سه شنبه ۲۱ آذر ۱۳۸۵
اولين نمايشگاه ملي اسباب بازي كودكان ايراني برپا شد
يك دنيا اسباب بازي كاغذي
007779.jpg
بنيامين صدر
بسياري از ما بخشي از روياهاي كودكانه مان را با آجرهاي پلاستيكي بنا كرده ايم و آدمك هاي رنگارنگ آن را در قصرهاي رؤيايي مان گمارده ايم، با آدم آهني خو گرفتيم و با تفنگ هاي پلاستيكي كيو كيو بنگ بنگ كرديم. اما امروز در سايه گسترش بازي هاي رايانه اي و اسباب بازيهاي پيشرفته ديجيتالي، جايگاه اسباب بازي اين نماد فرهنگي و امپراتوري تجاري در كشور ما كجاست؟
نخستين نمايشگاه ملي اسباب  بازي در حالي از چهاردهم تا هفدهم آذرماه به بهانه حمايت از توليدكننده، گسترش فرهنگ پارسي و تدوين بستر راهبردي صنعت اسباب  بازي برگزار شد كه به هيچ عنوان توان رقابت با ديگر نمايشگاه هاي مشابه خارجي را نداشت. اغلب اسباب بازي ها عرضه شده در اين نمايشگاه مقوايي، ابتدايي و فاقد جذابيت هاي بصري در قياس با نمونه هاي خارجي بودند.
وجود 6 ميليون كودك و نوجوان در كشور، بهانه خوبي بود براي برگزاري نخستين نمايشگاه ملي اسباب بازي در ايران، آن هم در شرايطي كه تاكنون 104 نمايشگاه بين المللي اسباب بازي در دنيا برگزار شده و تنها 13 مورد آن سهم آسيا بوده است. به هر حال، در نمايشگاه ملي اسباب بازي كه در مركز آفرينش هاي هنري كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان برگزار شد۷۰، شركت و مجموعه مرتبط با كودك، محصولات خود را در معرض نمايش و فروش گذاشتند كه از اين تعداد 40 غرفه مربوط به توليد داخلي و 15 غرفه متعلق به شركت هاي ايراني بود كه تحت ليسانس شركت هاي توليدي خارجي فعاليت مي كنند و 15 غرفه نيز به مجموعه هاي مرتبط با كودك اختصاص داشت.
درس زندگي با اسباب بازي
امروزه كودكان و نوجوانان در كشور شخصيت شرك را بيشتر از رستم مي  شناسند و آن را به عنوان يك قهرمان قبول دارند، يا به جاي ساختن بنا هاي ملي همچون كاخ آپادانا، كودكان ايراني با لگو قصر هاي انگليسي يا ژاپني را مي سازند كه دليل اصلي اين اتفاق، انتقال ندادن درست مفاهيم ملي به كودكان و نوجوانان است.
مفاهيم ملي به كودكان با كمك اسباب بازي منتقل مي شود و اسباب بازي در كشور نيازمند حمايت است تا ما در آينده نظاره گر رونق و شكوفايي اين صنعت در كشور باشيم. اين در شرايطي است كه يكي از مشكلات اساسي اين است كه در حوزه محصولات فرهنگي سرمايه  گذاري لازم صورت نمي گيرد، در حالي كه محصولات فرهنگي در تمام دنيا از اولويت ها محسوب مي  شود و به شكل صنعت فرهنگ مطرح اند. اين در شرايطي است كه در دهكده جهاني ما مي توانيم از صنايع فرهنگي ديگر كشورها همچون اسباب بازي استفاده كنيم، مشروط بر آن كه آن كشور نيز صنايع فرهنگي داشته باشد تا فرهنگ ملي را انتقال دهد. اين در حالي است كه در كشور ما فرهنگ ملي به صورت ضعيف به كودكان منتقل مي  شود، بنابراين براي بهبود اين كار اسباب بازي بهترين ابزاري است كه مي  تواند چاره ساز باشد، چرا كه علاوه بر رشد و شكوفايي در كودكان، سبب افزايش خلاقيت نيز مي  شود.
بي ترديد اگر از صنعت اسباب بازي حمايت و به توليدكنندگان ايراني نيز ميدان داده شود، مي  توان گام بزرگي را براي فرهنگ سازي برداشت.
با توجه به اين كه صنعت اسباب بازي در كشور از گردش اقتصادي بالايي برخوردار نيست، اما انگيزه  هاي فراواني وجود دارد تا در آينده نزديك اين صنعت رونق لازم را به دست آورد.
حميدرضا خداداد، دبير كميته اجرايي نخستين نمايشگاه ملي اسباب بازي، دليل انتخاب عنوان ملي براي نخستين نمايشگاه اسباب بازي، را تنها حمايت از توليدات داخل مي داند كه تاكنون پشتيباني و حمايتي از آن نشده است.
در اين نمايشگاه به دليل حمايت از توليدكنندگان داخلي تنها 20 درصد شركت كنندگان خارجي بودند و سعي شد از شركت كنندگاني دعوت شود كه حداقل نمونه ايراني آن در نمايشگاه موجود نباشد.
برگزاري اين نمايشگاه بيانگر اين موضوع است كه بخش خصوصي جوان، شايستگي برگزاري چنين حركت  هايي در سطح ملي را دارد.
۴۷ شركت داخلي و خارجي در اين نمايشگاه به ارائه محصولات خود در زمينه اسباب  بازي كودك و صنايع وابسته پرداختند.
خداداد تعداد شركت  هاي سازنده اسباب بازي را بر طبق آمار شوراي نظارت بر اسباب بازي، حدود 50 شركت مي داند و مي گويد: اين 50 شركت موفق به اخذ مجوز از شوراي نظارت بر اسباب بازي شده  اند.
همچنين، رضا دوستعلي، معاون فرهنگي فرهنگسراي كودك، با بيان اين كه هدف بعدي متولي برگزاري نمايشگاه اسباب بازي در كنار حمايت از متصدي و توليد كننده بخش خصوصي آشنا كردن خانواده  ها با نقش اسباب بازي در رشد كودك است، مي گويد: آشنايي خانواده  ها با اسباب بازي  هاي استاندارد و همچنين برگزاري نشست  ها و كارگاه  هاي جانبي براي كالبدشكافي توليد اسباب بازي و به كارگيري آن در تربيت كودكان از ديگر اهداف نمايشگاه بود.
با توجه به اين كه اين نمايشگاه براي نخستين بار با اهداف تعريف شده و در اين حجم برگزار شده مي  توان گفت ايجاد فضاي نمايشگاهي از نظر تناسب در رنگ آميزي و شرايط فيزيكي با روحيه و علائق كودكان به عنوان مخاطبان اصلي نمايشگاه با موفقيت همراه نبود.
007755.jpg
سياه، سفيد، خاكستري
در حالي كه اسباب بازي هاي كاغذي و مقوايي در همه جاي دنيا تنها بخشي از اسباب بازي هاي توليدي كشور ها را تشكيل مي دهند و به عنوان ابتدايي ترين اسباب بازي ها شناخته مي شوند، اغلب اسباب بازي هاي عرضه شده در نمايشگاه اسباب بازي تهران كاغذي و فاقد رنگ آميزي زيبا و هماهنگ بودند.
در همين حال بزرگترين نمايشگاه اوريگامي (بازي با كاغذ) كشور نيز براي نخستين بار به همت فرهنگسراي كودك در نمايشگاه ملي اسباب بازي گشايش يافت. در اين نمايشگاه 4 هزار و ??? قطعه اوريگامي  همراه با آموزش در معرض ديد بازديدكنندگان قرار داشت.
اوريگامي يك وسيله بازي با كاغذ است و از آن به  عنوان وسيله كمك  آموزشي در فراگيري و تسهيل يادگيري و يادگيري مفاهيم اوليه رياضي استفاده مي شود.
اوريگامي  براي آشنايي  دانش آموزان با اصطلاحات هندسه بهترين وسيله است، زيرا با كمترين هزينه و ساده ترين وسيله انجام مي شود.
اين اسباب بازي، علاوه بر تقويت و تمركز حواس، تقويت ادراكي، يادگيري مفاهيم هندسي، تفكر منطقي، اعتماد به  نفس و مهارت هاي علمي  را در كودك ايجاد مي كند.
از اين وسيله بيشتر در پيش دبستاني ها و دبستان ها استفاده مي شود و پديدآورنده  آن يك خانم ژاپني است كه هم اكنون در ايران زندگي مي كند.
فراموش نكنيم، صنعت اسباب بازي امروزه در دنيا به عنوان سومين صنعت كلان اقتصادي مؤثر در زندگي كودكان مطرح است، بنابراين براي كودكان بايد سرمايه گذاري كرد تا بتوانند در آينده براي كشور مفيد باشند.
