبضه شمشير قديمي، تعداد زيادي سكه  هاي زير خاكي قديمي ، مجسمه گوزن و يك انگشتر عتيقه از قاچاقچيان كشف شد و چهار سرنشين اين خودروي حامل عتيقه  براي انجام بازجويي پليسي تحويل اداره آگاهي تهران بزرگ شدند.
تورنگ ضمن اعلام اين دو خبر افزود: اشيا عتيقه كشف شده از اين 5 قاچاقچي بعداز انتقال به سازمان ميراث فرهنگي تعيين قدمت خواهند شد وتحقيقات از اين 5 قاچاقچي براي فاش شدن ابعاد فعاليتهايشان ادامه خواهد يافت.

پنج شنبه بعدازظهر بود كه خبر بر روي سايتهاي خبري قرار گرفت. منتظر بوديم باز هم مثل دفعات قبل خبر تكذيب شود، اما اين بار انتظارمان براي تكذيب خبر نابه جا بود. طلايي بازنشست شده بود و آخرين برگ دوران فرماندهي اش بر پليس پايتخت روز يكشنبه ورق مي خورد.
خبر بازنشستگي طلايي به معناي آن بود كه پليس آهنين پايتخت كه با تهور، شجاعت و مردم داري اش توانسته بود پل اعتمادي قوي بين مردم و پليس ايجاد كند حالا براي هميشه بايد لباس سبز نظامي اش را به گوشه اطاقش بياويزد و تنها به خاطراتي كه از دوره فرماندهي بر پليس پايتخت برجاي گذاشته بسنده كند.
طلايي بازنشست مي شود و شايد منطق به من خبرنگار مي گويد حالا كه او دارد مي رود ديگر نيازي نيست كه از او و كارهايي كه كرد بنويسم، اما او در اين مدت آن قدر براي كلانشهر تهران كار كرد كه نبايد با شنيدن خبر بازنشستگي اش به اين زودي فراموشش كنيم.
او آن قدر براي خبرنگاران منتقدش احترام قائل بود كه ناجوانمردي است كه يك خسته نباشيد به او نگوييم. طلايي را ما حوادث نويسان كه در بسياري از حادثه هاي تلخ در فاصله اي اندك از او قرار داشتيم، بيش از همه به خاطر قدرت فوق العاده اش در تجزيه و تحليل شرايط و شناخت واكنشهاي طرف مقابل مي ستوديم. او فرمانده اي بود كه در كوتاهترين زمان حادثه را بررسي مي كرد و تصميمي منطقي مي گرفت و آن وقت اين تصميم را با تمام مخاطراتش و انتقادات تيز و گزنده و خطرات جاني اي كه مي توانست در صورت كوچكترين اشتباه محاسباتي اش براي او به ارمغان بياورد، به اجرا مي گذاشت.
او را به خاطر آن دوست داشتيم كه هميشه گفت وگو و تسليم كردن طرف مقابل را بر استفاده صرف از نيروهاي ضربت و تك تيراندازان ترجيح مي داد.
بارها شاهد آن بوديم كه او خود شخصاً وارد معركه شد و با گروگانگيري كه تمام راهها را بر روي خودش بسته بود به گفت وگو نشست تا او را وادار به تسليم كند و آن وقت حادثه اي كه مي توانست بسيار تلخ باشد بدون بر جاي ماندن جنازه اي پايان يافت. اين منش او را در كنترل و هدايت منطقي كوي دانشگاه و حضور در جمع دانشجويان، در گفت وگوي سينه به سينه او با جوان خشمگين حادثه گروگانگيري مدرسه نظام آباد و دخالت صبورانه او در گروگانگيري سرباز جوان از نزديك شاهد بوديم.
در تمامي اين ماموريتهاي خبري از نزديك چشمهايمان و لنز دوربين هايمان شاهد بودند كه او با  آن آرامش و خونسردي اش چه طور آرامش را در فضا پخش مي كرد تا بوي باروت و خون جاي خودش را به بوي خوش صلوات مردم منطقه بدهد.
حالا او دارد مي رود و تنها خاطرات خوش سالهاي فرماندهي اش را بر جاي مي گذارد. شايد سهم او به خاطر تلاشي كه براي ايجاد امنيت در تهران و ايجاد امنيت ذهني تهراني ها بر جاي گذاشت خيلي بيشتر از اينها باشد، اما تنها مي توانيم او را به يك خسته نباشيد ميهمان كنيم، خسته نباشي مردي با قلبي طلايي.

ايسنا- به دنبال دستگيري 15 تن به خاطر شركت در جمع اعضاي گلدكوئيست، پليس بار ديگر هشدار داد كه شركت در جلسات و ميهماني هاي اعضاي شركت هاي هرمي جرم است.
بعد از ظهر پنج شنبه بيست و هفتم مهرماه، ماموران پليس در جريان تجمع هفت مرد و هشت زن در خانه اي در بلوار مرزداران قرار گرفتند كه بنا بر گزارشهاي مردمي از اعضاي شركت هرمي گلدكوئيست بودند.
بدين ترتيب عوامل كلانتري 139 مرزداران با حضور در موقعيت مورد نظر، 15 مرد و زن كه به بهانه جلسات گلدكوئيستي دور هم جمع شده بودند را دستگير كردند.
در پي دستگيري اين متهمان، پليس بار ديگر اعلام كرد كه برگزاري و حضور در اين جلسات جرم بوده و با برپا كنندگان آنها برخورد قانوني صورت مي گيرد.