در اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت بيانيه
نشريه تعطيلي 13 مورد
اعتراض در دانشجويي مسالمتآميز تجمعات
نشريه تعطيلي 13 به
صنفي انجمن حقوقي كميته دبير
قانوني نشريه توقيف 13 :روزنامهنگاران
نيست
افزايش ديگران با را خود ارتباط چگونه
دهيم؟
برهانيم گرفتاري از را خود
گذشته از تصويري
در اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت بيانيه
نشريه تعطيلي 13 مورد
ارشاد و فرهنگ وزارت مطبوعاتي معاونت :اجتماعي گروه
ناامني باعث را نشريات تعطيلي بيانيهاي صدور با اسلامي
.كرد ارزيابي كشور رسانهاي فضاي
:است زير شرح به بيانيه اين متن
گذشته ساعت در 48 كه ميرساند ايران عزيز ملت اطلاع به
روزنامه جمله 9 از نشريه تهران 13 استان دادگستري
اقدام چنين.است نموده موقت توقيف را كشور كثيرالانتشار
كشور رسانهاي و مطبوعاتي فضاي تهران دادگستري بيسابقه
از پردهاي در را قلم و بيان آزادي آينده و ناامن را
آن وظيفه كه مطبوعاتي امور معاونت.است داده قرار ابهام
عنوان به مطبوعات آزادي حريم حفظ و قوانين دقيق اجراي
از يكي و اسلامي انقلاب دستآوردهاي بزرگترين از يكي
وظايف اجراي در است راحل امام يادگارهاي گرانبهاترين
:ميگردد متذكر را زير نكات خود قانوني
مطبوعات ، قانون ايران ، اسلامي جمهوري اساسي قانون -1
تاكيدات و تصريحات و اسلامي جمهوري بنيانگذار سفارشات
و مسلم حقوق از را قلم و بيان آزادي انقلاب معظم رهبر
.ميداند ايران ملت خدشهناپذير
آقاي جناب فرهنگي -سياسي توسعه برنامههاي اجراي در -2
را سهم مهمترين مطبوعات گذشته سال سه در جمهوري رئيس
جمهوري نظام در كه باشد قرار اگر و است نموده ايفا
است فكر عتلاي ا و آزادي و استقلال منادي كه اسلامي
مطبوعات يابد ادامه فرهنگي -سياسي توسعه برنامههاي
.نمايند حفظ را خود پيشگامي ميبايست
اراده و راي با كه مردمسالاري نظامهاي تمامي در -3
در "قهرا و گرفتهاند دست به را كشورها امور زمام مردم
چهارم ركن مطبوعات ايران اسلامي جمهوري مدار دين نظام
مطبوعات بزرگ خانواده در امروز و ميگردند تلقي نظام
حرفه به كه متعددي مشاغل ر د و اسلامي جمهوري
مربوط جرايد توزيع و انتشار و چاپ و روزنامهنگاري
اسلامي جمهوري خدمت در جوان نيروي هزار چندين ميشود
.ميكنند فعاليت ايران
نسخه ميليون چندصد انتشار با مطبوعات گذشته سال سه طي -4
توانستهاند گزارش و مقاله هزاران درج و مجله و روزنامه
به.نمايند ايفا را سهم بيشترين آزاد اطلاعرساني امر در
علاوه خصوص اين در اسلامي جمهوري دستآوردهاي كه گونهاي
در موءثر است شده موءلفهاي داخلي سياست در ارزنده نقش بر
.ما نظام خارجي سياست تقويت
به زماني كشوري هر در اطلاعرساني سالم و آزاد جريان -5
اخبار ارائه كار در خود آن مسئولان كه است ميسر خوبي
شيوه در اساسي اشكالات علت به متاسفانه.شوند پيشقدم
خبررساني كار تنها نه ما كشور در مسئولان اطلاعرساني
ملي نقص همين خاطر به بلكه است شده دشوار بسيار امري
به ميتواند كه است شده فراهم اجباري گمانهزني زمينه
.باشد زيانبار سالم اطلاعرساني جاي
جوانان را ايران مطبوعاتي و روزنامهنگاري بدنه -6
و ميدهند تشكيل انقلابي و مسئوليتشناس متعهد ، علاقمند ،
شخصيتهاي از "نوعا كشور سردبيران و مسئول مديران
و دارند اجرايي -انقلابي درخشان سوابق كه انقلابياند
باب از "نوعا آوردهاند روي روزنامهنگاري به آنان اگر
كار طريق از ما مقدس نظام به خدمت و مسئوليت احساس
.ميباشد قلمزني پرافتخار
هم است نظام چهارم ركن ما مطبوعات كه بپذيريم اگر -7
فضاي بهسازي و دروني پالايش در مطبوعات خانواده خود بايد
