لوياتان براي جايزه
فلسفي پرسش يك و صد
4_ زندگي يك بسط و قبض
فيلسوفان تاريخ
پوزش و يادآوري
لوياتان براي جايزه
سياسي علوم و فلسفه حوزه در سال كتاب بهترين
برگزار جمهور فرهنگي موسسه سوي از كه مراسمي طي خرداد ، سوم و بيست پنجشنبه ، روز
بشيريه حسين دكتر به سياسي علوم و فلسفه زمينه در سال كتاب بهترين جايزه شد ،
باني.گرفت تعلق هابز لوياتان كتاب از ايشان خوب بسيار ترجمه به جايزه.شد داده
فرهنگي موسسه به را كتاب گزينش و بررسي كار و هستند هنجني فاطمه خانم جايزه اين
شماره اين در كه كردهايم آماده گزارشي فرهنگي رويداد اين از.سپردهاند جمهور
لوياتان ، درباره بشيريه دكتر با مصاحبهاي مراسم پايان در همچنين.ميخوانيد
بعدي شمارههاي در خدا خواست به كه داديم انجام گرفتند كه جايزهاي و ايشان ترجمه
.خواند خواهيد را آن
مدرن سياسي فلسفه كتابهاي مهمترين از يكي دستكم مهمترين ، نگوييم اگر لوياتان
است
هوشمندزاده پيمان:عكس
معظميجهرمي علي
فرهنگي موسسه اعضاي از چندتن حاضران.شد برگزار كوچك جمعي و آرام فضايي در مراسم
هم لوياتان كتاب ناشر نشرني ، مدير.هنجني خانم بشيريه ، دكتر علاوه به بودند جمهور
را ماجرا اهميت آنچه.بود نشده حضور به موفق گويا كه بود شده دعوت نشست اين به
بود اين مهم.نبود دست اين از چيزهايي و غايبان و حاضران تعداد اما ، ميكرد تعيين
از قدرشناسي براي بود برآمده همتي دست ديار اين امروز فرهنگ تبآلود فضاي در كه
امروز سنگين فضاي در چه آن با كه اين و امروز دانش برآورده رنج به حاصل همين
دانشپروران از قدرداني بلكه ندارند تجمل رنگ رو هيچ به قدرشناسيها اين ميبينيم
برسد موقع به بايد كه است نوشدارويي باشد ، كه نحو هر به آنان ، به دادن پشتگرمي و
كه نيست معلوم فرهنگ و انديشه عرصه بيجاي كردنهاي سياسي و شدنها سياسي با الا و
آرزويي ديگر كه فردا حاصل اميد ;بيايد چه امروزمان فرهنگي مختصر دارايي همين سر بر
.است دراز
داشته گفتوگويي هنجني خانم با كه ميدهد دست فرصتي شود آغاز نشست كه اين از پيش
افتاديد؟ جايزهاي چنين گذاشتن فكر به كه شد چه ميپرسيم ايشان از.باشيم
:ميگويد هنجني خانم
فرهنگ به كمك براي كه بودم فكر اين به هميشه من خدا ، راه در و خدا نام به
ديدم زنان نشريه در پارسال و آمد پيش كه اين تا باشم خير كار يك باني سرزمينمان
كه كردم فكر خودم با.است كرده تعيين سال رمان بهترين براي جايزهاي خانمي كه
فرهنگ ، از پشتيباني كه كاري.دهم انجام را مشابهي كار و بگيرم را كار اين دنباله
ندارند تشويقهايي چنين به احتياجي دانشوران شايد.باشد دانشپروران و دانشمندان
بلكه نيستند تنها راه اين در كه ببينند است لازم اما است ، روشن هدفشان كه چرا
همين با.ميكنند پشتيباني آنها از و هستند آنها فكر به نيز جامعه معمولي افراد
مشاركت تحقق راه در بردارم گامي باشد اندك هرچند جايزه ، اعطاي با كه كردم فكر ايده
مردمسالاري زمينهساز ميتواند خود مشاركت اين كه فرهنگ عرصه در مردم همگاني
كمك جامعه فرهنگ ارتقاء در بتواند كه اندازه هر به فردي هر ميكنم فكر منباشد
.است كرده مفيدي كار كند
پيموديد؟ چگونه را كار عملي مراحل ميپرسيم
.ميكنيم تلاش داريم كار اين براي كه است سال يك حدودا ميدهد پاسخ هنجني خانم
يا تاليف بهترين انتخاب به مربوط كارهاي انجام و مطالعات اما بود من با پيشنهاد
جمهور موسسه دوستان وسيله به بود ما توافق و پيشنهاد مورد كه زمينهاي در ترجمه
اين كارداني به را كار و نكردهام اظهارنظري كتاب انتخاب در شخصا من و شد ، انجام
كار اين به داد تشكيل جمهور موسسه كه انتخابكنندهاي هيات و سپردهام دوستان
حوزه در نگارش بهترين يا ترجمه بهترين به جايزه يك سال هر است قرار.است رسيده
.شود داده سياسي علوم و فلسفه
مبلغ و دارد نمادين جنبه بيشتر جايزه اين:ميگويند جايزه نوع درباره هنجني خانم
دانشوران به دادن پشتگرمي هدف اگر كه كردم فكر حال اين با.نيست مهم چندان آن
شخصيتي خود من چون طرفي از هم و ميكند برآورده را هدف اين هم نقدي ، جايزه باشد
.دارد بيشتري تناسب نيستم علمي
مردم فرهنگ براي باشم توانسته كه اين از قلبا من كه كردند اضافه پايان در ايشان
داشته انتظار هميشه نبايد مردم ميكنم فكر.هستم خرسند باشم كرده كاري ايران
بايد هركسي و بگيرند عهده به را فرهنگ از حمايت وظيفه تنهايي به دولتها كه باشند
شود گذاشته هم كنار مردم كوچك كارهاي وقتي و دهد انجام ميآيد دستش از هركاري
و فردي كارهاي كه باشيم داشته ياد به بايد.است شده انجام بزرگي كار كه ميبينيم
اين به هم من.باشيم آنها نتايج انتظار به كوتاهمدت در نبايد ولي هستند مهم كوچك
مستلزم و نيست ساده كاري چنين انجام من براي مادي نظر از اگرچه كه ميكنم فكر
به اميدم بيشتر ببينم را آن نتيجه حياتم طول در كه نيستم منتظر اما است صرفهجويي
كارهايي چنين ديگر جوامع در كه همانطور.بماند و يابد ادامه كار اين كه است اين
به كه باشيم اين منتظر نبايد نيز ما نشستهاند ، بار به رفته رفته و ماندهاند
.باشيم فرهنگي تحولي شاهد يكباره
و بشيريه دكتر از تشكر ضمن جمهور موسسه مسئول مدير ثقفي مراد آقاي مراسم آغاز با
:گفت حاضران
و فلسفه حوزه در تاليف يا ترجمه بهترين سالانه برگزيدن مسئوليت هنجني خانم سركار
بار اولين براي اكنون.كردهاند واگذار جمهور فرهنگي موسسه به را سياسي علوم
.سال 80 در شده منتشر كتابهاي بر است ناظر كه كنيم اعطا را جايزه اين داريم افتخار
خود اهميت انتخاب معيار اولين گفت انتخاب معيارهاي درباره خلاصه طور به سپس او
و مناسب حاشيهنويسي رسا ، ترجمه ديگر معيار.است برده نام حوزه در كتاب
بود راحت بسيار كارمان سال اولين براي ما كه بگويم بايد و است موجز مقدمهنويسي
بود شده منتشر خوبي ترجمههاي و تاليفي كتابهاي سال اين در كه اين وجود با زيرا
مهم كتاب و چپاول و توسعه دولت كتاب يا كاستلز اطلاعات عصر جلدي سه كتاب مانند
در ديگر ، كتابهايي همچنين و است مانده ناشناخته متاسفانه كه پستمدرنيسم و اسلام
ما معيارهاي با وجه بهترين به بشيريه آقاي ترجمه زيرا بود آسان انتخاب حال عين
