شنبه ۲۲ اسفند ۱۳۸۳ - سال سيزدهم - شماره ۳۶۵۸ - Mar 12, 2005
مرگ دلخراش يك زن و كودك چهار ساله اش
002355.jpg
گروه حوادث: زني جوان به همراه پسر چهارساله  خود در آپارتمان مسكوني شان واقع در جنوب شهر تهران كشته شدند.
به گزارش خبرنگار ما، دود فضاي آپارتمان طبقه چهارم را فرا گرفته بود. همسايه ها نگران از وضعيت ساكنان خانه آتش گرفته در راه پله تجمع كرده بودند. چندين بار در منزل را كوبيدند ولي خبري نشد. آنها مي دانستند كه در آن ساعت روز عصمت ۲۷ ساله و به همراه پسر چهارساله اش علي رضا در خانه هستند ولي سكوتي كه بر خانه حكمفرما بود خبر از وقوع حادثه اي مي داد و اين مسئله همه را مضطرب كرده بود. مدتي نپاييد كه صداي آژير خودروهاي آتش نشاني كه توسط يكي از ساكنان آپارتمان از وقوع آتش سوزي مطلع شده بودند به گوش رسيد.
ماموران آتش نشاني به محض رسيدن به محل حادثه وارد عمل شدند. در خانه شكسته شد و ماموران قرمزپوش آتش نشاني وارد خانه دود گرفته شدند. ولي اولين چيزي كه توجه ماموران را به خود جلب كرد علي رضا چهار ساله بود كه بر روي فرش گلي رنگ خانه افتاده بود. ماموران در ابتدا تصور كردند كه كودك در اثر دودگرفتگي بيهوش شده است چند نفر از ماموران كودك را به سرعت از خانه خارج كردند. ولي حضور ماموران ديگر به اتاق خواب خانه كه مركز اصلي انتشار دود بود حدس در خصوص دود گرفتگي علي رضا را رد كرد. عصمت ۲۷ ساله خون آلود بر روي تخت خواب افتاده بود و مركز انتشار آتش كمد لباسهاي عصمت بود.عصمت با ضربات چاقو به قتل رسيده و علائم خفگي بر روي گردنش ديده مي شد، علي رضا نيز دچار خفگي شده بود.
آتش سوزي بعد از وقوع دو جنايت اتفاق افتاده بود. عامل يا عاملان جنايت بعد از كشتن عصمت و علي رضا خانه را به آتش كشيده و فرار كرده بودند.
آتش خاموش شد. در همين فاصله ماموران كلانتري محل نيز از وقوع دو جنايت در حوزه استحفاظي خود با اطلاع شدند.يك اكيپ پليسي براي بررسي ماوقع به محل اعزام شدند.
ماموران در حال بررسي ماجرا بودند كه خواهر شوهر عصمت بعد از پايان كار روزانه اش در يك مهد كودك به خانه بازگشت. سر كوچه كه رسيد از تجمع اهالي مقابل در منزلشان متعجب شد. گامهايش سست شده بودند، هر چه به در منزل نزديك تر مي شد بر دلهره اش افزوده مي شد.
اهالي با ديدن وي ساكت شدند. زن جوان با صداي لرزان علت تجمع را جويا شد و آنوقت بود كه با شنيدن خبر قتل علي رضا و عصمت جيغ و ناله و گريه هاي زن پاياني نداشت و بر سر و صورت خود مي كوبيد.
ماموران انتظامي بعد از آنكه او را كمي آرام كردند شماره محل كار همسر عصمت كه نگهبان بود را از وي گرفتند. با شنيده شدن صداي همسر عصمت در پشت خط تلفن نگهباني سوءظن ها از وي برداشته شد.
ماموران بدون اينكه به همسر عصمت خبر مرگ زنش و فرزند چهارساله اش را بدهند از او خواستند به كلانتري بيايد.
زنگ تلفن حسيني بازپرس كشيك ويژه قتل دادسراي امور جنايي ظهر روز پنجشنبه به صدا درآمد و ماموران كلانتري خاني آباد خبر از وقوع دو قتل كه مقتولان آن همان عصمت و علي رضا بودند به او دادند. بلافاصله بازپرس مذكور به همراه يك اكيپ از كارآگاهان دايره ۱۰ آگاهي مركز كه رسيدگي به پرونده هاي قتل را برعهده دارند و ماموران تشخيص هويت به محل عزيمت كردند.
