سياسي
يادداشت
داخلي مسائل درگير ديپلماتها ،
جنوبي مرزهاي در اعتمادسازي
سياسي يادداشت
اجتماعي پويش و ابزارها توازن
جناحها نبرد بر تحليلي
صدري محمود
است كرده ايجاد تازه وضعي اخير ماههاي در ايران اصلي سياسي جناح دو قواي برآيند
منازعه اين طرفين از هريك بنابراين.نهاد نام "ابزارها توازن" را آن ميتوان كه
.بخورد هم به ابزارها موازنه تا بيندازد كار از را ديگري ابزارهاي ميكوشد ،
كند؟ بياثر را ديگري ابزار ميخواهد چگونه هريك و كدامند جناحها ابزارهاي
برائت نام اين از همواره خود و ميشود ناميده محافظهكار اصطلاحا كه جناحي
لفظ.است جامعه سنتي ارزشهاي پاسدار دارد ، قبول نيز خود كه همانگونه ميجويد ،
در آن مصداق اما است غربي و وارداتي پديدهاي اساسا ارزشها آن جمع و "ارزش"
دروني ، كاملا پديدهاي _ ميدانند آن پاسدار را خود محافظهكاران كه _ ايران
قابليت يا و قيمت بها ، براي معادلي فارسي زبان در ارزش واژه.است پرقدرت و واقعي
انگليسي واژه جاي به و شده بار آن به اخير دهههاي در كه جديدي معناي اما است
در محافظهكاري.است عرف يا و هنجارها بيانگر ميشود ، استفاده آن از "Value"
.دارد را معنا همين كمابيش هم انگليس مانند پيشرفتهاي دموكراسيهاي
نفوذ درباره بيپرده و روشن نگراني ابراز با ايران محافظهكار جناح منظر ، اين از
اين اعتقاد به.كند ايستادگي آن برابر در كه ميداند خود رسالت غربي ، ارزشهاي
غربي ، ارزشهاي نفوذ پابهپاي جامعه ، مختلف لايههاي در آن حاميان و حكومت شاخه
جامعه نيست ، متصور آن براي بديلي كه آنجا از و ميشكند درهم جامعه سنتي هنجارهاي
.است همين اصلاحطلبان ، به محافظهكاران نقد اصلي مبناي.ميرود پيش آشفتگي سوي به
مروجان به دگرانديشان برابر در تسامح و تساهل با اصلاحطلبان آنان ، اعتقاد به
بهعنوان را خود ميكوشند سكولارها و شدهاند تبديل (دولت و دين جدايي) سكولاريسم
نظام عمومي ، افكار ابزار از بهرهگيري با و بقبولانند جامعه به (آلترناتيو) بديل
پايبندي اولاست چيز دو نبرد اين در محافظهكاران ابزار.دهند تغيير را سياسي
دوم.هستند آن مبلغ و مروج محافظهكاران كه ارزشهايي به جامعه از بزرگي بخش
.قدرت اعمال حكومتي اهرمهاي
چون و ;كارايي ديگري و دارد مشروعيت ابزار دو اين از يكي محافظهكاران ، نظر از
تلفيق طريق از رقيب راندن عقب براي را لازم اقتدار و توانايي آنان است چنين
همين آنتيتز كه ايراني اصلاحطلبان ديگر ، سوي از.دارند كارآمدي و مشروعيت
را اصلاحطلبي خود ، نام از برائت بدون هستند ، آن طبيعي محصول و محافظهكاري
اصلاحطلبان زعم به.ميدانند تازه هنجارسازي و ارزشها كردن همگاني براي سازوكاري
انگارههاي اخير ، دهه دو طي ايران اقتصادي _ اجتماعي ساختار در شگرف دگرگونيهاي
نميتواند اسلامي جمهوري نظام كه است آورده پديد حكومت و سياست باب در تازهاي
پاسدار محافظهكاران كه "سنتي ارزشهاي" انكار بدون اينانبينگارد ناديده را آنها