مهمترين ، نگوييم اگر لوياتان ;است كتاب خود اهميت مسئله اين دليل اولين.ميخواند
كتاب اين منتقدان از برخي.است مدرن سياسي فلسفه كتابهاي مهمترين از يكي دستكم
دولت باب در كتاب ميدانيد كه همانطور.ميدانند مدرن سياسي فلسفه بنيانگذار را
مثل خصوصي و عمومي زندگي حوزههاي تمام در آن تاثير كه است فراگير نهادي دولت است ،
هابز كه همانطور هم دليل همين به و است آشكار...و دانش و علم اقتصاد ، مالكيت
گذشته سال در.بگذارد عموم زندگي روي بسياري تاثير ميتواند آن شدن بيمار ميگويد
دليل.نداشتيم باشد مهم حد اين تا سياسي علوم و سياسي فلسفه حوزه در كه كتابي
منقح و پاكيزه روان ، بسيار بسيار ترجمه سال ، كتاب عنوان به كتاب اين انتخاب ديگر
.است بشيريه دكتر آقاي
ميتوان فرانسه زبان مانند زبانها ساير به لوياتان ترجمههاي با مقايسه با حتي
اين داشت توجه بايد بهخصوص ميشود خوانده راحتي به حاضر فارسي ترجمه كه گفت
قرن به متعلق كتاب نثر كه چرا.است مشكل بسيار كتاب اصل انگليسي كه است درحالي
ترجمه اين اعتبار بر كه سومي نكته.مشكل بسيار امروزه آن خواندن و است هفدهم
واقعا كه كردهاند اضافه متن به دكتر آقاي كه است توضيحي پاورقيهاي ميافزايد
.است مفيد بسيار خواننده راهنمايي براي
كرده منتشر كمغلط و پاكيزه بسيار را كتاب كه ني ، نشر ناشر ، از دارد جا اينجا در
.شود تشكر است ، كرده رعايت نيز حروفچيني براي مناسب قلمي انتخاب تا را دقت و است
كرده باز ما فرهنگ در را آساني جاي يك ترجمه كه بهاين توجه با افزود سپس وي
از ما فرهنگ در را خود جايگاه ترجمه و نميدهيم اهميت آن به كافي اندازه به شايد
ترجمه اهميت به ديرباز از ايرانيان و نبوده چنين گذشته در كه آن حال.است داده دست
زمان از ميتوانيم تقريبا مابودهاند آگاه ملتها ساير فرهنگ و دانش انتقال در
زبانها ساير از ترجمه به كه را اهميتي و كنيم پيدا را مترجمان ردپاي هخامنشيان
از بعد ويژه به ساسانيان دوره در كه ميدانيم همچنين.ببينيم است ميشده داده
كتابهاي و است شده جدي ساسانيان براي ترجمه مسئله روم امپراتوري شدن مسيحي
خاورميانه شدن اسلامي از بعد.شدهاند ترجمه دوره اين در كه ميشناسيم را متعددي
به نه بار اين و ميكند باز را خود جاي ترجمه سده يك حدود از بعد كه ميبينيم نيز
زمان شدناز نهادينه اين.جدي نهاد يك صورت به بلكه گذرا مترجمهاي فعاليت صورت
دكتر ارزشمند كتاب به اگرمييابد ادامه هم او از بعد و ميشود شروع عباسي مامون
سال حدود فاصله در ايشان كه ميبينيم كنيم رجوع اسلامي ، تمدن در عقلي علوم صفا ،
ميان آن در كه ميبرد نام را مترجم پنجاه حدود چهارصد ، سال تا هجري دويست
است مترجم خاندانهاي وجود ميان اين در جالب نكته و دارند را مهمي نقش ايرانيها
همان در حتي كتابها اين كه است اين جالب.ميپردازند كار اين به نسل در نسل كه
جريان شدن جدي با خصوصا و نيستند علمي كتابهاي به منحصر ترجمه دوم و اول دوره
زمينه در مهمي ترجمههاي ديني ، بحثهاي در عقلي استدلالهاي يافتن اهميت و معتزله
در كه است اهميتي نشاندهنده اين و ميگيرد صورت سياسي فلسفه و فلسفي كتابهاي
داده بشري تفكر انتقال محور عنوان به ترجمه به مختلف تمدني دورههاي در كشور اين
.است ميشده
ميخواهم بلكهترجمه تاريخ در دهم انجام سيري كه نيست اين ابدا اينجا در من قصد
كتابهاي از بخشي همواره سياسي ، علوم كتابهاي و فلسفي كتابهاي كه شوم يادآور
جنبههاي و دانش انتقال به تنها ايران در هيچوقت ما و ميداده تشكيل را شده ترجمه
در كه را كلامياي و فلسفي و فكري مباحث همواره بلكه نكردهايم نگاه محض تكنيكي
آن انتقال در و دانستهايم بشر فرهنگي ميراث زمره در ميشده مطرح عالم نقاط ساير
.كوشيدهايم
و پيشرفت لزوم بحث وقتي كه ميبينيم نيز قاجار اوايل در يعني هم مدرن دوران در
ميشود ، شناخته دانش انتقال در جمله از مسئله حل راه و ميآيد پيش عقبماندگي رفع
پزشكي ، حوزه در علمي كتابهاي نوع يك هستيم ، روبهرو ترجمه نوع دو با همچنان ما
كتاب مانند سياسي علوم و فلسفي كتابهاي ديگر نوع و حسابداري حتي و صنعت مهندسي ،
.مشروطيت و مجالس و قانون باب در كتابها ديگر و دكارت روش باب در گفتار
پايه چه تا ترجمه ايرانيان ما براي شويم متذكر كه بود اين براي كوتاه يادآوري اين
رعايت درستي به را ترجمه نقد و ترجمه مرز و حد ما امروز اگر و است بوده مهم
نبايد اين هستيم شاهد كتاب بازار در را بسياري درشت و ريز ترجمههاي و نميكنيم
بدانيم تاليف از كمتر را ترجمه اهميت ببريميا ياد از را ترجمه اهميت كه شود باعث
فلسفه مطالعه امكان و ميشود چاپ كشور در اهميت اين به كتابي كه وقتي بهخصوص
.ميكند فراهم آن مرجع نقطه از فارسيزبانان براي را سياسي
.كرد اهدا بشيريه دكتر به را جايزه تقديمنامه متن قرائت با ثقفي آقاي سپس
فلسفي پرسش يك و صد
كوهن مارتين
صالحي آرش:مترجم
بدل:نوزدهم مسئله
نگاهي جيبياش ساعت به اسنوتي لرد.ميداد بزرگ ميهماني يك از خبر چيز همه
:گفت خدمتكارها به و انداخت
مرتبه؟ چيز همه -
!آقا بله -
سر از لبخندي و گرفت قرار بود ، خريده كه جديدي تابلوي روبهروي دوباره اسنوتي لرد
بزرگ نقاش دراير وان اثر آخرين لاله گل شاخه چند اين.بست نقش لبانش بر رضايت
به تن حال به تا و ميكرد برخاست و نشست زنها با كمتر اسنوتي لرد.بود هلندي
شخصيتي او كه بود شده علت بر مزيد هم سفيد تارموي چند بود ، نداده ازدواج
خوشآمد آنها به اسنوتي لرد و ميآمدند يكي يكي ميهمانها.آيد نظر به فيلسوفماب
را گذشته ساعت شهردار 24 همسر ميرسيد نظر به.آمدند هم همسرش و شهردار.ميگفت
با اسنوتي لرد.شد چندان دو ميهماني اعتبار ترتيب بديناست كرده سر آينه جلوي
رنگآميزي نوع و سبك و فرد به منحصر ويژگيهاي دادن توضيح مشغول تمام افتخار
ديدن با و شد وارد معروف هنرشناس دانس موريس.شد باز تالار در كه بود نقاشي تابلوي
:گفت ميآمد نظر به مضطرب كمي كه اسنوتي لرد.كرد خنديدن به شروع نقاشي تابلوي
.باشيد پاريس در بايد الان شما.نداشتم را شما انتظار اصلا من -
