صنعت و دانشگاه در وعمل علم تعامل
رسولي رضا دكتر
ميتوان را كثرتگرا جوامع بر حاكم جو و موجوديت :اشاره
بيان عمل و علم همكاري موضوع طرح براي مهم پيشنيازي
ميتوان را تحقيقاتي -علمي مراكز و دانشگاهها.نمود
در عمل قدرت رابهعنوان صنعت بخش و علم قدرت بهعنوان
بين تعادل همواره بايستي بهطوريكه نمود ، مطرح جامعه
.باشد نظر مد قدرت دو اين
از پيشتازي صنعتي انقلاب بعداز سالهاي در كه است پرواضح
درنظر با توانستهاند كه است بوده جوامعي و كشورها آن
از صنعت ، و دانشگاه براي مناسبي جايگاه و تعريف گرفتن
گام پيشرفت و ترقي سوي به نيرو ، دو اين همافزايي
جهت تعامل اين شگرف تاثيرات و دستاوردها از و برداشته
نسبي برتري و قدرت و شده بهرهمند اهداف به دستيابي
.نمايند حاصل دنيا در قابلملاحظهاي
:كه ميشود مطرح چند سوءالاتي فوق مطالب به عنايت با
بين متقابل همكاري براي را زمينههايي چه پيشرفته ، جوامع
براي ممكن دستاوردهاي داشتهاند؟ درنظر صنعت و دانشگاه
براي منافعي چه تعامل و پيوند اين كدامند؟ جامعه
چه كشورها اين باشد؟ داشته ميتواند صنعت و دانشگاهها
شكل موردنظر پيوند تا نمودهاند اتخاذ را سياستهايي
ارتباط وضعيت اينكه و گردد؟ تقويت مستمر بهصورت و گرفته
...و ميباشد چگونه ايران ما ، كشور در صنعت و دانشگاه
كه بود خواهد مطالبي بيان حقيقت در فوق ، سوءالات به پاسخ
تفصيلي بهصورت و شده پرداخته آنها به حاضر مجموعه در
.است گرفته قرار بحث مورد
انديشه گروه
كثرتگرا جوامع در عمل و علم همكاري جايگاه و اهميت -1
كه فاشيستي و سوسياليستي نظامهاي مانند نظامهايي در
زندگي بين همكاري است ، دولتمردان و دولت با مطلق حاكميت
همكاري از نميتوان و بود نخواهد ممكن علمي زندگي و كاري
.آورد ميان به سخني امروزي بهمعناي دانشگاه و صنعت
نخست صنعت ، و دانشگاه بين واقعي همكاري موضوع طرح براي
پرداخت كثرتگرا جامعه موجوديت به چيز هر از قبل بايد
انواع كه است اجتماعي و سياسي نظامهاي چنين در تنها زيرا
اجتماعي واحدهاي و نهادها ذينفع ، گروههاي مختلف
استفاده خود قدرتهاي از آزادانه بهصورت ميتوانند
بين همكاري موضوع طرح براي كه گفت ميتوان پس.نمايند
قدرت نماينده) صنعت و (علم قدرت نماينده) دانشگاه
و افراد بين (سياسي شرايط) آزادي حداقل بايستي (اقتصادي
همكاريهاي انجام و نيرو دو اين اتحاد براي نهادها
فوق مطالب به توجه با.شود تامين علمي و آموزشي اجتماعي
نظام بقاي براي كه همانگونه ميشود ، گرفته نتيجه
تشكيلدهنده عناصر ناسازگاري و رقابت كثرتگرا دموكراسي
ميرسد ، بهنظر طبيعي ذينفع ، گروههاي ازقبيل جامعه
.ميباشد ضروري حتي و طبيعي آنهانيز اتحاد و همكاري
استراتژيك و مهم نهاد دو براي اتحاد و همكاري اين
كثرتگرا ، دموكراسي نظام حيات براي كه (صنعت و دانشگاه)
طبيعي هم بسازند ، خنثي را نهادها يا گروهها ديگر نيروهاي
.است ضروريات از هم و
صنعت و دانشگاه همكاري سياسي -اجتماعي پايههاي -2
در آنرا تشكيلدهنده عناصر معاصر ، جامعه ساختار بررسي
طبقات بررسي ، اين در.ميكند طبقهبندي مختلف ابعاد
و (كارگران -كارفرمايان) صنعت دول ، بهصورت مختلف
نهادها وظيفه و جايگاه به توجه با ميشوند مطرح دانشگاه
پايههاي بر طبقه سه اين كه ميشود مشاهده جامعه در
