كرزاي نفع به چيز همه
سياسي يادداشت
سياستمدار نگاه
ميماند بيدفاع كه سپري
2 بحران در دموكراسي سوسيال
كرزاي نفع به چيز همه
مركزي آسياي
كليدي و عمده سالاران جنگ (افغان ريشسفيدان مجمع) لويهجرگه تشكيل آستانه در
احراز براي خود كانديداي عنوان به را افغانستان موقت دولت رهبر كرزاي حامد افغان ،
.كردند معرفي افغانستان جمهوري رياست مقام
كه افغان مختلف گروههاي نمايندگان و كرزاي حامد با ديدار از پس جنگسالاران اين
عنوان به خود سوي از نمايندگي به را كرزاي بودند ، آمده كابل به كشور سراسر از
بيستم) فردا افغان ريشسفيدان مجمع است قراربرگزيدند رياستجمهوري نامزد
رئيس انتصاب درمورد و شود تشكيل پاكستان قبلي پادشاه ظاهر ، محمد حضور با (خردادماه
قدرتمند جنگسالاران اعلامنظر و كند تصميمگيري افغانستان كابينه اعضاي و دولت
افغانستان آينده دولت تعيين براي نقطهاميدبخشي كرزاي فعاليت ادامه مورد در افغان
.بود خواهد
قدرت كه او با همسو گروههاي و دوستم ژنرال افغانستان ، غرب قدرتمند مرد اسلامخان
افغانستان كنوني دولت كشور وزير ديگري و دفاع وزير يكي كه افغانستان شمال بيرقيب
حاكميت آمريكايي ، نيروهاي پشتيباني با كه هستند شمال اتحاد عضو نفر دو هر و است
به افغان جنگسالاران كردند حمايت كرزاي حاكميت ادامه از كرد ، سرنگون را طالبان
مورد در اظهارنظرها قوتگرفتن پي در افغانستان قومي گروههاي از نمايندگاني همراه
ايجاد براي كه جلسهاي در (خردادماه يازدهم) گذشته هفته شنبه افغانستان دولت آينده
بسته درهاي پشت در كه جلسه اين از پس و يافتند حضور بود ، شده تشكيل بيشتر هماهنگي
آينده دولت مورد در اتفاقنظر به دستيابي عدم از حاضران از برخي شد تشكيل
دانستند لويهجرگه اختيارات حيطه در را كابينه تركيب تعيين و دادند خبر افغانستان
پستهاي توزيع نحوه مورد در جلسه در حاضران داشتند اذعان ديگر برخي آنكه حال
.رسيدهاند كلي اتفاقنظر به افغانستان قومي گروههاي بين كابينه
برعهده را لويهجرگه نشست اولين رياست افغانها پيشين پادشاه محمدظاهر ، است قرار
و رشوهگيري رواج مورد در بيشماري گزارشهاي كه است درحالي اين و باشد داشته
ميرود روند اين افزايش و ميرسد پايتخت به افغانستان كنار و گوشه از فاميلبازي
از حمايت و كرده متاثر را افغانستان جديد حاكميت به نسبت مردم عمومي اعتماد كه
و بينظمي مسئول را افغان جنگسالاران مردم اكثر و دهد كاهش را كرزاي دولت
.ميدانند افغانستان مختلف ولايات در قانونشكني
افغانستان قومي گروههاي رهبران از برخي افغانها لويهجرگه تشكيل آستانه در
نحوه در غيرمستقيم دخالت و ريشسفيدان مجمع ساختن متاثر براي تلاش به را آمريكا
خليلزاد ترديدها ، اين به پاسخ دركردهاند متهم كشور اين آينده دولت انتخاب
_ قومي گروههاي از تعدادي رهبران با ديدار در خاورميانه به آمريكا ويژه فرستاده
افغان ريشسفيدان مجمع تصميمات به واشنگتن داد اطمينان آنها به افغانستان نژادي
.آورد خواهد بهعمل حمايت آنان از و گذارده احترام
ضمن كابل به ورود از پس درآمده آمريكا تابعيت به و است افغاني خود كه خليلزاد
هدف ميگذرد افغانستان انتقالي دولت تشكيل از كه پنجماهي در كرزاي عملكرد تحسين
توصيف لويهجرگه عملكرد بر آمريكا تاثيرگذاري مورد در بدبينيها رفع را خود اصلي
سياسي آينده مورد در غرب و آمريكا اراده تحليل مورد در موجود شايعات او.كرد
جامعه كرد يادآوري ليكن خواند اساس و بيپايه را لويهجرگه به افغانستان
حاكميت دارد اميد است آورده عمل به كرزاي از كه كمكي و حمايت لحاظ با بينالمللي
مورد اصلاحي برنامههاي پيگيري امكان رهگذر اين از تا يابد قوام افغانستان در او
.آيد فراهم كرزاي نظر
عنوان به كرزاي حاكميت دوره تداوم خواهان آمريكا كه اين بر تاكيد در خليلزاد
آمريكا اصرار شبهه آنكه براي وليكن نداد راه خود به ترديد است افغانستان دولت رئيس
ملت اراده چنانكه شد يادآور نشود قلمداد فراگير اصلي كرزاي حاكميت تداوم بر
آورد خواهيم عمل به حمايت وي از ما برگزيند دولت رياست به را ديگري فرد افغانستان
براي كه نيست چيزي افغانستان دولت رياست به افراد انتصاب موضوع":داشت عنوان و
".باشد برخوردار استراتژيكي اهميت از آمريكا
