ترور متهمان دادگاه جلسه نخستين در
خورديم فريب :عسگر سعيد شد اعلام حجاريان
متهمان دادگاه جلسه نخستين حاشيه در
حجاريان ترور
ترور متهمان دادگاه جلسه نخستين در
خورديم فريب :عسگر سعيد شد اعلام حجاريان
ومن موتور راننده مجيدي بوديم مجيدي و من :عسگر سعيد *
بودم ضارب
كه پيامي طبق است كرده اقرار عسگر سعيد :العموم مدعي*
است بوده اشتباه ما كار فهميديم دادند انقلاب رهبرمعظم
حادثه لحظه تا كه كردم ترور فردي پيشنهاد به را حجاريان
!بودم نديده را او
همان باشد عمومي نظم در اخلال موجب كه عملي :مدعيالعموم
است زمين در فساد
- مقدمي محمدعلي پيشنهاد به را حجاريان سعيد :حوادث گروه
كردم ترور - شد منتقل من به مجيدي سوي از پيشنهاد اين كه
با مذاكرهاي هيچ و نديده را مقدمي حادثه وقوع لحظه تا و
.نداشتهام وي
در ديروز حجاريان ضارب و نخست رديف متهم عسكر سعيد
انقلاب دادگاه نمازخانه سالن در دادگاه جلسه نخستين
كرده ترور او را حجاريان اينكه به اقرار با اسلامي
جمعي تصميم با اين از پيش همدستانش و وي ديگر واقدامات
شليك من نيز شفيعي ابوالقاسم به:گفت است ، بوده همراه
بود اين بر مجيدي مرتضي سرپرستي به ما گروه تلاش و كردم
از اقداماتي اگر و كنيم پاك فساد از را خود پيرامون تا
جامعه پاكسازي هدف با دادهايم ، انجام شهرري در دست اين
.است بوده فساد از
خارجي و داخلي خبرنگاران حضور با كه دادگاه جلسه نخستين
ساعت يك با بود ، همراه تهران شهر شوراي اعضاي اغلب و
مدعيالعموم نماينده زندي جلسه ابتداي در و آغاز تاخير
حركت چون:گفت و مطرح را خود شكايت اجتماعي حقوق منظر از
در را آرامش و ثبات و ملي امنيت حجاريان ترور در متهمان
حتي و است اجتماعي نظم و امنيت مخل است ، زده هم بر جامعه
جامعه باشد ، نداشته هم شكايت ترور مورد در كسي اگر
در آرامش و امنيت آنكه براي و بگذرد خود حق از نميتواند
نوعي به كه حركاتي چنين با بايد بماند ، پايدار جامعه
به مباشران و گرفته صورت جدي برخورد ميشود ، تلقي فساد
.برسند خود اعمال سزاي
قرائت دادگاه براي را حجاريان به سوءقصد چگونگي گزارش وي
باشد عمومي نظم در اخلال موجب كه عملي:افزود سپس و كرد
را پيامبر ولايت حاكميت كه است زمين در فساد همان
از فيالارضنميتواند فساد هر ولي ميكند خدشهدار
.باشد محاربه مصاديق
اعلام زير شرح به را پرونده اين متهمان اسامي سپس وي
:كرد
عسگر سعيد - 1
مجيدي (مرتضي) سيدمحسن - 2
مقدمي محمدعلي - 3
پورچالويي علي - 4
روغني مهدي - 5
جاننثاري موسي - 6
گگوناني سعيد - 7
مقصودي صفر - 8
پرونده ، در شده انجام تحقيقات براساس:گفت سپس زندي
تحقيقات مراحل در مكرري و متعدد واقرارهاي مختلف دلايل
.آمدهاست بدست
سعيدعسگر:گفت خود سخنان درادامه مدعيالعموم
دادهاند انقلاب رهبرمعظم كه پيامي طبق اقراركردهاست
و ايجادكردهايم ناامني و بوده مااشتباه كار فهميديم
.شدهايم پشيمان كارمان ازاين
موكل طرف از شكايتي طرح با شفيعي ابوالقاسم وكيل سپس
كه است كساني از و حزباللهي افراد شفيعياز:گفت خود
.كشيدهاست بسياري زحمات انقلاب براي
گرفت قرار مسلحانه حمله مورد كه شفيعي آقاي:افزود وي