همسر عصمت در كلانتري از قتل همسر و فرزندش با اطلاع شد. مرد بهت زده شده بود. رنگ بر چهره اش نمانده بود.
يكي از همسايه هاي آن آپارتمان به ماموران آگاهي گفت: «ساعت ۹ صبح مردي را ديدم كه وارد خانه عصمت شد و دقايقي كوتاه بعد از آتش سوزي نيز همان مرد را ديدم كه از آپارتمان خارج شد.»
همسايه مذكور چندين بار ديگر نيز در نبود همسر عصمت ورود اين مرد ناشناس را به خانه مقتوله ديده بود.
همسر همان همسايه به ماموران گفت: «همسرم وقتي وارد خانه شد و از ورود اين مرد به خانه عصمت حرف زد هر دو نگران شديم. حتي قصد داشتيم به همسر عصمت تلفن كنيم ولي نمي دانم چه شد كه پشيمان شديم. اي كاش اينكار را كرده بوديم. حداقل اين دو قتل صورت نمي گرفت» همسايه ها صداي درگيري را از داخل خانه محل جنايت نشنيده بودند.
اهالي منطقه خاني آباد كه در محل حادثه تجمع كرده بودند بسيار وحشتزده بودند زيرا در طول يك هفته خبر چهار جنايت را در محله خود شنيده و نگران شده بودند. دو قتل اوليه در ميدان ميوه و تره بار مركزي رخ داده بود كه عاملان ارتكاب آن نيز به سرعت دستگير شدند و حال نيز خبر اين دو جنايت اهالي را مضطرب كرده بود.
اجساد عصمت و علي رضا چهار ساله به پزشكي قانوني انتقال يافت تا با انجام آزمايشات لازم علت تامه مرگ آنان مشخص شود.
در حال حاضر مظنون اصلي ارتكاب اين دو جنايت مردي است كه صبح روز حادثه به خانه مقتولان مراجعه كرده بود.
بررسي ها بر روي اين پرونده در دايره ۱۰ اداره آگاهي مركز و دادسراي امور جنايي تهران ادامه خواهد يافت.

مرد با پول همسر اولش ازدواج كرد
002352.jpg
گروه حوادث: زني متوجه شده بود، همسرش با سرمايه وي اقدام به ازدواج دوم كرده، با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق كرد.
به گزارش خبرنگار ما، منشي دادگاه خانواده سرش را از اتاق دادگاه بيرون آورد و زن جوان را به داخل فراخواند، وقتي مقابل قاضي پرونده اش ايستاد گفت: آقاي قاضي!  من طلاق مي خواهم. ديگر حاضر به ادامه زندگي با همسر خيانتكارم نيستم.
قاضي دادگاه كه از دقايقي قبل مشغول بررسي شكايت زن جوان و مطالعه پرونده اش بود با شنيدن اظهارات اين زن ۲۲ ساله، سرش را بالا آورد و گفت: اظهارات شما را به صورت مكتوب در پرونده ثبت شده خوانده ام آيا توضيح ديگري داريد؟
مينا ماجرايش را چنين تعريف كرد:
پدرم خيلي پولدار بود و مادرم را خيلي دوست داشت، وقتي من به دنيا آمدم مادرم مرد. به خاطر همين پدرم خيلي به من دلبستگي داشت... زمانه همين طور مي گذشت تا من بزرگ شدم... پدرم جاي مادر را برايم گرفته بود تا اين كه يك روز كه به كارخانه پدرم رفتم، به من گفت: مي خواهد با من صحبت كند.
... وقتي همه كارگرها رفتند، پدرم گفت: «ببين مينا يكي از كارگرهاي كارخانه تو را از من خواستگاري كرده پسر خوبي است. اما تو خودت بايد در اين زمينه تصميم بگيري... تو عزيزترين كس من هستي... دلم نمي خواهد ناراحتي تو را ببينم... با او صحبت كن اگر خوشت آمد به من بگو.