اگر معتقدند و نميدانند منطقي و اصولي را محافظهكاران دفاع شيوه هستند ، آنها
معلوم و ميدهد نشان دافعه آنها برابر در جامعه پوشيد ، نو رخت سنتها بر نتوان
.كرد خواهد مستقر را چيزي آنچه جاي به زد پس را سنتها جامعه كه وقتي نيست
وهله در نبرد اين در پيروزي براي خود محافظهكار رقيبان مانند نيز اصلاحطلبان
تازه فرهنگي _ اجتماعي نيروهاي پشتگرمي به آنان.دارند تكيه عمومي افكار به نخست
از اصلاحطلبان تلويحي و تفريحي دفاع.وادارند هزيمت به را رقيب ميكوشند نفس ،
دوم ابزار.است عمومي افكار از آنان بهرهگيري نمود بارزترين اجتماعي ، باز فضاي
تاكيد.است بينالمللي هنجارهاي پارهاي با آنان همسازي و همسويي اصلاحطلبان ،
است ، "دموكراسي" واژه از احتياط سر از ترجمهاي كه مردمسالاري بر اصلاحطلبان
و شوروي اتحاد فروپاشي از پس كه ميزند پيوند جهاني بزرگ جريان يك به را آنان
اينكه.كند تبديل جهان در برتر ارزش به را خود ميكوشد اخير سال چند در بهويژه
بهويژه و ليبراليسم با همسويي به را خود اصلاحطلب رقيبان محافظهكاران ، گاهي
جريان با اصلاحطلبان همسازي و همگونگي همين به اشارهاي ميكنند ، متهم آمريكا
محافظهكاران ، و اصلاحطلبان رفت ، آن شرح كه مواجههاي اين در.است جهاني غالب
دومي و است جهاني غالب انديشه با پيوند اولي كه دارند اختصاصي ابزاري هريك
كه تفاوت اين با ;است عمومي افكار نيز جناح دو مشترك ابزار.است حكومتي ابزارهاي
داوري و تمايز تفكيك ، غيرارزشمدار نيروهاي و ارزشمدار نيروهاي بين محافظهكاران
را همگان كه كنند بزرگ چنان را خود شمول دايره ميكوشند اصلاحطلبان اما قائلاند
هريك و است طرف دو بين شكننده توازني حاضر حال در وضع اين نتيجه.دهد جاي خود در
سوي از اجتماعي مفاسد بزرگنمايي.كند بياثر را حريف ابزارهاي ميكوشد
سنتگرايي منظر از اصلاحطلبان عليه عمومي افكار تهييج براي شگردي محافظهكاران ،
براي پدافندي مشروعيتساز ، ابزار بهعنوان مردم راي به اصلاحطلبان تاكيد و است
دست توفيقاتي به زمينه اين در دو هراست مردمسالاري منظر از جامعه از يادگيري
و موافقان عمومي افكار حول جامعه شدن دوقطبي آنان توفيق محصول اما يافتهاند
برآمده بحران مديريت توان جناحها از هيچيك كه است آينده وضع و موجود وضع مخالفان
پيشبيني ، غيرقابل اجتماعي پويشهاي يحتمل ، و ندارند را تجدد و سنت جنگ يعني آن از
.ستاند خواهد جناح دو سياسيون از را مهار
ايران به نگاه
داخلي مسائل درگير ديپلماتها ،
صحيفه سعيد
داخلي مسائل دغدغه كه كردند سپري حالي در را گذشته هفته توپخانه ميدان ديپلماتهاي
.بود كرده مشغول خود به را آنها بينالملل امور از بيش بسيار
رابطه برقراري از جانبدارانه اطلاعرساني ممنوعيت بر مبني تهران دادگستري اطلاعيه
آن مستقيم نسبت اما ميشود ، محسوب داخلي كاملا موضع ;منظري از چه اگر آمريكا ، با
خارجه امور وزارت گذشته سالهاي طول در.نيست كتمان قابل ديپلماسي عمل حوزه با
