دين معرفتشناسيدر
اسلام بر درآمدي
دين معرفتشناسيدر
سطح در كه نبوده خاص علم يك هرگز معرفت ، صورت عاليترين *
تحليل آخرين در كه بوده حكمت بلكه بماند ، باقي بشري علم
است عرفان بهمعني
مدرسي سيدكاظم :نوشته
معرفت حقيقت در شناسايي و است شناختن بهمعني معرفت ،
معرفت را خالص فهم نظر ، همين بر و است ، معرفت از دانائي
.گرفتهاند
نظر در معرفتشناسي جهت اصولي مبناي را خالص فهم اگر
انسان كه ، ميگردد مشخصتر طبيعي ضرورت اين بگيريم
حيات دم واپسين تا ورود بدو از و است ، فهمنده موجودي
هيچكس جهت ، بههمين و دارد شناخت و فهميدن براي تلاش
.گردد او شناخت و فهميدن مانع ندارد حق عنوان بههيچ
تا آورد فراهم او فهمندگي رشد براي زمينهاي بايد بلكه
.كند تجربه را فهميدن درست
شامل و است هستي از كلي دانائي ديگر ، تعبيري به معرفت ،
.است وجودداشته تابهحال كه است شناختهايي تمامي
سطح در كه نبوده خاص علم يك هرگز معرفت ، صورت عاليترين
تحليل آخرين در كه بوده حكمت بلكه بماند ، باقي بشري علم
كلي بهطور و مسلمانان ، نهتنها.است عرفان بهمعني
به بسته دانش كه ميگفتند ارسطو ، از تبعيت به قديم حكماي
ازلحاظ و عكس جهت در بلكه است ، داننده شخص حال و وضع
معرفت به وابسته هركس هستي كه بودند معتقد آن به ديگر ،
:قائلند مجزا دوقسم نخست ، مرحله در معرفت براي.اوست
شهودي معرفت -1
حصولي معرفت -2
تصفيه مبتنيبر باطني مشاهدات شهودي ، معرفت از منظور
و اسرار متضمن و كند تجلي باطن از خالص فهم تا است ، درون
.گردد دروني معارف
ميكنند حاصل انطباق هم بر معرفت و هستي شهودي ، معرفت در
برقرار هماهنگي علم و ايمان ميان كه است اينجا در و
با و ميكند روشن آنرا صاحب وجود تمام كه معرفتي ميشود ،
نظري "صرفا چون كه دارد تفاوت آن امروز معناي به فلسفه
.ميماند باقي ذهن مرتبه به محدود است
معرفت را علم و شهودي معرفت را عرفان عرفا ، از بعضي
:كه داشتهاند اظهار و كردهاند تصور (عقلاني) حصولي
تا كرد ، طي را مراحلي بايستي حقيقت و حق به رسيدن براي"
حاصل خودآگاهي استعداد ، برطبق حقيقت و حق از بتواند نفس
استدلال گرد تنها كه اينست حكماء با عرفا تفاوت و نمايد
"...است كشف و شهود بر آنها كار مبناي بلكه نميگردند ، عقلي
ايجاد از غرض كه ، است عقيده اين بر نيز راز ، گلشن شارح
كشفي معرفت اين كه ميدارد بيان و است شهودي معرفت عالم ،
به مگر نيست ميسر را كس هيچ مطلق مجذوب غيراز را شهودي و
و سري و روحي و قلبي و نفسي و قالبي عبادت و طاعت سبب
(1)...خفي
است "عيني" عيني بهمعرفت "نفسي" تحقيق علم نهايي مرحله
عينيقرار -نفسي ميان تمايز اين ماوراي در خود كه
وي ;بگيرد صورت عالم شخص نفس در تغييري بايد.ميگيرد
روزانه حيات شخص آن ، با كه را ، متعارفي خودآگاهي بايد
از جديدي شكل با تا بگذارد ، كنار ميگذراند ، را خود
آن قطعي يافتن تحقق زمان تا كه ، شود اشراق خودآگاهي
و نظري معرفتدارد وجود نفس در كامن و مكتوم بهصورت
.درآيد شهودي و بلافاصله معرفت بهصورت بايد وي قال و قيل
:مولوي محمد جلالالدين بهقول
خود اوصاف از كن صافي را خويش
خود صاف پاك ذات تاببيني
انبياء علوم دل اندر بيني
(2)اوستا و معيد بي و بيكتاب
وجود هر معرفت "ببيند"كه است اساس برهمين نيز عارف ، دعاي
رهنمون آن وجودي علت معرفت به علم از ناحيه هر و جزئي
و محمل فنون و علوم كه دريابد را مطلب اين و است ،
(ص)پيغمبر مشهور دعاي.است عرفان تحقق براي تكيهگاهي
است ، كرده شرح آنرا خود مسجع نثر با جامي ، كه بدانصورت
آن به رسيدن براي خود تن و جان همه با عارف كه را هدفي
:ميكند خلاصه بدينصورت ميكند ، تلاش
هرچيز و بگشاي ، ما بصيرت بصر از غفلت غشاوه...خداوندا"
هستي درصورت ما بر را نيستي برمابنماي ، هست چنانكه را
صور اين ;منه پرده هستي جمال بر نيستي از [و] مده جلوه
و حجاب علت نه خودگردان ، جمال تجليات آيينه را خيالي
ما بينايي و دانايي سرمايه را وهمي نقوش اين و ;دوري
از همه ما مهجوري و محرومي.كوري و جهالت آلت نه گردان ،
كن كرامت رهايي ما از را ما و مگذار ، ما به را ما ماست ،
(3)".ارزانيدار آشنايي خود با و
فعاليت و فهمندگي ازطريق است ذهن فراگيري -حصولي معرفت
وجه دو بر حصولي ، معرفت.علمي مشاهدات جهت.است مغز
كه است ، شده منقسم ديني معرفت و علمي بهمعرفت متمايز ،
اصل ديني معرفت در و عقلي براهين بر اصل علمي ، درمعرفت
.است گشته استوار نقلي براهين بر
صورت بدان اسلام در معرفت مراتب سلسله كه آنجا از
قائمي محور بهصورت معنوي پيوند يك با داشته ، كه تاريخي
به -ميكند متصل يكديگر به را افقي مقايسه سطوح كه
نظرهاي اين به بخشيدن وحدت است ، بوده پيوسته يكديگر
شده امكانپذير معرفت مرتبه رفيعترين ديدگاه از متنوع
بوده بسياري جدالهاي گاه معارضهو تاريخ در البته.است
ولي.است انجاميده موءلفان مرگ به گاه و آزار به كه است
ميان معارضه بهصورت ديگر جاهاي مانند معارضهها ، اين
.است نبوده ناسازگار عقايد اصول
توسعه چشمانداز بنابر حصولي ، معرفت -نهم /سوم قرن در
دانشهاي شناسايي به اسلامي انديشمندان وافر شوق و علوم
پيوسته معرفت كلي طرح داخل خصوصيدر علم هر وضع موجود ،
.ميگرفت قرار نظر مقابل در
اين او از پس و شد آغاز كندي كار با علوم ، طبقهبندي
تقسيم طبقهبندي ، مبناي آغاز ، در.يافت افزايش كوشش
كه صورت بدان بود ، صناعي و عملي و نظري به علوم ارسطويي
اين و شده ، توصيف ارسطو متافيزيك كتاب در (E)-(1) فصل در
بر اسلامي علوم.شد كاملتر رفته رفته بعدها طبقهبندي
به طبيعي مابعد و ديني معرفت و شد افزوده قديمي علوم
.كرد پيدا را درجه بالاترين عرفان معني
و اخوانالصفا سپس و ابنسينا و فارابي كندي ، از پس
آن مهمترين اما.پرداختند علوم طبقهبندي به نيز ديگران
علوم كلي طبقه دو به را علوم كه است ابنخلدون طبقهبندي
.است كرده تقسيم نقلي علوم و عقلي
معرفت و مابعدطبيعي و طبيعي معرفت -اصل عقلي ، علوم در
.ميباشد تعاليم يا مقادير
معرفت و طريقت معرفت و شريعت معرفت -مبنا نقلي ، علوم در
از.دارد كلي مفهوم بريك اتكال سه ، اين كه است حقيقت بر
ماهيت "اساسا اسلامي تعليمات اينكه ، بر نظر -ديگر ديدگاه
تا آن خارجيترين حتي معرفت ، از شكل دارد ، هر عرفاني
قدسيت جنبه باشد ، همراه وحي اصول به ايمان با كه زماني
(4).دارد
آنان ، منظر در و است نظري حكمت همان فلاسفه ، نظر از معرفت
بيان طبقاست جهانهستي با علمي ارتباط و حقايق درك
(5):است شده تقسيم طبقه سه به نظري بابفلسفه از علوم آنان ،
وسطي فلسفه يا رياضيات ، -1
سفلي فلسفه يا طبيعيات ، -2
اولي فلسفه يا الاهيات ، -3
معرفت بين جمع كه ;بود متعالي معرفت معارف ، اين كمال
از بود تلفيقي يا و ميشد شامل را شهودي معرفت و حصولي
حوزههاي دور نهچندان گذشته در و نقلي علوم و عقلي علوم
معرفتي و علمي منابع كليه از اسلامي عالي مدارس و علميه
اسلام معرفتي ارزشهاي گونهكه اين بر و ميجستند بهره
.باشد خلاصه آن اصول و حقوق و فقه در
زماني عالي ، مدارس و علميه حوزههاي در معرفتي ، جمود
اظهار عقلاني معرفتهاي عليه جدال و معارضه كه ، شد آغاز
عقيدهاند اين بر تاريخنگاران جمود ، اين مورد درگرديد
عمده هدفميشود ايرانظاهر در گريزي عقلي روند يك كه ،
آنكه ضمن ميباشند فلاسفه و فلسفه حركت ، اين اصلي و
اساس كه آنجا از.مينمايد اصابت هم تصوف بر تركشهايش
است ممكن "ظاهرا كه) ميباشد تعقل لاجرم و انديشه فلسفه ،
و تعقل اين بنابراين نباشد ، سازگار ديني باورهاي با
(.ميگردد مطرود و گرفته قرار هجوم مورد خردگرايي
چگونه كه است تلخ واقعيت اين بيانگر عقلي ، علوم تاريخ
:ميگيرد قرار متعصبين هجوم مورد پايه علوم
آنها ، مختلف فروع و الاهي و طبيعي و رياضي علوم تمام"
با آن جز و كيميا و موسيقي و (نجوم) فلك و طب يعني
آنها به نسبت امرا و ازخلفا عدهاي طرف از كه حمايتي
حديث و سنت اهل متعصبين از بزرگي گروه اعتراض مورد ميشد
و زنديق داشت توجهي علوم بدان كه را هركس و است بوده
زهاد و فقها و دين پيشروان "اصولا و...ميدانستند ملحد
از موروث علم بر جز را علم لفظ جماعت و سنت اهل ميان در
مفيد علم آنرا جز يا و نميكردند اطلاق (ص)نبي
و ظاهر ديني اعمال براي آن نفع كه را علمي و نميشمردند
به ميگفتند و ميپنداشتند عديمالفايده نبود آشكار
مستقيم صراط از خروج به علم چنين كه دريافتهاند تجربه
مهجور علوم را (طبيعي علوم) اوائل علوم.شد خواهد منتهي
آن نهايت بودند ، معتقد و ميشمردند كفر به مشوبه حكمه و
و مكروه نيز هندسه علم همچنينخواهدكشيد تعطيل و كفر به
احمق مهندسين ، و گرديد اعلام گمراهي مايه آن به اشتغال
(6).شدند خوانده
طلبيهاي بهانحصار رفتهرفته غيرمنطقي ، ستيز چنين
تعقل و علمي تعقل درنتيجه ، و گرديد منجر مصلحتي و توجيهي
اسلام معرفتي حوزه در اجتماعي و اقتصادي تعقل و سياسي
در مدتها معارف ، اسلامي حوزههاي در و گذارد روبهضعف
ورزيده اهتمام امر همين بر و شد محدود اصول و فقه انحصار
(7).ميشد
پينوشتهها
ص 7 /گلشنراز شرح -1
/لندن 1925 نيكلسون چاپ /مثنوي /مولوي محمد جلالالدين -2
ص 213211 /اول ج
چاپخانه چاپ /فيهمافيه از بهنقد /جامي عبدالرحمن -3
ص 43 /تهران 1330 مجلس
ترجمه /ص 51 /اسلام در تمدن و علم /نصر سيدحسين دكتر -4
آرام احمد
ص 10/ج 1 /چيستي و هستي /مشير زهرا -5
اسلامي تمدن در عقلي علوم تاريخ /صفا ذبيحالله دكتر -6
/ص 145138 /چهارم 1371 چاپ /ج 1 /پنجم قرن اواسط تا
تهران دانشگاه انتشارات
ص /روياروئيها نخستين /عبدالهادي دكتر حائري به (رك) -7
قمي ، ميرزاابوالقاسم (18121227) قم حوزهعلميه -363
.حوزه رئيس
اسلام بر درآمدي
/ گواهي عبدالرحيم دكتر :ترجمه /شيمل ماري آن نوشته
تومان صفحه /640 320/رقعي قطع /اسلامي فرهنگ نشر دفتر
گفته زماني آلماني ، بزرگ اديب گوته ، فون ولفگانگ يوهان
تمجيد به كس هر خاص ، مورد هر در كه است عجيب چقدر":بود
در گوته ، سخن اين "است مشغول خويش خاص طريقه تحسين و
و متفكران منصفانه و منطقي رويكرد آغازگر واقع
گوته.است اسلام بهويژه و شرق به نسبت غربي شرقشناسان
به نسبت عميقي شيفتگي ،"غربي -شرقي ديوان" در خود كه
و مرادها از يكي داده ، نشان ايراني شاعران عرفان و اسلام
شيمل ، ماري آن خانم نزد حقيقتپژوهي و دانشوري نمادهاي
"انصافا كه است معاصر نيكنام و برجسته اسلامشناس
در اسلامشناس دانشوران بهترين و عميقترين از نمونهاي
نام به ارزشمندش كتاب شيملميرود شمار به زمين مغرب
كرده آغاز گوته از عبارت اين با را "اسلام بر درآمدي"
است ، خدا اراده برابر در تسليم معناي به سلام اگر":است
".ميميريم و ميكنيم زندگي اسلام طريقه به ما همه پس
ارزشهاي برابر در تسليم و انصاف و حقيقتجويي روح اين
معنوي بيداري دستاوردهاي بزرگترين از يكي "مسلما معنوي ،
همين از نمونهاي نيز شيمل ماري آن و است حاضر عصر در
...ارجمند منش و روش
خانم از طولاني چندان نه اثري عنوان "اسلام بر درآمدي"
:غربي برجسته محققان از برخي اعتراف به كه است شيمل
بر مبتني اختصار ، ضمن كه اسلام معرفي بر عالي مقدمهاي"
و شبهات از بسياري غربي خوانندگان نزداست جامع تحقيقي
"خصوصا ميكند ، رفع را اسلام پيرامون رايج تفاهمات سوء
اسلام در جهاد يا و ارث ازدواج ، زنان ، حقوق نظير مسائلي
و ".شدهاند فهميده بد شدت به جملگي كه اسلامي جوامع و
با":است نوشته اثر اين معرفي در محققان از ديگر يكي نيز
امروزه اينكه و جهان ، در اسلام روزافزون توسعه به توجه
حاضر كتاب داريم ، مسلمان عالم مسيحيان تعداد از بيش
اعتماد ، قابل و روشن حال عين در اما پيچيده ، و جامع نگاهي
از "اتفاقا كه توصيفها اين با ".ميدهد دست به اسلام از
رسيد چاپ به اصلي متن جلد پشت در شيمل هموطن تحليلگران
رفع در حداقل كه كتابيدريافت را كتاب اهميت ميتوان
و مينمايد پيشگيري مغرضانه كژانديشيهاي از بسياري
را متعصبانه و صليبي پيشفرضهاي به متكي اذهان ميتواند
زبانهاي به كه اسلام بر درآمدي.نمايد تصحيح و پالايش
متكي و مختصر تاريخچهاي با گرديده ، منتشر تاكنون متعددي
آغاز (ص)اكرم پيامبر حيات و اسلام از اول درجه منابع به
كشورهاي در اسلام روزافزون نفوذ علل و كيفيت سپس ميشود ،
تحليل مورد همجوار جوامع اغلب سوي از آن پذيرش و مختلف
ميشود آغاز اين از پس كتاب اصلي بحثهاي.است گرفته قرار
:اسلام در اصلي و عمده مسائل كلي بررسي از عبارتند و
و كلام" ،"اسلامي شريعت" ،"حديث" ،"آن تعاليم و قرآن"
و عرفاني اسلام" ،"آن با مرتبط فرقههاي و تشيع" ،"فلسفه
،"اوليا از تجليل و عمومي اعتقاد" ،"تصوف سلسلههاي
."منتخب كتابشناسي فهرست" و "اسلام درون در نوين تحولات"
دكتر از تحقيقي و بحث مترجم نيز ، كتاب اين ضميمه به..
جدولها با كه "قرآن عددي اعجاز" عنوان با ايزدي محمد علي
عددي و علمي نگرهاي ايجاد در سعي آماري ، دقيق بحثهاي و
از پيش.است نموده... و مقطعه حروف و كلمات و حروف از
كه شده گردانده فارسي به موءلف از نيز ديگري آثار اين
حسن ترجمه به است "شمس شكوه" آنها معروفترين و نخستين
آن مهم اثر چند گواهي عبدالرحيم آن ، بر علاوه لاهوتي ،
دفتر" سوي از جملگي كه آورده در فارسي به را شيمل ماري
آثار بهترين زمره در و يافته انتشار "اسلامي فرهنگ نشر
"و "اسلام عرفاني ابعاد":جمله از.ميشوند محسوب ناشر
كتابهايي و مقاله دهها همچنين..."اسلام در پژوهشهايي
مقولات اسلامي ، خوشنويسي هنر مولانا ، اقبال ، درباره ديگر
فارسي به موءلف آثار از نيز... و پژوهي قرآن عرفاني ،
.ميشود محسوب خود موضوع در تتبعات بهترين از كه درآمده
و تخصص اعظم بخش كه شمس و مثنوي مولانا ، درباره بهويژه
.است برگرفته در را شيمل ماري آن علاقه
|