گانه سه قواي در مسئولين هم و كنند تلاش "مستمرا مطبوعات
به.نمايند رعايت را ركين ركن اين شان ميبايست نظام
هر از برائت اعلام ضمن مطبوعاتي معاونت كه است علت همين
از كند ، نفوذ مطبوعات در بخواهد كه ناسالمي جريان يا فرد
مطبوعات با برخورد در كه دارد انتظار كشور گانه سه قواي
به توسل از هم و نمايند رعايت را قلم اهل حرمت هم كشور
محدود يا تهديد را كشور مطبوعات آزادي كه شيوهاي هر
.كنند پرهيز نمايد
عكاسان خبرنگاران ، سردبيران ، مسئول ، مديران حق به انتظار
قوه محترم مسئولين از كشور مطبوعات دستاندركاران ديگر و
فضاي حساسيت خود تصميمگيريهاي در كه است اين قضائيه
ملحوظ را اسلامي انقلاب بينالمللي موقعيت و كشور سياسي
ما مقدس نظام كه زماني در پذيرفت ميتوان چگونه.نمايند
انقلاب پيروزي از پس دورههاي پراقتدارترين از يكي در
هر از بيش ما بينالمللي موقعيت و ميبرد بهسر اسلامي
دنبال به و است برخوردار جهاني مقبوليت از گذشته زمان
چشم گذشته سال بهمن انتخابات 29 در ملت درخشان پيروزي
نام به كه سالي در و است شده دوخته ما كشور به جهانيان
ملي وحدت و ملي امنيت سال و يافته زيور متقيان مولاي
را كثيرالانتشار نشريات از حجمي چنين است شده ناميده
.كرد موقت توقيف
كه است بوده اين همواره قوه سه محترم مسئولان تاكيد -8
انتظار.شد قانون خلاف مرتكب قانون اجراي براي نبايد
است اين قضائيه قوه از مطبوعات دستاندركاران تمامي بجاي
به رسيدگي و دهد پايان مطبوعات حصر به زودتر چه هر كه
با دادگستري علني محاكم به را مطبوعاتي جرائم و تخلفات
.بسپارد منصفه هيات حضور
دستاندركاران و اسلامي ارشاد و فرهنگ محترم وزير -9
اصحاب ارزنده تلاشهاي از تقدير ضمن مطبوعاتي معاونت
آزاد كردن نهادينه براي كه كشور متعهد مطبوعات
دو هر از بودهاند تلاش در وقفه بدون سالم اطلاعرساني
رهبر كه اكنون دارد تقاضا مصرانه كشور مطبوعات فكري جناح
از را خود انتظارات مشفقانه و صراحت با انقلاب معظم
به اتهام ايراد از پرهيز با داشتهاند ابراز مطبوعات
كشور مطبوعات بر سالم فضايي كنند تلاش مجدانه يكديگر
محقق قوانين دقيق اجراي با انتظارات اين تا شود حاكم
.گردد
اين معناي به بههيچوجه كردنها متهم و جوسازيها -10
نادرست گمانهزنيهاي و شايعهپراكنيها تخلفات ، كه نيست
لزوم صورت در.دارد تعلق خاص مطبوعات از دسته يك به تنها
در بيطرف ناظري عنوان به داخلي مطبوعات كل اداره
بررسيهاي حاصل كشور جرايد در رايج سياسي گرايشات
تا گذاشت خواهد عمومي افكار قضاوت به را خود كارشناسانه
در كه نيست صورتي به مطبوعات در موجود واقعيات شود معلوم
بولتنهايي.ميگردد منعكس غيرمسئولانه و جعلي بولتنهاي
دستآوردهاي هم ، ميكنند تلاش آن تهيهكنندگان كه
مصروف را خود سعي هم ، و ببرند سئوال زير را كشور مطبوعات
.مينمايند ديگر فكري جناح يك به اتهام ايراد
اعتراض در دانشجويي مسالمتآميز تجمعات
نشريه تعطيلي 13 به
يك و هفتهنامه روزنامه ، 3 تعطيلي 9 پي در :اجتماعي گروه
تهران استان دادگستري توسط ساعت طي 24 در دوهفتهنامه
و دانشجويي محافل بين در اقدام اين با مخالفت از موجي
.آمد بوجود مردمي
سهشنبه صبح آغازين ساعات در اقتصاد اخبار روزنامه توقيف
شب پاياني ساعات در امروز صبح روزنامه توقيف خبر و
دانشگاه كوي در دانشجويان از گروهي تجمع باعث دوشنبه
.شد تهران
.كردند اعتراض نشريات توقيف به دانشجويان اين
تجمع برگزاري جهت اطلاعيهاي نصب پي در كه تجمع اين در
داشت ، ادامه ديروز بامداد تا 3 ساعت 24 از دانشجويان توسط
درب مقابل در تجمع از پس دانشگاه كوي در ساكن دانشجويان
انتشار ، انتشار ، آزاد ، روزنامههاي شعارهاي با كوي اصلي
بايد خاموش لاريجاني چراغ گردد ، بايد اصلاح ما صداوسيماي
نشريه دوازده تعطيلي به نسبت را خود اعتراض مراتب گردد ،
.كردند اعلام
به بامداد ساعت 5/1 حوالي تجمعكنندگان گزارش اين براساس
شعار با و كردند حركت پزشكي دانشجويان خوابگاههاي سمت
و شده پزشكي كوي محوطه وارد اتحاد اتحاد ، پزشكي دانشجوي
.كردند دعوت تجمع به پيوستن براي آنان از
از دانشجويان از تعدادي خروج از پس است حاكي گزارش اين
تلاش با خروج ، براي دانشجويان ديگر از دعوت و كوي محوطه
كوي محوطه به دانشجويان ، خوابگاههاي مديركل كوهي دكتر
. بازگشتند
دانشجويان داشت ، ادامه بامداد ساعت 3 تا كه تجمع اين در
روزنامهها از توقيف رفع خواستار شعارهايي سردادن با
.شدند
اي و دبستاني يار سرود قرائت با تجمع اين است ، گفتني
كوي ساكن دانشجويان از تن حدود 700يافت پايان شهيد
.داشتند شركت تجمع اين در دانشگاه
از جمعكثيري نشريه ، توقيف 13 به اعتراض در همچنين
به اقدام ديروز صبح همدان ، بوعليسينا دانشگاه دانشجويان
.كردند تحصن
مقابل اجتماع با دانشجويان معترضانه ، اقدام اين در
:سردادند قبيل اين از شعارهايي بوعليسينا ، دانشگاه
درد جز مطبوعات تعطيلي ندارد ، اثر ديگر انتخابات ابطال
نشريه انحصار -هميشه هميشه انديشه ، آزادي ندارد ، سر
آمريكا شريك ميخروشند خاتمي بر كه آنان نميشه ، نميشه ،
...و فروشند ودين
را تعطيلشده نشريات از شمارههايي دانشجويان از تعدادي
.داشتند دست در نيز
ديگر جمله از نيز كاشان واحد اسلامي آزاد دانشگاه
اعتراضآميز تحصن شاهد گذشته روز كه بود آموزشي واحدهاي
.بود قضائيه قوه اقدام عليه دانشجويان
ادامه ساعت 20 تا و شده شروع ساعت 18 از كه تحصن اين در
تعدادي و آزاد دانشگاه دانشجويان از نفر حدود 200 داشت ،
.داشتند حضور كاشان بهشتي شهيد دانشگاه دانشجويان از
را پرواز قبيل از پلاكاردهايي داشتن دست در با متحصنين
اگر كه نيستيم كساني ما است ، مردني پرنده بسپار ، بهخاطر
انديشه ، حوزه در آزادي شويم ، منزوي گرفتيم ، قرار تحتفشار
خواستار...و عمل ، حوزه در قانون گفتوگو ، حوزه در منطق
.شدند خردادي دوم نشريه توقيف 13 منطقي دلايل ارائه
صلوات ، فرستادن با جنجال بدون و آرامش كمال در دانشجويان
استقبال ميشدند ، ملحق تحصن به كه دانشجوياني از
تحصن اين شروع از نيم و ساعت يك گذشت از پس.ميكردند
آزاد ، دانشگاه رياست حسيني ، عباس مهندس خودجوش ،
پايان در.كرد دعوت تحصن محل ترك و آرامش به را دانشجويان
و كرد قرائت را تحصن بيانيه دانشجويان از يكي
پايان خود تحصن به ايران اي سرود خواندن با دانشجويان
.دادند
تعطيل با طوسي نصيرالدين خواجه دانشگاه دانشجويان ديروز
آزادي تريبون دانشگاه محوطه در تجمع و درس كلاسهاي كردن
.كردند برگزار مطبوعات
دانشگاه بيرون در نيز مردم از گروهي كه تجمع اين در
نماينده خوئيني ، موسوي اكبر سيدعلي بودند آن نظارهگر
جريان كه مطلب اين بيان با ششم مجلس در مردم منتخب
بهمن و 29 خرداد دوم انتخابات در شكست از پس خشونتطلب
اين كه را راههايي از يكي:گفت است ، بحرانسازي بهدنبال
بهموقع تشكيل از كه است اين است گرفته پيش در جريان
.كنند جلوگيري ششم مجلس
گرفته پيش در محافظهكار جناح كه را راهي تنها:افزود وي
از بخشي ديدند ، تدارك كه بود مصنوعي بحران ايجاد است ،
افشاگري و آنها خود ناشيگري بهدليل بحرانها اين
.شد برملا خرداد ، دوم مطبوعات
انجمن بيانيه دانشجويان از يكي مراسم اين پايان در
.كرد قرائت را طوسي خواجهنصيرالدين دانشجويان اسلامي
نصيرالدين خواجه صنعتي دانشگاه دانشجويان اسلامي انجمن
و مطبوعات از قاطع حمايت ضمن بيانيهاي ، انتشار با طوسي
و مطبوعات غيرقانوني تعطيلي مستقل روزنامهنگاران
آزادي حق مسلم نقض منزله به را روزنامهنگاران بازداشت
و خواست اساسي ، قانون برخلاف و اطلاعات آزاد گردش و بيان
.كرد محكوم آنرا و دانست عمومي اراده
هوشياري و آرامش لزوم بر تاكيد ضمن بيانيه اين در
دموكراسي چهارم ركن بهعنوان مستقل مطبوعات از دانشجويان
يادشده اطلاعات آزاد گردش و بيان آزادي توسعه ابزار و
بر نظارت راستاي در را ممتازي و بارز نقش همواره كه است
.كردهاند ايفا جامعه فضاي شفافسازي و حكومتي نهادهاي
اعلام نيز پزشكي علوم و شيراز دانشگاه دانشجويان
در حضور از ارديبهشت ، هفتم چهارشنبه روز كردهاند
.ميكنند خودداري درس كلاسهاي
در شيراز ، دانشگاه دانشجويان اسلامي انجمن مركزي شوراي
و اصلاحات عليه بحرانآفريني مطبوعات ، تحديد به اعتراض
آزادي ، سنگر در دانشجويان اسلامي انجمن اعضاي مضروبكردن
.كرد خواهند عمومي اعتصاب
دانشجويان اسلامي انجمن اعتصاب ، اين در است گفتني
پرستاري ، داروسازي ، دندانپزشكي ، پزشكي ، دانشكدههاي
صنعت ، مهندسي ، كوار ، و شيراز بهداشت توانبخشي ، پيراپزشكي ،
انساني ، علوم حقوق ، دامپزشكي ، كشاورزي ، علوم الكترونيك ،
.داشت خواهند شركت معماري و هنر
به اعتراضي تجمع نيز ديروز شيرازي دانشجويان
را رئيسجمهور اصلاحات عليه اخير پي در پي بحرانسازيهاي
دانشكده صحن در بعدازظهر ساعت 5 تجمع اين.كردند برگزار
.شد برگزار شيراز پزشكي
نيز مشهد فردوسي دانشگاه دانشجويان از نفر حدود 1000
تعطيلي به اعتراض در عشاء و مغرب نماز از بعد دوشنبه
به اقدام تهران ، دادگستري سوي از مطبوعات گسترده
.كردند مشهد فردوسي دانشگاه محوطه در تجمع و راهپيمايي
(برادران خوابگاه) فجر خوابگاه در ابتدا متحصن دانشجويان
پرديس خوابگاه سوي به عزيمت با سپس و كردند تجمع
ادامه براي آنان با همراهشدن ضمن (خواهران خوابگاه)
اخير اقدام محكوميت در شعارهايي سردادن با تحصن ،
مشهد فردوسي دانشگاه بهمن سالن 22 در تهران ، دادگستري
.آمدند گردهم
حفظ با تا خواستند دانشگاهي جامعه از پايان در متحصنين
آزاديهاي از دفاع بهمنظور را خود هوشياري كامل ، آرامش
سردادن با و كنند حفظ اساسي قانون از پاسداري و مشروع
.دادند پايان خود تجمع و راهپيمايي به دبستاني ، يار سرود
بيانيههاي صدور با نيز دانشجويي انجمنهاي و گروهها
و هوشياري حفظ خواستار دانشجويان و مردم از گوناگون
.شدند آرامش
خبرگزاري خبرنگاران با گفتوگو در نيز مختلف شهرهاي مردم
باعث و اصلاحات روند با مخالفت را روزنامهها تعطيلي
.كردند ارزيابي خارجي رسانههاي به مردم رويآوري
و نامه ارسال با نيز مختلف روزنامههاي روزنامهنگاران
شده تعطيل روزنامههاي در خود همكاران با تلفني تماس
.كردند همدردي احساس
روزنامههاي تيراژ روزنامه تعطيلي 9 دليل به است گفتني
يا معمولا 2 مردم و يافته افزايش باقيمانده خردادي دوم
.ميخرند روزنامه 3
صنفي انجمن حقوقي كميته دبير
قانوني نشريه توقيف 13 :روزنامهنگاران
نيست
قوانين با مختلف جهات از نشريه توقيف 13 :اجتماعي گروه
.است ناسازگار موجود
صنفي انجمن حقوقي كميته دبير نوروزي كامبيز
اين اعلام با خبرنگاران جمع در ديروز روزنامهنگاران
فعاليت بر حقوقي كارآمد نظم يك برقراري:افزود مطلب
"اولا بايد حقوقي نظم اين و است لازم كشور مطبوعاتي
حقوقي عدالت اجراي جهت در "ثانيا و عمومي برخواست مبتني
تحقق قابل باشد نداشته را ويژگي و امعاء كه نظمي و باشد
.نيست
سه درخواست با يكشنبه روز شامگاه در نشريه گفت12 وي
توقيف دولت كاركنان جرائم به رسيدگي قضايي مجتمع از شعبه
تامين اقدامات قانون ماده 13 به حكم اين استناد و ميشود
.است اساسي قانون اصل 156 بند 5 و
مستندات كه چرا نيست قانوني توقيف اين":افزود نوروزي
و كليات بيانگر و مادر قانون يك اساسي قانوناست غلطي
قوه وظايف اصل 156 اين بنابراست كشور حقوقي قواعد
بايد قضائيه قوه ديگر معناي به.است شمرده بر را قضائيه
وقوع تعداد كه كند رفتار گونهاي خود تدويني برنامه در
اصلاح مجرمان و شده كمتر جامعه در جرم مرتكبين و جرم
اجتماعي حقوق سلب براي و است كلي اصل يك واقع در و.شوند
كلان برنامه يك اين واقع در.نيست كافي تنهايي به افراد
."است قضائيه قوه براي
سال 1339 مصوب تاميني اقدامات قانون مورد در همچنين وي
.است مجرمان اصلاح آن قصد كه مترقي است قانوني اين":گفت
از عبارتند تاميني اقدامات ميگويد قانون اين يك ماده
باره در جرم تكرار از جلوگيري براي دادگاه كه تدابيري
"اولا تاميني اقدامات يعني ميكند اتخاذ خطرناك مجرمين
مجرم سوم و شود برگزار دادگاهي بايد دوم است ، مجازات خود
".شود شناخته خطرناك مجرم عنوان به
:گفت نشريات شبانه توقيف به اشاره با ديگر بحثي در وي
را دستورها شبانه دادگستري چرا كه است تامل محل اين"
".است كرده ابلاغ
مسئول مديران خطرناكبودن مجرم رد با همچنين نوروزي
پس مطبوعات بر نظارت هيات از افراد اين":گفت كشور جرايد
بر نظارت هيات آيا گرفتهاند ، مجوز قانوني مراحل طي از
ميدهد؟ روزنامه انتشار اجازه خطرناك مجرمان به مطبوعات
فعاليت وي"طبقهبندياند؟ قابل اشرار جزو اينها آيا
:افزود و دانست خود خاص قانون با مطابق را مطبوعاتي
با و است شده قيد مطبوعات قانون در نشريات توقيف شرايط"
كلي به تاميني اقدامات قانون به تمسك قانون اين وجود
".است مردود
در بكاررفته ناپسند كلمات به اشاره با نوروزي كامبيز
همچون تهران دادگستري عمومي روابط از صادره اطلاعيه
اين":گفت داخلي فروخته خود عوامل و خارجي مزدوران
گرفته بر در را مطبوعاتي جامعه تمام "تقريبا كه اطلاعيه
تنظيم است ناپسند نيز اخلاقي نظر از كه كلماتي با است
از تهران دادگستري رئيس شخص ميدانم بعيد من و است شده
در جرياناتي چه ديد بايدكند استفاده ادبياتي چنين
".ميكنند ابزاري استفاده خود موقعيت از دادگستري
افزايش ديگران با را خود ارتباط چگونه
دهيم؟
ارتباط از ناگزير كه ميكنيم زندگي دنيايي در ما امروزه
كه است اين است مسلم آنچه هستيم ، ديگران با برخورد و
ديگران ، با ارتباط و مساعدت و كمك بدون نيست قادر هيچكس
اينجا كه سئوالي حال.سازد طرف بر را خود معمولي نيازهاي
ارتباط ديگران با بايد چگونه كه است اين ميشود مطرح
بايد كارهايي چه ارتباط اين افزايش جهت و كنيم برقرار
دهيم؟ انجام نبايد كارهايي چه اينكه يا دهيم انجام
همه با مهرباني و نرمي و گشاده روي با بايد معاشرت در
خود اگر.است بد باشد كه هركس با تندخويي و نمود رفتار
انتقال براي آنها زبان از و دهيم قرار ديگران سطح در را
دلخواه نتيجه به اغلب كنيم ، استفاده خود نقطهنظرهاي
همان شدن ظاهر آنها خود سطح در ديگران با و ميرسيم
كه ميكنند گمان بعضيها.ميباشد موءثر ارتباط برقراري
است ، كردن بحث يا و نوشتن زدن ، حرف شامل فقط ارتباط
را ارتباط واقع در ولي هستند ارتباطي مهم عناصر از اينها
مقابل طرف توسط كه دارد خود در پيامي كه ميگوييم رفتاري
يا آگاهانه غيرشفاهي ، يا باشد شفاهي خواه ميشود ، درك ما
شود ، ادراك اگر ولي..و غيرعمدي يا عمدي ناآگاهانه ،
پيام درك عدم همين و ميكند پيدا ارتباطي پيام جنبه
و عامل ارتباطات.ميسازد نارسا و مغشوش مختل ، را رابطه
است ، زندگي رنجهاي و غصهها و شاديها از بسياري منشا
با كه است روشن.است دوستي از سرشار زندگي شاد ، زندگي
بر تاكيد.داشت خواهيم متفاوتي رفتارهاي متفاوت ، افراد
با انسانها ما ميكند ، موءثر را ارتباط مشترك خصوصيات
ميتوانيم تمرين كمي با داريم ، فراوان مشتركات يكديگر
راي هم و دوست آنها با و بيابيم ديگران همراه را خود
.شويم
:ديگران با خود ارتباط افزايش شيوههاي
:بودن صادق و صريح -
در باشيم ، صادق و صريح ديگران با خود روابط در كنيم سعي
ابهامي نوع هر از و باشيم صميمي و صريح خود گفتههاي
نكنيم بيان صراحت با را خود منظور اگر چون كنيم ، اجتناب
متوسل گمان و حدس به و ميافتد اشتباه به ما مقابل طرف
.ميگردد دور واقعيت از و ميشود
:كردن بيان را خود احساسات -
و زندگي مشكلات كنيم سعي باشيم ، راست رو خود احساس با
خود مقابل طرف يا و شريك و همسر با داريم ، كه احساساتي
ناراحتي باعث كه كنيم گمان اگر حتي بگذاريم ، ميان در
ارتباطي خود مقابل طرف با ميخواهيم اگر.ميشود آنها
رو روش بهترين باشيم ، داشته تفاهم برپايه منطقي و معقول
.است گذاشتن ميان در وي با را خود احساس و است بودن راست
كه را موضوعي يا و بگذاريم باقي نشده حل را مشكلي اگر
مثل نكشيم ، ميان به است الزامي آن درباره گفتگو و مداقه
به و گذاشته سرجايش را دردناكي و چركين دمل كه است اين
.باشيم كرده رها خود حال
:يافتن را مشابه نكات و مشترك زمينههاي -
در كنيم سعي باشيم ، مشترك زمينههاي جستوجوي در
و اهداف.بيابيم را مشابه و مشترك نكات بيشتر ارتباطمان
اينكه براي و كنيم نگاه او نظر از را نگرانيها و نيازها
و ديد از را او امور بايد كنيم درك را مقابل طرف شرايط
را او نگراني كه اموري از جو ، و پرس با و ببينيم او نظر
زمينههاي مشترك نكات همين.گرديم متوجه شده ، باعث
روي بر را تفاهم و وحدت و همدلي شالوده كه هستند مساعدي
همين دو هر تو و من":مثل عباراتي كرد ، بنا ميتوان آن
.نمود بيان ميتوان را "ميخواهيم را
:كردن همدردي و همدلي -
موقعي آن و كنيم همدلي و همدردي احساس شخص با كنيم سعي
را او غم و شادي باشيم ، داشته مشترك احساس فرد با كه است
غم احساس او كه موقعي و آوريم حساب به خود غم و شادي
مساعي بالعكس و شويم غم هم و همدرد او با نيز ما ميكند
.كنيم برقرار ارتباط فرد حسي سيستم با كه باشد اين ما
:بودن خوبي شنونده -
كردن گوش بگيريم ، ياد را كردن گوش و باشيم خوبي شنونده
آرامش نهايت در او تا ميشود موجب ديگري كلام و سخن به
ما با را خود احساسات و قلبي منويات واقع ، بهطور خيال ،
شنيدن آماده و شود قايل احترام برايمان و بگذارد ميان در
.شود ما نظريات
:آنها از تقليد و شناختن را افراد روحي سيستم -
به و بدوزيم چشم افراد به دقت به بايد كار اين براي
چه از "غالبا ببينيم و دهيم فرا گوش دقت به آنها سخنان
همان از استفاده با آنگاه ميكنند استفاده كلماتي نوع
به چشمها حركات و حالات صدا ، لحن از تقليد كلمات ، نوع
عملكرد و فكر نحوه با كه كنيم صحبت آنها با گونهاي
.باشد مطابق ذهنيشان
:گرفتن نظر در را افراد شخصيت -
يا برونگراست دارد ، شخصيتي چه ما مقابل طرف ببينيم بايد
چه ببينيم بايد درونگرايان با صميميت براي درونگرا ،
بكوشيم آنگاه و دارد اهميت آنها براي ارزشهايي و ايدهها
و كنيم رفتار آنها با ذهنيشان چارچوبهاي به توجه با تا
آنها به برونگرايان با همدلي براي بالعكس ، و كنيم صحبت
و انديشه با ميكنند عمل و ميگويند آنچه كه دهيم نشان
.است هماهنگ مردم رفتار
:نفس عزت نمودن تقويت -
وجود ، از ژرفاي در تعمق با بايد خود نفس عزت تقويت براي
پي كاستيهايمان به شويم ، آگاه خود درون پيچيده دنياي
و مردم رويدادهاي قبال در را جهتگيريهايمان ببريم ،
كمك با و باشيم اصلاحشان فكر به و بشناسيم گوناگون شرايط
حق هستيم قايل خودمان براي كه ارزشي و نفس حرمت
به ديگران با ارتباطمان و ميشود برابر چند انتخابمان
.مييابد بهبود چشمگيري نحو
:مقابل طرف احساس شمردن محترم -
طرف احساس و باشيم داشته احترامآميز رفتاري همواره
بهخصوص همديگر ، كردن كوچك بشماريم ، محترم را مقابلمان
دارد ، تخريبي اثر روابط ، و مناسبات در ديگران حضور در
موءدبانه رفتار شامل فقط نه ملايمت و ظرافت با توام رفتار
در نيز كامل اعتماد و واقعي صداقت و صفا بلكه ميشود ،
.بردارد
:نمودن سكوت -
جنبههاي از يكي و است ارتباط امر در اعجازگر پيامي سكوت
سكوت باشد ، پيامي حاوي اينكه بر مشروط است ، ارتباط مهم
تفاهم و خشنودي و رضايت و عشق انسان مناسبات در ميتواند
.سازد منتقل را احساسها و دوگانه
:موعظه در افراط عدم -
بيان توخالي خشك نصيحت و سخنراني بهصورت را منظورمان
روابط در مخرب و افراطي جنبه ميتواند موعظه نكنيم ،
داريم نگاه را اعتدال حد كنيم سعي بايد ما و باشد داشته
نظر ما از كه جايي و شويم قايل ارزش سخنانمان براي و
.بدهيم نظر ميخواهند ،
:بودن موقعيتشناس و وقت -
باشيم ، جدي وقت چه و كنيم شوخي وقت چه كه بگيريم ياد
و جملات گفتن از نيندازيم ، دست را مقابلمان طرف هيچگاه
بيان در ندارند مناسبي فرهنگي و اخلاقي بار كه كلماتي
به توجه با بايد كردن شوخي.نماييم خودداري منظورمان ،
.باشد خاصي زمان و موقعيت
:مناسب شيوه به نمودن مخالفت -
خود مخالفت مخرب ، جدلهاي و بحث بدون چگونه كه بگيريم ياد
داد صدا ، كردن بلند با "غالبا بحثها و جر.دهيم نشان را
حدود تا جدلها و بحث.است همراه غضب ، و خشم فرياد ، و
مباحثه درگير افراد خوي و خلق و گرايشات تاثير تحت زيادي
افراطي خودپسندانه روحيه فاقد مردم اكثريتميگيرد قرار
دارند خود نفس بر كه تسلطي با علت اين به هستند ،
كه كسي كنند ، خودداري اهانت و درگيري از ميتوانند
بهترين برويد ، در كوره از تا كند خشمگين را شما ميخواهد
و عكسالعمل جاي به سازنده روش برگزيدن آن با مقابله راه
.است جسته توسل آن به او كه است منفي و مخرب روش
:عمل و قول بودن يكي -
براي خودمان كه هنگامي باشد ، يكي عملمان و قول كنيم سعي
داشت ميتوان انتظاري چه نيستيم ، قايل ارزش خود گفتههاي
كه هنگامي.بشمارند محترم را ما سخنان و قولها ديگران كه
به را آن كنيم سعي دهيم انجام را كاري ميدهيم قول ما
هرگز هستيم آن انجام در ناتوان اگر و برسانيم عمل مرحله
نكنيم برنميآييم ، آن عهده از كه وعدهاي به مكلف را خود
.نميتوانيم بگوييم صادقانه و راست رو
بتوانيم بايد كنيم درك خوبي به را ديگران اينكه براي پس
به منوط امر اين و كنيم كسب آنها از خوبي به را اطلاعات
طرح همدلي ، دقتنظر ، كردن ، گوش دقيق در ما توانايي
با احترام.است متقابل احترام و سودمند و مفيد سئوالات
و او نگاه از چيز همه مشاهده ديگر ، فرد حسي سيستم
كه ميكند كمك ما به علايقش و نيازها از سردرآوردن
و فهم قابل سهولت به كه كنيم دريافت نحوي به را اطلاعات
درك و شدن درك همان ارتباط ، اساسي عامل دوباشد هضم
اشخاص با ميتوانيد نيست ، صرف مسابقه يك زندگي.است كردن
نظر در برنده يك را خود هركس كه كنيد رفتار گونهاي به
باختن و يكي شدن پيروز شرايطكند پيروزي احساس و بگيرد
.نيست كل نفع به هرگز ديگري
تاثير نيز ما روي بلكه ديگران ، روي تنها نه شدن همگام
همگام ديگران با وقتي.ميگذارد جاي بر ملاحظهاي قابل
جا آنها ذهن در و ميرويم آنها درون به واقع در ميشويم
و افزايش در سعيمان بايد ارتباطمان در و ميگيريم
تجربهاي نتيجه در و باشد رفتارها اين پيش از بيش ارتقاء
موءثر ارتباط و موءثر شدن همگام.ميكنيم پيدا آنها مانند
ياد به و همدلانه برخورد ديگران با ميدهد امكان ما به
.باشيم داشته ماندني
(س)الزهراء دانشگاه مشاوره كارشناسي -دولاح زهره
برهانيم گرفتاري از را خود
شويم؟ برخوردار زندگي مواهب بهترين از چگونه
.ميگشت خود كليد دنبال خيابان چراغ نور زير سراسيمه مردي
بود مهرباني آدم كه آنجا از و رسيد سر بيگانهاي
مرد از خسته بيگانه جستجو ، ساعتي از پسكرد كمك پيشنهاد
انداخته خيابان چراغ زير را خود كليد كه است مطمئن پرسيد
تاريكي كوچه در را كليد من خير ، داد پاسخ مرد است؟
خيابان چراغ نور زير دليل اين به را آن اما انداختهام ،
.دارد بيشتري روشنايي اينجا كه ميكنم جستجو
ميكوشيم و برميگرديم قبلي نقطه همان به "دائما ما
اين گرچه.كنيم حل قديمي شيوههاي همان به را خود مسائل
را ما اما ميشود ، بيشتري راحتي احساس موجب "احتمالا كار
.نميرساند جايي به
راههاي يافتن صدد در بايد برميخوريم بنبست به وقتي
در را خود و كنيم رها را گذشته بايدبرآييم تازهاي
جستجو به كوچه همان در مرد آن اگر.بگذاريم حال اختيار
را خود كليد و ميساخت روشن را خويش زندگي ميپرداخت ،
زندگي باشيم ، سالمي دگرگوني آماده آنكه محض به.مييافت
جستجو كه را پاسخهايي و كرد خواهيم روشن را خود
.يافت خواهيم ميكردهايم ،
را خود زندگي باشيم ، سالمي دگرگوني آماده آنكه محض به
ميكردهايم ، جستجو كه را پاسخهايي و كرد خواهيم روشن
.يافت خواهيم
رابينسن .ب دكتر :نوشته
غيبي منوچهر دكتر :ترجمه
(1)!فئوداليسم نابودي
ناهيد روزنامه - !فئوداليسم نابودي
تحقق براي كه بود معجزهاي ساده ، قزاق يك رسيدن سلطنت به
و زور و خشونت انتخابات ، در تقلب مثل مختلف ترفندهاي آن
تظاهر.بود شده جمع يكجا همه عوامفريبي و نظامي حكومت
كردن "خدمت" و مختلف دسيسههاي در نداشتن شركت به رضاخان
گمراه چنان را سياسي رجال و مردم از بخشي ملت ، منافع به
به را متعددي خدمات نيز وي سقوط از پس مدتها تا كه كرد
تحت هم روزنامهنگاران از بعضي حتي و ميدادند نسبت او
نابودي درباره مطالبي "رضاشاه طلايي عصر" جو تاثير
در كه قزاق رضاخان كه است اين حقيقت.نوشتند فئوداليسم
غصب با يعني روش سادهترين به نداشت ، چيز هيچ سلطنت بدو
و كشور زمينهاي بهترين مالك ميپسنديد كه املاكي
صاحب به دارايي وزارت توسط وي.شد ايران فئودال بزرگترين
آبي و ملك علاقه محل در نبايد چون" كه ميداد دستور ملك
شخص" به را خود املاك كه است ضروري "باشد داشته
را او املاك دارايي وزارت الا و بفروشد ، "صلاحيتداري
وزارت خود صلاحيتدار شخص "اكثرا البتهشد خواهد متصرف
در و زور به يا و ميكرد تصرف را ملك يا كه بود ، دارايي
ميكرد منتقل رضاشاه به سپس و ميخريد ناچيزي مبلغ ازاي
ميرفت ، خانوادهاش افراد يا مالك اعتراض احتمال اگر و
.مينمودند تبعيد دوري نقطه به را همگي
:ميكنيم ذكر را موارد اين از نمونه يك
سالار) لطفعليخان آقاي نمره 1260 ، به ماليه وزارت نامه"
مرزبان (ملك
از علاقه قطع كلي به شما زودتر چه هر كه است مقرر چون
شما به "اكيدا لذا بنمائيد ، خودتان اوليه مسكوني نقطه
اموال كلي به بايد مهرماه 1314 اول تا كه ميشود اخطار
..بدهيد انتقال خودتان فعلي مسكن به آنجا از هم را خودتان
بلاعوض باشد مانده باقي شما اموال از آنچه..وگرنه.
"...شد خواهد ضبط
دارد ادامه
زارع رويا :كننده تهيه
ساهر حميد آرشيو از كاريكاتورها
|