نقبي در علل و عوامل خودكشي
متأسفانه، پشت كردن به زندگي
زهرا كريمي مبين
|
|
مأموريت براي پيشگيري از خودكشي
چند سال پيش سازمان بهداشت جهاني (WHO) به 9 كشور دنيا مأموريت داد تا پژوهش ها و برنامه هايي را براي جلوگيري از خودكشي اجرا كنند. ايران از جمله اين كشورها بود و شهر نمونه براي تحقيق در اين زمينه كرج انتخاب شد. علت اين انتخاب، تغيير و تحولات سريع سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي در اين شهر است. دكتر ميترا شوشتري حكيم، روانپزشك و عضو هيأت علمي دانشگاه علوم پزشكي ايران و يكي از اعضاي اين تيم تحقيقاتي بود، او نتيجه بررسي هايش را اين گونه ارزيابي كرد: زنان متأهل جوان و مردان بيكار بيشترين افرادي هستند كه دست به چنين كاري مي زنند. شوشتري ادامه مي دهد: در بررسي كه در كرج داشتيم، يافته ها نشان مي داد 14 درصد اين افراد فكر خودكشي داشتند، 7 درصد برنامه خودكشي و 5/3 درصد دست به چنين كاري زده بودند.
به گفته وي علت خودكشي در زنان، فشارهاي رواني است كه به آنان تحميل مي شود. نبود حمايت هاي اجتماعي باعث مي شود آمار خودكشي در بين متاهلين بالا رود. اختلافات خانوادگي يك ماه قبل از اقدام به خودكشي، نتيجه اي است كه دكتر شوشتري به آن اشاره مي كنند، او ادامه مي دهد: جوانها، شايع ترين گروه خودكشي كننده هستند. چون در اين سن كمتر به عواقب كار فكر مي كنند، احتياط نمي كنند و در انجام آن جسارت به خرج مي دهند؛ مانند پريدن از برج. كساني كه مشكل انضباطي و قانوني پيدا مي كنند؛ مثل بزهكاري و اعتياد به مواد مخدر و همچنين دوستي هاي ناموفق كه دچار اضطراب و افسردگي مي شوند.
از بالاي برج به پايين مي نگرد. به هياهوي جمعيت توجهي نمي كند. به تنها چيزي كه فكر مي كند مرگ است و ناگهان... جمعيت حرف مي زند؛ هركس چيزي مي گويد و به دنبال يك علت براي اين كار مي گردد؛ يكي از بيكاري او، ديگري قبول نشدنش را در كنكور، يك نفر از عشق نافرجام و ناكام مانده اش در گوش كسي پچ پچ مي كند.
* * *
خودكشي، خاتمه دادن به زندگي است كه در فرآيندي سه مرحله اي رخ مي دهد. فرد ابتدا فكر خودكشي را در ذهن خود پرورش مي دهد، سپس براي اين كار برنامه ريزي مي كند و در مرحله آخر، اقدام به خودكشي صورت مي گيرد. البته تمامي خودكشي ها مستقيما صورت نمي گيرد بلكه برخي از آنها غيرمستقيم و به صورت خودتخريبي است. اين قبيل افراد با درپيش گرفتن رفتارهايي مثل خودداري از درمان، اعتياد به موادمخدر، الكل و... به شكل غيرمستقيم دست به خودكشي مي زنند. تعداد افرادي كه به اين صورت دست به خودكشي مي زنند، بسيار بيشتر از تعداد افرادي است كه مستقيما دست به اين كار مي زنند ولي هيچ گاه اين نوع خودكشي در آمارها ثبت نمي شود.
بالاترين نرخ خودكشي دنيا در اروپاست و پايين ترين آمار، در مناطق مديترانه شرقي و علت پايين بودن نرخ خودكشي در اين منطقه، اعتقاد به خدا و اهميت دادن به اين فاكتور ذكر شده؛ البته ايران نيز جزء اين منطقه محسوب مي شود. تمام محققين به اتفاق، مذهب را مهمترين عامل پيشگيري در خودكشي مي دانند. خداوند در قرآن (آيه 29 و۳۰ سوره نساء) چنين عملي را صريحا نهي و منع كرده و مورد ملامت قرار داده است.
سن پرخطر خودكشي در ايران، بين 15تا۲۵سال است. اين در حالي است كه در كشورهاي ديگر، اين سن براي مردان 45 و براي زنان، 55سال به بالاست.
نرخ متوسط خودكشي در جهان، 15 در 100هزارنفر است و 4تا۶ درصد علل مرگ ومير را شامل مي شود. نتايج بررسي هاي سازمان بهداشت جهاني(WHO) نشان مي دهد از سال 1950تا۱۹۹۵ميلادي، سن خودكشي سير نزولي داشته است به طوري كه از دهه 70 ميلادي، نرخ خودكشي در جوانان، بيش از 3برابر شده است.
به راستي چه اتفاقي ممكن است براي شخصي بيفتد تا تصميم به خودكشي بگيرد؟ خودكشي به علل و عوامل متعددي بستگي دارد.
در تحقيقاتي كه طي چندين سال در كشور انجام شده، بيكاري، عدم حمايت خانواده، شكست در تحصيلات و افسردگي، از مهمترين عواملي هستند كه در اقدام به خودكشي جوانان موثر بوده اند. علت 13درصد خودكشي ها در جوانان، مشكلات تحصيلي است. افزايش آمار اقدام به خودكشي در زمان اعلام نتايج كنكور، از نمونه هاي بارز اين مسأله است.
به طور مشخص در مورد شكست تحصيلي در كنكور، تحقيقات نشان مي دهد عدم آموزش تصميم گيري صحيح به كودكان در مواقع بروز مشكل و از طرف ديگر سخت گيري نابجاي والدين در مسأله تحصيلات، نقش مهمي در اقدام به خودكشي دارد.
به اعتقاد روان شناسان، والديني كه آرزوهاي خودشان را در كودكان شان مي بينند، باعث انتظارات نامعقول از كودك مي شوند. نهايت اين كه قبول نشدن در كنكور يا نياوردن نمره مطلوب در مدرسه، جوان را با مشكل مواجه مي سازد كه گاه با تصميم گيري نادرست به خودكشي مي انجامد. دكتر سيدمهدي حسن زاده- روان شناس- به فشار تحصيلي كه نوجوان و جوان متحمل مي شود، اشاره مي كند و مي گويد: اين فشارها از اول دبستان شروع مي شود و با بار سنگين تكاليف و حفظ كردن درس ها تا آخر دبيرستان ادامه مي يابد و به غول بزرگي به نام كنكور ختم مي شود. در اين بين، خانواده ها بدون درنظرگرفتن توان بچه ها، خواسته هاي نابجايي از كودكان خود دارند .
وي ادامه مي دهد: زماني هم كه بچه ها به دانشگاه راه مي يابند، وقتي متوجه بيكاري خود مي شوند، حاصل تحصيلات و تلاش خود را بي ثمر مي بينند؛ سپس مشكل بزرگ ازدواج پيش پاي آنها مي آيد. جوانان ما از كودكي تا جواني هميشه با مشكلات بزرگ تحصيلي، كار، مسكن و ازدواج دست و پنجه نرم مي كنند. گاه به اعتياد و موادمخدر روي مي آورند و گاهي نيز دست به خودكشي مي زنند .
البته بعضي از جوانان نيز احساس گمشدگي هويت دارند؛ اين كه چه كسي هستند؟ هدف از زندگي چيست؟ از كجا مي آيند و به كجا مي روند... . به گفته دكتر حسن زاده، كساني كه بايد به اين سؤالات و صدها سؤال ديگر پاسخ دهند، مشاورين مراكز آموزشي هستند كه متأسفانه وجود ندارند يا متخصص اين حرفه نيستند. در نتيجه، جوان ما نمي تواند با جايي يا كسي طرح مشكل كند.
زنان ايراني 3برابر مردان خودكشي مي كنند
ايران پس از چين، دومين كشوري است كه آمار خودكشي در بين زنانش بيش از مردانش است. در اين بين زنان طلاق گرفته يا بيوه، 3تا۵ برابر زناني كه زندگي شان از هم نپاشيده، اقدام به خودكشي مي كنند. هرچند بررسي ها نشان داده كه مجردها بيشتر از متأهلين خودكشي مي كنند، ولي خودكشي در بين زنان متأهل جوان رقم قابل توجهي را نشان مي دهد. شناخته شده ترين عامل در اين زمينه، ازدواج هاي تحميلي است كه در نقاط دوردست و محروم شايع تر است. به اعتقاد حسن زاده، ازدواج هاي تحميلي به مشاجرات خانوادگي مداوم و نهايتا خودكشي منجر مي شود. او مي گويد: خانم هاي خانه دار بيشترين آمار خودكشي را دارند. زنان احساس مي كنند حقوق شان نسبت به مردها كمتر است و اجتماع بين مردان و زنان تبعيض قائل مي شود. در نتيجه، نبود حمايت هاي كافي از زنان در جامعه اي كه مردان قدرتمند هستند، از عوامل افزايش خودكشي زنان است.
آمار بالاي خودكشي زنان در غرب كشور، مزيد اين مسأله است كه بارزترين نمود آن خودسوزي زنان در ايلام است؛ چنانچه در طول يك سال به رقم نگران كننده اي رسيد و از هر 100هزار نفر 67نفر اقدام به خودسوزي كرده اند كه خوشبختانه اخيراً با مداخلات سازمان هاي مرتبط، اين نرخ تا حدودي كاهش يافته است.
محققين، چند علت براي اين نوع خودكشي مشخص كرده اند كه مهمترين آنها پس از نااميدي از تغيير شرايط زندگي و فقدان حمايت هاي حقوقي و قانوني در برابر پرخاشگري وسخت گيري شوهران است.
اطرافيان با ديدن صحنه هاي خودسوزي و با داشتن شرايط سخت مشابه، ترغيب به خودسوزي مي شوند. دكتر حسن زاده در مصاحبه اي با زناني كه اقدام به خودسوزي كرده اند، متوجه شد 80درصد آنها از عمل خود پشيمان هستند؛ چون به شكل آني تصميم گرفته بودند. در 20درصد موارد، زنان پشيمان نبوده اما دچار افسردگي بودند. حسن زاده مي گويد: در گذشته زن ها براي خودكشي از قرص استفاده مي كردند كه امكان نجات تا 99درصد بود ولي هم اكنون خودسوزي مي كنند كه متأسفانه مرگ ومير بالايي دارد و امكان نجات بسيار كم و به دليل تقليدي بودن، مي تواند در ديگران تأثير بسيار داشته باشد .
مشاجره خانوادگي عامل خودكشي
بنا بر بررسي هاي دكتر امان الله قرايي مقدم –جامعه شناس و آسيب شناس اجتماعي- در 33شهر كشور، ۷۶ درصد خودكشي ها ناشي از اختلافات خانوادگي و ناراحتي هاي روحي و رواني است. در خانواده هايي كه زن و شوهر همديگر را درك نمي كنند، دختر و پدر، پدر و پسر، مادر و فرزند، همديگر را نمي فهمند و نمي بينند. اگر هم يكديگر را مي بينند حرف هاي همديگر را گوش نمي كنند؛ در نتيجه خانواده و جامعه دچار مشكل شود. وي با بيان اين مطلب مي افزايد: تفاوت فرهنگي و اجتماعي، عدم تناسب سني زوجين، ازدواج هاي تحميلي، عشق هاي دروغين، شكست در تحصيل، طعنه، سركوفت و دخالت نابه جاي اطرافيان و تنهايي، مواردي است كه در خودكشي افراد، بسيار ديده شده است .
نابساماني هاي اجتماعي و بحران هاي اقتصادي، همچنين كمبود محبت يا توجه بيش از حد در كودكان، تبعيض بين فرزندان، طلاق، اعتياد، ورشكستگي مالي و افسردگي، عواملي هستند كه دكتر قرايي مقدم روي 560خودكشي مشاهده كرده است. برخي پژوهش ها نشان مي دهد خودكشي ناشي از بلاتكليفي، نابساماني هاي اجتماعي و آنومي، مهمترين عامل خودكشي است كه دكتر قرايي مقدم در اين زمينه مي گويد: خودكشي هنگامي افزايش مي يابد كه نظارت و كنترل جامعه بر رفتارها و هنجارها، ضعيف يا حذف شود و اين امر، موجب تضعيف وجدان اخلاقي جامعه مي شود. وقتي قواعد اخلاقي و ارزشي در جامعه ضعيف شود، افراد دچار پريشان فكري مي شوند؛ در نتيجه، اميال شان نامحدود مي شود و عدم تعادل ميان آرزوهاي افسارگسيخته و وسايل ارضاي آنها، باعث مي شود كشمكش هاي جادويي را برانگيزد. در اين حالت، شخص قدرت تصميم گيري را از دست مي دهد. زندگي براي فرد بي مفهوم و پيوندش با جامعه قطع مي شود. در نتيجه، تفكرات خودكشي در شخص به وجود مي آيد .
بيماري خودكشي، افسردگي
افسردگي، شايع ترين مشكل رواني جامعه ماست. اين بيماري رواني، فكر خودكشي را 5برابر و اقدام به آن را تا 3برابر افزايش مي دهد. آيا اين بيماري قابل درمان است؟ دكتر حسن زاده مي گويد: متأسفانه حرفه ما انگ دارد. مردم از مراجعه به روانشناس وحشت دارند و سعي مي كنند مشكلات خود را مخفي نگه دارند و همين موضوع باعث مي شود آمار خودكشي -چه قبل و چه بعد از آن- مبهم باقي بماند .
وي با اشاره به باورها و پيش داوري هاي غلط مي گويد: مردم معتقد هستند وقتي شخص مي گويد من خودم را مي كشم، اين كار را نمي كند ولي ما جدي مي گيريم و اين باعث مي شود خانواده هاي آنها نسبت به ما بدبين باشند .
نشاط و كاهش استرس، ايجاد شغل، رفاه، سرگرمي هاي سالم و... از مواردي است كه حسن زاده براي كاهش افسردگي مورد تأييد قرارمي دهد. وي ديگر عامل خطرساز را شكاف نسل ها نام مي برد و معتقد است اين عامل باعث مي شود فرزندان با والدين شان به راحتي صحبت نكنند و آنها را در جريان مشكلات قرار ندهند. در نتيجه، فرزندان شان احساس تنهايي مي كنند و به تدريج، افسردگي در فرزندان به وجود مي آيد.
|