تايمز لسآنجلس آمريكايي روزنامه جمله از غربي رسانههاي و تحليلگران از بسياري
روند از گرفتن فاصله براي آمريكا اعزامي هيات تلاش (خرداد پانزدهم شماره در)
مخالفان ادعاهاي تضعيف:دانستند منتسب عامل دو به را لويهجرگه در تصميمگيريها
از بوش دولت تبرئه دوم و ميدانند غرب منافع و نيات دستنشانده را او كه كرزاي
وارد كرزاي گذاردن كنار براي راه گذاشتن باز براي او تلاش مورد در كه اتهاماتي
.شود قلمداد نامتناسب آمريكايي لابيهاي سوي از او حضور ادامه كه صورتي در ميآيد ،
ملل سازمان ناظران لويهجرگه ، نشست در شركتكننده هياتهاي تركيب انتخابات ضمن در
گزارش را محلي ذينفوذ افراد سوي از آرا خريدن و تقلب از بيشماري موارد متحد
كه تن هشت افغانستان جنوب نواحي از يكي در.بود حادثه از مملو انتخابات اين.كردند
جمعي نزاعي در بودند رقابت در محلي ساكنان از نمايندگي به لويهجرگه در حضور براي
درگيريهاي وقوع از جلوگيري براي صلح حافظ نيروهاي مورد بيست در حداقل و شدند كشته
.شدند مداخله به ناچار افغانستان مختلف نقاط در محلي رقباي بين خشونتآميز
ابراز انتخابات برگزاري ضمن در كابل به آمريكا افغانتبار فرستاده زاد ، خليل
ريشسفيدان مجمع تشكيل و لويهجرگه در شركتكننده هياتهاي انتخابات كرد اميدواري
خطري را القاعده و طالبان و شود منجر كشور اين در پايدار ثبات شكلگيري به افغان
دولت حاكميتشكننده ادامه اما نميشود قلمداد بالقوه عاملي ديگر هرچند كه خواند
.ميكند تهديد را افغانستان يكپارچه و منسجم
كشتار سلاحهاي به دستيابي براي القاعده تلاش مورد در كه اخباري به اشاره با او
القاعده سوي از جديدي حملات وقوع احتمال نميتوان كه نكته اين به شده منتشر جمعي
.گذاشت صحه دانست منتفي آينده در را
نشست برگزاري محل حتي افغانستان امور صاحبنظران از بسياري كه است حالي در اين
كه بزرگي چادر در افغان ريشسفيدان است قرار.خواندند ترديدبرانگيز را ريشسفيدان
كابل سابق دانشگاه فوتبال زمين فراز بر و داده قرار افغانها اختيار در آلمان
در و نمانده باقي آن از خاك از تلي جز چيزي اكنون كه جايي در چادر اين شود برگزار
به كه شده افراشته كردهاند ، احاطه را كابل كه كوههايي مجاورت در و شهر حاشيه
موشكي خمپارهاي ، حملات دادن ترتيب ناحيه اين خاص موقعيت به توجه با بسياري اعتقاد
نشست در شركتكننده افراد جان حفظ براي تضميني هيچ كه است سهل آنچنان محل اين عليه
.ندارد وجود
بازگشت از افغانستان كشور وزير قانوني يونس گذشته هفته دوشنبه حال همين در
قبل مدتي آنكه به توجه با و داده خبر پاكستان از طالبان فراري رهبر عمر ملامحمد
از اسامهبنلادن به منتسب نامهاي انتشار با لندن چاپ الحيات زبان عرب روزنامه
بود داده خبر افغانستان جديد دولت و آمريكا منافع دادن قرار هدف براي القاعده عزم
جديد دولت با همراهي از افغان جنگسالاران برخي متابعت عدم كه است حالي در اين و
نشست به حمله با است ممكن كه عواملياست شده علت بر مزيد نيز افغانستان
به را كشور اين ديگر بار و بزند رقم افغانستان در را ديگري غائله افغان ريشسفيدان
.دهد سوق ناآرامي و مرج و هرج ورطه
داخلي شرايط لحاظ با افغانستان در جاري شرايط ناظر بهعنوان بشر حقوق ديدهبان
قدرت و قومي ساختار رجعت از آن در و كرد منتشر را بيانيهاي ژانويه پنجم كشور اين
سياست به شدن خواسته آمريكا از بيانيه اين در.كرد نگراني ابراز جنگسالاران گرفتن
گسترش براي امنيت شوراي قطعنامه تصويب به دهد ، سريعاپايان جنگسالاران بر اتكا
و مستقل لويهجرگه تشكيل از كند ، كمك افغانستان تمامي در صلح حافظ نيروهاي فعاليت
شرايطي و آورد عمل به حمايت هستند افغانستان مردم واقعي نماينده كه هياتهايي
عمل افغانستان ملت خواست مطابق خود واقعي وظايف به بتواند مجمع اين كه كند فراهم
.شود گرفته جدي واشنگتن زمامداران سوي از ميرسد نظر به بعيد كه درخواستهايي كند
سياسي يادداشت
هستهاي جنگ و آمريكايي نظم
دهشيار حسين دكتر
ائتلافهاي و ايمني چارچوبهاي سياسي ، تزئينات كه است مشهود واقعيت اين امروزه
نه گذشته با متمايز كاملا كيفي نظر از كه ميباشد گرفتن قوام حال در جديدي نظامي
بازتاب كه جهاني سياست صحنه در بديع موضوعات و جديد نيازهاي.هستند دور چندان
.ساختهاند اجتنابناپذير را تمايز اين هستند گيتي گسترده در نيروها آرايش در تغيير
آمريكا براي را فرصت اين ايدئولوژيك نبرد پايان از برآمده بينالمللي جديد شرايط
و ضوابط نهادها ، بتواند كشور اين آن بستر در كه دهد شكل را نظمي تا ساخته فراهم
حوادث ، شكلگيري بر را كشور اين تاثيرگذاري و نفوذ كه گرداند حاكم را ارزشهايي
روزها اين كه آمريكايي نظم.كند دائمي و امكانپذير كشورها رفتار و وقايع روند
شاه ظاهر بازگشت ايتاليا ، در ناتو رهبران اجلاس در روسيه حضور شكل به را آن بازتاب
و هندوستان بين نظامي قراردادهاي امضاي كابل ، در خود قصر به سال سي نزديك از بعد
در كه كساني اينكه خصوص در كاسترو پذيرش و خاورميانه در آمريكا غيرعرب متحد
موافقت و ميباشند سياسي زندانيان بلكه نيستند ضدانقلاب هستند كشور اين زندانهاي
در اينكه جهت به هستيم ، شاهد كشور ، اين به كارتر جيمي سفر از قبل آنان آزادي با او
ارزشي ، مفاهيم.است آسيبپذير و شكننده بسيار ميباشد ، گرفتن قوام اوليه مراحل
اين كه نكردهاند تثبيت را خود جايگاه هنوز نظم اين سمبلهاي و نهادي چارچوبهاي
به حياتدهنده و اصلي محورميدهد كاهش بسيار را آنها تداوم و تطبيقدهي قدرت خود
قالب در آمريكا دولت كه است آن اشكال تمامي در تروريسم با مبارزه آمريكايي ، نظم
و فرهنگي نظامي ، سياسي ، امنيتي ، حيطههاي در را خود مقاصد و نيات سياست ، اين
خطر به را روند اين كه واقعهاي يا حادثه هر.است كردن پياده حال در اقتصادي
در كشور اين كه است شكنندهاي آمريكايي نظم و آمريكا منافع برخلاف محققا بيندازد
دو بين جنگ امكان و پاكستان و هند بين تنش نظر اين از.ميباشد آن نمودن جهاني حال
دادهاند جاي خود در جهان سطح در را فقرا ميزان بيشترين كه سوم جهان هستهاي قدرت
تامين جنگ هدف اگر.است آمريكا منافع نابودي نهايت در و تضعيف براي جدي خطري
پاكستان و هند كشور دو بين هستهاي جنگ مسلما است آن نمودن محقق تسهيل يا و منافع
يعني جهاني ناظم منافع بلكه نميكند تامين را آنها از كدام هيچ منافع تنها نه
عنوان به را تروريسم با مبارزه كه زيرا مياندازد خطر به شدت به نيز را آمريكا
خواهد قرار تحتالشعاع شدت به امنيتي و سياسي جهتگيريهاي به شكلدهنده اصلي محور
.داد
در خارجي سياست طراحان و دفاع وزارت استراتژيستهاي براي كه نيست چيزي اين و
آمريكا قديمي متحد پاكستانباشد پذيرش و توجيه قابل وجه هيچ به خارجه امور وزارت
او دسته دارو و ملاعمر راندن بيرون در آمريكا عمليات تسهيل در را عمدهاي نقش كه
را آمريكا متحدغيرعرب سياسي انزواي كه آمريكا جديد متحد هندوستان و داشت قدرت از
اهميتي است داده كاهش خود گسترده همكاري و نظامي قراردادهاي با خاورميانه منطقه در
سال طول 55 در.دارند جنوبي آسياي منطقه در نظم تداوم جهت در آمريكا براي چندان دو
جهت به كه بودهايم نحيفالحال هستهاي غول دو اين بين متعارف جنگ سه شاهد گذشته
كنترل قابل آن وحدت شدت شدند حادث سرد جنگ دوران يافته قوام نظام بطن در اينكه
متفاوت هم كشور دو كمي توان بلكه هستند متفاوت شرايط تنها نه امروزه امابودند
كشور دو اين بين جنگ بروز از كه ميسازد ملزم را آمريكا عمده ويژگي دو اين كه است
از تا ميسازد ضروري اين كه است گرديده سرد جنگ جايگزين آمريكايي نظمكند جلوگيري
مديران وظايف از اين كه گردد جلوگيري ميسازد ، مختل را نظم اين كه اقدامي گونه هر
آن مديران كه است دوام قابل نظمي.ميشود محسوب است آنان راس در آمريكا كه نظم
به بستگي اين كه هستند دارا را آن مديريت براي ضروري و لازم قابليتهاي دهند نشان
بودن دموكراتيك ميزان و فرهنگي غناي صنعتي ، ظرفيت ديپلماتيك ، مهارت نظامي ، توان
نظم مديريت در توانايي عدم صورت دردارد نظم حامي كشور تصميمگيري دستگاه ساختار
سوال زير به را آن ارزشهاي شدت به نظم اين مخالفان و متعارضين كه است پرواضح
و هند بين پيشين جنگ سه.داد خواهند قرار خود سياست را آن محور و برد خواهند
امروزه اما بودند كنترل قابل پيآمدهاي داراي آن كيفيت بودن متعارف جهت به پاكستان
غيرقابل پيآمدهاي داراي شود حادث جنگي اگر كشور دو اين هستهاي توانايي جهت به
به كوتاه و بلند بردهاي با موشك سه آزمايش.بود خواهد حاكم نظم مديران براي كنترل
