حسين لطفي
طرح تغيير ساختار سازمان مديريت و برنامه ريزي و واگذاري سازمان هاي مديريت استاني به استانداري ها طرح جنجال برانگيزي است كه طي چند هفته اخير مطرح شده است، اما سابقه آن به چندين سال قبل و دولت هاي قبلي مربوط مي شود. در حالي كه بحث واگذاري سازمان هاي مديريت استاني به استانداري ها طي دولت هاي قبلي با مخالفت شديد سازمان مديريت به فرجام نرسيد، رئيس جمهوري از تغيير ساختار سازمان بودجه و آن هم پس از 30 سال حمايت كرده است و به نظر مي رسد اين بار اين طرح جدي تر از دفعات قبل است. ديدگاه نمايندگان مجلس شوراي اسلامي نسبت به طرح تغيير ساختار سازمان مديريت و برنامه ريزي و ادغام سازمان هاي استاني مديريت در استانداري ها متفاوت است و در حالي كه عده اي معتقدند اين تغيير بايد از مجراي مجلس بگذرد و تاييديه مجلس را نيز كسب كند، عده اي ديگر معتقدند به علت آن كه برنامه ريزي و بودجه ريزي جزو وظايف تفويض شده رئيس جمهوري به سازمان مديريت است، انتقال اين وظيفه در استان ها به استانداري ها نيازمند تصويب مجلس نيست.
بر اساس طرح اوليه تغيير ساختار سازمان مديريت قرار است بخش بودجه به وزارت امور اقتصادي و دارايي واگذار شود و سازمان امور اداري و استخدامي مجدداً از سازمان مديريت و برنامه ريزي جدا شده و زير نظر مستقيم رئيس جمهوري عمل كند و نهايتاً با واگذاري سازمان هاي مديريت استاني به استانداري ها وظائف سازمان مديريت به بررسي، كارشناسي و نظارت و كنترل محدود خواهد شد.
نهادهاي مجري و برنامه ريز بايد جدا شوند
عادل آذر عضو كميسيون برنامه و بودجه مجلس و استاد دانشگاه تربيت مدرس مي گويد: از آنجا كه رئيس سازمان مديريت معاون رئيس جمهوري است و طبق قانون اساسي بحث بودجه ريزي جزو اختيارات رئيس جمهوري است كه به سازمان مديريت تفويض شده است و قاعدتاً بحث برنامه ريزي و استخدامي و اداري جزو اختيارات رئيس جمهوري است، وي مي تواند اين اختيارات را به استاندارها واگذار كند بدون اين كه نياز به تاييد مجلس باشد.آذر يك اشكال ساختار سازمان مديريت را متمركز شدن فعاليت هاي برنامه ريزي و اجرا در آن مي داند و معتقد است نبايد ميان قانونگذار و مجري بودجه، واسطي همچون سازمان مديريت قرار گيرد و بايد وظيفه برنامه ريزي و بودجه ريزي در حيطه اختيارات سازمان مديريت باشد و وظيفه اجراي قوانين و برنامه ها مستقيماً پس از تصويب قوانين در مجلس به دست مجريان برود. وي با زمان بر خواندن وظائف سازمان مديريت در مرحله پس از تصويب قانون بودجه مي گويد: بحث موافقتنامه ها، تخصيص ها و جذب ها موجب كاهش بهره وري زماني در اجراي قانون بودجه در مناطق و استان هاست.اين عضو كميسيون برنامه و بودجه با اين حال معتقد است كه نبايد سازمان مديريت استان ها را منحل كرد و در وزارت كشور ادغام نمود، چرا كه اين كار موجب خواهد شد مجري و ناظر در استان ها يكي شود كه اين امر فساد آور و خطرناك است.
احتمال نتيجه معكوس در تغيير ساختار سازمان مديريت
مرتضي تمدن ديگر عضو كميسيون برنامه و بودجه با اعلام موافقت با طرح تغيير ساختار سازمان مديريت مي گويد: اكنون سازمان مديريت هم برنامه را مي نويسد، هم برنامه ريزي مي كند، هم بودجه را تدوين مي كند و هم كار نظارت بر بودجه را انجام مي دهد. از سوي ديگر، ساختار سازمان مديريت به گونه اي است كه مجلس نمي تواند همچون يك وزارتخانه از آن پرس وجو كند. وي مي افزايد: اكنون همه با اين كه سازمان مديريت دچار تمركزگرايي افراطي است و بايد از اين ساختار بيرون بيايد موافقند، اما تغيير ساختار سازمان مديريت بايد كاملاً سنجيده، با مهندسي و طراحي دقيق و به طور مرحله به مرحله صورت گيرد، چرا كه تغيير يك باره ساختار آن و ادغام سازمان هاي مديريت استاني در استانداري ها ممكن است نتيجه معكوس دهد و نظام برنامه ريزي كشور را مختل سازد. نماينده شهركرد در مجلس شوراي اسلامي با بيان اين كه تغيير ساختار سازمان مديريت بر ساختار بسياري ديگر از نهادها و سازمان هاي اجرايي كشور نيز تاثير خواهد گذارد، بر ضرورت ظرفيت سازي در استان ها به منظور ادغام سازمان هاي مديريت استاني در استانداري ها تاكيد مي كند.