تحفه اين نميگذاشتم حتما بودم ، اينجا اگر.نرسيدم زودتر كه متاسفم !عزيز دوست -
تابلو اين !باشه داشته ارزش بيشتر آن خود از تابلو اين قاب ميكنم فكربخريد را
.دراير وان نه است روگ وان اثر
:پرسيد ناباوري با اسنوتي لرد -
كيه؟ اثر تابلو اين گفتي -
وان شاگردش به دراير وان كه داد توضيح ميكرد ، چاق را پيپش كه حالي در دانس موريس
.بزند ارزانقيمت كپيهاي او آثار از كماهميتش مشتريهاي براي تا ميداد اجازه روگ
هيچ به سال چند تا و برد شيرواني زير اتاق به را دق آينه اسنوتي لرد شب ، همان
.نگذاشت پا جشني و ميهماني
كارشناسان.افتاد خبري به چشمش كه بود روزنامه خواندن مشغول اسنوتي لرد روز يك
روگ وان شاگردش به متعلق واقع در دراير وان شاهكارهاي تمام كه بردهاند پي هنري
شاهكارهاي خلق به دست استادش ، خستهكننده و كليشهاي ايدههاي روي از روگ وان.است
شده آشكار ما براي روگ وان آثار ارزش".رسيد پايان به كلمات اين با مقاله.زد هنري
".است هنري رنساس غول او - است
بدهد؟ ميهماني دوباره بايد آيا بكند؟ چه اسنوتي دكتر
:هجدهم مسئله يادآوري
واقعا مربعها بين رنگ خاكستري لكههاي آيا.شويد خيره تصوير اين به لحظه چند
دارند؟ وجود
:هجدهم مسئله توضيح
در تنها ميبينيم آنچه گاهي داشت توجه بايدمينامند شبكه خطاي گاهي را حالت اين
.مييابند معنا ديگر اشياي با مجاورت
4_ زندگي يك بسط و قبض
سروش عبدالكريم با صدري محمود گوي و گفت
علم فلسفه با آشنايي
تيموري اميرحسين:ترجمه
.دارد سروكار نوين علوم مباني با علم فلسفه
آن از قبل.بود مدرن فلسفه و كلاسيك فلسفه معرفتشناسي ، شامل ما آموزشي برنامه
فلسفياي متون در آنها عقايد از برخي با و بودم شنيده را غيره و هيوم كانت ، اسم
.بودم شده مواجه طباطبايي و مطهري آقايان كتب چون
دو هر كه گونه آن [اسلامي فلسفه برتري به ادعا] نگرش آن كه دريافتهام اكنون
.است نبوده سرپختگي از داريم ، اذعان
بلكه.نبودهاند بزرگي متفكران خودشان زمان در تنها هيوم و كانت مثل فلاسفهاي
فلسفه مثال براي.گذاشتند نيز كردند ظهور بعدها كه فلاسفهاي روي بر را تاثيرشان
.شد پايهريزي ديگران و هيوم كانت ، فلسفههاي مبناي بر منطقي پوزيتيويسم يا زبان
Accumulative فرايند يك علم آيا كه) ميدهد قرار توجه مورد علم فلسفه كه موضوعاتي
موجود ديدگاههاي و اشخاص داوريهاي پيش آيا اينكه و ارزش از فارغ و بيطرف يا است
علم تاريخ ديدگاه از (عليهذا قس و ميگذارد تاثير علم روش و راه در جهان سطح در
را علمي افكار متقابل تاثير و تحول رشته ، اينگيرند قرار توجه مورد ميتوانند نيز
و مطالعه ستارهشناسي و زيستشناسي شيمي ، فيزيك ، تاريخ ، نظير گوناگوني رشتههاي در
.ميكند بررسي
شده بازنشسته زمان آن در كه بود پوپر كارل شدم مواجه او با كه علمي فيلسوف نخستين
علم فلسفه كه چلسي دانشگاه عضو استاد.بودند وي از متاثر كاملا شاگردانش اما بود ،
م سال 1974 ضمن دربود او فلسفه سخنپرداز مفسر و پوپر نزديك دوست ميكرد تدريس
كوهن توماس افكار ژرفتر پذيرش با مصادف بود علم فلسفه در من تحصيلات آغاز سال كه
...بود
فيلسوفان تاريخ
(2) ارمني فيلسوف آناخت داويت
سنآروشاتيان
ساركسيان گارون:ترجمه
مرزبنديهاي توانست كه است دانشمندي نخستين آناخت داويت ارمنيان ، فلسفه تاريخ در
دهد ارائه را دانش اين روشن تعريف و ماهيت بازشناسد ، را فلسفه دهنده تشكيل عناصر
علمي وجهه توانست فلسفه كه بود او تلاش با.نمايد مشخص را فلسفه هدف و موضوع و
نظام در را خود جايگاه و شود تبديل مستقل دانشي به سرانجام و آورد دست به را خود
.باشد داشته ميانه سدههاي و باستان ارمنستان علمي
تعريف كتاب ، اين اصلي موضوعاست آناخت داويت اثر مهمترين "فلسفه تعريفهاي"
ابطال و نقد با را خود كار داويت.است جهان بودن شناخت قابل بر تاكيد و فلسفه
را جهان كه يوناني ، بزرگ فيلسوفان (Agnosticism) لاادريگري و ذهني ايدهآليسم
را آن و ميداند مردود را لاادريگري فلسفه او.كرد آغاز ميپنداشتند ، ناشناختني
تاكيد سخت آدمي عقل توان و حقانيت بر و ميشمارد دانش بردن بين از جهت در كوششي
موضوع ، از جامع تصوري وي نظر به كه ميكند ، ارائه تعريف شش فلسفه براي او.دارد
درباره است دانشي فلسفه ، ":است چنين نخست تعريف.ميآورد پديد فلسفه هدف و ماهيت
فلسفه ، ":سوم تعريف ،"ناسوت و لاهوت درباره است دانشي فلسفه ، ":دوم تعريف ،"وجود
حد در است ، خداوند به مانستن فلسفه ، ":چهارم تعريف ،"مرگ درباره است انديشههايي
:ششم تعريف و "دانشهاست دانشها و هنرها هنر فلسفه ، ":پنجم تعريف "آدمي توان
."است خردورزي به عشق فلسفه ، "
هواهاي و دهد پالايش را آدمي روان كه است آن فلسفه اصلي هدف كه ميگويد داويت
به.است "خداوند به مانستن" براي ضروري گام نخستين اين.بميراند را پليد نفساني
و خردمندي نيكي ، چون بنيادين صفاتي داشتن.است خدا مقرب راستين فيلسوف او نظر
.ميكند نزديك خداوند به را فيلسوف كه است چيزي توانايي ،
نظر بهدارد توجه فلسفه اخلاقي جنبه به چيز هر از بيش فلسفه ، هدف بيان در داويت
كه حالي در.است فرعي آن ذات تاثير اما دارد ، بسيار ضرورت و اهميت گرچه علم او ،
امكان زيرا يابد ، دست تقوي و نفساني كمالات به تا ميدهد ياري را انسان فلسفه
تقوي.ميآورد فراهم را بدكاريها از پرهيز و بد ، و نيك ناراست ، از راست بازشناختن
و ميسازد آشكار را داويت جهانبيني ماهيت موضوع اين و.است فلسفه عالي و غايي هدف
:ميگويد افلاطون از پيروي به داويت.اوست فلسفي نظام در ويژه جايگاهي داراي
است كسي بلكه بگويد ، بسيار سخنان بتواند يا و بداند بسيار چيز كه نيست آن فيلسوف"
ايروان ، فلسفه ، تعريفهاي آناخت ، داويت).گيرد پيش در بيآلايشي و پاك زندگي كه
.(ص 15 1960 ،
با اوشناخت را آن خالق ميتوان طبيعت شناخت با تنها كه است باور اين بر داويت
دارد تاكيد و برميخيزد پيكار به سرسختانه (Scepticism) فلسفي شكاكيت و لاادريگري
مشاهده امكان او عقل كنار در آدمي ، پنجگانه حواس و است شناخت قابل كاملا جهان كه
كه نيست چنين":ميگويد شك اهل به پاسخ در او.ميآورند فراهم را طبيعت شناخت و
شناخت به قادر كس هيچ ميكرد چنين اگراست كرده پنهان ما از را چيز همه طبيعت
بود چنين اگر زيرا است ، نساخته آشكار هم را چيز همه سان ، همين به.نميبود چيزي
و داشته پوشيده را چيزها برخي كه است گونهاي به طبيعت.نميآورد روي پژوهش به كسي
است ، يافتن و جستن معني به كه پژوهش ، كه روست همين ازاست نموده آشكار را برخي
.(ص 44 ايروان 1967 ، ارسطو ، تحليليهاي بر تفسيري آناخت ، داويت)."دارد وجود
.منطقي ديگري حسي ، يكي:است مرحله دو داراي شناخت فرآيند كه دارد عقيده داويت
به گام را انسان ذهن و ميدهند تشكيل را فلسفه و دانش هنر ، تجربه ، اساس دو ، اين
.ميدهند ارتقا جهان كل ماهيت درك به منفرد پديدههاي و اشيا شناخت از گام
قياس نتيجه او نظر به.است برهان نظريه در ارسطو ديدگاه مدافعان از آناخت داويت
باشند راست آن مقدمههاي كه باشد راست ميتواند زماني استدلال ، و (syllogism) صوري
واقعا خصوصيات و روابط درست بازتاب آنها كه است ، ممكن زماني تنها احكام اين صدق و
.باشند موجود
داشته سزايي به تاثير ميانه سدههاي ارمنستان در فلسفه شكلگيري در آناخت داويت
آن فلسفي ترجمههاي يا و كليسا پدران حال شرح به مربوط نوشتههاي واقع ، در.است
دليل.نهند بنيان ارمنيان نزد را فلسفه دانش بتوانند كه بودند نيرويي فاقد روزگار ،
و ناهمگون بسيار آنها محتواي كه اين دوم نداشتند ، مشخصي هدف آنها كه است آن نخست
مستقل و فراگير عملي خصلت با داويت فلسفه امابود ارمنيان زندگي واقعيات از دور
و معنوي فرهنگ پيشرفت اوج نقطه و آورد هم به را شده انباشته فلسفي آگاهيهاي خود ،
.گرديد ارمنستان فلسفي
ميانه سدههاي در.است جاي بر نيز امروز تا ارمنيان فلسفي انديشه بر او اثرات
را آناخت داويت علمي متدولوژي و ديدگاهها ارمني ، نامدار فيلسوفان از بسياري نيز ،
آثار.يافتند پيوند كهن دانش گنجينههاي با او ، عقايد و آثار طريق از و گرفتند فرا
.داشت بسيار رواج نيز عربي و يوناني جوامع در داويت
.شد گرفته جشن آناخت داويت تولد سال پانصدمين و هزار ميلادي ، سال 1980 در
بزرگي جمع و گرديد برگزار ايروان و مسكو شهرهاي در بزرگي علمي نشستهاي و همايشها
شركت آن در جهان گوشه چهار از ادب ، و منطق فلسفه ، خارجي و ارمني دانشمندان از
كتابها ، تكنگاريها ، و يافت انتشار گوناگون زبانهاي به آناخت داويت آثار.نمودند
از خارج در.رسيد چاپ به بزرگ انديشمند اين درباره فهمي عامه تحليلهاي و مقالات
يونسكو فرهنگي سازمان طريق از گردهماييهايي و برنامهها سلسله نيز ارمنستان
.گشت برگزار
تا كاشت او كه معرفتي نهال زيرا شد ، نخواهد فراموش هيچگاه آناخت داويت علمي تهور
.كرد خواهد بارور را نو نسل و بود خواهد تناور و خرم ابد
پوزش و
يادآوري
يورگن با الگمانيه فرانكفورتر روزنامه مصاحبه ،"ميدهد گزارش هابرماس"مطلب
آقاي ترجمه رسيد چاپ به صفحه همين در 81/سهشنبه 28/3 روز در كه هابرماس ،
عذر بود شده فراموش مترجم نام درج توجهي كم اثر بر اينكه از .بود طولاني قاسم
.ميخواهيم
|