حقوق به بيتوجهي به متهم غرب سوي از ايران كه مواردي در اصلاحطلبان ، به منتسب
بينالمللي تبليغي فشارهاي امواج اولين همواره ;ميشد...و قانوني آزاديهاي بشر ،
ليست آن در را مذكور اطلاعيه غربيها اگر نيز بار اين.است كرده حس خود پيكر بر را
سفرا خارجي ، نمايندگان براي توپخانه ميدان ديپلماتهاي لحظه اين تا حتما ;بگنجانند
.دادهاند توضيح بارها خصوص اين در...و
براي ديپلماسي ، مخفيكاري بر مبتني دنياي در بايد ، خارجه وزارت اين بر علاوه اما
آماده را خود ;ميآيد دست به دادگستري اطلاعيه محتواي تحليل از كه نكاتي با مواجهه
از شده مطرح سوال ايراني ، ديپلماتهاي داخلي درگيريهاي ابعاد دانستن براي.كند
كه استيضاحي و ايران به عراق خارجه امور وزير سفر علت خصوص در خارجه امور وزير
.كنيد اضافه ليست اين به نيز را شود پارلمان هياترئيسه تقديم است قرار ميشود گفته
اولين وصول اعلام صورت در و شده تهيه كرد نمايندگان فراكسيون سوي از كه استيضاح
عمده انتقاد دو ;ميشود محسوب اسلامي انقلاب از پس خارجه امور وزير يك استيضاح طرح
در خارجه وزارت قاطعيت عدم عنوان به آن از كه آنچه اول دارد ، خارجه امور وزير به
در كرد نيروهاي كارگيري به عدم از انتقاد ديگر و شده ياد رسمي مواضع اعلام
...و سفارتخانهها
مباحث جايگاه تا ملي امنيت كلان مسائل اهميت شدن كاسته فرو عجيبي شكل به دوم مورد
كه افرادي عنوان به همواره ديپلماتها چه اگر.ميكند تداعي را قومي مطالبات و
برخوردار سيستمي در اما ميشوند ، شناخته هستند حكومتها خارجي روابط تنظيم مامور
صرف از ناگزير _ ارشد دستكم _ ديپلماتهاي ايران ، مانند سياسي ، پيچيدگيهاي از
خارجه وزير استعفاي شايعه.هستند خود داخلي روابط تنظيم براي قابلتوجه فرصتهايي
روزنامه يك اول صفحه در اخير روزهاي در كه بود خبري نيز سخنگو ، سوي از آن تكذيب و
در ديپلماسي دستگاه بر آمده وارد خارجي و داخلي فشارهاي.ميخورد چشم به صبح
از ميتواند بوده جهاني و بينالمللي تحولات فراوان تاثير تحت كه گذشته ماههاي
يا خارجه وزارت سياسي يافته توسعه سيستمهاي در.باشد شايعه اين شكلگيري مباني
يك طي تخصصي متعدد نهادهاي بلكه نيست ، نهايي گيرنده تصميم تنهايي به وزير شخص
و ميپردازند خارجي سياست حوزه در تصميمسازي به شده حساب همفكري و تعامل فرآيند
.پاسخگوست دارد مجموعه اين در كه سهمي ميزان به خارجه وزارت
به شباهتي خارجه وزارت به اختيارات همه واگذاري عدم درخصوص چه اگر اسلامي جمهوري
كه است خارجه وزارت اين موارد بسياري در اما دارد ، سياسي يافته توسعه سيستمهاي
.ميشود شناخته مسئول اختياراتش ، حيطه از خارج
از ميهماني ميزبان گذشته روزهاي در ايراني ديپلماتهاي داخلي ، مسائل همه كنار در
مرزهاي در ايران جدي دغدغه گذشته دهه يك طول در.بودند خليجفارس جنوبي حاشيه
دهه يك از پس اما.است عربي متحده امارات با سهگانه جزاير سر بر اختلاف جنوبي
.ميدهد خبر نگاهها تحول از كشور در گذشته ماههاي مناسبات تبليغي ، و لفظي جدال