مينا آهي كشيد و گفت: بدبختي من به همين جا ختم نشد وقتي با حامد كه شش سال از من بزرگتر بود آشنا شدم خيلي از او خوشم آمد، ساده و خوب بود غافل از اين كه اين يك روي سكه است... هنوز چند روزي از ازدواج ما نگذشته بود كه پدرم در يك حادثه رانندگي فوت كرد... و تازه آن وقت بود كه رنگ پول، زندگي ام را سياه كرد...
بعد از چند وقت بدرفتاري هاي حامد شروع شد... به هر بهانه اي من را كتك مي زد و دعوا راه مي انداخت... هميشه دعوا... بعد از مدتي هم ديگر خانه نمي آمد... بهانه او كارهاي زياد شركت و كارخانه بود... تا اين كه يكي از كارمندهاي كارخانه كه حامد بيرونش كرده بود به من زنگ زد و گفت كه حامد با يكي از خانم هاي شركت ازدواج كرده اما پنهاني.
خيلي برايم گران تمام شد به خاطر همين هم دادخواست طلاق دادم... اما حامد با گريه و التماس اصرار داشت كه موضوع دروغ است، من هم باور كردم، اما...
بعد از مدتي متوجه رفتارهاي مشكوكش شدم، با كنجكاوي و پرس و جو از دوستانش بالاخره فهميدم كه ازدواج كرده... آن هم با پول هايي كه متعلق به من است. واقعاً  براي خودم متأسفم.
مينا اين را گفت و سر جايش نشست، دلش پر بود .

دو آدم ربايي در كرج
002349.jpg
گروه حوادث: با آشكار شدن راز فروش يك پسر بچه ربوده شده در كرمان، او به آغوش خانواده اش بازگردانده شد.
به گزارش خبرنگار ما، رسيدگي به اين پرونده زماني در دستور كار كارآگاهان اداره آگاهي رباط كريم قرار گرفت كه ماموران مبارزه با موادمخدر اين شهرستان فردي به نام «غلام» را كه در امر خريد و فروش موادمخدر بود به اين اتهام دستگير كرد. زماني كه غلام براي بازجويي مقدماتي در اختيار كارآگاهان قرار گرفت مدعي شد كه ۵ ماه قبل يك پسر بچه ۷ ساله را با همكاري دو تن از دوستانش ربوده است.
اين مرد در اظهاراتش به ماموران گفت: صبح يك روز وقتي با دوستانم در حال گذر از يكي از خيابان هاي رباط كريم بوديم متوجه يك پسربچه ۷ ساله شديم كه حميد يكي از دوستانم او را مي شناخت و مدعي بود پدرش از وضعيت مالي خوبي برخوردار است. همان لحظه انگيزه ربودن وي به ذهنم خطور كرد و با طرح نقشه اي با همكاري حميد و دوست ديگرم ناصر پسربچه ۷ ساله را كه مسعود نام داشت ربوديم.
پس از چند ساعت به خانواده اش تلفن كرديم و به آنها گفتيم كه براي آزادي مسعود مبلغ ۱۵ ميليون تومان مي خواهيم. خانواده مسعود به اين طريق حاضر به معامله نشدند و از آن جايي كه متوجه شديم به پليس اطلاع داده اند و كارآگاهان در تعقيب ما هستند و هر لحظه احتمال دستگيري ما وجود دارد بچه را به كرمان انتقال داديم. بعد از دو روز اقامت در كرمان از طريق يكي از دوستانم متوجه شدم كه خانواده اي سالهاست بچه ندارند و حاضر هستند كودكي را به فرزندي قبول كنند. به اين ترتيب بعد از چند جلسه ملاقات مسعود ۷ ساله را به مبلغ ۱۰ ميليون تومان به آن خانواده فروختيم.
كارآگاهان با توجه به اظهارات متهم، به خاطر حساسيت موضوع شناسايي دو همدست غلام را در دستور كار خود قرار دادند و توانستند آن دو آدم ربا را نيز دستگير كنند.
حميد و ناصر هم پس از دستگيري به آدم ربايي و فروش كودك ۷ ساله اعتراف كردند و كارآگاهان با گرفتن نيابت قضايي به شهرستان كرمان رفته و كودك ۷ ساله را از خانواده اي كه وي را به فرزندي گرفته بود، تحويل گرفتند.
