شدن جهاني و اقوام
انسانشناس ;فكوهي ناصر دكتر با گو و گفت
:اشاره
بتازگي انسانشناس ، فكوهي ، ناصر دكتر ترجمه با كه است كتابي "سياسي قومشناسي" كتاب
جغرافيدان يك و فرانسه دانشگاه استاد كه كتاب نويسنده.است درآمده كتاب بازار به
جغرافياي و سياسي قومشناسي سياسي ، جغرافياي حوزه در كارهايش عمده است ، سياسي
قومشناسي مباحث عمدهترين و مهمترين تا خواسته كتاب اين در او.است متمركز انساني
شناخت در را ما ميتواند كتابهايي چنين چاپ و ترجمه.بگذارد نقد و بررسي به را
ناصر دكتر از.رساند ياري ايران متنوع قومي و فرهنگي بسترهاي و بنيانها از بسياري
بر درآمدي توسعهو و فرهنگ ، "سياسي اسطورهشناسي" كتابهاي كنون تا فكوهي
وي با گويي و گفت "سياسي قومشناسي" كتاب درباب.است رسيده چاپ به انسانشناسي
:ميخوانيد كه داشتيم
انديشه و فرهنگ گروه
غناي از انسانشناسي و قومشناسي حوزه كتابهاي كه آن به توجه با !دكتر آقاي *
و رشتهها اين پيشگامان از بسياري هنوز اينكه نيز و نيست برخوردار ايران در چنداني
انگيزه به راجع قدري نشدهاند ، شناخته درستي به آنها در رايج جريانهاي و مكتبها
بگوييد؟ سخن كتاب اين ترجمه
كه كتابنامهاي داخل در من كه داريم فارسي زبان به كتابهايي قومشناسي ، حوزه در-
اين از زيادي بخش البته.دادهام دست به را آنها فهرست آوردهام ، كتاب پايان در
.دارد اختصاص كردها مثل ايراني اقوام شناخت به كتاب
.نظري بحثهاي تا است ميداني مطالعات بيشتر واقع در *
حال هر به كه بوده عشاير به مربوط آنها از بخشي و است ميداني مطالعات جزو.بله-
باب در البته.ميكند صدق هم آنها درباره است ، مطرح اقوام باب در كه مسائلي
و كنم اشاره خوبي كتاب به بايد شده نگاشته فارسي زبان به حوزه اين در كه كتابهايي
احمدي حميد دكتر نوشته "واقعيت تا افسانه از ايران در قومگرايي و قوميت" كتاب آن
"سياسي قومشناسي" كتاب موضوع با كه است مهمي كتابهاي جمله از يادشده كتاب.است
ژئوپليتيك حوزه در مثال براي.هستند حوزه اين در هم ديگري كتابهاي.است مرتبط نيز
اين مطرح مسائل با كه شده برگردانده فارسي به خوبي كتابهاي سياسي ، جغرافياي يا
مباحث به اندازهاي تا سياسي جغرافياي بررسي بويژه.هستند مربوط نيز كتاب
.برميگردد سياسي انسانشناسي
علمي تخصص داراي ترجمه كار در كه هستيد مترجماني معدود از شما كه آن به توجه با *
كتاب اين بر آيا هستيد ، آگاه و آشنا ميكنيد ترجمه كه حوزهاي به يعني هستيد
افزودهايد؟ يادداشتهايي
شده اشاره گذرا صورت به كه مسائلي باب در جمله از مفصلي نسبتا يادداشتهاي.بله -
گوناگون جنبههاي از را مباحث كه كند كمك خواننده به تا افزودهام كتاب بر بود ،
دولت ، مفهوم سه باب در كه را خودم سخنراني سه متن كتاب پايان در همينطور.ببيند
و قومشناسي اينترنتي پايگاههاي از فهرستي نيزآوردهام بود ، قوميت و ملت
.افزودهام را جهان قوميتهاي
در استفاده قابل ابزاري عنوان به كتاب تا گرفته شكل سبب بدين بيشتر كارها اين
.باشد داشته بيشتري كارايي آموزشي و پژوهشي حوزههاي
برگردان ترتيب به مردمشناسي يا قومشناسي و انسانشناسي واژه دو !دكتر آقاي *
كه ميشود ديده گاهي ولي هستند ، (Ethnology )و (Antropology) انگليسي واژههاي
اين ميان فرقي كه ميرسد نظر به صورت هر به.ميبرند كار به هم جاي به را آنها
يا قومشناسي و انسانشناسي ميان فرق شما نظر به.دارد وجود مطالعات دوگونه
چيست؟ مردمشناسي
فارسي در را آن كه داشته كاربرد (Ethnology)واژه عمدتا اروپايي كشورهاي در -
ترجمه مردمشناسي را آن اخير سالهاي در هماكنون ما.ايم كرده ترجمه قومشناسي
اروپا در امروزه.است گرفته شكل هم دانشگاهي رشتهاي عنوان همين با و كردهايم
اعم جامعههاي تمام آن در و يافته گستردهتري شكل خودش تحول در مردمشناسي رشته
را رشته اين رو اين از.ميگيرد دربر را غيرمتمدن و متمدن غيرشهري ، و شهري
شكل انسانشناسي كه گفت ميتوان نتيجه در.ميشناسند انسانشناسي عنوان به هماكنون
تمام شامل و است فراختر آن موضوعي چارچوب كه است مردمشناسي جامعتر و گستردهتر
.بشود ميتواند شهري چه و روستايي چه جديد ، چه و باستاني چه انساني جامعههاي
شناخته فرهنگي انسانشناسي عنوان به رشته اين بيستم سده آغاز از آمريكا در البته
رشته اخير بيستساله در.يافت بيشتري گسترش جهاني دوم جنگ از پس كه ميشد
.آن ادبيات بويژه است ، داشته چشمگيري رشد انسانشناسي
چيست؟ زياد رشد اين دليل *
تاثيرپذيري و تاثيرگذاري و نزديك تماس سبب كه شدن جهاني فرايند علت به خوب -
.است يافته بيشتري كاربردهاي هم انسانشناسي رشته گرديده ، يكديگر از متفاوت فرهنگهاي
اصطلاح در (Ethnos) يوناني واژه كه شوم يادآور اينجا در بايد را نكته اين ضمن در
نيز اجماع مورد هماكنون و شده ترجمه مردم به مردمشناسي واژه در كه (Ethnolgoy)
.ميشود ترجمه قوم به فارسي تركيبهاي ساير در معمولا هست ،
را آن ميتوان كه بوده (Ethno politicque) كتاب فرانسه عنوان نكنم ، اشتباه اگر *
كردهايد؟ ترجمه سياسي قومشناسي را آن شما چراكرد ترجمه قومي سياست به
بايد ولي كرد ترجمه قومي سياست ميتوان را (Ethno politique) تركيب.است درست-
.نيست دقيقي ترجمه كه دانست
چرا؟ *
به و دارد قومي سياست مفهوم از گستردهتري شكل كتاب در مطرح مسائل كه علت بدين -
.كنم ترجمه سياسي قومشناسي را آن گرفتم ، تصميم دليل همين
چيست؟ سياسي قومشناسي با قومي سياست ميان تفاوت *
يعني.است مطرح دانشگاهي مفهومي صورت به و دارد علميتري شكل سياسي قومشناسي-
حوزه با اقوام كه رابطهاي و سياسي محور اقوام ، شناخت براي ما مبناي كه زماني
در بهتر عبارت به.داريم كار و سر قومشناسي با ما باشد ، ميكنند پيدا سياسي
قومي حوزه و سياسي حوزه كه است متقابلي روابط شناخت بر كار اساس سياسي قومشناسي
قومي سياست مفهوم كه حالي در.ميكنند پيدا قومي و سياسي جغرافياي محدودههاي در
رابطهاي منظور و ميگيرد صورت سياست حوزه از حركت كه شود تعبير اينگونه ميتواند
برقرار دارند ، قرار او سلطه زير در كه اقوامي با سياسي قدرت يك يا حكومت يك كه است
اين براي سياسي قومشناسي عنوان كه ميكنم فكر مقدمات اين به توجه با حالميسازد