وي درباره اين كه آيا طرح فوق نيازمند تصويب مجلس هست يا خير، مي گويد: بر اساس قانون برنامه چهارم، نهادها و سازمان ها اين اختيار را دارند كه با مصوبه شوراي عالي اداري در زيرمجموعه خودشان تغيير و تحول ايجاد كنند و از آنجا كه سازمان مديريت زيرمجموعه رياست جمهوري است، ادغام سازمان هاي مديريت استاني در استانداري ها نيازمند تاييد مجلس نيست.
تصميم هاي فرابخشي سازمان مديريت خدشه دار مي شود
محمدرضا حاجي بابايي عضو هيات رئيسه مجلس برخلاف عادل آذر و تمدن معتقد است كه ادغام سازمان هاي مديريت استاني در استانداري ها از آنجا كه نيازمند تغيير ساختار يك دستگاه اجرايي در سراسر كشور است، نيازمند تصويب مجلس است. وي درباره نفس اين تغيير نيز مي گويد: با ادغام سازمان هاي مديريت استاني در استانداري ها كليه وظائف سازمان مديريت در تصميم گيري هاي فرابخشي و آزادي عمل آن از بين مي رود. وي مي افزايد: در صورتي كه با اجراي اين تغييرات سازمان مديريت از يك سازمان مستقل برنامه ريز به يك معاونت استاندار كه در واقع دستورات استاندار را اجرا مي كند تبديل شود، روح برنامه ريزي خدشه دار خواهد شد. وي اين عمل را موجب افزايش تمركز مي داند چرا كه هم اكنون سازمان هاي استاني سازمان مديريت با دفتر مركزي آن در تهران كار موازي انجام نمي دهند كه با كاهش وظائف آنها، تمركززدايي صورت گيرد. حاجي بابايي مي افزايد: با ادغام سازمان هاي مديريت استاني در استانداري ها كميته هاي برنامه ريزي شهرها و استان ها نقش برنامه ريزي خود را از دست خواهند داد و نقش اجرايي خواهند گرفت.
بازوي كارشناسي استان ها ناتوان مي شود
اسماعيل جبارزاده عضو كميسيون برنامه و بودجه مجلس معتقد است كه نيازي نيست كه دولت براي تغيير ساختار سازمان مديريت قانوني به مجلس بياورد چون سازمان مديريت از وظائف تفويضي رئيس جمهوري است و از سوي ديگر، دولت قصد دارد مديريت ادارات استاني سازمان مديريت را تغيير دهد و نه ساختار آنها را. وي مي افزايد: اما اگر ادارات استاني سازمان مديريت در معاونت توسعه و عمران و برنامه استانداري ها ادغام شود، كار بسيار خطرناكي صورت خواهد گرفت چرا كه بازوي بسيار قوي كارشناسي استان ها به يك دستگاه اجرايي سياسي و اجتماعي واگذار مي شود. به علاوه معاونت استانداري ها در شرايط كنوني ظرفيت اداره سازمان هاي مديريت استاني را ندارند.حسن سبحاني عضو باسابقه كميسيون برنامه و بودجه و محمد مهدي مفتح مخبر كميسيون برنامه و بودجه نيز معتقدند كه طبق قانون اساسي، برنامه و بودجه و ادارات استاني از وظائف خود رئيس جمهور است و رئيس جمهور مي تواند بدون تاييد مجلس آن را به سازمان هاي زيردست خود تفويض كند. در مقابل، محمد خوش چهره عضو كميسيون اقتصادي مجلس بر اين عقيده است كه چون طرح تغيير ساختار سازمان مديريت كار بسيار مهم و چالشي است و نظام برنامه ريزي را زير سؤال مي برد و با انجام آن حدود كار مجلس نيز محدود مي شود، مجلس حتماً در مقابل آن واكنش نشان مي دهد.