.هستند متكي اصولي
كه دارد وجود اصل اين پذيرش معاصر ، كثرتگراي درجوامع
حداقل از برخورداري بهلحاظ مختلف گروههاي و نهادها
.نميشوند ذوب دولت درون در اقتدار ، و شخصيت و موجوديت
توصيف سازماني جامعه يك بهعنوان معاصر جامعه زيرا
بزرگ ، بسيار سازمانهاي از نيز سازماني جامعه و ميشود
بهويژه توسعه و رشد نوع هر و ميشود تشكيل قوي و پيچيده
ارتباط استمرار و ايجاد با فقط اقتصادي توسعه و رشد
.بود خواهد مقدور سازمانها اين با تنگاتنگ
ازدلايل كه سازمانها ميان موجود رقابتهاي به توجه با
بهوجود تعادل قدرتها بين بايستي ميشود ، ناشي مختلفي
زيادي قدرت ديگران با مقايسه در سازماني اگر زيرا آيد ،
اين ايجاد.ميرساند آسيب مذكور تعادل به نمايد تصاحب را
دموكراتيك حقوقي نظام اصلي وظيفه آن ، استمرار و تعادل
و بوده مكلف تعادل ايجاد براي حكومت نظامي ، چنين در.است
بهجاي ذينفع گروههاي بين داوري انجام بهصورت آنرا
.ميآورد
در مشخصي نقش آموزشي و علمي نهاد يك بهعنوان دانشگاه
بهعنوان دانشگاه همچنين.دارد اجتماعي -سياسي تعامل اين
و نموده بررسي را واقعيتها كه است نهادي علم ، خاستگاه
كثرتگرا ، جامعه يك در.ميدهد آموزش گسترده بهصورت آنرا
سياسي -اجتماعي قدرتهاي راس در گرفتن قرار با دانشگاه
عهدهدار را علم روشنايي طريق به راه نماياندن وظيفه
دانشگاه بودن واقعگرا و بيطرفي صورت در امر اين و بوده
هيچيك به نبايد دانشگاه كه معني بدينبود خواهد ميسر
اصلي رمز و باشد داشته وابستگي جامعه ذينفع گروههاي از
.است نهفته نكته همين در دانشگاه استقلال
اينكه براي كثرتگرا دموكراتيك نظام يك در دانشگاه
به و برآمده انتظار مورد وظايف انجام عهده از بتواند
كليه با حكومت يك همسطح بايستي يابد دست خود استقلال
.باشد داشته ارتباط گروهها يعني جامعه تشكيلدهنده عناصر
فوق گروههاي به كمك و شناسايي مفهوم به ارتباط اين
جامعه ، تشكيلدهنده عناصر است مكلف دانشگاه يعني.ميباشد
فعاليتها ، ساختار ، لحاظ از را...و نهادها گروهها ،
جهت همين ، براي.بشناسد نيازمنديهايشان و اهداف وظايف ،
كليه به بايد دانشگاه لازم ، بررسيهاي و تحقيق انجام
عنايت با.باشد مجهز استقلال ازجمله نياز مورد امكانات
حكومت اصلي و سياسي ارگان يك بهعنوان دولت اينكه به
لذا آورد ، فراهم را دانشگاه استقلال و مالي منابع بايستي
(سياسي احزاب از متشكل) كثرتگرا دموكراتيك نظام يك در
گردد واقع سياسي احزاب فشار زير در دانشگاه است ممكن
حدودي تا قانوني و حقوقي تدابير از برخي با هرچند
حذف ليكن نمود ، پيشگيري سياسي احزاب فشار از ميتوان
اين در ديگر تدابيري انديشه لذااست غيرممكن آن كامل
مالي حمايت تدابير ، از يكي.ميرسد بهنظر ضروري زمينه
راسآنها در و نهادها گروهها ، ) جامعه تشكيلدهنده عناصر
.است دانشگاه از (صنعت بخش
يا كالا) محصولات كه موءسساتي و سازمانها كليه صنعت ،
.ميشود شامل را ميكنند توليد را جامعه نياز مورد (خدمات
در.باشد افراد يا دولت اختيار در ميتواند صنعت مالكيت
دولتي شركتهاي و موءسسات مختلط ، اقتصادي سيستم با كشورهاي
جامعه اقتصادي قدرت و صنعت بخش مالكيت خصوصي ، موءسسات و
.دارند دست در را
مالكيت بهواسطه صنعت اشتراكي ، -كمونيستي جوامع در
يك در قدرتها كليه تمركز.ميباشد وابسته حكومت به دولتي
پديد را كارآمدي سوء و قدرت فساد مسلم بهطور ارگان ،
همين در آزادي نبود اصلي علت جوامعي چنين در.ميآورد
بويژه و صنعت براي است لازم جوامع در.است نهفته موضوع
و نقش براي را حداقلي يك خصوصي ، اقتصادي سازمانهاي
.نمود تعيين جايگاه
ايفاي حداقل يك پذيرش با كه است ضروري نكته اين يادآوري
و جايگاه براي نيز حداقلي يك صنعت ، براي موجوديت و نقش
مطرح (كارگري سنديكاهاي) كارگري سازمانهاي وجودي اهميت
از جامعه اجتماعي -اقتصادي قدرت غيراينصورت در.ميشود
پيدا را كارگران استثمار امكان كارفرمايان و رفته بين
.ميكنند
تعادل راستاي در كار نيروي به سازماندهي امكان پذيرش با
بهطوريكه است ، شده برداشته مهمي گامهاي بحث ، مورد
سازمانهاي به كثرتگرا ، دموكراتيك نظام با درجوامع
جامعه اجتنابناپذير و قدرتمند عضو بهعنوان كارگري
فاشيست ، و كمونيست نظامهاي در مقابل در ميشود ، نگريسته
از نميتوان قدرتمند كارگري سازمانهاي وجود عدم بهلحاظ
.آورد ميان به سخني واقعي دموكراسي و آزادي
كثرتگرا سياسي نظام يك در كه گفت ميتوان خلاصه بهطور
اساسي نهادهاي از دانشگاه و صنعت دولت ، دموكراتيك ، و
كه هستند سازمانهايي دانشگاه و صنعت دولت ، .هستند جامعه
دردست را جامعه علمي و اقتصادي سياسي ، قدرتهاي بهترتيب
را (قدرت تعادل) سياسي تعادل همديگر كنترل با و داشته
.ميبخشند تحقق
آن استمرار و جامعه در قدرت تعادل ايجاد كه است بديهي
اين از و شده ميسر اساسي نهاد سه اين متقابل همكاري با
فراهم را طرفين چالشهاي اثربخشي و توسعه و بقا طريق ،
.مينمايد
دانشگاه ، و صنعت متقابل همكاري ضرورت بيان از پس
چه كه است آن پرداخت ، آن به بايستي كه موضوعي مهمترين
نمود؟ حاصل همكاري اين از ميتوان را ونتايجي آثار
جوامع در صنعت و دانشگاه بين همكاري پيامدهاي و آثار -3
علمي
آن ، بعداز طولاني سالهاي حتي و صنعتي انقلاب از قبل
فيزيكي و جسمي نيروي و طبيعي منابع سرمايه ، به صنعت
در انسان مغزي و ادراكي توانايي.بود متكي انسانها
دگرگونيهاي و توسعه با و گرديده مطرح بيست قرن ابتداي
(بيستم قرن آخر ربع در) فنآوري و علوم شتابان و سريع
گستردگي و شدت.آورد بهدست را خود اصلي و واقعي ارزش
جامعه" تحتعنوان جديدي ماهيت فنآوري ، و علوم در نوآوري
معاصر ، جامعه اساس براين.بخشيد معاصر جوامع به "علمي
عميق ، و وسيع بهطور و بوده علم بر متكي كه است جامعهاي
.ميطلبد را بالاتري سطح فنآوري استعداد و تخصص مهارت ،
بالا فكري قدرت بر متكي فنآوري و علمي شرايط بيترديد
.ميدهد قرار تحتتاثير را سازمانها و افراد جامعه ، در
يعني آنها متشكله عناصر و صنعت دانشگاه ، ميان ، اين در
در قابلملاحظهاي بهصورت كاركنان ، و پژوهش و آموزش
عمدهترين از برخي.شد خواهند متاثر مختلف زمينههاي
:از عبارتند تاثيرات
:تخصص جايگاه و قابليتها ارزش -1
مهارت جاي به آنها ، در موفقيت و امور انجام حاضر حال در
ديگر عبارت به.است متكي تخصص و فكري مهارت به دستي ،
منابع بين در ويژهاي جايگاه تخصصها و قابليتها
و قابليتها اين.آوردهاند بهدست (توليد ابزارهاي)
گرفته فرا شاگردي -استاد بهصورت كه گذشته مانند تخصصها
قابل حداقل ، سطح در و مشخص آموزشهاي با و نبوده ميشد ،
.است دسترسي
:وعمل تئوري نزديكي ضرورت -2
و دانشگاه به صنعت سوي از شده مطرح عمده ايرادهاي از يكي
صنعت بين مناسب ارتباط عدم مهم علل از كه آموزشي ، مراكز
و آموزشها با افراد كه آنست ميباشد ، آموزشي مراكز و
را صنعت بخش مشكلات و مسايل رفع توانايي بالا ، تسهيلات
بودن تئوريك به ميتوان مشكل اين علل مهمترين از.ندارند
عمل به تئوري تبديل طولاني زماني فاصله و آموزشي مطالب
.نمود اشاره
:قابليتها (شدن كهنه بهسرعت) مستمر تجديد -3
فنآوري ، و علمي نوآوريهاي تراكم بهلحاظ علمي جوامع در
را كارآمد و اثربخش بهصورت كار انجام كه قابليتهايي
.هستند شدن كهنه حال در بهسرعت ميساختند ، ممكن زماني
براي و كارگران بازدهي دادن دست از صنعت ، براي موضوع اين
را آموزش روشهاي و موضوعات شدن كهنه نيز آموزشي مراكز
نيز و صنعت پرسنل مستمر آموزش امر ، همين.ميآورد پديد
ضروري آموزشي موءسسات در را آموزش روشهاي بهبود و بازنگري
را صنعت و آموزشي سازمانهاي بين همكاري به نياز و نموده
.ميكند تشديد
كاركنان ، نوگرايي و بهپويي ضرورت جهت به معاصر جامعه در
انجام در را آنها افراد ، گمارنده كار به صنايع بايستي
اين در شيوه موءثرترين و مناسبتريننمايند ياري امر اين
.است آموزشي و علمي موءسسات از بهرهمندي زمينه ،
:توسعه حال در و يافته توسعه كشورهاي مقايسه -4
زمينه يك در دانش آمدن پديد علمي ، جوامع مهم ويژگيهاي از
سطح با جوامع در.است آن اقتصادي دانش توسعه امكان و خاص
كارآمدتر نيز دانش توليد مكانيزم فنآوري ، و علمي توسعه
عميقي شكاف امر همين و نموده عمل بيشتري شتاب با و بوده
.مينمايد ايجاد توسعه حال در كشورهاي و آنها بين
اقتصادي ، سياسي ، روابط كه جهاني دهكده شكلگيري عصر در
است ضروري ميباشد ، اجتنابناپذير بينالمللي ، و اجتماعي
توسعه و رشد به بخشيدن شتاب با توسعه حال در كشورهاي كه
فكري قدرت و بالا استعدادهاي از استفاده طريق از اقتصادي
ايجاد شكاف و فاصله كاهش و خود بقاء براي جامعه ، افراد
.نمايند تلاش يافته توسعه كشورهاي با شده
امكانات به صنعت بودن مجهز علت به پيشرفته كشورهاي در
لازم آموزشهاي اجراي مديريتي ، و فنآوري علمي ، مالي ،
آموزشي دورههاي گذراندن از بعد كاركنان و بوده آسانتر
لازم مهارت و آگاهي سطح به ممكن زمان كوتاهترين در
جهت به توسعه حال در كشورهاي در كه صورتي در.ميرسند
مستمر ، بهصورت لازم آموزشهاي اجراي فوق ، امكانات ضعف
سازمانها و صنعت همكاري ضرورت بر امر همين و نبوده ممكن
علمي مراكز با توسعه حال در يا نيافته توسعه كشورهاي در
.مينمايد تاكيد آموزشي و
مالي ، وسيع امكانات وجود به عنايت با پيشرفته كشورهاي در
.مينمايند پيدا آموزشي ماهيت صنايع فنآوري ، و علمي
و علمي آگاهيهاي زمينه در مواقع بيشتر در كه بهطوري
حتي و گرفته پيشي نيز علمي مراكز از خلاقيت ، و فنآوري
چنين با كشورهايي در ، بيشك مينمايند رهبري را آنها
با مقايسه در علمي مراكز همكاري به موءسسات نياز شرايطي ،
كشورهاي در.بود خواهد كمتر نيافته توسعه كشورهاي
مديريت ، در موجود ضعف به توجه با نيز توسعهنيافته
راهبري در صنعت توانايي عدم صنعت ، فنآوري و سازمان
دانشگاه رهبري نتيجه در و آموزشي - علمي آگاهيهاي
.است نمايان
دارد ادامه
|