.است نزديكتر آن محتواي به كتاب
قومشناسي و قومي سياست يعني مفهوم دو اين كه گرفت نظر در را زماني ميتوان آيا *
شوند؟ همراه لزوما سياسي
مفهوم يك قومي سياست كه حالي در است پژوهشي و علمي مفهوم يك سياسي قومشناسي !نه-
.است سياسي و مديريتي
داد؟ ارائه ميتوان "قوم" از تعريفي چه حال *
آن درون در كه است خويشاوندي گسترده ساختار يك داراي قوم هر انسانشناسي ديدگاه از-
- جغرافيايي پهنه زبان ، :مانند ميشود ، ديده همسان مشخصههاي و ويژگيها از گروهي
و ارزشها ،-دهد مي نشان را خودش زيستي مشترك فضاهاي بهصورت و است مشترك كمابيش كه
مجموعه ايناسطورهاي مشترك نياي يك به داشتن تعلق به باور نيز و رسوم و آداب
ميتواند احساس اين.ميدهد نشان قومي تعلق احساس صورت به را خودش مشترك ويژگيهاي
افراد بين قوم ، يك درون در نيز.باشد داشته متفاوت شدتهاي گوناگون اقوام ميان در
مفهوم با لزوما يعني.كرد مشاهده رابطه اين در را متغيري شدتهاي ميتوان مختلف
اقوام ميان در يا و قوم يك مختلف افراد ميان در را ثابت تعلق شدت يك نبايد قوم ،
به فرد يك از و است متغيري و انعطاف قابل بسيار تعلق احساس اين.كنيم تصور گوناگون
.ميپذيرد تفاوت ديگر زمان به زمان يك از و ديگر قوم به قوم يك از و ديگر فرد يك
شده متفاوت فرهنگهاي نزديكي سبب شدن ، جهاني كه داشتيد اشاره سخنتان از بخشي در *
از غير به بدانيم ، جهان سطح در متفاوت قوميتهاي از برخاسته را فرهنگها اگر.است
اشاره ميتوان ديگري مسائل چه به نهاده ، اقوام ميان ارتباط بر شدن جهاني كه تاثيري
دارد؟ وجود خصوص اين در متناقضي گاه ديدگاههاي كه آن بويژه.داشت
غيرهمساني و متناقض گرايشهاي و حركتها ايجاد كه است فرايندي شدن ، جهاني نظرم به -
غالب فرهنگ يك حركت خود خودي به شدن جهاني كه ميبينيم ترتيب اين به.است كرده را
حركتي اينچنين طبعا.است جهان سطح در اول درجه در خودش دادن تعميم به آن اراده و
در اما قضيه ، طرف يك اين.دارد ديگري فرهنگهاي كردن يكسان و بردن ميان از به گرايش
واكنشها ايجاد خودش رغم به دارد ، فرهنگها تخريب به تمايل كه فرايندي اين ديگر طرف
و همجواري نوعي كه شود مي سبب و است خارج آن كنترل از كه ميكند را موقعيتهايي و
با ما كه ميشود باعث مسائل اين دو هر.آيد بوجود گوناگون فرهنگهاي ميان آميختگي
نتيجه در.شويم روبرو سودمند و خلاق واكنشهاي با گاهيوقتها و تنشآميز واكنشهاي
در كه است دليل همين به و هستيم ناهمگن و متناقض بسيار مجموعه يك درون در امروزه ،
وجود نيز خلاق و مثبت توانهاي ميتواند كه هست مخرب توانهاي قدر همان شدن جهاني
.كنيم برخورد فرايند اين با چگونه كه برميگردد اين به مسائل اين همه.باشد داشته
دارند؟ شدن جهاني فرايند از برداشتي چه شناسي قوم خاص بهطور و انسانشناسي *
دفاع آن از مطلق شكل به نه و دارند شدن جهاني با مطلق ضديت نه انسانشناسان-
آن منفي و مخرب جريانهاي و كرد درك را فرايند اين بايد كه معتقدند ، بلكه ميكنند
.برد بهره آن پوياي و مثبت نكتههاي از برعكس و ساخت متوقف را
نظرند؟ اين بر انسانشناسي درون گرايشهاي و مكتبها همه آيا *
.دارد وجود شدن ضدجهاني گرايشهاي انسانشناسان ، ميان در مسلمانه
كشورها؟ كدام در بيشتر *
انسانشناسان و روشنفكران ميان در بويژه اروپا در شدن جهاني ضد حركتهاي بيشترين -
هستند مخالف فرايند اين با كلي بهطور برخي ميان اين در باز البتهاست فرانسوي
.ميگيرند خرده آن كنوني روند به بسياري اما
چيست؟ آنان نظر از شدن جهاني مخرب بعد *
را آنها يا سازد نابود را فرهنگها ميكوشد كه آن سودجويانه و سوداگرايانه بعد-
روا انتقاد شدن جهاني زيانآور و كنوني روند بر كه انسانشناساني.گرداند خود شبيه
از ميتوان شود ، استفاده درست فنآوري چون امكاناتي از اگر كه معتقدند ميدارند ،
.كرد دفاع نيز فرهنگي تنوع
چه جهان اقوام بيروني و دروني مناسبات در شدن جهاني فرايند كه ميكنيد فكر حال *
است؟ گذاشته تاثيرهايي
آنكه اول:ميكنيم مشاهده را متناقض حركت دو اقوام و شدن جهاني ميان رابطه در-
حتي دهد سوق ملتها به شدن تبديل سمت به را اقوام كه كرده تلاش مواردي در شدن جهاني
متناقض صورتي به كه حالي در.آفريقا مثل است نداشته وجود قابليتي چنين كه جايي در
است ، كرده ملي پهنههاي درون اقوام برخي تقويت به شروع فرايند همين ديگر ، نقاط در
بزرگ قدرتهاي كه ميبينيم هست ، آنها در زيادي قومي تنوع كه كشورهايي برخي مثل
شوينيستي گرايشهاي سمت به و كنند تحريك آنها در را قومي هويتهاي كه دارند اصرار
اين نمونه.بگذارند فشار زير را آنها دولتهاي بتوانند وسيله بدين تا بكشانند
.ديدهايم زياد خاورميانه در را كشورها
و سر قومي متنوع و پيچيده بافت با ايران در ما كه اين به توجه با شما ، نظر به *
كار و ساز شناخت در ميتواند كمكي چه قومشناختي بررسيهاي و مطالعات داريم ، كار
بكند؟ ايراني اقوام
شرايط در ما و نيستند جهاني و ملي هويتهاي با تضاد در قومي هويتهاي نظرم به -
قرار پيچيدهاي بسيار موقعيت در توسعه حال در كشورهاي در بويژه و مدرنيته
ميكنيم ، اتخاذ كه روشنگرانهاي و پژوهشي ابتكارهاي طريق از بايد كه گرفتهايم
اين كه معناست اين به درست مديريت.كنيم مديريت نحوي بهترين به را آنها بتوانيم
تداوم و رشد هم كه صورتي به.دهيم قرار همسازي در بتوانيم را متفاوت هويتي سطوح
تداوم و رشد به زياني آنها از هركدام تداوم و رشد هم و شود حفظ آنها از هركدام
روشني و دقيق شناخت تا است لازم چيز هر از پيش كاري چنين براي.نرساند هويتها ديگر
مطالعه با و خرد سطح در صرفا مسئله اين كه باشيم داشته هويتها اين از يك هر از
.است امكانپذير فرهنگي و سياسي جغرافيايي ، پهنههاي در ژرف
بنويسيد؟ يا كنيد ترجمه را ديگري مشابه كتابهاي كه ميكنيد فكر آيا *
كه است بخشهايي آن تكميل دارم ، ترجمه و نوشتن لحاظ از من هماكنون كه برنامهاي _
.داريم كمبود شدت به انسانشناسي ادبيات در
بخشها؟ كدام *
مكتبهاي شناخت و نظريهها حوزه در و شهري انسانشناسي حوزه در نمونه براي-
بازار روانه آينده ماه چند تا ميكنم فكر كه كردهام تهيه كتاب چندين انسانشناسي
.گردد كتاب
ارشاد محمدرضا:گو و گفت
|