عام دادگاههاي قانون اصلاح
درميماند هم عدالت كه آنجا
ميتوانم دهم نشان دوستانم به ميخواستم
كنم سرقت
و كار روزنامه امتياز صاحب و مسئول مدير
شدند احضار دادگاه به كارگر
خانواده با روزنامهنگاران ديدار
الواعظين شمس
با روزنامهخوانها از درصد مخالفت73
مطبوعات توقيف
عام دادگاههاي قانون اصلاح
سيستم در اي عديده مشكلات عام دادگاههاي تشكيل ;اشاره
انتقادات با نيز دليل همين به آورد ، بوجود كشور قضايي
اشكالات و انتقادات اين اما.شد مواجه حقوقدانان گسترده
به منجر سال گذشتده از پس اينكه نشدتا واقع موءثر
.شد عام دادگاههاي تشكيل قانون در تغيير براي اقدام
و بحث به نياز تصويب از قبل قانوني هر كه آنجايي از
پيشنويس متن همشهري روزنامه دارد ، كارشناسي بررسي
دادگاههاي تشكيل قانون مواد از پارهاي اصلاح قانون"
تدوين و حقوقي كل اداره توسط كه را "انقلاب و عمومي
همه از و ميكند منتشر است شده تهيه قضائيه قوه قوانين
ميكند دعوت نظران صاحب و جامعهشناسان وكلا ، حقوقدانان ،
و حقوقي نظام استواري پيشنهادي ، به قانون بررسي و نقد با
.كنند كمك اجتماعي
و عمومي دادگاههاي تشكيل مواد از پارهاي اصلاح قانون
مصوب 15/4/1373 انقلاب
به انقلاب و عمومي دادگاههاي تشكيل قانون ماده 1 -ماده 1
:ميشود اصلاح زير شرح
و عمومي دادگاههاي به دادگستري بدوي دادگاههاي -ماده 1"
رسيدگي صلاحيت عمومي دادگاههاي.ميشوند تقسيم اختصاصي
كرده استثنا قانون راكه آنچه مگر دارند را دعاوي كليه به
را دعوايي هيچ به رسيدگي صلاحيت اختصاصي دادگاههاي و است
دادگاههاي.باشد كرده تصريح قانون را آنچه مگر ندارند ،
".ميباشند اختصاصي دادگاههاي نظامي و انقلاب
دو و اصلاح زير شرح به آن تبصرههاي و ماده 2 -ماده 2
:ميگردد الحاق آن به تبصره ،
يا شده تشكيل عمومي دادگاه كه قضايي حوزه هر در -ماده 2"
و تشكيلات.ميشود تشكيل آن معيت در نيز دادسرا يك بشود
كه مذكور دادسراي اختيارات و وظايف و صلاحيت حدود
قانون طبق بر ميشود ، ناميده انقلاب و عمومي دادسراي
قانون و بعدي اصلاحات با مصوب 1290 كيفري دادرسي آيين
و عمومي دادسراي.بود خواهد قوانين ساير و حسبي امور
قانون مقررات مطابق جرايم و حسبي امور كليه به انقلاب
قوانين ساير و كيفري دادرسي آيين قانون و حسبي امور
".نمود خواهد تصميم اتخاذ و رسيدگي مربوطه
يا بخش يك قلمرو از است عبارت قضايي حوزه -تبصره 1
.كشوري تقسيمات قانون طبق شهرستان
دادگاههاي صلاحيت در داخل جرايم به رسيدگي -تبصره 2
دادگاه و دادسرا در و است خارج قانون اين شمول از نظامي
.ميشود انجام نظامي
نقدي جزاي فقط آنها قانوني مجازات كه جرايمي -تبصره 3
امور)نمينمايد تجاوز ريال ميليون يك از آن حداكثر و است
ابتدا سال از 18 كمتر نوجوانان و اطفال جرايم و (خلافي
موارد اين در دادسرا و ميشود مطرح مربوطه دادگاههاي در
.ندارد دخالتي
در مقدماتي رسيدگيهاي از پس كه صورتي در -تبصره 4
با دادستان و شود صادر مجرميت قرار متهمي به نسبت دادسرا
و بازپرس بين اختلاف حدوث صورت در يا و كند موافقت آن
دادستان شود ، اختلاف حل مجرميت تاييد با دادستان
.نمود خواهد تقديم صالح دادگاه به را كيفرخواست
"مستقيما قانون اين اجراي تاريخ تا كه جرايمي -تبصره 5
همان در است شده مطرح انقلاب يا عمومي دادگاههاي در
دادسرا ، رسيدگي و كيفرخواست به نياز بدون دادگاهها
و تحقيقات انجام به نياز كه صورتي در و شد خواهد رسيدگي
انجام خود ميتواند دادگاه باشد جرم كشف جهت اقداماتي يا
.نمايد درخواست مربوط دادسراي از را آن انجام يا و دهد
الحاق آن به تبصره يك و اصلاح زير شرح به ماده 4 -ماده 3
:ميشود
دادگاه شعبه يك از بيش كه قضايي حوزه هر در -ماده 4
.ميشوند تقسيم جزايي و حقوقي به شعب آن باشد عمومي
كيفري امور به فقط جزايي عمومي دادگاههاي صورت اين در
خواهند رسيدگي حقوقي امور به فقط حقوقي عمومي ودادگاههاي
تخصيص و جزايي و حقوقي به عمومي دادگاههاي تقسيم.نمود
از شعبي و خانواده امور به حقوقي دادگاههاي از شعبي
با ونوجوانان اطفال جرايم به رسيدگي به دادگاههايجزايي
قوه رئيس اختيارات و وظايف از مقتضيات و مصالح رعايت
.است قضائيه
نوع لحاظ با لزوم صورت در ميتواند مشاراليه همچنين
عمومي دادگاه قضات از يك هر قضات تبحر و تجربه و دعاوي
حقوقي يا جزايي دعاوي به رسيدگي به را حقوقي يا جزايي
.دهد اختصاص خاصي
قصاص آنها قانوني مجازات كه جرايمي به رسيدگي -تبصره 1
يا ابد حبس يا اعدام يا صلب يا رجم را عضو قصاص يا نفس
جرايم به رسيدگي همچنين و است حد يا و سال از 3 بيش حبس
دادگاه در ميشود ذكر بعدي مواد در كه نحوي به مطبوعاتي
.آمد خواهد عمل به استان نظر تجديد
است شده جزايي كه شعبهاي به "قبلا گاه هر -تبصره 2
آن به بايد باشد شده ارجاع حقوقي پروندههاي يا پرونده
كه شعبهاي به اگر همچنين و نمايد رسيدگي پروندهها
بايد باشد شده ارجاع كيفري پرونده "قبلا است شده حقوقي
اين تبصره 1 مشمول اينكه مگر كند رسيدگي پرونده آن به
صلاحيت عدم قرار صدور با بايد صورت آن در كه باشد ماده
.نمايد ارسال صالح مرجع به
.ميشود حذف ماده 6 -ماده 4
آن جاي وبه حذف "تحقيق قاضي" عبارت ماده 10 در -ماده 5
قاضي سمت كلي طور به و ميشود آورده "عليالبدل دادرس"
.ميشود حذف قضايي مشاغل از تحقيق
حذف آن تبصره و اصلاح زير شرح به ماده 12 -ماده 6
:ميگردد
دادگستري رئيس استان ، مركز غير شهرستانهاي در -ماده 12
و عمومي دادگاههاي كل رئيس و قضايي حوزه رئيس شهرستان ،
دادگستري كل رئيس استان مركز شهرستانهاي در و است انقلاب
و است استان جنايي و تجديدنظر دادگاههاي كل رئيس استان
و دادسراها و انقلاب و عمومي دادگاههاي كليه بر
خواهد اداري رياست و نظارت استان آن حوزه دادگستريهاي
آن دادسراي بر شهرستان هر دادگستري رئيس همچنين.داشت
.دارد اداري رياست و نظارت حوزه
الحاق آن به تبصره و 2 اصلاح زير شرح به ماده 13 -ماده 7
:ميشود
قوه رئيس دادسراها قضايي كادر تامين براي -ماده 13
عليالبدل دادرسان و فعلي تحقيق قضات از قضاييه
بداند مقتضي كه قضاتي وساير انقلاب و عمومي دادگاههاي
تاسيس با كه را دادگاهها از شعبي و نمود خواهد استفاده
حتيالامكان و نمود خواهد منحل دهد تشخيص غيرلازم دادسرا
.شد خواهد انجام دادگاهها شعب آخرين از اضافي شعب حذف
رئيس شغلي گروه برابر دادستانها شغلي گروه -تبصره 1
برابر تهران دادستان شغلي گروه و است شهرستان دادگستري
.بود خواهد تهران استان دادگستري كل رئيس شغلي گروه
گروه برابر بازپرس و دادستان معاون شغلي گروه -تبصره 2
برابر داديار شغلي گروه و عمومي دادگاه شعبه رئيس شغلي
.بود خواهد دادگاه عليالبدل دادرس شغلي گروه
:ميگردد اصلاح زير شرح به آن تبصره 1 و ماده 14 -ماده 8
دادگاه از اعم حقوقي عمومي دادگاههاي -الف -ماده 14"
دادرس يا و دادگاه رئيس حضور با آن غير و خانواده
وسيله تحقيقات و اقدامات تمام و ميشود تشكيل عليالبدل
دادرسي آيين قانون وفق عليالبدل دادرس يا دادگاه رئيس
با راي انشاء و قضايي تصميم اتخاذ و ميگردد انجام مربوط
.است دادگاه حاكم
دادگاه رئيس حضور با انقلاب و جزايي عمومي دادگاههاي -ب
از يكي يا او معاون يا دادستان و عليالبدل دادرس يا
جرائم به فقط و ميگردد تشكيل دادستان تعيين به دادياران
در مندرج
مينمايد رسيدگي مربوط دادرسي آيين قانون وفق خواست كيفر
يا دادستان مدافعات و نظريات استماع از پس راي انشاء و
".است دادگاه حاكم برعهده قانون وفق او نماينده
يا كند مشاهده تحقيقات در نقصي دادگاه هرگاه -تبصره 1
نيز و مينمايد تكميل خود بداند لازم را اقدامي انجام
مربوط دادسراي از را پرونده تكميل و نقص رفع ميتواند
.كند درخواست
:ميشود اصلاح زير شرح به ماده 15 -ماده 9
عمومي دادگاههاي نظارت تحت عليالبدل دادرسان -ماده 15"
طرف از كه هستند اموري كليه انجام عهدهدار انقلاب و
شعبه رئيس غياب در و ميشود ارجاع آنان به دادگاه روءساي
شعبه انقلاب و عمومي دادگاههاي كل رئيس تعيين حسب دادگاه
".مينمايند اداره و تصدي را بلامتصدي
تبصره و 6 اصلاح زير شرح به آن تبصره و ماده 18 -ماده 10
:ميگردد الحاق آن به
تجديدنظر غيرقابل جزائي و حقوقي آراء -ماده 18"
انقضاء بواسطه كه آرائي نيز و انقلاب و عمومي دادگاههاي
مقرر مدت در نقص رفع عدم يا و تجديدنظر درخواست مهلت
در استان تجديدنظر دادگاههاي آراء همچنين و شدهاند قطعي
:ميشوند نقض زير موارد
.شود خود اشتباه متوجه حكم صادركننده قاضي -1
كه نحوي به ببرد صادره راي اشتباه به پي ديگري قاضي -2
.گردد متنبه دهد تذكر راي صادركننده قاضي به اگر
.باشد نداشته را رسيدگي صلاحيت راي صادركننده قاضي -3
عالي ديوان ماده اين در مذكور موارد تمام در نقض مرجع
مورد حسب مربوطه موارد برابر نقض صورت در و است كشور
شعبه يا صالح دادگاه به مجدد رسيدگي جهت را پرونده