اول استفاده عدم سياست به پاكستان تعهد عدم و تنش آغازين روزهاي در پاكستان وسيله
كه داده قرار شرايطي در را آمريكا است هند سياست برخلاف كه هستهاي سلاح از
.بنمايد بحران كردن فروكش براي امتياز دادن به مجبور را خود سنتي متحد ميبايستي
دربرميگيرد را سرباز ميليون به 5/1 نزديك كه هندوستان بالاتر متعارف نظامي ظرفيت
پاكستان براي چارهاي جنگ وقوع صورت در پاكستان متعارف توان برابر دو تقريبا كه
به نزديك مرگ مفهوم به اين كه شود متوسل هستهاي سلاح به اينكه جز نميگذارد باقي
بر منازعه كه دارند وقوف آمريكائيان.بود خواهد كشور دو ساكنين از نفر ميليون 12
نظم فروپاشي سر از نهايت در و منطقه در هستهاي جنگ كه ندارد را آن ارزش كشمير سر
اين كه كرد خواهند را تلاش حداكثر برداشتي چنين يك براساس و گردد سبب را آمريكايي
اين در دفاع وزير رامسفلد و خارجه وزير معاون آرميتاژ حضور.نپيوندد وقوع به حادثه
محور بر كه آمريكا منافع تامين كه شود گوشزد پاكستان و هند رهبران بر كه است راستا
دليل همين به و است آسيا جنوب در آرامش نيازمند دارد قرار تروريسم با مبارزه
.ميباشد آمريكا منافع برخلاف كشور دو بين هستهاي برخورد
سياستمدار نگاه
ميكنند ايجاد تحريف و توهم كه تاكتيكهايي
سعيد ادوارد
عبادتي عليرضا: ترجمه
طرفدار دوآتشه تظاهرات يك گرفت ، صورت جنين محاصره كه زماني درست پيش هفته چند
آمريكايي برجسته شخصيتهاي آن سخنرانهاي تمامي كه شد برگزار واشنگتن در اسرائيل
كه بودند شاخص چهره چند و يهودي عمده سازمانهاي رهبران سناتور ، چند جمله از
.كردند شرط و بيقيد پشتيباني ميدهد انجام اسرائيل آنچه از متفقالقول
اين در بوش دولت از نمايندگي به هم آمريكا دفاع وزارت دو شماره مرد ولفوويتز پال
پايان" از سخن سپتامبر ماه از كه است افراطي راستگراي يك اوداشت شركت تظاهرات
يافته شهرت اسرائيل سرسخت حامي به و ميآورد ميان به عراق نظير كشورهايي به "دادن
حمايت درباره و داد سخن داد اسرائيل از _ ديگران مانند درست _ سخنرانياش در.است
كه رنجي" از غيرمنتظرهاي بهطور اما گفت سخن اسرائيل از شرط و بيقيد و كامل
قدري به جمعيت كه بود كافي عبارت همان اما.آورد ميان به صحبت "ميبرند فلسطينيها
را سخنراني تريبون دلخوري با و نشد صحبت ادامه به قادر او ديگر كه كردند اعتراض
.گفت ترك
يهوديان عمومي افكار حمايت كه است اين برميآيد رويداد اين از كه معنايي تنها
و ندارند هيچوجه به را فلسطينيها وجود تحمل كه است گونهاي به اسرائيل از آمريكا
و كلمات از مجموعهاي در كه شود جاري زبان بر فلسطين نام كه ميپذيرند هنگامي تنها
از امتناع اين علاوه به.شود گرفته كار به بنيادگرايي تروريسم ، خشونت ، حاوي جملاتي
احساس از متعصبتر بسيار "ديگر طرف" وجود به مربوط هرچيزي شنيدن و ديدن
با رويارويي مقدم خط در اسرائيليها كه حالي در.است اعراب به نسبت اسرائيليها
.نميكنند عمل افراطي آمريكا در يهودي عمومي افكار اندازه به هستند فلسطينيها
اخيرا كه جنگ عليه بر تلآويو مردم نفري هزار شصت تظاهرات مورد در قضاوت با
خودداري اشغالي سرزمينهاي در خدمت از كه احتياطي نيروهاي تعداد افزايش ;شد برگزار
نشان كه اسرائيل در نظرسنجيها و روشنفكران و گروهها دائمي اعتراض ;ميكنند
اين به ميتوان هستند ، عقبنشيني به حاضر صلح ازاي به اسرائيليها اكثريت ميدهد
.ندارد پويايي متحده يهوديانايالات ميان در سياسي فعاليت كه رسيد نتيجه
بحران" عنوان تحت مقالهاي ميليون يك تيراژ با "نيويورك" هفتهنامه پيش هفته در
در" كه بود اين درباره آن اصلي موضوع كه رساند چاپ به "آمريكا يهوديان براي
ادعاي اين مهم نكات ندارم سعي من ".است بقا اصلي ، موضوع اسرائيل ، مثل نيويورك ،
آمريكايي يك قول از مقاله اين بگويم ميخواهم فقط برشمارم را خارقالعاده و عجيب
از تصويري "است من زندگي در چيز عزيزترين كه اسرائيل ، كشور":ميگفت كه صاحبنام
اقليتها قويترين كه اقليت اين وجود گويي كه است كرده ارائه آمريكا يهوديان وضعيت
نقل ديگر شخص از مقاله اين.است گرفته قرار جدي تهديد مورد حقيقتا است آمريكا در
يك ورطه در آمريكا يهوديهاي ميكرد ادعا كه بود رفته پيش جايي كردتا قول