بنابراين، قاضي اين پرونده، متهمان را با قرار وثيقه روانه زندان كرد تا تحقيقات تكميلي درباره آنها صورت بگيرد.
آدم ربايي ۳۰ ميليوني در كرج
بر پايه اين گزارش، چندي قبل يك زن جوان در حالي كه وحشتزده بود به اداره آگاهي حصارك در كرج رفت و مدعي شد ساعتي قبل پسر بچه
۶ ساله اش توسط افراد ناشناس ربوده شده است. به اين ترتيب، پرونده اي در اين زمينه تشكيل شد و تيمي از كارآگاهان اداره آگاهي حصارك مامور رسيدگي به پرونده شدند. آنان در نخستين اقدام مادر پسر بچه را كه مهدي نام داشت تحت بازجويي قرار دادند.
وي گفت: پسرم در حال بازي كردن مقابل خانه مان بود كه متوجه غيبت فرزندم شدم. وقتي به كوچه آمدم هيچ اثري از وي نبود. نگران و هراسان خودم را به سر كوچه رساندم اما پسرم را نديدم. همان لحظه يكي از همسايگان مرا ديد و وقتي متوجه شد دنبال پسرم مي گردم به من گفت، دقايقي قبل دو مرد جوان را ديده كه مهدي را با خود مي برند.
كارآگاهان با توجه به اظهارات زن جوان، به خاطر حساسيت موضوع شناسايي آدم ربايان را در دستور كار قرار دادند. بعد از چند ساعت از طرح شكايت ربايندگان با خانواده مهدي تماس گرفتند و مدعي شدند در قبال آزادي مهدي مبلغ ۳۰ ميليون تومان مي خواهند.
به اين ترتيب، كارآگاهان با توجه به تماس هاي تلفني مكرر ربايندگان رد آنها را در تهران پيدا كردند. اما از آن جايي كه ربايندگان متوجه شده بودند كه پليس در تعقيب آنان است، كودك ۶ ساله را در يكي از ميدان هاي مركزي شهر تهران رها كرده و متواري شده اند. پليس با پيدا كردن كودك ۶ ساله، وي را به خانواده اش تحويل داد و هم اكنون در تعقيب ربايندگان است.

گودبرداري غيراصولي ۷ نفر را  آواره كرد
ايسنا:گودبرداري غير اصولي در منطقه ۱۸ شهرداري تهران منجر به تخريب بخشي از منزل مسكوني مجاور شد.
حادثه از آن جا رخ داد كه يكي از ساكنين شهرك وليعصر به دنبال قديمي بودن منزل مسكوني خود اقدام به تخريب آن و ساخت مجدد آپارتمان چند طبقه كرد، غافل از اين كه بافت فرسوده تمامي منازل اين منطقه با كوچكترين تكان امكان ريزش دارند.
به دنبال تصميم اين مالك چندين كارگر از حدود دو هفته گذشته مشغول گودبرداري شدند و پس از گذشت بيش از يك هفته به چاه مشتركي رسيدند كه اطراف آن سست شده و ريزش آن اجتناب ناپذير بود.
در اين حال و به دنبال باز شدن دهانه چاه سريعا يكي از اتاق ها و راهروي منزل مسكوني مجاور به علت سست شدن ديوار فرو ريخت.
جهانگيري، مالك كهنسال منزل آسيب ديده كه از بافت فرسوده منطقه شكايت داشت، با بيان اين كه در حال حاضر مكاني براي استقرار خانواده اش ندارد، گفت: پيش از فرو ريختن بخشي از منزل، هيچ گونه ترك خوردگي كه نشانه اي از ريزش ساختمان داشته باشد، مشاهده نشد.
وي با بيان اين كه به محض فروريختن يكي از اتاق ها تمامي اهل خانه، منزل را ترك كردند، افزود: در اين حادثه به هيچ كس آسيبي نرسيد و خسارتهاي مالي به وسايل منزل نيز ناچيز است.
ماموران آتش نشاني به محض حضور در محل،  خطرات احتمالي ناشي از تخريب را مهار كرده و به علت احتمال تخريب قسمت بيشتري از منزل يك طبقه، اهالي را از سكونت مجدد در منزل بازداشتند.
جهانگيري با اشاره به اين كه در مدت زمان كوتاهي ۳ منزل مسكوني در اين محله به علت گودبرداري فروريخته اند، خاطرنشان كرد: به علت هشدارهاي ماموران مجبور شده ايم امشب را در منزل يكي از اقوام سپري كرده اما براي گذراندن شبهاي ديگر مكان مناسبي نداريم.
حاجوي، مسئول امداد ايستگاه ۳۸ سازمان آتش نشاني و خدمات ايمني نيز با اشاره به اين كه در اين گودبرداري، شمع بندي مناسب انجام نشده بود گفت: در اين گونه ساخت و سازها وجود سازه نگهبان ضروري است؛ زيرا مي تواند فشار ساختمان مجاور را تحمل و از ريزش آن جلوگيري كند.
وي با بيان اين كه نه تنها در اين منطقه بلكه در تمامي سطح شهر روزانه تعداد زيادي از منازل به علت گودبرداري غيراصولي تخريب مي شوند، افزود: اين گونه ساخت و سازها نياز به ايمن سازي و نظارت مستقيم مهندس ناظر دارند كه متاسفانه چنين مسائلي جهت بازسازي يا ساخت مجدد منازل انجام نمي شود.

دستگيري سارق با ۳۰ فقره كيف قاپي
پليس: با تلاش ماموران آگاهي تهران بزرگ يك سارق دستگير و به ۳۰ فقره كيف قاپي اعتراف كرد.
با تلاش ماموران كلانتري ۱۰۹ بهارستان تهران در طول هفته جاري در محدوده خيابان ۱۷ شهريور فردي به نام «داود-ن» را به اتهام كيف قاپي دستگير كردند. متهم در كلانتري به ۳۰ فقره كيف قاپي در شهر اعتراف كرد.
همچنين ماموران يگان  ويژه تهران در طول هفته جاري فرد ديگري به نام «حبيب-ي» را به اتهام سرقت تلفن همراه و جيب بري در ميدان امام حسين(ع) دستگير كردند. در بازرسي بدني از متهم، يك تلفن همراه و ۲۶۹ هزارتومان وجه نقد و ايران چك كشف شد.مراتب براي بررسي به مراجع ذيربط ارجاع داده شد.

حادثه در جهان
پدر قاتل در دادگاه: همسرم خواست كه فرزندمان را بكشيم
بي بي سي: پدري كه متهم است پسر بيمار خود را به قتل رسانده روز گذشته در دادگاه ادعا كرد كه به دستور همسرش اين كار را كرده و بنابراين جرم وي قتل درجه دوم است و نه قتل عمد.
آندرو راگ متهم است كه جاكوب ۱۰ ساله را كه به دليل ابتلا به نوعي سندروم لال و فلج بوده به قتل رسانده است. با وجود مدارك مستدل آندرو ادعا كرد كه وي و همسرش مري با هم اين تصميم را گرفته و بنابراين محاكمه وي به تنهايي خارج از قوانين قضايي است. آندرو ادعا كرد كه وي قادر نبوده به تنهايي در شب حادثه جاكوب را خفه كند و اين همسرش بوده كه به وي در اين امر كمك كرده است. وي همچنين ادعا كرد كه از آنجا كه پسرش از بيماري وحشتناكي رنج مي برده وي اين كار را تنها براي رهايي وي از عذاب زندگي انجام داده است. با اين وجود دادستان پرونده ادعا كرد كه بيماري مقتول به هيچ وجه نمي تواند دليلي قانع كننده براي اين قتل باشد.
قاتل در دادگاه درخصوص شب حادثه گفت: آن شب من كاملاً مست بودم و به هيچ وجه متوجه كاري كه مي كنم نبودم. همسرم را صدا كردم و به وي گفتم كه مي خواهم به زندگي جاكوب پايان دهم. مري نيز گفت: پس چرا معطل مي كني؟ مري فرزند ديگرمان را از خانه بيرون برد تا شاهد مرگ برادرش نباشد.
روز گذشته زماني كه دادستان از متهم پرسيد كه آيا مطمئن هستي كه اين كار را با رضايت همسرت انجام داده اي؟ وي گفت: اگر او رضايت نمي داد هرگز اين كار را نمي كردم. مري اگر مي خواست مي توانست به راحتي جلوي مرا بگيرد. من به هيچ وجه مسئوليت اين كار را به تنهايي بر عهده نمي گيرم.
دادگاه قاچاقچيان انسان
سايت جنايي: دادگاه رسيدگي به پرونده قاچاقچيان انسان در دادگاه عالي ايالت تگزاس برگزار شد. در اين دادگاه دادستان پرونده در خصوص متهم رديف اول پرونده كه راننده كاميوني است كه ۷۰ مهاجر غيرقانوني را در مخزن كاميون خود چپانده بود گفت: بي شك قصي القلب ترين اين افراد راننده كاميون است كه
به خوبي از ظرفيت پايين خودرو خود باخبر بوده اما بي توجه به اين مسئله باعث مرگ حداقل ده انسان بي گناه شده است.
به گفته مأمور تحقيق پرونده، پليس اتوبان در هفدهم ماه مه سال ۲۰۰۳ كاميون فوق را در ۱۲۵ مايلي جنوب غربي هوستون پيدا كرد. زماني كه نيروهاي امداد در پشتي كاميون را باز كردند با صحنه اي باورنكردني روبه رو شدند. بيش از هفتاد مهاجر غيرقانوني آنچنان در كنار هم فشرده شده بودند كه هفده نفر آنها براثر كمبود هوا خفه شده بودند. راننده اين كاميون كه تيرون ويليام نام دارد در حال حاضر با ۵۸ مورد اتهام انتقال مهاجران غيرقانوني روبه رو است. در صورتي كه تمامي اتهامات فوق  اثبات شود ويليام از جمله ۱۴ متهمي است كه با حكم اعدام روبه رو خواهد شد. طبق قوانين ايالتي زماني كه قاچاق انسان باعث مرگ عده اي از مهاجران شود امكان صدور حكم اعدام وجود خواهد داشت.
دادستان پرونده روز گذشته در اولين سخنراني خود ادعا كرد كه ويليام در تمام طول سفر حتي براي يك بار هم به مهاجران سر نزده است و حتي از متوليان اين امر نيز خواسته است كه به دليل صدمه اي كه تعداد زياد مهاجران به ماشين وي خواهند زد بايد مبلغ بيشتري به وي پرداخت كنند. دادگاه رسيدگي به اتهامات ويليام ۳۴ساله تاكنون چهار بار به تعويق افتاده است.

زورگيران هنگام زورگيري به دام افتادند
گروه حوادث:ماموران انتظامي تهران بزرگ چند روز پيش، سه سارق زور گير را دستگير كردند.
به گزارش خبرنگار پايگاه اطلاع رساني پليس، ماموران انتظامي تهران چند روز پيش هنگام گشت در خيابان شهيد بهشتي به يك دستگاه خودروي پرايد برخورد كردند كه سرنشينان آن قصد زور گيري از راننده يك دستگاه خودرو پيكان را داشتند.
براساس اين گزارش، ماموران سرنشين و راننده خودرو پرايد را هنگام فرار دستگير كردند و براي بازجويي به كلانتري انتقال دادند.
متهمان نيز در بازجويي ها به جرم خود اعتراف كردند.
همچنين مأموران كلانتري ۱۱۰ شهدا، فردي را به اتهام شركت در اغفال يك دختر بچه دستگير و براي بازجويي به كلانتري منتقل كردند.
متهم در بازجويي ها به ۴ فقره زورگيري نيز اعتراف كرد.

دادگستري خوزستان:
سارق مسلح بانك صادرات اهواز يكشنبه اعدام مي شود
ايسنا: حكم اعدام سارق مسلح بانك صادرات اهواز با تأييد شعبه  ۳۲ ديوان عالي كشور، يكشنبه ۲۳ اسفند ماه در اهواز اجرا مي شود.
دادگستري خوزستان با بيان اين خبر، اعلام كرد: اين سارق مسلح كه در آخرين روز سال ۸۲ به قصد سرقت وارد بانك صادرات واقع در منطقه ملي راه اهواز شد، چهار نفر از كارمندان و يك مغازه دار جنب بانك كه شاهد عيني ماجرا بود را به قتل رساند و متواري شد.
مدتي بعد سارق به قصد خريد مقداري دلار وارد بازار شده كه صراف پس از ديدن چك هاي بانك صادرات به وي شك مي كند و پس از درگيري، توسط ماموران نيروي انتظامي دستگير مي شود.شعبه ۱۳ دادگاه عمومي اهواز، اين سارق را به اتهام قتل، سرقت مسلحانه، ايجاد رعب و وحشت و سلب امنيت مردم به عنوان محارب، معرفي و به اعدام در ملأ عام محكوم كرد.

خودكشي دانشجوي پزشكي در خوابگاه
گروه حوادث: دختر ۳۵ ساله اي كه دانشجوي رشته پزشكي بود به دلايل نامعلوم اقدام به خودكشي كرد.
به گزارش خبرنگار ما، اين حادثه صبح روز پنج شنبه به بازپرس ويژه قتل _ حسيني _ اطلاع داده شد. وي بلافاصله در محل حادثه واقع در خوابگاه مركز تحقيقات پزشكي حضور يافت و در بررسي مقدماتي متوجه شد كه دختر ۳۵ ساله اي به دلايل نامعلوم اقدام به خودكشي كرده است.
به اين ترتيب، بعد از بازرسي از محل حادثه مشخص شد كه اين دختر دانشجوي رشته پزشكي است. از طرفي تحقيق از دوستان و هم اتاقي هاي وي آشكار كرد كه اين دختر شب قبل از حادثه، در حالي كه بسيار ناراحت بوده، به خوابگاه مراجعه كرده است. به اين ترتيب، پيكر بي جان دانشجوي پزشكي براي بررسي علت اصلي مرگ به پزشكي قانوني انتقال يافت.

تباني مردان خانواده براي قتل دختر جوان
گروه حوادث: با كشف جسد دختر جوان در باغچه منزلي در كرج، پس از سه سال پرده از يكي از تكان دهنده ترين قتلهاي خانوادگي چند سال اخير برداشته شد.
پدري متهم است با همدستي پسر و دامادش (شوهر خواهر مقتوله) در آبان ماه سال ۸۰ دختر بيست  ساله اش را بعد از حبس در حمام منزل با همدستي ديگر اعضاي خانواده اش به طرز فجيعي كشت.
سي ام بهمن  ماه ۸۳ مردي با مراجعه به آگاهي از ناپديد  شدن مشكوك دختر ۲۰ ساله  همسايه به نام «فروغ» در منطقه شهرك «ارم» جاده ملارد كرج خبر داد.
در پي اين خبر ماموران آگاهي اين ماجرا را مورد بررسي قرار داده و ۴۸ ساعت بعد پس از انجام تحقيقات لازم، به دستور مقام قضايي، نسبت به دستگيري «فيض الله» پدر فروغ اقدام شد.
متهم به قتل درحاليكه اظهار مي داشت، به هيچ وجه از كرده خود پشيمان نيست، در بازجويي ها با اعتراف به قتل، مقتوله را به ارتكاب مفاسد متعدد و بي آبرو كردن خانواده در انظار عموم متهم و عنوان كرد:با در ميان گذاشتن اين مسأله با ديگر اعضاي خانواده و طرح ريزي نقشه قتل، فروغ را در حمام زنداني كرده و با فرو بردن سر وي در سطل آب او را خفه كردم.
بر اساس اين گزارش نفرت خانوادگي از دختر بيست ساله به خاطر دو بار فرار از خانه آنقدر زياد بود كه او را با همان وضع در باغچه خانه دفن كردند، به گونه اي كه راز اين جنايت سه سال در ميان اعضاي خانواده پنهان ماند.
در حال حاضر داوود برادر مقتوله و شوهر خواهر وي در بازداشت به سر مي برند.

حوادث
اجتماعي
اقتصادي
دانش انفورماتيك
بـورس
خارجي
سياسي
داخلي
شهري
ورزش
يادداشت
صفحه آخر
همشهري ضميمه
همشهري ايرانشهر
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   دانش انفورماتيك   |   بـورس   |   حوادث   |   خارجي   |   سياسي   |   داخلي   |  
|  شهري   |   ورزش   |   يادداشت   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |