مجازات تشديد قانون زمينه در ملاحظاتي
بلامحل چك كنندگان صادر
!...يا كنم خطاب جوانمرد را تو نمي‌دانم
پيام‌ها و نامه‌ها ميان از
مجازات تشديد قانون زمينه در ملاحظاتي
بلامحل چك كنندگان صادر
مشكل يك حل راه در محترم روزنامه آن كه شده ديده بارها
يك نوشتن با و شده پيشقدم و پيشگام ملي معضل و اجتماعي
شريف مردم يا و ذيصلاح مراجع از گزارشي درج يا و مقاله
زيادي عده و مرتفع را مهم مشكل يك و جسته استمداد ايران
چه فوق وجه به توجه با حال.است داده نجات را انسانها از
كه ديگر ملي مشكل و جامعه معضل يك براي كه بجاست و نيكو
هم حاضر حال در و است داشته قرباني نفر ميليون يك از بيش
سر به زندان در ما هموطنان از نفر هزار يكصد حدود
شدن متلاشي حال در و سرگردان آنها خانواده و مي‌برند
.دارند مبذول فوري اقدام هستند
تاريخ از كه بلامحل چك صادركنندگان مجازات تشديد قانون
پرونده‌ها تجمع آنكه جز شد گذاشته اجرا مرحله به 24/7/73
به را بي‌گناه و گناهكار نفر هزاران و داشته پي در را
را آبرويشان و كرده زندان روانه هم با خشك و تر طور
نتيجه كرده آواره و در به در را آنها خانواده و ريخته
.است دربرنداشته ديگري
اين معايب و كاستي‌ها مورد در مقاله‌اي و مطلب گاهي هراز
و مشكلات از گوشه‌اي و مي‌شود منتشر جرايد در قانون
شده‌اند مبتلا قانون اين اجراء اثر در كه را مردم مصائب
و درد يا و نيست شنوايي گوش يا لكن مي‌شوند متذكر را
.نمي‌كند احساس كسي مي‌شوند متحمل خانواده‌ها كه را رنجي
مشكل دچار نسنجيده قانون اين از كه آبرومندي افراد چه
به جان و كرده سكته يا و شده زندانها روانه و شده
و آواره هنوز كه افرادي چه و نموده‌اند تسليم جان‌آفرين
ملت واقع در و دولت دوش به سنگيني بار و هستند دربه‌در
.است شده گذاشته
حدود حاضر حال در ذيصلاح مراجع سوي از منتشره آمار طبق
سر به زندان در بلامحل چك صدور عنوان تحت نفر هزار يكصد
در اين.گريبانند به دست مشكلات از كوهي با و مي‌برند
قرار حاضر حال در محبوس زندانيان را ملاك كه است حالي
قانون اين اجراء زمان از كه داشت توجه بايستي ولي.دهيم
روانه و شده‌اند گرفتار ديگري تعداد چه حال به تا
آزاد زندان محكوميت دوران طي از پس و گشته‌اند زندانها
به كسبي آبروي و اجتماعي موقعيت دادن دست از با و شده
خانواده و گشته‌اند اضافه سرگردانها و بيكاران عظيم خيل
.شده‌اند نشانده سياه روز به و متلاشي آنها
بعدي يا و فعلي زندانيان به هم را عده آن آمار اگر لذا
قسمتي به حال.مي‌آيد دست به وحشتناكي نتيجه كنيم اضافه
.بپردازيم قانوني ماده اين كاستي‌هاي و نواقص از
كليه بلامحل چك صادركنندگان مجازات تشديد قانون -1
و سودجو افراد نزد ماده اين تصويب از قبل كه را چكهايي
چكهاي از وسيعي سطح و كرد زنده بود مانده باقي فرصت‌طلب
و مكان تخليه كار ، انجام حسن تضميني ، پشتوانه ، اماني ،
افراد از بعضي دست در رسيد بدون و تاريخ بدون كه هم غيره
قرار سودجويان سوءاستفاده مورد و درآورد گردش به را بود
ماسبق به عطف قانون شود گفته است ممكن اينكه گو -داد
بدون قبل سالهاي از كه را چكي اينجاست بحث ولي -نمي‌شود
با حالا و بوده باقي كسي نزد مدرك و رسيد بدون و تاريخ
كرد ثابت مي‌توان چگونه كرده پيدا وصول امكان قانون اين
شده مبادله مجازات تشديد قانون تصويب از قبل چك اين كه
"صرفا ما جامعه در مصطلح و رايج شيوه يك طبق يا و است
داشته هم غير و تخليه بابت يا و پشتوانه يا و اماني جنبه
.نيست حاكم آن در طلب و قرض رابطه و است
در كه است آن بازپرسي مرحله قانون اين وجه ناقص‌ترين -2
يا) بودن اماني بر دال كه مدركي و سند هرگونه زمان اين
در.نيست موءثر و مسموع باشد (شد ذكر كه جنبه‌هايي ساير
يا ;دارد پيش در راه سه فقط چك كننده صادر مرحله اين
و وجه پرداخت يا و دادگاه صندوق به وجه توديع يا زندان ،
براي پرداخت يا و توزيع كه حالي در.شاكي رضايت دريافت
باقي سوم راه پس نيست ، امكان‌پذير صادركنندگان اكثر
بوده‌اند افرادي بسا چهميشوند زندان روانه و مي‌ماند
زندان روانه اول روز در حقانيت مدارك داشتن دست در با كه
برائت حكم مدارك و اسناد ارائه با محاكمه روز در ولي شده
اوليه مرحله در مدارك و اسناد همين ولي گرفته‌اند
شكايت اول روز در لذا.است نبوده كارساز چندان بازپرسي
تا مي‌شود صادر حبس يا وجه‌الضمان قرار صادركننده براي
شده بغرنج‌تر پرونده ترتيب اين به و رسد فرا محاكمه روز
چك صادركننده از دفاعي گونه هر شكايت روز اولين در لذا و
و نافذ مرحله دراين هم قاضي يقين و علم حتي و شده سلب
.نيست نافع
سرقت ، قتل ، همانند جرائم يا و اتهامات اكثر براي -3
قبول مورد كفالت يا و ملكي وثيقه غيرهم و منازعه
امكان‌پذير امر اين چك مورد در ولي مي‌شود واقع دادگاهها
.زندان يا پول يا لذا نيست ،
از گروه اين به ديگر محروميت‌مضاعفي حتي قانونگذار -4
.است بخشودگي و عفو جريان آن و است داشته روا محكومين
حتي محكومين اكثر شامل بخشودگي و عفو قانون طبق چون
شامل ولي مي‌شود غيرهم و قاچاقچيان و سارقين و قاتلين
مختلف مناسبت‌هاي به كه موقعي لذا.نمي‌شود چك محكومين
مي‌شوند آزاد زندانيان از كثيري گروه و مي‌شود داده عفو
حبس كه قاتل يا و قاچاقچي سارق ، كه مي‌بيند زنداني فرد
در بايستي او ولي شده آزاد داشته سنگين جرم و المدت طويل
.نمي‌شود او شامل هم عفو روز يك حتي و بماند باقي زندان
اين اجراء و تصويب از سال حدود 5 گذشت به توجه با -5
آيا است ، شده حاصل مثبتي نتيجه چه كه ديد بايستي قانون
با رابطه در آيا شده ، كاسته بلامحل چكهاي حجم از
خير ، است؟ گرديده كسب بيشتري اطمينان و اعتماد معاملات
كه قرض‌الحسنه صندوق‌هاي و اعتباري نهادهاي چكهاي مگر
مورد و نيست رايج جامعه سطح در هستند كيفري ارزش فاقد
اين كه دارد عيبي چه است؟ نشده واقع بازار و مردم قبول
كرد؟ ساقط هم بانكها چك از كلي طور به را چك كيفري خصيصه
از حدودي تا و شده واقع موءثر حال تا كه قانوني تنها زيرا
دستورالعمل و قانون همان است كاسته بلامحل چكهاي صدور
حساب افتتاح عدم و چك دسته تحويل عدم بر مبني بانكها
و است دارند ، برگشتي چك يك‌برگ از بيش كه مشترياني براي
نافع‌تر و نافذ بسيار ماده اين اعمال در بانكها پافشاري
و شكايت گونه هيچ جاي و است بوده مجازات تشديد قانون از
و تخريبي آثار همچنين و نمي‌شود و نشده واقع هم گلايه‌اي
سلامت و سعادت بلكه نمي‌شود ، خانواده‌ها شامل آن جانبي
در اطمينان و اعتماد همچنين و دربردارد راهم خانواده‌ها
.داشت خواهد و داشته پي در را بازار معاملات
فوري تعديل و اصلاح و بازبيني به قانون اين امروز پس
يك و آزاد زندان از را نفر هزار يكصد "اولا كه دارد نياز
و دلهره و نگراني از را آنها خانواده از نفر ميليون
يك دست از را بران شمشير يك "ثانيا و داد نجات سرگرداني
و آبرومند عده‌اي سر از را آنها دست و گرفته سودجو عده
.كرد كوتاه ساده‌دل
توسط حقوقي بررسي و نقد با مي‌شود درخواست عليهذا
و قضاييه محترم قوه از درخواست و عاليقدر حقوقدانان
قانوني ، تصويب با كه اسلامي شوراي مجلس محترم نمايندگان
.سازند مرتفع را اجتماعي و ملي معضل اين
بزازي محمدحسين
!...يا كنم خطاب جوانمرد را تو نمي‌دانم
گيشا پل تا انقلاب ميدان مسير در كه تو با هستم ، تو با
همين در و نشستي كنارم در شخصي مسافربر پيكان داخل در
خانواده يك جان به جيبم‌آتش به زدن دستبرد با كوتاه مدت
.انداختي
چه براي و شد تهيه چگونه پول‌ها آن مي‌داني تو آيا
بود؟ منظور
وسايل از تكه چند تا كردم قرض را پول آن از بيشتر نيمي
حاصل اين با تو و شود تهيه دم‌بختم دختر نياز مورد
!كردي؟ چه من دسترنج
بستر در و شده مطلع موضوع از نيز همسرم است روزي چند
آن منتظر لحظه هر موضوع از بي‌خبر دخترم و است بيماري
!شوند بازار روانه خريد براي تا كند اشاره پدر كه است
اگر ولي نيستي روزنامه‌خوان كه بود پيدا ظاهرت شكل از
لحظه ، يك شد چاپ روزنامه در مطلبي تو به پيام جهت شنيدي
به را مبلغ آن نصف و كن جوانمردي زندگي در لحظه يك فقط
بابت آن ديگر نصف.برسانند من به تا بده تحويل روزنامه
"غيابا را دستت كردي چنين اگر !خود مال حق‌الزحمه
دل دختر دارم آرزو ديگر پدر هر مانند هم من چون.مي‌بوسم
.كن جوانمردي بيا.گذارد بخت خانه در پاي شكسته‌ام
من تلفن شماره و نام
است محفوظ روزنامه نزد
پيام‌ها و نامه‌ها ميان از
!آبادان پتروشيمي مهندسين پيچيده معادله
(1378) جديدالاستخدام مهندسان ما استخدامي حقوق پايه
سال از 2 حقوق پايه اين "ظاهرا كه است ريال مبلغ 485000
ساله هر يعني.است مانده باقي خود قوت به تاكنون پيش
آبادان پتروشيمي شركت در حقوق پايه اين با مهندسان
متناسب حقوق افزايش و مي‌شوند استخدام قراردادي به‌صورت
اجتماعي امور و كار وزارت سوي از ساله هر كه تورم ، با
اين در.است نشده حقوق پايه اين حال شامل مي‌گردد اعلام
اين مي‌گويند آبادان پتروشيمي پرسنلي مسئولين رابطه
و مي‌شود شما شامل بعد به استخدام زمان از حقوق افزايش
در شده استخدام مهندسين حقوق پايه اينكه جالبتر
اداره پيمانكاري به‌صورت كه شيميايي كوچكتر شركتهاي
.است ريال از 580000 بيش مي‌شوند
و كارگر از اعم رسمي كاركنان براي نوبتكاري ، حق مورد در
است هوا و آب بدي به‌اضافه حقوق پايه %معادل 25 كارمند
حقوق پايه %مي‌شود 15 ما شامل كه نوبتكاري حق درحالي‌كه
كاركنان حقوقي مزاياي كليه كه است درصورتي اين و است
.گيرد تعلق نيز قراردادي كاركنان به بايد قانون طبق رسمي
اجتماعي تامين كاركنان جزء را ما مسايل از برخي در
دولتي كارمند را ما ديگر برخي در و مي‌كنند معرفي
مي‌پردازند كارمندي را ما عيدي "مثلا !مي‌آورند به‌حساب
اجتماعي تامين قانون طبق را سرسام‌آور ماليات درحالي‌كه
!مي‌كنند كم ما از
اجتماعي امور و كار اداره و آبادان پتروشيمي مسئولين از
كنند حل برايمان را پيچيده معادله اين خواهشمنديم آبادان
.شوند بهره‌مند ما خير دعاي از همچنان تا
آبادان پتروشيمي جديدالاستخدام مهندسان
انقلاب دادگاههاي زندانيان عفو تقاضاي
آنطور سنندج در زندانيان به عمومي عفو تاكنون سال 67 از
عفوي مناسبتهايي به هم اگر و است نشده اجرا بايد كه
با اكنون.است شده معدود بسيار عده‌اي شامل فقط داده‌اند
دادگاههاي متهمين را كشور زندانيان اكثر اينكه به توجه
به توجه با و ندارند خصوصي شاكي و مي‌دهند تشكيل انقلاب
خانواده هزاران مي‌بريم ، بسر (ع)علي حضرت سال در اينكه
به اميدشان چشم جوان و پير و كودك و زن از اعم ايراني
درهاي خود الطاف با ديگر بار تا است نظام مسئولين
براي ديگر فرصتي عمومي عفو دادن با و بگشايند را زندانها
خانواده‌هايشان آغوش به تا آورند فراهم زندانيان
و شوند بهره‌مند اسلامي رافت و مهر سرچشمه از و بازگردند
.گيرند سر از را نويني زندگي
سنندج -بابايي بيژن
نان ضايعات از جلوگيري براي
در نان و آرد شوراي از زيبايي پوستر كه است زيادي مدت
.دارد اشاره نكته دو به آن در كه شده نصب نانواييها همه
نوشته درشت و زيبا خط با آنكه ديگر و است نان بهاي يكي
.تومان ميليارد پنج با است برابر نان ضايعات درصد يك:شده
گرانتر را نان ندارند نكته دو اين به توجهي نانواها اما
كه نمي‌كنند درك و مي‌فروشند مردم به شده تعيين نرخ از
يعني تومان ميليارد پنج با است برابر نان ضايعات درصد يك
درصورتي‌كه !ندارد سود برايشان آن درك اينكه يا.چه
نكته دو اين اجراي اگر.است درصد يك از بيشتر نان ضايعات
و مرغوب و شده تعيين قيمت با نان شود كنترل و پيگيري
در كنترلي متاسفانه ولي مي‌رسد ، مردم دست به ضايعات بدون
نان و آرد شوراي نان ، ضايعات از جلوگيري براي.نيست كار
مردم دست به نامرغوب و خمير نان كه نانوايي هر مي‌تواند
براي ببندد ، را دكانش و كند قطع را سهميه‌اش مي‌دهد
وضع و كاهش ضايعات ترتيب اين به كند جريمه هم گرانفروشي
.مي‌يابد بهبود نان
محمودي فاطمه -تهران
كنند داير ورزشي تيم شركتها
شوراي مجلس محترم نمايندگان و دولت محترم هيات به
كه برسانند تصويب به مصوبه‌اي مي‌كنم پيشنهاد اسلامي
حداقل شوند موظف غيردولتي و دولتي از اعم شركتها تمامي
خود تحت‌پوشش و تجهيز را مختلف ورزشهاي از ورزشي تيم يك
در.دهند شركت كشور و استان باشگاههاي مسابقات در
هم و مي‌پردازند سلامتي و ورزشكاري ترويج به هم اين‌صورت
و تبليغ را خود توليدي اجناس خود تحت‌پوشش تيم به‌وسيله
شركتهاي اينكه به علم با مردم وهمچنين مي‌رسانند بفروش
مي‌پردازند ، سلامتي و ورزش تبليغ و ترويج به اجناس سازنده
و مي‌كنند خريداري بيشتري رغبت با را آنها توليدي اجناس
ورزش ازطريق نيز جوانان از عده‌اي راستا اين در
.كنند اداره را خود زندگي مي‌توانند
قزوين از ژ.ع
|