نويسندگان از يكي كه همانطور يقينا ، .گرفتهاند قرار ديگري [هولوكاست] يهوديكشي
مرتكب فلسطين در اسرائيل آنچه از آمريكا يهوديهاي است ، گفته مجله اين مقالههاي
مثال بهعنوان آمريكايي يهودي يك.ميآورند عمل به كامل حمايت اشتياق با ميشوند
ميگيرد كار به كه عبارتي و ميكند خدمت اسرائيل ارتش در اكنون فرزندش كه ميگويد
احساس ".ميكشد را فلسطينيها ميتواند تا و است خطرناك و مسلح او" است جمله اين
در ميكند ، بازي تفكر طرز گونه اين در مهمي نقش آمريكا در بودن پولدار از گناه
فانتزي دنياي و اسطوره در حد از بيش منزويسازي خود نتيجه تفكر طرز نوع اين واقع
آغاز زمان از.ندارد نظير دنيا در كه است مليگرايي نوعي و آموزشها حاصل كه است
عمده يهودي سازمانهاي و آمريكا رسانههاي شد ، شروع پيش سال دو تقريبا كه انتفاضه
ايالات حتي و پاكستان عرب ، دنياي در اسلامي آموزشهاي نحوه به حملهاي هيچ از
ياسرعرفات جمله از اسلامي كشورهاي در مسئول مقامهاي آنها.نكردند فروگذار متحده
ميكارند ، آمريكا و اسرائيل از نفرت و كينه تخم نوجوانان دل در كه ميكنند متهم را
جهاد ، از و ميدهند جلوه فضيلت را [شهادتطلبانه] انتحاري حملات آنها چشمان در
آمريكايي يهوديان آموزشهاي نتيجه از هرگز آنها اما.ميكنند تمجيد حصر و بيحد
سوي از فلسطين ميگويند آنها اينكه.نميآورند ميان به سخني فلسطين بحران درباره
اينكه يا و نبود هيچكس سرزمين آن در ميگويند آنها.است شده اعطا يهوديان به خدا
فرمان به سرزمين اين بوميان اينكه يا شد ، آزاد آنان دست از و بود انگليس مستعمره
وجود فلسطينيها واقع در كه گونهاي به.گفتهاند ترك را سرزمين اين رهبرانشان
اعراب همه اينكه و هستند تروريست آمدهاند وجود به كه هم اخيرا و نداشتند
.ببينند كشته را يهوديان همه ميخواهند و ضديهوديند
هرگز و ندارد وجود فلسطين مردم واقعيت تنفرآفرينيها و تحريكها اين كجا هيچ در
سال 1948 از فلسطين مردم با اسرائيليها رفتار به اسرائيليها با فلسطينيها دشمني
ويراني انفجارها ، بمباران ، جمعي ، كشتار از نخواهيم اگر.نميشود داده ارتباط
جامعه ، 35 يك ويراني غصب ، تاريخ تمام گويي بگوييم تحقيرها و محاصرهها ساختمانها ،
نبوده هيچ دهه چند اين در ترور و جمعي تنبيه غزه ، نوار و باختري كرانه اشغال سال
.است فلسطينيها سوي از يهود با ضديت و دشمني قرباني كه است اسرائيل اين فقط است ،
بسياري طراح كه نميكند خطور اسرائيل آمريكايي حاميان از هيچيك ذهن به است ، ساده
آنها ذهن به حتي است اسرائيل دولت ميشود نوشته يهود مردم نام به كه اعمالي از
با است آن مسئول اسرائيل دولت نام به كه اعمالي ميان رابطهاي كه نميكند خطور
فلسطيني كه است اينجا مشكل سرانجام.كنند برقرار فلسطين مردم انتقام و خشم احساس
مانند _ جاهطلبي و دغدغه جامعه ، سنت ، تاريخ ، فلسطيني ، .ندارد وجود انسان بهعنوان
جز دارد اهميت دنيا مردم از بسياري براي موضوع اين چرا.است نداشته _ ملتها ساير
فلسطين در بومي مردم وجود درباره كه بازميگردد دانشي به اين.آمريكا يهوديان براي
اما _ آوردهاند ميان به صحبت آن از هم و ميدانند هم صهيونيست رهبران و دارد وجود
جمعي برخورد نوع دليل همين به.نيست پذيرفتني شود استعمار مانع كه حقيقتي
در ويژه به است حقيقت قلب و دروغپردازي يا و است حقيقت انكار يا صهيونيستها
.نيست دسترس در تاييد و تحقيق براي حقايق كه متحده ايالات
و پيشگامان كه زماني كه ميدادهاند آموزش مدرسه در كودكان به كه بود دهه چند
كه مردمي آن و نبود خبري فلسطينيها از رسيدند سرزمين آن به صهيونيست طلايهداران
.مرگند مستحق كه هستند تروريست مشتي ميجنگند اشغال عليه بر و ميكنند پرتاب سنگ
مستحق آنها.ندارند واقعيت حتي ندارند را چيز هيچ شايستگي فلسطينيها اينكه خلاصه
تحريف آموزشهاي نتيجه همه اينها.است جايز آنها از منفي تصاوير فقط و استحالهاند
آنكه بدون ميشوند بزرگ شده تحريف آموزشهاي اين با نوجوان ميليونهااست شده
_ ايدئولوژيك سياسي هدف يك در فلسطين مردم كامل استحاله مورد در آگاهي كوچكترين
همزيستي از صحبتي كه نيست شگفتي جاي.كنند پيدا _ اسرائيل از حمايت حفظ
.ندارد وجود شده تحريف آموزشهاي گونه اين در ملتها ميان مسالمتآميز
رسميت به يهودي و آمريكايي بهعنوان آمريكا در كه است اين كوشششان تمام آنها
