|
|
|
|
برج تهران ركورددار طولاني بودن زمان ساخت است
ميلاد ورقبا
|
|
عكس : جواد گلزار
گروه شهري-برج ميلاد قطعاً يكي از بزرگترين برج هاي دنياست. اما جالب است بدانيد كه مهم ترين ركورد اين برج نه ارتفاع آن و بلكه طولاني بودن زمان ساخت است. يعني در حالي كه زمان ساخت سه برج بلند دنيا، تورنتو، مسكو و شيكاگو از سه سال بيشتر نبوده، برج ميلاد يازده سال پس از آغاز زمان احداث هنوز ساخته نشده و اگر توجه ويژه مديريت كنوني شهرداري تهران نبود چه بسا اين زمان از پانزده سال هم فراتر مي رفت.
خبرگزاري مهر به تازگي در گزارشي در همين باره اشاره كرد كه برج ميلاد در رتبه بندي برج هاي مخابراتي پس از برج تورنتو با 553 متر ارتفاع، برج مسكو با 540 متر و برج شانگهاي با 467 متر به عنوان چهارمين برج مخابراتي بلند جهان با 435 متر ارتفاع ايستاده است در حالي كه برج هاي غير مخابراتي يا آسمانخراش هايي به مراتب بلندتر از ميلاد در دنيا وجود دارند كه به علت هاي فني در رتبه بندي هاي متفاوتي قرار مي گيرند.
مي توان بلندترين ساختمان هاي جهان را به اين ترتيب: 1- برج تورنتو با 553 متر ارتفاع 2- برج مسكو با 540 متر ارتفاع 3- برج شيكاگو با 527متر بلندي 4-برج تايپه با 508 متر ارتفاع 5- برج شانگهاي با 467 متر بلندي 6- برج هاي دوقلوي پتروناس در كوالالامپور با 452 متر ارتفاع 7- برج سلطنتي نيويورك با 449 متر ارتفاع 8- برج ميلاد تهران با 435 متر، رتبه بندي كرد.
اين گزارش مي افزايد با اين حال زمان ساخته شدن اين برج ها نيز در مقايسه با ميلاد بسيار جالب توجه است. برج سلطنتي نيويورك قديمي ترين برج در ميان اين 8 برج در سال 1931 در 102 طبقه ساخته شد. امپاير استيت، اولين ساختمان در دنيا بود كه بيش از 100 طبقه داشت و به مدت 41 سال بلندترين آسمانخراش جهان بود. اين برج با 3400 كارگر ظرف مدت 410 روز از ژانويه 1930 تا ماه مي 1931 ساخته شد.
برج شيكاگو ظرف مدت 3 سال (73 - 1970) با هزينه 175 ميليون دلار، برج تورنتو (76-1973) با هزينه 260ميليون دلار، برج مسكو (67-1963)، برج تايپه (2004-1999) با هزينه يك ميليارد و 600 ميليون دلار، برج شانگهاي (95-1991) با هزينه 100 ميليون دلار و برج هاي دوقلوي كوالالامپور (98-1995) ساخته شده اند در حالي كه برج ميلاد از 1995 تا امروز در حال ساخته شدن است و شهرداري تهران تلاش مي كند تا سال آينده آن را به مرحله افتتاح برساند.
بررسي مقايسه اي ساخته شدن برج ميلاد با ديگر برج هاي دنيا اين نتيجه را دارد كه روند ساخت برج ميلاد طولاني ترين مدت يك سازه اينچنيني است در حالي كه برج نيويورك در فاصله كمتر از 2 سال در 7 دهه قبل ساخته شده است؛ به نظر مي رسد دليل طولاني شدن مدت ساخت ميلاد، بيشتر از دلايل مالي و فني، به دليل عدم مديريت درست و جابجايي فراوان مديران شهري بوده است.
متاسفانه در شهري كه عمر متوسط شهرداران آن كمتر از 2 سال است و مديران شهري دائما در حال تغيير هستند، نمي توان انتظاري بيشتر از اين داشت در حالي كه متوسط ساخته شدن برج ها در اين رده 3 سال بوده است كه عموما با تكنولوژي 3 دهه قبل ساخته شده اند.
شهر پروژه هاي نيمه تمام
از منظر مديريت شهري شايد بتوان تهران را شهر پروژه هاي نيمه تمام ناميد. هفته گذشته پاركينگ طبقاتي لاله در خيابان فاطمي به بهره برداري رسيد. جالب است كه در حالي كه بلندترين برج جهان در كمتر از سه سال ساخته شده، ساخت اين پاركينگ بيش از هفت سال طول كشيده و جز عدم النفع مرتبط در همه اين سالها، به آزار شهروندان همجوار منجر شده است. 9 سال زمان براي احداث تونل رسالت(در حالي كه طبق برنامه بايد سه ساله احداث مي شده است)، 10سال زمان براي احداث برج ميلاد(در حالي كه حداكثر بايد سه ساله ساخته مي شده است) و 7 سال زمان براي احداث يك پاركينگ طبقاتي(كه قاعدتاً در يك سال هم قابل ساخت است) در كنار كاستي هاي فني، نشان دهنده يك معضل بزرگ هستند؛ اينكه تهران سالهاست كه تاوان عدم تداوم در مديريت شهري را مي پردازد. قطعاً در هيچ كدام از كلانشهرهاي جهان اين گونه نيست كه متوسط دوره مديريت يك شهردار كمتر از دو و نيم سال باشد، آنچنان كه در تهران شاهد بوده ايم در 28 سال بعد از انقلاب پانزده نفر در تهران شهردار شده اند. پس عجيب نيست كه برج ميلاد در ميان همگنان و رقبايش، اين گونه از نظر مدت ساخت ركورددار مي شود.
نگين پايتخت
برج ميلاد تنها يك سازه 435 متري نيست، اگر چه صحبت در مورد كاركرد مخابراتي و ارتباطي آن بسيار سخن گفته اند، اما اين پروژه به واسطه مجموعه اي متنوع داراي اهميت فراواني است. شايد هيچ كس فراموش نكند روزي را كه در پايتخت خبر دروغي در مورد كج شدن برج ميلاد منتشر شد. در آن روز بسياري از شهروندان با چشم هاي نگران به اطراف اين سازه عظيم و چشمگير آمدند تا ببينند كه آيا قرار است در سالهاي آينده نماد كشورمان باشد، هنوز متولد نشده رو به ويراني خواهد رفت، اما آنان در كمال تعجب ديدند كه برج ميلاد در كمال استواري قرار دارد، در واقع، برج ميلاد به نوعي يكي از مقاوم ترين و فني ترين سازه هايي است كه تا به امروز در تهران قد علم كرده است. ارتفاع حيرت انگيز اين برج از سويي و وجود بسياري از ساختمان هاي گوناگون در اطراف آن به اين سازه ويژگي منحصر به فردي داده است. وجود يك لابي 4 طبقه كه دو طبقه آن در زيرزمين و دو طبقه آن نيز در بيرون زمين قرار دارد، به عنوان پايه هاي برج جذابيت ويژه اي به آن داده است.
سيد رضا ميرصادقي مديرعامل شركت يادمان سازه از وجود امكانات فراوان در اين برج خبر مي دهد. او از احداث رستوران گردان در بالاي برج و مراكز تجاري در قسمت فوقاني مي گويد و مي افزايد: برج ميلاد به سازه اي منحصر به فرد در تهران تبديل خواهد شد. از سويي وجود يك هتل پنج ستاره در ضلع شمالي و همچنين مركز همايش ميلاد در كنار هتل و همچنين وجود ساختمان هاي دوقلوي تجارت بين المللي در شمالي ترين بخش اين مجموعه، از ديگر جاذبه هاي مجموعه ميلاد است.
در واقع برج ميلاد با تكميل عمليات عمراني اش در مهرماه 86 و احداث مجموعه اي از مراكز تفريحي و تجاري، در اطراف آن به نگيني ارزشمند در دل پايتخت تبديل خواهد شد.
|
|
|
از شهر
روند تكامل خدمات شهري
گروه شهري - توسعه روزافزون شهرنشيني از مشخصه هاي اساسي عصر معاصر ما است. امروز شاهديم كه در كشورهاي پيشرفته بيش از 90درصد مردم در شهرها زندگي مي كنند؛ شهرهايي كه قادر به فراهم سازي يك زندگي مرفه و توام با خوشبختي براي شهروندان خود هستند. بعلاوه شاهد هستيم كه كشورهاي در حال توسعه نيز (خوشبختانه يا متاسفانه) روندي مشابه را در زمينه توزيع جمعيت در پيش گرفته اند. مهاجرت گسترده روستاييان به شهرها (بخصوص كلان شهرها و ابرشهرها) پديده اي اجتناب ناپذير است كه تمامي كشورهاي جهان سوم و در حال توسعه با آن دست به گريبان هستند.
اگرچه اين پديده، طبيعي است اما عدم توانايي دولت هاي اين كشورها، در توسعه همه جانبه و پايدار شهرها، باعث ظهور پيامدهاي ناخوشايند فرهنگي و اقتصادي براي مردم شده است.
به جرات مي توان خدمات شهري را قلب مديريت شهري دانست. چون آنچه در ارتباط مستقيم و منسجمي با زندگي روزانه شهروندان است و كيفيت زندگي آنان را تعيين مي كند نحوه ارايه خدمات شهري توسط شهرداري (و ديگر نهادهاي مرتبط) و نحوه دريافت آن خدمات توسط يكايك شهروندان است.
اگرچه گستره و نوع خدمات شهري همراه با نحوه ارايه آنان، از اهميت فوق العاده اي برخوردار است (كه غالباً نيز نسبت به آن اطلاعاتي داريم) اما آنچه ما مي خواهيم در اين جا بدان بپردازيم، توضيح اين نكته است كه بدانيم در زمينه خدمات شهري، كجا هستيم، كجا بايد برويم و چه مراحلي را بايد طي كنيم.
امروز در جهان، خدمات… از توليد… پيشي گرفته است. به نظر مي رسد كيفيت در خدمات، مسابقه اي است بدون خط پايان. بوضوح شاهديم كه اقتصادهاي امروز بيشتر به سمت خدماتي شدن پيش مي روند، بطوريكه كشورهايي كه بخاطر بافت و زيرساخت هاي فرهنگي خود، داراي امتيازاتي در اين زمينه هستند، از ديگران پيشي گرفته اند. بعلاوه ماهيتاً خدمات به گونه اي است كه به خاطر انعطاف پذيري و فضاي خلاقانه خود، هيچ گونه محدوديتي را برنمي تابد.
خدمات شهري يكي از مهمترين عرصه هاي رقابتي در حيطه خدمات رساني است. مطالعه روند تكامل مديريت، پيشرفت خدمات شهري و رشد فكري افراد، ما را در خدمات شهري، درمقابل سه مرحله اساسي قرار مي دهد كه بايد بكوشيم با برنامه ريزي جدي و متعهدانه، فرآيند گذار از اين مراحل را پشت سر بگذاريم.
برمبناي شواهد و قراين و تجربيات خود، بيشتر به نظر مي رسد ما در اين مرحله حضور داريم. در اين مرحله، مديران شهري به برنامه ريزي بلندمدت و جامع نمي پردازند و بيشتر مي كوشند در حد امكانات، منابع و بودجه ها به رفع نيازهاي اوليه شهروندان بپردازند. در چنين حالتي، نظرات شهروندان چندان مورد توجه قرار نمي گيرد و صرفاً هرآنچه انجام شود ”مطلوب… محسوب مي گردد.
|
|
|
حقوق شهروندي
حاشيه نشيني در شهرها
گروه شهري - ايران به عنوان شانزدهمين كشور پرجمعيت جهان طي سالهاي 1380 - 1335 جمعيتش 3/6 برابر افزايش يافته درحالي كه اين رشد براي جمعيت جهان كمتر از 2/3 برابر بوده است. رشد جمعيت شهري كشور طي همين مدت (45 سال) بيش از 7 برابر بوده است.
غير از شهرهاي بزرگ كشور، در مورد خاص تهران پديده جديدي طي 27 سال گذشته بروز كرده كه تقريباً غيرمتعارف بوده است و آن افزايش انفجاري جمعيت روستايي استان تهران است كه با نرخي بالاي 7/5 درصد رشد داشته و جالب اينكه مهاجران به مناطق روستايي استان تهران از شهرها به روستاهاي اطراف تهران رانده شده اند و بيجه نمادي از پديده مورد بحث است با ارزش جامعه شناختي بالا.
اگرچه حاشيه نشيني در ايران نسبت به اكثر كشورهاي در حال توسعه وضع وخيم تري ندارد اما اين امر را به هيچ وجه نبايد به خوش خيالي ختم كرد. نخست بايد نهادي نيرومند و درخور براي شناخت همه جانبه آن (و بانكي اطلاعاتــي، آن هم در كشور ما كه ثبت مكان زندگي اجباري نيست و هيچ شهرداري اي چنين اجباري ندارد) به وجود آورد. ديگر اينكه در درازمدت اين برنامه هاي توسعه هستند كه بايد از جمعيت مهاجر از روستاها و شهرهاي كوچك بكاهند و ايضاً اين در استراتژي هاي درازمدت است كه جستجو كنيم چرا قيمت و رانت زمين شهري در كلانشهرهاي ما اين چنين غيرعادي است.
حاشيه نشينان شهري با جايگاه شهروند بودن فاصله زيادي دارند ولي مي توانند شهروندان آينده باشند حتي در روندي تدريجي و... اما اين به اين معنا نيست كه آنها در حال حاضر تهديدي جدي نيستند. به راستي اگر قرار باشد براي چالشهاي حاشيه نشيني برنامه اي طراحي شود چه كساني (يا نهادي) بايد به سراغ چه نسخه هايي بروند؟
براساس مطالعات سازمان ملل حاشيه نشيني و آلونك نشيني چالش اصلي هزاره سوم خواهدبود به آماري كه اين نهاد عرضه كرده است نگاه كنيم. در سال 2001 از 920 ميليون جمعيت حاشيه نشين شهري جهان 45 ميليون آن (يعني 6 درصد) در كشورهاي توسعه يافته قرار دارند و 860 ميليون ديگر يعني 43درصد جمعيت شهري در آلونكهاي كشورهاي در حال توسعه زندگي مي كنند. همين درصد براي كشورهاي غرب آسيا كه شامل ايران نيز مي شود 35 درصد جمعيت شهري ذكر شده است.
در 16 سال آينده (يعني 2020) رقم كل حاشيه نشينان شهري جهان تقريباً به 1400 ميليون نفر افزايش خواهد يافت. ميزان افزايش كشورهاي صنعتي ثروتمند در اين مدت حدود پنج ميليون نفر و حجم جمعيت آلونك نشين جهان در حال توسعه به رقم 1355 ميليون نفر خواهد رسيد كه از اين مقدار حدود 75 ميليون نفر از آن كشورهاي غرب آسياست.
|
|
|