.است رهبري معظم مقام و (ره) خميني حضرتامام مقلدان از
تعمير مغازه كه ازشكات ديگر يكي محمودكاوه قاضياز سپس
مطرح را خود شكايت تا خواست است ، وسايلالكترونيكيداشته
.كند
وآزار اذيت مورد مرا مرتب بطور سال 68 از:گفت كاوه
در و كردند منفجر را مغازهام درسال 70 دادهاند ، قرار
.كشيدند بهآتش را مغازهام نيز پارسال تابستان
را اسلحهاي و آمد مغازهام به پورچالويي علي:افزود وي
سينهام به گلوله آمدم ، عقب به وقتي گذاشتكه سرم روي
.خورد
شكايت او همراه موتورسوار و پورچالويي دست از:گفت كاوه
.دارم
وي شغل و سن عسگر سعيد از رئيسدادگاه جلسه ، ادامه در
مدعي ازسوي شده مطرح كردآيااتهامات سوال و پرسيد را
.يانه دارد قبول را العموم
مطرح اتهامات و هستم دانشجو و ساله گفت20 عسگر سعيد
.قبولدارم را شده
و ترور نحوه درباره خواست متهم از سپس رازقندي قاضي
.دهد گروهتوضيح شكلگيري
هم دور باشگاه در شبانه ورزش اتمام از پس ما:گفت عسگر
گرفتيم تصميم بود درمحل كه فسادي وبهخاطر ميشديم جمع
.جمعشويم هم دور فساد اين اصلاح براي
دانشگاه كوي جريانات از پس تصميم اين:افزود درادامه وي
.بود تهران
بود گفته مجيدي به مقدمي:گفت حجاريان ترور درخصوص وي
عامل ميكنيد ، كار فساد اصلاح وبراي است شماخير نيت كه
بود گفته بود آورده كه بادلايلي و است حجاريان فساد اصلي
دين به زدن قصدضربه و ميبرد سوال زير شمارا دين حجاريان
.رادارد اسلام
سخنان اين با مقدمي:افزود حجاريان ترور اول رديف متهم
اين و خورديم فريب نيز ما بعد كه بود كرده رااغفال مجيدي
.شد انجام كار
بكشيم را حجاريان حتما كه بود كرده تاكيد مقدمي:گفت وي
بلكه رابكشيم كسي نداريم قصد ما كه بود مجيديگفته ولي
بود گفته مقدمي ولي داد قرارخواهيم وشتم ضرب مورد را وي
.نميشود اصلاح وشتم ضرب با حجاريان كه
دستش دادن بانشان مقدمي حتي:گفت اظهاراتش درادامه عسگر
شود كشته حجاريان بايد كه بود كرده تاكيد نشانهاسلحه به
را كار اين قصد كه بود گفته وليمجيدي شود تمام كار تا
.نداريم
صحبت بامن مجيدي عمليات ، از قبل جمعه روز:داد ادامه وي
يكشنبه است قرار و گرفته را حجاريان گراي وگفتمقدمي كرد
.شد صبح ساعت 8 وقرارما دهد مانشان به را وي
.شد صحبت اين دركجا پرسيد ، رئيسدادگاه
مقدمي به مجيدي مجيدي ، موتورسازي درمغازه:گفت متهم
گفته مقدمي ولي زد خواهيم كتك را كهحجاريان بود گفته
اسلحه با ميگيرند ، بزنيدشمارا كتك بخواهيد اگر كه بود
.كنيد ترك را ومحل بكشيد را وي
صحبت روغني با من سپس:داد ادامه حجاريان سعيد ضارب
صحبت نثاري جان با نيز وي و باشد مراقباطراف كه كردم
.بود كرده
ضرب قصدمان كه بودم گفته روغني به من كردكه تصريح وي
.حجارياناست وشتم
من صبح ساعت 7 گذشته سال اسفندماه يكشنبه 22:گفت عسگر
و 2 ساعت 8 قرار وطبق رفتم حر ميدان به وتاكسي اتوبوس با
آمد قرار سر هزار سوزوكي يكموتور با نيز مجيدي دقيقه
وي كه بيايي باهوندا125 كه قرارنبود مگر گفتم وي به ومن
.شد عوض قرار گفت
شوراي ساختمان نزديكي به موتورسيكلت همان با:گفت وي
سرمهاي باراني با نفر يك دقيقه و20 ساعت 8 رفتيمو شهر
ساختمان وارد مقدمي و مقدمياست وي گفت مجيدي كه آمد
هنوزحجاريان كه گفت بااشاره و آمد بيرون وسپس شد شورا
.است نيامده
كرد صحبت مقدمي با نيز خانمي يك بعدازاين:افزود متهم
كه گفت اشاره با مقدمي وسپس رفت تهران سمتشهرداري وبه
و رفت حجاريان سمت به وي آن بهدنبال و ميآيد حجاريان
.كرد متوقف را وي نامه بادادن
بهشت خيابان وسط و رفتم آنان سمت به نيز من:گفت عسگر
وبه بود حجاريان كردن زخمي قصدم ولي كردم رامسلح اسلحه
را خود صورت وي ولي نشانهرفتم را وي فك لحاظ همين
.كرد اصابت صورتش به وگلوله برگرداند
.كرد عنوان متر نيم را حجاريان با خود فاصله وي
به مجيدي اتفاق به حجاريان ترور از پس:اظهارداشت وي
شدم پياده ازموتور آنجا ومن رفتيم ميدانمنيريه سمت
پياده نيز وازآنجا رفتم(عج) وليعصر ميدان به وبااتوبوس
بود وجاننثاري روغني با من قرار محل كه قدس فروشگاه به
.رفتم
بعدا گفتم من كه تيرزديد گفت من به نثاري جان :گفت عسگر
.دادم وي به را سلاح آنجا و توضيحميدهم
را شما كسي وآيا شديد خارج ازمنزل ساعتي چه:پرسيد قاضي
.ديد ازمنزل هنگامخروج به
كهمن ديد مادرم و شدم خارج صبح ساعت 7 :گفت عسگر
.بيرونرفتم ازمنزل
است گفته كه را پدرتان ادعاي آيا پرسيد ، رازقندي قاضي
.داريد قبول نشدهايد خارج منزل روزاز آن شما
نخير :گفت متهم
.كيست به متعلق موتور پرسيد مدعيالعموم نماينده زندي
.بود آورده مجيدي:گفت عسگر
.گرفتند تصميم كساني چه جريان دراين پرسيد ، زندي
.شد اجرا وي كروكي طبق نقشه و مقدمي ، :گفت متهم
تصميمگيري گروه جمع بين در موضوع اين آيا پرسيد ، زندي
.شد
و شد اتخاذ تصميم اين مقدمي توسط فقط خير ، نه :گفت عسگر
.راپذيرفت آن داشت مقدمي كه اعتمادي دليل نيزبه مجيدي
نوع وهمچنين بود كسي چه برعهده كار تشخيص:گفت زندي
.بود كسي چه به بودومتعلق چه اسلحه
و ماكاروف اسلحه نوع و بود خودمان با تشخيص:عسگرگفت
.بود بهمجيدي متعلق
.كردي شليك اسلحه باآن چندبار روز آن:گفت زندي
زيرا رانداشتم حجاريان كشتن قصد من. بار يك:عسگرگفت
خالي وي روي بر را پراسلحه بودخشاب كشتن قصدم اگر
.بود وشتم ضرب ما قصد ميكردم ،
.رفتيد كجا قدس فروشگاه از بعد پرسيد ، زندي
و رفتيم بهمن سينما به قدس فروشگاه ترك بعداز:گفت عسگر
و 45 ساعت 12 و سينمابوديم داخل دقيقه تاساعت 11و 30
.رسيدم منزل به دقيقه
.ميكرد كار چه مقدمي ترور ، هنگام به پرسيد ، قاضي
نيز جوان پسر كردويك متوقف را حجاريان وي:گفت عسگر
.ميكرد حركت مشكوك بهصورت مقدمي مقابل
.است شده فيلمبرداري ازمحل:گفت قاضي
.نداشت محافظ حجاريان آيا:پرسيد متهم از سپس وي
و اسلحه حجاريان كه بود گفته قبلا مقدمي:گفت عسگر
.ندارد محافظ
حجاريان پيش كسي چه پرسيد ، خود سوال درادامه رازقندي
.بود
زده بالا را موهايش كه ديگر شخص يك و مقدمي:گفت متهم
فرد آن كه بود تيره ولباسهايش داشت عينك ريشو وته بود
.منبود به پشت مقدمي و من روبروي
.ديد را تو فرد آن آيا:قاضي
.نشدم متوجه :متهم
.بود چه مقدمي العمل عكس:قاضي
.نديدم العملي عكس:متهم
.داشتيد اسلحه تيردر چند:قاضي
.بود پر سلاح گفتهاند كه اينگونه:متهم
.گرفتيد نشانه حجاريان كجاي به را سلاح:قاضي
فك بين:متهم
كرده استفاده اسلحه ازاين قبلا آيا:پرسيد درادامه قاضي
.بوديد
شفيعي زدن در بله:عسگر
.رفتيد سينما به كساني باچه:رازقندي
كه بوديم كرده بيني پيش ازقبل چون رفتيم روغني با:متهم
.ببينيم نيز فيلم ويك رفته سينمانيز يك
تلفني و حضوري تماس ماجرا بعدازاين كساني باچه:قاضي
.داشتي
وتماس داشتم حضوري تماس روغني و نثاري جان با:متهم
.نداشتم تلفني
.بود شما پيش مدت چه كرديد ، چه را اسلحه:قاضي
روز ويك گرفتم نثاري جان از را اسلحه بعد دوروز:متهم
ساعت 10 و است شده دستگير مجيدي شنيدم بعد بودكه من پيش
.كردم پرت خانهمان نزديك كانالفاضلاب به را اسلحه شب
.است نشده پيدا اسلحه تاكنون متاسفانه:گفت قاضي
زماني چه پرسيد ، عسگر سعيد از سپس رازقندي حسين
.دستگيرشديد
.گذشته سال اسفندماه شنبه 28:متهم
براي شرعي مجوز آيا پرسيد ، العموم مدعي نماينده زندي
.راميگرفتيد كار اين
.ميداديم انجام خودمان خير نه:متهم
.بود چه عظيما موضوع پرسيد ، زندي
.است وكذب ندارد صحت موضوع اين:عسگر
صحبت شورا درداخل كسي چه با مقدمي:پرسيد قاضي سپس
.ميكرد
صحبت پور حكيمي با درشورا كه گفت درزندان مقدمي:عسگر
.است گرفته نامه ازوي و ميكرده
.ميشناختيد را مقدمي قبلا آيا شما:قاضي
و بوده گذاشته قرآن روي دست مقدمي بلكه خير نه:متهم
مجيدي كه بود كرده عنوان قرآن به راباقسم خود ادعاهاي
.بود كرده اعتماد آن به نيز
.بگوييد شفيعي ترور به راجع:قاضي
او مجيدي با من شد خارج خود منزل از وي وقتي صبح:عسگر
به رسيد درشهرري نماز ميدان به وقتي و تعقيبكرديم را
اسلحه آن با كه بود وبرايباراول كردم شليك وي كتف سمت
كرده وياصابت قلب به گفتند بعدا كه ميكردم تيراندازي
.است
كرد تعقيب را ما شفيعي گلوله ازشليك بعد:داد ادامه وي
چند لحاظ اين به كه ميگرفت زير مارا رفتيم تندنمي اگر و
.كردم شليك ماشينوي سمت به نيز گلوله
.بوديد نفر چند ترور دراين دقيقا:قاضي
من و موتور راننده مجيدي كه بوديم مجيدي و من:عسگر
.بودم ضارب
را شفيعي منزل به مولوتف كوكتل انداختن موضوع:قاضي
.داريد قبول
.خير نه:متهم
تهران اسلامي انقلاب دادگاه شعبه 32 رئيس رازقندي سپس
اما كرد اعلام را دادگاه جلسه پايان دقيقه و 25 ساعت12
.نداد خبري بعدي جلسه برپايي زمان از
متهمان دادگاه جلسه نخستين حاشيه در
حجاريان ترور
از دقيقه هفت و نه ساعت راس دادگاه متهمان از تعدادي *
برده انقلاب دادگاه نمازخانه زيرزمين به عسگر ، سعيد جمله
.شدند
ثبت و دادگاه صحنه در حضور براي خبرنگار عكاسان تقاضاي *
دادگستري عمومي روابط مديركل منفي جواب با خبري لحظههاي
بين دادگستري عمومي روابط مدير و شد مواجه تهران استان
كنيد ثبت را خاص صحنههاي بخواهيد اگر :گفت جدي و شوخي
ميدانيد كه شما شود ، صادر هم شما جلب حكم است ممكن
!ميدهد نشان تلويزيون فقط را خاص صحنههاي
عليزاده حكيميپور ، خسروي ، آقايان و پور جلائي خانم *
دروديان و لطفي عطريانفر ، دوزدوزاني ، طباطبايي ،
در پايان تا جلسه ابتداي از تهران شهر شوراي اعضاي
.داشتند حضور دادگاه
شايد دادگاه شروع به مانده لحظههاي واپسين در *
سرگرم و ايستاده دادگاه در حاضر جمعيت از نيمي بياغراق
.بودند همكاران ديگر با بيسيمدار مكالمههاي
و نشستند اتهام جايگاه بر دقيقه هفت و ساعت 10 متهمان *
شد ، چاپ مطبوعات در آنها از كه پيشين عكسهاي خلاف بر
آنها سر موي و داشتند محاسن مقدمي استثناء به آنها همه
به پرونده چهارم رديف متهم پورچالويي بود ، نشده كوتاه
و افكند نگاهي خبرنگاران رديف به و سربرگرداند نشستن محض
.نوشيد آب مصرف بار يك ليوان با سپس
دادگاه راست سمت رديف در مجيدي مرتضي با كه عسگر سعيد *
هنگام و داشت همراه به نوشته دست برگ چندين بود ، نشسته
.كرد مي استفاده آن از تريبون پشت به قرارگرفتن
و ميشد گفته سخن مقدمي از كيفرخواست گزارش در وقتي *
است ، داشته عهده بر سوژه انتخاب در را اصلي نقش او اينكه
.ميداد تكان شگفتي و تعجب نشانه به را سرش مقدمي
را حجاريان ترور چگونگي گزارش آنكه از پس عسگر سعيد *
پس و رفتيم قدس فروشگاه به:گفت كرد ارائه دادگاه براي
برنامه البته رفتيم ، سينما به روغني مهدي با هم آنجا از
را حجاريان اينكه از پس بوديم گفته زيرا بود همين ما
روغني نزد آن بليت لاشه كه برويم هم سينما يك حالا بزنيم
. است
داخل در فشنگ تا چند كه پرسيد عسگر سعيد از قاضي وقتي *
باز را سلاح مگر:گفت شگفتزده عسگر سعيد بود اسلحه
.ميگيرد جاي آن در فشنگ چند بدانم تا كردهام
ميكرد اشاره ترور طرح در مقدمي نقش به وقتي سعيدعسگر *
با اين از پيش آيا كه شد واقع قاضي پرسش اين مقابل در
در عسگر كه بوديد كرده كاري يا و هماهنگي ديداري ، مقدمي
.بودم نديده را مقدمي من ترور روز تا گفت پاسخ
براي و كرد جلوه غريب و عجيب عسگر سعيد خونسردي *
و ميگويد سخن راحت اينگونه كه داشت شگفتي جاي خبرنگاران
:سخنانشگفت در هم او خود البته ميزند لبخند هم گاهي
اگر كه ميدانند همه بچهها و هستم خونسردي آدم من
گلولههاي تمام ميتوانستم بكشم را حجاريان ميخواستم
.كنم شليك وي به را اسلحه
قاسم وكيل و چهرهنگاران حادثه ، شاهدان گزارش حين *
به و ميزدند حرف آرام يكديگر با متهمان اغلب شفيعي ،
متهمان ديگر با الفتي مقدمي ميان اين در ميرسيد نظر
.است كرده اختيار را سكوت و انزوا و ندارد
در رسيد پايان به دادگاه كه زماني و لحظه درآخرين *
از برخي كه بودند نشسته افرادي پنجم و چهارم رديفهاي
ميان اين در ميزدند ، صدا آنها كوچك صداي با را متهمان
و داده تكان دست برايش متهمان ديگر از بيش پورچالويي علي
.شد ارادت عرض
از نقل به خود ديروز ساعت 14 خبري بخش در سيما اول شبكه *
اقدامات براي " كه بحث اين در حجاريان ضارب عسگر سعيد
بر مبني گفت اي جمله "گرفتيد مي مجوز كسي چه از خود
."پرسيديم مي پور حكيمي از را خود سوءالات ما " اينكه
بينندگان از خواستن پوزش بدون خبر پايان در سيما گوينده
را اي جمله چنين عسگر سعيد:گفت و كرد تصحيح را خبر
حكيمي از را نامه گفت مقدمي:است داشته اعلام بلكه نگفته
.است گرفته پور
و شتاب به توجه با خبري كار عرصه در اشتباهاتي چنين وقوع
از بسياري اما نيست ، انتظار از دور چندان كار سرعت
اهميتتر كم و كوچكتر مراتب به اشتباهاتي براي مطبوعات
.شدهاند تعطيل پيوست وقوع به سيما در ديروز آنچه از
|