پنجشنبه ۹ آذر ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۴۱۴۶ - Nov 30, 2006
مشكل پرداخت دستمزد دربرخي پروژه هاي سيما
قسط هايي كه پرداخت نمي شود
003927.jpg
محدثه واعظي پور
باوجودي كه مدت هاست مشكل پرداخت دستمزد عوامل دربرخي پروژه هاي مختلف تلويزيوني به يك سنت تبديل شده، اما كمتر كسي دوست دارد در اين باره صحبت كند. بعضي همين كه سؤال را مي شنوند، باگفتن اين كه در چند كار جديدم با چنين مشكلي برخورد نكرده ام، از صحبت كردن طفره مي روند. گروهي ديگر، واردشدن به چنين بحث هايي را درست نمي دانند و تلويحا اشاره مي كنند حاضر نيستند موقعيت حرفه اي شان را به خطر بيندازند.
با اين همه، ماجرا همچنان ادامه دارد؛ دربرخي دستمزد عوامل با تاخير پرداخت مي شود، گاهي هم اصلا بخشي از اقساط دستمزد پرداخت نمي شود. اين در حالي است كه در بعضي موارد، سازمان بودجه را به طور كامل به تهيه كننده پرداخت كرده اما تهيه كننده در بازپرداخت به عوامل، سهل انگاري كرده است. با وجود اظهارنظرهاي متفاوتي كه در اين باره شنيده مي شود، از يك موضوع نمي توان چشم پوشي كرد. نظارت سازمان و به طور مشخص گروه هاي فيلم و سريال بر عملكرد تهيه كننده بايد بيشتر شود. از سويي ديگر، انتظار مي رود گروه هاي فيلم و سريال با پرداخت به موقع تعهدات مالي خود، زمينه بروز چنين مسائلي را به حداقل برسانند.
جاي خالي تهيه كننده حرفه اي
نويسندگان مجموعه هاي تلويزيوني معمولا جزو عواملي هستند كه پرداخت دستمزدشان با مشكل مواجه مي شود. جابر قاسمعلي نويسنده مجموعه هاي مختلف تلويزيوني درباره اين موضوع مي گويد: در سال هاي گذشته مشكلاتي در اين زمينه داشتم، اما خوشبختانه سال هاي اخير با اين مسأله روبه رو نبوده ام .
قاسمعلي از تجربه شخصي اش مي گويد: بهترين راه اين است كه فرد با گروه و تيمي كار كند كه سابقه همكاري با آنها را دارد و همديگر را خوب مي شناسند. در چنين شرايطي، رابطه حرفه اي تبديل مي شود به رابطه دوستي. معمولا در روابطي كه بر اساس دوستي و رفاقت شكل گرفته، چنين اتفاق هايي كمتر مي افتد و افراد با صداقت بيشتري با يكديگر كار مي كنند .
قاسمعلي، مشكل اصلي را در اين مي داند كه تعريف درست و كاملي از تهيه كننده در تلويزيون وجود ندارد: تعريفي كه از تهيه كننده دولتي داريم، نقش او را به عنوان نماينده و واسطه سازمان در پروژه ها پررنگ مي كند. اين در حالي است كه تهيه كننده حرفه اي و متخصص علاوه بر اينكه در طول كار حضور موثري دارد و در انتخاب متن و عوامل نظارت مي كند، پشتوانه مالي خوبي هم دارد. اين تهيه كننده مي تواند در صورتي كه سازمان نتوانست به تعهدات مالي اش عمل كند، دستمزد عواملش را به راحتي بپردازد .
قاسمعلي در پايان صحبت هايش مي گويد: قصد جسارت به تهيه كننده اي را ندارم. اميدواريم به تعريف درستي از تهيه كننده حرفه اي برسيم. سازمان نبايد از هر فردي به عنوان تهيه كننده استفاده كند. تهيه كننده حرفه اي نسبت به وظيفه خود آگاه است و مي تواند در بزنگاه ها، مشكلات هر پروژه اي را حل كند .
چرخه كند اداري
يكي از تصويربرداران باسابقه تلويزيون با وجودي كه در پروژه هاي مختلف، مشكلات مالي را تجربه كرده، ترجيح مي دهد در اين باره صحبت نكند. او البته با توجه به سابقه طولاني همكاري اش با سازمان و تهيه كننده هاي مختلف، به نكته مهمي اشاره مي كند: بايد وسيع تر و جدي تر به موضوع نگاه كرد. دلايل مختلفي دست به دست هم مي دهند تا چنين مشكلاتي پيش بيايد. براي حل اين مسأله بايد با نگاهي دقيق به كليه عومل و ريشه ها، علت بروز اين مشكل را بررسي كنيم. وقتي دلايل مشخص شد، قطعا درمان اين بيماري ساده تر مي شود .
اسماعيل عفيفه - يكي ديگر از تهيه كنندگان باسابقه سازمان - سيستم  اداري را عاملي مي داند كه باعث مي شود گاهي پرداخت ها به تأخير بيفتد: چرخه اداري بايد طي شود و اين مسأله كمي طول مي كشد. در چنين مواردي طبيعي است كه پرداخت ها كمي ديرتر صورت بگيرد . عفيفه بدون اشاره به اين نكته كه مشكلات مالي و اداري سازمان و تهيه كننده نبايد گريبان عوامل را بگيرد، در ادامه مي گويد: فكر مي كنم براي تحليل اين موضوع، بايد به سراغ بخش  مالي سازمان برويد و با آنها صحبت كنيد؛ حتما آنها هم حرف هايي براي گفتن دارند . اين تهيه كننده مي گويد: بخش مالي سازمان بايد بودجه داشته باشد تا هزينه پروژه هاي مختلف را بپردازد. در چنين شرايطي اگر بودجه ديرتر به سازمان برسد، طبيعي است كه سازمان دچار مشكل شود و نتواند در موعد مقرر، بودجه را به پروژه ها برساند .
عفيفه مي گويد: فكر مي كنم شبكه با شبكه تفاوت دارد. در شبكه۳ نظم و ترتيب خاصي حاكم است و من اصلا با چنين موضوعي برخورد نكرده ام . عفيفه يادآوري مي كند: چنين مشكلاتي معمولا كمتر اتفاق مي افتد و براي پرداختن به آنها بايد موردي عمل كرد؛ يعني به سراغ تهيه كننده و عواملي رفت كه با چنين مسأله اي مواجه بوده اند و از آنها پرسيد چرا در پروژه شان چنين اتفاقي افتاده است .
محمد مسعود هم يكي ديگر از تهيه كنندگان پركار و باسابقه تلويزيون است؛ تهيه كننده اي كه مي گويد با مشكل مالي در پروژه هايش روبه رو نبوده است و هر كاري انجام داده، دستمزد عواملش را پرداخته و از اين بابت دغدغه اي ندارد. مسعود مي گويد: من هم مثل شما چيزهايي درباره اين موضوع شنيده ام اما صحّت و سقمش را نمي دانم. فكر مي كنم بهتر است از كساني در اين باره بپرسيد كه حقوق شان در بعضي پروژه ها تضييع شده است . مسعود مي گويد: به نظرم اگر اين معضل وجود دارد، بايد به دنبال راهكار مناسبي برايش باشيم. البته نمي شود انتظار داشت در سازمان بزرگ صداوسيما، نهادي درست شود و به اين موضوع رسيدگي كند؛ چون دوباره در بوروكراسي اداري، قضيه غيرقابل حل مي شود .
او از مديران سازمان هم دفاع مي كند: اگر خودمان را جاي مديران سازمان بگذاريم متوجه مي شويم كه نمي شود بر پايه ادعاها، قضاوت كرد . محمد مسعود در پايان صحبت هايش به وجدان حرفه اي تهيه كنندگان اشاره مي كند: شايد در اين موارد، تهيه كننده مهمترين فرد در هر پروژه اي باشد. اگر او وجدان كاري داشته باشد و نسبت به عواملش احساس مسئوليت كند، با چنين مشكلاتي كمتر برخورد مي كنيم .
