رفتارهاي در چندگانگي و صداوسيما
رسانهاي
مديريت پيام
انساني ارتباطات توسعه درباره نكاتي
رفتارهاي در چندگانگي و صداوسيما
رسانهاي
پخش چگونگي زمينه در موجود تضادهاي به نگاهي
تلويزيوني برنامههاي
موسيقي ادوات و ابزار ،"نغمهبهاران" نوروزي برنامه در
...ولي نشد ، داده نشان ميشوند ، ديده تصوير اين در كه
نمايش به عمومي عفت مخالف تصاوير پخش حادثه ;اشاره
فيلمي نمايش نيز و تلويزيون از برلين كنفرانس در درآمده
اين در شده ارائه سخنراني ساعت از 16 دقيقهاي 29
برآن را مطبوعات ديگر بار كشور ، ملي رسانه از كنفرانس
ابعاد از صداوسيما برنامههاي بررسي و نقد به است داشته
نغمه برنامه بهانه به حاضر ، نوشته در.بپردازند مختلف
توجه چگونگي زمينه در تلويزيون عملكرد نويسنده بهاران ،
.است كرده رابررسي موسيقي بويژه هنر ، به
هنري گروه *
به را بسياري بركات مملكت ، اين تاريخ در خرداد ، دوم
متمادي ، ساليان تا ميتوان كه چندان است ، داشته همراه
;كرد مشاهده گوناگون عرصههاي در را آن واضح و روشن اثرات
ميشود ، پيموده بيبرگشت جاده اين مسير كه لحظه هر
فرداهاي به رسيدن و شد خواهد سختتر گذشته به بازگشت
.هموارتر و سادهتر آباد و آزاد
غير حوزههاي از بسياري نقد بركات ، و اثرات اين جمله از
حتي خرداد ، دوم از پيش تا كه است بوده دسترس قابل
;مينمود وحشتانگيز و هراسآور نيز آنها درباره انديشيدن
و خردادي دوم رسانههاي همت كنار در مردمي پشتوانه اما
سعهصدر همچنين و نقادي و نقد مقوله به خاتمي دولت توجه
از بسياري منتقدان ، تا شد سبب دولت ، فضاي بر حاكم
ذرهبين زير را غيررسمي و رسمي نهادهاي و دستگاهها
حتي مواقعي در و -آنها عملكرد موشكافي به و بگذارند
بحث نهادهاي جمله از.بپردازند -آنها بيستساله عملكرد
نماند ، درامان منتقدان قلم و نگاه از كه جنجالي و برانگيز
هزينههاي همه با كه بود صداوسيما طويل و عريض سازمان
برخي پخش و توليد با ميشود ، گهگاه آن صرف كه گزافي
شعور احترام و گرفته راناديده عمومي افكار برنامهها ،
از برلين كنفرانس اخير حادثه كه نميدارد نگه را عمومي
عموميت از كه عظمت اين با دستگاهي در.آنهاست جمله
با گزينشي و سليقهاي برخورد است ، برخوردار بالايي
داشته همراه به را مردم بياعتمادي تنها امور ، از بسياري
.است
در هنر مقوله به را خود گزارش ميخواهيم مجال ، اين در
به را موسيقي ميانه ، اين در و دهيم اختصاص صداوسيما
گواهي خوبي به تاريخ.برگزينيم هنرها پرمخاطبترين عنوان
رهبران و مردم تلاش اسلامي ، انقلاب از پس كه ميدهد
و سلطنتي نمادهاي بتوانند كه بود براين پيوسته انقلاب ،
را آنچه و كنند محو اجتماع و فرهنگ عرصه از را پادشاهي
را "اسلامي جمهوري و آزادي استقلال ، " نشانه كه برگزينند
هدف اين پس در متاسفانه ;باشد داشته همراه به خود با
از برخي شد سبب تفريطها و افراطها از برخي متعالي ،
وراي در و گيرند قرار بيمهري مورد ارزشمند مقولههاي
.شود مطرح زدايي استبداد بيحرمتيها ، و بيمهريها اين
غربزدگي و طلبي سلطنت نماد موسيقي ، كه بود اينجا در
از بيرون گوشهاي به موسيقي بساط كمكم و شد انگاشته
از بسياري كه گونهاي به شد ، رانده فرهنگ رسمي پهنه
و سكوت و ماندند يا كردند هجرت عزم يا روز آن هنرمندان
.كردند پيشه صبر
را حقايق اين كردن بازگو قصد هرگز سطور ، اين نگارنده
تا شد ذكر مقدمهاي عنوان به تنها نكات اين بلكه ندارد ،
انقلاب اوايل فضاي كه دريابد بيشتر نوشته ، اين خواننده
ايران مرزهاي از دفاع و تحميلي جنگ تبعات سپس و اسلامي
اجازه شايد و بايد كه آنطور موسيقي تا شد باعث عزيز ،
سبب موسيقي ، به توجه عدم همين و باشد نداشته بروز و حضور
شود ايران راهي مرزها سوي آن از وارداتي آثار خيل تا شد
.بگيرد دست به را جوانان فكري و فرهنگي تغذيه "عملا و
اينگونه عرصه نبود ، بيمورد تندرويهاي برخي اگر شايد
اتكاء با داخل ، در ميتوانست ايراني جوان و نميشد تنگ
دارند ، مناسب و سالم فكري و اعتقادي بار كه آثاري به
گروهها بازهم البتهكند ارضاء را خود معنوي و فطري نياز
اتفاقات ، آن از سال بيست گذشت از بعد كه هستند افرادي و
از و دارند نگاه بسته نوعي به را جامعه دارند دوست
نيستند ، رضايت در چندان خرداد دوم از بعد فرهنگي توليدات
و خاكستري كالاي رنگارنگ ، و متنوع بازار اين در كه چرا
فشارها ، همه با اما.ندارد خريداري آنها افتاده كار از
و داشته چشمگير تلاش آزادي ، كردن نهادينه در خاتمي دولت
همه با "دهاتي" كاست به دادن مجوز مثال ، عنوان به.دارد
اميدوار بسيار بود ، حاكم آن در كه ابتذالي و سطحينگريها
اين صدور ميتوان كه چرا ;است تقدير قابل حتي و كننده
بايد كه آن نخست.قرارداد بررسي مورد منظر دو از را مجوز
عرصه تا شود داده نشر و چاپ اجازه "دهاتي" امثال به
شود گسترده مردم براي انتخاب پهنه و هنرمندان ميان رقابت
كه را آنچه "بد و خوب" و "زيبا و زشت" ميان از مردم و
"دهاتي" امثال به بايد كه آن دوم و برگزينند ميپسندند
فضاي را ايران آثاري ، چنين پديدآورندگان تا داد مجوز
كمترين كه حالي در.بدانند خود هنري زندگي براي امني
داخل در را آثاري چنين كه است همان مجوزي ، چنين دستاورد
از و باشيم نداشته آن خارجي مشابه به نيازي و كنيم توليد
نكته دو منظر ، دو هر در.برگزينيم را بد بدتر ، و بد بين
دومين در و "آزادي شدن نهادينه" نخستين در است جلوهگر
."كشور فرهنگي استقلال و كفايي خود"
موسيقي مورد در و ببرم قلم به دست تا واداشت مرا كه آنچه
از بسياري شب هر كه بود "عيدانهاي" برنامه بنويسم ،
پاي به را مردم از عظيمي خيل يعني موسيقي ، مشتاقان
.مينشاند تلويزيونها
-؟!ناخواسته شايد و - سابقه كم اقدامي در صداوسيما امسال
عمومي توجه و اقبال كه بود زده برنامهاي توليد به دست
استقبال ، اين دلايل جمله از."بهاران نغمه":داشت درپي را
ايران مردم اعتماد و وثوق مورد شخصيت يك مورد در بحث
و انديشه صاحب مردماني براي حافظ از گفتن آري ، .بود
ايراني هر كه حافظي ;است جذاب و دلنشين بسيار فرهنگ ،
.دارد خود محفوظات صندوقچه در را او از بيت چند حداقل
اين در احترام ، مورد و برجسته هنرمند دو حضور دليل دومين
كه مردمي شاعري عنوان به "محمودي سهيل".بود برنامه
و دارد خاص جايگاهي جوانان بهويژه و مردم ميان در آثارش
داشتنيترين دوست از يكي كه "افتخاري عليرضا" همچنين
و بارزتر همه از آنچه اما.ميشود محسوب هنرمندان
به موسيقي به ايرانيان توجه و علاقه مينمود ، مشهودتر
در اما.بود هنرها پرمخاطبترين و برانگيزترين حس عنوان
به تصويربرداريها شيوه نيز ، "تلويزيوني برنامه" همين
نمايش صحنه در موجود ظاهرسازهاي و شكل كه بود گونهاي
و هنر به بياحترامي از واضحي مصداق اين ، آيا.نشود داده
صداوسيماييها ، كه مادامي نيست؟ موسيقي مخاطبان و هنرمند
اينبهتر از اوضاع كنند ، برخورد هنرمند و هنر با اينچنين
.شد خواهد نيز بدتر هيچ ، كه
صداوسيما ايران ، در پاپ موسيقي مجدد راهاندازي جريان در
كردن خالي شانه با راه ميانه در اما بود ، پيشقدم چه اگر
امروز و زد دامن بيسامانيها به فرهنگي مسئوليت اين از
و پاپ چه -موسيقي بسياري پخش از حتي ازتوليد ، باززدن سر
.ميكند خودداري -پاپ از غير چه
* * *
گريبان كه چندگانگيهايي به توجه با حال ، هر به
رهايي راه تنها شايد است ، گرفته را ايران ملي صداوسيماي
و خصوصي شبكههاي پايهگذاري و تاسيس موجود ، وضعيت از
يك به متعلق فقط اطلاعات و اخبار انحصار تا باشد مردمي
اينبار ، هم دولتي تلويزيونهاي و راديو و نباشد رسانه
زمان آن شايد بيازمايند ، يكسان رقابت يك در را خود بخت
كلي طور به و تلويزيون و راديو از مردم كه دريابند
!ميخواهند چه رسانهها ،
گلستاني مجتبي *
مديريت پيام
خلاقيت و انگيزش ;مديريت
پيچيدگي منشاء عنوان به كه است مدتها انگيزشي مسائل
بسياري دانشمندان تحقيق مورد آن چگونگي شناخت و رفتار
مورد ميتوان حالت در 3 را انگيزش مقوله.است گرفته قرار
:قرارداد بررسي
به.است آن شكل و نوع كننده تعيين كه انگيزش ، كيفيت -1
برابري تئوري در برابري احساس از ميتوان مثال ، عنوان
كار كيفيت احساس ، اين ايجاد صورت در كه برد نام انگيزش
.ميشود انتظار حد در
حجم يا دامنه كه است آن ميزان بيانگر كه انگيزش ، سطح -2
از برابري ، احساس عدم صورت در و ميكند تنظيم را كار كمي
.ميرساند برابري به را خود كميت كاهش طريق
كه است آن كاربرد و مسير كننده تعيين كه انگيزش ، جهت -3
برابري احساس صورت در و مخرب حركت برابري ، عدم احساس با
.بود خواهد سازنده حركت داراي
شود ، تبديل خلاق تفكر به انگيزشي ، حالات اينكه براي
بستر بهترين آن ، پايدار حالت در تغيير.است لازم تغيير
امر اين به پايدار تغيير است ، فكري جرقه ايجاد براي
موارد.كنيم انگيزه داراي چگونه را افراد كه است مربوط
:است زمينه اين در نظريات اين از تعدادي زير
فردريك) مناسبترند خارجي پاداشهاي از دروني پاداشهاي -1
.(هرزبرگ
موقتي آثاري انسان بررفتار محيط ، بهداشت عوامل -2
.(هرزبرگ)دارند
در "معمولا است ، مربوط وابستگي و قدرت به كه نيازهايي -3
.(مككلهلند) ميشود برآورده پايدار تغيير موقعيتهاي
انگيزه به را افراد X تئوري از بهتر Y تئوري -4
.(گريگوري مك) واميدارد
يا مقطعي صورت به منفي ، يا مثبت انگيزش برنامههاي -5
.(اسكينر) ميرساند حداكثر به را پايدار تغيير اتفاقي ،
S4 و (مشاركتي) S3 آنان رهبري سبك تقسيم كه مديراني -6
.(ليكرت رنسيس) موفقترند ميباشد ، (تفويضي)
تغيير عوامل پايينتر نيازهاي از بيشتر برتر نيازهاي -7
.(مزلو آبراهام) ميكنند تامين را
تغيير عامل نه است ، تغيير خود انگيزش ، مهم عامل -8
.(هاثورن مطالعات)
قاسميشاد حسن
انساني ارتباطات توسعه درباره نكاتي
و مثبتتر شخصيتي رشد درجهت شما به ميتواند نكات اين
بيشتر همكاران و دوستان جلب براي نيز و گيراتر مديريت
:كند كمك
واقعي علاقه.باشيد مهربان.كنيد فكر ديگران به ابتدا *
نظر به غمگين كه كسي با.كنيد ابراز مردم به را خودتان
كنيد تلفن او به است ، بيمار كسي اگر.كنيد صحبت ميرسد
.بفرستيد برايش كارتي يا
"مخصوصا باشيد ، كردن صحبت براي نفر اولين.كنيد سلام *
دوستانه ظاهري ديگران چون فقط.جديد افراد ملاقات زمان
را دوستي باب نميخواهند كه نيست مفهوم اين به ندارند ،
هراس كردن صحبت از يا باشند خجالتي است ممكنبگشايند
.باشند داشته
درباره كردن صحبت به را ديگران.باشيد خوبي شنونده *
حد تا كه موضوعاتي مورد در "مخصوصا.كنيد ترغيب خودشان
.آنهاست علاقه مورد زيادي
نقاط اين.باشيد خودتان بين مشترك نقاط جستجوي در *
به علاقه علاقه ، مورد ورزشهاي موسيقي ، :شامل ميتواند
ميتواند اين ، .باشد خاصي نشريه و كتاب يا لباس اتومبيل ،
.باشد گفتگو شروع براي خوبي مرحله و مقدمه
از.كنند بودن مهم احساس كه كنيد ترغيب را ديگران *
سعي.كنيد تعريف آنها استعدادهاي و مهارتها تواناييها ،
دوست كه چيزهايي درباره كه كنيد وادار را آنها كنيد
.كنند صحبت هستند ، آشنا آنها با يا دارند
روشن افق سمت به و باشيد شاد كنيد سعي.باشيد مثبتي فرد *
را شما مردم كه باشيد داشته باور اگر.كنيد نگاه زندگي
.شود طور اين است ممكن دارند ، دوست
ميكنند ، توجه آن به مردم كه چيزي اولين !بزنيد لبخند *
اين نشاندهنده لبخند ، اين.است صميمانه و گرم لبخند يك
كنار در بودن واز هستيد شاد آنها ديدن از شما كه است
.ميبريد لذت آنها
احيايي زهرا :ترجمه - جوانان مجله :منبع
|