مشابهي وضعيت از آمريكا در فلسطينيها و اعراب نميشوند حاضر هرگز اما شوند شناخته
مشكل اين عمق از كردهاند زندگي آمريكا در سالي چند كه كساني فقطببرند بهره
روشنفكرانه سركوب.است معمولي سياسي دانش از فراتر بسيار كه مشكليآگاهند
منحرف ، احساس يك است ، شده ايجاد صهيونيستي آموزش نحوه خاطر به كه فلسطينيها
انجام اسرائيل هرچه كه است آورده وجود به حقيقت مورد در موضعگيري فاقد و خطرناك
كه مقالههايي از بسياري اساس بر:است شده واقع مظلوم كه است آن خاطر به ميدهد
خودشان ميان نظر اختلاف خاطر به كه آمريكايي يهوديان كردهام اشاره آن به بالا در
دارند ، دغدغه اسرائيل در افراطي راستگرايان كه اندازهاي همان به هستند بحران در
در جور واقعيت با خطر احساس اين كه است واضح.ميبينند خطر در را خودشان بقاي
ناديده از ناشي خيالپردازانه و موهوم وضعيت خاطر به خطر احساس اين بيشتر نميآيد ،
.است آنان غيرمنطقي و حصر بيحدو خودشيفتگي و حقايق و تاريخ انگاشتن
از دفاع معني به دفاع اين اما است كرده دفاع تظاهرات آن در سخنانش از ولفوويتز
.است بوش دولت خاورميانهاي سياستهاي از دفاع بلكه نيست فلسطينيها حقوق
را وضعيت آنچه و ميگيرد صورت اسرائيليها سوي از وسيع مقياس در ملت يك استحاله
در آزاديبخش نهضتهاي تمامي.است [شهادتطلبانه] انتحاري حملات كرد ، خواهد دشوارتر
در نه هستند حيات جهت در نهضتها اين كه داشتهاند نكته اين بر تاكيد تاريخ طول
دشمنان به بتوانيم زودتر هرچقدر باشد؟ استثنا يك بايد ما نهضت چرا.مرگ جهت
كمتر آنها است مسالمتآميز همزيستي و صلح جهت در ما مقاومت كه كنيم ثابت صهيونيست
تروريست نام نميتوانند هرگز و بزنند ما كشتن به دست ارادي بهطور بود خواهند قادر
ميگويم من.ميشوند عوض نتانياهو و شارون كه نميگويم من.بگذارند ما بر
راهكارهايي و تاكتيكها كه شود گوشزد هم آنها به بايد كه دارند وجود فلسطينيهايي
ميشوند ، قائل ذاتي اصالت بولدوزر انساني ، بمب بمب ، تانك ، سلاح ، زور ، براي كه
.ميكند ايجاد طرف دو هر در تحريف و توهم بيشتر بلكهنيستند راهحل
داون پاكستاني روزنامه:منبع
ميماند بيدفاع كه سپري
مايلز تام
جماليان شهرام:ترجمه
شكل هرمي بنايي بلند علفهاي و انبوه درختان ميان در و انگليس ملي پارك اعماق در
.است كرده متمايز اطراف طبيعت از را خود متر ارتفاع 40 به
طرف يك از كه دارد وجود فرستنده از 2500 بيش رنگ سياه هرم اين وجه هر در
را توانايي اين ديگر سويي از و كنند رديابي سرعت به را مهاجم موشكهاي آمادهاند
خود نظارت تحت را آنها حركات و كرده تعيين را جاسوسي ماهوارههاي تاموقعيت دارند
در است برانگيخته نيز را زيست محيط طرفداران خشم كه رادار ايستگاه اين.دهند قرار
گرفته قرار "ديلز فايلينگ" منطقه در انگليس سلطنتي هوايي نيروي پايگاههاي از يكي
جورج موشكي دفاع سپر طرح خدمت در مهم ايستگاه اين كه دارد وجود احتمال اين.است
.درآيد آمريكا رئيسجمهور بوش
ولي است ، نكرده ارائه را سيستم اين استقرار براي خود نهايي طرح پنتاگون هنوز گرچه
رديابي براي ديلز فايلينگ تجهيزات قوي احتمال به كه كرده اعلام انگليس خارجه وزارت
گرفته كار به شود ، شليك شمالي آمريكاي سوي به خاورميانه از كه بالستيكي موشك هر
.شد خواهد
وظيفهاي چنين نيز "ثول" پايگاه در گرينلند رادار ايستگاه ديلز ، فايلينگ بر علاوه
ايستگاه دو اين از كدام هيچ كه است اين توجه جالب نكته اماگرفت خواهد برعهده را
ميتوانند راحتي به و نيستند برخوردار قدرتمندي ضدموشكي و هوايي پدافند سيستم از
تيم.است دفاعي سپر اين در روزنه ايجاد هدفشان كه گيرند قرار كشورهايي حملات هدف
ميرسد نظر به":گفت موضوع اين به اشاره ضمن انگليس دفاع وزير سابق معاون گاردن
بين نيز را آن وخيم عواقب دارد قصد طرحي چنين در ديگر ملتهاي كردن سهيم با آمريكا
".كند تقسيم كشورها اين
"جانبه دو كامل تخريب" تئوري كه بودند باور اين بر عدهاي سرد ، جنگ طول در
جرات مقابل طرف ترس از قدرت ابر دو از يك هيچ زيرا كرد خواهد تضمين را صلح استقرار
شده تئوري چنين جايگزين واقع در موشكي دفاع سپر طرح.نداشتند را هستهاي جنگي آغاز
خواهد را هستهاي تسليحات پاندوراي جعبه طرح اين كه دارند عقيده منتقدان ولي است