تراژدي اسباب بازي ايراني
سند راهبردي صنعت اسباب  بازي از سوي كميته علمي  نمايشگاه تهيه و تدوين شده است و از آنجايي كه اين صنعت تاكنون از داشتن صنف و يا اتحاديه محروم مانده بود، زمينه  هاي لازم در خصوص بسترسازي مناسب براي ايجاد صنف و اتحاديه فروشندگان و توليدكنندگان نيز پيگيري شده است. مهدي مقسومي، مدير ستاد برگزاري نخستين نمايشگاه ملي اسباب بازي در اين باره مي گويد، از آنجايي كه اسباب بازي سبب رشد خلاقيت ذهني كودكان مي  شود، بايد كيفيت محصولات ارتقا پيدا كند تا از اين طريق ارتباط بهتري بين اسباب بازي و كودكان ايجاد شود.
مقسومي  مي گويد: انواع كالاهاي توليد داخل منطبق با آيين نامه هاي استاندارد وزارت بهداشت و آيين نامه اجرايي شوراي عالي نظارت بر ساخت و واردات اسباب بازي، سرگرمي هاي كمك آموزشي، پازل، نرم افزار، وسايل بازي پاركي، اسباب بازي هاي قديمي و همچنين نشريات، بسته بندي، طراحي، بازرگاني، صادرات و واردات و تمامي صنايع وابسته به كودك، از جمله كالاها و خدماتي بودند كه در اين نمايشگاه عرضه شدند.
007758.jpg
غرفه عمو پورنگ از غرفه هاي فعال در روز هاي برپايي نمايشگاه بود. در اين نمايشگاه كه حدود 70 شركت و مجموعه مرتبط با كودك محصولات خود را در معرض نمايش گذاشته  اند، عروسك هاي ايراني دارا و سارا به عنوان اسباب   بازي ملي در اين نمايشگاه حضور نداشتند!
با آزادسازي واردات اسباب بازي به كشور، سالانه حدود 13 ميليون دلار اسباب بازي وارد كشور مي شود.
اين در حالي است كه صنعت اسباب بازي به عنوان يكي از صنايع پردرآمد كشور نقش مهمي  در اشتغالزايي دارد.
در اين راستا نيز ارايه تسهيلات مناسب و هدايت صاحبان سرمايه به سوي سرمايه گذاري بيشتر، تاثير بسياري در شكوفايي اين بخش دارد.
با توجه به حجم وسيع واردات اسباب بازي به كشور ضرورت دارد، از هم  اكنون در مورد اين صنعت تدابيري انديشيده شود. بنابراين صنعت اسباب بازي بايد از صورت فعلي خارج و اداره آن به بخش خصوصي واگذار شود.
مقسومي  با بيان اين كه صنعت اسباب بازي مورد بي مهري قرار گرفته، مي گويد: حمايت مناسب از اين صنعت موجب ارتقاي كيفيت محصولات توليدي مي شود.
به گفته او، توليدكنندگان داخلي در سخت  ترين شرايط تلاش مي كنند در توليدات خود به استانداردهاي لازم نزديك شوند و ضروري است تا دولت با تسهيلات مناسب از آنها حمايت كند .
هرچند كه هم اكنون شوراي عالي نظارت بر ساخت اسباب بازي، موسسه استاندارد و وزارت بهداشت بر واردات اسباب بازي نظارت دارند، اما در زمان حاضر بخش عمده اي از اسباب بازي ها با بار مسافران در كشور جا به جا مي شود.
مقسومي  معتقد است: كالاهاي غيراستاندارد بازار ايران را قبضه كرده است كه اين مساله مساعدت و همكاري مسئولان مربوطه را مي طلبد.
خانواده هاي ايراني نيز هنگام تهيه اسباب بازي براي فرزندان خود كمتر ويژگي ها و استانداردهاي لازم را مدنظر قرار مي دهند كه اين موضوع قدرت خلاقيت ذهني كودكان ايراني را كاهش مي دهد.

نگاه امروز
رويا هاي كودكانه
منيژه شعاعي
كودكي را همه تجربه كرده ايم، با آن زيسته ايم، از لذت ها و شادماني هاي آنها خنديده و از ناكافي هاي كوچك و كودكانه آن گريه سر داده ايم.
اگر دقايقي چشم هايمان را ببنديم، تصاوير زيباي آن روزگاران را به روشني خواهيم ديد. در كودكي، سراسر عشق بوديم و مهرباني، صفا بوديم و صميمت، يكرنگي بوديم و صداقت.بعدها كه نوجوان شديم، در هواي بزرگي، كودكي مان را انكار كرديم. وقتي تازه شمع 12 سالگي را فوت كرده بوديم، خود را 13 ساله معرفي مي كرديم و زماني كه هنوز خوردن كيك تولد 15 سالگي تمام نشده بود، دم از 16 سالگي مي زديم.بعد پا به دوره پرشور و انرژي جواني نهاديم و همه ما با كمي تأخير يا شتاب اسير گرفتاريها و مشغله هاي گونه گون بزرگسالي شديم. ديگر سوداي بزرگ شدن در سر نداريم شايد بعضي از ما، به پيرانه سري بينديشيم.
اما در هر سني كه باشيم، جمعيت روزافزون موهاي سپيدمان هر تعداد كه باشد، يك دوست شيرين زبان و با مزه با يك شور شيرين، يك نشاط پنهان، يك انرژي متراكم نهفته از جنس يك موجود زنده، موجودي كه قلب دارد، روح دارد، انديشه دارد، عشق دارد، زيباست، يك موجود زيبا و دوست داشتني هر از گاه ذهن ما را قلقلك مي دهد.همان كودك درونمان را مي گويم. كودك درون را شايد بتوانيم فطرت پاك و بكر خداداد بناميم كه برخي از ما و شايد بسياري از ما، آن را در كودكي جا گذاشتيم، ولي او چابك است و تيزپا، هر از گاه دوان دوان خود را به ما مي رساند و زندگي را برايمان زيباتر مي كند.
هر كس كه مي كوشد كودك را به تمامي بشناسد، نيك مي داند كه دنياي كودك، زندگي كودك، تجربه ورزي كودك، همه در يك كلمه خلاصه مي شوند: بازي .بازي سرگرمي كودك نيست. زندگي و تفكر اوست. او در بازي، غذا مي خورد،  مي خوابد، ورزش مي كند، پزشك مي شود، بزرگ مي شود، تحصيل مي كند، شغل برمي انگيزد، مادر مي شود، پدر مي شود، خشم مي گيرد، خوشحال مي شود، اندوه را تجربه مي كند، هيجان را بروز مي دهد.
كودك در بازي، همه ابعاد زندگي را با ادبيات كودكانه فرا مي گيرد. از رهگذر مهرورزي به همبازي، دعواي با او، قهر با همبازي و آشتي با او، فرآيند جامعه پذيري خود را شكل مي دهد و ارتباطات دوسويه اجتماعي را مي آموزد. نتيجه بازي، دانايي است و ثمره دانايي، توانايي.

پس ما بزرگترها كه اغلب اوقات، كوشش مي كنيم كودكانمان را با هدف دانايي و توانايي پرورش دهيم، مباد كه شاه كليد را گم كنيم و از اهميت بازي غفلت ورزيم.
گردش در نمايشگاه ملي اسباب بازي كه هفته پيش از سوي فرهنگسراي كودك برگزار شد مادران و پدران را گرفتار اين دلمشغولي كرد كه انتخاب اسباب بازي كار پيش پا افتاده اي نيست. آنان شايد از اين پس وقتي را كه براي مطالعه، مشورت و گردش در بازار اسباب بازي صرف مي كنند، خيلي بيشتر از قدم زدن چند باره در طول آن خياباني باشد كه فروشگاههاي كفش و لباس كودك دارد. شايد!

تربيت فرزندان در خانواده هاي امروزي
لادن نصيري- امروزه مادران در كنار نقش همسري و مادري، نقش هايي را نيز در محيط  هاي اجتماعي ايفا مي كنند. اكنون تعداد قابل توجهي از زنان پس از ازدواج و تولد فرزند، به تحصيل روي مي آورند و گاه در كنار تحصيل، ترجيح مي  دهند داراي نقش و سهم اقتصادي باشند. تعدد نقش ها و تبعاتي كه در پي دارد، زنان را با فشار رواني روبه رو كرده است. در چنين شرايطي منطقي ترين شيوه، تقسيم بعضي از وظايف با پدران مي باشد. اما آيا به راستي مادران مي خواهند پدران را در تربيت فرزندان مشاركت دهند؟
چرا او را با اين لباس به مدرسه فرستادي؟ فكر نمي كني اين لباس نامناسب است و او در اين هواي سرد مريض خواهد شد؟
چرا بچه ها تا اين ساعت بيدارند؟ آيا نمي توانم يك روز بعدازظهر بدون اين كه نگران بچه ها باشم از خانه بيرون بروم؟
اين دومين باري است كه در اين هفته به او پيتزا دادي. خوردن اين آت و آشغال ها او را مريض مي كند. اين جملات و جملاتي از اين دست حاكي از آن است كه مادران،  براي پدران در تربيت و پرورش فرزندان نقش قابل توجهي قايل نيستند و يا حداقل پدران در رابطه با مسئوليتشان در برابر كودك دچار سردرگمي شده اند. پدران اظهار مي كنند به آنها احساس ناكامي و عصبانيت دست مي دهد، زيرا همسرانشان از آنها مي خواهند بيش از پيش درگير كار تربيت بچه ها شوند. اما از طرفي آنها را درباره نحوه انجام كار به باد انتقاد مي گيرند. به نظر مي رسد مادران با تضاد و تعارضي درباره انصراف از قلمرو تربيتي به سر مي برند. در طول تاريخ مادران در مركز و كانون خانواده قرار داشتند اگرچه اين نقش قابل تقدير و غرورانگيز است و در بسياري از موارد مشخص، معين و بسيار مهم بوده است ولي در سالهاي اخير كه مادران به طور روزافزون بيرون از خانه كار مي كنند، شاخص هاي كار در منزل هم تغيير كرده اند و كارهايي كه در گذشته بر اساس سنت و عرف برعهده مادران بود، بر اساس ضرورت توسط سايرين اجرا مي شود. با اين حال بسياري از زنان، با وجود تعهد حرفه اي مهمي كه دارند، باز هم تمايلي به انصراف از نقش تربيتي- نگهدارنده اوليه از خود نشان نمي دهند.
بسياري از پدران غالباً در اين احساس اضطراب هم رأي هستند و شكايت آنها شبيه به يكديگر است. آنها احساس مي كنند زماني كه وظايف پدرانه شان را انجام مي دهند از طرف همسرانشان مورد انتقاد قرار مي گيرند. حتي گاه برخي اذعان مي دارند ترديدي كه همسرانشان نسبت به آنها از خود نشان مي دهند كه بعضاً به ترديد پدران از خود درباره افزايش مسئوليت پرورش و تربيت فرزندان منتهي مي شود، عملكرد ضعيف پدران را به دنبال دارد.
در حقيقت همه اين موارد مي توانند واقعيت داشته باشند اما اگر مادران به كمك بيشتري نياز داشته باشند، لازم است پدران را تأييد كنند، از آنها حمايت كنند و كمتر كوشش هاي پدران را مورد انتقاد قرار دهند. از سوي ديگر بعيد به نظر مي رسد مردان نقش و وظيفه پدرانه شان را جدي بگيرند، مگر اين كه همسرانشان نقش جدي براي آنها در نظر داشته باشند.

پنجره
بازي هاي مدرن  اماكودكانه
علي دلدار
كاش فردا كه خورشيد طلوع مي كند، زندگي شاهد هيچ بزه و جنايت و زشتي اي نباشد، كاش در آسمان آبي ما، پرنده ها در حالي چه چه مستانه شان را سر دهند كه دنيا پر از خوبي و صداقت و زيبايي باشد. كاش فردا چشم به روي صبح كه مي گشاييم، هرم گرماي آفتاب را در حالي بر صورتمان حس كنيم كه ديگر هيچ آدم غمگين و افسرده و بي روحيه اي وجود نداشته باشد. اينها تنها يك رؤيا نيست بلكه آرزويي دست يافتني است، آرزويي كه اگر هفت ميليون كودك ايراني كه جامعه فرداي ما را مي سازند، خوب و درست در آن تربيت شوند، به بار خواهد نشست.
دنياي امروز كودكان، آينه تمام نماي فرداي جامعه است به تعبيري ديگر، هر آنچه امروز در مزرعه ذهن و روح آنها بكاريم، در فرداي ديگر، آن را درو خواهيم كرد. مگر نه اين كه ما براي ايجاد بهترين منافع كودكان مان تلاش مي كنيم، پس بايد كودك مان را براي ورود به دنيايي كه خود در آن نقش مهمي را ايفا خواهد كرد، آماده كنيم. امروزه ما در برخورد با كودكان مان، دچار نوعي دوگانگي تربيتي شده ايم. با يك نگاه كودك را موجودي درمي يابيم كه لازم است بازي كند و به جنب و جوش بپردازد و نگاهي ديگر اين را به ذهن متبادر مي سازد كه با ورود تكنولوژي و صنعت به زندگي، تحركات كودكان نيز بايد بيشتر باشد تا از سطح توانايي هاي بالاتري براي تطبيق خود با دنياي مدرن برخوردار شوند.
يك روانپزشك مي گويد: كودكان ما قرار است در دنيايي زندگي كنند كه دم به دم دچار تحول و نوآوري مي شود. ذهن و مغز آنها بايد آن قدر پرورش يابد كه بتوانند خود را با اين تحولات همراه و همگام كنند. محيط كودكان دنياي مدرن بايد چنان فراهم شود كه بتوانند از تمام توان و استعداد خود بهره جويند. جهان پيرامون كودكان در شرايط فعلي همواره تحريكات پيوسته اي بر سيستم عصبي- رواني آنها دارد. ما نيازمند شيوه هاي مدرن تربيتي هستيم كه بتواند جوابگوي سيستم هاي تحريك شده باشد.
دكتر مجيد ترابي با اشاره به اين كه نبايد به يكباره منكر شيوه هاي سنتي تربيت كودكان شويم، اظهار مي كند: هدف ما بايد اصلاح شيوه هاي سنتي باشد. به عنوان مثال شيوه هايي كه هنوز هم در برخي خانواده ها رايج است و والدين با تحكم و زورگويي همواره در نقش والد، فقط به امر و نهي كردن مي پردازند ديگر در سراسر دنيا منسوخ شده است. امروزه، در جهان تلاش مي كنند تا با اتكا به شيوه هاي نوين، بيشترين سرمايه گذاري را روي كودكان انجام بدهند و اتفاقاً در برخي از كشورها از اين طريق به نتايج درخشاني هم رسيده اند.
روانپزشك ديگري معتقد است: درحالي كه والدين جوان تلاش مي كنند فرزنداني موفق و با روحيه تكامل يافته بار بياورند، اما به دليل ضعف در آگاهي هايشان، گاه به بيراهه مي روند. بايد براي يكسان سازي شيوه هاي تربيتي به منظور تربيت و پرورش نسلي خلاق، مفيد و مؤثر و متكي به خود و خودكفا و مستقل، همتي همگاني عزم شود.
الهه منزه تصريح مي كند: براي پيشگيري از بروز آسيب هاي اجتماعي كه برخي از صاحب نظران، آن را تهديدي براي جامعه آينده مي دانند بايد اراده ملي بر اين باشد كه تربيت نسل نوپا در جامعه ما يكسان و علمي شود. كودكان امروز، جامعه فردا را مي سازند. آنها به زودي در كنار يكديگر زندگي تازه اي را آغاز مي كنند كه ره توشه آن را از كودكي هايشان برگرفته اند و جاي تأسف اينكه، بودجه قابل توجهي براي جنبه هاي مختلف زندگي كودكان زير هفت سال تخصيص نيافته است. يك تحقيق علمي معتبر نشان مي دهد هر يك دلار سرمايه گذاري در هفت سال اول زندگي كودك، در دوران بزرگسالي 35 دلار صرفه جويي به دنبال خواهد داشت.
فرصت دادن به كودك از مهم ترين عواملي است كه مي تواند او را به دنياي خيالش پرواز دهد و يكي از مهم ترين اين راه ها، درك كردن كودكي اوست و اينكه بايد به او فرصت دهيم كودكي كند و از كودكي خويش لذت ببرد. كودك با بازي كردن، كودكي مي كند، چيزي كه امروزه به خاطر سرعت سرسام آور زندگي از يك سو و مدرن شدن آن از سوي ديگر، كمتر مورد توجه قرار مي گيرد. اين مسأله تا آنجا پيش رفته كه نگراني آموزگاران و دست اندركاران پرورش و رشد كودكان را برانگيخته است. آنها معتقدند بايد با درك نادرست از كودكي مقابله شود ضمن اين كه هشدار مي دهند، زندگي مدرن، سبب محدود شدن خلاقيت و رشد ذهني كودكان شده است.
آمارها نشان مي دهد كودكان ما به خوردن غذاهاي آماده، بازي هاي ويديويي و رايانه اي، مصرف زدگي عادت كرده اند و اين شيوه زندگي، آنها را تابع خود كرده است.
سو پالمر نويسنده كتاب كودكي زهرآگين معتقد است: فرهنگ جامعه ما سريع تر از ساختار بيولوژيكي ما رشد مي كند، كودكان ما از نظر بيولوژيك همان كودكان بيست سال پيش هستند، بنابراين دليلي ندارد كه تصور كنيم آنها امروز نبايد مانند قديم بازي كنند. او حتي پا را از اين هم فراتر مي نهد و مي گويد: وسايل الكترونيكي نظير تلويزيون، كامپيوتر و بازي هاي ويديويي از اتاق خواب كودك بايد برداشته شود، زيرا اين وسايل سرگرمي، سبب انزواي كودك و عدم تمايل به برقراري ارتباط با ديگران مي شود.
صرف نظر از تفاوت يا عدم تفاوت كودك ديروز با كودك امروز، آنچه مسلم است كودك بايد كودكي كند، يكي از اين راه ها، بازي كردن است. او بايد بازي كند، بايد بدود، بايد جست و خيز كند، بايد بلندبلند بخندد، بايد انرژي هاي نهفته در درون خود را تخليه كند و بايد فرصت داشته باشد تا كنجكاوي هاي خود را بروز دهد. كودك بايد تجربه كند، صرف نظر از اينكه تجربه هاي ما براي كودك مان كارساز خواهد بود، اما بايد شرايطي را فراهم كرد تا كودك بسياري از مسائل را تجربه كند. وقتي كودك، نحوه برخورد و مواجهه با مسأله اي را شخصاً تجربه كرد، آنگاه مسئوليت آن را نيز خواهد پذيرفت. هر چند دغدغه هاي والدين را نبايد از نظر دور داشت، اما نبايد با نگراني هاي خود، فرصت هاي كودكي  كردن را از فرزندان مان بگيريم.
نامه مربي (نشريه مؤسسه پژوهشي كودكان دنيا) به نقل از كارشناسان خود آورده است: دوره كودكي شامل بازي كردن كودك مي شود. بازي كودك ابتدا با اشياء است و سپس شامل انسان ها مي شود. از سنين 3 و 4 سالگي كودك به تدريج به بازي هاي گروهي و اجتماعي رو مي آورد. در اين گونه بازي ها كودك رفتار با ديگران را تمرين مي كند و با اصول زندگي جمعي و چگونگي رفتار با ديگران به تدريج آشنا مي شود و اين به رشد اجتماعي و اخلاقي او كمك مي كند. بازي حس كنجكاوي، ابتكار و خلاقيت كودك را برمي انگيزد و به رشد ذهني او كمك مي كند.
همچنين بازي از لحاظ جسمي موجب هماهنگي عضلات و اعضاي بدن مي شود و در نتيجه حركات بدني طفل را به بهترين وجه ممكن شكل مي دهد. بازي باعث نيرومندي كامل و رشد صحيح جسماني مي گردد. از طريق بازي حواس ديگر كودك مثل لامسه، بينايي، توازن و تعادل به كار افتاده و مهارت هاي لازم را براي كودك ايجاد مي كند. پس به خاطر داشته باشيم كه شغل كودك مخصوصاً از 4 تا 7 سالگي بازي است.

توضيح
در گزارش من HIV مثبت دارم كه در صفحه 12 هشتم آذر ماه به چاپ رسيد، از خانم معصومه راغبي به عنوان مديرعامل انجمن تنظيم خانواده نام برده شده بود، اين در حالي است كه ايشان تا ابتداي شهريورماه سال جاري اين سمت را بر عهده داشته اند و از آن تاريخ به بعد مديرعامل انجمن تنظيم خانواده آقاي فرهاد ملك احمدي هستند.

جدول اعداد (سودوكو) 237
007782.jpg
اعداد 1 تا 9 را در هر يك از سطرها و ستون ها و مربع هاي كوچك 3 در 3 طوري قرار دهيد كه فقط يك بار تكرار شود. پاسخ جدول را فردا در روزنامه ملاحظه خواهيد كرد.

اجتماعي
اقتصاد
انديشه
سياست
شهرآرا
موسيقي
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  شهرآرا  |  موسيقي  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |