ماه ايام در امتحانات برگزاري زمان
كرد تغيير رمضان مبارك
ايران حماسي فرهنگ تا نامه خاوران از
شب آسمان
...اومد بارون كه شب اون
دوره به ورود داوطلبان پذيرش نحوه
تحصيلي سال دوم نيمسال در پيشدانشگاهي
شد اعلام جاري
در فردا از پژوهش هفته دوره چهارمين
ميشود آغاز كشور سراسر
دانشگاههاي در قرآن هفته ويژه برنامههاي
كشور
ماه ايام در امتحانات برگزاري زمان
كرد تغيير رمضان مبارك
ديني تعليمات درس امتحان برگزاري زمان:فرهنگي علمي گروه
متوسطه چهارم سال اسلامي بينش و قرآن و اول نيمسال (3)
با مصادفشدن دليل به تحصيلي 7978 سال در ماه دي نوبت
.كرد تغيير رمضان مبارك ماه احياي ايام
برگزاري چون پرورش ، و آموزش وزارت عمومي روابط گزارش به
كليه متوسطه سوم سال (3) ديني تعليمات درس امتحان
احياء شب با مصادف شنبه 11/10/78 روز در تحصيلي رشتههاي
و دانشآموزان حال رعايت جهت است ، رمضان مبارك ماه
مورخ يكشنبه روز به مذكور درس امتحان برگزاري داوطلبان ،
امتحاني برنامه در شده تعيين ساعت همان در و 26/10/78
.ميشود موكول
متوسطه چهارم سال اسلامي بينش و قرآن درس امتحان همچنين
همان در و مورخ 2/11/78 شنبه روز تحصيلي رشتههاي كليه
.شد خواهد برگزار برنامه در شده مشخص ساعت
حتي و مدتها از رمضان ، مبارك ماه احياي شبهاي است گفتني
كه اين و شده چاپ و مشخص موجود تقويمهاي در پيش سالها
اين اعلام از ماه چند گذشت از پس پرورش ، و آموزش وزارت
احياء شب با مذكور امتحان مصادفشدن متوجه برنامه ،
تفكر نبودن جاري از نشان و دارد تعجب جاي واقعا ميشود ،
.دارد وزارتخانه اين امتحانات كل اداره در برنامهاي
ايران حماسي فرهنگ تا نامه خاوران از
;خوسفي حسام محمدبن بزرگداشت همايش برپايي با همزمان
بيرجند در خراساني اديب و هنرمند عالم ،
در دانشگاه استاد محصل ، راشد محمدرضا دكتر با گفتوگو
مشهد
;اشاره
خطه گزيده عزلت هشتم ، قرن مذهبي شاعر خوسفي ، حسام محمدبن
سال در و گشود جهان به ديده خوسف در سال 783 به قهستان ،
.فروبست جهان از چشم نيز 875
بلند حماسه و دارد بيت بر 22500 مشتمل ديواني حسام ، ابن
شاهنامه مثابه به ديني حماسههاي ميان در كه نامه خاوران
از نيز ميشود ، ارزيابي ملي حماسههاي ميان در توس استاد
.اوست
به و است گرفته قرار نقد مورد كمتر وي آثار متاسفانه
آثار ديگر و نامه خاوران ياحقي ، محمدجعفر دكتر اعتقاد
و جوانب از و شود انتقادي طبع بايد حسام ابن فكري و قلمي
.گيرد قرار پژوهش مورد گوناگون جهات
دانشگاهي و علمي مراكز سنجيده و بجا اقدامات جمله از
گذشته ماه آبان.است هنر و علم مردان سترگ بزرگداشت
را خوسفي حسام محمدبن بزرگداشت همايش بيرجند ، دانشگاه
.كرد برگزار
دكتر با مصاحبهاي مشهد در همايش ، اين برگزاري حاشيه در
يك عنوان به نامه خاوران درخصوص محصل ، راشد محمدرضا
.ميآيد پي در كه ه شد انجام حماسه ، يك نه "منقبتنامه"
عنوان با خاوراننامه از صفا ذبيحالله دكتر زندهياد *
چيست؟ شما نظر ميكند ، ياد ديني حماسه
اين پذيرش و تاريخي حماسه به منظومهها اين نامگذاري *
در زيرا است ، ممكن تسامح اندكي با نامه خاوران براي نام
يك زندگي مختلف مظاهر و مهم حوادث منظر از حماسه تعريف
اشعار از نوعي":گفتهاند نامشخص تاريخي مقطع يك در قوم
و مردانگي و پهلواني اعمال توصيف بر مبتني كه است وصفي
شامل كه نحوي به باشد فردي يا قومي بزرگيهاي و افتخارات
".گردد آنان زندگي مختلف مظاهر
داستان يك به اسطوره ، يك تغيير و تحول جنبه از همچنين
به ندارد ، ديني تقدس كه داشتني دوست" است روايتي حماسي
انساني اينك و بوده الهي اصل در كه روايتي ديگر عبارت
".است شده
تحليلي جنبه از بيشتر ملي حماسههاي تعريفها ، اين برابر
يك و اجتماعي خاص نظام يك در قوم يك زندگي مجموعه مبين
اين گردآوري و بازسازي.است تاريخي اما نامشخص ، دوره
ممكن آن شكلپذيري دوره با مشابه فكري فضاي در حماسهها ،
مرتبه تا و ميگيرد تصنع جنبه آن ، غير در و است متصور و
.ميكند تنزل پرحادثه داستان يك
و ايراني ادبيات در پهلواني روايات از ديگر نوعي *
اجتماعي خاستگاه و تاريخي جهات از كه دارد وجود اسلامي
شرح بيشتر روايتها اين.است متفاوت كهن حماسههاي با
و برخاستهاند مردم عامه ميان از كه است عياراني چالاكي
اجتماعي نابسامانيهاي رفع در ستيزانه ستم انديشهاي با
نامه خاوران كردهاند ، هنرنمايي ستمديدگان از دستگيري و
در انواع ، اين با مقايسه در آن اجزاي و عناصر به توجه با
ميگيرد؟ قرار گروهي چه
جهت از است ، ممكن منظر پنج از نامه خاوران به نگرش *
مكان و زمان عناصر شخصيتها ، حماسي ، اهداف منابع ، پيشينه
.ساختار و
خاوران اينكه بر مبني نظري منابع ، پيشينه از بحث در *
است ، اعتقادي و توصيفي بلند منظومه نخستين عنوان به نامه
حيدري ، حمله چون ديگري منظومههاي منشاء خود كه دارد وجود
.ميباشد صبا شاهنشاه و راجي حمله
از استفاده يا بودن نخستين بين منافاتي من ، نظر به *
حماسههاي ندارد ، وجود منبع عنوان به فرهنگي پيشينه
گاه و آمده نظم به مكتوب مدارك برپايه ما ، كهن پهلواني
شفاهي و كتبي منابع برخي و اوستا چون ديني ، منابع از
و طبيعي حماسههاي ديگر ، عبارت بهاست برده بهره ديگر
از يافته ، تحول زمان طول در و دارد اسطورهاي سابقه ملي
ضحاك ، .است شده تبديل حماسي داستاني به اسطوره ، صورت
يعني خود ، اصلي صورتهاي در..و فريدون جمشيد ،
تمامي امانيستند انساني مشخص موجوديتهاي اسطورهها ،
ويژگيهاي با معلومي شخصيتهاي صورت به حماسه در آنها ،
واقع در درآمدهاند ، بشري ، محدوديتهاي و انساني
شدهاند ميهني محدود شخصيت يك به تبديل الهي ، شخصيتهاي
يك نه ميدهد ، نشان را كهن افسانه يك سير تغيير ، اين و
عناصر از بازماندههايي كه است طبيعي.را تاريخي روايت
كهضحاك چنان باشد ، داشته وجود حماسه در اسطورهاي
كوهنشيني فريدون است ، شده توصيف پيكر ، اژدها شاهنامه ،
دايه حيوان ، اين حقيقت در و شده پرورده شيرگاو با كه است
و ميانه ابتدا ، و دارد ساله هزار عمري جمشيد.اوست
بدست از قدرت تحول و طبيعي سير يك نشانگر زندگيش ، انتهاي
قدرت از ناشي غرور به بردن ، كار به مردم راه در گرفتن ،
.است انجاميدن فساد به "نهايتا و رسيدن
از و دارد نمونههايي اقوام همه ميان در ملي ، حماسههاي
ابهام دليل به اما است ، برخوردار مشترك "غالبا ويژگيهاي
نميتوان حتي دارد ، وجود اسطورهها در كه مكاني ، و زماني
به را ، شكلگيري مكان يا كرد ، مشخص را آنها تقريبي تاريخ
.نمود معين دقت
اعمال اگر و است تاريخ شبه هم ، عياري پهلواني روايتهاي
انساني منشاء باشيم ، متصور آنان براي خارقالعادهاي
اين.است ممكن انسان يك وسيله به آن انجام امكان و دارد
اما است ، مكتوب و كهن نمونههاي فاقد "غالبا روايتها ،
را ، عياري سازمانهاي تشكيل چه ، .دارد ديرين پيشينهاي
هخامنشيان حكومت و ابريشم راه گرفتن رونق با همزمان
از را ، آنها آيينهاي از نشانههايي ميتوان ، و ميدانند
برخي.دريافت نيز هخامنشي ، داريوش رسيدن پادشاهي به نحوه
و عمدهترين يعني عيار ، سمك داستان كه ميپندارند
دوران به متعلق روايتها ، اين موجود نمونه قديميترين
.است اشكاني
در تنها نه ديگر ، ديني منظومههاي از بخشي و نامه خاوران
آنها تاريخي جنبه بلكه ندارند ، كهن سابقهاي خود ، اصل
پيوند براي زمينهاي تاريخ ، حقيقت در و است مشخص "كاملا
.است شده خارقالعاده امور گاه و فراوان حوادث
.برشمريد نيز را نامه خاوران اهداف توضيحات ، اين با *
قومي ، مبارزات بيانگر فرهنگي ، جهات از ملي حماسههاي *
در اصلي ، هدف هستند ، نامشخص "غالبا و طولاني زماني در
يك نژادي برتري اثبات يا ملت يك شكلپذيري مبارزهها اين
و مقطعي بيشتر پهلواني ، روايتهاي مقابل ، در.است قوم
خاص دورههاي و مشخص مكانهاي محدود ، زمانهاي به مربوط
نه است بشري بيشتر روايتها ، اين در هدف.است تاريخي
جهت در و عادل حاكمي جستجوي در تلاشها ، مجموعه و.قومي
در ديگر عبارت به است ، عدالت بر مبتني جامعهاي ايجاد
.است آرماني دو هر هدفها و انديشهها نوع ، اين
هدف عياري ، روايتهاي و حماسهها برخلاف خاوراننامه ، در
به نفس اقناع بر علاوه شاعر يعني است ، اجتماعي و اعتقادي
روايات از استفاده با و برداشته قلم مبارزهجويي ، انگيزه
مشعر موثر ، حوادثي اغراقآميز ، تخيلي بافت يك در تاريخي ،
علاقه مورد و معلوم شخصيتهاي اعتقادي مناقب و فضايل بر
انگيزه به چه اگر آزمايي ، طبع اين.ميآورد نظم به را
اما ميگيرد ، صورت اعتقاد بيان و نفس اقناع تبركجويي ،
با فرهنگي و فكري مقابله و معارضه نوعي حقيقت ، در
در گرچه منظومهها ، اين سبب همين به.است مخالفان
دارد ، همساني عياري روايتهاي و حماسهها با مبارزهجويي
شكلگيري نه اينجا است ، متفاوت آنها با هدف جهت از اما
حكومتي ، بلكه ، ايجاد راه در تلاش نه و است نظر مورد ملتي
مخالفان با تقابلي و تعارضي مفاخره هدف شد ، گفته كه چنان
.است نفس اقناع و
غنا در كه است تكنيكهايي از حماسهها در شخصيتپردازي *
شخصيتپردازي.است اهميت حايز بسيار اثر تكامل و
ميكنيد؟ ارزيابي چگونه را خاوراننامه
كه هستند ابرمرداني "غالبا ملي ، اشخاص حماسههاي در *
را ، قوم يك حمايت و هدايت وظيفه آمده ، شمار به قدرت مظاهر
زمان در يا تاريخي ، حركت يك در رسمي ، و مشخص طور به
بافت ، اين در.داشتهاند برعهده نقطه يك در اقامت
وظايف و بوده طبقه اين مجريان "معمولا ديگر ، گروههاي
اين كوشش شدهاند ، عهدهدار را ديواني و اجتماعي ديگر
برتري طريق از حتي موجود ، نظام تثبيت جهت در شخصيتها
روايتهاي در.است اقوام ديگر بر حكومتگران ، دادن
عامه از "غالبا شخصيتها حماسهها ، خلاف به پهلواني ،
زبردستي و چالاكي و بيشتر ذكاوت و هوش اما هستند ، مردم
انواع آگاهند ، هنرها بيشتر از اينان دارند ، افزونتر
فشاني جان نوع هر براي ميشناسند ، را چارهگريها
ستوده بدني خارقالعاده نيروي به كمتر اما آمادهاند ،
و چالاكي و برانگيزاننده انساني وجدان بلكه ميشوند ،
.است عمومي خدمتهاي در آنها دستمايه هوشياري
شخصيت است ، ديني منظومههاي جمله از كه خاوراننامه در
پيرامون ديگر ، اشخاص.است (ع)اميرالموءمنين حضرت اصلي ،
خارقالعاده ، اعمال رو ، اين از مييابند ، تشخص محور اين
و كرامات حاصل داشته ، اعتقادي جنبه خواننده ، جهت از
مجموعه يعني است ، پروردگار با پيوند در حضرت آن فضايل
و خصوصيات توصيف يا منقبت فضيلت ، بيان نوعي ، به حوادث ،
توجيه هم آن مبالغهآميز جنبههاي و است حضرت آن حالات
.دارد اعتقادي
بودن فرامكاني و فرازماني بر نظري ادبي ، گونههاي در *
خاوران براي شما كه خصيصههايي از يكي دارد ، وجود اثر
نيز ديدگاه اين از.بود مكان و زمان عنصر برشمرديد ، نامه
.كنيد بررسي را نامه خاوران
از و است تاريخي مسلم مقطع يك به متعلق نامه خاوران *
فاقد هم ، مكاني بعد در است ، شده شناخته "كاملا زماني جهت
از گرفتن مايه دليل به چه ، اگر.است ابهامي هرگونه
مكانهايي از سخن گاه عياري ، داستانهاي و حماسهها
.دارد داستاني و تخيلي جنبه بيشتر كه ميرود
اجتماعي شرايط از گرفته تاثير هنري ، اثر هر ساختار *
جهات از كه اشاراتي به توجه با است ، اثر آن خلق زمان
تحليل چگونه را آن ساختار داشتيد ، خاوراننامه به مختلف
.ميكنيد
بيگذر نميتواند ملتي هيچ بگوييم ، اگر نيست غيرطبيعي *
بزرگمرداني پديداري و منشي پهلوان بلاخيز ، دورانهاي از
ملت.گيرد شكل بخشند ، هيجان و جولان گمان و وهم به كه
شكلي به غريزي طور به و نگاهميدارد را اينان خاطره
شگفتانگيزي تاريخ شيوه ، بدين و ميآورد در شاعرانه
شده بافته افسانه و حقيقت پود و تار با كه ميكند فراهم
صورت كه ملي حماسههاي ميكند ، ايجاب اصل ايناست
است ، كهن ديني و مقدس رويدادهاي يعني اسطورهها داستاني
مقدم ديني منظومههاي بر هم و پهلواني روايتهاي بر هم
اين آبشخور هم ، ملي حماسههاي ديگر ، عبارت به باشد ،
بستر و زمينه حكم در هم و آيد حساب به منظومهها
در روايتها كه است اين باشد ، شهرنشيني دوران خيزشهاي
ميبرند ، بهره ملي حماسههاي از ساختار جهت از نوع ، هر
.باشد داشته سنتي يا اعتقادي جنبه بهرهگيري اين كه بيآن
خلق و ابداع به ملي ، حماسه سراينده كه است اين در تفاوت
مدون داستانهاي اجزاي تا ميكوشد بلكه ندارد ، توجهي
و دهد پيوند هم به استادي و مهارت با را شفاهي يا كتبي
بيان در و نمايد استفاده توصيف در خود ، شاعرانه قدرت از
بودهاند عاجز آن از ديگران كه را راهي احساسات و عواطف
را خود ديني ، منظومه سراينده آنها ، برخلاف.گيرد پيش
و حماسي داستاني ، اجزاي و عناصر همه از ميداند مجاز
جاذبههاي با را حاصل كرده ، استفاده تاريخي دريافتهاي
گردد ، قطعيتر نتيجه و افزونتر تاثير تا بيارايد ، مختلف
قومي ، وحدت چون مهم خاطرههاي از مذهبي ، فضاي رغم به حتي
ارزشهاي كرد ياد و حماسهها به مربوط جمعي خاطرههاي
.بيفزايد سخن جاذبه بر تا ميكند استفاده قهرماني
پهلواني ، روايتهاي حماسي ، عناصر در دقت با حال ، هر در
ميرسيم نتيجه اين به آنها ، خصوصيتهاي و ويژگيها بررسي
"كاملا روايتها اين از نوع هيچ با ديني ، منظومههاي كه
دليل به تنها آنها ، بر حماسه نام اطلاق و نيست همسان
.دارد وجود منظومهها اين در كه است مبارزهجويي و مفاخره
نيست؟ حماسه يك نامه خاوران كه معتقديد يعني *
منظومههاي ويژگيهاي پيرامون كه طور همان ، "مسلما *
زيبنده نامي اگر دارم عقيده "صريحا من رفت ، سخن ديني
"تبليغي اعتقادي نامه منقبت" باشد آن موضوع و نامه خاوران
و اخلاقي خصوصيات منظومه ، ويژگيهاي بر علاوه كه است ،
را آن نيز تذكرهنويسان توصيفهاي و سراينده اعتقادي
.ميكند تاييد
توضيحاتي خاوراننامه اعتقادي مسائل درخصوص شما البته *
.دارد بيشتري بسط به نياز شما نظر اين اما فرموديد ،
پي ابنحسام اخلاقي و اعتقادي خصوصيات مطالعه با *
قناعت و نفس باعزت موءمن ، معتقد ، است شاعري او كه ميبريم
مثال عنوان به كردهاند ، تصريح بدان تذكرهنويسان همه كه
تا رفتي صحرا به كه صباح...":مينويسد سمرقندي دولتشاه
حق ولي را او بعضي و نوشتي بيل دسته بر را خود اشعار شام
".نداشت نظير خود گويي منقبت در كه شمردهاند
كه رياضالفتيان ذيل لغتنامه مقدمه در نيز منزوي احمد
منظومات از":مينويسد است ابنحسام نوادگان از آن موءلف
ميباشد ، عاميانه لهجه به بيشتر كه [خوسفي خاندان]ايشان
".است نمودار غلو گاه و تشيع
حسام ابن در خواني منقبت براي زمينه وجود مقدمه اين با
جنبههاي در مناقب اهميت به البته ميكنيم ، مشاهده را
يادكردي با و است شده كمتوجهي شيعيان ، اعتقادي -تبليغي
جنبههاي از كه حالي در گذشتهاند ، در آن ، از گذرا
.دارد اهميت بسيار موضوعها اين منطقي ، شناخت و تحليلي
و بوده اعتقادي و ديني هدفي راستاي در خواني مناقب
.است ميآمده شمار به اجتماعي مبارزه در موءثر وسيلهاي
مناقب اصلي هدف كه هم (ع)اميرالموءمنين حضرت بزرگداشت
كه آنهاست مخالفان نظر برخلاف حقيقت در است ، خوانان
اعتقاد عدم اين و نيستند حضرت آن بلافصل ولايت به معتقد
.است برميانگيخته شيعه مختلف فرق با مخالفت به را آنان
چه وي پيام رساندن در ابنحسام عامپسند و ساده زبان *
ميكند؟ ايفا نقشي
به او توجه بر گواه كه موضوعي مختلف عناصر از استفاده *
همان نتيجه است ، مردم بيشتر سادهانديشي و عاميانه ادب
در انزوايش و گوشهگيري همچنين است ، او قناعت و نفس عزت
دور "غالبا و شيعينشين وسيع منطقه يك در شهركي كه خوسف
شده باعث -فيزيكي چه و فرهنگي چه -فرقهاي برخوردهاي از
برخي حتي و بدانند موعظهگر و خوان مناقب را او همه كه
.كنند ياد اسماعيليان و غالي شيعيان شمار در را نامش
است ، مردم عامه براي و دارد تبليغي هدف ديني ، منظومههاي
كه اين با سراينده.است ساده "غالبا آن ، زبان رو اين از
روايات و احاديث آيات ، جمله از اعتقادي مضمونهاي از
موضوعهاي و بيان نحوه انتخاب در سعي ميبرد بهره افواهي
و دريافت در رو ، اين ازدارد مردم علاقه مورد و ساده
قصههاي كه ويژه بهميپذيرد را آن نداشته مشكلي آن درك
پهلواني ، حماسي ، قبيل از خود مختلف درگونههاي ديني ،
شود ، بيان عاميانه و ساده زبان به وقتي آن مانند و مذهبي
آثار اين مهمترين و است فرهنگي آثار پرجاذبهترين از
بزرگمردان آنها شخصيتهاي كه است ، ديني افسانههاي همان
با نزديكتر ارتباط جمله از جهاتي به كه هستند ، تاريخ
مكارم و مناقب پذيرش و زندگي حوادث فراگيري پروردگار ،
.دارد اعتقادي جنبه آنان
داشتيد ، خاوراننامه هدف به مختصري اشاره اين از پيش *
در و قومي ملي ، حماسههاي در هدف كه آنجايي از اما
نه را ابنحسام اثر شما و است بشري پهلواني ، روايتهاي
.دهيد گسترش بيشتر را هدف بحث دانستيد ، روايتي نه و حماسي
اجتماعي خاوراننامه ، جمله از ديني منظومههاي در هدف ، *
و شخصي:است دوگانه "غالبا و سراينده زمان به مربوط و
.اجتماعي
حضرت مناقب شرح و جويي بركت غرض شخصي ، جنبه از
آن عمده نتيجه است ، اعتقادي دلايل به (ع)اميرالموءمنين
جهت است زمينهاي ايجاد در عظمت اين بازگفت و نفس اقناع
اجتماعي ، جهات از اما اخلاقي ، عبرتآموز موارد كرد ياد
و مقابلهجويي منظومهها ، اين سرودن در اصلي انگيزه
وسيله كه مختلف ، حوادث.است ديگر مذاهب پيروان با معارضه
روي كه اين ضمن است ، اعتقادي و ديني مبارزه اين زمينه و
با پيكارجويي دارد ، اسلامي مذاهب ديگر مخالفان در
با "مسلما پس ميطلبد نيز را اديان ديگر معتقدان
دارد ، گذشته در روي بيشتر كه عياري و حماسي روايتهاي
.است متفاوت "كاملا
اما كرديد ، طرح را مسائلي اجتماعي و شخصي منظر دو از *
بگيرد ، جاي هنري گونه در اگر خصوص به آثار ايجاد در
مخاطبان به اشارهاي.است مخاطب داشتن مهم مسئله
.باشيد داشته نيز خاوراننامه
و عامه از اعم مردم همه ديني ، منظومههاي مخاطبان *
ذهنبندي موضوع اين در گروه ، دو هر و هستند تحصيلكردگان
خود اعتقادات برابر آنان همه و دارند ، مشترك "نسبتا
واقعيت پذيرفته ، را خارقالعاده امور مجموعه ميتوانند
ندارد اجباري سراينده سبب ، بدين.باشند داشته باور را آن
در كه را آنچه و گيرد بهره منطقي جنبههاي از كه
تحليل دارد توجيه به نياز مصنوع يا تاريخي حماسههاي
بهره مغازي و سنت قرآن ، از حوادث ، پرداخت در بلكه نمايد ،
مدد به تخيلي ، بافت يك در را اجزا اين مجموعهميگيرد
ساختار اين.ميكند توصيف بشري عواطف و عقايد تجارب ،
منظور اما نباشد ، متكي فني و علمي معيارهاي بر است ممكن
عاطفي احساس نوعي دادن هنرمندان همه مانند كه را سراينده
برآورده است ، زيبايي لذت ايجاد جهت خواننده به خاص
.برسد اوست ، نظر مورد كه هدفي به آن وسيله به تا ميكند ،
نفي و دين يك اثبات براي ديني حماسههاي كه آنجايي از *
است ، منطقي و خشك مضموني داراي ميشود سروده ديگر اديان
نامه خاوران در را مضموني خشك و يكنواختي اين ، اما
چيست؟ آن دليل نميبينيم ،
درونمايه فقدان دليل به مضموني خشك اين من نظر به بله ، *
و ذوق با حسام ابن اما.است ديني حماسههاي در عشقي
گاه و نكرده فراموش را عشق نمك است داشته كه ذاتي قريحه
.است آورده غنايي صحنههاي از مفصل "نسبتا توصيفهاي
و دارد اعتقادي و ايماني جنبه بيشتر هم موارد اين البته
.بگيرد حكمي نتيجه توصيفها اين از تا ميكوشد
عليزاده مهدي :از گو و گفت
مشهد در همشهري خبرنگار
شب آسمان خوانندگان با
با مرداد 1378 در 17 "همشهري" كسوف ويژهنامه انتشار
وقتي خيليها.شد روبرو ايران مردم فوقالعاده استقبال
و ترويج ديگران ، برخلاف نجوم ، ترويج از ما قصد كه ديدند
آمدند شوق سر بر است ، خاك و آب اين در علوم همگانيكردن
و مشاهده به زمين ، ايران شهرهاي و روستاها جايجاي در و
بعدازظهر آن در خورشيد گرفتگي مختلف مراحل اسلوبمند ثبت
وسيلهاي ما براي كسوف.پرداختند مرداد خاطرهانگيز 20
و واقعي صحنهاي در را وطنمان پراستعداد جوانان تا بود
آشنا علمي روش مختلف شيوههاي با ابزارها سادهترين با
علوم در دادهها دقيق ثبت و مشاهده اهميت به تا كنيم
.بگيرند خو نوين
خوانديد را رسيده گزارشهاي مقدماتي تحليل اين ، از پيش
با هم هنوز حال ، اين با (آبان چهارشنبه 12 "شب آسمان")
از تازهاي گزارشهاي ميگذرد ، كسوف از ماه چندين آنكه
كه ميرسد دستمان به "شب آسمان" ستون طرفداران
:ميخوانيد ادامه در را آنها از نمونههايي
شوشتر -مجاهدي ناصر آقاي
مرداد 78 كسوف 20 از را شما شاديبخش و زيبا گزارش -1
هيجان بوديد توانسته خوب خيليبرديم لذت كلي و خوانديم
را آن متاسفانه.كنيد منتقل هم ما به را زودگذر لحظات آن
آن به كسوف تحليلي گزارش در نتوانستيم و فرستاديد دير
در باد وزش جدول و دما تغييرات نموداركنيم استناد
.است ابتكاري باره اين در شما روش.بود عالي كسوف هنگام
بود جا ايكاش.است تحسين قابل شما علمي وسواس و دقت -2
محققاني براي تا ميكرديم چاپ را گزارشتان كامل متن تا
آموزنده درسي هستند ، بهرهمند امكانات از خيلي از كه
.باشد
كسوف هنگام به گياهانگلدار واكنش از شما مشاهدات -3
.است منحصربهفرد
استفاده كسوف تقلبي عينكهاي آن از كه هم ديگراني -4
سازندگان.شدند مبتلا چشم خيرگي و سردرد به كردند
مايلار از استفاده درباره "ناسا" صريح هشدار عينكها ،
مقاله متن فارسي ترجمه در را اصل مايلار جاي به باغباني
.كردند حذف "ناسا" شماره 1398 بولتن
شوشتر در برق مكرر وصل و قطع علت به نوشتهايد -5
بر را خورشيدي لكههاي پوشيدگي اثرات راديو با نتوانستيد
در چون حال ، اين با.كنيد ثبت دقت به "يوناسپهر" لايه
گزارش مايليد چنانچه است نشده انجام زيادي كار مورد اين
باره اين در كه كساني دراختيار را شما كار از بخش اين
"كتبا را آن موافقيد اگر.داد خواهيم قرار ميكنند تحقيق
.كنيد اعلام ما به
باز را خودتان نجومي فعاليتهاي ديگر و رصدها گزارش -6
.بفرستيد ما براي هم
پيشتاز پست از "حتما نيست لازم نامهها ، ارسال براي -7
آنها.بشويد متحمل اضافي هزينه و كنيد استفاده سفارشي يا
ما دست به "مطمئنا بفرستيد ، هم معمولي پست با اگر را
.سپاسگزاريم شما لطف از حال اين باميرسند
شيراز -عماد سيروس آقاي
بهتر هرچند سپاسگزاريم ، شب آسمان ستون به شما عنايت از
كرده ادعايي چنين كه مجله آن خود از را موضوع اين بود
:ميپرسيديد است ،
نشريه آن خوانندگان از ديگر بسياري و شما كه همانطور -1
صبح به آن در كه شعري هيچ "اصلا خيام دريافتهايد ، هم
آنها !ندارد باشد ، اشارهشده البروجي منطقه نور يا كاذب
تحقيق اهل دادند انتشار را آن و كردند ادعايي چنين كه
.ندارند قديمي متون و دستنوشتهها از شناختي هيچ و نيستند
.دربياورند را آن اداي نميآيد بدشان كه پيداست هرچند
"رونان كالين" مرحوم كه است قرار اين از موضوع اصل اما -2
به سال 1992 در كه Practical Astronomer كتاب نويسنده
"فيتزجرالد ادوارد" كه هايي"چارپاره" از يكي در رسيد ، چاپ
انتشار خيام رباعيات ترجمه نام به ميلادي سال 1856 در
دروغين صبح معني به كه False Morning عبارت به است ، داده
و ندارد شعري چنين خيام اينكه از غافلبود برخورده است
انديشههاي و افكار ديگر ، موارد بسياري مانند فيتزجرالد
در عمرخيام رباعيات آزاد ترجمه نام به را خود ضدكليسايي
عصر گونه وسواس پرهيزكاري از كه انگلستان روز آن جامعه
و رباعي اين.ميداد انتشار بود ، آمده تنگ به ويكتوريايي
از يك هيچ در كه "فيتزجرالد ادوارد" چارپاره درواقع يا
قرار اين از نميشود ، پيدا خيام رباعيات فارسي متنهاي
:است
Before the phantom of false morning died,
Methought a voice within the tavern cried,
When all the temple is prapared within,
"Why nods the drowsy worshipper outside?"
مصداقش ميزند كاهدان به ناشي دزد ميگويند اينكه -3
هيچ (آن غير چه و رباعي چه) خيام اشعار در.اينجاست
شعرا ديگر گويا اما ندارد ، وجود "كاذب صبح" به اشارهاي
يافتههاي ميخواستند بعدها كه كساني ريشخند براي "عمدا
ابيات ببندند ، خود به را "رونان كالين" نادرست "اساسا
را آنها از نمونهاي كه سرودهاند باره اين در فراواني
:ميخوانيد
نفس صدق از زند كاذب صبح
بس و باشد نفس دو يك او نور
(جامي عبدالرحن)
يكتن نيست صادق تو عشق در چو
مينمايد كاذب صبح هميشه
(نيشابوري عطار)
دست كه جاست كمبود "شب آسمان" ستون در ما هميشگي مشكل -4
زماني چنانچه.ميبندد مطالب بيشتر تشريح براي را ما
در "حضورا تا بدهيد اطلاع ما به افتاد تهران به گذارتان
.بدهيم توضيح "كاملا را مطلب و باشيم خدمتتان
تهران -مقدم زند محمدرضا آقاي
تهران محلههاي جنوبيترين از يكي در كه شما بر آفرين -1
نامه در هم شما.هستيد معرفت و نورعلم مشعلدار
عدم از و پرداختهايد مرداد كسوف 20 به محبتآميزتان
سخن كسوف تقلبي عينكهاي توزيع بر بهداشتي نهادهاي نظارت
.زدند ديگر بسياري هم موقع همان را شما دل حرف.گفتهايد
از تاييديهاي هيچ تقلبي عينكهاي سازندگان هم هنوز -2
.ندادهاند ارائه پزشكي ذيصلاح مراجع
كسوف 30اسفند و بعد سال براي 34 ميماند موارد بقيه -3
.باشيد پاينده.1412
***
تهران ، نشاني به را خود نجومي پرسشهاي و نامهها
.بفرستيد "شب آسمان" ستون همشهري ، آفريقا ، خيابان
غريب عليزاده حسين
...اومد بارون كه شب اون
سال از 37 پس انساني ماجراي يك بازخواني
ريزعلي اومديد هم شما:گفت باخنده قپان دوراهي قهوهچي
پيام مدرسه سراغ زيادي عده حالا تا ظهر از !ببينيد؟ را
ميان از رنگش تيره و زرد دندانهاي.گرفتند رو اسلام
داشت تن به رنگورورفتهاي جليقه بود ، نمايان خندههايش
.ميكرد پخش مشتريان ميان را چايي استكان تند و تند و
ميشناسيد؟ را ريزعلي "اصلا شما *
:گفت و داد تكان سري بود ، كارش مشغول كه همانطور قهوهچي ،
را "فداكار دهقان" كتاب كه نميده قد ما سن البته
بودم ميانه شهر ساكن قبل سالها چون ولي باشيم ، خوانده
روستازاده اين ديدن شيريني حال هر به.شنيدم چيزهايي
!جالبه هم من براي ميانهاي ،
ديزي گچي سفيد دستهاي و گچكاري لباس با كارگري سوتر آن
بود ، پرسشي پي در جستجوگرش نگاههاي با ميكرد ، تريد را
!ببينيدش كه داره توفيري چه:گفت و داد فرو را لقمه
يك زبان از قصه يك شنيدن خب:گفت و نداد امانش قهوهچي
بشي متوجه اگر تازه.است ديدني سال ، از 37 پس فداكار آدم
...نيست افسانه خواندهاي ، دبستان سوم كتاب در آنچه
گروهبان اما كرد ، سكوت و شد قانع "ظاهرا ساختماني كارگر
لبخند با ميكشيد ، بالا هورتي را چايي كه انتظامي نيروي
;برهنه تن و مشعل با پسره عكس آن ميكردم فكر هميشه:گفت
واقعي زمينه قصهاي هر شدم متوجه امروز ولي باشه قصه
همه اين ميون بالاخره ببينم ، اونو مايلم هم خودم داره ،
...داره لذت فداكار آدم يك چهره ديدن خلافكار ،
گوش به قهوهخانه از همچنان مشتريان شنود و گفت صداي
سوي به زاكاني عبيد خيابان سرازيري از آهسته.ميرسيد
.نبود گنگ هم چنان آن نشاني افتادم ، راه به مدرسه
دبستان سوم سالهاي افكار در غرق ميرفتم پيش كه همانطور
.شدم
احساسي چه "فداكار دهقان" قصه خواندن از نيستپس يادم
به تا بودم آن پي در سالها كه ميدانم ولي داشتم ،
در متاسفانه.كنم تقليد انساني حركت اين از گونهاي
حوش و حول در سدي حتي يا نبود آهني خط ما دهكده اطراف
پطرس اداي آن ، سوراخ گرفتن با تا نداشت قرار ما دهكده
قرار ده حاشيه در كه هم ماندابي البته درآورم ، را هلندي
!نميشد گرفته سوراخهايش انگشت با داشت ،
و رفت.نبود سخت هم چنان آن اسلام پيام مدرسه كردن پيدا
عنوان با بزرگ پلاكارد و مدرسه محوطه به زياد آمد
را مكان نشاني "سال از 37 پس انساني ماجراي يك بازخواني"
.بود نموده آسانتر
ميشد ، را دانشآموزان كنجكاو نگاههاي كلاسها در لاي از
گويي نداشتند ، معلمشان صحبتهاي به توجهي "اصلا.كرد حس
صندليهاي.ميزد پرپر مدرسه هزارتوي راهروهاي در ذهنشان
شده چيده منظم آمفيتئاتر سالن در هم كنار درشت و ريز
مراسم آمادهسازي تكاپوي در سخت معلمان و مسئولانبود
ريزش با ريل روي قطاري ماكت سالن ، از گوشهاي در بودند ،
.ميشد ديده كوه
ذوقزدگي با راهنمايي اول دانشآموز "پور عبدالله داود"
جان او حال هر به بودم ، ريزعلي جاي داشتم دوست:گفت خاصي
.داد نجات را عدهزيادي
شعر خود كه نيز راهنمايي اول دانشآموز مولايي مهرداد
ميكرد ، آماده مراسم رابراي "حيدربابا" يعني شهريار تركي
مادربزرگ قصههاي مثل هم قصه اين ميكردم فكر اوايل:گفت
اردبيل روستاهاي در پيش سال چند اينكه تا است ، افسانه يك
.است واقعيت از بخشي داستان اين گفت ، ما معلمان از يكي
معلم و دانشآموز چند كه ميشوم متوجه راهرو بالاي از
براي كه نمايشگاهي كنار در روستايي پيرمرد با تندتند
با.ميگيرند عكس دادهاند ، ترتيب فداكار دهقان از تجليل
اسطورهاي ذهنيت تمامي رساندم ، آنها به را خودم عجله
با است انسان يك ما مثل هم او.ميشكند درهم پيشم سالهاي
شلوار و كت و كلاه با خندهرو ، پيرمرديويژگيها تمامي
.آذري لهجهاي و آبيرنگ
انگيزه مورد در اسلام پيام مدرسه مدير "سركاني مهدي"
است سال سالهاي":ميگويد مدرسه به "فداكار دهقان" دعوت
در فداكار دهقان نام با اوليا و معلمان دانشآموزان ، كه
اين طرح از پس داشتم دوست ميشوند ، مواجه سوم پايه درس
دارند؟ او از تصويري چه افراد ببينم قصه
روزنامهنگاران از طريقيكي از جو ، و پرس از پس بالاخره
در ايشان "ظاهرا.كنيم پيدا را ايشان نشاني توانستيم
همان از.بودند ساكن قهرمانلو روستاي ميانه ، شهرستان
ميداني پژوهش يك صورت به مسئله با كرديم سعي ابتدا
و گفت اتوبوس داخل افراد با مسافرت طول در.كنيم برخورد
هم عدهاي ميشناختند ، را ريزعلي عدهاي.كرديم شنود
مدير يك ولي نداشتند ، آن بودن واقعي يا قصه از اطلاعي
".ميشناخت را او خوبي به ميانه در هتل
اطراف راهآهن كاركنان كه بود عجيب برايم:ميافزايد وي
از پس روز يك.نميشناسند را او چطور قهرمانلو ، دهكده
محل دهكده نزديكترين در شد قرار تهران ، به ايشان دعوت
به راجع "كسن داش" روستاي فلق مدرسه در ايشان ، سكونت
تمامي از قصه قرائت از پس.كنيم صحبت فداكار دهقان
"فداكار دهقان" آيا كه خواستيم آموزشي كادر و دانشآموزان
با "خواجوي ريزعلي" كه حالي در نه؟ يا ميشناسند را
ولي بود ، ايستاده سياه تخته كنار روستايي شمايل همان
از پس ولي نميشناختند ، را او آنان از يك هيچ متاسفانه
نميدانم.شدند خوشحال خيلي دانشآموزان ، به او معرفي
جامعه در او ارزشي ، رفتار عليرغم سالها ، اين طول در چرا
اين مورد در غربيها كه حالي دراست نشده معرفي خوبي به
.ميكنند فراواني تبليغات افراد ، گونه
بشاش و شاد چهرهاي با فداكار دهقان "حاجوي ازبرعلي"
آمد و رفت به و نشسته اسلام پيام مدرسه مدير كنار
دوخته چشم هستند ، مراسم اجراي تكاپوي در سخت كه اطرافيان
:ميپرسيم او از آذري زبان با است ،
ديديد؟ چه شما ماندني ياد به شب آن در *
از پس كه داشتم ميهماني بود ، گذشته پاييز از روز 45*
تهران عازم گوسفند ستد و داد براي كرد اصرار شام خوردن
شديدي باران.افتاديم راه به او پافشاري با بالاخره شود ،
آرام و برداشتم را شكاري تفنگ و فانوس بنده ميباريد ،
روستاي البته.افتاديم راه راهآهن ، ايستگاه سوي به آرام
و داشت فاصله كيلومتر راهآهن 1314 ايستگاه تا قهرمانلو
سوار ميهمان راهآهن ، دوستان از يكي سفارش با بالاخره
.شد قطار
به قهرمانلو روستاي سوي به دوباره راهآهن ايستگاه از
"الفلو جوق قلعه" روستاي كيلومتري يك در افتادم ، راه
ريزش راهآهن ريل روي كوه تونل دو مابين (شماره 18 تونل)
ميكنند ايجاد مشكل برايم بعدها فكركردم ابتدا بود ، كرده
هر به آمدهاي؟ راهآهن ريل كنار در شب وقت اين چرا كه
از كردم ، مرور ذهنم در را مسافران خندان چهره وقتي حال
به دادن اطلاع براي عجله با.شدم خارج توهمات اين قيد
هنوز.افتادم راه به راهآهن ايستگاه سوي به راهبانان ،
قطار كردم مشاهده دور از كه بودم نرسيده تونل 20 به
در.شدم دلشوره دچار خيلياست افتاده راه به مسافربري
.شد خاموش نيز فانوس باران ، شتك و باد وزش با لحظه اين
داخل در خداوند ، لطف به اما نيستم ، سيگاري كه اين با
خارج تنم از بود ، شده خيس كه را كتم.بود كبريتي جيبم
ريختم بود خشك كه كت آستري روي به را فانوس نفت و كردم
"ظاهرا.كردم روشن را كت كبريت ، شعله وبا
من كنار از و نكرد آتش شعله به توجهي رانندهلوكوموتيو ،
با و كردم شليك تيري شكاري ، تفنگ با نبود چارهاي.شد رد
با قطار بعد ، لحظهاي."كرده ريزش كوه" گفتم بلند صداي
هجوم سويم به پاسبان چند و شد متوقف شديد تكانهاي
در زدند ، من به حسابي كتك باران ، بارش زير در و آوردند
..."كرده ريزش كوه مسلمونا اي" ميزدم فرياد بنده كه حالي
نبود؟ مطلوب وضعيت آن در راهآهن مسئولان عكسالعمل پس *
حال اين با داشتند مسئله از ديگري تصور آنها البته ، *
واقعه مورد در من از و شد پيدا لحظهاي از بعد قطار رئيس
راهآهن ريل كنار به را خودم آمدن ماجراي خواست ، توضيح
را شكاري تفنگ و آمد پاسباني وضعيت ، اين در دادم ، توضيح
واقعه چنان آن هنوز راهآهن ، مسئولان براي.گرفت من از
شب اين در كه ميشد ناشي جا آن از توهم و نبود روشن
حدود حال اين با ميكنم ، چه تونلها كنار در من باراني ،
كوه ، ريزش موقعيت ديدن از پس قطار مسافران از نفر 600
.ميكردند محبت حسابي و كردند دوره مرا
كردند؟ تجليل شما از چگونه واقعه ، اين از بعد *
وقت ترابري و راه وزير طرف از بعد ، سال يك *
ايستگاه در.بروم تهران به تا فرستادند دعوتنامهاي
همراه به مرا سركارگر و پاسبان يك صفي ، شيح راهآهن
با تلفني گفتگوي از پس آنجا.بردند ميانه شهر به خودشان
تا سه و شناسنامه فتوكپي تا سه گفتند قزوين در سرهنگ يك
به نبودم ، بلد فارسي كه آنجايي از.بفرستم آنها براي عكس
.شدم منصرف تهران به رفتن از سركارگر و پاسبان اصرار
و بياورند من براي گرفتند ، هديه چي هر كه دادند قول آنها
سال ، اين 37 طول در متاسفانه !شد چي بالاخره نميدانم
دهقان اسم قصه در نكردند ، چاپ درست هم مرا اسم حتي
اساس بر كه حالي در نوشتهاند ، خواجوي ريزعلي را فداكار
اين ميداند خدا است ، حاجوي ازبرعلي من اسم شناسنامه ،
!كيست؟ ديگر ريزعلي
شد؟ چه وقت راه وزير هديههاي قضيه *
به مرا بازپرسي براي دوباره بعد ، سال يك والله *
كه گفتند جو و پرس كلي از پس و خواستند قزوين ژاندارمري
براي حال هر به.دادهاند پاداش تومان دولت 500 طرف از
بوقلموني بود ، يزدي يك كه ژاندارمري ناحيه رئيس مژدگاني
اعتراض.داد توماني اسكناس 50 سلامتي ، چاق از پس.بردم
تومان نبوده 50 تومان هديه 500 حال هر به:گفت.كردم
!سردرآورد نميشود هم دولت كارهاي از بوده ،
ريزعلي همان حاجوي ازبرعلي كه شدند متوجه مردم چگونه *
است؟ خواجوي
از ماشيني ميكردم ، كار كشاورزي زمين سر پيش ، سال دو *
او براي را واقعه پرسيد ، ريزعلي مورد در و رسيد راه
در روزنامهفروشي طريق از مرا رد او "ظاهرا كردم ، تعريف
شهرستان فرماندار مطلب ، چاپ از بعد.بود كرده پيدا تبريز
ترابري و راه وزير آن بر علاوه كرد ، قدرداني من از ميانه
.داد هديه آزادي بهار سكه دو هم
خودت براي مسائلي چه قطار ، مسافران دادن نجات از بعد *
آمد؟ پيش
بستر در مدتي و خوردم سختي سرماي واقعه ، آن از بعد *
تبريز بيمارستانهاي به پيدرپي مراجعات.افتادم بيماري
عفونت علت به نهايت در و نداد ثمر آقاسي ، دكتر معالجه و
.شدم بستري شفا بيمارستان در روز مدت 35 به بدنم ،
دارو صرف را داراييام از كلي سال ، آن طول در حال هر به
بيماري همچنان هفتادسالگي ، سن در هم حالا و كردم درمان و
شب آن اگر ميدانست خدا.دارم همراه به خود با را شب آن
ميشد؟ چه ميكرد ، تصادف قطار
كه شب اون فيلم در ايراني ساز مستند شيردل ، كامران *
موضوع اين از.است كرده نقد را واقعه اين اومد ، بارون
داريد؟ خبر
به فيلم ساخت براي را بنده.ميشناسم را شيردل آقاي *
پرسيدند ، را حرفها همين هم جا همان كردند ، دعوت قائمشهر
نميدانم داشتند ، دوست خيلي را بنده شيردل آقاي البته
كردند؟ را كار اين چرا
همان در باز ولي دارد ، صحت واقعه اين گفتم بنده البته
نميگيرد ، آتش باران در خورده خيس كت كه گفتند فيلم
شب آن چون ميكردند امتحان را مسئله اين بار يك لااقل
شد ، روشن زدم را كبريت و ريختم كتم داخل را نفت وقتي
...و نشده روشن خيس كت فيلم ، در هم شايد
گفتند؟ چه واقعه اين از بعد روستا اهالي *
زيادي عده مرگ از توانستم بنده كه اين از هم آنها *
كشاورزي زمين سر بعد ، سال يك.شدند خوشحال كنم ، جلوگيري
كه طور همين.آورد را ناهار بقچه زنم كه ميكردم كار
با و گرفته دستش را لچك زنم كه شدم متوجه بوديم نشسته
شايد كردم تصور اول.ميدود راهآهن ريل سوي به سرعت
كه ديدم كردم دقت وقتي ولي ميكند ، دنبال را او زنبوري
فاصله هم از واگن چند و شده جدا مسير در باري قطار قلاب
لكوموتيو راننده زنم ، صداي سرو با حال هر به.گرفتهاند
.كرد متوقف را قطار و شد متوجه
داريد؟ ترابري و راه مسئولان از انتظاري چه *
هيچ و كردهام خدا رضاي براي فقط را كار اين البته *
از ما دهكده كه نيست انصاف حال اين با ندارم ، انتظاري
آسفالت اما باشد ، داشته فاصله كيلومتر دو اصلي جاده
نتوانستيم برف ، سنگين بارش خاطر به قبل ، سال چند.نباشد
.شد تلف راه ، بدي خاطر به و برسانيم شهر به را زائويي
سوادآموزي براي هم پرورش و آموزش مسئولان اميدوارم
قلجي و قهرمانلو بولاغي ، بك گونلو ، دهكدههاي فرزندان
.كنند احداث دبيرستان و راهنمايي مدرسه
ابتدايي سوم پايه كتاب در شما قصه كه شديد متوجه چطوري *
است؟ شده مطرح
بود ، آمده دانش سپاه از كه عليآقا ما ، دهكده روستاي در *
شما داستان ببين ازبرعلي آقاي:گفت و زد صدا مرا روزي
جاي به چرا كردم ، تعجب البته نوشتهاند ، كتاب در را
نفهميد كس هيچ مدت ، اين طي.نوشتهاند ريزعلي ازبرعلي ،
سال دو اينكه ، تا است ازبرعلي همان سوم ، كتاب ريزعلي كه
.شد متوجه آذري روزنامهنگار يك قبل
***
مايه دست با ايراني مستندساز شيردل ، كامران قبل سالها
رفته ايران شمال در دهكدهاي سراغ به قصه اين قراردادن
الاپلنگ ، دهكده محل اهالي با پرسوجو طريق از و بود
واقعيت كرد سعي مطبوعاتي مسئولان و راهبانان دانش ، سپاهي
ارزش هنري نظر از كه اين با فيلم.ببرد زيرسوءال را قصه
را "فداكار دهقان" واقعيت نميتواند اما دارد ، بالايي
آقا":بگويند بلند صداي با روستاييان چهببرد سوءال زير
قصه اين طرح كه كنند ادعا راهبانان يا و...دروغه اين
بر تاثيري هيچ بيندازد ، خوردن نان از را آنان ميتواند
.ندارد قصه اين وقوع سنديت
ماجرا اين هنوز سال ، از 37 پس كه ميداند حاجوي ازبرعلي
دارد لزومي چه وگرنه است نكرده خود براي "ناني قاتق" را
به خود دهقاني دسترنج با سالگي هفتاد سن در اينك كه
لااقل نداند ، واقعيت را قصه اين كسي اگر بپردازد ، زندگي
.ميدانند را نكته اين قهرمانلو روستاي اهالي
و دانشآموزان صداي سرو آمفيتئاتر سالن داخل از هنوز
را خود نيز حاجوي ازبرعلي ميرسد ، گوش به آنها والدين
چشم دهها ميكند آماده ماجرا شرح و سالن به رفتن براي
.شدهاند خيره او دهان به بزرگ و كوچك
شهري مهدي
دوره به ورود داوطلبان پذيرش نحوه
تحصيلي سال دوم نيمسال در پيشدانشگاهي
شد اعلام جاري
و آموزش وزارت آموزشي معاونت سوي از :علميفرهنگي گروه
دوره در تحصيل ادامه متقاضيان پذيرش شرايط پرورش ،
.شد اعلام سالجاري دوم نيمسال در پيشدانشگاهي
تهران ، شهر پرورش و آموزش كل اداره عمومي روابط گزارش به
آزاد داوطلبان و دانشآموزان از برخي اينكه به باتوجه
فارغالتحصيل ماه 1378 دي در متوسطه دوره جديد نظام
تحصيل ادامه امكان آوردن فراهم بهمنظور لذا شد خواهند
زير نكات به پيشدانشگاهي دوره به ورود متقاضيان براي
:كنند توجه
آموزشي مراكز دوم نوبت در دانشآموز عنوان به تحصيل (الف
.پيشدانشگاهي
صورت به تحصيل متقاضي كه متوسطه دوره فارغالتحصيلان *
مقرر موعد در ثبتنام براي ميتوانند هستند ، دانشآموز
برابر و مراجعه دوم نوبت پيشدانشگاهي آموزش مراكز به
.كنند ثبتنام مقررات و ضوابط
نيمسال به مربوط دروس كليه بايد دانشآموزان قبيل اين *
امتحانات در سپس و كرده انتخاب حضوري بهصورت را خود دوم
به مربوط دروس و دهند امتحان ماه تير جبراني و ماه خرداد
و ماه اسفند جبراني امتحانات در نيز را اول نيمسال
تحصيل كه پيشدانشگاهي مركز همان در ماه تير جبراني
.دهند امتحان ميكنند
دوم نيمسال و (غيرحضوري دروس) اول نيمسال دروس هزينه *
و آزاد داوطلبان ضوابط برابر بهترتيب (حضوري دروس)
.ميشود دريافت بزرگسالان پيشدانشگاهي مراكز
درس دوم ، نيمسال دروس بر علاوه كه هنر دانشآموزان
بهصورت نيز را (طراحي فضا ، انسان ، ) درس و (1)هنر كارگاه
در شركت به مجاز "صرفا بگذرانند ، و كرده انتخاب حضوري
بقيه و هستند ماه تير و ماه خرداد در مذكور دروس امتحان
امتحان ماه تير و ماه اسفند در را اول نيمسال دروس
.ميدهند
آزاد داوطلب بهصورت پيشدانشگاهي دوره در تحصيل (ب
(متفرقه)
تحصيل ادامه متقاضي كه متوسطه دوره فارغالتحصيلان *
در ثبتنام براي ميتوانند هستند ، آزاد داوطلب بهصورت
مراجعه شده تعيين پيشدانشگاهي آموزش مراكز به مقرر موعد
.كنند
امتحانات در اول نيمسال براي ميتوانند افراد قبيل اين *
به مربوط دروس براي و ماه تير جبراني و ماه اسفند جبراني
شركت ماه تير جبراني و ماه خرداد امتحانات در دوم نيمسال
.كنند
نيمسال به مربوط دروس براي آزاد داوطلبان ثبتنام موعد *
براي ثبتنام زمان و ماه 1378 بهمن بيستم لغايت دهم اول
سييكم لغايت ماه 78 اسفند اول نيمسال به مربوط دروس
.است ماه 1378 فروردين
عمومي وظيفه مقررات نظر از متفرقه ، امتحانات در شركت *
.ميشود محسوب تحصيل ترك
عملي پيشدانشگاهي دوره هنر رشته دروس از برخي چون*
(آزاد داوطلب) متفرقه صورت به رشته اين لذا ميشود ، محسوب
ساير احراز با رشته ، اين متقاضيان و نميشود ارائه
مراكز دوم نوبت در دانشآموز عنوان به بايد شرايط
.كنند ثبتنام پيشدانشگاهي
تحصيلي 8079 سال در متقاضيان پذيرش (ج
در دوم ، نيمسال در چنانچه ديماه 78 ، فارغالتحصيلان *
دوره اين به ورود براي نكنند ، ثبتنام پيشدانشگاهي دوره
خرداد فارغالتحصيلان پذيرش نحوه به مربوط مقررات مشمول
.شد خواهند سال 79 ماه شهريور و
ورود قصد سال 78 ديماه مذكور فارغالتحصيلان چنانچه *
را سال 79 مهر ابتداي از پيشدانشگاهي آموزش مراكز به
معافي از (7978) تحصيلي سال دوم نيمسال در باشند داشته
.شد خواهند برخوردار تحصيلي
شده تعيين زمانهاي در "صرفا پيشدانشگاهي دوره امتحانات
(ماه تير جبراني و ماه خرداد ماه ، اسفند جبراني ، ماه ، دي)
نخواهد برگزار امتحاني ماه شهريور در و شد خواهد برگزار
رشته دروس كليه از نمره 10 كسب فارغالتحصيلي ، شرط و شد
.است مربوطه
در فردا از پژوهش هفته دوره چهارمين
ميشود
آغاز كشور سراسر
هفته برنامههاي اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير قائممقام
كرد تشريح را پژوهش
پژوهش هفته دوره چهارمين برنامههاي :علميفرهنگي گروه
.شد تشريح اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير قائممقام سوي از
وزير قائممقام مسجدجامعي احمد ما ، خبرنگار گزارش به
وزارت پژوهشي و فرهنگي معاون و اسلامي ارشاد و فرهنگ
ضمن خبرنگاران جمع در ديروز عصر اسلامي ارشاد و فرهنگ
:گفت سالجاري ، در پژوهش هفته ويژهبرنامههاي اعلام
زمينه در اطلاعرساني هدف با پژوهش هفته چهارمين
پژوهشگران از تجليل و تقدير اجتماعي ، و فرهنگي پژوهشهاي
امر به جامعه توجه و جوان استعدادهاي به توجه و
با ويشد خواهد برگزار كشور سراسر در فرهنگي پژوهشهاي
سالجاري ، در پژوهش هفته با همزمان كه مطلب اين به اشاره
برگزار فرهنگي پژوهشهاي انتخاب بينالمللي دوره دومين
از خارجي پژوهشهاي بخش در سالجاري در گفت شد ، خواهد
مرحله به و انتخاب پژوهش رسيده ، 3 تحقيقي كار ميان 60
تقدير مورد جاري هفته چهارشنبه روز در كه يافت راه نهايي
.گرفت خواهند قرار
مورد پژوهش نيز 440 داخلي پژوهشهاي بخش در:افزود وي
اثر و 13 برگزيده اثر درمجموع 7 و گرفت قرار بررسي
آثار بيشترين كه شد ، انتخاب داوران هيات توسط تشويقي
.هستند ادبيات و اجتماعي گروههاي به متعلق
را سال 77 در كشور فرهنگي وضعيت گزارش انتشار مسجدجامعي
:گفت و كرد ذكر هفته اين برنامههاي ديگر جمله از
در فصل شامل 12 ايران اسلامي جمهوري فرهنگي كارنامه
و فرهنگي مراكز فرهنگي ، ميراث احياي و حفظ زمينههاي
فرهنگي ، مخاطبان صحنهاي ، فعاليتهاي فرهنگي ، وضعيت هنري ،
در فرهنگي فعاليتهاي فراغت ، اوقات گذران فرهنگي ، جامعه
شده منتشر فرهنگي برگزيدگان و فرهنگي بودجه كشور ، خارج
نخستين براي:گفت وي.شد خواهد توزيع پژوهش هفته در كه
مصرف آمارگيري طرح پژوهش هفته با همزمان كشور در بار
استان مركز در 28 و كشور سطح در خانوار فرهنگي كالاهاي
و فعاليت ميزان سنجش آن هدف مهمترين كه شد خواهد آغاز
.بود خواهد فرهنگي اقلام مصرف
با يك هر پژوهش هفته روزهاي كه مطلب اين به اشاره با وي
نخستين براي سالجاري در:گفت شده نامگذاري خاصي عنوان
امام و اسلامي انقلاب موضوع با پژوهشهاي گروه در بار
را برتر پژوهشگران گزينش و انتخاب كار نيز (ره)خميني
.دادهايم انجام
:افزود ادامه در اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير قائممقام
پژوهش اطلاعرساني شبكه پژوهش ، هفته چهارمين با همزمان
.كرد خواهيم راهاندازي كشور استانهاي از برخي در را
دانشگاههاي در قرآن هفته ويژه برنامههاي
كشور
رمضان ، مبارك ماه اول هفته با همزمان :فرهنگي علمي گروه
كشور سراسر دانشگاههاي در قرآن هفته ويژه برنامههاي
.شد آغاز
و فرهنگ وزارت فرهنگي امور كل اداره معاون اسماعيلي
توسعه جهت در:افزود مطلب ، اين اعلام با عالي آموزش
و قرآن عالي شوراي دانشگاهها ، در قرآني فعاليتهاي
دكتر رياست به عالي آموزش و فرهنگ وزارت سطح در دانشگاه
فعاليتهاي سازماندهي و برنامهريزي كه شده تشكيل معين
تاكيد با اسماعيلي.دارد عهده بر را دانشگاهها در قرآني
اصلي اهداف از دانشجويي قرآن كانونهاي تقويت اينكه بر
كانونهاي سازماندهي:گفت است ، عالي آموزش و فرهنگ وزارت
نظرات از استفاده نياز ، مورد آييننامههاي تدوين قرآن ،
برنامههاي از حمايت و برنامهريزي در دانشجويان
وزارت برنامههاي راس در موجود ، امكانات با دانشجويي
از يكي نيز حاضر حال در و دارد قرار عالي آموزش و فرهنگ
ا ديدگاههايي بررسي دانشگاه ، و قرآن عالي شوراي بحثهاي
ارائه قرآني فعاليتهاي ترويج جهت در دانشجويان كه ست
قرآني ، مسابقات توسعه كانونها ، تقويت خواستار و كرده
به وي.شدهاند...و برنامهها برخي در تعديل
مبارك ماه در دانشگاهها قرآن هفتههاي سامانرساندن
عنوان عالي آموزش و فرهنگ وزارت اصلي اولويت را رمضان
جهاد ، رهبري نهاد همكاري با هدف اين:افزود و كرد
در پزشكي آموزش و درمان بهداشت ، وزارت و دانشگاهي
.يافت خواهد تحقق دانشگاهها
|