يكي از نويسندگان گروه كودك كه در چند پروژه مختلف نتوانسته بخشي از دستمزدش را دريافت كند، مي گويد: متأسفانه اگر به سراغ مدير گروه بروم، گرهي از كارم گشوده نمي شود بلكه به عنوان فردي معترض و خودسر معرفي مي شوم و ديگر نمي توانم با تهيه كننده هاي سازمان همكاري كنم. بنابراين هر بار كه تهيه كننده اي بخشي از دستمزدم را پرداخت نكرده، سكوت كرده ام تا لااقل بتوانم باز هم كار كنم .
سينما خوش حساب تر از تلويزيون
نكته جالب اين است كه در سينماي ايران كه توليد فيلم توسط بخش خصوصي سهم بيشتري دارد، با مشكلاتي از اين دست، كمتر روبه رو مي شويم اما برخي تهيه كنندگان تلويزيون كه از سرمايه شخصي خود در توليد سريال، تله فيلم و... استفاده نمي كنند، با تضييع حقوق مالي عوامل، سود سرشاري نصيب خود مي كنند. تهيه كننده حرفه اي سينماي ايران هرگز نمي  تواند دستمزد عواملش را پرداخت نكند و پس از آن، كار تازه اي را شروع كند. نهادهاي نظارتي در حوزه سينما، با جديت مقابل چنين رفتارهايي مي ايستند؛ به همين دليل در سينماي ايران، معضل پرداخت دستمزد وجود ندارد يا اگر وجود دارد، بسيار كمرنگ تر از موارد مشابه در تلويزيون است. تهيه كننده و عوامل در مرحله پيش توليد با هم به توافق مي رسند و در مرحله پرداخت، هرگز نكته مبهمي وجود ندارد.
سيروس تسليمي - تهيه كننده سينما- كه سابقه تهيه يك مجموعه تلويزيوني را دارد، از تفاوت هاي سينما با تلويزيون مي گويد: در سينما شما با تهيه كننده اي روبه رو هستيد كه دفتر دارد و محل كار و سابقه اش كاملا مشخص است. اين تهيه كننده نمي تواند به راحتي دستمزد عوامل را پرداخت نكند و پنهان شود اما بعضي از تهيه كننده هاي تلويزيون هيچ دفتر و نشاني ندارند. ارتباط عوامل با آنها از طريق تلفن همراه است كه به راحتي مي شود آن را عوض كرد. در چنين شرايطي، افرادي سودجو كه به عنوان تهيه كننده فعاليت مي كنند، به راحتي مي توانند از موقعيت خود سوء استفاده كنند .
تسليمي مي افزايد: در سينما اگر مشكلي براي عوامل به وجود بيايد، خانه سينما يا صنف تهيه  كنندگان به سادگي سكوت نمي كنند و پيگير موضوع شده، براي فرد خاطي مجازات تعيين مي كند . تسليمي مي گويد: در سازمان، محلي براي رسيدگي به اين مشكلات وجود ندارد چرا كه اساسا تلويزيون نمي خواهد خودش را با عوامل درگير كند؛ او تهيه كننده اش را مي شناسد و با او طرف است. تهيه كننده اي كه يك كار نازل ساخته، يا كاري سه ماهه را شش ماه طول داده، بدون اينكه بازخواست شود، دوباره كار تازه اي را شروع مي كند. به اين ترتيب، خيال تهيه كننده راحت مي شود و به كارهاي قبلي اش ادامه مي دهد .
تسليمي از روش هاي توليد سريال يا تله فيلم در كشورهاي اروپايي صحبت مي كند و مثال مي آورد كه در تلويزيون فرانسه براي توليد برنامه هاي تلويزيوني به سراغ تهيه كننده رسمي سينما مي روند؛ كساني كه اعتبار حرفه اي دارند و سابقه كاريشان كاملا مشخص است: اما در تلويزيون ما خيلي ها به خاطر رفاقت و آشنايي به جرگه تهيه كنندگان پيوسته اند و تهيه كننده واقعي و حرفه اي نيستند . تسليمي كه تهيه كننده رسمي سازمان است، سال هاست در سينما فعاليت مي كند. او از تجربه شخصي اش در تهيه زنبق هاي وحشي مي گويد: 50درصد بودجه اي كه سازمان براي توليد اين سريال به من داد، بعد از پخش به دستم رسيد. من البته در موعد مقرر دستمزد عوامل را پرداخت كردم و منتظر اين نبودم كه سازمان به من پول بدهد تا دستمزد عوامل را پرداخت كنم .
تسليمي در پايان صحبت هايش البته به موضوع مهمي اشاره مي كند: با اين همه، در وضع موجود هم عد ه اي تهيه كننده فرهنگي در تلويزيون داريم كه با اخلاق حرفه اي و عدالت با عوامل برخورد مي كنند. اينكه سازمان به تهيه كننده دير پول مي دهد، بهانه اي بيشتر نيست. بعضي از تهيه كننده ها قبل از اينكه از سازمان پول بگيرند، با عوامل تسويه مي كنند تا براي آنها مشكلي پيش نيايد . تسليمي بر ضرورت نظارت بيشتر سازمان  روي عملكرد تهيه كننده ها اصرار دارد و اين اقدام را عاملي براي بهترشدن اوضاع مي داند. به نظر او اگرچه مديران تلويزيوني تعهدي قانوني و حقوقي در برابر عوامل ندارند اما اخلاقاً  موظف به پيگيري تضييع حقوق عوامل هستند تا كيفيت توليدات پايين نيايد. اين قصه ادامه دارد مگر اينكه مديران سازمان مسائل مالي و مشكلات عوامل را مانند دغدغه هاي مختلف خود جدي بگيرند و با رسيدگي به وضعيت افرادي كه چند سال است در راهروهاي سازمان از اين اتاق به آن اتاق مي روند به اين اميد كه به شكايت شان رسيدگي شود، مقابل چنين جريان هايي بايستند.

گفت وگو با نيكلاس كيج به بهانه پخش هواشناس از سينما يك
حركت بر لبه تيغ
003924.jpg
ترجمه: كيكاووس زياري
امشب برنامه سينما يك به پخش فيلم هواشناس مي پردازد. فيلمي كه توسط گور وربينسكي كارگرداني شده و نقش اصلي اش هم بر عهده نيكلاس كيج است. در اين فيلم كيج نقش يك هواشناس شيكاگويي را دارد كه براي يكي از شبكه هاي تلويزيوني بزرگ كار مي كند. او با وجود موقعيت شغلي مناسبش در زندگي به نوعي پوچي رسيده و حس مي كند كه هيچ چيز جذابي در زندگي اش وجود ندارد.
اين مرد در زندگي خانوادگي خود با مشكلات زيادي روبه روست. همسرش دارد از او جدا مي شود و نمي تواند ارتباط خوبي با دو فرزند خويش برقرار كند، پدرش هم هيچ احترامي براي او قايل نيست. نيكلاس كيج در اين فيلم يك بازي گرم، يكدست و دوست داشتني ارايه مي دهد و اين در حالي است كه كاراكتر او در قصه فيلم يك شخصيت دوست داشتني و مقبول نيست. بازي در اين فيلم يك تجربه تازه براي كيج در زمينه حضور در نقش هاي جدي و سنگين بود. وي اين مسير را امسال با درام ضدجنگ و اجتماعي مركز تجارت جهاني اليور استون ادامه داد. اين فيلم كه قصه اش درباره سقوط دو برج ساختمان تجارت جهاني است، به احتمال زياد كيج را نامزد دريافت جايزه اسكار خواهد كرد. وي در اين گفت وگو درباره هواشناس ،  مركز تجارت جهاني و قسمت جديد اكشن ماجراجويانه گنجينه ملي حرف مي زند.
