شنبه ۲ دي ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره۴۱۶۵ - Dec 23, 2006
مروري بر جديدترين راه هاي درمان تخريب ماكولا در گفت وگو با متخصص بيماري هاي چشم
شايع ترين علت افت بينايي در سالمندان
سميه شرافتي
عكس: جوادگلزار
007332.jpg
يكي از مهم ترين بيماري هاي چشم، استحاله يا تخريب لكه زرد است كه پزشكان به آن، دژنراسيون ماكولا مي گويند. تخريب لكه زرد، شايعترين علت كاهش بينايي ناشي از سن است كه علت دقيق آن هم هنوز شناخته نشده است. به عبارت ديگر، تخريب يا استحاله ماكولا،  علت شايع افت ديد در افراد بالاي 55سال است. از آنجايي كه اين بيماري فقط ديد مركزي را مختل مي كند، به ندرت باعث نابينايي فرد مي شود؛ با اين حال مي تواند خواندن، رانندگي كردن و انجام ساير فعاليت هاي روزمره اي كه نياز به ديد مركزي و دقيق دارند را بسيار مشكل و يا غيرممكن كند. براي آشنايي بيشتر با علل تخريب مركز بينايي و همچنين آخرين پيشرفت هاي صورت گرفته براي درمان آن در جهان و در كشورمان با دكتر سيدمسيح هاشمي، متخصص چشم و عضو هيات علمي دانشگاه ايران به گفت  وگو نشستيم.
***
* آقاي دكتر، ابتدا در مورد اهميت لكه زرد و نقش آن در بينايي توضيح مي دهيد؟
- ماكولا يا لكه زرد در مركز شبكيه قرار دارد. شبكيه هم كه مي دانيد، لايه حساس به نور است كه در قسمت خلفي كره چشم قرار دارد. نور روي ماكولا متمركز مي شود. در ماكولا ميليون ها سلول مخصوص بينايي وجود دارد. ماكولا يا لكه زرد نور را دريافت و به علائم عصبي تبديل كرده، به مغز منتقل مي كند. اين روند ديد مركزي ناميده مي شود.در واقع ديد مركزي، توانايي رانندگي كردن، خواندن و انجام فعاليت هايي كه نياز به ديد مستقيم، دقيق و ظريف دارد را فراهم مي آورد. اگر ماكولا صدمه ببيند، قسمت مركزي تصوير ديده شده تار مي شود و تصوير در اطراف منطقه تار شده وضوح بيشتري دارد. اهميت لكه زرد در اين است كه در قسمتي از شبكيه كه نزديك عصب بينايي است، سلول هاي اصلي بينايي كه مخصوص ديد در روز، ديد دقيق و ديد رنگي هستند، تجمع پيدا كرده اند. در واقع انسان به وسيله لكه زرد بهترين و دقيق ترين ديد را به دست مي آورد.
* آيا واقعا اين بيماري به عنوان شايع ترين علت كاهش بينايي در سالمندان مطرح است؟
- بله، در حال حاضر مهم ترين علت كاهش بينايي در سالمندان، در كشورهاي پيشرفته، همين استحاله يا تخريب لكه زرد است و ديابت، دومين علت نابينايي محسوب مي شود. البته در ايران به نظر مي رسد كه ديابت درصد بيشتري از نابينايي را به خودش اختصاص داده ولي استحاله لكه زرد هم در عده زيادي از بيماران ديده مي شود. چيزي حدود 60 درصد افراد بالاي 55 سال حتما اين بيماري را تجربه مي كنند.
* اين بيماران به طور كامل بينايي خود را از دست مي دهند؟
- خير. بيماري كه مبتلا به لكه زرد مي شود، نابينا نمي شود، چون فقط قسمت مركز بينايي تخريب مي شود نه قسمت محيطي. ولي بينايي  بيمار به قدري كم مي شود كه ديگر نمي تواند مطالعه كند و يا كارهاي ظريف انجام دهد و وقتي به جايي خيره مي شود، در مركز آن، قسمتي را به شكل كدر يا لكه و يا خاكستري رنگ مشاهده مي كند. همچنين ممكن است همراه اين بيماري كوچك ديدن اشياء يا بزرگ ديدن اشياء و يا كج ديدن اشياء هم ايجاد شود.
