ديني پلوراليزم گفتمان در تاملات
ثقفي محمد سيد دكتر الاسلام حجت
كلام عرصه در نو مبحثي "ديني پلوراليزم":جستارگشايي
پيشروان انديشههاي و نظريات است سالي چند كه است ديني
و شده ترجمه ما كشور در تيليش پل و هيك جان همانند آن
آنچه.ميگيرد و گرفته قرار انديشه و قلم اهل چالش مورد
توجه واقع در است ، شده نهاده نام اديان بين وگوي گفت كه
براي آسماني دينهاي ميان در مشترك اصول يافتن بر تاكيد و
جديد كلاميون آنچه.فرهنگهاست بيشتر چه هر ونزديكي پيوند
بر اديان بين اشتراك نقطه بهعنوان و ميفشرند پاي آن بر
نوشته.است شايسته و صالح وعمل ايمان ميورزند تاكيد آن
.است كاويده دقت به را مقاله اين زير
معارف گروه
هيك جان و (اسميت كانتول) نويسنده انديشههاي مجموعه
پديده" از جديد تحرير و نو انديشه طرح در معاصر ، فيلسوف
جايگزيني وهمچنين خداوند با انسان ارتباط و "مذهب
خود ، لاي لابه معاصر ، در فرهنگ در ديني پلوراليسم
و ميدهد ارائه را جديدي نظريات و طرحها پروژه ،
تفاهم با جديد ، دنياي در زيستن براي را ديندار انسانهاي
فرا تكثرديني و فرهنگي تنوع پذيرش و صميميت و دوستي و
و ارزيابي و تامل قابل لحاظي از طرح ، اين اما.ميخواند
ارزيابي را آن (اسلام) خود آئين نظر نقطه از كه است سنجش
.نماييم سنجش و كرده
هيك ، جان و نويسنده نظر در مذهبي حيات تقسيم
از متراكم ، سنتهاي و ايمان:بخش دو به او ، مقدمهپرداز
مهم ، بسيار نكته اين "دقيقااست برخوردار زيادي اهميت
تشاجرات مذاهب تاريخ عرصه در كه است پربهايي و مغتنم
بزرگترين فرقهاي ، نزاعهاي و ديني تخاصمات كلامي ،
زمينه ، اين در كه خونها چه.ميدهد تشكيل را تاريخ حوادث
پايمال كه ثروتها و اموال و ارزشها چه و نشد ريخته
قرار سوءظن مورد انسانها فكري ، عرصه در و است نگشته
سنتها ، گاهي كه است واقعيتي اين.شدهاند تكفير و گرفته
تخاصمات از سر و گرديده جايگزين "دين" جاي به
،"نظري" تئوريكي نظر از اما.است آورده در بينالاقوامي
از زمين ، مغرب متفكران انديشه در ديني پلوراليسم ديدگاه
برخاسته غرب ، ديني ادبيات كه است گرفته سرچشمه ريشههايي
.ميباشند آن حائز ،Bible مقدس كتاب از
است ، ديني پلوراليسم گفتمان مورد كه نكاتي اينجا در لذا
.ميشود اشاره
برجسته نكات
برگزيده اقليت يك براي تنها را "حق دين" خداوند چرا -1
[ص 2 هيك جان].است كرده اعطا
مجازي ايمان مردهاند ، كه انسان ميليونها ايمان چرا -2
[ص 2 هيك جان].است بوده
روند و تاريخ مولود يافته ، تجسم عقيدتي سيستمهاي -3
[ص 3 هيك جان].است مذهب تاريخي
قرن 18 ملحد و شكاك مسيحيان ساخته مذهبي ، ايسمهاي -4
[ص 4 هيك جان].است
سيستمهاي اين از اسمي مختلف ، ملل ديني ، متون در هرگز -5
[ص 5 هيك جان].است نداشته وجود مجسم عقيدتي
مبحث كه است تامل قابل و مهم موضوعي بالا ، نكات از يك هر
جا.است آمده بهوجود آنها پايه بر "ديني پلوراليسم"
.نماييم درنگ و كرده تاملي آنها از يك هر درباره كه دارد
!برگزيده؟ ملت
ممتاز اقليت يك براي تنها را "حق دين" خداوند كه سخن اين
مغرب ديني فرهنگ در "دقيقا است ، كرده نازل برگزيده و
ملت" را خود كه يهوديان ديني انديشههاي از و زمين
در بايد را آن ريشه و ميباشد ميدانند ، "خداوند برگزيده
Chosenpeople (1). كرد پيدا تلمودي عقايد و عتيق عهد
تورات و عتيق عهد پايه بر كه زمين مغرب ادبيات و فرهنگ
تاكيد آن بر و ترويج را انديشهاي چنين است شده پيريزي
.هم نيز كاتوليكي آئين و ميكند
شرقي نحلههاي حتي و اسلامي انديشه در سخني چنين سابقه
ملت و و 2 درجه 1 طبقاتي فرضيه و نداشته وجود وچين
.ندارد وجود هرگز برگزيده ،
الهي عامه هدايت
مجازي ايمان مردهاند كه انسان ميليونها ايمان چرا -2
!است؟
غرب ، ديني ادبيات در كه ميشود ناشي آنجا از سخن اين
كه عامه نبوت و اصطلاح به "الهي عامه هدايت" انديشه
است فرستاده هاديان و نذيران امتها ، همه ميان در خداوند
لذا و است غايب كردهاند ، هدايت او راه به را آنها و
شايسته و ميشود تلقي مجازي انسان ، ميليونها ايمان
.نيستند نجات و رستگاري
"هادي" بدون را قومي هيچ خداوند اسلامي ، انديشه در اما
و "كتاب" با را خود رسولان و است نگذاشته "نذير" و
امتي هرگز و است گماشته امتها هدايت صرافت به "ميزان"
ما و)نميكند توبيخ رسالت ، و پيام ابلاغ و دليل بدون را
آيه 15 اسراء -("رسولا نبعث حتي معذبين كنا
بر انسان ، آفرينش آغاز از الهي ، معنوي رحمت بنابراين
همگي كه است نخواسته او هرگز و شده نازل بشري جامعههاي
و الهي رحمت باران جهت اين از.باشند "واحده امت" جماعات
باريده انسانها ، و دلها و قلبها همه بر او وحياني فيض
.است
نحوي به كه است اديان جويبارهاي همان رحمتها ، همه اين
كشف از بخشي و شدهاند عهدهدار را بشر تربيت و هدايت
ميتوان جرات به لذا.دادهاند اختصاص خود به را حقيقت
نبوده خاصي گروه انحصار در حقيقت تمام كشف گذشته در:گفت
بهرهاي خداوندي ، هدايت خط طول در مذاهب همه بلكه است ،
رسلنا ارسلنا لقد و).داشتهاند را هدايتگري و حقيقت از
خاتم كه اسلام نام به كاملي دين خداوند البته (تترا
ساخته تضمين آن در را جهان دو سعادت و كرده نازل اديان
.است
هند مغولي پادشاهان از شاه اكبر از مولر ماكس قول نقل به
متفكرين و ميشوند يافت اديان درهمه خردمندي مردان"
ملل همه در دارند ، معجزهآسا نيروهاي كه مرداني و پارسا
(2)".هستند
عقلاني اديان و وحياني اديان
محروم رستگاري و نجات از ملتها اين دليل چه به و چرا
براي را خود وسيع بهشت كه خداوندي عام رحمت از و باشند
.بمانند بينصيب است ، آفريده همگان
عقلاني اديان و وحياني اديان قلمرو در امروز ، آري
چنين از (چين) دور شرق اديان كه دارد وجود (طبيعي)
"اعترافات" كتاب.برخوردارند عقلانيتها و حكمتها
را "مطلق روح" كه تائوئيسم وحداني آيين و (3)كنفوسيوس
از بخشي است ، برخوردار حكمت جويبارهاي واز ميكند نيايش
.ميكنند سيراب را انساني معنوي حيات
كه ميكنند نقل نهجالبلاغه ، از نقل به مطهري شهيد
و تعاليم با نوراني انسانهاي زمانها ، طول در خداوند
نوع يك از آنها و است كرده مبعوث و آفريده عقلاني حكم
(4).بودهاند برخوردار "عقلاني وحي"
القرات ازمان في و:ميگويد نهجالبلاغه در علي امام
طول در خداوند.عقولهم في كلمتهم و فكرهم في جاهم عبادنا
فكر با خود ، شايسته بندگان با فترتها ، دوران و زمانها
و عمق با و (گويند را خفي سخن مناجات) كرده مناجات ، آنها
.(5)"است گفته سخن آنها ، عقل ژرفاي
نخستوزير و تطبيقي دينشناس عالم كريشنان ، رادها
:ميگويد او دارد ، زيبايي بسيار تعبير هند ، اسبق دانشمند
ديگر.نيست معدودي خاص ملك و است الهي عطيه الهام ، وحي"
گزيده سكني جهان از بخشي در تنها حقيقت كه گفت نميتوان
را خود خداوند كه را نكته اين ميتوانيم اكنون مااست
اجدادمان از ;است شناسانيده بشر به گوناگوني شيوههاي به
را آن فرصت كسي اگر نميكنيم فرض ديگر.كنيم درك روشنتر
هر در و است ارزنده و حقيقي و نيكو را چه آن كه نداشته
است ، ابدي عذاب به محكوم و بپذيرد ميشود ، يافت ديني
.ميآيد ناگوار بسيار ما مذاق به مذهبي تبعيضات اينگونه
نزديكتر حقيقت به و عاليتر خداوند ، درباره ما نظر اكنون
(6).است
اديان نه و پيروان
و ناشناخته تاريخ ، در تجسميافته عقيدتي سيستمهاي -3
.نامعلومند
اديان ، تاريخ در.است ارزشمندي و مغتنم بسيار نكته اين
بوده اديان پيروان و آموزشها تعاليم ، داشته ، وجود آنچه
قرن انسان ذهنيت ساخته كه اينچنيني ايسمهايي هرگز است ،
.است نداشته وجود است ، روشنگرايي عصر و هيجده
فرهنگ رديابي با ميخواست غربي ، روشنفكر انسان كه دوراني
سراغ فرهنگي ، انسانشناسي علم نوزايي و بشر عمومي
مذاهب نتيجه ، در و ميرفت مذاهب و فولكلورها فرهنگها ،
هندوئيسم ، بوديسم ، ] ميكرد نامگذاري اينچنين را
چون كه ميگرفت سرچشمه منشا اين از هم آن.[كنفوسيوئيسم
كاتوليك عقيده محور بهعنوان (ع)مسيح عيسي مسيحيت ، در
مسيحيت خود ، پيامبر نام به را مسيح آئين لذا ;ميباشد
مقايسه در را مذاهب ديگر قياس همين بر و ميكردند تلقي
حالي در ميخواندند كنفوسيوئيسم ، بوديسم ، خود ، آئين با
مسلمانان اعتقاد محور (ص)محمد هرگز اسلام ، آئين در كه
نابهجا "كاملا اسلام آئين بر محمديسم ، اطلاق لذا و نبود
ديگر مذاهب درباره قرآن ، تعبير در آنچه.است نادرست و
پيروان و آنها اصلاح و نقد آموزشها ، "عمدتا است ، آمده
كند ، انتخاب ديني "اسلام" جز به كسي هر.ميباشد آنها
.نيست پذيرفته او از هرگز
ربوبي مقام به بودن منقاد بودن ، تسليم "اسلام" از مراد
بر تفصيل و اجمال به مذاهب همه و است اديان جوهره كه است
به تسليم همان كه بودهاند خط يك در زمان مقتضيات حسب
با ذات توحيد آلودن و حق حضرت به شرك نه است خداوند
فهم در كه است مفهومي همان اين (7).شركي پليديهاي
.ميشود ناميده "Submit to god يا رب اطاعت" دينشناسي
دارد ادامه
:پاورقيها
تمپل دانشگاه استاد فاروقي ، اسماعيل دكتر شهيد -1
الديانه في الصهيونيه اصول" نام به كتابي در فيلادلفيا ،
كتاب اين.است كرده ايفا خوبي به را بحث اين "اليهوديه
.است كرده چاپ بيروت "الجامعهالعربيه" انتشارات را
ترجمه صفحه 31 -غرب و شرق در دين كريشنان ، رادها -2
.بيتا بيجا ، -گرگاني فريدون
-ايرانشهر كاظمزاده نوشته كنفوسيوس ، "اعترافات" كتاب -3
.بيتا -خاور كتاب
.صفحه 357 ج 4 آثار مجموعه مرتضي ، -مطهري -4
.-ه بيروت 1387 طبع -صفحه 342 -صالح صبحي -نهجالبلاغه -5
.صفحه 3736 غرب و شرق در دين -كريشنان رادها -6
-عربي چاپ صفحه 127 ج 3 الميزان محمدحسين -طباطبائي -7
.بيتا:آخوندي طبع
|