***
* بخش مهمي از قصه هواشناس درباره خانواده و پدر بودن است. در اين باره برايمان صحبت كنيد.
- تصورم اين است كه اصلاً اهميتي ندارد كه ما كي هستيم و چه نوع زندگي اي داريم. واقعيت اين است كه همه ما - تحت هر نوع شرايط زندگي كه باشيم- با پدرانمان ارتباط نزديكي داريم، زيرا آنها بزرگ هستند و ما كوچك. همين مسأله باعث مي شود تا احترام ويژه اي به آنان بگذاريم. در رأس همه چيز، پدر من پروفسور ادبيات است و آدم بسيار بسيار بامزه و جذابي است. به همين دليل هميشه تلاش داشتم به اين نكته دست پيدا كنم كه چگونه مي توانم از او الهام بگيرم و تبديل به چيزي مثل او بشوم. براي اين منظور به موسيقي كلاسيك گوش كردم، ادبيات كلاسيك را مطالعه كردم. اين شرح حال بزرگ شدن كسي است كه پدرش پروفسور دانشگاه است.
* چه عاملي باعث جذب شما به فيلم هواشناس شد؟
- حقيقت را بگويم خيلي مايل بودم كه در يك درام خانوادگي بازي كنم. اين ژانري است كه فكر مي كنم براي عموم تماشاگران بهترين است، زيرا به راحتي مي توانند با آن ارتباط برقرار كنند. ما مي توانيم به سالن نمايش فيلم برويم و با تماشاي فيلم ها، چيزهاي زيادي را درباره مسايل مختلف ياد بگيريم و به اين ترتيب بزرگتر و عاقل تر شويم. درام هاي خانوادگي در اين زمينه كمك خيلي زيادي مي كنند. در همان حال بايد بگويم كه ساخت اين نوع از فيلم يكي از مشكل ترين كارهاست، زيرا تحت تأثير قرار دادن تماشاچي به آن آساني هم كه فكر مي كنيم نيست.
هدفم از بازي در يك درام خانوادگي - و همين طور الهام گيري هنرمندانه از حضور در چنين كارهايي- هدفي خاص است. اين كار مثل حركت بر لبه تيغ است. گور وربينسكي در اين فيلم خارج از چارچوب معمول درام هاي خانوادگي عمل كرد و چيزي هنرمندانه و شخصي آفريد. اما در همان زمان، درباره تمام آن مسايلي صحبت مي كند كه بچه ها در زندگي واقعي شان (بعد از جدايي پدر و مادرهايشان) با آن روبه رو مي شوند. گور وربينسكي اين قصه را به شكل تازه اي تعريف كرد. احساس كلي خودم اين است كه تعداد فيلم زيادي مثل هواشناس بازي نكرده ام، حداقل در ژانر درام خانوادگي. فكر مي كنم كه فرصت بازي در فيلمي مثل هواشناس خيلي كم پيش مي آيد.
* در فيلم، نقش يك هواشناس را داريد كه در جلوي نقشه قرار مي گيرد و درباره وضعيت آب و هوا صحبت مي كند. قرار گرفتن در اين موقعيت چگونه بود؟
- يادتان باشد سه سال قبل در درام اجتماعي اقتباس در نقش دو برادر دوقلو بازي كردم. در اين فيلم من بايد در مقابل بازيگري قرار گرفته و بازي مي كردم كه وجود خارجي نداشت. نقش آن آدم غيرموجود هم به عهده خودم بود! به عنوان يك بازيگر در جلوي دوربين بايد آن كاري را انجام بدهي كه از تو خواسته شده است. من بازيگرم و وظيفه ام نقش بازي كردن است. حالا در هر فيلمي اين نقش و كاراكتر فرق مي كند. البته هنگام بازي هواشناس كمي عصبي بودم. بيان آن همه ديالوگ روبه روي دوربين تلويزيون و اعلام وضعيت آب و هوا كار ساده اي نبود. البته براي ايفاي بهترين نقش از چند متخصص اهل فن كمك گرفتم و آنها براي ايفاي بهتر نقش توضيحات خيلي خوبي به من دادند. اين توضيحات كمك كرد تا بدانم چه كاري بايد انجام دهم و خيلي مؤثر بود.
* رابطه كاري تان با مايكل كين در نقش پدر چگونه بود؟
- هميشه شيفته كار كردن با اين بازيگر بزرگ - كه بهترين بازيگر در محدوده كاري خودش است- بودم. به همين دليل در طول فيلمبرداري حال و هواي خاصي داشتم و حتي كمي مضطرب بودم. اين همكاري فرصتي استثنايي برايم به وجود آورد تا كارش و شيوه بازيگري اش را از نزديك (و بدون واسطه) مورد بررسي و تحليل قرار دهم.
* از بازي در فيلم احساس رضايت مي كنيد؟
-- صد درصد. فرصت كمي در زندگي آدم پديد مي آيد كه در چنين فيلمي بازي كند. گور وربينسكي فيلم ترسناك حلقه و اكشن ماجراجويانه دزدان دريايي كارائيب را هم كارگرداني كرده است، اما هواشناس چيز ديگري است. اين روزها اين جور فيلم ها كمتر ساخته مي شود.
* خيلي جالب است كه بعد از هواشناس به سراغ كاري اكشن و ماجراجويانه مثل گوست رايدر رفته ايد كه حال و هوايي كميك استريپي دارد.
- خب، بازي در اين فيلم كار خيلي مشكلي نبود. شايد عجيب به نظر برسد، اما من گوست رايدر هستم! هنوز در اين نقش نوعي چالش و يا تلاش ويژه نمي طلبيد. من از تمام شيوه هاي صادقانه استفاده كردم تا اين كاراكتر را بيان كرده و توضيح بدهم. حالا هم خيلي كنجكاو هستم تا ببينم واكنش تماشاگران نسبت به اين نقش و خود فيلم چيست.
* چرا فكر مي كنيد خود گوست رايدر هستيد؟ در اين باره بيشتر توضيح مي دهيد؟
- خب، او مردي بود كه فقط تلاش مي كرد تا يك چيز يا نكته منفي پيدا كند تا بتواند با كار بر روي آن، آن را تبديل به يك چيز مثبت كند،  اين همان كاري است كه همه ما سعي داريم در زندگي روزمره مان انجام دهيم. ما درباره اين نوع قهرمانان صحبت مي كنيم و درباره شان فيلم مي سازيم. من هم سعي مي كنم بازي در فيلم هاي سينمايي را قبول كنم تا كاري مثبت انجام بدهم و به مقابله با چيزهاي منفي بروم. جاني بليز كاراكتر اصلي فيلم كه تبديل به گوست رايدر مي شود يك ابرقهرمان است كه در گذشته اتفاقات وحشتناكي را - كه برايش رخ داده- پشت سرگذاشته است. به همين دليل سعي دارد بدي ها را تبديل به خوبي كند. برايش هم اهميتي ندارد كه اين كار را چگونه بايد انجام دهد. در اين رابطه است كه احساس مي كنم من گوست رايدر هستم.
* كمي هم درباره مركز تجارت جهاني بگوييد.
- براي بازي در نقش جان مك لامگين- يكي از دو مأمور آتش نشاني كه روز يازدهم سپتامبر در داخل ساختمان تجارت جهاني گير افتاد- او و خانواده اش را ملاقات كردم. مدت كوتاهي در كنار آنها بودم. از زبان خودشان ماجرا را شنيدم و درباره چيزهاي زيادي حرف زديم. در كنار آن با نفرات بازمانده آن حادثه هم صحبت كردم تا بهتر بتوانم در نقش جان مك لاگلين ظاهر شوم. براي درك موقعيت كلي قصه، صحبت زيادي با اليور (استون‎/ كارگردان فيلم) داشتم. احساس كلي را از او گرفتم. وي فيلمنامه خيلي گيرا و زيبايي نوشته بود. هنگام ساخت هم خيلي شبيه سبك قديمي سينما ورتيه (سينما حقيقت) درآمده بود. همه تلاش تمام افراد درگير پروژه اين بود كه همه چيز تا حد امكان واقعي و رئاليستي به نظر برسد.
باعث خوشحالي ام است كه بگويم من و استون سالهاست كه مي خواستيم فيلم مشتركي با هم كار كنيم ولي تا قبل از مركز تجارت جهاني فرصت آن پيش نيامد. هر دوي ما منتظر چنين فيلمي براي همكاري مشترك بوديم، زيرا نگاهي بسيار مثبت به شرايط و روابط انساني دارد. قصه فيلم بيشتر از آن كه درباره برج ها و حملات هواپيماها باشد، درباره گروهي از انسان ها و روابط مابين آنها در يك شرايط سخت است. وقتي برج ها فرو ريخت، آنها چگونه با مرگ و نااميدي مبارزه كردند و براي ادامه حيات چگونه خودشان را با شرايط جديد وفق دادند؟
كوتاه شده از movieabouc.com

نگاه
توپ در ميدان تهيه كننده است
گروه ادب و هنر - مشكل عدم پرداخت به موقع دستمزد برخي از عوامل فعال در پروژه هاي سيما كه گاهي اوقات به پرداخت نشدن بخش قابل توجهي از اقساط منجر مي شود؛ بيش از هر چيز به تهيه كننده ها باز مي گردد.
وقتي توليد يك سريال در شبكه به تصويب مي رسد، بودجه اي نيز براي آن در نظر گرفته مي شود كه شبكه با وجود تمام مشكلات احتمالي در نهايت آن را پرداخت مي كند. اينكه گاهي اوقات برخي تهيه كننده بد حسابي ها را به گردن شبكه مي اندازند، منصفانه به نظر نمي رسد. شخصي كه در مقام تهيه كننده يك برنامه يا مجموعه تلويزيوني قرار گرفته و در واقع به عنوان معتمد شبكه با عوامل قرارداد مي بندد بايد آن قدر اعتبار و توانايي داشته باشد كه در صورت هر تاخيري در پرداخت، از انجام تعهداتش شانه خالي نكند. گاهي اوقات به نظر مي رسد كه شأن تهيه كننده عملا در حد يك مدير يا مجري طرح تنزل داده مي شود.
تهيه كنندگي تخصصي است كه اگر جدي گرفته شود بسياري از مشكلات موجود مرتفع خواهد شد. بحران دستمزدها در واقع حاصل خلأ ناشي از كمبود تهيه كننده متخصص و حرفه اي است. تهيه كننده اي كه از حداقل شروط لازم اين شغل برخوردار نيست نمي تواند و نبايد تهيه يك مجموعه تلويزيوني را برعهده بگيرد. وقتي تمام تشكيلات و دفتر كار يك تهيه كننده در يك گوشي موبايل (كه آن هم در مواقع ضروري خاموش است) خلاصه مي شود نمي توان انتظار شرايطي مطلوب را داشت.در واقع در بحث دستمزدها، توپ كاملا در ميدان تهيه كننده است. در اين خصوص به ندرت پيش آمده در پروژه هايي كه در آن تهيه كننده اي حرفه اي و متخصص حضور داشته، چنين معضلاتي به وجود آيد.تهيه كننده تعريفي بسيار فراتر از يك واسطه مالي ميان شبكه و عوامل دارد. اين نكته بديهي اگر جدي گرفته شود؛ آن وقت مي توان نشست و فاكتورهاي حرفه تهيه كنندگي را برشمرد.