باعث جبري البته و طبيعي شكل به كه سپتامبر حادثه 11 از پس جهاني تحولات كنار در
سياستهاي و جنجال برپايي از امارات بيحاصل تجربه شده مسلمان كشورهاي همگرايي
ظاهرا است شده كشور دو روابط در جديد رويكردي شكلگيري باعث ايران ، تنشزدايانه
جديترين پيرامون بررسي و بحث گرفتهاند ، تصميم زيركانه كشور دو ديپلماتهاي
لفظي منازعات از كاستن با و دهند احاله نامعلوم آينده در زماني به را خود اختلاف
حال در ايران شمال در نيز مشابه اتفاقي ظاهرا.گمارند همت فرصتها از استفاده بر
و تهران روابط سردي از قابلتوجهي حد تا علياف حيدر سفر ميرسد نظر به.است وقوع
ديگر سفر از متفاوت تبعاتي علياف سفر مطلب اين نگارش لحظ تا لااقل است كاسته باكو
مسائل نيست ، خبري ايران عليه تبليغي ، جدال از و داشته تهران به آذري مسئولان
بر را خود ضرورتهاي بسياري موارد در ژئوپلتيك و تاريخي فرهنگي ، جغرافيايي ،
.ميكنند تحميل كشورها ديپلماسي
دلمشغوليهاي ديگر از ميداد رخ شمال در دوردستتر ناحيهاي در كه اتفاقاتي
به (شده اعلام پيش از اهداف با) مسكو به بوش سفربود توپخانه ميدان ديپلماتهاي
آنها اينك نميرسد نظر به.ميكرد جلب خود به را ايران ديپلماتهاي نظر ويژه طور
گرفتهاند قرار آن در روسها كه ويژهاي موقعيت.باشند ناخشنود چندان سفر نتايج از
از پسكنند اتخاذ الملل بين حوزه در خاصي مواضع مواردي در ميكند وادار را آنها
به شوروي جانشين جايگاه شدن كاسته فرو با روسيه داخل در ارادهاي شوروي ، فروپاشي
جهان ديدگاههاي از متاثر كه حالي در و ميكند مقابله شدت به دوم درجه قدرت عنوان
غلبه ديگر ديدگاهي مقابل درميانديشد آمريكا با پاياپاي رقابتي به است دوقطبي
نگاه دو اين برآيند.است قانع نيز دوم درجه جايگاهي به و پذيرفته را آمريكا
همكاري موضوع و داده تشكيل اخير سالهاي در را روسيه خارجي سياست كلي جهتگيري
تبديل روسيه استقلال و تواناييها اثبات براي موضوعي به ايران با روسيه تسليحاتي
حاصل آنكه از بيش رسانده ياري مواضع اين شكلگيري به كه آنچه است روشن شدهو
وجه هيچ به است روسيه حاكمه هيات در ديدگاهي وامدار باشد ، ايران ديپلماسي فعاليت
.نيست آمريكا براي بزرگتر برادر نقش پذيرش به حاضر
ايراني ديپلماسي
جنوبي مرزهاي در اعتمادسازي
زدايي تنش دستاوردهاي
بوالهري روزبه
دوستانه و خوب حد اين به تا گاه هيچ فارس خليج عرب اميرنشينهاي و ايران روابط
ملك دوره سعودي عربستان و پهلوي رژيم زمان در ايران كه زماني در حتي.است نبوده
اين تا روابط ميشدند ، ناميده استراتژيك منطقه اين در آمريكا امنيتي ستون دو فيصل ،
ظفار چريكهاي با جنگ براي تهران گرچه هنگام ، آن دراست نبوده دوستانه اندازه
فزاينده رشد:دليل دو به اعراب و ايران روابط داشت ، گسيل عمان سلطاننشين به نيرو
گرچه.نبود برخوردار خاصي رونق از امارات با ايران اختلافات نيز و عربيسم پان
عمومي افكار برروي را خود تاثير نيز تلآويو - تهران روابط كه برد ياد از نبايد
و پهلوي رژيم كه وابستگيهايي رغم به دليل ، همين به.ميگذاشت عرب جهان
اين و نميشد احساس روابط در ويژهاي گرماي داشتند ، آمريكا به مذكور اميرنشينهاي
ايران ارتش روزافزون تسليح به سوءظن با اميرنشينها اين كه بود شرايطي در
.مينگريستند
كه آنجا تا كرد ، افول نازلي بسيار درجات به مناسبات اين اسلامي ، انقلاب از پس
قابل بسيار حد تا نيز عراق رژيم و گرفت شكل ايران با مواجهه براي "جزيره سپر"
از يكي كه برادراني ;شد برخوردار جزيره شبه در خود عرب برادران كمكهاي از توجهي
!پرداخت عراقيها توسط اشغال شكل به را سنگيني تاوان - كويت - آنان
كانون يك عنوان به مدتي تا كه بود مناطقي از يكي فارس خليج كه گفت ميتوان كل ، در
هاشمي دولت خارجي سياست در كه شيخزدايي تلاشهاي برخي و بود مطرح ايران براي تنش
به نتوانست عراق ، توسط كويت اشغال از پس تحولات حتي نيز و گرفت انجام رفسنجاني
سايه در نبودن پيگير سبب به تلاشها اين آنكه ضمن.باشد تاثيرگذار قطعي صورت
اعتراض كه اتهاماتي ;ميآمد وارد آمريكا دولت سوي از كه داشتند قرار اتهاماتي
.نداشت همراه به را عرب اميرنشينهاي دولتمردان
تنشزدايي خصوص در خارجي ديپلماسي پيگيرانه چندان نه سياستهاي دوره ، اين در
و ايران بين اختلافات و ايران عليه امارات ارضي ادعاي چون تحولاتي تحتالشعاع
شمار به منطقه كشور تنها عمان كه بود حالي در اين و ميگرفت قرار سعودي عربستان
"بنعلوي يوسف" نام رو همين از و داشت ايران با حسنهاي و دوستانه روابط كه ميرفت
اغلب كه ميرفت شمار به آشنا نامي ايرانيان ، براي عمان خارجي امور در مشاور وزير
كشورمان مقامهاي براي ديگران پيامرسان گاه ، موارد ، برخي در و ميآمد تهران به
.بود
مردمسالاري ، جنبه از داخلي سياست عرصه در تنها نه عظيم تحولي مثابه به خرداد دوم
اصلي پايه دو اعتمادسازي و تنشزدايي.ميرفت شمار به خارجي سياست عرصه در بلكه
او تيم و خرازي سيدكمال كه (ميگيرد و) برميگرفت در را خاتمي سيدمحمد خارجي سياست
آزمون و عرصه اولين شايد فارس خليج حوزه ارتباط ، همين در.شدند آن اجراي مشغول
.ميكرد فشار اعمال كشورمان بر آن طريق از آمريكا كه بود خاتمي دولت براي
ديدگاه تا زد بسياري ديپلماتيك تحركات به اقدام ايران ديپلماسي رو ، همين از
هنگام ، آن درشود دگرگون ايران منطقهاي عملكرد و رفتار به نسبت جنوبي همسايگان
برسد درجهاي به اميرنشينها و ايران روابط حداكثر ، كه داشتند را ذهنيت اين بسياري
ايالات تهديد مورد جنوبي مرزهاي و باشد داشته وجود اندكي منفي شاخصهاي آن در كه
.نگيرد قرار متحده
آمريكا عامل وجود با كه نميرفت آن تصور:ميگويد فارس خليج مسائل كارشناس يك
.هستيم شاهدش حاضر ، حال در كه يابد گسترش حد آن تا اميرنشينها و ايران مناسبات
شكل دفاعي عرصه در حتي مناسبات اين كه نميگنجيد كس هيچ مخيله در شايد اصولا
تمرينهاي در عمان و ايران كنند ، امضا امنيتي قرارداد عربستان و ايران و بگيرد
رسيدن قدرت به از كه سالي طي 5 صورت ، هر در..و باشند داشته حضور يكديگر نظامي
خارجي سياست زمينه در او تيم و وي بسيار دستاوردهاي شاهد ميگذرد ، خاتمي سيدمحمد
روابط حاضر ، حال دراست چشمگير بسيار فارس خليج منطقه خصوص در آن سهم كه بودهايم
مناسبات كه گفت ميتوان حتي.نداشت سابقه كه است يافته توسعه و گسترش چنان آن
پيش آنجا تا و شده بدل منطقه كشورهاي براي الگويي به اكنون سعودي عربستان و ايران
در ايران دخالت ادعاي پذيرش براي آمريكا فشارهاي تسليم رياض حتي كه است رفته
فارس خليج سوي آن دولتمردان اكثر كه داشت آن از نشان مسائل اين.نشد الخبر انفجار
وجه هيچ به و است جدي خارجي سياست صحنه در ايران اخير رويكردهاي كه كردهاند احساس
با ميتوانند حتي امنيتيشان الگوهاي چارچوب در بنابراين و نميكند تهديد را آنان
.كنند همكاري ايران
دفاع وزارت خارجي ، سياست دستگاه فعاليتهاي كنار در هستيم آن شاهد ميان ، اين در
بلكه سلاح ، فروش براي نه شمخاني علي دريابان و است شده فعال منطقه در نيز
منطقه در را سفرهايي دفاعي همكاريهاي پيريزي و منطقه مسائل زمينه در تبادلنظر
.ميدهد انجام
كويت و سعودي عربستان به موفقيتآميز سفر دو تاكنون كه "شمخاني علي" دريابان
از ايران دفاعي ديپلماسي:ميگويد ايران فعال ديپلماسي درباره خود ، است ، داشته
بدون تنشزدايي.است داشته نيز دستاوردهايي و شده شروع خاتمي دولت فعاليت آغاز
ذهن در ايران دفاعي توان كه هنگامي وي ، گفته به.است نبوده ممكن اعتماد ايجاد
ميشود ، ترسيم صلح و ثبات براي امكاني بلكه تهديد ، عنوان به نه منطقه دفاعي مسئولان
اين و ميشود فراهم منطقه كشورهاي بين اعتمادسازي تقويت سوي به گامي حقيقت ، در
قرار مرحله اين در ما كه ميشود دفاعي همكاريهاي به ورود و تنشزدايي به منجر
.داريم
خارجي سياست زمينه در چه ايران ديپلماسي ميرسد ، نظر به كه گونه همان حال ، اين در
اين بر.دارد قرار دوجانبه همكاريهاي و توافقها مبناي بر حاضر حال در دفاعي چه و
جمعي دسته مشاركت و همكاري يك پيريزي جهت مناسب فضاي نبودن آماده به بايد اساس
عليه پردامنه تبليغات و رواني جنگ سالها از ناشي رسوبات نيز آن دليل كه كرد اشاره
با ايراني مسئولان كه است نشده آن از مانع امر اين اما.است بوده منطقه در ايران
كه بهگونهاي) فرامنطقه قدرتهاي به منطقه كشورهاي كاهش ضمن منطقهاي ، مثبت تعامل
جمعي دسته همكاري انديشه در دوجانبه ، همكاريهاي آغاز و (نشود موجب را آنها حساسيت
عربستان به او سفر ادامه كه را كويت به شمخاني دريابان سفر حقيقت در.نباشند
كه دارد اعتقاد منطقه مسائل كارشناس يك.دانست بايد راستا همين در است ، سعودي
قدرت افزايش كه شود تشريح آنها در كه ميگيرد انجام هدف اين با سفرهايي چنين انجام
با مقابله براي بلكه نيست ، جنوبياش همسايگان كردن تهديد خاطر به ايران دفاعي
.ميگيرد انجام صهيونيستي رژيم روزافزون تهديد
|