ارجاع صورت در.مينمايد بلاارجاع نقض يا و ارجاع همعرض
راي از تبعيت به مكلف مرجوعاليه دادگاه تالي دادگاه به
دادرسي اعاده طريق از جز صادر راي و است كشور عالي ديوان
.نيست مجدد تجديدنظر قابل
كشور عالي ديوان آراء مورد در ماده اين مفاد -تبصره 1
.نيست اعمال قابل
قوه رئيس بند 2 در مذكور ديگر قاضي از منظور -تبصره 2
رئيس كشور ، كل دادستان كشور ، عالي ديوان رئيس قضائيه ،
بهطور و (حسبي و كيفري امور در) محل دادستان دادگستري ،
تحت قانوني مقررات طبق پرونده كه است ديگري قاضي هر كلي
.ميگيرد قرار او نظر
را قاضي تخلف قضات انتظامي دادگاه كه صورتي در -تبصره 3
كل دادستان به را مراتب دهد ، تشخيص صادره حكم در موءثر
اقدام ماده اين مقررات اعمال به تا ميكند اعلام كشور
.نمايد
خود اشتباه متوجه راي صادركننده قاضي چنانچه -تبصره 4
ميدارد ارسال كشور عالي ديوان به را پرونده "مستدلا شود
مقتضي راي دادگاه استدلال به توجه با كشور عالي ديوان و
در مندرج مقامات از يكي كه صورتي در و مينمايد صادر
ديوان از را آن نقض ببرد صادره راي اشتباه به پي تبصره 2
.مينمايد درخواست كشور عالي
راي صادركننده قاضي صلاحيت عدم كه صورتي در -تبصره 5
صورت در و رسيدگي ادعا اين به كشور عالي ديوان شود ، ادعا
ارجاع صالح مرجع به رسيدگي جهت و نقض را راي احراز ،
.مينمايد
هزينه مطابق ماده اين مورد در دادرسي هزينه -تبصره 6
.است ذينفع متقاضي برعهده كشور عالي ديوان در دادرسي
آن به زير تبصره و 3 حذف ماده 20 ذيل تبصره -ماده 11
:ميشود الحاق ماده
آنها قانوني مجازات كه جنايي جرائم به رسيدگي -تبصره 1
صلب يا رجم يا اعدام يا نفس قصاص يا عضو قصاص يا شرعي حد
جرائم به رسيدگي نيز و باشد سال از 3 بيش تا حبس يا و
عمل به استان تجديدنظر دادگاه در "ابتدائا مطبوعاتي
جنايي دادگاه مذكور دادگاه مورد ، اين در و آمد خواهد
.ميشود ناميده
قانوني مجازات كه جناياتي به رسيدگي براي جنايي دادگاه
باشد دائم حبس يا صلب يا رجم يا اعدام يا نفس قصاص آنها
عليالبدل دادرس يا مستشار و 4 رئيس يك) نفر از 5
مجازات كه جناياتي به رسيدگي براي و (استان تجديدنظر
از غير ديگري حد يا و عضو قطع يا و عضو قصاص آنها قانوني
حبس آنها قانوني مجازات حداكثر ويا باشد صلب و رجم و قتل
مستشار دو و رئيس يك) نفر از 3 باشد سال از 3 بيش موقت
ميشود تشكيل (استان تجديدنظر دادگاه عليالبدل دادرس يا
محاكم خصوص در كيفري دادرسي آيين قانون مقررات وفق و
.مينمايد رسيدگي مصوب 1337 جنايي
هيات حضور با مطبوعاتي جرايم به رسيدگي در جنايي دادگاه
.شد خواهد تشكيل منصفه
استان دادگستري كل رئيس استان مركز شهرستان در -تبصره 2
رئيس و ميباشد هم استان تجديدنظر دادگاه اول شعبه رئيس
دادگاههاي كل رئيس استان مركز عمومي دادگاههاي اول شعبه
مركز غير در و بود خواهد شهرستان آن انقلاب و عمومي
عمومي دادگاه اول شعبه رئيس شهرستان دادگستري رئيس استان
.است قضايي حوزه آن
او معاون يا استان مركز شهرستان دادستان حضور -تبصره 3
دادستان مهم جنايات در و است الزامي جنايي دادگاه در
.شود حاضر دادگاه در "شخصا بايد
:ميگردد اصلاح زير شرح به ماده 21 -ماده 12
حقوقي عمومي دادگاههاي آراء كليه تجديدنظر مرجع -ماده 21
آن كه است استاني تجديدنظر دادگاه انقلاب ، و جزايي و
آراء.دارند قرار استان آن قضايي حوزه در دادگاهها
مهلت ظرف جنايي دادگاههاي آراء و تجديدنظر دادگاههاي
كشور عالي ديوان در فرجام قابل خواهي تجديدنظر براي مقرر
.است
اعلام زير شرح به آن تبصرههاي و ماده 22 -ماده 13
:ميشود
درخواست به استان تجديدنظر دادگاه رسيدگي -ماده 22"
جزايي عمومي دادگاههاي تجديدنظر قابل احكام از تجديدنظر
عمومي دادگاههاي دادرسي آيين قانون مقررات وفق انقلاب و
از يكي يا دادستان حضور با كيفري امور در انقلاب و
آراء مورد در و ميآيد عمل به او معاونين يا دادياران
".بود خواهد مربوط دادرسي آيين قانون وفق حقوقي
شناخته بيگناه متهم تجديدنظر دادگاه در اگر -تبصره 1
كه چند هر ميگردد تبرئه متهم و فسخ بدوي حكم شود
.باشد نكرده تجديدنظر درخواست
را متهم رسيدگي ، از پس اگر تجديدنظر دادگاه -تبصره 2
"مستدلا بدوي حكم تاييد ضمن بداند ، مجازات تخفيف مستحق
تقاضاي متهم كه چند هر دهد ، تخفيف را او مجازات ميتواند
خصوصي شاكي يا دادستان فقط و باشد نكرده تجديدنظر
.باشند كرده تجديدنظر درخواست
مجازات نميتواند تجديدنظر مرجع كيفري ، امور در -تبصره 3
يا دادستان اينكه مگر.كند تشديد را بدوي حكم در مقرر
.باشند كرده تجديدنظر درخواست خصوصي شاكي
محكوم محاسبه نظر از خواسته تجديدنظر حكم اگر -تبصره 4
و نوع تعيين يا دعوي طرفين مشخصات تعيين يا خسارات يا به
باشد اشتباهي متضمن قانون با عمل تطبيق و مجازات ميزان
با تجديدنظر مرجع نسازد وارد لطمهاي حكم اساس به كه
دادگاه به لازم تذكر و مينمايد تاييد را آن حكم اصلاح
.داد خواهد بدوي
ماده 26 قسمت 2 به ج بند عنوان به زير عبارت -ماده 14
:ميگردد الحاق
."متهم غيرقانوني محكوميت يا برائت حكم از دادستان -ج"
:ميشود اصلاح زير شرح به ماده 37 -ماده 15
تهيه مستلزم قانون اين اجراي كه مواردي در -ماده 37
تهيه قضائيه قوه در لازم آييننامه باشد ، آييننامه
خواهد اجرا قابل قضائيه قوه رئيس تصويب از پس و ميشود
".بود
را لازم اعتبارت وقت اسرع در است مكلف دولت -ماده 16
جهت نيرو بكارگيري و لازم تجهيزات و وسايل تهيه براي
.نمايد تامين قانون اين اجراي
آن در قانون اين با مغاير مقرات و قوانين كليه -ماده 17
.ميشود لغو و نسخ دارد مغايرت كه قسمت
تربيت و اصلاح كانون هاي بچه با
درميماند هم عدالت كه آنجا
اعدام به محكوم جاني يك:ميافتد اتفاق بارها و بارها
در بازرس.ميكند پيدا نجات مرگ از DNA آزمايشات توسط
ويلياماسون ران هنگام آن در كه بود نشسته طويلي ميز راس
بازيكن يك زماني ويلياماسون.نشاندند و آورده اتاق به را
ملكه با كه اسكاتلندي قهرمان سرباز بوده ، بيسبال حرفهاي
در آگوست 1994 صبح در حال.كرد ازدواج كوچكش شهر زيباي
گذشته ورزشكار اين جواني روزگار از سالها سالگي ، سن 40
و بيروح صورت.بود شده كمپشت و سفيد سرش موهاي.بود
.بود شده تبديل پيچيدهاي درپوست اسكلت به چروكيدهاش
انجام بايد كه داشته عهده بر وظيفهاي او ميگفت بازرس
مرگ به محكوم شما":خواند روزنامه تكه يك در و ميداد
اجرا سپتامبر 1994 صبح 24 ساعت 5/12 در حكم اين و هستيد
كمي اعدام حكم اجراي در كه بود گفته بازرس ".شد خواهد
مكاني به را ويلياماسون بود ممكن اين بنابر.كنند تامل
كه فريادهايي خاطر به.دهند انتقال اعدام اتاق نزديك
اينكه براي حتي برگرداندند سلول يك به را او ميكشيد
دادند انتقال دره دو اتاقي به را او كنند خفه را صدايش
باقي عمرشان از هفته يك از كمتر كه است كساني مخصوص كه
بود كرده افتضاح را گلويش وضع فريادها زمان آن در.است
كه مايوسانهاش نالههاي و گوشخراش صداي با همه حالا اما
آشنا "بيگناهم من نكشتم ، را سوكارتر دبرا من":ميگفت
.بودند
در چسلي جانت نام به اجتماعي مدافع يك اكلاهما نورمن در
تازه ، تقلا بحثهاي و انبوه اوراق جمعآوري براي تلاشش عين
فدرال دادگاه به را مورد اين انتقال ترتيب تا ميكرد
كند حكم است ممكن آمريكايي دادگاه قاضي بعد سال يك.بدهد
و است بوده قانون عليه اغتشاش يك ويلياماسون محاكمه كه
اكلاهما در دادگاهها همه توسط كه او مرگ حكم و مجرميت
قانوني ، سوء رفتار غيرموثق ، خبررسانان آزار مورد شد ، صادر
قاضي گفته به كه شاهدي و جعلي شواهد نالايق ، مدافع وكيل
اساس اين بر.گرفت قرار است ، بوده مظنون يك خودش فدرال
.كرد لغو را محكوميت وي
آزمايشات ويلياماسون ، مجدد محاكمه از قبل آوريل اواخر
بنجامين در بيگناهي طرح توسط شده داده ترتيب DNA
ران داستان.بود بيگناه "واقعا او كه كرد ثابت كاردوزو
افتاده اتفاق كشور سراسر در بارها و بارها ويلياماسون
و 13 كرده اعدام را نفر ايلينويز 12 سال 1976 در.است
.يافتند رهايي مرگ از بيگناه عنوان به نفر
قبل دهه در.است پيش در روشنفكري براي جديد دوره
نفري كه 69 است كرده تهيه محكمي و سفت مدرك DNA آزمايشات
مرگ صف در كه آنهايي يا بودند فرستاده زندان به كه را
ماه يك از بيش تعداد اين.بودند نشده مرتكب جرمي بودند
كه افرادي شدن خارج سر بر بحث.است افزايش به رو كه است
آنها كه است اين بر بلكه نيست شدهاند محكوم "اشتباها
و جمهوريخواه يك راين ، فرماندار شدند؟ زندان وارد چطور
ديگري بيگناه زن و مرد شما چگونه:پرسيد مرگ كيفر حامي
نشدهاند مرتكب كه جرمي براي نهايي تاوان پرداختن از را
سوءال اين دادن جواب به قادر من امروز ميدهيد؟ نجات
.نيستم
مرتكب هم عيني شاهدان كه ميافتد اتفاق اوقات گاهي
جعلي اعترافات.ميگويند دروغ خبرچينان.ميشوند اشتباه
وكيلان.ميشود تبعيضنژادي مغلوب حقيقت.هستند اجباري و
.ميگويند دروغ پليسهاميبرند سر به خواب در مدافع
را آنها وجود فقط نيست مشكلات اين حل به قادر DNA تستهاي
تغييرات با راميتوان مشكلات اين از خيلي.ميسازد آشكار
معناي به آنها انگاشتن ناديده سادگي به.كرد حل ساده
.بود خواهد بيگناهان دادن رنج و بيشتر مجرمان گذاشتن آزاد
او.بود فعلي موقعيت خردكننده فشار متوجه چارلز كليد
.شد آزاد كريسمس از قبل درست
شد90 تلف آنگولا لويسيانا زندان در زندگيش از سال 19
شد DNA آزمايشگاه عملكرد مورد در جدل و بحث صرف آخرش سال
ايالت در 48.كرد تبرئه چندساعته مدتي در را او كه
ميرود احتمال كه آزمايشاتي به نسبت قانوني حق زندانيها
هم امور متصديان.ندارند كند ، ثابت را آنها بيگناهي
نيمي از بيش در.ميكنند مقاومت سرسختانه "غالبا
درهم خصمانه قضايي دعوي يك توسط بيگناهي طرح تبرئههايش
.كند فراهم را DNA آزمايشات تا شد شكسته
آيين فرآيند داشت اذعان سال 1923 در قانونگذاران از يكي
محكوم "اشتباها كه بيگناهاني ارواح از همواره ما دادرسي
75"تقريبا.است واقعيت يك اين.است برده رنج شدهاند
فرجامخواهي حكم بر مقدمهاي اكلاهما در سي قاضي بعد سال
برسد فريادمان به خدا":نوشت مضمون بدين ويلياماسون ران
بينديشيم و كنيم درنگ لحظهاي بزرگ مملكت اين در اگر
محاكمه يك از ميشود آويخته مجازات دار به امروز آنكه
مورد اين در "تقريبا چيزي چنيناست بوده محروم منصفانه
".ميافتد اتفاق
"اشتباها كه افرادي با ارتباط در ارقامي و آمار گونه هيچ
آمار عظيم خيل در شدهاند تبرئه "نهايتا و گرديده محكوم
كس هيچنميخورد چشم به آمريكا در جنايت و جرم شده ثبت
كسي چه يا شده اشتباه چيز چه در اينكه كشف دنبال به
.نيست كرده اشتباه "واقعا
نيوزويك: منبع
شمسي مريم: ترجمه
ميتوانم دهم نشان دوستانم به ميخواستم
كنم سرقت
غرور كانون ، تاوان در كه است ماه ساله ، 10 امير 17
مجبور را او شرطبندي يك تنها ميپردازد ، را خود بيجاي
.است كرده شلاق ضربه و 20 زندان سال يك تحمل به
من به شد سرقت حرفميكردند صحبت داشتن محل بچههاي"
.گذاشتيم قرار شب براي و ميتونم گفتم.نميتوني گفتند
.بود پرايد ماشين يه.بيرون زدم خونه از ساعت 2 شب نصف
.گرفتنمان چهارراه سر و افتاديم راه و نشستم ماشين پشت
".بدهم دست از را عمرم از سال يك كه شد باعث غرور فقط
پدري 38.نداشته مشكلي خانواده محيط در:ميگويد امير
است خوب پدر مالي وضع.فرزند دو با ساله مادري 37 ساله ،
علاقهاي درس به كه اوست خود درون در مشكل "ظاهرا و
.است نخوانده درس بيشتر راهنمايي سوم تا.ندارد
خودش نبايد آدم:ميگويد و ميداند مقصر را خودش فقط او
هم ديگران تجربههاي از بايد بلكه كند ، تجربه را چيز همه
خودم خواستم من.ميشه تجربه از كوهي يك كه كند استفاده
از قبل ميتونستم كه حالي در شد اين نتيجهاش كنم تجربه
برايم ذرهاي غرورم الان.بكنم را فكرش اينجا بيام اينكه
ارزش غرور.بخوره را غرورش گول نبايد جواننداره ارزش
آن با را زندگيش آدم كه نداره را آن
.كنه معامله
تحقيقي سعيده
و كار روزنامه امتياز صاحب و مسئول مدير
شدند احضار دادگاه به كارگر
لطفي مرتضي و امتياز صاحب ربيعي علي :اجتماعي گروه
.شدند احضار دادگاه به وكارگر كار روزنامه مديرمسئول
با گفتگو در كارگر و كار روزنامه مسئول مدير لطفي مرتضي
مطلب ، اين اعلام ضمن (ايسنا) ايران دانشجويان خبرگزاري
رسولي سيما ، و صدا سازمان شكايت درپي احضار اين:گفت
نيروي و پنجم مجلس نمايندگان از تن دو يحيوي و نژاد
طبق و گرفته صورت كارگر و كار روزنامه از انتظامي
دوشنبه 16 روز بايد روزنامه دفتر به ارسالي احضاريه
مطبوعات دادگاه شعبه 1410 به اتهام تفهيم جهت ماه خرداد
.نماييم مراجعه
خانواده با ديدارروزنامهنگاران
شمسالواعظين
در حضور با دوشنبه 16/3/79 روزنامهنگاران :اجتماعي گروه
ديدار او خانواده با شمسالواعظين ، ماشاءالله منزل
روزنامهنگاران ، صنفي انجمن دبيرخانه بهگزارش.ميكنند
روزنامهنگاران از جمعي همراه به انجمن مديره هيات اعضاي
آقاي منزل در بعدازظهر ساعت 5 آينده دوشنبه روز
و زحمات گراميدات ضمن و ميآيند گردهم شمسالواعظين
.ميكنند همدلي و همدردي ابراز او خانواده با وي ، خدمات
حدود آزادگان عصر توقيفشده روزنامه سردبير شمسالواعظين
.است شده زنداني كه است ماه 2
با روزنامهخوانها از درصد مخالفت73
مطبوعات توقيف
از درصد نظرسنجي 3/73 يك براساس :اجتماعي گروه
.هستند مخالف روزنامهها توقيف با روزنامهخوانها
و عمومي افكار پژوهش ملي موءسسه توسط كه نظرسنجي بنابراين
است ، گرفته صورت بالا به سال تهراني 16 شهروند از 1538
توقيف بر مبني دادگستري دليل با نمونه جمعيت درصد 54
و بوده مخالف جرم تكرار از جلوگيري منظور به مطبوعات
.پذيرفتهاند را دليل اين درصد تنها 24
در دادگستري معتقدند نمونه جمعيت درصد تنها 8/23 همچنين
اعتقادي چنين درصد است ، 45 كرده عمل مستقل مطبوعات توقيف
اين نتايج.كردهاند بياطلاعي اظهار نيز مابقي و ندارند
هدف بررسي مورد جمعيت درصد است 3/50 حاكي همچنين نظرسنجي
و صحيح اطلاعرساني از جلوگيري را مطبوعات توقيف از
آقاي برنامههاي و اصلاحات روند با مخالفت بيان ، آزادي
:نظرسنجي اين نتايج بنابر.ميدانند رقيب جناح حذف و خاتمي
پر درصد با 5/32 همشهري ;روزنامهها توقيف از قبل
صبح ترتيب به آن از پس و كشور روزنامه خوانندهترين
با آزادگان عصر درصد ، با 4/11 كيهان درصد ، با 6/16 امروز
درصد ، با2/6 اطلاعات درصد ، با 8/7 ايران درصد ، 5/8
درصد ، با 8/1 امروز آفتاب درصد ، با1/2 مشاركت
بعد.داشتند قرار درصد با 5/1 يك هر اسلامي جمهوري و فتح
درصد با 3/40 همشهري روزنامه نيز مطبوعات اخير توقيف از
روزنامههاي آن از پس و بوده روزنامه خوانندهترين پر
با ايران درصد ، با5/11 كيهان درصد ، با 1/14 بيان
و درصد با 6/1 همميهن درصد ، با 2/7 اطلاعات درصد ، 8/9
.داشتند قرار درصد با 4/1 اسلامي جمهوري
|