به بازدارنده عاملي عنوان به را جانبه دو كامل تخريب هرگز مذكور سپر زيرا گشود
.داشت نخواهد دنبال
نميتواند هرگز تنها نه - هشتاد دهه ستارگان جنگ - خود سلف همانند موشكي دفاع سپر
غيرموشكي تهاجمات نميتواند حتي بلكه باشد ، بالستيك موشكهاي برابر در تضميني
بدبيني با گاردنكند دفع كامل طور به نيز را سپتامبر يازدهم انتحاري حملات مانند
و رفت هدر به "ستارگان جنگ" اول طرح براي دلار ميلياردها":ميگويد مورد اين در
."شد خواهد دچار سرنوشت همان به نيز جديد طرح.نشد حاصل نيز نتيجهاي
ايجاد از را مسكو و واشنگتن كه است پيمان 1972 زدن كنار موشكي ، دفاع برپايي لازمه
.ميداشت برحذر سپري چنين
بوش جورج امضاي به پيش هفته دو كه تسليحات كنترل موافقتنامه خواندن مضحك با گاردن
عمل در كه كرد اعلام رسيد روسيه رئيسجمهور پوتين ولاديمير و آمريكا رئيسجمهور
را جهان هستهاي بازدارندگي گرفتن پايان":گفت وي.بيمعناست كاملا اقدامي چنين
اين كه است اين سوال اگر":داد ادامه وي ".كرد خواهد تبديل خطرناك بسيار مكاني به
."كشور امنيت كاهش":است اين پاسخ داشت ، خواهد انگليس امنيت بر تاثيري چه طرح
سوي از رسمي درخواستي كه زماني تا است كرده اعلام انگليس نخستوزير بلر توني دولت
از يكي "كوئين لوريك".شد نخواهد داده تحويل ديلز فايلينگ نشود ، ارسال واشنگتن
كشور اين دفاع و خارجه وزراي به را مردم نگرانيهاي كه انگليس پارلمان نمايندگان
.است نگرفته تصميمي هيچ مورد اين در تاكنون دولت كه دارد عقيده نيز است داده انتقال
آن انگليس كند ، مطرح ديلز فايلينگ مورد در را درخواستي چنين سفيد كاخ چنانچه اما
واشنگتن آمريكا ، درخواست به بياعتنايي صورت در است معتقد گاردن.كرد نخواهد رد را
وي.كرد خواهد نصب كشتي يك روي را خود سيستم يا و گزيد برخواهد را ديگري كشور يا
كه است اين سياست حقيقت":گفت و دانست ناچيز را واشنگتن به لندن گفتن "نه" احتمال
را خود سنتي متحد سفيد ، كاخ به اضافي مخارجي تحميل با ندارد قصد انگليس دولت
".بيازارد
در تاسيساتي و بناها ايجاد موشكي ، دفاع سپر طرح در ديلز فايلينگ كارگيري به لازمه
برخواهد را زيست محيط طرفداران اعتراض صداي موضوع اين و است ايستگاه اين مجاورت
در تغييري هرگونه و گرفته قرار "مورز يورك نورث" ملي پارك در ديلز فايلينگ.انگيخت
طرفداران از عدهاي حال اين با.گيرد صورت محلي مقامات اجازه با بايد آن زيست محيط
مقامات كردن راضي براي بلر دولت است ممكن كه دارند عقيده منطقه اين طبيعت حفظ
در كوئين.كند استفاده اجازهاي چنين كسب زدن دور براي قانون كور نقاط از آمريكايي
ملي پاركهاي در ندارد حق نظامي مقام هيچ آمريكا در كه است جالب":گفت باره اين
."نشود رعايت انگليس در است ممكن چيزي چنين ولي كند ، ايجاد نظامي تاسيسات كشور اين
به را موضوع طرحي ، چنين اجراي صورت در كه كردهاند تهديد زيست محيط طرفداران
از اقدامي چنين":گفت زيست محيط فعالان از يكي "رينبو آني".كشاند خواهند دادگاه
."آمد نخواهيم كوتاه ما و است غيرقانوني ما ديد
رويتر:منبع
2 بحران در دموكراسي سوسيال
نوتركيب خانواده يك تصوير
فخرطاولي كوروش:مترجم
و سياسي تكثرگرايي قالب در شد ، جدا كمونيسم از كه آغاز همان از دموكراسي _ سوسيال
با كه تا 1980 سالهاي 1970 طلايي دوره از بعد.كرد ظهور كينز اقتصادي دكترين
سوسيال بود ، همراه پالمه اولوف و كرايسكي برونو برانت ، ويلي چون چهرههايي تركتازي
.ببرد را مطلوب بهره برلين ديوار فروپاشي پيامدهاي از نتوانست دموكراسي _
در تدريج به كه است سازمانهايي و سياستها نماينده اروپايي دموكراسي _ سوسيال
تفاوتهاي.گرفتند شكل نوزدهم قرن اواخر مركزي اروپاي و شمالي اروپاي كشورهاي
از متاثر كه دارد و داشته وجود دموكرات _ سوسيال احزاب بين ساختاري و فرهنگي
.است مشترك زيادي جهات از آنها تاريخچه اما است ، مختلف كشورهاي ملي واقعيتهاي
مبارزه سو يك از:شدند زاده سياسي ديناميسم دو تصادم از دموكرات ، _ سوسيال احزاب
در) دموكراتيك احزاب ظهور آن نتيجه كه سياسي دموكراسي تحقق و عمومي آراي كسب براي
كاپيتاليسم ، از انتقاد ديناميسم ديگر سوي از و ;بود (جمهوريخواه احزاب فرانسه ،
از ملهم كارگري احزاب تشكيل به آغاز در كه بودنش ، غيرعقلاني و آن بيعدالتيگستري
مركب ايدئولوژي نوعي نماينده شده ياد كارگري احزاب زمان اين در ;انجاميد ماركسيسم
.بودند اصلاحطلبانه و سنديكايي روحيات مذهبي ، سنت از
بحران بالاخص _ گذاشت سر پشت اروپايي سوسياليسم كه بحرانهايي و مباحثات طي
گذشته ، از آشكارتر دموكرات _ سوسيال احزاب _ دهه 1900 ريويزيونيستي "تجديدنظرطلبي"
.انگاشتند مردود را اجتماعي _ سياسي آرمان به رسيدن براي قهرآميز انقلاب به توسل
طرح با داشتند ، نزديكي پيوند آنها با كه سنديكاها همراه به احزاب ، اين همزمان اما
شكل تغيير تدريج به را ليبرال جوامع سياسي ، گفتمانهاي مركز در اجتماعي مسايل
.دادند
بود گرفته قرار كمونيسم با تقابل در كه _ دموكراسي _ سوسيال انقلاب 1917 ، بروز با
مطالبات مشروعيت ليبراليسم ، برخلاف اما.شد قايل تكثرگرا دموكراسي به وضوح به _
.گذاشت صحه دولت نقش بر و داد قرار بازار اقتصاد با تقابل در را اجتماعي
كاپيتاليست جوامع در كردن حكومت چالش با دموكرات _ سوسيال احزاب سال 1918 ، از بعد
آنها اما.كنند شركت سياسي نيروهاي ديگر با ائتلافهايي در شدند مجبور و مواجه
و توليد ابزار كردن سوسياليزه برنامه نميتوانستند آنها طي كه موقعيتهايي براي
حكومت تجربههاي اولين دليل همين به.نداشتند آمادگي كنند ، اجرا را كالا تبادل
اصلاحاتي مقطع اين در.است بوده نااميدكننده سال 1918 ، از بعد دموكراتها _ سوسيال
رسيدن فرا با.بود فراگيري حال در نيز ليبرال اقتصاد اصول همزمان اما شد ، انجام
و فاشيسم اوجگيري.شد هم بيشتر مشكلات جهاني ، اقتصاد بحران و دهه 1930 سالهاي
و اتريشي احزاب بهويژه كرد ، خارج صحنه از را پرشماري احزاب اروپا در نازيسم
خروج براي سياستي تبيين كه بود سالها همين در حال اين با اما.را آلماني
آغاز سوئد و نروژ در ابتدا روند اين.گرديد آغاز تنگناهايش از اروپايي سوسياليسم
قرار تاثير تحت را اروپا جنگ از بعد دموكرات _ سوسيال احزاب ديگر ادامه در و شد
.داد
مبادله و توليد ابزار مليسازي كه بود اين مدرن دموكراسي _ سوسيال پايهاي ايده
اساس اين بر.نيست ضروري كاپيتاليسم ناعقلانيت و بيعدالتي با مقابله براي كالا
مبارزه نابرابريها با كارآمد اقتصادي سياستهاي سايه در ميخواستند كه دولتهايي
نوسانات مهار براي را [اقتصادي چرخه] چرخهاي ضد سياستهاي ميتوانستند كنند ،
كار دستور در آموزش سطح ارتقاي و اجتماعي تامين توسعه سرمايهگذاري ، ترغيب بازار ،
دموكراتيك مديريت و خصوصي عمل ابتكار بين پيوندي كه كينز مطالعات.دهند قرار
قرار توجه مورد دموكراسي -سوسيال اقتصادي دكترين بهعنوان بود ، كرده برقرار اقتصاد
جايگاه و كشورها از هريك با متناسب دولتي بخش گستردگي ابعاد شرايط اين در.گرفت
و سوئد در و مهم انگليس در قوي ، فرانسه و اتريش در دولتي بخش:است بوده متغير دولت
از انقطاع براي ابزاري بهعنوان دولتي شركتهاي كشوري هيچ در اما بوده ، ضعيف آلمان
.نشدند مطرح بازار
و سياسي تكثرگرايي به دادن اهميت دموكراسي ، _ سوسيال سياسي تجربه ديگر بعد
منكر را اجتماعي مناقشات واقعيت مقطع اين در دموكراسي _ سوسيال.است بوده اجتماعي
همچنين اماميشناسد رسميت به را كارفرمايي و سنديكايي منافع حتي بلكه نميشود ،
بين مذاكره طريق از كه ميداند مصالحه به دستيابي را ، مناقشات فصل و حل شيوه
.ميشود محقق جامعه مختلف بازيگران
سياسي فرهنگ يك بلكه است ، سياست يك تنها نه لحاظ اين از تاريخي دموكراسي _ سوسيال
ساختارهاي و سياسي "اعتدال" از و ميدهد قرار محور را اجتماعي تكثرگرايي كه است
سوسياليست احزاب ميان اين در.ميكند دفاع مصالحه و مذاكره براي شده سازماندهي
;گذاشتند سر پشت را متفاوتي تجربيات _ فرانسه سوسياليست حزب جمله از _ جنوبي اروپاي
محور را اجتماعي مناقشه مفهوم ،_ دهه 1970 ميانههاي تا _ مديدي مدت احزاب اين
ماركسيسم اصول به بيشتري مدت شمالي ، اروپاي در همتاهايشان نسبت به و دادند قرار
بهطور سياسي و اقتصادي شرايط امروزشمردند محترم را آن لااقل يا ماندند وفادار
واقعيات اگرچه كرده ، نزديك هم به را سوسياليست و دموكرات _ سوسيال احزاب گستردهاي
.است باقي همچنان ملي
لوموند:منبع
|