* اولين علائمي كه بيماران به خاطر آن به پزشك مراجعه مي كنند، چيست؟
- وقتي بيمار به ما مراجعه مي كند، خودش اظهار مي كند كه در كمتر از يك هفته ديدش به شدت كاهش پيدا كرده. در معاينه نيز معمولا خونريزي ته چشم ديده مي شود. البته بيمار اصلا احساس درد نمي كند.
* شما چه طور تشخيص مي دهيد؟
- ما با افتالموسكوپ، عمق حفره چشم بيمار را نگاه مي كنيم. نواحي تخريب شده در معاينه به شكل خونريزي در داخل چشم و در همان قسمت لكه زرد ديده مي شود. در يك مدل از استحاله لكه بينايي نيز تخريب به شكل پيري است، يعني سلول ها حيات خود را از دست مي دهند بدون اينكه خونريزي و يا اختلالات عروقي اتفاق بيفتد.
* درماني هم وجود دارد؟
- براي افراد مبتلا به اين اختلال، درمان دارويي وجود ندارد، ولي براي پيشگيري از پيشرفت آن و يا گرفتارشدن چشم به بيماري، درمان هايي شامل مواد معدني و يا ويتامين ها پيشنهاد مي شود كه بسيار مفيد است و فرد به مدت طولاني و شايد تا آخر عمر بايد آنها را استفاده كند.
* براي حالت اول كه همراه با خونريزي و ترشح مايع است چطور؟ آيا درماني وجود دارد؟
- بله، براي اينكه همراه با خونريزي و اختلالات عروقي و ترشح مايع از درون رگ ها به بيرون رگ ها است. تا امروز درمان هاي زيادي پيشنهاد شده كه يكي از آنها كه تا چند سال قبل رايج بود، انجام ليزر روي رگ هايي است كه آن رگ ها از خودشان تراوش دارند.
* در مورد اين رگ ها بيشتر توضيح مي دهيد؟
- عروقي كه خونريزي مي كنند و يا تراوش دارند، عروقي هستند كه نابجا ايجاد شدند و ما اصطلاحا به آنها نورگ ها مي گوييم. يعني در محل لكه زرد نورگ سازي مي شود و اين رگ هاي جديد در واقع رگ هاي بيمار هستند كه با عجله ساخته شده اند. اين رگ هاي غيرطبيعي كه بسيار ريز و مويرگي هستند، بعد از اينكه ساخته شدند، شروع مي كنند به تراوش كردن مايعات درون رگ ها به بيرون. علاوه بر آن پاره مي شوند و ايجاد خونريزي مي كنند. همچنين تجمع مايع و خونريزي در زير شبكيه موجب مي شود كه سلول هاي شبكيه در ناحيه مركزي و در ناحيه اي كه انسان بهترين ديد را دارد، از كار بيفتند.
* از پيشرفت هاي جديد در اين باره هم مي گوييد؟
- بله، براي اين اختلال اين عروق ظرف 10سال اخير پيشرفت هايي صورت گرفته بود به اين ترتيب كه ابتدا با انجام آنژيوگرافي يعني تزريق ماده فلورسانس در داخل رگ و عكسبرداري از آن، محل رگ ها را مشخص مي كردند و اگر محل رگ ها ديده مي شد، روي آنها ليزر مي تاباندند. يعني رگ هاي جديد و غيرطبيعي را با ليزر مي سوزاندند و بعد از سوزاندن بهبودي نسبي حاصل مي شد. طبيعي است كه سوزاندن رگ ها از داخل چشم ممكن نيست و به وسيله ليزر انجام مي شود. ليزر از خارج از چشم به داخل تابانده مي شد و رگ ها را تخريب مي كرد اما همراه تخريب رگ ها خود شبكيه هم سوزانده مي شد و در نتيجه ممكن بود ليزر ديد بيمار را دچار مشكل كند و بيمار بينايي خود را از دست بدهد.
* و حالا چه درماني جايگزين ليزر شده؟
- بعد از اين مرحله، مرحله ديگري در درمان ايجاد شد كه در داخل رگ بازوي فرد، يك ماده اي را تزريق مي كردند كه بسيار گران بود و قيمتي حدود 1000 دلار داشت. اين دارو بعد از تزريق، از طريق رگ هاي خوني به چشم مي رسيد و در داخل همان رگ هاي غيرطبيعي تجمع پيدا مي كرد. بعد، جراحان توسط ليزرهاي كم توان به داخل چشم و روي آن عروق ليزر را مي تاباندند و اين تابش ليزر موجب مي شد كه آن رگ ها بر اثر انعقاد موادي كه داخل رگ تزريق مي شدند، منعقد شوند و دوباره از كار بيفتند. اين درمان بسيار موثر بوده و از پيشرفت بيماري جلوگيري مي كرد ولي بهبودي زيادي به بيمار نمي داد. علاوه بر اين، درمان بايد در چند جلسه تكرار مي شد، چون رگ هاي جديد و غيرطبيعي مجددا تشكيل مي شدند و دوباره در چند مرحله بايد اين دارو تزريق مي شد و ليزر تابانده مي شد و هر دفعه نزديك 1000 تا 2000 دلار براي بيمار هزينه داشت. در ايران نيز علاوه بر اينكه فقط در بعضي مراكز اين درمان وجود داشت، بيمار بايد در هر جلسه از درمان چيزي حدود يك ميليون و 700 هزار تومان مي پرداخت. خيلي از بيماران نيز نمي توانستند اين هزينه را پرداخت كنند و در نتيجه بينايي شان به وخامت مي كشيد. اما در حدود يك سال است كه جهشي قابل توجه و شگفت آور در اين درمان ها ايجاد شده و آن تزريق داروهايي در داخل چشم است. به اين ترتيب كه به تازگي ثابت شده كه نوسازي و جديدسازي عروق نوپا در بدن تحت تاثير ماده اي است كه به آن ماده رشددهنده عروق جديد مي گويند.
* شما گفتيد رشد عروق جديد خطرناك است. پس اين ماده نمي تواند مضر باشد؟
- خير، اين ماده، ماده بدي نيست. به عنوان مثال وقتي قسمتي از دست زخم مي شود، براي ترميم احتياج به رگ دارد و رگ ها بايد بازسازي شوند. اين ماده خودش موجب ساخته شدن عروق جديد و ترميم زخم مي شود. پس يك ماده طبيعي است كه براي بدن لازم است و اگر بدن آن را ترشح نكند، بازسازي نقاط آسيب ديده صورت نمي گيرد. ولي در مورد چشم اين ماده عمل نابجايي را انجام مي دهد، يعني رگ هايي را مي سازد كه ضرورتي به ساخته شدن آن رگ ها نيست. براي همين ما به اين نتيجه رسيديم كه اگر ماده اي را در چشم تزريق كنيم كه اين ماده را كنترل كرده و مانع فعاليت آن شود، در واقع به هدف خودمان رسيديم و به اين ترتيب داروي مهم آواستين يا بواسي زوماپ ساخته شد. اين ماده قبلا در كشورهاي اروپايي و آمريكا براي درمان سرطان روده بزرگ استفاده مي شد، به اين ترتيب كه وقتي اين دارو را به بيمار تزريق مي كردند، موجب مي شد كه در داخل توده هاي سرطاني رگ ها فعاليت شان را از دست بدهند. در نتيجه به آن توده سرطاني خون نمي رسيد و آن تومور كوچك مي شد، رشد نمي كرد و كم كم از بين مي رفت. بر اين اساس در داخل چشم هم تحقيقات انجام شد و به طور شگفت آوري مشاهده كرديم كه دارو اثر مي كند و از رشد و پيشرفت رگ هاي نابجا جلوگيري كرده و همچنين آنها را تخريب مي كند.
* اين داروها در ايران هم وجود دارد؟
- بله، اين دارو از 6 ماه پيش نيز به ايران وارد شد و الان در بيش از 10 استان كشور پزشكان به طور عمده براي جلوگيري از رشد عروق جديد مركز بينايي از آن استفاده مي كنند.
* تزريق اين دارو ضايعه را به طور كامل از بين مي برد؟
- وقتي آنژيوگرافي انجام شد، دارو طبق استاندارد تعريف شده در داخل چشم تزريق مي شود و بعد از يك ماه بيمار مجددا براي بررسي ضايعات، آنژيوگرافي مي شود. اگر ضايعه به طور كامل از بين نرفته باشد و يا در حال پيشرفت دوباره باشد، يك تزريق ديگر انجام مي شود. حداكثر تا سه تزريق مي توان روي بيمار انجام داد. خوشبختانه دارو بسيار كم عارضه است و فقط در موارد نادري عفونت داخل چشم گزارش شده و تقريبا در بيش از 90 درصد بيماران دارو موثر است و جلوي پيشرفت بيماري را به طور كامل گرفته است.
* آواستين در درمان بيماري هاي ديگر شبكيه هم به كار مي رود؟
- بله. اين دارو علاوه بر آنكه در درمان اين بيماري به كار مي رود، در درمان ساير بيماري هاي شبكيه هم موثر است. مثلا در درمان بيماري انسدادي عروق شبكيه، تورم شبكيه در بيماران ديابتي و در بعضي خونريزي هاي داخل چشم هم همراه با تزريق كورتون تاثير دارد. نتايج تحقيقات دانشمندان اروپايي نيز نشان داده كه تاثير اين دارو به طور موقت و در درازمدت است و در بيش از 60 درصد بيماران بهبود بينايي صورت مي گيرد. همچنين در 45 درصد آنها بيماري كنترل مي شود يعني از گسترش آن كه منجر به كوري مي شود، جلوگيري مي كند. خوشبختانه قيمت دارو نيز نسبت به درمان هاي قبلي ارزان تر است.

جهان سلامت
ويتنام و داستان بي پايان آنفلوآنزاي پرندگان
دكتر سيد محمد ابوترابي: اگر از شما بپرسند موفق ترين كارنامه مبارزه با آنفلوآنزاي پرندگان را كدام كشور داشته، ممكن است به نام هر كشوري اشاره كنيد، بجز ويتنام. ولي واقعيت همين است. علي رغم آلودگي شديد و تلفات بسيار زياد بيماري آنفولانزاي پرندگان در اين كشور، از حدود يك سال پيش تا كنون هيچ فرد ويتنامي به آنفلوآنزاي پرندگان مبتلا نشده است. با اين حال، اخيرا دوباره ويروس H5N1 در مرغداري هاي اين كشور شيوع پيدا كرده است.
نگراني مجدد
هفته گذشته وزارت بهداشت ويتنام اعلام كرد كه 5 هزار و 500 مرغابي و 500 مرغ در 2 هفته اخير در دو استان جنوبي اين كشور مرده اند. همين باعث شده تا دوباره نگراني هايي در مورد بروز موارد انساني آنفلوآنزاي پرندگان در ويتنام ايجاد شود. اين نگراني به حدي است كه در اطلاعيه اخير دولت ويتنام آمده است: خطر گسترش بيماري آنفلوآنزاي پرندگان در منطقه دلتاي ميكونگ در جنوب كشور جدي است، زيرا مزرعه داران، پرندگان تلف شده از آنفلوآنزاي پرندگان را براي مدت طولاني در آبراه ها رها كرده بودند. منطقه دلتاي ميكونگ ويتنام، براي نخستين بار در اواخر سال 2003 ميلادي شاهد نخستين نشانه هاي بيماري آنفلوآنزاي پرندگان بود و در دو سال بعد از آن تاريخ، 42 نفر در اثر ابتلا به اين بيماري در دلتاي ميكونگ جان دادند. البته دولت ويتنام توانست با اجراي تمهيدات ويژه اي بالاخره اين بيماري را كنترل كند. در واقع به دنبال جمع آوري گسترده پرندگان مبتلا به آنفلوآنزاي پرندگان و انجام واكسيناسيون ضد اين بيماري، ويتنام در يك سال گذشته از گسترش آنفلوآنزاي پرندگان در ميان انسانها در امان بوده است. اين موفقيت به حدي قابل توجه بود كه سازمان بهداشت جهاني براي كنترل بيماري آنفلوآنزاي پرندگان در سراسر دنيا از متخصصان ويتنامي خواست تا در اين زمينه به متخصصان اين سازمان و ساير كشورهاي جهان آموزش دهد.
راه حل
با وجود نگراني هاي مجدد در ويتنام، جامعه جهاني خوشحال است كه واكسن اين بيماري كشف شده و در موارد خاصي قابل استفاده است. دارونريكس اولين واكسن آنفلوآنزاي پرندگان در جهان است كه از يك مرجع بين المللي و معتبر، تاييديه رسمي دريافت كرده است. اگرچه هنوز استفاده از اين واكسن براي پيشگيري از بيماري مذكور، پيش از بروز همه گيري جهاني مجاز نيست و نمي توان آن را از حالا تجويز كرد ولي به هر حال حداقل براي زمان بروز فاجعه جهاني همه گيري آنفلوآنزاي پرندگان مورد تاييد قرار گرفته است.

سلامت
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
حوادث
بين الملل
فرهنگ و آموزش
سياسي
شهر تماشا
شهري
علمي فرهنگي
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   بين الملل   |  
|  فرهنگ و آموزش   |   سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   شهري   |   علمي فرهنگي   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |