پنجره
به بهانه برگزاري همايش ملي مناسب سازي محيط شهري
گام اول براي حمايت از معلولان
|
|
عكس:مهدي بيات
سيد محسن حسيني طه
همايش ملي مناسب سازي محيط شهري در حالي برگزار شد كه حدود 30 ماه از تصويب قانون جامع حمايت از حقوق معلولين مي گذرد. قانوني كه ماده 2 آن كليه وزارتخانه ها، سازمان ها و نهادهاي عمومي و انقلابي را موظف مي كند كه ساختمان ها و مراكز خود را جهت استفاده معلولين آماده سازند. با اين اوصاف اگر بخواهيم نگاهي نقادانه به برگزاري اين همايش داشته باشيم نخست بايد به فاصله زماني تصويب اين قانون و برگزاري چنين همايشي توجه كنيم. بايد بپذيريم كه مناسب سازي در شهر تهران حتي بعد از تصويب قانون جامع نيز آن طور كه بايد و شايد جدي گرفته نمي شود در غير اين صورت بايد اين همايش بسيار زودتر از اين ها برگزار مي شد. ريشه يابي اين مسأله ضروري است، پيش از هر چيز بايد به سراغ عوامل فرهنگي رفت. به نظر مي رسد مناسب سازي هنوز در فرهنگ ما به خوبي دروني نشده از اين رو شاهد عدم اجرا يا اجراي غيراصولي آن هستيم.
مناسب سازي چيست؟ اين سؤالي است كه پيش از هر چيز بايد به آن درست و منطقي پاسخ داده شود و براي نيل به اين مقصود لازم است كه ابتدا به مفهوم لغوي و نه مفهوم اصطلاحي اين عبارت توجه كنيم.
رساترين معني مناسب سازي ساختن اصولي و مناسب شهري منطبق با استانداردها و معيارهاي شهرسازي نوين است. در نگاه نخست اين عبارت هيچ ربطي به معلولين و معلوليت ندارد زيرا ساخت اصولي شهر وقتي ميسر مي شود كه نيازهاي كليه شهروندان در آن لحاظ شود.
اينجاست كه بحث وارد مرحله تازه اي مي شود، زيرا اگر بخواهيم نيازهاي شهروندان را بشناسيم بايد در مرحله اول شهروند را تعريف كنيم و در مرحله بعد گروه ها و اقشار شهروندي را لحاظ كنيم.
شهروند كيست؟ با يك تعريف بسيار ساده مي توان گفت هر انساني كه در محدوده جغرافيايي يك شهر ساكن است شهروند نام دارد. اما براي تعريف گروه ها و اقشار شهروندي كار مقداري پيچيده مي شود، زيرا اين امر برمي گردد به بينش ما كه تا چه حد اختلافات و تعارضات انسان ها را به رسميت مي شناسيم، يعني تا چه ميزان به اين اختلافات آگاهيم. نكته قابل توجه اين است كه ما هر چه در اين زمينه بازتر بينديشيم و گروه هاي بيشتري را در نظر بگيريم در امر مناسب سازي شهري موفق تريم و همان طور كه در مسايل سياسي قائل بودن به (كثرت گرايي) ما را كمك مي كند كه يك ساختار سياسي مطلوب را بنيان نهيم در مسأله اجتماعي هم همين طور است و مناسب سازي شهر زيرمجموعه مسايل اجتماعي است. يعني همان طور كه در سياست اختلاف آراء سياسي را مي پذيريم براي هر حزب عرصه عمل قائل مي شويم در مسايل اجتماعي هم اختلاف فيزيكي شهروندان را به رسميت مي شناسيم و شهر را براي حضور يكايك افراد آماده مي كنيم.
پس پروسه مناسب سازي شهر با اين ديد فرهنگي آغاز مي شود كه شهروندان از نظر توانايي با يكديگر متفاوتند و تمام آنها عليرغم تفاوت از حقوق يكسان برخوردارند. وقتي اصل تفاوت شهروندان را پذيرفتيم در گام بعدي به بحث ويژگي انواع مي رسيم، يعني در ابتدا گروه ها را تعريف مي كنيم مثلاً پير، جوان، كودك، معلول و... سپس به اين سؤال پاسخ مي دهيم كه هر گروه چه ويژگي هايي دارد و زماني كه اين ويژگي ها مشخص شد طبيعتاً نيازها نيز معلوم مي گردد و دست آخر براساس بسامد نيازهاي اقشار مختلف شهر ساخته مي شود.
اين معني عام مناسب سازي شهري بود، اما مناسب سازي در معناي خاص يعني آنچه كه مورد نظر ماست مناسب سازي شهر براي يك طبقه اجتماعي به نام معلولان است و با توجه به آنچه گفته شد گام نخست اين پروسه آن است كه برنامه ريزان شهري معلولين را به عنوان يك طبقه اجتماعي به رسميت بشناسند، يعني بپذيرند كه معلول شهروند است و مانند ساير شهروندان از حقوق اجتماعي برخوردار است و حركت اول در جهت احقاق اين حقوق حضور خود شهروند معلول در جامعه است. اينجاست كه امروزه بسياري از تئوري پردازان معلولين مناسب سازي را در رأس همه حركت هاي اصلاحي در زمينه معلولين مي دانند. اما همان طور كه گفته شد تأخير در برپايي اين همايش مي توانند بيانگر عدم دروني شدن مناسب سازي در فرهنگ ما باشد.
با اين وجود نقد منصفانه اين حركت حكم مي كند كه نكات مثبت آن را نيز در نظر بگيريم. نخستين نكته مثبت اين حركت مي تواند برجسته شدن يكي از مواد قانون جامع حمايت از حقوق معلولين يعني مناسب سازي نزد دستگاه هاي اجرايي كشور باشدو اين براي قشر معلول دستاورد كمي نيست يعني در جامعه اي كه تا چند سال پيش عبارت مناسب سازي حتي براي خود معلولين ناآشنا بود امروزه اين واژه به صورت ماده اي از يك قانون درآمده است و پيگيري هاي معلولين دستگاه هاي اجرايي را برآن داشته تا به اين موضوع بينديشند و در زمينه آن اقدام به برگزاري همايش كنند.
نكته دوم اين كه در اين همايش مقالات علمي و تخصصي در زمينه مناسب سازي ارايه شد و اين امر نشان دهنده آن است كه مقوله مناسب سازي وارد عرصه دانشگاهي جامعه ما شده و از منظر علمي و تخصصي به آن نگريسته مي شود كه مي تواند گام بلندي در جهت اصلاح امور معلولين محسوب شود، زيرا ورود يك مقوله به ساختار علمي جامعه به معناي گسترش و بارور شدن روزافزون آن است.
نكته مثبت ديگر برگزاري اين همايش، حضور تشكل هاي غيردولتي در آن است كه نشان مي دهد دستاوردهاي مدرن اجتماعي وارد عرصه معلولان شده و طرح و حل مشكلات اين قشر از انحصار دولت خارج گشته است. بنابر تجربيات خروج مسايل مشابه از انحصار دولت به منزله پا نهادن آنها به مرحله جديدي است. مرحله اي كه پيگيري ها حالت جدي تري به خود گرفته و از بازي هاي معمول بوروكراسي نجات يافته است. به هر ترتيب برگزاري همايش مناسب سازي شهري مي تواند آغاز خوبي براي فصل ديگري از مطالبات معلولان باشد و به خود اين قشر نيز بياموزد كه پيگيري قانونمند فوق بهترين راه رسيدن به آنهاست.
|