شنبه ۲ دي ۱۳۸۵
نگاهي به نمايش پايين، گذر سقاخانه كار پرويز مرزبان در تالار وحدت
مسلخ معصوميت
محدثه واعظي پور
008163.jpg
۱) پايين، گذر سقاخانه قصه آشنايي دارد. قصه رقابت دو لوطي در محله اي قديمي. از آن محله هايي كه آدم هايش به خوبي همديگر را مي شناسند و از حال هم خبر دارند. نمايش با يك مونولوگ تقريباً طولاني شروع مي شود كه از زبان طاهر(امين زندگاني) با موقعيتي كه رادي انتخاب كرده آشنا مي شويم. پايين، گذر سقاخانه مقطعي كوتاه از زندگي طاهر و فري(شهرام عبدلي) را روايت مي كند. روزهايي كه مقارن با ايام عزاداري امام حسين(ع) است و از پيروزي طاهر در رقابت هاي كشتي تا مرگ او را در اين چند روز مي بينيم.
۲) رادي و مرزبان دلبسته سنت ها و آداب و زندگي ايراني هستند و در كارهايشان مي توان ردپايي از حسن نوستالژيك نسبت به گذشته و آدم هايش را ديد. در پايين، گذر سقاخانه هم، نمايشنامه نويس حسرت آدم ها و روابطي را مي خورد كه در دنياي امروز معنا و مفهومي ندارند. در اين دنيا، پري دختر حاجي متمول و سرشناس محل، دلبسته طاهر مي شود و به علاقه اش اعتراف مي كند. اما طاهر كه از علاقه فري به پري خبر دارد، از اين عشق مي گذرد. اگرچه فري و طاهر دو قطب مخالف هستند اما رادي تلاش كرده در شخصيت پردازي فري، ظرايفي را رعايت كند كه از اين شخصيت يك اهريمن ساخته نشود و اين از ويژگي هاي مثبت نمايش است.
فري واخورده و شكست خورده است؛ طبيعي است كه از طاهر متنفر باشد، چون او باعث شده در حرفه اش ناكام شود و علاقه پري به طاهر مانع رسيدن فري به پري است. اما فري براي ايستادن مقابل طاهر از اول به كشتن او فكر نمي كند. شايد هنوز ذره اي از مردانگي و پهلواني در وجودش هست، اما در پايان نمايش فري، كاري را مي كند كه طاهر پيش بيني كرده، اگرچه خودش به طاهر آسيبي نمي رساند اما مرگ پهلوان به دست يكي از نوچه هاي وفادار فري مي تواند از طرح و نقشه قبلي او براي كشتن طاهر خبر دهد. هر چند كه تأكيدي روي اين مسئله نمي شود و اين هم از ويژگي هاي مثبت نمايش است. طاهر از بازمانده هاي لوطي هاي جوانمردي است كه آيين مردانگي و فتوت را سرلوحه زندگي شان كرده اند. او تلاش مي كند محله، آرام و امن باشد، گرايش مذهبي هم دارد. در عزاداري شركت مي كند و در حرف هايش به ائمه سوگند مي خورد. پاي بند بودن طاهر به اصول جوانمردي باعث مي شود با وجود علاقه اي كه به پري دارد، از اين عشق پرهيز كند تا رفيقش با پري ازدواج كند.
۳) در پايين، گذر سقاخانه تركيب سنت و مذهب به شكل باورپذيري صورت گرفته. راوي در بطن نمايشنامه اش توانسته عجين بودن سنت و مذهب در زندگي ايراني را به خوبي نشان دهد. از يك سو، تصويري از زندگي سنتي ايراني در محله اي قديمي ارائه مي دهد و از سويي ديگر، ريشه هاي مذهبي در اين محله و آدم هايش را نشان مي دهد.
قصه در ايام عزاداري امام حسين(ع) اتفاق مي افتد. تعلق خاطر و احترام ايراني ها به امام حسين(ع) ويژه و غريب است. رادي با اشاره به عاشورا، تصويري كنايي از موقعيت طاهر ارائه مي دهد. طاهر هم قهرماني تنها است كه مظلومانه كشته مي شود. در پايان نمايش و پس از مرگ طاهر، چند دقيقه مراسم عزاداري ويژه اي را شاهديم كه به مرگ طاهر وجهي اسطوره اي مي دهد. طاهر، پهلواني است كه قرباني حسد و كينه مي شود. مرگ تراژيك و تلخ او پاياني بر دوره پهلواني و مردانگي است.
۴) هادي مرزبان در پايين، گذر سقاخانه به دنبال خلق فضايي بوده كه در كنار سادگي و قابل فهم بودن، عناصر مورد نظرش را بازتاب دهند. هيچ چيز در دكورها آن قدر برجسته نيست كه تمركز مخاطب را از بازي ها و ديالوگ ها به هم بزند. سقاخانه و درختي كه حاجت مردم را برآورده مي كنند، دو عنصر مهم در فضاسازي هستند. سقاخانه كنايه اي از گرايش  مذهبي مردم محله است. پري براي راز و نياز به آنجا مي رود و ديدارهاي كوتاه طاهر و پري در كنار سقاخانه اتفاق مي افتد. اين ها مي تواند به عشق بي فرجام طاهر و پري وجهي روحاني و آسماني هم بدهد.
حضور زنجيرزن ها براي تأكيد روي فضاي عزاداري و مخصوصاً وجه نمادين آن، مؤثر است. مخصوصاً در پايان نمايش، اگرچه زمان عزاداري كمي طولاني است اما تمهيد كارگردان براي انتخاب اين شكل پايان، همان طور كه قبلاً گفته شد وجه نمادين مرگ طاهر را برجسته تر كرده است. مرزبان در استفاده از بازيگرها سعي كرده به تصويري كه تماشاگر از آنها در ذهن دارد، خدشه وارد نكند. امين زندگاني انتخاب درستي براي نقش طاهر بوده. معصوميت را در چهره اش مي توان ديد و نقش جوان عاشق پيشه براي او مناسب است. زندگاني كه قبلاً هم تجربه  بازي روي صحنه را داشته، درك درستي از نقش دارد و بدون كمترين اغراقي، نقش را اجرا كرده. بازي او دروني و كنترل شده است و بر خلاف اغلب بازيگرها، تلاش زيادي براي ديده شدن ندارد! شهرام عبدلي و حامد آقايي نقش هاي شبيه  به فري و امير را بازي كرده اند اما مشكل هر دو اين است كه گاهي زياد از حد اغراق مي كنند. فرياد مي كشند، قهقهه مي زنند و در بازي غلو مي كنند. اينها گاهي آزاردهنده است و به نمايش لطمه مي زند.
۵) پايان نمايش تراژيك و تلخ اما نمادين است. مرگ طاهر(به عنوان نماد پاكي و معصوميت) و چيرگي تيرگي بر روشني شايد اولين تعبيري باشد كه پس از پايان نمايش به ذهن مي رسد. اما قصد نمايشنامه نويس و كارگردان اين نبوده. مرگ طاهر با مراسم آييني شام غريبان و زنجيرزني و عزاداري همزمان مي شود. همان طور كه ياد و خاطره امام حسين(ع) هنوز زنده است و پيروزي ظاهري لشكر يزيد بر خاندان پيامبر به ماندگاري فرهنگ عاشورا خدشه اي وارد نكرده. مرگ غريبانه پهلوان طاهر هم اگرچه حسرت آور و تلخ است اما مرگ او، عين زندگي و ماندگاري است. پهلوان طاهر به عنوان نماد مردانگي و فتوت در خاطره ها زنده است حتي اگر گذر سقاخانه در قرق فري و نوچه هايش باشد...

گزارش يك نشست
تماشاگر ايراني به طنز علاقه دارد
008169.jpg
گروه ادب و هنر- جلسه پرسش و پاسخ نمايش وكيل تسخيري كه اين روزها در تالار نو مجموعه تئاتر شهر به روي صحنه رفته است با حضور تماشاگران در محل اجراي نمايش برگزار شد.
در ابتداي اين جلسه گلرخ ميلاني - كارگردان نمايش در پاسخ به سؤال يكي از تماشاگران مبني بر اين كه چرا در اين نمايش از عنصر طنز بيش از اندازه استفاده كرده ايد؟ گفت: به اعتقاد من در كشور ما نمايش هايي كه در آن از عنصر طنز استفاده مي شود از ميزان استقبال بيشتري به لحاظ تماشاگر برخوردارند از اين رو تصميم گرفتم به دليل اين كه تماشاگر بتواند با نمايش ارتباط نزديكتري داشته باشد از عنصر طنز استفاده كنم.
ميلاني افزود: اگر من به عنوان كارگردان تصميم دارم در نمايشنامه  اينچنيني از عنصر طنز استفاده كنم بايد به اين نكته نيز واقف باشم كه رگه هايي از كمدي و طنز در متن وجود داشته باشد در غير اين صورت نمي توانم به خود اين اجازه را بدهم كه به هر ترتيبي كه شده از طنز براي جلب مخاطب استفاده كنم.
اين كارگردان تئاتر در پاسخ به سؤال ديگري مبني بر اين كه آيا مي توانيم محتواي نمايشنامه وكيل تسخيري را فداي علاقه تماشاگر دوستدار طنز بكنيم، گفت: اين برداشت من و بازيگران بود كه از عنصر طنز در نمايشنامه استفاده كنيم؛ طنزي كه عميق ترين تراژدي موجود در نمايشنامه را براي تماشاگر بازگو كند.نمايش وكيل تسخيري نمايشي است كه شايد به نوعي مرارتها و مشكلات زمان ما و حتي جامعه اي را كه در آن به سر مي بريم بازگو مي كند. شخصيت هاي نمايش دو انساني هستند كه هر يك به نوعي دچار افسردگي هستند. افسردگي يكي از بحران هاي جامعه امروز ماست. در نمايشنامه وكيل تسخيري هم اين بحران به نوعي مطرح مي شود. بحراني كه دو انسان را وارد اتفاقاتي مي كند كه گريبان گير اغلب انسان ها در جوامع مختلف است.
ميلاني با اشاره به اين كه در طول تمرين قسمت هايي از متن نمايش به دليل طولاني بودن حذف شده است گفت: به دليل اين كه يك نمايشنامه طولاني از توان تحمل تماشاگر ايراني خارج است بنابراين سعي كرديم با در نظر گرفتن كليد هاي نمايش قسمتي از نمايشنامه را حذف و آن را خلاصه كنيم به طوري كه تحت هيچ شرايطي به روند اصلي نمايشنامه لطمه اي وارد نشود.
رضا حاجي حسيني كارشناس و مجري اين جلسه هم درباره نمايش وكيل تسخيري گفت: اگر تعدادي از تماشاگران بر اين باورند كه طنز موجود در نمايش تا حدي به اين كار لطمه وارد كرده است بايد بگويم به گمان من اين طور نيست زيرا ظرفيت موجود در متن به فضاي طنز نزديك تر است.وي با اشاره به بازي خوب بازيگران نمايش گفت: اجرا در چنين تالارهايي كه امكانات مطلوبي براي اجراي يك نمايش ندارد واقعاً كار مشكلي است از اين جهت بايد به عوامل نمايش بر روي صحنه بدون چنين نمايشي تبريك و خسته نباشيد گفت، زيرا بازي روان و خوب بازيگران نمايش باعث شد كه ما با فضاي نمايشنامه و مشكلاتي كه در پيرامون جامعه ماست بيشتر آشنا شويم.حاجي حسيني افزود: طنز موجود در نمايشنامه در عين اين كه فضاي شاد و خنده آوري را براي تماشاگر ايجاد مي كند در درون خود طنز تلخي را به همراه مي آورد كه تماشاگر را به خنديدن صرف دعوت نمي كند بلكه او را به تفكري عميق وامي دارد. تفكري كه در آن موقعيت و واقعيت هاي تلخ جامعه نهفته است.
وكيل تسخيري   هر روز ساعت 20 در تالار نو روي صحنه است.

به استقبال جشنواره
شاه لير و مرگ دانتون
گروه ادب و هنر: روبرتو چولي، كارگردان آلماني دو نمايش شاه لير نوشته ويليام شكسپير و مرگ دانتون نوشته بوخنر را در بيست و پنجمين جشنواره تئاتر فجر اجرا مي كند.
چولي ، اين نمايش ها را همراه با گروه تئاتر روهر در بخش بين الملل اين دوره از جشنواره اجرا مي كند.
بر اساس اين گزارش، روبرتوچولي، كارگردان آلماني از سالها پيش به عنوان ميهمان بخش بين المللي جشنواره فجر به تهران سفر كرده است. اين كارگردان پيش از اين نيز با ديدن نمايشهاي ايراني شركت كننده در جشنواره، تعدادي از كارها را براي شركت در فستيوال هايي در آلمان دعوت كرده است كه اجراي نمايش هاي كبوتري ناگهان ، واقعيت اينه كه خورشيد دور ما مي گرده و ... در راستاي همين دعوت ها بوده است. چولي پيش از اين هم نمايش خانه برنارد آلبا را با حضور بازيگران ايراني اجرا كرده بود. به گفته مسوولان اداره كل هنرهاي نمايشي تاكنون در مذاكراتي با ديگر كارگردان هاي خارجي همچون پيتر بروك، آرين منوشكين، پيتر شومان و... براي شركت در جشنواره فجر انجام شده كه هيچ كدام به نتيجه قطعي نرسيده است.

مرگ و شاعر در جشنواره
008166.jpg
نمايش مرگ و شاعر نوشته نغمه ثميني و به كارگرداني كيومرث مرادي در بيست و پنجمين جشنواره بين المللي تئاتر فجر به صحنه مي رود.
مرادي گفت: اين نمايش داستان شاعري است كه خود را به خانه مرگ رسانده و قصد از بين بردن مرگ را دارد.وي شيوه اجرايي اين نمايش را تاكيد بر فضاسازي و فرم متفاوت در اجراي تئاتر دانست.
پانته آ بهرام ، فرهاد قائميان محمدرضا حسين زاده و مريم كاتوزيان در نمايش مرگ و شاعر به ايفاي نقش مي پردازند.
مرادي پيش از اين نمايش هاي ژوليوس سزار و شكلك را به صحنه برده است.
3 نمايش عروسكي
كانون تئاتر عروسكي اداره كل هنرهاي نمايشي سه نمايش طوطي پر ، انتظار در كافه پاركر  و خواب ديدم پاره هاي ماه چون پر مي بارد را براي اجرا در بيست و پنجمين جشنواره تئاتر شهر معرفي كردند.
علي پاكدست، مدير كانون تئاتر عروسكي اداره كل هنرهاي نمايشي با اعلام اين مطلب گفت: اين نمايش كه جزو كارهاي موفق يازدهمين جشنواره  تئاتر عروسكي تهران - مبارك بودند، بدون هيج اولويتي از سوي كانون به دبيرخانه جشنواره فجر معرفي شده اند تا يكي از آنها به انتخاب هيات انتخابي مركز در بخش جشنواره جشنواره ها اجرا شوند. نمايش طوطي پر كاري از زهرا صبري است كه چندي پيش در تالار نو به اجراي عمومي در آمد و نمايش انتظار در كافه پاركر به كارگرداني مشترك حسين زينالي و مرتضي سعيديان به همراه نمايش خواب ديدم پاره هاي ماه چون پر مي بارد  به كارگرداني مريم معيني تا چندي ديگر در اين تالار به اجراي عمومي در مي آيند.

سينما
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
علم
شهرآرا
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  سينما  |  علم  |  شهرآرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |