شنبه ۲ دي ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره۴۱۶۵ - Dec 23, 2006
كارشناسان هشدار مي دهند؛
جاده لار، ريه تنفسي تهران را قطع مي كند
اسدالله افلاكي
مسأله محيط زيست در كشورما در يك جمله: داستاني است پر آب چشم ، چرا كه همواره اين دغدغه و نگراني وجود دارد كه اين بار قرعه تخريب، به نام كدامين منطقه درمي آيد. هنوز فريادهاي دلسوزان محيط زيست در فضاي پارك ملي گلستان طنين خود را از دست نداده است كه عبور جاده از داخل پارك جنگلي لار به تصويب مي رسد.
پارك ملي لار با وسعت 31 هزار هكتار در 70كيلومتري شمال شرق تهران، از جمله مناطق حفاظت شده اي است كه حكم ريه تنفسي براي تهران دارد. اين پارك كه از سال 1354 و بنابر مصوبه شوراي عالي محيط زيست تحت حفاظت قرار گرفته است، زيستگاه منحصر به فرد حيات وحش در قلب البرز مركزي و از جمله كانون هاي تنوع زيستي ايران محسوب مي شود. با اين همه قرار است اين منطقه حفاظت شده همچون مناطق حفاظت شده ديگر، قرباني توسعه ناپايدار شود. اين كه اتصال جاده اصلي بلده- گرمابدر به لواسان آيا تا آن اندازه  اهميت دارد كه بخشي از بكرترين مناطق كوهستاني و دشت هاي مرتفع البرز تخريب شود، پرسشي است كه در هياهوي پرطمطراق توسعه و پروژه هاي عمراني گوش شنوايي براي آن وجود ندارد.
به گزارش همشهري، در حالي كه بسياري از كارشناسان، كوتاهي مسئولان سازمان محيط زيست را يكي از مهمترين عوامل تخريب و تعرض به مناطق حفاظت شده مي دانند، دلاور نجفي، معاون محيط طبيعي سازمان حفاظت محيط زيست در گفت وگويي دير هنگام گفته است: حفظ اين مناطق تنها بر عهده سازمان حفاظت محيط زيست نيست و نيازمند يك عزم ملي است كه هم اكنون اين عزم ملي وجود ندارد. وي با اشاره به مصوبه اخير دولت در استان مازندران مي گويد: مصوبه دولت وحي منزل نيست و اگر سازمان، استعلام كند و برمبناي قانوني امكان اجراي آن نباشد داخل پارك ملي لار هيچ جاده اي احداث نخواهد شد.
اين در حالي است كه انتظار مي رفت در همان آغاز اعلام اين مصوبه، مسئولان محيط زيست با موضع گيري مشخص نسبت به تعهد و مسئوليت خود در حفاظت از پارك ملي لار پاي مي فشردند.
هر چه هست پارك ملي لار قرار است دو نيمه شود، پاركي كه هم به لحاظ ارزش اكولوژيكي و تأمين آب شرب تهران و هم به لحاظ آن كه پناهگاه حيات وحش است از اهميت خاصي برخوردار است.
دكتر اسماعيل كهرم، مدرس محيط زيست در گفت وگو با همشهري، احداث جاده از ميان پارك ملي لار را بلاي خانمان سوز محيط زيست مي داند و مي گويد: جاده ها اساساً الف و ب را به هم وصل مي كنند اما دو طرف جاده را از هم جدا مي كنند. بنابر اين احداث جاده در اين پارك سبب مي شود منطقه به دو بخش تقسيم شود، اين در حالي است كه مطالعاتي كه در سوئيس انجام شده نشان مي دهد حيوانات همواره از جاده حذر مي كنند.
در نتيجه با تقسيم پارك به 2 منطقه، حيوانات به طور پراكنده با هم اختلاط و امتزاج نخواهند كرد. وقتي پارك ملي را با اين همه هزينه ايجاد مي كنند هدف اين است كه طبيعت را به حال خودش واگذار كنيم تا جانوران و گياهان به طور آزاد زاد و ولد كنند و چرخه شان حفظ شود. حال اگر يك جاده اي وسط پارك ملي احداث شد اين ديگر يك پارك نيست، بلكه تبديل به 2 پارك مي شود. در حالي كه بايد توجه داشت كه در محيط زيست اين پهنه هاي وسيع هستند كه مؤثرند و مي توانند زنده بمانند وگرنه باغچه خانه ها هم نقش اكوسيستم را بازي مي كردند.
وي افزود: اين اولين بار نيست كه داخل يك پارك ملي جاده احداث مي شود. در پارك ملي گلستان هم جاده كشيده شد و حالا رئيس سازمان حفاظت محيط زيست اعلام كرده است كه ما براي رفع اشكالات جاده، پارك را ساماندهي مي كنيم. در حالي كه پارك ملي، پارك شهر نيست كه بتوان آن را ساماندهي كرد، بلكه اين طبيعت است كه پارك ملي را ساماندهي مي كند. مسأله اينجاست كه اول جاده مي كشند و بعد براي رفع نقص جاده مي خواهند پارك و رودخانه را ساماندهي كنند تا با جاده متناسب باشد.
همچنانكه پيش از اين هم، در پارك ملي اروميه، بزرگراه شهيد كلانتري احداث شد و در نتيجه اين پارك به 2 نيمه تقسيم شد كه عواقب آن الان آشكار شده است. يعني با احداث اين بزرگراه 65 درصد پارك در شمال و 35 درصد آن در جنوب قرار گرفت كه بخش جنوبي باتلاقي شده و در حال خشك شدن است.
تبعات جاده كشيدن از ميان پارك ملي لار هم طي 2 سال آينده مشخص مي شود و يكي دو سال آينده تازه معلوم مي شود كه چه فاجعه اي رخ داده است. لابد آن وقت براي رفع اين فاجعه شروع به ساماندهي پارك مي كنند.
نوشداروي بعد از مرگ سهراب
اين استاد دانشگاه با اشاره به سخنان اخير معاون طبيعي و تنوع زيستي سازمان حفاظت محيط زيست گفت: ما سخنان و حميت اين مقام مسئول را تحسين مي كنيم. اما اين نوشداروي بعد از مرگ سهراب است. اين حرف ها ديگر الان چه فايده اي دارد؛ يعني حالا كه احداث اين جاده تصويب شده، چه طور مي خواهند آن را متوقف كنند.
كهرم در خصوص اهميت پارك ملي لار و تأثير آن بر سلامت تهران گفت: شهر تهران در حال متورم شدن است، آماري كه به تازگي و در پي سرشماري نفوس مسكن اعلام شده نشانگر آن است كه قريب به 20 درصد جمعيت كشور در تهران سكونت دارند. اما آنچه بايد به آن توجه شود اين  است كه اين تهران براي مردم، اكسيژن سازي نمي كند، چرا كه اين شهر پهنه درخت زارها و محل عبور رودخانه ها نيست كه آب و اكسيژن توليد كند، بلكه پارك هايي مثل پارك ملي لار است كه نقش ريه تنفسي براي تهران دارد و مي تواند نزديك بودن اين كلانشهر را به طبيعت فراهم كند. بنابراين تخريب پاركي كه در توليد اكسيژن و آب نقش اساسي دارد، مسلم است كه تبعات منفي براي شهروندان خواهد داشت.
وي مي گويد: پارك هاي سرخه حصار، لار و خجير، درحقيقت محل درخت زارها و ريه هاي تنفسي شهر هستند، ضمن آن كه اين مناطق، آخرين مأوا و پناهگاه حيات وحش در منطقه محسوب مي شوند، چرا كه روزي كه تهران به اين بزرگي نبود در خود تهران هم حيات وحش وجود داشت اما در حال حاضر اين حيوانات به اين منطقه پناهنده شده اند. حال اگر اين مناطق را هم خراب كنيم، از آنجا به كجا بروند؟
اين استاد دانشگاه با ابراز تأسف از وضعيت محيط زيست كشور گفت: با روندي كه اكنون وجود دارد نمي توان به آينده محيط زيست خوشبين بود؛ يعني آينده اي براي محيط زيست وجود ندارد .
وي كه از طريق تلفن به پرسش هاي خبرنگار همشهري پاسخ مي داد، گفت: براي نمونه الان ما براي سخنراني و شركت در يك كنفرانس زيست محيطي در اراك هستيم. در اينجا كارشناسان و علاقه مندان به محيط زيست گله مي كنند كه هر چه زيبايي نزديك اراك است تحت عنوان اكوتوريسم نابود شده و يا در حال تخريب است؛ اين هم نمونه ديگري از بلايي كه دامنگير محيط زيست كشور شده است. بنابراين چه طور مي توانيم نسبت به آينده خوشبين باشيم، چرا كه آينده از آن مردم و مسئولاني (مسئولان و متوليان حفاظت از محيط زيست و ميراث طبيعي) است كه نسبت به آنچه مي خواهند انجام بدهند و پيش از هر گونه تصميمي، تبعات آن را ارزيابي مي كنند. اما آنچه عملاً در حال وقوع است نابودي محيط زيست است. بر اين اساس، آينده بسيار تاريك و مبهم است. ما هر روز شاهد تخريب يك درياچه، تالاب، پارك ملي يا يك منطقه حفاظت شده هستيم. ظرف سه دهه اخير 3تالاب مهم كشورمان يعني بختگان، گاوخوني و هامون خشك شده است. تالاب بختگان به گونه اي خشك شد كه از آن يك حوضچه بر جاي ماند. تالاب هامون كه يك تالاب بين المللي بود خشك شد و همه هم به دليل همين ساماندهي ها و ناشي از سوء تدبير مسئولان بوده است .
به گفته وي: به جاي آن كه محيط زيست بنا به ماهيت خود به عنوان يك سازمان قدرتمند جلوي تخلفات و تخريب را بگيرد عملاً به يك سازمان منفعل تبديل شده است. يعني رشد توسعه ناپايدار آنچنان زياد شده كه اين سازمان نمي تواند و قادر نيست جلوي آن بايستد. به همين دليل است كه الان مي بينيم كنار آلاگلي و آجيگل و آلاگل، دارند تأسيسات نفتي احداث مي كنند. اين در حالي است كه يكي از مسئولان محلي اعلام كرده است كه ما استان گلستان را تبديل به عسلويه مي كنيم؛ يعني هدف، تبديل كردن استان گلستان به عسلويه است. وقتي چنين طرز تفكري وجود دارد، طبيعي است جايي براي حفظ محيط زيست باقي نمي ماند. متأسفانه اتفاقي كه در استان هاي جنوبي كشور رخ داده در شمال هم مي خواهد تكرار شود؛ يعني قرار است همه چيز فداي نفت شود. جالب است در اين ميان مسئول محيط زيست منطقه در عكس العمل نسبت به آنچه در استان گلستان در حال بروز است گفته است اين كلنگ زني، يك اقدام نمايشي است. اين نمونه اي است از آنچه در عرصه هاي محيط زيست در كشور در حال وقوع است؛ در حالي كه انتظار، آن است كه مسئولان به همان اندازه كه به نفت بها مي دهند براي محيط زيست هم ارزش قائل شوند. به همان اندازه كه به اين توسعه هاي نيم بند اهميت مي دهند به محيط زيست هم اهميت بدهند، چرا كه حيات ما وابسته به محيط زيست است نه به نفت؛ يعني محيط زيست اصل است نه نفت. در حقيقت، نفت فرع است، اما چه سود كه هنوز محيط زيست در تفكر و سياستگذاري هاي خرد و كلان و به ويژه در توسعه و پروژه هاي عمراني، جايگاه خود را باز نيافته است .

چشم انداز
007329.jpg
عمليات عمراني جاده اي كه قرار است پارك ملي لار را دو نيمه كند، از اوايل دهه۷۰ آغاز شد و قرار بود اين جاده فقط نور به بلده را متصل كند اما به دلايلي پيدا و پنهان  قرار شداين جاده تا لواسان و تهران هم ادامه يابد. در پي آن، عمليات جاده سازي از فشم به سمت گرمابدر آغاز شد، ليكن بر اثر اعتراض و مخالفت هاي گسترده كارشناسان و علاقه مندان به محيط زيست و به دليل مخالفت مسئولان وقت سازمان حفاظت محيط زيست، اين عمليات نيمه تمام ماند. اينك پس از 15سال، قرار است اين عمليات از سر گرفته شود.

عجايب ايران
007326.jpg
اورامان
آرش نورآقايي - اين جا سرزمين ترانه گوراني است و لهجه هورامي. سرزمين شعر و موسيقي ديار اهل حق و ذكر و طريقت. اينجا طبيعت افراشته است و بلند. كوهها سبزند و پنجره ها آبي. به هر جا بنگري شكوه كوهي، زلال چشمه اي، خروش رودي و يا انبوه جنگلي نمايان است. مردم اورامان به آئين ها وفادارند و با لهجه هاي هورامي و جافي (از گويش هاي كردي) سخن مي گويند. در قياس با ساير مناطق كردنشين، تعداد شاعران اورامان از مكان هاي ديگر بيشتر است. آهنگ هاي چمري و سحري را با ني مي نوازند و در شادي ها ترانه هاي شاد موسوم به چپي و در هنگام اندوه، ترانه هاي غمگين، هوره را مي خوانند. مي گويند اورامان۹۹ پير داشته كه مشهورترين آنها پير شاليار ، پير ميكائيل و پير خدر هستند. اورامان تخت يكي از ده ها روستاي بكر سرزمين اورامان است كه معماري خانه ها و قدمت روستا از جذابيت آن به شمار مي روند. مقبره پيرشاليار هم در اين روستا واقع است كه هر ساله تعداد زيادي از علاقه مندان را به سوي خود مي كشاند. مراسم مذهبي خاصي هر ساله در اواسط زمستان (شبيه جشن سده) بر سر مزار پير شاليار انجام مي شود. غار قوري قلعه هم يكي از غارهاي متعدد كوههاي اورامان است كه احتمالاً طولاني ترين غار آبي ايران و از كم نظيرترين غارهاي آهكي است.

محيط بانان
آموزش راهنمايي تور مي بينند
خبرگزاري ميراث فرهنگي -گردشگري: سازمان حفاظت محيط زيست با برگزاري دوره هاي آموزشي براي محيط بانان، از اين افراد به عنوان راهنمايان تور در عرصه هاي طبيعي استفاده خواهد كرد.
فاطمه واعظ جوادي، رئيس سازمان حفاظت محيط زيست در مقابل اين حركت از سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري خواست تا شرايطي را فراهم كند كه راهنمايان تور مناطق تحت پوشش سازمان حفاظت محيط زيست نيز دوره هاي آموزشي را براي آشنايي با اين شرايط بگذرانند.
محيط بانان به دليل آشنا بودن به عرصه هاي طبيعي تحت نگهباني خود از قابليت بسياري براي گذراندن دوره هاي آموزشي اكوتورليدري برخوردار بوده و مي توانند نقش به سزايي را در رونق اكوتوريسم بر عهده داشته باشند.

زادبوم
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
حوادث
بين الملل
فرهنگ و آموزش
سياسي
شهر تماشا
سلامت
شهري
علمي فرهنگي
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   بين الملل   |  
|  فرهنگ و آموزش   |   سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   شهري   |   علمي فرهنگي   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |