دادگاه كردند ، عفو تقاضاي مدافع وكلاي
يافت پايان حجاريان ضاربان
حجاريان ترور عوامل دادگاه حاشيه در
دادگاه كردند ، عفو تقاضاي مدافع وكلاي
يافت پايان حجاريان ضاربان
كه يافت پايان حالي در ترورحجاريان به رسيدگي دادگاه
جسماني وضعيت خاطر به ترور شبكه قرباني حجاريان سعيد
از شكايت طرح به و شود حاضر دادگاه در تا نيافت فرصت
بپردازد متهمان
در ترور شبكه توسط كه افرادي از حجاريان دادگاه در *
نشد گفته سخني درآمدهاند پاي از شهرري ،
فردي مرا پزشكي گواهي و قانوني پزشكي پرونده :كاوه *
است برده سرقت به تير هفتم بيمارستان از بور ريش با
داشت لب بر تبسم دادگاه جلسات دراغلب چالويي پور علي
در ازمشاركت دادگاه در كه متهمي تنها مقدمي محمدعلي
كرد ندامت اظهار حجاريان ترور
به رسيدگي دادگاه جلسه سومين و آخرين :حوادث گروه
دادگاه شعبه 32 در ديروز حجاريان ترور عوامل اتهامات
رازقندي محمدحسن قاضي رياست به تهران اسلامي انقلاب
.شد برگزار
اتهامات به رسيدگي جلسه آخرين ما خبرنگار گزارش به
حجاريان سعيد كه شد برگزار حالي در حجاريان ترور عوامل
در تا نيافت فرصت جسمي وضعيت خاطر به ترور شبكه قرباني
.بپردازد متهمان از شكايت طرح وبه حاضرشود دادگاه
رديفهاي متهمان گزارش با جلسه سومين در ديروز دادگاه
حجاريان سعيد آنكه عليرغم و يافت خاتمه هشتم تا دوم
اين در بايد مدعيالعموم است معتقد و نكرده شكايتي هنوز
پرونده شاكي دو و وي ، از متهمان باشدوكلاي شاكي مساله
.كردند گذشت تقاضاي كاوه محمود و شفيعي
ترور اتهاماتعوامل به رسيدگي دادگاه جلسه سومين در
شبكه توسط حجاريان ترور از پيش كه افرادي از صحبتي نيز
.نشد بودند ، درآمده پاي از شهرري در ترور
پرونده دوم رديف متهم مجيدي ديروز دادگاه جلسه ادامه در
كه قاضي پاسخ در و گرفت قرار متهم جايگاه در ديگر بار
عسگر سعيد با:گفت ميشناختيد ، كجا از را شفيعي
به كمر از را او كه گرفتيم تصميم و داشتيم تحقيقاتي
.بزنيم پايين
.كرد رد را كاوه ترور در مشاركت اتهام مجيدي
كرد سوال كاوه ترور در وي نقش خصوص در مجيدي از قاضي
و گرفت را اسلحهام و آمد پورچالويي:داد پاسخ متهم كه
استفاده كاوه برايترور آن از كه شدم متوجه بعدا من
.كردهاست
نمايندهمدعي زندي هنگام اين در
خودتان اعترافاتقبلي در شما:پرسيد متهم از العموم
.داشتهايد اطلاع كاوه ترور از قبل از بوديد گفته
و بودم كرده مطرح فشار در را قبلي صحبتهاي:گفت متهم
.برنخورم مشكلي به كه ميگويم حقيقترا دارم الان
بوديد گفته اينكه:پرسيد متهم از مدعيالعموم نماينده
.است بوده دروغ داشتيد ، حضور ناظر بهعنوان كاوه ترور در
.است نداشته حضور كاوه ترور در كه كرد تاكيد مجيدي
اظهارات نفوذ:كرد سوال مجيدي از العموم مدعي نماينده
داراي سازمان يك در اينكه به توجه با رويشما بر مقدمي
چه بوديد ، آگاه موقعيتخود از و ميكرديد كار حيثيت
را اظهارات اين اينكه به باتوجه است ، بوده مقدار
.بوديد كرده منتقل نيز عسگر بهسعيد
دوستان از مقدمي كه گفتم عسگر به من:داد پاسخ متهم
ضد نظام ، ضد نيز حجاريان و ملي جبههمشاركت جزو و است
.است فساد عامل و ملي مشاركت جبهه
تشكيل شما منزل در جلسات:گفت العموم مدعي نماينده
تهيه را موتور و اسلحه و گروهبوديد تداركاتچي ميشد ،
متهم شود ، ترورهاكشف روزي اگر نميكنيد فكر آيا كرديد ،
.نگرفتيد عهده بر را ضارب نقش عمد به خودتان چرا كه شويد
شفيعي ترور بود فهميده مقدمي كه وقتي:داد پاسخ مجيدي
.بود چيده دام برايما ماست كار
سال هفت مقدمي اينكه به توجه با:پرسيد متهم قاضياز
.ميگرفتيد قرار وي تاثير تحت استچگونه كوچكتر شما از
.دارد خوبي عمومي اطلاعات مقدمي:داد پاسخ مجيدي
طرف از:گفت مجيدي وكيل فاطمي ابوالفضل جلسه ادامه در
.ميكنم گذشت طلب مصدومان از دوم اولو رديف متهمان
به ملي امنيت زدن برهم اتهام به اشاره با مدافع وكيل
انقلاب و نظام عاشقان اينان:تاكيدكرد خود ، موكلان
داشته نظامرا براندازي قصد است ممكن چگونه هستند ،
.باشند
كردكهاتهامات اعلام دادگاه رئيس رسيدگي ، جلسه درادامه
رسيدگي حجاريان ترور در معاونت خصوص مقدميدر علي محمد
.ميشود
متهمان جايگاه در خواست مقدمي محمدعلي از قاضي سپس
.كند خوددفاع از و گيرد قرار
پيدا انگيزه از يكباره به چگونه:پرسيد متهم از زندي
.كرديد را حجاريان ترور قصد و منصرفشديد شغل كردن
گرفته تماس حجاريان دفتر با بار چند:داد پاسخ متهم
.بودم
.بودم نديده را سعيدعسگر حجاريان ترور از قبل:افزود وي
.كنيد قرائت داديد ، حجاريان به كه را نامهاي:گفت قاضي
آمده است ، شهر شوراي سربرگ با كه نامهاي در:گفت متهم
شش سابقه و فعالاست برادران از كه مقدميرا آقاي:است
.ميرسند خدمت به دارد ، را مجلس از سالحفاظت
وي حكيميپور اتفاق به حجاريان ترور از پس:افزود وي
.بيمارستانبرديم به را
و ش بهپذير مربوط كارهاي بيمارستان در:گفت متهم
.دادم انجام حجاريانرا خون آزمايش
شوراي به بعدازظهر خواست من از پور حكيمي:افزود وي
شهر شوراي رئيسه هيات و رفتم مننيز كه بروم شهر
.كردند من از سوالاتي
به بيمارستان در حجاريان كار انجام از پس:گفت متهم
.شدم خارج محل از نبود حالممناسب اينكه دليل
:گفت مقدمي سوي از شده مطرح مطالب كفايت اعلام با قاضي
متهم كه كنيد مطرح داريد ، حرفي دفاع عنوانآخرين به اگر
.پشيمانم:داد پاسخ
و عسگر:گفت سخناني در نيز مقدمي مدافع وكيل حاجيان
بودند كرده ترور انجام براي گروه بهتشكيل اقدام مجيدي
شركت گروه اين دراقدامات و نبوده گروه اين عضو مقدمي و
.بود نكرده
حضور بدون و ميشناخته را مجيدي فقط مقدمي:افزود وي
.ميشد امورانجام نيز مقدمي
شده مطرح مجيدي سوي از ترور پيشنهاد:كرد تاكيد حاجيان
.مقدمي نه بود
و دادگاه با و است پشيمان من موكل:كرد نشان خاطر وي
.است داشته كامل نيزهمكاري ماموران
ترور در موكلش ناچيز نقش به اشاره با مقدمي وكيل
مقدمي براي دادگاه از سابقهكيفري ، عدم و حجاريان
.كرد حكم در تخفيف تقاضاي
به را جاننثاري موسي قاضي دادگاه ، جلسه ادامه در
متهم تا فراخواند جايگاه به درترورحجاريان معاونت اتهام
.كند دفاع خود از
فكر:گفت شده مطرح اتهامات به پاسخ در جاننثاري
بچهها جرم بدانم ، دخيل ترور در خودمرا اگر ميكردم
.ميشود كمتر
.ترور براي نه اما بودم حادثه صحنه در:افزود وي
يك آن داخل كه داد من به را كيسهاي عسگر:گفت متهم
.است بوده آن داخل نيز اسلحه شدم بعدامتوجه و بود شلوار
و آمد منزل در به شب ساعت 12 عسگر سعيد:گفت متهم
.گرفت پس بود ، داده كهتحويل را نايلوني
ساله ، نبيالله ، 24 فرزند روغني مهدي دادگاه ، درادامه
.دهد پاسخ خود اتهامات به تا جايگاهقرارگرفت در
شما:كرد سوال متهم عنوان به روغني مهدي از سپس قاضي
. شديد آشنا جمع بااين موقعي چه از
بودم آشنا باشگاه در قبل از بچهها با من:گفت روغني
ماه اسفند اوايل از محل داخل در اصلاحفساد براي ولي
.ميشديم جمع هم دور گذشته
آنجا در مراقب بعنوان كه كرد توجيه را شما كسي چه:قاضي
باشيد؟ داشته حضور
عسگر آقاي:متهم
پذيرفتيد؟ چرا شما:قاضي
براندازي براي حجاريان سعيد كه ميگفتند ايشان:متهم
.ميكند فعاليت نظام
قرار جايگاه در پورچالويي علي بعدي ، متهم ادامه ، در
.كند دفاع خود اتهامات از تا گرفت
متولد 1354 ، حسن ، فرزند ديپلمه ، پورچالويي علي:گفت وي
.هستم ري شهر ساكن و رزمي ورزشهاي مربي شغلم
مراقب نحو به كاوه آقاي ترور در شركت شما اتهام:قاضي
داريد؟ قبول را اتهام آيا.بود
.خير ترور ، نحوه خصوص در:متهم
و بودند گروه اين عضو ايشان:گفت مدعيالعموم نماينده
آقاي ترور در و اول رديف متهم عنوان به كاوه ترور در
.داشتند دخالت معاونت بعنوان نيز شفيعي
دارد صريح اعتراف و صريح اقرار پورچالويي:افزود وي
در و داشتند را اول نقش كاوه ترور در اينكه بر مبني
.است كرده عمل معاون عنوان به شفيعي آقاي ترور
شد؟ عنوان كسي چه ناحيه از كاوه آقاي ترور:قاضي
.شد عنوان خودم ناحيه از كاوه ترور:متهم
شد؟ مطرح گروه از جمع كدام در كاوه ترور تصميم:قاضي
با كلاس و باشگاه از بعد نشد ، گرفته ترور تصميم:متهم
كاوه درباره عسگر و جاننثاري روغني ، گكوناني ، آقايان
.كردم صحبت
و زديم زنگ و رفتيم كاوه منزل در به:كرد خاطرنشان متهم
كار ايشان با مغازه داخل بيايد لحظه چند گفتيم كاوه به
.داريم
سوار و آمدم بيرون بلافاصله شليك ، از پس:گفت پورچالويي
.رساند كوچهمان سر تا را من گكوناني شدم موتور
.دادم مجيدي تحويل را اسلحه بعد:كرد اضافه وي
دفاع به آنها وكيل متهمان ديگر دفاعيات شنيدن از پس
به را حكم صدور و رااعلام دادگاه ختم قاضي و پرداخت
.كرد موكول آينده
حجاريان ترور عوامل دادگاه حاشيه در
شروع از پيش كه هشتم تا چهارم رديف متهمان وكيل *
دادگاه پرسنل با لحظاتي براي شد حاضر جايگاه در دادگاه
مطالعه سرگرم سپس و بود صميمانه گفتوشنود سرگرم انقلاب
.بود شده داده قرار پوشه يك داخل كه شد دستنوشتههايي
حضار از جمعي دقيقه و 13 ساعت 9 در متهمان ورود هنگام *
كه معدودي جمع همان ميان از و فرستادند صلوات دادگاه
از بيش پورچالويي علي به ميرسيدند نظر به متهمان همسن
هم پورچالويي كردند ، مودت و ارادت عرض متهمان ديگر
بر ميخواست كه هنگامي و نگذاشت بيپاسخ را آنها ارادت
.داد تكان دست خود دوستان براي بنشيند صندلي روي
در و شد دادگاه وارد دقيقه ساعت 20/9 حكيميپور احمد *
دروديان عطريانفر ، دوزدوزاني ، آقايان نشست ، رديف آخرين
.داشتند حضور دادگاه در شهر شوراي اعضاي از لطفي و
جلسه در خود اعترافات پرونده دوم رديف متهم مجيدي*
:گفت و كرد تكذيب را قاضي حضور در و دادگاه غيرعلني
را آنچه و است ملاك ميگويم علني جلسه در و اكنون آنچه
همين در است ، بوده فشارهايي تحت گفتهام اين از پيش
سئوال اين از بيش خواست مدعيالعموم از قاضي هنگام
و طريق چه به قبلي فشارهاي كه نپرسيد قاضي البته نپرسد ،
.است بوده ناحيهاي چه از
فروش و نگهداري به متهم مقصودي صفر دقيقه و 45 ساعت 9*
دستور به و شد منقلب حالش لحظاتي براي غيرمجاز سلاح
دقيقه شد ، 15 برده دادگاه علني صحن از بيرون به قاضي
.برگشت خود جايگاه به مقصودي بعد
به مربوط كيفرخواست قرائت مدعيالعمومسرگرم وقتي *
و زد زنگ همراهش تلفن بود مقدمي محمدعلي اتهامي موارد
و نشد موفق لذا كند قطع را تلفن تا افتاد تكاپو به او
همراه تلفن كه ديگر بار و شد قطع او كلام رشته لحظاتي
آن سيما و صدا فيلمبردار به آن سپردن با درآمد صدا به
.كرد دور خود از را
و گرفت قرار جايگاه در مقدمي دقيقه و 15 ساعت 10 *
با كه كرد تاكيد اما پذيرفت را ترور در معاونت اتهام
.است نداشته قبلي آشنايي مجيدي تشكيلات اعضاي از هيچيك
از:گفت انتخاباتي ستادهاي در حضورش پيرامون مقدمي *
آنجا در و انتخابات ستاد وارد بهمن پانزدهم يا چهاردهم
ستاد با من رابطه البته شدم ، آشنا اسماعيلي دكتر با
.بود تبليغات محل مغازه و مكان به مربوط بيشتر انتخابات
:گفت حجاريان به حكيميپور نامه نوشتن پيرامون مقدمي *
ميثم براي نامه كه بود اين بر حكيميپور آقاي نظر البته
آقاي براي نامه اين من اصرار به اما شود نوشته سعيدي
.شد نگاشته حجاريان
ترور پيرامون پرونده چهارم رديف متهم جاننثاري موسي *
در جلسه ، وقتي ترور از قبل روز چند:گفت قاضي به
و آمد ما سراغ به مجيدي شد ، تمام مجيدي منزل زيرزمين
.حجاريان ;يكشنبه گفت
كارمند كه بنده حادثه روز:گفت جاننثاري موسي *
به سرويس در را غياب و حضور كارت بودم تهران دانشگاه
و كنند ثبت دانشگاه در مرا حضور آنها تا دادم همكارانم
.كردند اجابت مرا خواسته نيز آنها
اين و ميزد چرت دادگاه در لحظاتي براي شفيعي وكيل *
در ترور گروه نقش به پرونده قاضي كه بود زماني لحظات
شفيعي وكيل خواب داشت ، اشاره شفيعي جمله از و شهرري
داشت دست در كه كيفي و مدارك كه شد عميق آنچنان
از را او دستياش بغل و ريخت زمين روي بر بهيكباره
.كرد آگاه اتفاق اين
كه بود ترور جريان گزارش سرگرم جاننثاري موسي *
قرار جاننثاري اختيار در را دستنوشتهاي پورچالويي
.داد
دارد چيزي اگر خواست كاوه از پرونده قاضي كه هنگامي *
دادگاه راست سمت رديف به و برگشت پورچالويي علي بگويد
داد ، علامت چشم با نفر دو يكي براي و زد تبسم نفر دو به
بهويژه و دائم كه بود متهماني جمله از پورچالويي البته
.داشت لب بر تبسم اغلب دادگاه اخير جلسه در
بگويد سخن موكلش پيرامون يافت اجازه وقتي شفيعي وكيل *
و نيست محكوم بهطوركلي اسلام نظر از ترور البته:گفت
.است محكوم باشد نداشته مجوز مراجع سوي از تروري اگر
داشت را مراجع جواز چون منصور حسنعلي ترور "مثلا
.باشد محكوم نميتواند
در "19ساله پرونده متهم كمسنترين گكوناني سعيد *
و دارم عفو تقاضاي رهبري معظم مقام از:گفت سخن پايان
ببخشند ، مرا كه ميخواهم كشور صحنه در هميشه مردم از
شاكيان از صراحت به دادگاه در متهمان از هيچكدام
نبودند ، پشيمان خود عمل از و ببخشند را آنها كه نخواستند
.كرد پشيماني و ندامت اظهار مقدمي فقط ميان اين در
ميگرفت كار به كه جملاتي و عبارات در پورچالويي علي *
-واستحمام عربيمانندعندالحاكم الفاظ از بيشتر
استفاده- دارد بهره طلبگي درس از داد مي نشان كه
. ميكرد
به ترور از بعد:گفت كاوه ترور تشريح در پورچالويي *
سپس و دادم تحويل او به را اسلحه رفتم ، مجيدي آقاي منزل
آمديم بيرون خانه از عسكر سعيد با و شدم عسكر منزل راهي
مشغول تخمه شكستن به جاننثاري منزل در و خريديم تخمه
.شديم
ترور در چرا كه قاضي پرسش به پاسخ در پورچالويي علي *
كه هستم مخالف من چون:گفت است نداشته مشاركت حجاريان
ترور در خاطر همين به گيرد قرار انديشه مقابل در اسلحه
.نكردم شركت
تير كه است بدنم من شاهد:گفت خود ترور پيرامون كاوه *
انتظامي نيروي هم حادثه شب البته است ، كرده اصابت آن به
به كه "بعدا اما شدند ، حاضر بيمارستان در بالينم بر
كردم مراجعه مدارك دريافت براي تير هفتم بيمارستان
بيمارستان داخل از بور ريش با فردي را شما پرونده گفتند
.است برده
مشيت گفت ، سلاح فروش و نگهداري به متهم مقصودي صفر *
در هم حالا و بفروشم مجيدي به را سلاح كه بود الهي
دادگاه در:گفت همچنين او.بدهم پاسخ و بيايم اينجا
بايد كه اوست.ميكند مشخص خدا را چيز همه عدلالهي
.ببخشد
|