چشم انداز
در باره برنامه نگارستان
نمونه موفق يك مجله تصويري
گروه ادب و هنر - مجله هنري نگارستان برنامه اي براي مخاطب خاص است. برنامه اي كه سعي دارد با زباني تصويري و با استفاده از فرم هاي گرافيكي، بازي هاي دوربين و سبك ويژه تدوينش، رويدادهايي را كه به هنرهاي مختلف مربوط مي شود، پوشش دهد. نگارستان از چند بخش متفاوت تشكيل شده و هر بخش در بردارنده موضوع خاصي است. مثلاً گفت وگو با يك عكاس، كاريكاتوريست يا آهنگساز مشهور، در كنار معرفي يك نمايشگاه نقاشي، مجسمه سازي و... بخش هاي متعدد برنامه پوشش دهنده رويدادهايي هستند كه در حوزه هنرهاي مختلف رخ داده. اين رويدادها معمولاً يك ويژگي جذاب و ويژه دارند كه باعث شده باران صالح علاء كارگردان نگارستان به سراغ آنها برود و چند دقيقه اي از اين مجله تصويري را به آنها اختصاص دهد.
ويژگي مثبت برنامه موجز و متنوع بودن آن است. هيچ كدام از گفت وگو ها و گزارش ها طولاني و كشدار نيست. توضيح هاي هنرمندان در چند دقيقه به پايان مي رسد و پيش از آن كه مخاطب از ديدن هر بخش خسته شود، بخش جديدي شروع مي شود و او در معرض ديدن اتفاقي تازه قرار مي گيرد. فرم تصويري نگارستان هم به ايجاد تنوع و جذابيت برنامه كمك مي كند. دوربين، از نماهايي مختلف تصاوير را ثبت مي كند. نماهايي كه گاهي مصاحبه شونده را در حالت هاي خاصي نشان مي دهند. (چاي خوردن، تمركز كردن روي سؤال، گيج شدن و...) استفاده از موسيقي هم در نگارستان هوشمندانه و با ظرافت صورت گرفته. موسيقي فقط در نماهايي شنيده مي شود كه ضرورت دارد و در فصل هايي كه موسيقي، يك عنصر مزاحم است و تمركز بيننده را برهم مي زند، از آن خبري نيست.
تدوين اين برنامه تركيبي در تكميل فرم متنوع و خلاقانه بصري كار است و با ريتم دادن به فصل هاي مختلف، ضرباهنگي يكسان در اين مجله تصويري ايجاد مي كند. همان طور كه اشاره شد نگارستان كه از شبكه چهارم سيما پخش مي شود برنامه اي نيست كه مخاطب عام تلويزيون را جذب كند، اما ساختار تصويري و فرم اين برنامه به شكلي است كه اگر بيننده اي ناگهان و در حالي كه كانال هاي تلويزيون را به دنبال پيدا كردن برنامه اي دلخواه، عوض مي كند، پاي آن بنشيند از ديدنش پشيمان نخواهد شد. هر چند كه هيچ وقت مخاطب برنامه هايي از اين دست نبوده باشد. نگارستان اين قابليت را دارد كه بيننده گريز پاي تلويزيون را هم چند دقيقه اي با خود همراه كند!

سايه روشن
معرفي برگزيدگان جوايز اسب طلايي تايوان
ايرنا: پيتر چان، كارگردان هنگ كنگي كه دو بار نامزد دريافت بهترين كارگردان جوايز سالانه فيلم اسب طلايي تايوان شده بود، سرانجام در چهل و سومين مراسم توزيع اين جوايز به عنوان بهترين كارگردان معرفي شد.
موزيكال شايدعشق   اثر اين كارگردان كه نامزد دريافت 12 جايزه شده بود تنها چهار اسب طلايي كسب كرد.آرون كووك، بازيگر و خواننده هنگ كنگي براي دومين سال پياپي، اسب طلايي بهترين بازيگر مرد به خاطر ارائه تصويري تاثيرگذار از پدري بد در فيلم بعد از اين تبعيد را دريافت كرد.ژو زون بازيگر زن چيني به خاطر بازي در فيلم شايدعشق اسب طلايي بهترين بازيگر زن را به خود اختصاص داد.

شهر تماشا
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
حوادث
بين الملل
فرهنگ و آموزش
سياسي
سلامت
شهري
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   بين الملل   |  
|  فرهنگ و آموزش   |   سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   شهري   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |